فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۵۸۰ مورد.
مقایسه دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی درباره نزول دفعی قرآن
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی نبی کیست، وحی چیست
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن وحی ونبوت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن علوم قرآنی کلیات تاریخ قرآن نزول
یکی از مسائل دشوار قرآنی، چگونگی نزول آن است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی را تبیین، تحلیل و دلایلشان را نقد می کند. علامه طباطبایی به نزول دوگونه (دفعی و تدریجی) و آیت الله جوادی آملی به نزول سه گونه (دفعی، متوسط و تدیجی) معتقد است. دیدگاه علامه طباطبایی گام نخست در اثبات نزول فرامادی قرآن است و دیدگاه آیت الله جوادی آملی عهده دار تبیین و تفصیل نزول آن است؛ پس این دو دیدگاه در طول یکدیگرند و هیچ تعارضی ندارند.
ارزش زندگی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
انسان اهل محاسبه و معامله است؛ تا چیزی برای او نیرزد، آن را انتخاب نمی کند. ارزش زندگی به چیست؟ زندگی با وجود ناکامی ها، رنج ها و سختی ها چه ارزشی دارد یا حامل چه ارزش هایی است که وجودش را بر عدمش برتری بخشیده، پذیرش آن را بر عدم پذیرش آن راجح می سازد.
فیلسوف بزرگ جهان اسلام مطابق اصول حکمت متعالیه، وجود را ارزش، خیر و کمال می داند. زندگی نیز که امری وجودی است، دارای ارزش ذاتی می باشد. از آنجا که وجود دارای مراتب است، زندگی انسان متناسب با درجهٴ او از ارزش برخوردار است. البته ارزش های دیگری اعم از تکوینی و ارادی هست که ملاصدرا آنها را زینت بخش زندگی می داند.
خشنودی خدا، کرامت انسانی، فطرت الهی، جاودانگی و عشق، ارزش های زندگی است. نیز هرگونه ارتباط شایسته با منبع وجود و کمال برتر، ارزش محسوب می شود. بنابراین ارتباط با خداوند، معیار ارزش زندگی است. فطرت الهی انسان، نشان می دهد که ارزش از درون انسان می جوشد و نیازی به اعتبار ارزش و نگاه به بیرون نیست. کرامت انسان امری وجودی و به جعل الهی است؛ لذا امری حقیقی است نه مفهومی اعتباری. مایهٴ برتری و کرامت انسان، ظرفیت علمی او است که سبب برتری بر فرشتگان گشت. از نظر ملاصدرا عشق در هر موجودی سریان دارد. هر چه درجهٴ وجود قوی تر باشد، عشق پررنگ تر است. هر چه نفس اشرف و اعلی باشد، محبوب او لطیف تر و پربهاتر است. جاودانگی ارزش است. زندگی انسان، جاودان است و مرگ تقابلی با جاودانگی ندارد. انسان با مرگ به مرتبه ای برتر و حیاتی حقیقی نایل می شود.
بنابراین ارزش زندگی به ارزش های وجودی انسان برمی گردد. این ارزش ها دارای شدت و ضعف است. پس ارزش زندگی نیز دارای درجات و مراتب می باشد.
ناامیدی و پیامدهای آن در قرآن و حدیث
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
رابطه دین و اخلاق در قرآن
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
دانش اخلاق به حوزه های مختلف توصیفی و توصیه ای در زمینه مباحث معرفت شناختی، منطقی و ارزشی می پردازد. تبیین رابطه اخلاق و دین، یکی از مباحث گسترده اخلاق پژوهی است. اخلاق در اینجا به معنای گزاره ها و علم اخلاق و دین نیز به معنای حقایقی است که بیانگر بینش، منش و کنش دنیوی در راستای سعادت انسانی باشند. در تبیین ارتباط اخلاق و دین، سه رویکرد وجود دارد که عبارتند از: تباین، اتحاد و تعامل. نگارنده با بهره گیری از آیات قرآن به نظریه تعامل اخلاق و دین روی آورده و نیازمندی های دین به اخلاق و وابستگی اخلاق به دین را تبیین کرده است.
بررسی نظریة فلسفة اخلاق آیت الله مصباح یزدی و نسبت آن با «توحید»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
نظریه استاد مصباح را می بایست در دو مبحث «تحلیل فعل اخلاقی» و «تحلیل گزاره های اخلاقی» بیان کرد. در بخش اول، استاد مصباح معتقد است که میل محوری و اصلی در انسان، «حب نفس» است؛ و آن کمال و مطلوبیتی که بیش تر از همه، منافع نفس را تأمین می کند، دوست داشتنی تر و علاقه انسان به آن افزون تر است. چنین مطلوبی را «کمال نهایی» می خوانند که مصداق آن، «قرب به خداوند» است. بنابراین افعالی که نسبت به این کمال نهایی جنبه مقدمیت دارند و موجب تقرب می شوند، فعل اخلاقی و ارزشی اند؛ و افعالی که جنبه مانعیت دارند، افعال ضداخلاقی هستند. مقصود ایشان از «مقدمیت»، ضرورت بالقیاس میان فعل اخلاقی و آن کمال نهایی است. در مبحث دوم (تحلیل گزاره های اخلاقی)، ایشان «موضوع گزاره های اخلاقی» را از سنخ مفاهیم ثانی فلسفی می داند که از روابط علیتی موجود بین فعل اختیاری و نتیجه آن، انتزاع می شود. بخش دوم مقاله به بررسی این نظریه و نسبت آن با «توحید» اختصاص دارد. آیا طبق این نظریه، «پرستش و عبودیت» به تبع «حب نفس» تعریف نمی شود؟ آیا شدت و ضعف در «حب نفس» می تواند توجیه کننده «طاعت و عصیان» الاهی شود؟ آیا این نظریه، برای طرح نظام افعال اخلاقی موفق است؟ سؤالات سه گانه فوق، محورهای بخش دوم مقاله است.
تفاوت معناشناختی واژگان «اصطفی» و «اختار» در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظاهر برخی از واژه های قرآن، نظریّة ترادف کلمات این کتاب آسمانی را در ذهن برخی صاحب نظران برجسته نموده، به طوری که عدّه ای، چه ضمن بیان معنای لغوی و چه بیان تفسیر این واژه ها، مترادف بودن اینگونه کلمات را برگزید ه اند، حال آنکه بررسی معناشناسانه و توجّه به سیاقِ طرح این واژه ها، تفاوت ها و ظرافت های ممیّزانة آن را تبیین می نماید، واژه های «اصطفی» و «اختار» از این قبیل هستند. واژة «اصطفی» در قرآن کریم دلالت به برگزیدگى دارد و این برگزیدگی مخصوص پیامبران و انسان های نیکو و کسانی است که با مجاهدت، خود را برای خدا خالص کرده اند و با دوری از گناه، ایمان و انجام عمل صالح صاحب درجات عالی شده اند و شایستگی برگزیدگی از سوی خداوند متعال را پیدا کرده اند، امّا لفظ «اختار» در مواردی به کار رفته که مطلق انسان مورد نظر بوده است و یا در جایی که بین دو چیز مقایسه ای روی داده، سپس موردی با توجّه به فضیلتی انتخاب شده است. بنابراین، کاربرد این کلمات در سیاق های مختلف معنایی، غیر از معنای آنها در سیاق دیگری را می رساند و این مهم، اهمیّت توجّه بیش از پیش به سیاق آیات برای یافتن معنای لغوی را روشن و تبیین می کند.
بررسی تطبیقی برهان امکان و وجوب تومیستی و برهان صدیقین سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص براهین اثبات واجب
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
آکوئیناس، در طریقة سوم خود، از امکان و وجوب دریچه ای به سوی اثبات وجود خدا می گشاید. بعضی از فیلسوفان، استدلال او را طبیعی مابعدالطبیعی تفسیر کرده اند و بعضی دیگر، طبیعی. با این وصف، به سادگی نمی توان استدلال او را با برهان صدیقین ابن سینا یکی دانست. این مقاله بر آن است که پس از ارائة گزارشی از برهان صدیقین سینوی و تقریرهای گوناگون برهان امکان و وجوب تومیستی، تفاوت های این دو برهان را به خصوص از لحاظ ابتنای آن ها بر اصل امتناع تسلسل آشکار سازد. به نظر می رسد در تحلیل و ریشه یابی تفاوت یاد شده، باید سراغ نظر این دو فیلسوف دربارة خدا و رابطة او با طبیعت رفت؛ ابن سینا چون در پی اثبات واجب الوجود بالذات است و بس، برای اثبات مدعای خود، به بیش از این نیاز ندارد که با تکیه بر امکان ماهوی، تسلسل در علل فاعلی را ابطال و درنتیجه، وجود خدا را اثبات کند، در حالی که در تقریرهای طبیعی مابعدالطبیعی از برهان امکان و وجوب تومیستی، هدف اثبات واجب الوجودی است که عالم طبیعت را از کتم عدم خلق کرده است. به همین دلیل این نوع تقریرها نمی توانند صرفاً با تکیه بر امکان ماهوی، برای طبیعت حادث، آفریدگار ازلی اثبات کنند. همچنین با گریز به طریقة دوم آکوئیناس و مقایسة استدلال او بر امتناع تسلسل با برهان وسط و طرف ابن سینا، روشن می شود که حتی اگر استدلال آکوئیناس برگرفته از برهان ابن سینا باشد، اقتباسی ناقص از آن است
جایگاه و کارکرد مبانی انسان شناسی در سبک زندگی خانواده از منظر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
بی تردید معارف قرآن کریم گسترة وسیعی از زندگی انسان را فرامی گیرد و موضوع سبک زندگی یکی از پردامنه ترین بحث هایی است که همة ابعاد زندگی انسان را شامل می شود و از اهمیّت بسیاری برخوردار است. از این رو، به دلیل وسیع بودن حوزة انسان شناسی و سبک زندگی اسلامی، به بحث و بررسی سه مبنای دوساحتی بودن، هدفمند بودن زندگی انسان و خلافت او در روی زمین پرداخته شده است و جایگاه و کارکردهای آنها در سبک زندگی خانوادگی بیان شده است. باور داشتن به این مبانی، تغییر اساسی در سبک زندگی خانواده ایجاد می کند و برای خانواده ها زندگی آرام و توأم با معنویّات به ارمغان می آورد و با ایجاد انگیزه در اعضای خانواده، نگاه آنها را به زندگی مثبت می کند و از بی بندوباری ها رهایی می دهد. نگاه قرآنی به انسان باعث می شود که انسان همیشه در حال حرکت به سوی کمال و زندگی الهی باشد و با داشتن برنامه ریزی منظّم و مسئولانه و رعایت ارزش های اخلاقی، خانواده ای با سبک زندگی قرآنی تحقّق یابد.
تعریف دین، دین و اجتماع
منبع:
معرفت ۱۳۸۰ شماره ۴۷
حوزه های تخصصی:
نقش وراثت در سرنوشت انسان از منظر قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل غیرقابل انکار در سرنوشت انسان، قانون وراثت است. خصوصیّات روحی و اخلاقی همچون ویژگی های جسمانی از طریق عوامل وراثتی (ژن ها) از والدین به فرزندان منتقل می شود. برخی قایل به نقش انحصاری وراثت در تعیین سرنوشت انسانمی باشند، ولی از منظر برخی دیگر، قانون وراثت تنها به منزلة یک بستر است و به نحو اقتضا در اعمال فرد اثر دارد نه به نحو علّیّت تامّه. از این رو، تحت تأثیر عوامل محیطی به خصوص شیوه های تربیتی قابل تقویت یا تضعیف است، مضاف بر آنکه ارادة انسان نیز تأثیر بسزایی در سعید یا شقی شدن او دارد. در این تحقیق تلاش شده تا جایگاه وراثت در سرنوشت انسان از دیدگاه دانش ژنتیک، قرآن و روایات بررسی شود و این نتیجه حاصل شده که عامل وراثت حاکم بر سرنوشت انسان نیست و نقش انحصاری در تعیین آن ندارد و در نتیجه، افراد با هر نوع وراثتی قابل تربیت و مکلّف است و یکی از اهداف بعثت انبیاء نیز تقویت سرمایه های موروثی پسندیده و اصلاح زمینه های موروثی ناپسند می باشد.
بررسی مسئله دوام پاداش و کیفر اخروی با رویکرد قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مباحث اعتقادی ادیان الاهی وجود عذاب و پاداش اخروی است. در اسلام این مسئله شفافتر و دقیقتر از سایر ادیان مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته است. عالمان مسلمان در چگونگی و چیستی پاداش و عذاب اخروی علاوه بر دلایل عقلی و استدلال های فلسفی و کلامی، سخت متکی به متون اسلامی و مفاد آیات و روایات هستند؛ با وجود این، آنها در این مسئله هم رای نیستند. گرچه در خصوص دائمی بودن نعیم قیامت به تبع متون دینی اسلام، با هم اختلافی ندارند ولی در خصوص کیفر اخروی گروهی معتقدند که عذاب قیامت در نهایت از همه برداشته خواهد شد و علاوه بر برخی آیات و روایات، دلایل عقلی چندی اقامه کرده اند. در این مقاله استدلال های فلسفی و کلامی طرفین را مطرح کرده و آنها را با رویکرد نقلی مورد بحث قرار می دهیم.
رساله الطیر ابن سینا، فراروایتی نمادین از معنای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رساله الطیر ابن سینا حکایت نمادین هبوط نفس یا همان عقل از عالم علوی، اسارت او در عالم مادی و تلاش برای رهایی و اتصال دائمی با عقل فعال است. در این داستان، نمادهای مختلفی همچون پرنده، صیاد، دام، غم غربت، سفر، اسارت، کوه و نمادهای پیرامونی هریک وجود دارد. ابن سینا در این رساله، نظریه ای فراطبیعت گرایانه درباره معنای زندگی ارائه می کند. بر اساس این نظریه، زندگی هنگامی معنادار خواهد بود که انسان هدفی اساسی را در زندگی کشف کند و آنگاه، با رغبت برای وصول به آن بکوشد. این هدف لازم است دارای ارزش واقعی باشد و انسان در رسیدن به آن، به موفقیت واقعی دست یابد. چنین هدفی همان خداوند است. معنای زندگی در نظر ابن سینا با جاودانگی نفس، وجود خداوند، قدرت معرفتی عقل و امکان تکامل انسان تا مقام اتصال دائمی به عقل فعال، پیوند خورده است.
عوالم سه گانه ی وجود و نقش آن در حشر انسان از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
تقریر صدرالمتألهین از حشر، تقریری کامل و جامع است که به تبیین عقلانی بسیاری از آموزهای دینی کمک کرده و به جمع بسیاری از ظواهر شریعت می انجامد. او در این راه غالب اصول و نوآوری های فلسفی خود را به خدمت گرفته و از تمام ظرفیت حکمت متعالیه در این بخش بهره می برد. یکی از مبانی جهان شناختی او در مساله ی حشر انسان ها، عوالم سه گانه ی وجود است. او با طرح کردن دو عالم مثال و عقل به عنوان آخرت، و نیز با توجه به تناظر مشاعر انسانی با این عوالم و کیفیت ادراک انسان، به سیر صعودی نفس توجه کرده و حالات مختلف حشر انسان ها را با هر یک از این عوالم را توضیح می دهد. او با توجه به همین مطالب به تبیین عقلانی و اثبات ظواهر متون دینی در مورد بهشت و جهنم و کیفیت عذاب یا پاداش نفوس همت گماشته و در این باره، به سوالات مختلفی پاسخ می دهد.
نظریه تمثیلى توماس آکوییناس در زبان دین
منبع:
معرفت ۱۳۸۵ شماره ۱۱۱
حوزه های تخصصی:
راهکارهای مبارزه با فتنه های اجتماعی با تکیه بر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن حکومت وسیاست در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی حکومت وسیاست در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
واژة فتنه یکی از پُربسامدترین واژگان در شبکة مفاهیم قرآنی و روایی است که اهل لغت سه معنا را به طور کلّی برای آن ذکر کرده اند: اوّل «گدازاندن در آتش»، دوم «اختبار و آزمایش» و سوم، «اضطراب و اختلال در نظم امور» که از میان این معانی، معنای دوم که همان اختبار و آزمایش است، دامنة مفهومی عام تری از معانی دیگر دارد، ولی با این حال، معنای سوم با مفهوم اصطلاحی فتنه که همانا حوادث اجتماعی التهاب آور مرکّب از حقّ و باطل است، ارتباطبیشتری دارد. از آنجا که فتنه های اجتماعیآثارزیان آوریرا در عرصة اجتماع موجب می گردند، مقالة حاضر در صدد است به تبیین راهکارهایی چون رجوع به معارف قرآن کریم و اهل بیت، علیهم السّلام، و ... به عنوان راهکارهایی برای در امان ماندن از فتنه ها و و راهکارهایی درجهت چگونگی مواجهه با این پدیده ها نظیر برخوردهای نرم و روشن گرانه و در صورت لزوم، برخورد سخت و قاطع با ایجادکنندگان و طرّاحان فتنه ها به عنوان راهکارهایی کوتاه مدّت و تربیت اخلاقی و معرفتی افراد جامعه و تقویت اعتقادات به عنوان روش هایی بلندمدّت به منظور مبارزه با فتنه های بشری در پرتو تعالیم بپردازد.
انسجام اخلاقی و موازنه متأملانه گسترده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، شاهد سطحی از انسجام اخلاقی با عنوان «موازنه متأملانه گسترده» هستیم که از درجه اعتماد بالاتری نسبت به سطح محدود انسجام اخلاقی برخوردار است؛ زیرا برای توجیه یک باور اخلاقی، علاوه بر انسجام آن با باورهای اخلاقی دیگر، ضروری است آن باور اخلاقی با باورهای غیراخلاقی مناسب و مرتبط از قبیل باورهای روان شناختی، زیست شناختی، جامعه شناختی و انسان شناختی نیز منسجم باشد. آنچه اهمیت دارد این است که چنین سطحی از انسجام نیز با چالش هایی مواجه بوده و نسبت به نظریه رقیب، یعنی مبناگرایی اخلاقی موفق نیست. این نوشتار می کوشد پس از تبیین سطح گسترده انسجام اخلاقی، یعنی موازنه متأملانه گسترده، این رویکرد کلی را نقد کند. درنهایت روشن خواهد شد که اگر تصور شود یک باور اخلاقی در موازنه متأملانه گسترده، موجه است، اما این باور تنها به طور مسامحه ای موجه است؛ یعنی تا این اندازه موجه است که فاعل دلیلی معرفتی برای پذیرش یا ردّ آن گزاره ندارد و لذا نمی توان آن را به طور معرفتی موجه دانست.