فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۱٬۵۸۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
نظام اخلاقى در اسلام از جهاتى با ساىر نظام هاى اخلاقى متماىز است که ىکى از مهم ترىن آنها از حىث مبدأ فاعلى است. نظام هاى دىگر عقل، اجتماع، فطرت، طبىعت و عوامل دىگرى را در پىداىش گزاره هاى اخلاقى دخىل دانسته اند؛ اما به اجماع علماى دىنى، فن اخلاق اسلامى از منبعى وحىانى سرچشمه مى گىرد. مواد فن اخلاق از مبانى خاصى به دست مى آىد که آن مبانى از منبعى وحىانى برگرفته مى شود. اىن سه عنصر (مواد، مبنا و منبع) طورى با هم عجىن شده اند که اگر ماده اى از مواد اخلاق به مبناىى بازگردد که به منبع وحى استناد نداشته باشد، آن اخلاق را «اخلاق اسلامى» نمى گوىند. مقاله حاضر درصدد تبىىن محتواىى اخلاق اسلامى و بازشناسى آن از ساىر مکاتب اخلاقى است.
نسبت طینت، قضا و قدر با اختیار انسان از دیدگاه علامه طباطبایی
حوزه های تخصصی:
این مقاله درپی بررسی سازگاری قضا، قدر و طینت با اختیار انسان از نگاه علامه طباطبایی است. در نگاه ایشان، همه امور دنیوی مسبوق به اموری در قبل (عالم قدر یا خیال و بالاتر در عالم قضا یا عقل) است که رابطه علّی ومعیّت وجودی با امور دنیوی دارد. طینت هر انسان در دنیا نیز همان مراتب علل قبل از دنیای اوست که با او معیت وجودی دارد و انگیزه درونی هر کاری است. ایشان در مورد مسأله فوق براساس تفکیک دید مبتنی بر توحید عددی و غیر عددی، دو جواب ساده و عمیق داده اند. در جواب اول، قضاو قدر و طینت فرد فقط موجب گرایشی در او می شود و اختیار فرد را سلب نمی کند؛ اما در جواب دوم، مسأله جبر و اختیار منحل می گردد. این تفکیک می تواند مبنای حل تعارض ظاهری آیات یا روایات در بیشتر مسائل الهیات باشد.
معنا شناسی اسماء و صفات الهی در اندیشه ی علوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله اسماء و صفات الهی در رابطه انسان با خدا در جنبه های چون عقاید و راز و نیاز با معبود هستی اهمیت شایانی دارد. بعد معنا شناسی این مسأله هم اکنون در فلسفه دین بسیار مورد توجه قرار گرفته است. این جنبه از اسماء و صفات به این پرسش پاسخ می دهد که چگونه می توان درباره صفات خداوند سخن گفت و این صفات چه نسبتی با صفات انسان دارند؟ قرآن کریم واحادیث اهل بیت(ع)مضامین بلندپایه و ره گشایی در حل چالش های فر اروی این بحث دارند. نوشتار پیش رو به روش تحلیل گزاره ای رهیافت قرآن و حضرت علی(ع) را درباره مسأله اسماء و صفات الهی می کاود. در نگاه قرآن و احادیثِ حضرت علی (ع) این بحث معطوف به دو حد نفی تعطیل و نفی تشبیه است؛ در بعد نفی تعطیل به وسیله خلقت به وجود آفریدگار رهنمون می شویم و پروردگار به روش قلبی–فطری خویش را به انسان معرفی و از طریق افعال و سلب کاستی ها خود را توصیف می کند. در بعد نفی تشبیه به دلیل تباین آفریدگار و آفریدگان و به تصور در نیامدن پروردگار هرگونه توصیف از طرف آفریدگان پذیرفته نیست چرا که لوازم باطلی از قبیل احاطه بر خداوند، جزءداشتن، به شمارش آوردن، محدود کردن، شباهت و به تصور درآمدن حق تعالی را به دنبال خواهد داشت.
بررسی تطبیقی پاسخ های علاّمه طباطبائی، فخر رازی و زمخشری به شبهات انکار معاد جسمانی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
مسئلة معاد جسمانی از موضوعات پردامنه ای است که از سوی فلاسفه و حکمای بسیار و از جانب فِرَق مختلف کلامی مطرح شده است. اگرچه پرسش اصلی این مسئله، روحانی یا جسمانی و یا روحانی جسمانی بودن معاد است، امّا در این جستار، در پی تبیین شبهات موجود در این زمینه و پاسخگویی به آنها از سوی سه مفسّر با سه مشرب کلامی شیعه، اشاعره و معتزله، یعنی علاّمه طباطبائی، فخر رازی و زمخشری هستیم. لذا این پژوهش می خواهد تفاوت این سه مذهب را با رویکردی تفسیری در باب معاد جسمانی، در عین پاسخ به شبهات نشان دهد، گرچه برخی پاسخ های مطرح شده از سوی فخر رازی و نیز زمخشری، برآمده از چند دیدگاه کلامی است، لیکن از جانب علاّمه طباطبائی، ما از ابتدا تا انتها با پاسخ هایی معقول و برآمده از یک اصل روبه رو هستیم.
پیامدهای نظریه تعدد قرائت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال طرح مباحث هرمنوتیک در غرب، مسئله تجویز قرائت های متعدد نیز که ثمره آن است، در قرن های بعدی مطرح گردید. این نظریه ثمره هرمنوتیک فلسفی است که از یک سو، مقصود مؤلف متن را در فهم، بی تأثیر می داند و از دیگر سوی، متن را در بیان معنای خود صامت می داند. از این رو، مفسّر با توجه به پیش فرض های ذهنی خود، معنایی برای متن می سازد.
سؤال این است که اگرچه می توان برداشت های متفاوت از یک متن داشت، اما آیا تمام برداشت های عَرضی یک متن نیز صحیح و مطابق با واقع است؟ و آیا می توان برداشت های متضاد از یک متن داشت؟ آنچه مسلم است، تکثر قرائت از یک متن به معنای صحت برداشت های متضاد، پذیرفتنی نیست و عقل سلیم آن را با بسیاری از اصول و بدیهیات در تعارض می بیند. از این رو، اگر لوازم باطل این نظریه را رصد کنیم، به بطلان و نامعقولی آن بیشتر پی خواهیم برد.
این مقاله درصدد بررسی برخی لوازم نادرست این نظریه با روش تحلیلی توصیفی می باشد. اگر نظریه ای دارای لوازم و آثار غیرمعقولی بود، آن نظریه نیز همچون لوازم خود محکوم به شکست خواهد بود.
عقلانیت و علم معیار تمایز معنویت در اسلام از معنویت در سایر مکاتب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مکاتب بشری و ادیان تحریف شده تصور این است که آنچه نیاز بشری را تشکیل می دهد، اصل داشتن اعتقاد به معنویت است. از این منظر، اصل چنین نیازی را نمی توان مورد انکار قرار داد و بر این اساس، صاحب نظران به ویژه روانشناسان، بر ضرورت پذیرش معنویت به عنوان عاملی تسکین بخش و آرامش زا تأکید نموده اند لیک این که معنویت مورد باور حتما درست است یا خیر ؟ حتما بر پایه عقلانی صحیح استوار است یا خیر،اهمیتی ندارد .
در اسلام ضمن تأکید فراوان براصل این نیاز، تصریح شده که ایمان و باور به معنویت می بایست بر پایه علمی و معقول شکل بگیرد و اصلا ارزشگذاری رفتار انسان ها بر معیار علم و عقل است و همین طور ایمان و باور تنها در صورتی نجات بخش و باعث سعادت و در عین حال موجب آرامش خواهد بود که شالوده آن را اصول مسلم عقلی و علمی تشکیل دهد.
این مقاله درصدد است تا ضمن تعیین مرز دقیق میان معنویت بر پایه علم و عقل از یک سو و معنویت بر پایه احساسات واهی از سوی دیگر به تبیین معنویت مبتنی بر عقل و علم در اسلام بپردازد و نیز فلسفه این بناگذاری را بیان نماید
اسلام، مدرنیته و تجربه ی دینی: با رویکرد به مفهوم تجربه ی دینی از نگاه محمد اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجربه ی دینیِ برآمده از سنت اسلامی ما از مبنا باتجربه ی دینی مبتنی بر مدرنیته متعارض است. موقعیت اندیشه ی فلسفیِ امروزمان بازاندیشی درباره ی مبانیِ این دو و رابطه شان را ضروری می کند. اقبال نخستین متفکر اسلامی است که با مفهومِ «تجربه ی دینی» و «مبانی علمی مدرن» به بازاندیشیِ مسائل اساسی اسلام و تبیین هایی اساساً متعارض با ماهیت مبانی آن می رسد. موضوع ما نقد پیامدهای دیدگاه او نیست، بلکه دو مسأله در روی کرد اوست: یکی معرفت مشککِ حاصل از تجربه ی دینیِ مبتنی بر «جهان بینیِ مادی»، دوم بُعد سومی به نامِ «روحانی بودن»، که به این معرفت ِمدرن اضافه می کند. این دو، برخلاف تلاش اقبال، جمع پذیر نبوده اند و امروزه دیگر رفع شدنی هم نیستند. فهم موقعیتِ دیالکتیکیِ این دو متناقضْ در بطن فرهنگ امروز، زمینه سازِ خودآگاهی به نحوه ی مواجهه ی امروزی مان باریشه ی حقیقت یا خدا و موقعیت اندیشه ی فلسفی مان است.
مبانی و ارکان جامعیت قرآن در اندیشه امام خمینی رَحِمَهُ الله
حوزه های تخصصی:
این نوشتار با بررسی مبانی شکل دهنده ساختار اندیشه امام خمینی رَحِمَهُ الله درباره موضوع جامعیت قرآن، در مقام پاسخگویی به چگونگی تکوین اندیشه امام خمینی رَحِمَهُ الله دراین عرصه است؛ بررسی این موضوع در چهار محور انجام گرفته است که عبارتند از: انسان شناسی، عقل، فطرت و خاتمیت. معرفت به انسان شناسی، ساختار جامعیت قرآن را در منظومه فکری امام خمینی رَحِمَهُ الله تعیین می نماید. بحث درباره خاتمیت، چرایی جامعیت قرآن را پاسخ می دهد و شناخت فطرت و عقل، بستر جامعیت قرآن را روشن می سازد.
سعادت از نظر ابن سینا؛ غایت جامع یا غالب؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
احراز صدق اولیات ازجمله دغدغه های مهم معرفت شناختی است. ابن سینا این قضایا را بدیهی الصدق می داند (نظریه کلاسیک). از میان متأخران، مصباح یزدی این راه حل را کافی ندانسته و به آن اشکال وارد کرده است. از نظر وی احراز صدق و کلیت حقیقی این قضایا در گروی فرارَوی از مفاهیم و به کار گرفتن علم حضوری است و این گونه می توان اطمینان حاصل کرد که اولیات بافته های ذهن نیستند، بلکه حقایقی عینی و کلی هستند. مقاله پیشِ رو شامل سه بخش است: بخش اول، طرح مسئله تحقیق است؛ بخش دوم، طرح نظریه کلاسیک و نقد مصباح یزدی بر آن است؛ بخش آخر، طرح و بررسی نظریه مصباح یزدی و پاسخ به اشکالات واردشده به این نظریه است. در این قسمت دو بحث عمده وجود دارد: اول اینکه هردو معنای ارجاع اولیات به علم حضوری معانی قابل قبولی هستند؛ بحث دوم اینکه اشکال ابتنای صدق قضیه کلی بر جزئی، ناشی از عدم تفکیک بین حیثیت مابه ینظر و مافیه ینظر مفاهیم است. نتیجه اینکه از نظر ما رگه هایی از دیدگاه مصباح یزدی در آثار ابن سینا وجود دارد.
مقایسه راه حل مساله شر از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی با توجه به وجود مستقل و رابط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
مسأله «شر»، که به صورت قرینه ای و منطقی مطرح شده و به آموزه های دینی جرح و نقد وارد نموده، دست مایه انتقادی قوی علیه اعتقادات دینی شده است؛ دین پژوهان تلاش کرده اند تا با ارائه آراء خود به انتقادها پاسخ دهند؛ صدرا و علامه طباطبایی شرور را امری عدمی دانسته و معتقدند که شرور تحقق عینی نداشته و تمام امور خارجی خیر هستند. ولی براساس وجود رابط و مستقل بین نظریه علامه و صدرا تفاوت اساسی وجود دارد؛ زیرا از منظر صدرا به وجود رابط دو نظر می توان افکند، نظری استقلالی و نظری ربطی. در منظر صدرا، وجود رابط دارای ماهیت بوده و منشأ شر است و ماهیت ثانیاً و بالعرض موجود می باشد و از این طریق شر نیز ثانیاً و بالعرض موجود است. از منظرعلامه طباطبایی موجودات در خارج همه حیثیتشان تعلق و ربط است و وجودات رابط ماهیت نداشته و تنها ذهن می تواند با توجه و التفات، رابط را مستقل دیده و از آن مفهوم ماهیت انتزاع کند. پس شرور که حاصل از ماهیت هستند، نیز امری ذهنی خواهند بود
تبیین عقلانی ملاصدرا از معاد جسمانی و معاد قرآنی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
یکی از مهمترین مسائلی که فلاسفه اسلامی با آن درگیر بوده اند، تبیین فلسفی معاد جسمانی به منزله یکی از ضروریات کتاب و سنت است. در تاریخ فلسفه اسلامی، صدرالمتألهین شاخص ترین فیلسوفی است که برای اثبات معاد جسمانی به شیوه فلسفی اهتمامی گسترده و ژرف ورزیده است. صدرالمتألهین مدعی است با پی ریزی حرکت جوهری در کنار اصالت، تشکیک و اشتداد وجود، تبیینی از نحوه پیدایش و بقای نفس ارائه می دهد که می تواند معارف نقلی را بهصورت عقلی و استدلالی تحلیل کند. این جستارمیکوشد با ارائه تعریفی از روش عقلانی مورد نظر ملاصدرا در اثبات امور اخروی نشان دهد که صدرالمتألهین به کمک اصول فلسفی اش موفق به تبیین عقلانی معاد جسمانی گردیده است، اما معادی که ملاصدرا در نهایت اثبات میکند کاملاً بر معاد قرآنی سازگار نیست. این ناسازگاری هم با استناد به عبارات خود صدرا و هم از نظرگاه پیروانش نشان داده شده است.
برهان معرفت نفس از فارابی تا صدرای شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
مسئله معرفت نفس و ملازمه آن با معرفت خداوند، از ابتدای شکل گیری اسلام و اندیشه اسلامی، به تأثر از روایات صحیحه معصومان در میان مسلمانان مطرح شد. در این میان، فیلسوفان مسلمان تحت تأثیر آموزه های اسلام، در تبیین این مسئله بسیار کوشیدند و آن را به عنوان یکی از مسائل حکمت اسلامی مطرح کردند. حکمای مسلمان، این مسئله را از دو منظرِ معرفت حضوری نفس و شناخت حصولی آن محل بحث و کنکاش قرار دادند. در حوزه علم حصولی، آنها کوشیدند برهانی بر ملازمه بین معرفت نفس و معرفت رب عرضه کنند. در این مقاله روند شکل گیری این برهان، که ما آن را «برهان معرفت نفس» می نامیم، از زمان فارابی تا صدرا بررسی می شود. هرچند مشائیان از این برهان نهایتاً اثبات عالَم مفارقات یا محرک غیرمتحرک را نتیجه گرفتند، اما سهروردی نخستین کسی است که صراحتاً توان اثباتی این برهان را اثبات واجب الوجود دانست و بعدها صدرا چهار تقریر از این برهان عرضه کرد.
رویکرد فخر رازی به تحلیل معناییِ «معرفت» و واژگان مرتبط با آن در متون دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رازی با تحلیل واژگان مرتبط با مفهوم معرفت از جمله شعور، ادراک، فقه، فهم و ... که از متون دینی استخراج کرده است، نتایجی معرفت شناختی را در اختیار ما قرار می دهد. از جمله نتایج به دست آمده آن بوده که کسب معرفت برای انسان امری ممکن است و در عین حال انسان محدودیت های معرفتی دارد؛ معرفت امری مشکک است؛ افراد بر اساس استعداد خویش در یکی از مراتب معرفت قرار می گیرند و این گونه نیست که تمام باورهای انسان موجه باشند؛ همچنین اینکه معارفی مانند علم لدنی، علم حدسی و فراست را نمی توان توجیه عقلانی کرد. تحلیل فخر از واژگان مرتبط با معرفت نشان می دهد که معرفت با سایر ابعاد وجودی انسان دارای تأثیر متقابل است. همچنین تحلیل وی زمینه ساز استخراج نکاتی بود که امکان تعریفی دینی از معرفت را در اختیار ما قرار می دهد. در این تعریف، علاوه بر مؤلفه های باور و صدق، به تنوع کمّی و کیفی قوای معرفتی انسان ها و نقش اعتماد به دیگران (به ویژه پیامبران) نیز توجه شده است. این تعریف، برون گرایانه است و نشان می دهد که اموری چون رفتار و عوامل ماورایی بر معرفت با محوریت باور مدخلیت دارند. بنابراین تفاوت نحوه ارتباط انسان ها با ماوراء سبب تشکیک در معرفت است. بر این اساس هدف این مقاله ارائه تعریف جدیدی از معرفت در فضای مباحث معرفت شناختی با استفاده از مطالب ارائه شده توسط فخر رازی است و برای این هدف از روش توصیفی - تحلیلی بهره برده ایم.
فلسفه وجودی دین با تأکید بر تفسیر آیه 24 انفال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بزرگترین نعمت الهی به انسان ها، نعمت دین و هدایت تشریعی است که تعالی حقیقی و وصول به هدف آفرینش و مقصد نهایی را برای پیروان آن تأمین نموده و دستیابی به حیات طیبه آنها را تضمین می کند. دین پژوهان همواره به دنبال بازشناسی کارکرد دین در زندگی انسان و چیستی فلسفه آن هستند. قرآن کریم در آیات متعددی به بهترین وجه به بیان این کارکرد و تبیین فلسفه آن پرداخته است. قرآن شخصیت و کرامت انسان را به میزان دینداری او مستند نموده است. آیه شریفه «یَا أ َیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُول ِ إ ِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْی ِیکُمْ ...» نمونه ای از این دسته از آیات است. این مقاله با تاکید بر مفاد و تفسیر آیه فوق، فلسفه وجودی دین و راهکارهای وصول به آن را به اجمال ارائه نموده است.
تقریرهای برهان آنسلم در فلسفه جدید غرب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی اولیه (قرون 5-11)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
برهانی که آنسلم در قرن یازدهم اقامه کرد، در فلسفهٴ جدید غرب، یعنی از قرن هفدهم به بعد مورد توجه و بازخوانی دکارت، اسپینوزا، لایپ نیتس، هیوم و کانت قرار گرفت و هر یک از ایشان در مقام دفاع یا انتقاد نسبت به آن برآمدند. این مقاله مباحثی را که از قرن هفدهم تا کنون در فلسفهٴ غرب، درباره برهان آنسلم شکل گرفته است، از منظر حکمت اسلامی بر می رسد.
بررسی پدیده نسخ در آرای قرآن پژوهان و نقد دیدگاه ایشان درباره نسخ تلاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین مباحث مطرح در حوزه علوم قرآنی، نسخ است که در بسیاری از روایات، اِشراف بر جوانب آن، از جمله ویژگی های مفسران قرآن به شمار آمده است. از سویی، قرآن پژوهان، این پدیده را بر سه قسم، شامل نسخ حکم و بقای تلاوت، نسخ حکم و تلاوت، و نسخ حکم بدون تلاوت تقسیم کرده و از این میان، تحقق یافتن مورد اول را بیشتر مفسران و پژوهشگران در حوزه علوم قرآن پذیرفته اند؛ اما بر سر دو قسم دیگر، اختلاف نظر وجود دارد؛ به گونه ای که می توان گفت متقدمان، بیشتر به تحقق یافتن آن تمایل داشته اند؛ ولی متأخران از جهات متعدد، ادلّه ایشان را نقد کرده اند. در این پژوهش، بعد از ذکر معنای لغوی و اصطلاحی «نسخ» و سخن گفتن درباره مکتب های سه گانه ای که دکتر مصطفی زید در این حوزه برشمرده است، مفهوم و محدوده نسخ را تبیین کرده و پس از ذکر شروط تحقق یافتن آن، نسخ تلاوت را بررسی و سر انجام، با نقد ادلّه موافقان و مخالفان نسخ تلاوت اثبات کرده ایم اعتقاد به نسخ تلاوت، حاکی از برداشت شتاب زده و نگاه سطحی به روایات است؛ زیرا تعریف نسخ و شرایط بیان شده از سوی ایشان، با تقسیم بندی نسخ به سه قسم یاد شده مطابقت ندارد و از سویی، دلیلی متقن مبنی بر تحقق یافتن نسخ تلاوت نداریم؛ هر چند دلیل محکم عقلی هم مبنی بر نفی آن در دست نیست.
بررسی و تطبیق حقیقت و صدق کلام الهی از دیدگاه قاضی عبدالجبار و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
قاضی عبدالجبار، کلام را منحصر در کلام لفظی می داند و معتقد است کلام خداوند، اصوات و حروفی است که او ایجاد می کند. این همان کلام لفظیِ مورد اتفاق همگان است. وی آیات قرآن را بهترین نشانه و دلیل بر تکلّم خداوند معرفی می کند؛ اما ملاصدرا با این تلقی که کلام، انشای چیزی است که بر نهان متکلم دلالت کند، معتقد است کلام الهی، شامل تمام موجودات و افعال خداوند بوده، خدا به این اعتبار متکلم است. وی در تبیین مراتب کلام الهی، عالم امر را کلامِ اعلا، عالم نفس را کلامِ اوسط، و عالم تشریع را کلام نازلِ خداوند معرفی می کند. با وجود اتفاق نظر قاضی عبدالجبار و ملاصدرا در کلام لفظی، عبدالجبار کلام را منحصر در کلام لفظی می داند؛ ولی ملاصدرا برای آن، مراتب دیگری نیز معتقد است. نتیجه این پژوهش، علاوه بر احراز جامعیت نظریه صدرالمتألهین، تبیین توانایی فهم واضح برخی از آیات قرآن براساس تبیین صدرایی و نیز تأیید آن براساس روایت امیرمؤمنان(ع) است.
نقش روایات در تعیین تاریخ تثبیت نهایی متن قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسألة تثبیت نهایی متن قرآن در چند دهة أخیر از سوی برخی قرآن پژوهان غربی، موسوم به تجدیدنظرطلبان، مورد نقد و نظر قرار گرفته است. این گروه که در رأس آنها جان ونزبرو، نویسندة کتاب چالش برانگیز «مطالعات قرآنی»، و شاگردانش هستند، تمامی اِسناد و منابع مسلمانان در تعیین تاریخ دقیق تثبیت متن قرآن را با دیده ای تردیدآمیز مورد تجدید نظر قرار داده اند. یکی از این منابع، روایات اسلامی است که از منظر خاورشناسان سنّتی همچون نولدکه و شوالی، سند تاریخی و نقش تعیین کننده ای در حلّ این مسأله داشته است. در مقابل، موافقان تجدیدنظر این روایات را از اساس فاقد اعتبار دانسته اند و چالشی بر سر راه شناخت منابع اسلام و مهم ترین آنها قرآن کریم پدید آوردند. در سال های أخیر برخی از اسلام پژوهان غربی و در رأس آنها، هارالد موتسکی، با نقد دیدگاه تجدیدنظرطلبان همین روایات را سند تاریخی معتبری به شمار آورده اند. هارالد موتسکی با نقد دیدگاه های اسلاف و اقرآن خود، با تاریخ گذاری روایات جمع و تدوین قرآن، زمان ثبت متن این روایات را به ربع سوم سدة اوّل رساند که حکایت از تثبیت متن قرآن بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) دارد. در این مقاله، ضمن توصیف روش ایشان در تاریخ گذاری روایات جمع قرآن، به تکمیل نتایج حاصل از این روایات در تثبیت متن قرآن پرداخته، سپس با بررسی شواهد روایی دیگری، نتایج حاصله از تاریخ گذاری در فاصلة زمانی بین ربع سوم سدة اوّل هجری تقویت شده است.