تفسیر آیه 238 سوره بقره، یکی از بحث برانگیزترین تفسیرها بوده و یافتن مصداق «صلاه وسطی» که عبارتی از آیه مذکور است، استدلال های بسیاری را برانگیخته است. در مقاله حاضر، با انگیزه یافتن مصداق «صلاه وسطی» با پرداختن به ده قول عمده عرضه شده، و نیز بیان استدلال هر یک و نقد و بررسی آنها نشان داده می شود که هیچ کدام توانایی اثبات خود را ندارد و باب تفسیر این آیه، همچنان گشوده و بحث در باره آن ناتمام است.
در این مقاله روش تفسیری استاد شهید مطهری مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نویسنده، نخست، به گزارش عصر استاد مطهری پرداخته و گونهشناسی آثار قرآنی و پیش فهمهای تفسیری ایشان را گزارش کرده است. سپس به ویژگیهای روش تفسیری استاد روی آورده و از روشهای تفسیر عقلی، تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر اثری، تفسیر ادبی، تفسیر علمی، تفسیر موضوعی و تفسیر عصری سخن به میان آورده و در هر بخش، ابتدا، روش تفسیری مربوطه را تعریف کرده و سپس با استناد به آثار و سخنرانیهای استاد، جایگاه آن روش را در روش تفسیری استاد مورد بررسی قرار داده و، با ذکر یک یا چند مثال از آثار ایشان، دیدگاه خود را به اثبات رسانده است. در پایان به این نتیجه رسیده است که روش تفسیری استاد مطهری، هر چند به عبارتی روش جامع است که در آن از همهی ابزارها و مصادر فهم در جهت بهرهبرداری بیشتر از معارف قرآنی استفاده شده است، اما، آنچه در نگاه استاد، به تأسی از استادش علامه طباطبایی، اهمیت داشته است، روش تفسیر قرآن به قرآن بوده است، به طوری که ایشان تمام دریافتهای دیگر روشهای تفسیری را با ملاک و معیار این روش میسنجیده و مهر اعتبار بر آنها مینهاده است و این نگرش بر پایهی پیش فهمها و پیش فرضهای مفسر شکل گرفته است. از این رو، روش تفسیری ایشان، روش تفسیر قرآن به قرآن با رویکرد اجتماعی و سیاسی و با تأکید بر پاسخ گویی به نیازها و سؤالات عصر است.
ارتباطات، به عنوان یکى از شاخه هاى جوان علوم اجتماعى، از دیر باز و به ویژه پس از جنگ جهانى دوم مورد توجه دانشمندان رشته هاى گوناگون علوم انسانى قرار گرفته است. ارتباطات، نخست به عنوان «انتقال اطلاعات» و سپس به عنوان «اقناع» و در برداشت هاى جدید به منزله «بیان شخصى»، «تأثیرگزارى متقابل و همبستگى اجتماعى»، «ابزار اصلى دگرگونى اجتماعى و سیاسى» مورد مطالعه و بررسى واقع شده است، در میان شاخه هاى مختلف ارتباطات، ارتباطات انسانى و به ویژه ارتباطات کلامى به لحاظ نقش اثر گذار آن از یک سو در تقویت مناسبات و همبستگى اجتماعى و از سوى دیگر در کاهش یا افزایش ناهنجارى ها و آسیب هاى اجتماعى از اهمیت خاصى برخوردار است. در این گزیده، برخى از اصول حاکم بر ارتباطات کلامى میان فردى از دیدگاه قرآن کریم مورد بررسى قرار گرفته است. آغاز و پایان سخن با سلام، استفاده از واژه هاى زیبا، عدم استفاده از واژه هاى زشت، مثبت نگرى در گفتار، مخاطب محورى و میانه روى در گفتار از جمله این اصولند. نویسنده در پایان نتیجه گرفته است که اصول قرآنى بر خلاف مکاتب دیگر که درمان و اصلاح ارتباطات کلامى را وجه همت خویش ساخته اند، سمت و سوى پیش گیرانه دارد و مؤمنان را به نکات دقیق و ظریف ارتباطات کلامى میان فردى آگاه ساخته و از آنان خواسته است که در ارتباطات کلامى خویش به این دستورات عمل کنند تا به حدى برسند که ارتباطات کلامى نامناسب، نه تنها در آنان تأثیر منفى از خود بر جاى ننهد بلکه عکس العمل مناسب و مثبت نیز از خود نشان دهند.