فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۹۰۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی آموزه فداء مسیحیّت در تفاسیر المنار و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزه «فداء» از جمله اعتقادات رسمی مسیحیان است که با گناه نخستین ارتباط تام دارد. نظریّه آنسلم مشهورترین تبیین از این نظریّه است. براساس این نظریّه، تمام انسان ها بر اثر گناهِ آدم، فاسد و گنهکار شدند. ازسویی، عدالت خدا اقتضا می کند مجازاتی در پی این گناه باشد و ازسوی دیگر، لازمه رحمت خدا نجات انسان است؛ ازاین رو، عیسی مسیح به عنوان خدای انسان گونه، به منظور کفّاره گناه آدم و نجات انسان به صلیب کشیده شد. تفسیر المنار با رویکردی صرفاً عقلانی و المیزان براساس تعالیم قرآنی نقدهایی جدّی بر این آموزه دارند. المیزان به نقد همه مؤلفه های فداء توجّه داشته است؛ اما بیشترین نقد المنار متوجّه تزاحم رحمت و عدالت الهی است. المنار، منکر شفاعت است و تنها راه نجات را ایمان و عمل صالح می-داند. از نظر علامه، ماهیّت شفاعت و فداء متفاوت است و عیسی، شفیع است نه فادی. به طورکلی، از نگاه قرآن و عقل، آدم گناه نکرد. صحیح نیست که به خاطر گناه یک شخص، تمام انسان ها عقوبت شوند. همه گناهان یکسان نیستند و هر گناهی به هلاکت ابدی منجر نمی شود. عدالت خدا با عفوش منافات ندارد. تجسّد خدا محال است. لازمه کفّاره شدن عیسی، لغو و بیهودگی شرایع و واقعی نبودن نظام پاداش و کیفر الهی است.
گفتمان کاوی تفسیر شیعه در کوفه؛ اصبغ و گفتمان ""امامتِ وصایتی""(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رهیافت تاریخی در کنار شناخت بسترهای مختلف جامعه، عهده دار نمایاندن فرازها و فرودهاست. دست یابی به سیر تطور یک اندیشه و درک بهتر از خاستگاه و دوران آغازین شکل گیری آن، منوط به تحلیل گفتمان های مکشوف از داده های تاریخی برجای مانده در آن حوزه است. اصبغ بن نباته کوفی از نخستین مفسران شیعی در کوفه است که در منابع رجال و تراجم، به عنوان نخستین مؤلف ذکر شده؛ اما اثری مشخص با محتوای قرآنی یا تفسیری به وی نسبت داده نشده؛ فراوانی نسبتاً زیاد روایات تفسیری او و بازتاب آن ها در آثار معتبر پسین و همچنین توجه به روان شناسی اعتقادی شخصیت وی، این فرضیه را به ذهن می رساند که به گمان قوی، اصبغ از ارکان مهم انتقال آموزه های قرآنی امام علی(ع)، با رویکرد تأسیس یا ترویج گفتمان های شیعه بنیان همچون امامت و وصایت در روزگار خود بوده؛ براساس نظریه ""آوای متعارض باختین"" باید گفت بازتاب گسترده مؤلفه های معنایی وصایت در تفسیر اصبغ و اهتمام او به گفتمان وصایت علوی، معنادار بوده و در دیالکتیک تعاملی با گفتمان رقیب شکل گرفته که قصد داشت نظریه خلافت سقیفه ای در جامعه را نهادینه کند.
بررسی نسبت مکتب ادبی امین الخولی با اندیشه های معتزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امین الخولی (1895- 1966م) با تأکید بر اولویت داشتن پژوهش ادبی در مطالعه قرآن، مکتب ادبی معاصری در تفسیر قرآن پایه ریزی کرد که از سوی محققانی نظیر محمد احمد خلف الله، عایشه بنت الشاطی و نصر حامد ابوزید مورد استقبال قرار گرفت و امتداد یافت؛ اما بهره گیری این جریان از بعضی آراء مفسران معتزلی مانند زمخشری و نیز تأکید بر اندیشه خلق قرآن سبب شد که برخی، آنها را متأثر از اندیشه های معتزله بدانند. در این مقاله، پس از معرفی مکتب ادبی در تفسیر، به معرفی الگوهای اثرگذار بر این جریان پرداخته و معلوم می گردد که نظریات مطرح شده از سوی این جریان، ارتباط روشن و مشخصی با اندیشه های معتزله ندارد. تنها مطلب قابل ذکر، تأکید ابوزید بر نظریه خلق قرآن است که آن نیز کاملاً به صورت گزینشی و در راستای اثبات تاریخ مندی قرآن مورد استفاده قرار گرفته است؛ بنابراین حتی نتیجه ای که ابوزید از این نظریه گرفته به لحاظ مبنایی با معتزله متفاوت است.
تحلیل و بررسی روش دکتر عابدالجابری در تاریخ گذاری قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ گذاری قرآن عبارت از دانشی است که از تاریخ و ترتیب نزول فقرات مستقل وحی های قرآنی اعم از یک سوره کامل یا فقره ای مستقل از یک سوره تدریجی النزول، بحث می کند. دکتر عابدالجابری درتفسیر فهم القرآن الحکیمبا توجه به روش تفسیری و صبغه تاریخی خود، بیشترین تلاش را در این مورد انجام داده است. او با اعتقاد به اصول و مبانی خاص خود، روش هایی را در تاریخ گذاری قرآن به کار می گیرد و به نتایج جدیدی پیرامون زمان وقوع و چگونگی حوادث تاریخ صدر اسلام دست یافته است. مهم ترین شیوه های او را می توان تحت عناوین: تکیه بر سیاق آیات و سوره ها، تکیه بر شواهد تاریخ جاهلی و تاریخ صدر اسلام، چینش سوره ها بر مبنای مَطلع آنها، استدلال به احادیث سبب نزول آیات، توجه به مراحل تاریخی تشریع احکام شرعی، اولویت بندی منابع تاریخ گذاری و... بیان و تحلیل کرد.
زبان و تفکّر؛ رویکردی قرآنی، تحلیلی معناشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقدّم یا تأخّر تفکّر و تحصیل معنا نسبت به زبان و گفتار و تأثیر هرکدام بر دیگری و کیفیت آن مهم ترین وجوه مسأله در رابطه زبان و تفکّر است. «تعیین کنندگی زبان برای تفکّر»، «تعیین کنندگی تفکّر برای زبان»، «استقلال زبان و تفکّر از هم» و «استقلال زبان و تفکّر در آغاز تکوین و وابستگی آنها به هم در تکامل» چهار نظریه مطرح در این باره اند. در این میان، معرفت قرآنی حاصل از تحقیق موضوعی و معناشناختی آیات مرتبط، علاوه بر غنابخشی به دستاوردهای بشری، به ویژه در تبیین کیفیّت تأثیر زبان بر ذهن، می تواند پشتوانه نظری تدوین برنامه های اجتماعی تربیتی گفتمان محور و مهم تر از همه در راستای اصلاح رویکرد به آموزش و ترویج قرآن کریم، در پاسخ به چرایی ماهیت زبانی آن، نقش آفرین باشد. آیاتی از قرآن کریم شناخت یا عدم شناخت به حقایقی را در تحقّق و چگونگی کنش هایی در «زبان بیانگر» تعیین کننده نشان می دهد؛ اما «زبان دریافتی»، با لحاظ همبستگی لفظ و معنا، «کارکردی توجیهی» بر ذهن انسان به دو نحو «ذکری» و «لهوی» دارد. ثمربخشی شناخت هایی نو، بسترسازی برای آیات غیرکلامی، محوریّت برای ارزیابی و تغییر تصوّرات و تصدیقات و سببیّت برای تثبیت شناخت ها و باورهای انسان پیامد کارکرد توجیهی زبان در بیان قرآن کریم است.
دیدگاه تفسیری آیت الله جوادی آملی درباره سیاق و نمودشناسی آن
حوزه های تخصصی:
جستار حاضر، درباره یکی از مباحث تفسیری و علوم قرآنی و قرینه های درون متنی به نام «سیاق» است، پیشینه کاربرد سیاق در تفاسیر، به ابتدای قرن دوم (ه. ق) برمی گردد. این مقاله در پی بررسی نقش سیاق درکشف مدلول های آیات، چیستی و جایگاه آن، گونه ها، چرایی و گستره شناسی سیاق، براساس دیدگاه های علامه جوادی آملی است و نمودهایی را از کاربرد آن درتفاسیر، به ویژه تفسیر تسنیم نشان می دهد. فزونی کاربرد سیاق در تفسیر تسنیم، نشان از کوشش نویسنده آن در بهره بردن از این قاعده برای کشف مفاهیم آیات است. به نظرحضرت استاد، در تعارض سیاق با سباق، سباق مقدم، و در تعارض آن با حدیث مأثور، سیاق مقدم است.
معناشناسی «فؤاد» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
حوزه های تخصصی:
واژه «فؤاد» یکی از مهم ترین مفاهیم قرآنی است که نظر و تدبّر هر اندیشمند قرآنی را به خود جلب می کند. این واژه تاکنون به رغم تلاش های برخی لغویون، مفسرین و علما، با رویکرد معناشناسانه بررسی نشده است. کاربرد این واژه در قرآن کریم 16 مرتبه در 15 آیه هست. این پژوهش با روش معناشناسی که نگاه تحلیلی و دقیق به متن است، به تبیین معنای «فؤاد» و استخراج مؤلّفه های معنایی آن از قرآن کریم پرداخته است. بررسی آیاتی که واژه «فؤاد» در آن به کار رفته است این گونه نشان داد که این کلمه در کاربرد قرآنی بر محور جانشینی و تا حدودی تقابل، با مفهوم قلب و بر محور هم نشینی با مفاهیمی مثل تثبیت، هوی، ربط و... در یک حوزه معنایی قرار می گیرد. کشف مؤلّفه های معنایی «فؤاد» سبب تجلّی بیشتر معارف ناب قرآنی برای روشنی راه عبد خداوند متعال و نشان دادن جهان بینی خاص و نظام مند قرآن کریم است.
اعتبارسنجی رهیافت های کشف استدلالی غرض سوره های قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در میان مفسرانی که به وجود غرض واحد در هر سوره اعتقاد دارند، دو رویکرد توصیفی و استدلالی برای شناسایی غرض سوره وجود دارد. در رویکرد استدلالی، مفسر تلاش می کند با تکیه بر شواهد درون متنی و برون متنی، غرض سوره را کشف نموده، کیفیت راهیابی خود را به غرض سوره به طور مستدل و ضابطه مند بیان نماید. مفسرانی که برای کشف استدلالی غرض سوره ها تلاش کرده اند، از شش رهیافت مختلف در این مسیر استفاده کرده اند. در این نوشتار نگارنده تلاش می کند با ارزیابی و اعتبارسنجی رهیافت های مختلف، میزان اعتبار هر رهیافت را در فرآیند کشف غرض سوره مشخص نماید و در انتها رهیافتی جامع برای کشف غرض سوره های قرآن پیشنهاد می نماید.
پیوند روح، نور و سکینه در قرآن و نقش آن ها در حیات اخلاقی انسان با تکیه بر ارزیابی دیدگاه علّامة طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
واکاوی مفهومی و دلالی واژگان قرآن کریم و نیز، کاربردشناسی و پیوند آن ها با یکدیگر از جمله عرصه هایی است که در حوزة قرآن پژوهی مورد توجّه اندیشه وران قرار گرفته است. در این میان، سه واژة روح، نور و سکینه و پیوند معنایی آن ها در آیات، محلّ تأمّل می نماید. این نوشتار بر آن است تا با بهره گیری از روش تحلیلی و از رهگذر کاربردشناسی این واژگان در آیات، به پیوند معنایی آن ها بپردازد و در همین راستا، دیدگاه مرحوم علّامة طباطبایی را مورد نقد و ارزیابی قرار دهد. بررسی جایگاه نور، روح و سکینه در حیات اخلاقی انسان از دیگر مسائل مورد بررسی در این نوشتار می باشد.
فواید پیوستگی آیات از منظر موافقان و مخالفان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مفسران و قرآن پژوهان بسیاری از گذشته تاکنون ارتباط آیات را مسلم انگاشته و کوششی فراوان در برقراری ارتباط میان آیات قرآن دارند. این گروه هرچند به صراحت از فواید پیوستگی آیات سخن نمی گویند و فواید ارتباط را برنمی شمارند، اما پرواضح است که از طرح بحث پیوستگی و برقراری ارتباط میان آیات، فواید خاصی را دنبال می کنند که برخی از آن فواید عبارت اند از سنجش نظریات تفسیری، ادبیات آیات، انکار تحریف قرآن، کشف باورها و اعتقادات، شبهه زدایی از ساحت قرآن، چینش منطقی آیات، فهم مفاهیم کلامی و... . در برابر این گروه، شماری اصل پیوستگی را باور نداشته و فایده مندی ارتباط میان آیات را برنمی تابند. بر این اساس در این نوشتار، فوایدی که گروه نخست می توانند برای بحث پیوستگی مطرح کنند، شمارش می شود و آن گاه تأملاتی که گروه دوم می توانند نسبت به آن فواید داشته باشند، بیان می گردد.
اثرپذیری بازرگان از جریان های عصری، در تفسیر قرآن
حوزه های تخصصی:
با گذر زمان و نمود مکاتب مادی گرا در اروپا و به تَبَع آن ممالک اسلامی، تفسیر قرآن هم سمت و سوی جدیدی یافت به نحوی که مفسران از همین اندیشه ها و تحولات عصر، در جهت تفسیر قرآن تأثیر پذیرفتند. این نظرات به مرور به ایران هم راه پیدا کرد. مهدی بازرگان از جمله مفسرانی است که این تأثیر را در تفسیر خود نشان داده است. به عبارتی بازرگان تا حد زیادی تفسیر خود را به نیازهای دوران و شبهه های برآمده از مکاتب عصری چون: لیبرالیسم، داروینسیم و کمونیسم و مارکسیسم و اندیشه ها و نظریات مطرح شده مدرنیته همچون دموکراسی اختصاص داده است. این نوشتار که به شیوه کتابخانه ای و توصیفی و تحلیلی فراهم آمده به چگونگی اثر پذیری تفسیر بازرگان از جریان های روز پرداخته و ثابت کرده است که وی در تفسیر قرآن از این اندیشه ها متأثر بوده و توانسته با استناد به آیات قرآنی، برخی اصول و نظریات مطرح شده در مکاتب ماتریالیستی و نیز جریان ها و تحولات عصر خود – در قالب رد یا نقد و در برخی موارد، تأیید آن ها- پاسخ دهد.
بررسی تاثیر پیش فرض ها در فهم و راه های کنترل آن ها از منظر هرمنوتیک فلسفی و علوم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دست یابی به فهمی درست یا مطلوب، از جمله دغدغه های هر مفسر یا نظریه تفسیری است. یکی از اموری که به عنوان مانعی جدی در دست یابی به این مهم تلقی شده، دخالت پیش فرض ها است. در این نوشتار که پژوهشی توصیفی و تحلیلی و با ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی است، سعی شده است تا پس از بررسی ماهیت و انواع پیش فرض ها و نیز تأثیر پیش فرض ها در فهم و مخل یا ضروری بودن آن از نگاه اندیشمندان هرمنوتیک فلسفی و علوم اسلامی نظیر تفسیر و اصول فقه، به توصیف و تحلیل راه های ارائه شده در این علوم جهت جلوگیری یا کنترل پیش فرض ها و میزان موفقیت هر علم در این امر پرداخته شود. در نهایت نشان داده شده است که به کار گرفتن مزایای روش هرمنوتیکی نظیر گشودگی، دیالکتیک و دور هرمنوتیکی در کنار مزایای روش اصولی-تفسیری از جمله توجه به ظهور نوعی و قصد ظاهری و قراین و شواهد عامه ای همچون اصول لفظیه از یک سو و توجه به صلاحیت های روحی و اخلاقی مفسر از سوی دیگر، می تواند نقایص هر یک از این دو روش را بر طرف ساخته و تعامل مکمل گونه ای میان این دو علم برقرار سازد.
طبری و اختلاف قرائت در آیات الاحکام عبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی نحوه تعامل طبری با پدیده اختلاف قرائت در ذیل آیات الاحکام عبادی می پردازد و نشان می دهد که وی به عنوان یکی از چهره های شاخص و متقدّم تفسیر نگاری، به نیکی برای خویش، حقّ داوری و اختیار نمودن وجهی از میان وجوه متعدّد قرائات را قائل است. بدینسان مفسّر ما گاه یک قرائت را به صورت مطلق اختیار کرده و قرائت مقابل آن را - به صراحت یا به تلویح- کنار می نهد. (گزینش مطلق) گاه نیز از میان دو قرائت مختلف، یکی را ترجیح داده ولی قرائت مرجوح را از عرصه قرائت های مجاز نمی راند. (گزینش نسبی) در مواضعی هم، هر دو قرائت مختلف را صواب تلقّی کرده و میان آن ها، انتخابی انجام نمی دهد. (پذیرش بی گزینش) افزون بر این سه، گاه طبری صرفاً به گزارش اختلاف قرائت اکتفا نموده بی آنکه در این باره داوری خود را بیان دارد. از دیگر سو، مفسّر ما برای گزینش مطلق یا نسبی یک قرائت به معیارهای ذیل استشهاد می جوید: اجماع قاریان معتبر، استفاضه و شهرت قرائت، رسم الخطّ مصاحف مسلمانان، اتقان معنایی-تفسیری آیه، ضوابط نحوی- بیانی، روایات سبب نزول، روایات حکایتگر قرائت رسول (ص) و گویش فصیح تر ومشهورتر. و در این میان، مهم ترین و پرکاربردترین معیاری که مفسّر ما در داوری های خود بدان تکیه دارد، اجماع قاریانی است که وی ایشان را «حجّت» می خواند.
دلالات الإمام الباطل فی القرآن الکریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یعتبر علم الدلالة فرعا من فروع علم اللغة إلّا أنّ البعض یعتبرونه علما مستقلا یمکن من خلاله الحصول علی معانی المفردات والجمل فی النص أو العثور علی المکانة الخاصة للمفردات والتراکیب وفقا للنظام الدلالی التیوردت فیه. تهدف هذه المقالة تناول دلالة مفهوم «الإمام الباطل» فی القرآن الکریم وهذا ما یساعدنا علی معرفة مفهوم «الإمام الحق» معرفة شاملا وکما یقال :«تعرف الشیاء بأضدادها».وفی هذا الطریق نبحث عن المفاهیم التی ترتبط بمفهوم «الإمام الباطل» فی العلاقات الأفقیة والرأسیة والتی فی نفس الحقل الدلالی معه. رغم أنّ کلمة «الإمام» بمعنیالإمام الباطل لم تکرّر فی القرآنإلّا مرّتین إلّا أنّه من الممکن الحصول علی الکثیر من الحقول الدلالیة حول هذا المفهوم المحوری. عبر دراسة أجریناها فی هذا المجال، وجدنا أنّ مفهوم «الإمام الباطل» فی القرآن الکریم، فی العلاقة الأفقیة مع مفاهیم کالجعل والکفر والدعوة کما أنه فی العلاقة الرأسیة مع مفاهیم کالخلیفة والآیة والصراط وهو فی نفس الحقل الدلالی معها. والحصول علی الملامح الدلالیة للإمام الباطل یسببفی ظهور المعارف المستورة فی بطون الآیات ویظهر الفکر المنهجی للقرآن الکریم.
نقد و بررسی ایده نسبیت ظواهر قرآن، با تکیه بر ایده نسبیت متشابهات قرآن علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
علامه طباطبایی (ره) حسب روایت (المحکم ما یعمل به و المتشابه ما اشتبه علی جاهله) ایده نسبیت متشابهات قرآن را مطرح می فرماید. این ایده، ایده دیگری را بر صفحه ذهن پدید می آورد که آیا نسبت به ظواهر قرآن نیز می توان چنین گفت؟ ایده نسبیت ظواهر قرآن باعث بررسی بیشتر پیرامون دو سؤال مهم 1. ظاهر به چه معنا و برای چه کسی؟ و 2. حجیت برای چه کسی و با چه شاخصی؟ می شود. به نظر می رسد ظاهر به هر دو معنای خود (معنای راجحِ همراه معنای احتمالی دیگر یا معنای ترسیمی در ذهن بدون معنای احتمالی دیگر) که باشد و برای هر کسی که پدیدار شود، بی نیاز از فحص قواعدی و قرائنی نیست. در مواجهه با نسبیت ظواهر چه نسبیت درون فردی (حالات یک آیه برای یک نفر) و چه نسبیت میان فردی (حالات یک آیه برای دو فرد یا بیشتر) باید فاصله ظهور معنای ترسیمی تا وصول به معنای تثبیتی و مراد جدی با فحص روشمند پر شود تا به طمأنینه معنایی و حجت بخش برسیم؟
نقش پیش فهم هاى مفسر در نیل به مراد واقعى خداونداز منظر علامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر مبناى اصول هرمنوتیک فلسفى، «فهم» به عنوان یک وصف وجودى به نحو عام، و فهم مفسر از متن از جمله متن دینى به شکل خاص، در چارچوب انتظارات، پرسش ها و دانسته هاى قبلى وى صورت مى گیرد و نه فقط عمیقا از آنها تأثیر مى پذیرد، بلکه خارج از آنها اساسا امکان پذیر نیست. علامه طباطبائى در تفسیر المیزان، از مبانى و مقبولات متعددى در مقام تفسیر قرآن سود جسته است که مى توان آنها را در شمار پیش فهم هاى ایشان به شمار آورد. مسئله این است که آیا مى توان در چارچوب همین پیش فهم ها، به تفسیرى عینى و مطابق واقع از متن قرآن نایل آمد؟ این نوشتار با روش توصیفى تحلیلى به بررسى نقش پیش فهم هاى علامه در تفسیر ایشان از این منظر پرداخته است. نتیجه اینکه ایشان دخالت نارواى پیش فهم ها در تفسیر و تحمیل آنها بر قرآن را برنمى تابد و پیش فهم هاى مقبول ایشان به مثابه اصول و قواعدى براى فهم عینى مراد خداوند است و مى توان دیدگاه تفسیرى ایشان را منطبق با هرمنوتیک عینى گرایانه و در تقابل با نسبى گرایى هرمنوتیک فلسفى دانست.