فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۸۶۸ مورد.
ارجاع به لاوجود از دیدگاه معنی شناسی
حوزه های تخصصی:
علم حضوری : نقد آرای معاصر در تعریف و کارایی علم حضوری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۲ شماره ۱۵ و ۱۶
حوزه های تخصصی:
تقسیم علم به حضوری و حصولی، کارایی علم حضوری در حل مشکلات معرفت شناسی اخیراً بسیار جدی مطرح می شود. نویسندة این مقاله نظر خود را در تعریف علم حضوری و کارایی آن بیان داشته، با نقد دیدگاههای معاصر در کارایی معرفت شناختی علم حضوری، برای رفع ابهامات راجع به این نوع علم، تلاش می کند.
جامعهشناسى معرفت، بسترها و گرایشها
حوزه های تخصصی:
علم حضوری پایه ارزش معلومات: نگاهی به آرای علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۲ شماره ۱۵ و ۱۶
حوزه های تخصصی:
مطابقت علم انسان با جهان بیرون از ذهن و توجیه آن، اساسی ترین مسائل معرفتشناسی است که از گذشتة دور، موضوع مجادلات فیلسوفان و اندیشمندان بوده است. در این بارة آرای گوناگونی از اندیشمندان یونان و فیلسوفان مسلمان بر جای مانده که حاکی از نوع نگرش هستی شناسانة ایشان به آدمی، نفس او و حقیقت علمش است.فیلسوف معاصر، علامة طباطبایی در مواجهه با اندیشه های نو در این باب و با بهره برداری از میراث فلسفة مشاء، اشراق و به ویژه حکمت متعالیه، تقریری نو از این مطابقت ارائه کرده است.او علم حضوری را ریشة همة علوم حصولی بشر دانسته و بر این باور است که اگر آدمی با واقعیاتی که مبدأ فاعلی واقعیات مادی هستند، به طور مستقیم و بی واسطه ارتباط نداشته باشد، علم حصولی به اشیا نخواهد داشت.
نظریه بنیانگرایى معرفت
حوزه های تخصصی:
چکیده
بنیانگرایى یکى از نظریههاى معرفتشناختى درباره ماهیت توجیه و معرفت است که معرفت را داراى ساختارى دولایه مىداند: لایهاى از معرفت و توجیه، غیراستنتاجى یا بنیادین است و لایهاى دیگر، استنتاجى و غیربنیادین است که در نهایت از معرفت یا توجیه بنیادین استنتاج مىشوند. این نظریه از کهنترین نظریههاى معرفتشناختى است که حامیان برجستهاى همچون ارسطو، دکارت، راسل، لوئیس، و چیزم از میان فیلسوفان کلاسیک و معاصر داشته است.
بنیانگرایى قرائتهاى متعددى دارد که اختلاف آنها عمدتا از دو چیز سرچشمه مىگیرد:
1) چگونگى تبیین ماهیت توجیه و معرفت غیراستنتاجى و بنیادین؛
2) چگونگى انتقال معرفت و توجیه بنیادین به باورهاى غیربنیادین و استنتاجى.
نظریه بنیانگرایى معرفت بهویژه نوع خطاناپذیر آن با نقدهاى گوناگونى از سوى حامیان نظریههاى رقیب مانند نظریه هماهنگى و اعتمادگرایى معرفت روبهرو شده است.
اقتراح(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
معرفتشناسى اسلامى در تطبیق با نظامهاى معرفتى دیگر
حوزه های تخصصی:
چیستی علم حضوری و کارکردهای معرفت شناختی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۲ شماره ۱۵ و ۱۶
حوزه های تخصصی:
علم حضوری پایه و مبنای مسایل معرفت شناختی در فلسفه اسلامی است در این مقاله چیستی و کارکردهای معرفتی این نوع معرفت بیان شده است. نگارنده پس از بیان تاریخچة این بحث و اشاره به آرای فلاسفه اسلامی ویژگیهای علم حضوری را بیان کرده و به برخی از مصادیق و دلایل علم حضوری پرداخته است.
بنیادهای معرفت یا معرفت های بنیادین
حوزه های تخصصی:
چکیده
پیش نیاز هر نوع گفت و گوی ثمربخشی، به ویژه در حوزه معارف دینی، پذیرش واقعیات خارج از ذهن و تصور انسان و نیز پذیرش امکان شناسایی و شناساندن آن است که مرز عبور از سفسطه و شکاکیت مطلق شمرده میشود. این همه، جز با پذیرش بدیهیات معرفتی، یعنی اصولِ اثباتناپذیر یا بینیاز از اثبات، تحقّق نخواهد یافت. از این جهت، پرداختن بدین اصول بر دیگر مباحث، تقدّم منطقی دارد.
وصول به چنین نتیجهای، توجه به برخی تقسیمبندیهای اولیه را در حوزه منطق و معرفتهای بشری میطلبد که عمدتا تقسیم علم به حضوری و حصولی و نیز تقسیم حصولی به بدیهی و نظری و اثبات ضرورت وجود بدیهیات و اقسام آن است که بنیاد تمامی دانشهای بشری در تمامی شاخههای علوم به حساب میآید.
یادآوری این امر ضروری است که ممکن است عواملی در فعّال یا کم اثر و یا حتی بیاثر شدن این درک و دریافتهای اولیه، اثر گذارند، نقش دین و کتابهای آسمانی، به ویژه قرآن، تأیید، تقویت و غفلتزدایی از این بدیهیات، دانسته شده و با ذکر نمونههایی، برای تأکید این مطلب، بحث پایان میگیرد.
روزه، حکمت و عرفان اسلامى باده معرفت و مفتاح غیب
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۲ شماره ۱۰۸
حوزه های تخصصی:
علم و عالم
نظریه انسجام صدق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۲ شماره ۱۳
حوزه های تخصصی:
یکی از نظریههای عمده درباب صدق، نظریة انسجام است. براساس این نظریه صدق یا کذب باور عبارت از انسجام یا عدم انسجام آن با دیگر باورهای شخص است. نظریه انسجام روایتهای فراوانی دارد. هریک از روایتها، تبیین خاصی از «رابطه انسجام» ارائه میدهند. روایتهای نظریه انسجام در معرض نقدهایی بودهاند و البته برخی از مدافعان درصدد پاسخگویی برآمدهاند. در این مقاله، روایتهای مختلف نظریه انسجام تبیین میشود و دلایلی که له یا علیه آنها اقامه شده است مورد بررسی قرار میگیرد.
نقد نظریه ملاصدرا درباره معقول ثانی فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معقولهای ثانی فلسفی ابزارهای نگرش فلسفیند و فیلسوف با به کار گرفتن آنها می خواهد اسرار و حقایق جهان هستی را کشف و تبین کند. بنابرانی اعتبار فلسفه در گرو ارزش و اعتبار این دسته از مفاهیم است . از این رو یکی ا مباحث بنیادین درباره حقیقت فلسفه پژوهش پیرامون اعتبار معقوهای ثانی فلسفی است. این نوشتار نظریه صدرالمتالهین را مبتنی بر اثبات وجود رابط برای معقولهای ثانی فلسفی از چند حیث مورد نقد قرار می دهد : کاربرد رابط که خود از معقولهای ثانی است به منظور اثبات وجود خاجی برای معقولهای ثانی فلسفی ناروا است. استدلال صدرالمتالهین متضمن دو است. اثبات وجود ضعیف برای محمولهای عدمی با اصل محال بودن تناقض منافات صریح دارد. واقع نمایی فلسفه با اثبات وجود رابط برای معقولهای ثانی فلسفی تامین نمی شود. بنابراین نظریه ملاصدرا حکایتگری معقولهای ثانی فلسفی از مصادیق خود به صوت نمادین است و همین ویژگی واقع نمایی آنها را مخدوش می کند. در پایان به نظریه فیلسوفان برجسته بعد از ملاصدرا اشاره می کنیم از دیدگاه عبدالرزاق لاهیجی – معقول ثانی چون عروض خارجی ندارد. وجود خارجی نیز ندارد. ملاهادی سبزواری بر ان است که عروض معقول ثانی فلسفی در عقل ولی اتصاف معروض به آن در خارج است . طباطبایی استدلال و نظریه ملاصدرا درباره وجود معقول ثانی فلسفی را می پذیرد.
دین و معرفت شناسی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی: