فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱٬۹۰۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های کتاب « التفسیر الاثری الجامع» آیت الله معرفت، گردآوری اخبار تفسیری صحابه و تابعان در کنار روایات معصومان (ع) است. جایگاه علمی مؤلف و تفسیر وی و حساسیت موضوع حجیت اخبار صحابه و تابعان، اهمیت و ضرورت شناخت و معرفی دیدگاه او در این عرصه را نمایان می سازد. تحقیق حاضر با عطف توجه به سه مسأله اساسی در آرای استاد معرفت (یعنی مبانی خاص حدیث شناسی وی، چگونگی و کمیت بهره گیری از اخبار صحابه و تابعان در « التفسیر الاثری الجامع»، و مقایسه کیفیت به کارگیری اخبار تفسیری صحابه و تابعان و روایات تفسیری اهل بیت (ع) در عملیات تفسیری)، مدعی است که ارائه معنایی خاص از معنای حجیت در اخبار تفسیری، و اصل دانستن نقد محتوایی حدیث نسبت به نقد سندی، تأثیر زیادی در حجت دانستن اخبار صحابه توسط استاد معرفت داشته است. از سویی در نگاه ایشان، اعتبار و ارزشمندی اخبار صحابه و تابعان به معنای هم طرازی آنها با روایات اهل بیت (ع) نیست، بلکه وی با این کار دو هدف علمی و ترویجی را در تفسیر اثری پی می گیرد: 1 پر کردن رخنه های ناشی از نبود روایات صحیح از اهل بیت (ع) در تفسیر برخی آیات، 2 نشر دیدگاه اهل بیت (ع) در میان دانشمندان اهل سنت و دفاع از دیدگاه های خاص شیعه.
تنوع معنایی «عزم» نزد مفسران و مترجمان قرآن کریم و ارزیابی گونه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماده عزم حامل مفهومی کلیدی در تاریخ فرهنگ اسلامی است که کاربردهای آن در 9 آیه از قرآن کریم، در حیطه های مختلف عقاید، اخلاق، احکام و اندیشه سیاسی اثر گذارده است؛ این در حالی است که در تفاسیر و ترجمه های قرآن، تشتت محسوسی در توضیح این ماده دیده می شود که تا حدی برخاسته از دور شدن از زبان عصر نزول و اختلاط میان زبان ها و گویش ها، و تا حدی مربوط به خلاقیت های مفسران و مترجمان در ارائه برداشتی رها از واژه شناسی است. پرسش اصلی در پژوهش حاضر این است که ماده عزم در تفاسیر و ترجمه های کهن فارسی، در کاربردهای 9 گانه در قرآن کریم چگونه فهم شده است؟ این فهم ها چه همگرایی و واگرایی دارند و چه گونه شناسی از آنها می توان ارائه داد؟ روش به کار گرفته شده در مقاله، مطالعه تطبیقی متون و تحلیل محتوای آنها با الگوی داده بنیاد است؛ به طوری که اطلاعات به دست آمده از مقایسه و تحلیل، پس از به دست آمدن همگرایی ها و واگرایی ها، مقدمه دست یابی به یک گونه شناسی انتقادی گردد. برای پیشبرد بحث، مؤلف به طور غیر مستقیم از روش گونه شناسی ساخت معنا در حوزه زبان شناسی تاریخی نیز بهره گرفته است
گونه شناسی «تعلیق حکم بر وصف» در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاعده «تعلیق الحکم علی الوصف مشعر بالعلیة» از قواعد مهم زبانی است که از دیر باز در علوم گوناگون مانند بلاغت، فقه، اصول و تفسیر بدان توجه شده و دانشمندان اسلامی و بویژه اصولیان و فقها در تحلیل های خویش از آن بهره جسته اند. نویسنده کتاب «المیزان فی تفسیر القرآن» نیز با اشرافی که بر علوم مختلف داشته، در تفسیر برخی آیات قرآن کریم از این قاعده استفاده کرده است. مقاله حاضر قاعده مذکور را مورد بازخوانی دقیق قرار داده است. نویسنده بدنبال پاسخ به این سؤال هاست که در تفسیر المیزان، گونه های وصفی که حکم بر آنها معلق شده چیست و مبانی علامه طباطبائی در بکار گیری این قاعده و روش استفاده از آن ذیل آیات گوناگون کدام است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد علامه طباطبائی معنای «وصف» در قاعده را بسیار گسترده تر از صفت نحوی و به معنای هر قیدی که بتواند دائره معنایی جمله را محدود کند می داند. وی در تحلیل آیات برای بیان قاعده از سه شیوه استفاده کرده است. در برخی آیات از قاعده «تعلیق الحکم علی الوصف مشعر بالعلیة» به صراحت نام می برد و در ذیل آیات زیادی نیز از تعبیر «وضع المظهر موضع المضمر» و نیز تعبیر «بما أنه، بما أنهم»، «من حیث» و مانند آن استفاده می کند. آشنایی با مبانی و روش تحلیل علامه طباطبائی بعنوان یکی از مفسران قرآن کریم، زمینه استفاده از این قاعده، ذیل بسیاری از آیات دیگر قرآن را فراهم کرده و راه را برای کشف مدالیل التزامی نوین از کتاب الهی هموار خواهد ساخت.
معناشناسی «اضلال الهی» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم «ضلالت»، یکی از کلیدی ترین مفاهیم قرآنی است؛ به گونه ای که اغلب مفاهیم کلیدی قرآن به طور مستقیم یا غیرمستقیم در دو حوزه معناشناسی هدایت و ضلالت دسته بندی می شوند. میدان معناشناسی (هدایت - اضلال) نیز همچون تمامی مفاهیم کلیدی قران کریم حول محور «الله» در جریان است؛ به گونه ای که ضلالت حقیقی تنها زمانی محقق می شود که با «اضلال الهی» همراه گردد. این پژوهش در راستای کشف لایه های معنایی مفهوم «اضلال الهی» در قرآن و با هدف تبیین پیوستگی معارف قرآنی تدوین شده و با استفاده از روش نوین معناشناسی به تبیین مفهوم «اضلال الهی» و کشف حوزه های معنایی مرتبط با آن پرداخته است. با بررسی 32 آیه ای که در آن اضلال به خداوند اسناد داده شده است، با رویکرد هم زمانی و استخراج مفاهیم هم نشین و جانشین، این نتیجه حاصل شد که مفهوم «هدایت» در تقابل معنایی با این مفهوم قرار دارد و «اضلال الهی» به معنای تصرف در دستگاه های ادراکی انسان (سمع، بصر و قلب) گریبان گیر کسانی خواهد شد که از هدایت اولیه الهی رویگردان شده و با ویژگی هایی چون کفر، ظلم، فسق، نفاق و اسراف خود را مستحق اضلال الهی گردانده اند. مفاهیمی چون ازاغة، طبع، ختم، کر و کور کردن، دگرگون کردن، زیادکردن بیماری قلب و رویگردان کردن، جانشین مفهوم اضلال در ارتباط با خداوند به شمار می آیند. از آنجا که هدایت تنها از جانب خداوند متعال است، فرد با فراهم کردن اسباب «اضلال الهی»، خود را از هر نوع هدایت گر و ولی و یاوری محروم می کند و هرگز راهی به سوی هدایت نخواهد یافت.
اعتبارسنجی عقل تأویل گرا در روایات تفسیری مجاهد بن جبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دعوت های مکرر قرآن به تدبر، تفکر و تفقه، همه حاکی از این واقعیت است که نیروی ادراک انسان و حاصل تأملات منطقی او، دارای اعتبار و ارزش مثبت معرفتی است. به طور مسلم، یکی از مهم ترین منابع تفسیر قرآن، عقل است. کاربرد عقل در تفسیر قرآن به دو نوع تقسیم می شود: عقل مصباح و عقل منبع. مجاهد (متوفی 101هجری) که از صدر مفسران تابعی است، با عقل گرایی در آرای تفسیری اش، از دیگران مفسران صحابه و تابعین، متفاوت و ممتاز شده است. جریان تفسیری حاکم در عصر صحابه و تابعین، راهبرد تفویض، به معنای تسلیم در برابر ظواهر معارفی از آیات و روایات بود، به نحوی که درخصوص تأویل آیات و روایات، به ویژه آیات و روایات صفات خدا احتیاط می کردند، جمعی از تابعین مانند سعید بن مسیب، شعبی، نافع و دیگران براین اساس به تفویض گراییدند. مجاهد با استفاده از عقل تأویل بخش، براساس مخالفت ظواهر برخی آیات با قرینه قطعی عقلی، به تأویل ظواهر آن آیات پرداخته است. اعتبارسنجی آرای تفسیری مجاهد در حوزه عقل تأویل گرا، تا حدود قابل توجهی، همسو و هم جهت با بیانات تفسیری اهل بیتk است.
نقد دیدگاه تفسیری قرضاوی با تاکید بر تفسیر آیات حرمت غناء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غنا از موضوعات فقهی است که در طول تاریخ، فقهای مسلمان از همه مذاهب اسلامی در باره آن نظر داده و ابعاد آن را واکاوی نموده اند، با این همه در پژوهش های آنان به ظرفیت قرآن در آن موضوع، کمتر توجه شده است، تنها کسی که تا حدودی برای اثبات نظر خود به آیات قرآن توجه کرده، یوسف قرضاوی است. او با تحلیل آیات قرآن، به حلیت غنا حکم کرده است. در این مقاله پس از نگاهی اجمالی به دیدگاه فقهای شیعه و سنی در باره حکم غنا، دیدگاه و ادله قرضاوی بررسی و نقد شده و با نگاهی قرآنی، حرمت ذاتی غنا ثابت گردیده است، همچنین با توجه به اینکه حکم حرمت ذاتی و یا عرضی غنا از موضوع های مهم و پیچیده فقه است، ظرفیت فقهی قرآن و روایات تفسیری، تبیین شده است.
تأثیر مبنای لایه لایه بودن معنا در قرآن در تفسیر واژه های «شهاب» و «سبع سموات» از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: مبنای اعتقاد به لایه لایه بودن معنا در تفسیر قرآن از منظر علامه ی طباطبایی به این معناست که هر یک از صور و گونه های ترکیبی کلام الهی که امکان نگاه مستقل را داشته باشد می تواند حجت و معتبر تلقی شود به گونه ای که هر معنایی اختصاص به افق و مرتبه ای از فهم و درک باشد. هدف این نوشتار بر آن است تا تأثیر این مبنا را در تفسیر واژه ها ی «سبع سموات» و «شهاب» در تفسیر «المیزان فی تفسیر القرآن» نشان دهد. از منظر علامه ی طباطبایی لفظ «شهاب» در قرآن در آیاتی که در آنها به رانده و مطرود شدن شیاطین اشاره دارد با توجه به مبنای لایه لایه بودن معنا در قرآن به مثابه یک مبنای تفسیری معنایی کنایی است که مراد از آن ، این است که شیاطین از ورود و نزدیکى به عالم بالا ممنوع هستند. معنای «سبع سموات» نیز از نظر ایشان در دو قِسم آسمان مادی و آسمان معنوی دسته بندی می شود.
بررسی تطبیقی نظریه روح معنا در دیدگاه علامه جوادی آملی با توجه به انگاره های زبان شناسی شناختی
حوزه های تخصصی:
فهم آیات قرآن مستلزم داشتن مبانی درست برای فهم متن است. بررسی تطبیقی از روش هایی است که می تواند مزیت ها و نقایص روش های مختلف را نشان دهد. براساس پژوهش های جدید، زبان شناسی مدرن در شاخه معناشناسی شناختی کارایی خود را در درک مفهوم آیات قرآن نشان داده است. نظریه شناختی پیش نمونه با نظریه سنتی روح معنا هر دو می تواند در تحلیل معنای واژگان متشابه یا واژه هایی که در کاربردهای گوناگون و معانی متفاوت به کار می روند، استفاده شود؛ ازاین رو مقایسه این دو در یک دامنه مناسب می تواند موارد رجحان و کاربردی بودن هریک را روشن کند. علامه جوادی آملی در تفسیر خود، از این نظریه بسیار استفاده کرده است؛ ازاین رو از تحلیل ایشان برمبنای نظریه روح معنا برای مقایسه آن با تحلیل زبان شناسی شناختی استفاده کردیم. با مثال هایی از واژه های کاربردی در دو نظریه مانند میزان، عرش، تقوی، ذوق و تحلیل آیات در دو روش، تفاوت ها و شباهت های این دو نظریه در عمل روشن می شود.تفاوت ها بیشتر شامل اختلاف در معنای واحد است و نیز در میزان انعطاف معنایی در موقعیت های مختلف در این دو نظریه.
سلفی گری در رویکرد تفسیری ابن کثیر از شهرت تا واقعیت با محوریت مبحث توحید(مقاله علمی وزارت علوم)
تحلیل و بررسی روش تفسیری ملاحویش آل غازی در تاریخ گذاری قران کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعیین ترتیب زمانی نزول قرآن یا تاریخ گذاری آن عبارت از این است که به کمک روایات مختلف مکّی و مدنی، اسباب نزول، ترتیب نزول، ناسخ و منسوخ، تاریخ[زندگی] پیامبر(ص) و بهره گیری ازتلویحات یا تصریحاتی که در قرآن راجع به رویدادهای زمانمند تاریخ رسالت آن حضرت(ص) وجود دارد؛ زمان و ترتیب تاریخی هر یک از واحدهای نزول قرآن، شناسایی و معین گردد. ملاحویش آل غازی در «بیان المعانی علی حسب ترتیب النزول» با توجه به روش تفسیری و صبغه تاریخی خود، بیش ترین تلاش را در این مورد با استفاده از آیات قرآن، فهرست های ترتیب نزول و منابع روایی انجام داده است. تحلیل و بررسی رویکرد خاص مفسر نسبت به تاریخ گذاری قران از مهم ترین اهداف این نوشتار است. او با اعتقاد به اصول و مبانی خاص خود که از باورهایش در زمینه علوم قرآنی و مباحث تاریخی به دست آمده، روش هایی را در تاریخ گذاری قرآن به کار می گیرد و به نتایج جدیدی پیرامون زمان وقوع و چگونگی حوادث تاریخ صدر اسلام دست یافته است. مهم ترین شیوه های او را می توان تحت عناوین: طبقه بندی و اوّلویت بندی منابع، مرتب کردن سوره ها بر مبنای آیات آغازین آن ها، تکیه بر مستندات تاریخی، استناد به روایات اسباب نزول آیات، دقت در مراحل تاریخی تشریع احکام شرعی و دقت در زمان نزول آیات متشابه در یک موضوع خاص، بیان و تحلیل کرد.
بررسی تفسیری «د ﻫ ن» در آیه «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُون»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکردی قرآن محور و با استفاده از روش معناشناسی، در چهارگام از طریق مطالعه بافتی یا متنی، توجه به واژگان جانشین و مترادف، کاربردهای متضاد و موازنه ساختمان دستوری، مدلول لغوی و مراد تفسیری دو کاربرد فعلی ماده «د ﻫ ن» را در آیه « وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ » بررسی کرده است. بر اساس نتایج این پژوهش، منظور از مداهنه درخواستی مشرکان از پیامبر | ، فرمانبرداری، سازش، تسامح و تساهل در اصول اساسی و بنیان های دینی و اعتقادی است، به طوری که به کفر پیامبر | بینجامد. مشرکان دوست دارند، نیرنگ زده، پیامبر | را بفریبند و با دوستی و روی خوش نشان دادن به ایشان، در کفر از او پیروی کنند تا بر همگان روشن شود که پیامبر | نیز منادی دروغین دین الهی است.
تحلیل انتقادی منابع و مراجع تفسیری سلفیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان سلفی- تکفیری وهابیت فرقه ای از فرق اهل سنت است. شکل گیری این فرقه با اندیشه های احمد بن حنبل نظام مند و با ابن تیمیه و محمدبن عبدالوهاب به تکامل رسید. این فرقه با برداشتی سطحی از قرآن موجب فتنه های فراوانی در جهان اسلام شده است. یکی از اسبابی که موجب شکل گیری این کج فهمی و برداشت های غلط از قرآن شده است؛ منابع و مراجع تفسیری سلفیان است. این مقاله با روشی اسنادی- تحلیلی ابتدا به توصیف و تحلیل مراجع تفسیری سلفیان و در ادامه به تحلیل و ارزیابی منابع آنان می پردازد. مقاله در پایان به این نتیجه می رسد که تکیه و اعتماد به برخی از منابع تفسیری نظیر اسرائیلیات، سخنان صحابه و تابعین، اجتهادهای شخصی... و نیز نوع مواجهه سلفیان با منابع تفسیری یکی از اسباب و علل شکل گیری اختلاف هست.
گستره مفهوم «جهاد به مثابه قتال» در اندیشه سید قطب و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابلاغ وحی و دعوت به پذیرش آن، دو محور اصلی وظیفه انبیاء است. در باره تمسک پیامبران به جهاد در راستای انجام وظیفه خود، دو دسته آیه وجود دارد؛ دسته ای به مبارزه و جهاد ابتدایی دعوت می کند و دسته ای دیگر عدم اکراه و پذیرش دین توسط مخالفان را توصیه می نماید. مفسران در حل تعارض آیات جهاد پاسخ های متفاوتی داده اند. مقاله حاضر به دنبال توصیف، تبیین و تحلیل انتقادی آراء دو مفسر معاصر سید قطب و علامه طباطبایی در این زمینه است. نتیجه مقاله آن است که سید قطب به کمک نظریه مرحله ای بودن آیات، در حل این تهافت ظاهری کوشیده است و جهاد را نوعی مبارزه انقلابی با هدف نابودی نظام های بشری و استقرار حاکمیت خدا بر زمین دانسته و به جهاد ابتدایی معتقد شده است؛ علامه طباطبایی با پذیرش عدم اکراه در دین، آیات جهاد را از محکمات قرآن دانسته و به حل این تعارض پرداخته است.
تحلیل و بررسی مبانی لغوی مصطفوی در «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معاجم لغوی از جمله کتاب التحقیق فی کلمات القرآن بر پایه مبانی لغوی خاصی نگاشته شده که نیازمند تحلیل و بررسی است. در این مقاله به روش توصیفی تحلیلی، مبانی لغوی نویسنده کتاب تحلیل و بررسی می شود. اصل عدم ترادف، ارجاع کلمه به اصل واحد و مفهوم اصیل، نفی تجوّز یا حصر استعمال کلمات قرآنی در معانی حقیقی، از جمله مبانی مصطفوی در التحقیق است. نتایج این پژوهش نشانگر آن است که مٶلف در برخی موارد بر خلاف مبنای خود، وجود مجاز در بین واژگان قرآنی را پذیرفته و حتی به آن تصریح نموده است. همچنین کنایه را استعمال لفظ در معنای حقیقی و اراده معنایی که ملازم آن است، می دانند، اما بسیاری از قدما و دانشمندان نه تنها کنایه بلکه تشبیه را هم از انواع مجاز دانسته اند. بنابراین از تعریف مصطفوی چنین به دست می آید که در کنایه، معنایی که ملازم معنای اصلی است، اراده می شود و اگر این نوع کاربرد را خروج از معنای اصلی بدانیم، تلویحاً باید وجود مجاز را در میان واژگان قرآنی پذیرفت.
پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی آن است که با نقد و بررسی قرآنی و روایی، از بین رویکردهای مختلف اشتمال قرآن بر تمام نیازهای بشر را برگزیند. بی شک کافی بودن مستدلات این بخش، آراء دیگر را خدشه دار می سازد. نگارنده در این باره، آیات مربوطه را بررسی و با توجه به اِشکال ادبی و تحلیلی دو واژه «تبیان» و «کل»، در مهم ترین آیه مورد استناد مطلق گرایان، استدلال به این آیه را برای اثبات جامعیت بالجمله مورد تردید جدی قرار داده است. نویسنده کوشیده است اولاً دلائل قائلان به جامعیت مطلق را خدشه دار سازد؛ سپس با استفاده از آیه «لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَیْکَ»، به طورقطع جامعیت نسبی در رفع نیازهایی که بشر در شرایط عادی توان رسیدن به آنها را ندارد، را مستدل نماید. محقق جهت تأیید نگرش خود، از روایات بسیار و همچنین حمل مطلق آنها بر مقید، سود جسته است. در این باره روایات به دو گروه تقسیم شده اند و دسته ای که قول جامعیت کلی را پوشش می دهد برای بررسی بیشتر به پنج صنف جزئی تر تقسیم و بازبینی شده است و نویسنده در نهایت دلالت آنها بر این قول با توجه به قیود دسته بعد ناکافی دانسته است. حمل روایات مطلق بر دسته دوم یعنی احادیثى که به آنچه در قرآن نیست، اشاره دارد، این نگرش را تقویت می بخشد. نهایت اینکه محقق با مخدوش ساختن دلائل قائلان به جامعیت مطلق، با استفاده از آیات قرآن و تحلیل عقلی و با کمک این روایات بر مبنای خود یعنی جامعیت فی الجمله قرآن در رفع نیازها، پای فشرده است.
ماهیت امامت در قرآن از دیدگاه مفسران اهل سنت در ذیل آیه ابتلاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله امامت در تاریخ اندیشه اسلامی همراه با رویکردهای متفاوت دارای جایگاه ویژه ای است. خدای متعال نیز آیاتی از قرآن کریم را به این امر مهم اختصاص داده است. مفسران فریقین در ذیل این آیات دیدگاه های گوناگونی را در زمینه بیان حقیقت امامت ارائه کرده اند، به دلیل عدم تبیین دیدگاه مفسران اهل سنت، این مقاله به بررسی دیدگاه آنان در این زمینه پرداخته است، با بررسی آراء مفسران اهل سنت می توان دریافت که آنان در تبیین چیستی امامت یا به بیان معنای لغوی اسوه و مقصود بودن اکتفا کرده اند یا اینکه مراد از امامت را همان نبوت دانسته اند. نتیجه کلی این پژوهش آن است که جمعی از مفسران اهل سنت قائل به عدم استقلال مقام امامت از نبوت هستند که چنین تفسیری از آیه قول بی دلیل و ناسازگار با ظاهر آیه و متاثر از مبانی کلامی آنان در باب امامت است.
بررسی آیات غلبه حق بر باطل از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از سنّت های عام الهی که در سراسر تاریخ و در همه جوامع جریان دارد، سنّت نزاع حق و باطل است. بر اساس آیات قرآن کریم مانند: 18 انبیاء، 81 اسراء، 17 رعد، 48 و 49 سبأ، حق و باطل به طور مستمر با هم درگیر می شوند و این درگیری به غلبه حق بر باطل منتهی می شود. در باره چیستی ساحت های غلبه حق بر باطل و سلطه سیاسی، نظامی و اقتصادی حداکثری اهل باطل در جوامع مختلف، نظرهایی از سوی مفسران در مطرح شده است؛ آنان در تفسیر آیات مذکور، به نحله های گوناگونی تقسیم شده اند؛ برخی از آنان سعی کرده اند با مقید کردن معنای حق و باطل در آیات مربوطه، دایره غلبه حق بر باطل را در ساحت خاصی مانند: حجت، باور یا رفتار حق و باطل محدود نمایند، اما علامه طباطبایی این غلبه را در همه عرصه های ظاهری و باطنی حیات اجتماعی بشر می داند. در این مقاله مفهوم و دامنه غلبه حق بر باطل و سرانجام تفسیرهای غلبه حق از منظر تفسیر المیزان بررسی شده است.
اصول و قواعد معناشناسی واژگان فقهی در تفسیر تسنیم
حوزه های تخصصی:
معناشناسی روشمند واژگان فقهی قرآن، نقش بسزایی در درک مراد الهی از معنای آن ها دارد. یکی از کارهای ارزشمند آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم قاعده مند کردن روش شناسایی معنای دقیق واژگان فقهی است. تفسیر تسنیم برای معناشناسی واژگان فقهی قرآن و کشف مراد الهی از معنای واژه، به سه اصل مهم توجه کرده است: 1) شناسایی معنای لغوی واژه فقهی؛ 2) کشف معنای قرآنی واژه فقهی؛ 3) شناسایی معنای اصطلاحی واژه فقهی. در تفسیر تسنیم برای آنکه هر اصل به صورت روشمند ارائه شود چند قاعده مهم رعایت و درمجموع چهارده قاعده ذیل این سه اصل آمده است. در این مقاله درباره این اصول و قواعد صحبت می کنیم تا خوانندگان با روش درست و جامع معناشناسی واژگان فقهی قرآن کریم آشنا شوند که یکی از ابتکارات علمی آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم است.
معناشناسی توصیفی واژه""عزم""در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عزم از واژگان کلیدی قرآن کریم است. میزان اثرگذاری ""عزمِ قرآنی"" بر سرنوشت انسان، آن را به یک واژه اساسی تبدیل کرده است. پژوهش حاضر، واژه ""عزم"" را از نگاه معناشناسی ساخت گرا و براساس روابط هم نشینی و جانشینی بررسی می کند. با توجه به آیات ""عزم""، دو واژه ""امر"" و ""صبر"" پربسامدترین هم نشین ""عزم"" است. واژگان ""توکل""، ""طلاق""، ""عقده النکاح""، ""شاورهم""، ""عهدنا""و ""نسیان"" دیگر همنشین های عزم است که هر کدام فقط یک بار با این واژه هم نشینی داشته اند. در میان همنشین های عزم، صبر جایگاه ویژه ای دارد، تا آنجا که برخی این دو را مترادف دانسته اند. سیاق هم نشینی عهد با عزم نیز بر جایگاه مقدماتی عهد الهی نسبت به""عزم قرآنی"" دلالت دارد. بررسی همنشین های عزم نشان می دهد، در چارچوب قواعد هم نشینی و جانشینی واژه مناسبی برای جانشینی ""عزم"" وجود ندارد. با توجه به همنشین های واژه ""عزم""، چهار مؤلفة معنایی برای آن مشخص شد. تعریف ""عزمِ قرآنی""، بر اساس مؤلفه های معنایی آن چنین است: در فرهنگ قرآن، ""عزم""، ارادة حکیمانة قاطع، بر بندگی خداوند متعال است. انسان مؤمن با کسب و حفظ چنین اراده ای بر عهد الهی استوار و از وسوسه نفس و شیطان در امان خواهد بود .