نگارنده پس از مفهومشناسى واژه تجربه به ابعاد تجربه که عبارتند از تجربه اخلاقى، زیبا شناختى، دنیامدارانه و تجربه حسى مىپردازد. بعضى از این تجربهها به علتشباهت آنها با تجربه دینى سبب خلط و اشتباه گردیده است. مؤلف سپس به واژه دینى بودن پرداخته و تجربه را زمانى دینى دانسته که در حوزه و محدوده دین صورت گیرد و فاعل آن در توصیف حالات خود از مفاهیم و تعابیر دینى بهره گیرد. آنگاه تجربه دینى را در گذر زمان به کنکاش نشسته و جنبش تجربه دینى را به شکل پدیدارشناسى تجربه دینى با زمینههایى چون مکتب رمانتیک، نقادى کتاب مقدس، فلسفه کانت، تعارض علم و دین، مخالفتبا الهیات طبیعى مورد بررسى قرار داده و ابعاد تجربه دینى را در قالب روان شناختى، پدیدار شناختى معرفتشناختى و بعد فلسفى مورد مداقه قرار داده است و حوزهاى را که جهان غرب با نگاه تجربى به آنها نگریسته حوزه وحى و دین، دانسته و در پایان نقدهایى بر تجربه دینى وارد نموده است.
مقاله ی حاضر بحثی است درباره ی ستایش سیاره ی تیر که ابتدا اصلیتی غیر ایرانی و متأثر از ستایش نبوی عیلامی-بابلی داشته است.آن گاه یکی شدن تیر با تیشتر زردشتی مطرح می شود و اینکه همسان انگاری آنها، عناصری بیگانه را وارد زردشتی گری می کند.
از آن جمله است پرستش خدای سیاره یی، که نامی ناشناخته در اوستا بود. سپس اشاره یی می شود به پیوند سه گانه ی تثلیث-نبو-تیری-تیشتر و نیز ارتباط تثلیث مشابهی بین ایشتر-اناهیتی-اردویسور آناهیتا.پس از آن، نام ها و صفات این ایزد و همچنین صفت ها و نقش های سه گانه ی آناهیتا در متون پهلوی، اوستا، یونانی و فارسی باستان بررسی و این پرسش مطرح می شود که آیا می توان در این رابطه به وجود ایزد بانویی ایرانی، چون پلی میان ایزدان سامی و اوستایی، قایل بود؟دلایل این همسان سازی در دوره ی پیش-هخامنشی، در پایان مقاله ارائه می شود.
یکى از مباحث مهم در حوزه اندیشه هاى اجتماعى و سیاسى, رابطه ((دین)) و ((سیاست)) است. برخى با انکار هر گونه پیوندى میان دین و سیاست, تداخل یکى از آن دو را در امور دیگرى موجب ناکارآیى طرف مقابل دانسته اند, از این رو به جدایى کامل آن دو توصیه مى کنند و برخى دیگر با قبول وجود رابطه میان دو مفهوم فوق, در کیفیت و نوع رابطه اختلاف نظر دارند. نوشتار حاضر در صدد مطالعه کیفیت ارتباط مفهومى و نهادى دین و سیاست در اندیشه امام خمینى(ره) است.
مقاله حاضر به معرفی مدلی می پردازد که پلیتینگا آن را برای نشان دادن برخورداری اعتقادات دینی از جواز معرفتی ارائه داده است. مراد وی از جواز معرفتی داشتن اعتقادات دینی این است که اعتقادات دینی محصول قوای ادراکی ای هستند که واجد چهار شرطند: درست کار می کنند، در محیطی که برای آن طراحی شده اند کار می کنند، هدف آنها وصول به غایت تولید باورهای صادق است و در وصول به غایت خود قرین توفیق بوده اند. پلیتینگا می گوید اگر اعتقادات دینی را صادق بدانیم، آنگاه، محتملتر آن است که معتقد شویم این اعتقادات جواز معرفتی دارند، یعنی محصول قوای ادراکی ای هستند که شروط پیش گفته را واجدند و اگر این اعتقادات صادق باشند، آنگاه چنان که خدایش می خوانیم در واقع وجود دارد و قطعا قصد کرده است که ما او را بشناسیم.
چکیده
گفت وگو از دیر باز نیاز انسان اجتماعى بوده، و امروزه راهکارى شایسته براى بررسى و چارهجویى دشوارىهاى موجود بهشمار مىرود . مقاله حاضر پژوهشى در تبیین بستر و زیرساختهاى گفت و گو بین دو دین اسلام و مسیحیت است که بیشتر بر ایجاد راهکارهاى عملى براى برقرارى روابط سالم اجتماعى و همزیستى مشترک و پایدار میان مسلمانان و مسیحیان بر اساس بازگشتبه اصول ناب و بى آلایش دو دین، تاکید مىکند .
نویسنده مقاله که از استادان ممتاز دانشگاه لبنان و از فعالان برجسته بین المللى در زمینه گفت و گوى ادیان و تمدنهاست، در این مقاله، ادیان آسمانى را سرچشمه زلال آزادى، برابرى و برادرى انسانها و الهام بخش اصلاحات فراگیر جوامع بشرى دانسته است .