فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱۳٬۲۰۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
ازآنجاکه معجزه راه اثبات نبوّت نبی از دیدگاه دینداران شمرده می شود، اثبات عجز بشر از آوردن مانند قرآن دلیلی بر الهی بودن قرآن و دلیلی بر صدق ادّعای نبوّت پیامبر اکرم(ص) است. عجز بشر از آوردن مانند قرآن در صورتی ادّعای نبوّت پیامبر(ص) را اثبات می کندکه دلالت آن بر صدق ادّعای آورنده آن پذیرفته شود. اثبات این دلالت بر پایه تبیین حسن و قبح عقلی و پس از باور و اعتراف به وجود خداوند قادر، حکیم و عالِم عملی می شود. در این نوشتار، موضوع با روش توصیفی - تحلیلی و کتابخانه ای و با توجه به قواعد «وجوب لطف»، «قبح اغراء به جهل» و «امتناع نقض غرض» از خداوند، بررسی شده است. نتیجه نوشتار حاضر، اثبات دلالت عقلی و برهانی عجز بشر از آوردن مثل قرآن بر الهی بودن آن است.
روش شناسی فهم براساس آموزه های قرآنی
حوزه های تخصصی:
هرمنوتیک، دانشی جدید و پیچیده برای فهم متن است که متون دینی را نیز شامل می شود. قرآن هم که کلام خداوند است، متن آن، پیام الهی است؛ ازاین رو یکی از مسائل اساسی در حوزه تفسیر متن قرآن، مسئله فهم پیام های قرآنی است. کشف معنا و فهم بهتر مقصود آیات قرآن، در گرو بهره گیری اصولی و منطقی دانش هرمنوتیک پس از نقد و بررسی منصفانه آن دانش است. رهیافت مقاله پیش رو این است که با اِعمال روش ها و به کارگیری قواعد فهم هرمنوتیکی با استفاده از گزاره های قرآنی، هرمنوتیک قرآنی را استخراج کند؛ ازاین رو در پی تبیین آیاتی است که ناظر به موضوعات و مباحث هرمنوتیک بوده و قواعد و مکانیسم هایی را که خود آیات و گزاره های قرآن برای به دست آوردن فهم معنای آیات قرآن ارائه کرده اند، تحلیل می کند تا بدین سان شکل و شیوه ای تازه در دانش فهم و تفسیر قرآن عرضه کند. پژوهش پیش رو به لحاظ نوع مسئله آن، بنیادی بوده و به روش توصیفی - تحلیلی به بررسی آیات هرمنوتیک پرداخته است. هدف این نوشته، بیان این مطلب است که بعضی از اصول هرمنوتیک را که مغایرتی با مبانی و روش فهم قرآن ندارند، با گزاره های قرآنی مربوط به قواعد فهم قرآن تطبیق و دنبال کند. تا اینکه در نهایت هرمنوتیک قرآنی را که منظور آیات ناظر به قواعد فهم متن قرآن است، استخراج و تبیین کرد.
بررسی و نقد «فص حکمت عصمتی در کلمۀ فاطمی(س)»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فص حکمه عصمتیه فی کلمه فاطمیه عنوان اثری است از استاد حسن زاده آملی که بسیاق فصوص الحکم ابن عربی و بعنوان مکمل و تتمه آن نوشته شده است. در این کتاب به ابعاد و زوایای شخصیت اسرارآمیز و در عین حال همه جانبه فاطمه زهرا (س) در مقام انسانی کامل و معصوم پرداخته شده است. چنین مبحثی در عرفان نظری گرچه از جهاتی مدعایی ابداعی است اما با اشکالاتی روبروست: 1) در نقل احادیث و مستندات روایی آن عموماً دقت کافی صورت نگرفته است؛ برخی از احادیث مورد ادعا در منابع روایی یافت نمیشود و برخی دیگر از منابع روایی نامعتبر نقل شده اند؛ 2) ملکه عصمت اختصاص به فاطمه (س) ندارد، بنابرین اختصاص یافتن چنین فصی به ایشان نادرست بنظر میرسد؛ 3) فصوص الحکم با فص آدمی(ع) شروع شده و با فص محمدی(ص) خاتمه می یابد، و از آنجا که وارثین حقیقی پیامبر اسلام (ص) در ظهورات اسمائی، تابع ایشان هستند، احکام و مسائل عرفانی مرتبط با حضرت فاطمه (س) در فص محمدی (ص) جای میگیرد و نیازی به فصی جداگانه و متمایز نیست.
آسیب شناسی مؤلفه های عدم عینیت معنا در فهم و تفسیر قرآن از دیدگاه مفسر محوران
حوزه های تخصصی:
ازمسائل بنیادین در تفسیر متون دینی به ویژه تفسیر قرآن، مسئله فهم است. تقریرهای گوناگونی در حوزه فهم بیان شده است. برخی از این تقریرها، مبتنی بر رویکرد مؤلف محوری است برخی دیگر متن محورند و برخی نیز مفسر محورند . مفسر محوری، جایگاه مفسر را فراتر از فهم کننده دانسته و مفسر را در ساخت معنای متن دخیل می دانند.هدف این نوشتار تبیین آسیب های مولفه های مفسر محوری درمقوله فهم وتفسیر قرآن است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی رهاوردهای کاربست مبانی اندیشه مفسرمحوری درفهم قرآن را بررسی کرده و به بیان آسیب های آن پرداخته است.یافته های تحقیق بیانگر آن است که دیدگاه مفسرمحوری باعث آسیب هایی چون: نفی حقیقی بودن معنا، انکار حکایت گری آن، استقلال متن و نادیده گرفتن نقش مؤلف و عدم باور بر عینیت معنا است. این آسیب ها نیز از مبانی نادرست انسان شناسی و پدیدارشناسی گرفته شده که واقع نما نبوده و اکثراً انسان را در فضای زندگی مادی و غیرواقعی محصور می نمایند.
نقش نگرش سامانه ای در خوانش تمدنی قرآن و صورت بندی تمدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن در نگاه اندیشمندان بیش از آنکه متنی ناظر به عمل و کارآمد در عرصه تمدنی تلقی شود، متنی نظری و اعتقادی دیده شده است. این نگاه، مانع از پیوند میان قرآن و جهان امروز شده، آسیب هایی را در عرصه عمل همراه داشته است. خوانش قرآن با هدف تقویت این پیوند و عینیت بخشی به آموزه های آن در سطح کلان، نیازمند برخورداری از رویکرد تمدنی است. این پژوهش با هدف روشمندسازی این رویکرد، یکی از مهم ترین شاخص های آنرا، با عنوان "سامان مندی" یا "نگرش سامانه ای" معرفی کرده، با تکیه بر نظرات اندیشمندان معاصر، تاثیر این نگرش را در تحقق آموزه های قرآن و صورت بندی تمدن اسلامی نشان می دهد. سازواری درونی و بیرونی دو بعد اصلی این نگرش را شکل می دهد که سازواری بیرونی خود مستلزم تعامل قرآن با خارج از خود در سه سطح بینامتنی، بینامکتبی و فرامتنی است. خوانش قرآن با این نگرش، قرآن را به کنشگری در عرصه عمل نزدیک کرده، تمدنی سازوار و یکپارچه را مبتنی بر مصدری سازوار و هماهنگ شکل می دهد.
فردی یا اجتماعی بودن حجاب از منظر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مطرح درباره حجاب، فردی یا اجتماعی بودن آن است که دو دیدگاه متفاوت درباره آن ارائه شده است: برخی حجاب را امری فردی قلمداد کرده و مداخله حکومت اسلامی در امر حجاب را مجاز ندانسته و گروهی آن را امری اجتماعی تلقی کرده، تأکید می کنند: نه تنها حکومت اسلامی مجاز به دخالت است، بلکه حتی وظیفه اوست. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با هدف بررسی این مسئله از دیدگاه قرآن صورت داده شده و حاکی از آن است که مفهوم «امر فردی» و «امر اجتماعی» مربوط به دو حوزه جداگانه است: یکی حوزه رفتار و دیگری حوزه حکم شرعی، و در هر دو حوزه تعریف و معیار مشخصی دارند. دلایل و شواهد قرآنی بیانگر آن است که حجاب، هم به مثابه «رفتار اختیاری زنان» و هم به منزله «حکم شرعی» دارای معیارهای امر اجتماعی است، نه امر فردی و بدین روی، حجاب از دیدگاه قرآن امری اجتماعی و در حیطه دخالت حکومت اسلامی است.
تفاوت انسان و حیوان در قرآن با نگاهی به آثار آیت الله مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چگونگی خلقت انسان و تفاوت او با سایر جانداران از مسائل مهم دانش انسان شناسی است؛ برخی مکاتب تجربه گرا با تنزل جایگاه انسان در نظام خلقت، او را در ردیف حیوانات شمرده و تفاوت او را با حیوانات به اموری مانند بزرگی و پیچیدگی مغز و سرعت و تنوع فعالیت های ذهنی اش تقلیل داده اند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی درصدد بررسی تفاوت انسان با حیوان است. از نظر قرآن کریم، تفاوت اصلی انسان با حیوان در برخورداری از روحی متمایز است. انسان افزون بر تفاوت در خلقت نخستین و ماده خلقت، در مرحله ای از آفرینش با دریافت حقیقتی متعالی به نام «روح» هویتی متفاوت از حیوانات یافته است. برخورداری از بینش ها و گرایش های متعالی، توانایی تشخیص ارزش ها، اندیشه ورزی و توان حل مسئله، امکان ترجیح گرایش های متعالی، بهره مندی از قدرت بیان، توان فناوری، قدرت اجتماعی، خلاقیت و استعداد هنری، ظرفیت جانشینی خدا، و تقرب الهی از ویژگی ها انسان است.
واکاوی تأثیر نعمت شناسی بر هیجان های مثبت از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
3 - 31
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در راستای مطالعات بین رشته ای و توسعه نگاه کاربردی به مباحث قرآن انجام گرفته است. یکی از موضوعات کاربردی و میان رشته ای، هیجان های مثبت است. پژوهشگران روان شناسی مثبت گرا معتقدند که وقتی افراد، هیجانات مثبت را تجربه می کنند، در معرض هیجان های منفی مانند ترس، اضطراب و افسردگی قرار ندارند؛ در نتیجه، توازن کلی میان هیجان های مثبت و منفی افراد، پیش بینی کننده احساس به زیستن آنان است. در فرایند این پژوهش، سعی نگارندگان بر آن بوده است که با تکیه بر داده های کتابخانه ای و سامانه های رایانه ای، پس از جمع آوری، دسته بندی مباحث، تحلیل و توصیف دقیق آن ها، ابتدا «چیستی نعمت»، «چیستی هیجان» و «رابطه نعمت شناسی با هیجان های مثبت» از متون معتبر استنباط گردد؛ سپس نحوه تأثیر نعمت شناسی بر هیجان های مثبت از دیدگاه قرآن کریم بررسی شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که قرآن کریم به دیدن و شناخت داشته ها تأکید می نماید؛ اما از اصطلاح نعمت استفاده می کند. اصطلاح نعمت چیزی فراتر از داشته هاست. بین «دیدن داشته ها» و «دیدن نعمت» تفاوت هایی وجود دارد. در «دیدن داشته ها» هیجان های مثبت انسان فقط به خاطر «دیدن داشته ها»ست؛ اما در «دیدن نعمت» هیجان های مثبت به خاطر «وجود داشته ها»، «جایگاه نعمت دهنده»، «انگیزه نعمت دهنده» و «اثر شکر» است. همچنین نعمت شناسی نوعی جهان بینی و شناخت است که بینش ها و نگرش های انسان را اصلاح می کند و باعث ایجاد، تقویت و افزایش هیجان های مثبت می گردد. این نوع نگرش، احساس بالیدن و ارزشمند بودن را در او ایجاد می کند و از او انسانی شادمان، امیدوار، شاکر و راضی از زندگی خواهد ساخت. در نتیجه، رفتار فردی و اجتماعی او نیز بر اساس همان نگرش تغییر خواهد کرد.
وجوه اجتماعی- سیاسی امر کرامت در معرفت قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱شماره ۵۰
119 - 144
حوزه های تخصصی:
با توجه به جایگاه امر کرامت در سیاست قرآنی، هدف از مقاله حاضر شرح وجوه اجتماعی –سیاسی مفهوم کرامت است. زیرا مقوله بنیادین کرامت به عنوان نظریه شناسایی و مح ور حق وق اصیل انسانی- اجتماعی هم جاذب فضایل والای انسانی و اجتماعی بوده و هم نافی ضلالت اخلاقی وجهالت عقلی برای فرد و جامعه خواهد بود. لذا این مقاله در پاسخ به این سوال که: وجوه اجتماعی –سیاسی کرامت درمعرفت قرآنی چیست؟ این فرضیه را باروش کیفی وبارویکرد تفسیری مطرح می نماید که مهم ترین وجوه اجتماعی- سیاسی امر کرامت در قرآن مبتنی بر عقلانیت تعالی محور (جمع عقل و ایمان الهی )، عدالت فراگیر وارتقاء آزادی های مشروع است. ارزش مقاله نیز فهم شبکه معانی کرامت قرآنی در ساحت اجتماعی –سیاسی وتبعات مثبت اجتماعی–سیاسی آن است. همچنین استنتاج یافته ها نشان می دهد که باورِ صادقانهِ کارگزاران جامعه دینی به کرامت اجتماعی–سیاسی مردم به تسهیل احیاء متقابل حقوق اجتماعی_ سیاسی مردم و دولت در منظومه شرع و عقل و عرف منجرخواهد شد، به گونه ای که ارتقاء وجوه اجتماعی –سیاسی کرامت برآمده از قرآن بر افزایش عزتمندی دین، همراهی مسوولانه مردم و دولت و همچنین پیشرفت فراگیر نظام سیاسی اثر گذارخواهد بود وعدم توجه به آن نیز خشونت و بی نظمی اجتماعی - سیاسی رابه همراه خواهد داشت.
بررسی تحلیلی مؤلفه های خودشناسی قرآنی و کاربست آن در پرورش و تکامل انسان، در تفسیر مخزن العرفانِ بانو امین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز خودشناسی، مورد توصیه پیامبران الهی، اندیشمندان و متفکران مکاتب مختلف بوده است؛ زیرا بدون شناختِ خود، برنامه ریزی برای رشد، تکامل و خودسازی، امکان پذیر نیست. پژوهه پیش رو، با روش توصیفی تحلیلی، را برای یافتن مولفه های قرآنی خودشناسی و کاربست آن در تدوین مسیر رشد و تکامل، تفسیر عرفانی مخزن العرفان بانو امین را مورد کنکاش و بازخوانی قرار داده است. یافته های این پژوهش، نشانگر آن است که بر اساس نگرش بانو امین، هفت مولفه خودشناسی قرآنی، ادراک و توجه به؛1.جامعیت انسان نسبت به همه عوالم 2.فقرِ وجودی به مبدأ 3. دَمشِ روح الهی 4.تعلیم یافتگی همه اسماء 5.احساس کرامت 6. قدرت انتخاب و توانِ اختیار 7. استعدادی بودن کمالات انسان، راه معرفت شناسی خداوند را برای انسان، می گشاید و در نتیجه کاربست آنها در هفت آموزه؛ 1.سکونت در مقام ذکر و شکر حق، 2. مرآتی نگریستن کمالات خود 3. اتصال به حضرت حق و مقام قرب 4. حفظ مقام خلافت 5. احساس کرامت و فعال سازی خِرد 6. انتخاب احسن 7.اطاعت و پیروی کامل از دین الهی، خودسازی، رشد و تکامل انسان را میسر می سازد.
بررسی و تحلیل وجوه ادبی در تفسیر قرآن (نمونه موردی: تفسیر القرآن العظیم ابن کثیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
107 - 128
حوزه های تخصصی:
منابع ادبی به عنوان یکی از منابع تفسیر نقش بسزایی در فهم درست از آیات دارند و مقصود از آن، واژگان و متون ادبیات عرب است که یاری گر مفسّر در فهم معنای لغوی، ساختار نحوی و بلاغی آیات است و جایگاه متقدمی نسبت به سایر منابع دارند؛ زیرا بدون فهم واژگان و ساختار ادبی قرآنی، اولین مرحله ی فهم شکل نمی گیرد. ابن کثیر مورخ ، مفسّر و محدّث شافعى قرن هشتم، صاحب «تفسیر القرآن العظیم « است که ضمن تفسیر نقلی آیات، در موارد بسیاری از داشته های ادبی خود نیز بهره گرفته است. نگارنده در صدد است با روش توصیفی- تحلیلی، میزان و چگونگی بهره برداری مفسر از وجوه ادبی(صرف و نحو، بلاغت و مفاهیم ادبی) در تبیین آیات را مورد بررسی قرار دهد. نتیجه ی پژوهش نشان داده که وی، وجوه ادبی را در قالب بیان آراء مستقل با استناد به شواهد شعری معتبر و یا نقد آراء ادبی دیگر علماء یا نقل قول مستقیم آراء پرداخته است.
تحلیل پیامدهای تفسیر فلسفی از نگاه مخالفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از ترجمه متون فلسفی به زبان عربی و ورود فلسفه به جامعه اسلامی، عده ای با فلسفه به عنوان دانشی بیگانه که با دین سازگار نیست و حتی گاه با آن در تضاد است، به مخالفت پرداختند. فیلسوفان برای مقابله با این مخالفت ها، تلاش کردند نشان دهند فلسفه نه تنها با دین در تضاد نیست، بلکه بسیاری از آموزه های دینی را می توان با فلسفه اثبات کرد. آنها با این انگیزه کم کم نگاه فلسفی را وارد تفسیر قرآن کرده و مدعی شدند زبان قرآن لایه های زیرینی دارد که در پی القای معارفی عمیق و درخور فهم خواص است و جز با فلسفه قابل کشف نیست. دیدگاه آنان درباره تفسیر و همچنین تفاسیر فلسفی آنان مخالفانی داشته که آن را از ابعاد گوناگون از جمله اشاره به پیامدهای آن، نقد کرده اند. از میان این پیامدها می توان به دگرگونی معنایی در الفاظ قرآن، گرایش به تفسیر خلاف ظاهر، نادیده انگاشتن عناصر احساسی و عاطفی در قرآن، دورشدن از مقصد اصلی قرآن یعنی هدایت و تزکیه نفوس، مشکل جلوه دادن فهم قرآن و لزوم وابستگی فهم قرآن به مرجعی دیگر اشاره کرد.
معناشناسی نسخ در اندیشه سلفیان با تأکید بر آراء ابن تیمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
113 - 137
حوزه های تخصصی:
مسأله نسخ یکی از مسائل بسیار مهم در علوم قرآنی است که میان صاحبنظران در تعریف و مصادیق آن اختلافات فراوانی وجود دارد. قرآن مجید خود در چند آیه به وقوع نسخ در قرآن تصریح فرموده است(بقره/ 106؛ نحل/ 101؛ رعد/ 39). نوع مواجهه با مسأله نسخ می تواند موجب پذیرش یا انکار حجیت ظاهری آیات فراوانی از قرآن باشد. جریان سلفی- تکفیری فرقه ای منسوب به اهل سنت با گرایش و رویکردی خاص در تفسیر و علوم قرآنی برداشتی متفاوت تر از سایر فرق اسلامی در موضوع نسخ دارد. به نظر، این اختلاف خود یکی از عوامل شکل گیری فتنه ها، خونریزی ها و کشتن مسلمان ها در عصر حاضر است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد اسنادی و نیز آگاهی از ضروت شناخت مبانی فکری جریان سلفی- تکفیری به مطالعه و تحلیل نسخ در دیدگاه آنان می پردازد و در پایان به این نتیجه می رسد که سلفیان نسخ اصطلاحی را انکار می کنند و نسخ را در معنایی به کار می برند که شامل تخصیص، تقیید، مطلق، استثنا و... هم می شود. عدم توجه به این نکته می تواند موجب خطا در قضاوت های ما باشد.
بازشناسی تفسیری مفهوم قرآنی «قرض حسن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
۲۷-۴۴
حوزه های تخصصی:
قرض الحسنه مصطلح است و به مبادلات مالی اختصاص ندارد و انفاق، صدقه، جهاد با مال و جان و آنچه را به قصد تقرّب به خدا به دیگری بخشیده و عوضی برای آن مطالبه نمی شود، در برمی گیرد. ازآنجاکه این مفاهیم در معامله با خدای متعال معنا پیدا می کنند، بازپس گرفتن عوض از افراد ذی نفع در آنها مطرح نیست. درعین حال، در روایات تفسیری مفهوم قرآنی «قرض حسن» در مفهوم قرض الحسنه امروزی نیز به کار رفته است؛ چنان که غالباً در معنای اعطای وام به دیگری در قبال برگرداندن آن بدون مطالبه سود استعمال شده و افزون بر آن به عنوان نمونه شامل مفهوم پرداخت صله به امام معصوم^ نیز شده است. به این ترتیب، این فرایند توانسته است مصداق جدیدی را در حُکم قرض حسن در کنار مصادیق قرآنی آن مانند: صدقه و انفاق بنشانَد و در عمل دایره مصادیق قرآنی «قرض حسن» را توسعه دهد.
نقش معادباوری در سلامت معنوی انسان از منظر قرآن کریم
منبع:
تفسیرپژوهی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
13 - 28
حوزه های تخصصی:
اصل توحید و تقویت و تثبیت باور به آن از یک سو و باور به معاد از سوی دیگر، شروط لازم و بسترساز سعادت اخروی و دنیوی انسان هستند و البته عمل بر اساس این دو رکن نیز تضمین کننده این سعادت است. در این مقاله اعتقاد به معاد و نقش آن در سلامت معنوی انسان به عنوان سؤال اصلی بررسی می شود و نکته ای که در این بررسی حائز اهمیت است این است که به اصل معاد در بیش از یک سوم آیات قرآن، اشاره شده است و خداوند پیوسته به کافران و حتی مؤمنان درباره عواقب معاد هشدار داده است. نقش بازدارنده اعتقاد به معاد، در زیست سالم انسان در دنیا و عدم ترس او از مرگ، عدم آزار رساندن و خیانت و ظلم به مردم، گناه نکردن به خاطر ترس از عقوبت اخروی و دوری از خشم خدا، فریفته نشدن به زرق و برق دنیا تأثیرگذار است و لذا اگر سلامت جسمی انسان به اموری از جمله تغذیه مناسب، خواب کافی و... وابسته است، سلامت معنوی او نیز به اتصال و ارتباط معنوی انسان با خدا وابسته است. در واقع آسایش برای تن است و آرامش برای روح و این میسر نخواهد شد، جز ارتباط با خداوند که انسان را از اضطراب، تشویش و دلهره نجات می دهد و امنیت روحی را برای او به ارمغان می آورد و در این میان اعتقاد به معاد نقش بنیادینی در نجات انسان و سلامت معنوی او دارد.
پژوهشی در رَوایی یا ناروایی تفسیر فلسفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم از عصر نزول تا کنون با روش های مختلف و متفاوت تفسیر شده است. یکی از روش های تفسیری آن که در رَوایی یا ناروایی آن اختلاف شده، تفسیر فلسفی است. شماری از فیلسوفان روابودن آن را مسلّم و مفروغ عنه دانسته و سوره ها و آیه هایی از قرآن را با روش فلسفی تفسیر کرده اند، و دسته ای دیگر از عالمان دینی با آن مخالفت کرده، بر ناروایی آن به وجوهی استدلال کرده اند. در این مقاله، نخست مهم ترین دلایل مخالفان تفسیر فلسفی با عناوین روایات دلالت کننده بر دور بودن تفسیر قرآن از عقل انسان، روایات نهی کننده از طلب هدایت از غیر قرآن، مغایرت تعقّل با تفلسف، و اختلافی بودن و یقین آور نبودن استدلال های فلسفی بررسی و نقد می شوند، سپس برای روابودن تفسیر فلسفی و لزوم یا دست کم جواز بهره گیری از یافته های فلسفی در تفسیر آیات استدلال و در پایان نتیجه گیری می شود که تفسیر فلسفی با شرایطی رَواست.
بررسی آرای مفسران درباره چیستی ربوبیت و الوهیت فرعون(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم در چند آیه ادعای فرعون را درباره ربوبیت و الوهیتش گزارش کرده است. دیدگاه مفسران در تبیین مراد فرعون با کاستی های جدی روبه روست. بخش عمده این کاستی ها در غفلت از پیوند معنایی دو واژه «ربّ» و «اله» و نیز عدم جامع نگری در آیات قرآنی در این زمینه است. در این پژوهش با روش کتابخانه ای در گردآوری مطالب، شیوه اسنادی در نقل دیدگاه ها، و روش توصیفی تحلیلی در بررسی داده ها، ابتدا به اصطلاح شناسی واژه های «رب» و «اله» و رابطه معنایی این دو پرداخته شده، سپس دیدگاه مفسران با نگاهی نظام مند به آیات در این زمینه و دسته بندی زندگی فرعون در سه دوره ارزیابی گردیده است: 1. مقطع پیش از رسالت و حرکت حضرت موسی برای هدایت او؛ 2. مقطع محاجّه و استدلال حضرت موسی با فرعون برای ربوبیت حق تعالی؛ 3. زمان نشان دادن معجزات به وی. نتیجه آنکه فرعون در همه مقاطع سه گانه، خود را «رب» و «اله» می دانست؛ این در حالی بود که وی به ربوبیت و الوهیت خدا جاهل نبوده؛ بلکه از سر علم و لجاجت آن را انکار می کرد.
تحلیل انتقادی کاربست واژه «ظن» در معنای «یقین» با تبیین معنای لغوی و تناسب آن در سیاق آیات
حوزه های تخصصی:
واژه ظن از واژگان کلیدی قرآن کریم است که از ابعاد مختلف اعتقادی، اخلاقی و فقهی حائز اهمیت است. یکی از مسایل پردامنه درباره این واژه، اختلاف در مفهوم شناسی آن در سیاق های مختلف قرآنی است. سه دیدگاه اصلی در این باره وجود دارد. طبق دیدگاه رایج، بسیاری از مفسران و پژوهشگران، معنای اصلی ظن را گمان دانسته اند؛ اما واژه ظن را به ویژه در ده آیه بر خلاف ظاهر این آیات به یقین تفسیر کرده اند، زیرا معنای اصلی ظن را در این آیات مناسب ندانسته اند. این پژوهش تلاش کرده است تا به تحلیل انتقادی تفسیر ظن به یقین در آیات قرآن کریم بپردازد. باور به اعجاز لفظی و استعمال حکیمانه الفاظ در آیات قرآن کریم، پذیرش چنین نگاه تفسیری را در این آیات دشوار می سازد. بر این اساس در گام نخست به بررسی گزارش های لغوی و تحلیل انتقادی شواهد و دلایل لغویان پرداخته است، زیرا گزارش های لغوی در بسیاری اوقات مبنای تحلیل های تفسیری بوده است و نشان داده است که معنای اصلی ظن یعنی گمان در تمام استعمالات این ماده لغوی دیده می شود و شواهد شعری مطرح در اثبات مفهوم علم و یقین برای لفظ ظن، با همان معنای اصلی ظن یعنی گمان قابل تبیین است. آن گاه بر پایه این تحلیل لغوی به بررسی مفهوم لغوی ظن و تفسیر آن در آیات اختلافی با تاکید بر سیاق آیات پرداخته است. در نهایت آنکه روشن شده است که کاربرد ظن با همان معنای اصلی خودش در تمام آیات قرآن کریم قابل دفاع است و در تناسب کامل با سیاق آیات است.
قرآن و مسئله ضرورت مطالعات میان رشته ای (با تاکید برآیه 91 سوره حجر)
منبع:
تفسیرپژوهی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
30 - 13
حوزه های تخصصی:
هدف : تبیین مبانی قرآنی ضرورت رویکرد مطالعات میان رشته ای در پژوهشهای دانشگاهی و مراکز علمی و تحقیقاتی کشور. روش : به شیوه تدبر در آیات، روایات و نظرات مفسران بوده و استنادات آن کتابخانه ای می باشد. یافته ها : در معنی و مقصود از آیه « ... الّذین جعلوا القرآن عضین » احتمالات زیادی بین مفسران مطرح شده است . که یکی از آنها، جزیره ای دیدن موضوعات قرآن و نادیده گرفتن یکپارچگی آیات الهی می باشد. همان طوری که مسائل مختلف زندگی به مانند اعضای بدن، باهم ارتباط داشته و در یک دیگر تاثیر می گذارند. قرآن نیز برای انسان و کتاب زندگی اوست، لذا پرداختن به مسئله ای در قرآن با در نظر گرفتن سایر موضوعات مرتبط، به روشنایی و واقع بینی در فهم مسائل پژوهشی و نیز بومی سازی علوم کمک کرده و به نتایج مثبت و روشن تری منتهی می شود. نتیجه گیری : در این مقاله با استناد به جامعیت و یکپارچگی آیات قرآن و چند وجهی بودن سوره های آن در عین ضابطه مندی و معیار پذیری، بر ضرورت نگرش جامع گرایانه جهت مطالعات میان رشته ای تاکید شده است.
مقایسه رابطه نفس و بدن از دید رفتارگرایی فلسفی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
31 - 44
حوزه های تخصصی:
بحث از رابطه نفس و بدن همواره از مسائل چالش برانگیز بوده است. مهمترین مشکل در این بحث، چگونگی رابطه نفس «بمثابه وجودی مجرد» با بدن «بمثابه وجودی مادی» است. بسیاری از اندیشمندان برای پاسخ به این مسئله، نظریاتی ارائه کرده اند. در پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی و مقایسه دیدگاه رفتارگرایی که یکی از نظریات مهم در فلسفه» ذهن است با دیدگاه ملاصدرا بعنوان برجسته ترین فیلسوف اسلامی، پرداخته شده است. نتیجه اینست که هم رفتارگرایان و هم ملاصدرا در شمار یگانه انگاران نفس (ذهن) و بدن جای دارند، با این تفاوت که از نظر رفتارگرایان، نف س و ح الات نف سانی چیزی جز رفت ار بیرون ی ان سان نیست؛ در واقع، در این رویکرد تجرد نفس و حالات غیرمادی آن انکار میشود. اما ملاصدرا با استفاده از مبانی خاص خود، از جمله حرکت جوهری اشتدادی و جسمانیهالحدوث بودن نفس، رابطه نفس و بدن را از نوع ترکیب اتحادی میداند. در نگاه او، نفس در عین اینکه جوهری واحد است، بدلیل اشتمال بر مراتب گوناگون، هم از مرتبه مادیت و جسمانیت و هم از مراتب تجرد اعم از تجرد مثالی و عقلی برخوردار است. بعبارت دیگر، یک حقیقت واحد متصل است که در مراتب پایین، بدن و در مراتب بالا، نفس است.