فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۵٬۲۰۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
بیشتر استدلال های قرآن به صورت مضمر است. به همین دلیل، شناخت حدود و مقدمات و نوع آنها نیازمند تحلیل این استدلال ها است. برای این کار، علاوه بر ضرورت آشنایی با صورت های عقلی استدلال مانند صورت های مختلف قیاسی، آشنایی با سبک های بیانی استدلال در قرآن نیز ضروری است؛ آشنایی با سبک های بیان استدلال در قرآن برای شناسایی مواضع استدلال و شناخت نوع استدلال های مضمر در قرآن نقش اساسی دارد.. بررسی استدلال از نظر سبک بیان بحثی مربوط به صورت استدلال است؛ مقصود از بررسی سبک بیان استدلال بررسی صورت استدلال از نظر قالب های لفظی برای بیان استدلال است. پس، همان گونه که بررسی صورت استدلال از نظر قالب های معنوی و عقلی را بحثی صوری می دانیم، بررسی صورت استدلال از نظر قالب های بیانی و لفظی را هم باید بحثی صوری بدانیم. قرآن کریم بدین سبب که در بالاترین درجه بلاغت است، الگویی کامل و برتر برای استفاده از سبک های مختلف بیانی برای دستیابی به اغراض گوناگون است و، از این رو، می تواند بهترین منبع برای بازخوانی سبک های مختلفی باشد که در مقام ارائه استدلال به کار گرفته می شوند. به همین دلیل، در پژوهش حاضر به بررسی سبک شناسی استدلال در قرآن کریم پرداخته ایم تا با رایج ترین اسلوب ها برای ارائه استدلال ها از جمله استدلال های قرآنی آشنا شویم.
بررسی و نقد آرای گابریل رینولدز درباب کفالت حضرت مریم در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاورشناسانِ قائل به تأثیرات مسیحی در اسلامِ آغازین را می توان به گروه های مختلفی تقسیم کرد. برخی از ایشان قائل به تأثیرات اناجیل غیررسمی و به طور مشخص اناجیل کودکی در اسلام آغازین بوده اند.گابریل رینولدز با طرح این نظر که قرآن را باید با نظر به نوشته های عهدینی فهم کرد، آیات 35-44 سوره آل عمران در باب تولد و کودکی و کفالت حضرت مریم را در پرتو یکی از اناجیل کودکی به نام «پیشا انجیل یعقوب» تبیین کرده است. به تبیین وی از این آیات نقدهایی وارد است که نتیجه غفلت وی از فقراتی از متن عهدین بوده است.
الگوی اخلاقی قرآن در برخورد با انحراف های اخلاقی (با تأکید بر دورة جوانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، به الگوبرداری از اصول و شیوه های برخورد قرآنبا انحراف های اخلاقی پرداخته شده است تا بتوان بر اساس آن به شیوة متفاوت و اثربخش از دیگر شیوه های کنش متقابل با ناهنجاری های بعضاً شدید اخلاقی دست یافت؛ چراکه قرآنبا جامعیت و فراشمولی خواندن خویش، در همة عصرها قابلیت ارائه الگوهای مناسب اخلاقی و اجرایی شدن آن ها را تضمین کرده است. قرآن کریمبا بیان این اصول و شیوه های اجرای آن در قالب قصص و برخوردهای انبیا با انحرافات اخلاقی، به انسان می آموزد تا با استفاده از این ابزار در راستای ایجاد صفات اخلاقی مطلوب و محو کردن انحرافات و ناهنجاری ها تلاش کند. این موضوع در دورة جوانی که به دلیل هیجانات و نبودِ ثبات کامل شخصیت، لغزش ها فراوان است، بیشتر احساس می شود. اصولی چون اصل تکریم شخصیت، اصل تذکر، اصل بهنگامی، با شیوه هایی چون گفتار نیک، رعایت ادب، استفاده از استدلال، عبرت آموزی، موعظة حسنه، تمثیل، مقایسه، صراحت، تغافل و تجاهل، تساهل و تسامح، انذار و تبشیر، در این نوشتار بررسی شده است.
چیستی حقیقت ملکوت در قرآن کریم و تحلیل دیدگاه مفسران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چیستی ملکوت و مسائل مرتبط با آن، محل بحث مفسران و قرآن پژوهان بوده است. منشأ آن آیات 83 یس، 88 مومنون، 75 أنعام و 185 أعراف است که به صراحت از ملکوت سخن گفته است، همین امر سبب به وجود آمدن دیدگاه های گوناگونی درباره ملکوت شده است. مقاله حاضر در تلاش است«چیستی ملکوت» و مسائل مرتبط با آن را، نخست از منظر آیات قرآن بررسی نماید و سپس به تبیین و بررسی مهم ترین دیدگاه ها در این زمینه بپردازد. در تفسیر ملکوت سه دیدگاه در میان مفسران مطرح است، ملکوت جنبه عمومی شهود است، ملکوت امر باطنی است و ملکوت مقام قربِ مختص به اولیای الهی است. دیدگاه دوم، افزون بر ارائه تفسیری روشن، جامع و قابل حمل بر آیات ملکوت، با در نظر گرفتن معنای عینی برای واژه ملکوت از حمل آن بر معنای اعتباری جلوگیری نموده است. از نگاه این دیدگاه، ملکوت امری باطنی در نظام عرش الهی است که از آن به چهره انتساب اشیاء به خدای متعال به لحاظ ارتباط تدبیری میان آنها تعبیر می شود و با مفاهیم امر الهی، هدایت، امامت، یقین و عرش مرتبط است.
بررسی تطبیقی رابطه مشیت و اراده الهی در تفسیر کبیر و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود آیات به ظاهر متفاوت در قرآن کریم پیرامون مسأله هدایت و ضلالت، و آیاتی که بیانگر عمومیت مشیت و اراده الهی و حاکمیت آن بر نظام آفرینش می باشد، آن را به یک دل مشغولی فکری و دینی میان متکلمان، و مفسران اسلامی تبدیل نموده و موجب پیدایش آرای متفاوتی در این خصوص شده است و این امر در تفاسیری که با صبغه کلامی به نگارش در آمده اند از نمود بیشتری برخوردار بوده است و در این میان، فخر رازی و علامه طباطبایی به عنوان نمایندگان دو مکتب تفسیری اشاعره و امامیه براساس مبانی، قواعد، و پیش دانسته های مبنایی، ابزاری و محتوایی تفسیری، مانند اعتقاد یا عدم اعتقاد، به نقش آیات قرآن در تفسیر یکدیگر، نقش سیاق آیات در فهم صحیح دیگر آیات، برخورداری قرآن از زبان خاص، حجیت سخنان اهل بیت علیهم السلام در تفسیر که به نص حدیث ثقلین همتای قرآن دانسته شدند، حجیت عقل در تفسیر قرآن و حسن و قبح عقلی، برداشت های متفاوتی پیرامون آیات مرتبط با مساله هدایت و ضلالت و رابطه آن با اراده و مشیت الهی داشته اند، به طوری که فخررازی با تکیه برمبانی کلامی اشعری وقوع همه حوادث عالم و صدور تمامی افعال انسان در زندگی فردی و اجتماعی، از جمله مسأله هدایت و ضلالت انسان، امری حتمی و جبری و تخلف از آن را محال دانسته، در حالی که علامه طباطبایی با استدلال به آیات قران و روایات معصومین علیهم السلام و دلایل عقلی ضمن اعتقاد به عمومیت مشیت و اراده الهی، نه تنها از آیات مربوطه استنباط جبر ننموده بلکه آیات مربوط به مشیت و اراده الهی را مبین و مؤید اختیار انسان نیز دانسته است. مقاله حاضر جستاری تطبیقی است از آیات تفسیر شده پیرامون موضوع فوق از دو مفسر مذکور، براساس تفسیر کبیر و المیزان تا وجوه اختلاف ادله و آرای تفسیری آنها باز نموده شود.
تفسیر آیه کرامت و رفع تعارض نمایی آن با اوصاف نکوهیده انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم در آیه کرامت تمامی انسان ها را دارای وصف کرامتِ ویژه دانسته است. این آیه در نگاه ظاهری با برخی از آیات دیگر قرآن مانند: ابراهیم / ۳۴، معارج / ۲۱ ۱۹، علق / ۷ ۶، احزاب / ۷۲، قیامت / ۵، عصر / ۲ ۱ و اعراف / ۱۷۹ در تعارض است. دیدگاه های مختلفی از سوی مفسران جهت رفع این تعارض مطرح شده است. در این دیدگاه ها ایمان، تربیت یافتگی انسان، پاکی فطرت، به کارگیری درست غرایز، عدم قناعت به زمینه خلقت، تمایز قائل شدن بین کرامت آغازین و رذالت فرجامین و به فعلیت رساندن جنبه های مثبت وجود انسان، به عنوان ملاک کرامت مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله بر این نکته تاکید می ورزد که تکریم انسان به نوع آفرینش او باز می گردد که به انسان ظرفیت ها، استعدادها و توان مندی هایی خاصی عطا کرده است و تکریم انسان بر مبنای این ویژگی های منحصر به فرد آفرینش انسان در میان مخلوقات الهی است و نکوهش از انسان در برخی از آیات به جهت استفاده نادرست او از این نعمت ها است.
القرائن: قیمتها البلاغیة الإبلاغیة فی سورة الواقعة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
القرائن ما یتمسک به فی کل سیاق لاستنباط معان ودلالات دون أخری، أی تمنع القرائن من الخروج عن دائرة المعنی السلیم والمطلوب والمراد. تتجسد القرائن بنوعیها اللفظیة والمعنویة: کقرینة الترتیب، قرینة الأداة، قرینة الصیغة، قرینة الربط، قرینة التنغیم، قرینة الصنف، قرینة المطابقة، بترکیب العناصر اللغویة، أی بالعلاقات الائتلافیة وبالسیاقات وبالأحوال والمقامات؛ فکل مفردة تکتسب قیمتها المتطوّرة أوّلاً من خلال الترکیب أی بالائتلافیة التی تحکمها الثقافة التعبیریة، ثانیاً من خلال الوظیفة التی یحملها المبدع. فالوظیفة البلاغیة لا تحصل إلّا بالتراکیب التی تظهر فی کل حال ومقام والتی یریدها المتکلّم أو المبدع أو الکاتب علی ما تقتضیه الأحوال والمقامات أو ما یحدّده هو بنفسه مِن المقتضی. فهذه المقالة بالمنهج الوصفی والتحلیلی تجعل الثلاثة الأولی من القرائن، المذکورة آنفاً، محوراً للدراسة، علی أساس العناوین التی أوردها یونس علی فی کتابه ""المعنی وظلال المعنی""، لتجسید القیمة البلاغیة الإبلاغیة لتراکیب هذه السورة ولتجسید الأبعاد التعبیریة الدلالیة التی اکتسبتها التراکیب بائتلاف کلّ مفردة بأخری. تدلّ مجموعة النتائج علی أنّ نوعاً من التقابل یحدث بین الله وعباده. وأنّ کل أسلوب من الأسالیب البلاغیة یقوم بتمثیل أدوار متمایزة بمساعدة قرائن السیاق والأحوال.
معرفت بین الحدّین در روایات اهل بیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برانگیختن توجه مردم نسبت به حق متعال، محوری ترین موضوع در آموزه های قرآن کریم و اهل بیتk است. در بسیاری از آیات قرآن کریم و روایات امامان معصومk، ایمان به حضور و احاطه خداوند بر عالَم مطرح شده است؛ به گونه ای که این اعتقاد بنیادی، زیربنای تمام موضوعات دینی اعمّ از اعتقادات، اخلاقیات و احکام عملی را شکل می دهد؛ چنان که در آیات قرآن و احادیث پیامبر2 و امامانk، به این موضوع نیز عنایت ویژه ای شده است که خداوند متعال، منزه از آن است که شبیه مخلوقات خود باشد؛ در این آموزه ها در حقیقت، بر دو اصل ایمان به خداوند و نفی همانندی خدا و خلق تأکید شده است. از این دو موضوع، در روایات اهل بیتk، با عنوان «معرفت بین الحدّین» یاد شده است؛ یعنی معرفتی که به دور از ورطه انکار و تشبیه خداوند است.این سطح از شناخت، حداقل معرفتی است که انسان باید نسبت به خداوند داشته باشد.
انسان و ساحات وجودی او بر مدار آموزه های رشدشناخت قرآنی - اوصیایی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان، پدیداری خودآگاه و خواهان تغییر است که نیاز به تغییر از سر انتخاب، اصل ماهیت انسانی او را توضیح می دهد. اندیشه تغییر، خاستگاه مبنای انسان شناخت اندیشه پیشرفت است و قابلیت پیشرفت انسانی، نشان دهنده ماهیت، وجوه، ابعاد، سطوح و ژرفای وجودی او است. بر اساس عقل و وحی و در برآیند آنها، سنت اهل بیت(ع)، گستره و ژرفای امکانی و وقوعی انسان تفسیر و تدبیر می شود. بدین سان ماهیت وجودی آدمی، همان ساحت و ژرفای امکانی و وقوعی پیشرفت آدمی است و ابعاد رشد انسان، ابعاد وجودی او است. به مدد کاربرد منظومه ای از روش شناسی های استنتاجی، روش شناسی استنباطی و نیز روش شناسی علوم رفتاری، ساحات انسان نگر آموزه های دین در این چشم انداز دانسته تر می شود و بر همین اساس دریافته می شود که تفقه در دین، منظومه دانشی مدیریت انسان نگر رشد و ولایت مند تغییر است. لذا سامانه علوم انسانی رشدنگر، مستند به همین مبانی انسان شناخت پیشرفت شکل می گیرد و عرصه ها و وجوه دکترین انسان نگر نظام مدنیت اسلامی، در این راستا منقح می شود و در نهایت نظام انسان شناخت ولایت فقیه، این گونه به روشنی می گراید.
ریخت شناسی قصّة حضرت موسی(ع) در قرآن کریم بر اساس نظریة ولادیمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصه قدمتی کهن در عرصة فرهنگ و انتقال مفاهیم انسانی دارد و سازگارترین فرم کلامی با ذهن بشر است. شاید از همین روست که کتب آسمانی اغلب پیام خویش را در قالب قصه بیان داشته اند. از آنجا که قصه های قرآنملاک های فنّی قصه های امروزی را دارد، راه را برای مقایسه و تحلیل نظریه های انتقادی جدید باز گذاشته است. یکی از این راه ها، ریخت شناسی قصه ها از دیدگاه ولادیمیر پراپ است. روش ولادیمیر پراپ یکی از بهترین شیوه های تحلیل و ریخت شناسی قصه ها بر پایة کنش شخصیّت ها و خویشکاری آن هاست. نوشتة حاضر به بررسی ریخت شناسی قصّة حضرت موسی (ع)در قرآنبا بهره گیری از روش پراپ، بر اساس روش توصیفی تحلیلی می پردازد و برای وصول به نتیجه ای بهتر، قصه به سه بخش تقسیم شده است و شخصیت ها و خویشکاری های هر بخش، هدف تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که این قصه با الگویی که پراپ از قصه های پریان ارائه می دهد، با اندکی جابجایی در خویشکاری شخصیّت های قصه هماهنگ است؛ زیرا از سی ویک خویشکاری قصه های پریان، بیست وسه خویشکاری در بین شش شخصیّت موجود در قصه دیده می شود و جریان قصه از آرامش و رسیدن به اوج و رسیدن به آرامش مجدّد، با سه حرکت از حرکت های ششگانه پراپ همسانی دارد
بررسی کاربرد واژگان عدالت و تمدن ونسبت آن ها با یکدیگر در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن احکام فقهی وحقوقی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
عدالت و تمدن به عنوان دو پدیده مرتبط با زندگی اجتماعی بشر، از موضوعات مورد توجه نخبگان جوامع از روزگاران کهن تا کنون بوده اند. با اینکه عدالت خواهی از خواسته های همگانی در جوامع بشری بوده و زمینه جنبش های اعتراضی در میان عموم مردم و تکاپوهای فکری در میان متفکران را موجب شده، اما تمدن خواهی و تمدن اندیشی به طور ویژه در میان نخبگان مطرح بوده است. مسأله پژوهش حاضر، بررسی کاربرد واژگان عدالت و تمدن و نسبت سنجی میان آن دو در قرآن است. دستاوردهای این پژوهش در چهار نکته به فشردگی عبارت اند از 1- میان دو واژه از نظر لغوی و اصطلاحی، نسبت عموم و خصوص مطلق و به عنوان دو پدیده اجتماعی، عموم و خصوص من وجه برقرار است. 2- در قرآن واژه عدالت به دلیل عامه فهمی آن پرکاربرد، و واژه تمدن به دلیل خاصه فهمی کم کاربرد است؛ هرچند مصادیق مفهوم تمدن به فراوانی کاربرد داشته است. 3- استفاده از قالب بیان حقوق انسان در آیات سه سال نخست بعثت، مایه آگاهی بخشی ژرف به مخاطبان درباره عدالت و نیز مفهوم ملازم آن یعنی تمدن شده است. 4- رابطه تمدن و عدالت در قرآن از گونه زایشی افزایشی است؛ به این معنا که پیدایش تمدن، زمینه زایش مراتبی از عدالت و عدالت گستری است که بر کیفیت تمدن مؤثر بوده و این تأثیر متقابل میان این دو پدیده اجتماعی در جوامع انسانی همیشگی است.
واکاوی وجه ارتباط هدایت به متّقین در نظر مفسّران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مسائلی که از دیرباز در همة انحای نگرش تفسیری و در همة اعصار تا امروز، معرکة آرای مفسّران قرار گرفته است، وجه ارتباط هدایت قرآن کریمبه متّقین می باشد. قرآنی که حکمت نزول آن هدایت عالمیان معرّفی شده، به چه علّت در آیة دوم سورة بقره هدایت آن به متّقین نسبت داده شده است؟ منظور از هدایت و متّقین در این آیه چیست؟ آیا این نسبت دالّ بر انحصار هدایت قرآنبه متّقین است؟ نظرات مختلف مفسّران را به دو بخش اصلی تقسیم کردیم. در مجموع، پنج نظر را در این دو بخش گنجاندیم و به بررسی اجمالی آنان پرداختیم. در این جستار، این نکته حاصل می گردد که نسبت هدایت به متّقین دوسویه می باشد؛ یعنی چنان که هدایت بر متّقین مؤثّر است، تقوا نیز در کسب هدایت تأثیر بسزایی دارد و این نسبت بیانگر هدایتی خاص است. در هندسة معرفتی قرآن، هدایت نسبت به تقوا، سه موضع دارد. این سه ساحت باعث شده است که در ایجاد و شدّت تقوا تأثیر بسزایی داشته باشد. با تدبّر در مسائل بیان شده از ارتباط و هم آیی هدایت و تقوا نتایج متعدّدی حاصل می شود. می توان بیان داشت که متّقین در مرحلة ابتدا و استدامه نیاز به هدایت الهی دارد و از آن بهره جسته، در پرتو دو هدایت الهی قرار گرفته اند که از آن به هدایت اوّلیّه و ثانویّه یاد شده است.
عروج حضرت عیسی (ع)؛ دیدگاه ها، چالش ها و رویکرد نو به مسأله(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم موضوع وفات و رفع عیسی (ع) را در پنج آیه مطرح کرده است. اطلاق کلمه «توفی» در قرآن بر مرگ و خواب موجب شده است که مفسران در تبیین وفات عیسی (ع) و کیفیت آن دچار اختلاف شوند. این مقاله بعد از گردآوری و نظام بخشی دیدگاه های تمام مفسران شیعه و اهل تسنن در این باره، با روش تحلیل محتوای کیفی (توصیفی تحلیلی)، به تجزیه و تحلیل و نقد استدلال های مفسران پرداخته و سرانجام با تکیه بر روش تفسیر قرآن به قرآن، به این نتیجه دست یافته است که اقتضای جمع میان آیات قرآن این است که حضرت عیسی (ع) به صورت زنده، توأمان با جسم و روح به آسمان رفع و توفی شده است و دیدگاه های دیگر از جمله احتمال مرگ طبیعی و عادی حضرت عیسی (ع) پیش از عروج جسم او به آسمان که در عرض احتمال های دیگر در ضمن دیدگاه دو مفسر بزرگ معاصر شیعه (علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی) مطرح شده است، غیر قابل پذیرش می باشد.
خلافت الهی، انسان جهانی، ولایت تکوینی (با تکیه بر دیدگاه ملاصدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان با پیمودن راه کمال می تواند مظهر اسمای الهی گردد و در نتیجه جانشین خداوند در زمین شود. قرآن کریم در آیات 30 تا 33 سوره بقره، ظرفیت وجودی انسان را برای کسب مقام خلیفه الهی بیان می کند. در این آیات، خداوند خطاب به فرشتگان اعلام می کند که با آفرینش انسان خلیفه ای برای خود بر روی زمین تعیین کرده است و در ادامه به منظور تبیین مقام خلیفه الهی می فرماید، جانشین خدا در روی زمین کسی خواهد بود که علم به اسماء داشته باشد. بنابراین رابطه ای محکم بین علم انسان به اسماء و مقام خلیفه الهی در روی زمین وجود دارد. در بیان معنای اسماء و چگونگی علم به آن، مفسران اقوال متعددی ارائه داده اند. ملاصدرا در تفسیر این آیه معنای تعلیم اسماء به آدم را مظهریت انسان برای اسماء و صفات الهی و جامع حقایق عالم بودن انسان می داند و نشان می دهد که چگونه جهان شمول بودن انسان می تواند او را لایق جانشینی خداوند در زمین و رسیدن به مقام ولایت تکوینی کند.
روایات طینت و اختیار انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جوامع روایی شیعی، روایاتی وجود دارد که بر اساس آن، طینت، یا به عبارتی مادهٔ اولیهٔ آفرینش انسان، در مؤمن یا کافرشدن یا سعادت و شقاوت او نقش اساسی دارد؛ به گونه ای که خداوند انسان های مؤمن را از ماده ای خوش بو و خوشایند با عنوان طینت علیین، و انسان های کافر را از ماده ای بدبو و ناخوشایند با عنوان طینت سجین آفریده است. مسلم است که این روایات با این تعابیر، منافی اختیار انسان و به تبع آن عدل الاهی است. از این رو اندیشمندان مختلف تلاش های فراوانی برای رفع تعارض این روایات با اختیار و عدل الاهی صورت داده اند و راه حل های مختلفی پیشنهاد شده است. تحقیق حاضر این راه حل ها را گزارش، بررسی و نقد کرده و در نهایت، راه حل و رویکرد جدیدی را در تفسیر و تأویل این روایات پیشنهاد داده است.
تجلی متنی خدا در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به تصریح روایات، خدا در قرآن تجلی یافته است. این تجلی می تواند به دو صورت متنی و روحانی باشد. تجلی روحانی در ابعاد گوناگون، به مقاله هایی دیگر با محوریت «اعجاز تأثیری» موکول است و این مقال، تنها تجلی متنی را دنبال می کند. تجلی خدا در متن با نشانه هایی در آن همراه است که از طریق شناخت نشانه ها می توان بدان راه جست. برخی این فرایند را انتساب متن به خدا و به اختصار «نظریه انتساب» نام نهاده اند. نظریه پرداز مورد بحث در این مقال، اعجاز قرآن را به نشانه های متنی خدا مربوط دانسته و در مسیر تبیین و تثبیت دیدگاه خویش شبهه هایی بر نظریه مشهور که اعجاز قرآن را به فرابشری** بودن متن قرآن از جهت بیان و محتوا نسبت می دهد، وارد کرده و نظریه خویش را تنها راه پاسخگویی به آنها دانسته است؛ ازاین رو نگارنده در این مقاله ضمن واکاوی این نظریه بر اساس نوشته های نظریه پرداز اشکالات آن را آشکار کرده و به شبهه های وی پاسخ داده است. درضمن نگارنده کوشیده صورتی از نظریه یاد شده یا تجلی متنی خدا در قرآن را که درست و حقیقت می داند، با تبیین مناسب تری ارائه کند.
ظرفیت نظریه استعاره های مفهومی برای استخراج الگوهای قرآنی در تبیین «زیست معنوی»
حوزه های تخصصی:
بیشتر عالمان مسلمان درباره زیست معنوی انسان با استعاره های لفظی حرکت در صراط، سبیل و طریق سخن گفته اند؛ گویا براساس تجارب شخصی و برخی شواهد قرآنی، زیست معنوی در فرآیند مسافتی اتفاق می افتد؛ ازاین رو برخی اندیشمندان مسلمان باتوجه به زبان قرآن به شکل استعاری این نوع زیستن را «سفر معنوی» یا «سیروسلوک» خوانده اند؛ اما زبان وحی برای تبیین زیست معنوی، استعاره های متعددی دارد که یکی از آن ها «سفر معنوی» است. برخی دیگر از استعاره های قرآن عبارت اند از: حرکت از ظلمات الی النور؛ زراعت؛ تعبد و بندگی؛ حرکت از چپ به راست یا از پایین به بالا. این مقاله ابتدا پیشینه الگو سازی را براساس استعاره مشهور سفر معنوی یا «زیست معنوی سفر است» می اورد تا اهمیت این استعاره و میزان تأثیر آن را بر درک مسلمانان از زیست معنوی نشان دهد. سپس نظریه «استعاره های مفهومی» را معرفی می کند و می کوشد ظرفیت های این نظریه را برای درکی جدید از تعدد تبیین ها از زیست معنوی در قرآن نشان دهد. یافته اصلی مقاله این است که در قرآن الگوهای متعددی برای تبیین زیست معنوی وجود دارد که نظریه استعاره های مفهومی می تواند برای آشنایی با تعدد این تبیین ها افق هایی را بگشاید.
ملائکه در کتاب و سنت
عوامل گرایشى سازگارى همسران از دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکى از مهم ترین عرصه هاى گوناگون زندگى بشر، که سهم عمده اى از روابط اجتماعى را به خود اختصاص مى دهد، زندگى خانوادگى و ارتباط با همسر است. یکى از مهم ترین ایده ها در روابط همسران، همنوایى، همدلى و دورى از تنش است که از آن به سازگارى تعبیر مى شود. همسرانى که در خانواده اى سازگار زندگى مى کنند از احساس رضایت و امنیت بالایى برخوردارند و کمتر دچار اضطراب و مشکلات روانى مى شوند. در چنین خانواده هایى نیازهاى عاطفى و روحى فرزندان به خوبى تأمین مى شود و مهارت هاى زندگى اجتماعى به خوبى در آنها شکل خواهد گرفت. این، خود نقش بى بدیل استحکام خانواده را در اجتماع نمایان مى سازد. چنین خانواده هایى در واقع نیروهاى فعال، اثرگذار و ایده آلى را براى جامعه تربیت مى کنند. داشتن زندگى سازگارانه با همسر، به رعایت قواعدى در زندگى مشروط است. در این تحقیق، در پى کشف نظر قرآن در این زمینه هستیم. قرآن کریم با توجه به اهمیت فراوانى که براى خانواده و سازگارى همسران قایل است، به زن و شوهر براى ساختن زندگى اى آرام و صمیمى و به دور از هرگونه تنش توصیه هایى دارد. در این تحقیق از میان این توصیه ها، عوامل گرایشى را مورد بحث قرار مى دهیم. این مقاله با روش تحلیلى توصیفى، عوامل گرایشى سازگارى از دیدگاه قرآن کریم بررسى، و از روایات تفسیرى نیز بهره گرفته شده است.