فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۳٬۹۶۳ مورد.
نگاهی به آرمان شهر سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه مباحث اجتماعی و سیاسی در اندیشه ابن سینا از اهمیت به سزایی برخوردار است. ذیل مطالعه ای از این دست تصویر جامعه ایده آل وی می تواند از اهمیتی دو چندان بهره مند باشد. شهر آرمانی و جامعه ای که بوعلی در آثار خود بنا بر مبانی فکری خویش ساخته است مبتنی بر اندیشه کمال گرای مندرج در فلسفه اوست. مقاله پیش روی این مهم را از طریق بررسی مؤلفه های شهر و مطالعه ارتباط آن ها با یگدیگر دنبال می نماید. جهت انجام این مهم نیازمند توضیح مناسبات اجتماعی و فهم جامعه شناختی روابط برقرار در شهرهستیم. در عین حال مطالعه شهر آرمانی بوعلی متضمن توضیح چگونگی تأثیر عالم علوی بر زندگی اجتماعی آدمی و امکان تحقق سعادت و نیک بختی حاصل از این تأثیر در قالب شهر سینوی است. در این راستا مقاله به ارائه توضیحاتی در خصوص مؤلفه های اصلی شهر سینایی یعنی تقسیم کار، سعادت، نظام اجتماعی شهر، تعاون (مشارکت)، سنت (قانون)، قرارداد و عدالت می پردازد. نکته آن جاست که آن روح کلی که مؤلفه های شهر سینوی را به یکدیگر پیوند می دهد و موجب پایداری نظم جامعه یا شهر سینوی می گردد، شرع است.
تعالی و تدانیِ الهی از منظر علامه طباطبایی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص صفات واجب
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
در معناشناسی اوصاف الهی و سخنگفتن از خدا، نظریات و دیدگاههای گوناگونی مطرح گردیده است که از یکسو بیانگر اهمیّت مسأله زبان دین، و از سوی دیگر نمایانگر کوشش الهیدانان و فیلسوفان دین در شناخت خداوند و توصیف اوست. یکی از این دیدگاهها نظریه تشبیه در عین تنزیه یا جمع تشبیه و تنزیه است که در آن میان تنزیه و تشبیه، نوعی توازن و تعادل برقرار میشود؛ به این معنا که تنزیه وتعالیِ خداوند از مخلوقات مانع تدانی و قُرب و معیّتِ او با آنها نیست. این دیدگاه، هم با شواهدی از متون مقدّس دینی و مذهبی قابل تأیید است و هم از سوی برخی حکیمان الهی و فیلسوفان مسلمان پذیرفته شده است. علامه سیّدمحمد حسین طباطبایی با عنایت به مبانی حکمت متعالیه و با تأکید بر اشتراک معنوی و تشکیک وجودی، مفاهیم دینی در باب صفات الهی را جامع میان نفی و اثبات دانسته و بر دیدگاه جمع تشبیه و تنزیه تأکید کرده است. از نظر او، اشتراک معنوی صفات الهی با صفات انسانی، مستلزم اشتراک مصداقی خدا و انسان و افتادن در ورطه تشبیه نیست. دراین نوشتار، ضمن اشاره به برخی دیدگاههای مطرح در معناشناسی صفات الهی، دیدگاه علامه طباطبایی را بررسی و با ارائه شواهدی از قرآن و احادیث در تأیید دیدگاه تعالی و تدانیِ الهی در سخنگفتنِ از صفات خداوند بر نمونهای از توانمندیها و قابلیّتهای فلسفه و حکمت اسلامی در مسأله زبان دین اشاره می کنیم.
«حکمت زیبایی» بر اساس فلسفة صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«زیبایی» یکی از حقایق عالم است که از آغاز تولد در وجود آدمی نهفته است. فیلسوفان غربی از دوره باستان تاکنون تأملاتی در خصوص «زیبایی» داشته اند؛ اما حکمای اسلامی به طورمستقل، کمتر درباره زیبایی نظرورزی کرده اند. این در حالی است که با اتکا به آموزه های حکمت اسلامی می توان «زیبایی» را تبیین و تحلیل کرد. بی گمان با واکاوی «زیبایی»، گامی مهم در تولید و تأسیس علم هنر اسلامی برداشته شده است. این مقاله در صدد است با عنایت به حکمت اسلامی به ویژه آموزه های حکمت متعالیه به تحلیل«زیبایی» بپردازد.
ماهیت نفس از دیدگاه نوخاسته گرایی و ملاصدرا
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
نوخاسته گرایی عموماً به منزله راهکاری در عرصه تبیین پدیدارهای طبیعی در برابر چالش های تقلیل گرایی فیزیکی طرح می گردد. به طور خاص اهمیت این راهکار در حوزه فلسفه ذهن و ماهیت نفس و رابطه آن با بدن در برابر چالش های نگاه تقلیل گرایانه و فیزیکالیستی به ذهن است که مفری برای عبور از اشکالات وارد شده به فیزیکالسیم تقلیل گرا است. آنچه این رویکرد نو را نسبت به فلسفه اسلامی و خصوصاً فلسفه صدرایی با اهمیت می سازد از دو جهت است؛ جهت نخست، اشتراک این دو در نقد تقلیل گرایی فیزیکالیستی و عدم تقلیل کامل ذهن به بدن است و جهت دوم رویکرد یگانه انگار هردو نسبت به واقعیت عالم و مخالفت با دوگانه انگاری متافیزیکی است. در این مقاله، در ابتدا با شرح و تبیین فیزیکالیسم تقلیل گرا و چالش های پیش روی آن خصوصا در عرصه ذهن، به معرفی و تبیین نوخاسته گرایی می پردازیم و پس از آن نگاه صدرایی به نفس و رابطه آن با بدن را تبیین می کنیم تا در نهایت ارزیابی مقایسه ای و تطابق دو نگاه نوخاسته گرایی و صدرایی به ذهن و رابطه آن با بدن با یکدیگر امکان پذیر گردد.
نقد مبانی فکری وهّابیّت در مسئلة امامت، شرک و مصادیق آن با تأکید بر دیدگاه های علاّمه طباطبائی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی خدا کیست؟
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام فرق و مذاهب
وهّابیّت در موضوعات گوناگون دیدگاه های ویژه ای جدا از سایر مذاهب و فرقه های اسلامی دارد. یکی از باورهای خاصّ این فرقه، اختلاف در تبیین مسائل مرتبط با امامت و اولیای الهی است که با تکیه بر مبانی خاص در تعریف شرک و مصادیق آن شکل گرفته است. وهّابیّت با نفی نظام علّی و معلولی، واسطة فیض بودن ائمّة اطهار(ع) را انکار می کنند و در نتیجه، مواردی مانند تبرّک و توسّل به ائمّه(ع) و شفاعت خواهی از ایشان را شرک و زیارت قبور آنان را بدعت می دانند. این مقاله با هدف نشان دادن انحراف بنیادین این فرقه در تحلیل مسئلة شرک، با تأکید بر دیدگاه های علاّمه طباطبائی(ره) به نقد آن پرداخته است و به این نتیجه رسیده که اندیشه های سُست غیرعقلانی وهّابیّت موجب شده است که علمای مدافع این فرقه، تعریف نادرستی از مصادیق شرک و توسعه در دامنة آن ارائه دهند. با رجوع به آراء و دیدگاه های علاّمه طباطبائی در تفسیر المیزان به آسانی می توان به باورهای نادرست وهّابیّون در باب مصادیق آگاهی پیدا کرد و بسیاری از اعمال صحیح، مانند تبرّک و توسّل به انبیا و اولیای الهی، درخواست شفاعت از آنان، زیارت قبور آنان و سوگند یاد کردن به غیر خدا را از محدودة شرک خارج نمود.
بررسی غایت اخلاق از دیدگاه ابن سینا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه ابن سینا در اخلاق برگرفته از مبانی فلسفی وی است و، بنابراین، تعریف و موضوع و مسائل و روش و غایتی که برای اخلاق ارائه می دهد برگرفته از آن مبانی فلسفی است. در این مقاله، تلاش ما برای تبیین غایات و اهداف اخلاق از دیدگاه ابن سینا است و آن را با توجه به آثار ابن سینا مورد توجه و بررسی قرار داده ایم. غایت اخلاق در نظر ابن سینا کمال عقل عملی است که به معنای حصول ملکه اعتدال است. حصول ملکه اعتدالْ کمالِ متوسط و مقدمه برای رسیدن به کمال عقل نظری است و کمال عقل نظری از دید ابن سینا دارای مراتبی است که عالی ترین آن اتصال با عقل فعال است. کمال نفس در جنبه عملی و نظری انسان را به سعادت و خیر می رساند. انسان ها به اعتبار تحصیل مراتب کمال در جنبه عقل عملی و عقل نظری دارای مراتب مختلف سعادت می گردند. بر دیدگاه ابن سینا اشکالات جدی ای وارد است که در پایان مقاله مورد توجه قرار می گیرد.
تأثیر آرای ابن سینا بر فلسفه اروپا در قرون وسطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات تاریخ فلسفه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تحلیل عدالت طبیعی متغیر چون مبنای اعتبار هنجار حقوقی در حقوق اسلامی با تأکید بر آرای شهید مطهری و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه ی عدالت طبیعی تغییر پذیر یا با محتوای متغیّر حکایت از تعامل متافیزیک و واقعیت و نشان از عبور از اندیشه ی حقوق طبیعی کسانی چون کانت و لاک دارد و در حقوق غرب متأثّر از رویکردهای جامعه شناختی و به طور کلّی اندیشه های واقع گرایانه شکل گرفته است. دیدگاه های جامعه شناختی به حقوقْ میانه ای با حقوق طبیعی و اندیشه ی عدالت طبیعی ندارند. با این حال، در تعدیل حقوق طبیعی کانتی که محتوایی مطلق و تغییرناپذیر دارد، سوق به سمت حقوق طبیعی و عدالت طبیعی متغیر مؤثر بوده اند. در حقوق اسلامی، اصل عدالت طبیعی و محتوای آن، یعنی قوانین طبیعی و حقوق طبیعی، حتّی با همان ماهیت متافیزیکی محض، محل مناقشه است و پذیرش آن به منزله ی معیار سنجش اعتبار اراده ی تشریعی محل تردید است؛ چراکه معنایی جز ارتقای جایگاه عقل از منبع قاعده ی حقوقی به مبنای قاعده ی حقوقی نداشته، می تواند نوعی کثرت گرایی حقوقی در مبنای الزام آوری قاعده ی حقوقی و تعارض بین مبناهای الزام آوری را نتیجه دهد. با این حال، به نظر می رسد نظریه ی اعتباریات علّامه طباطبایی که استاد مطهری به نتایج عملی آن با تردید می نگرد، همسو با اندیشه ی عدالت طبیعی متغیّر است؛ عدالتی که می تواند روند و مکانیسم هایِ انعطاف پذیرِ ایجاد قاعده ی حقوقی و به طور کلّی نظام حقوقی را نتیجه دهد.
تأملی در برهان صدیقین به روایت علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
برهان صدیقین ازجمله براهین فلسفی برای اثبات وجود خدا است که از زمان پیدایش آن در دامن فلسفه اسلامی، روایت ها و تقریرهای متعددی از آن ارائه شده است. علامه طباطبایی، فیلسوف بزرگ معاصر، ازجمله کسانی است که در آثار خود، دو گونه تقریر از این برهان ارائه می کند. ایشان در دو اثر بدایة الحکمه و نهایة الحکمه روایتی از این برهان ارائه می کند که مشابه براهین پیشینیان است؛ ولی در تعلیقه بر اسفار و اصول فلسفه و روش رئالیسم روایت ویژه ای از آن ارائه می کند که برهان ابتکاری ایشان به شمار می رود و بر هیچ مقدمه نظری و هیچ مبدأ تصدیقی از مبادی فلسفی مبتنی نیست.
بررسی مسئله ازخودبیگانگی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد است به مسئله ازخودبیگانگی از دیدگاه ملاصدرا بپردازد. هرچند ملاصدرا از اصطلاح «ازخودبیگانگی» به صراحت نام نبرده، اما اصطلاحات معادلی مانند خودفراموشی، ناخودشناسی و غفلت از خویشتن در آثار وی یافت می شود. با تحلیل سخنان ملاصدرا در مباحث قوس نزول و صعود، بازگشت به اصل، غفلت از خود عقلی، مراتب قوای انسانی و تناسخ ملکوتی می توان ازخودبیگانگی را استنباط کرد. ملاصدرا در حکمت متعالیه، درصدد تعالی و تکامل انسان است. غایت انسان شناسی ملاصدرا علامت گذاری راه و مسیر کمال انسان است تا آدمی به نهایت کمال وجودی خود برسد و آن، همان سعادت انسان و حیات مطلوب اوست. حال اگر انسان به معرفت نفس نائل نگردد و طریق تهذیب نفس پیشه نکند، در مسیر کمال قرار نمی گیرد، بلکه روز به روز از خویشتن خویش فاصله گرفته و با خود بیگانه می شود و در نتیجه پیامدهای ناگوار فراوانی در پی خواهد داشت. بنابراین سعی شد با تکیه بر افکار صدرالمتألهین، ضمن بررسی پیامدها و علل ازخودبیگانگی، راهکارهای رفع آن نیز بیان شود.
تخیل در اندیشه ریکور و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
پژوهش حاضر، به بررسی دیدگاه های ریکور و ملاصدرا در مبحث خیال و نقش مؤثر تخیل به ویژه در حوزة معرفت می پردازد. گرچه مبادی دو فیلسوف در این باره متفاوت است، در حوزه های خاصی شباهت های قابل توجهی در اندیشه های این دو ظاهر می شود. ریکور که یکی از فیلسوفان معاصر حوزة هرمنوتیک است از مباحثی نظیر نشانه شناسی، زبان شناسی، ساختارگرایی، و معرفت شناسی رایج در فلسفة تحلیلی، برای غنی ساختن هرمنوتیک استفادة بسیار کرده است. بدین سبب، مسئلة زبان در اندیشة وی نقشی محوری دارد. تفاوت مبنایی اندیشة ریکور با ملاصدرا در مبحث تخیل، به این جهت است که در اندیشة ریکور، «زبان»، مبنای تبیین تخیل است. وی نقش تخیل در شناخت را از طریق زبان توضیح می دهد. اما ملاصدرا عمل تخیل در ایجاد معرفت را عمل قوه ای از قوای نفس می داند و مستقیماً به زبان نمی پردازد. اما به رغم این تفاوت مبنایی، هر دو فیلسوف تخیل را واسطه ای میان جهان اعیان و دنیای درون ذهن، می دانند و هر دو، این امکان را با مفهوم اجتماع دو امر متباین توضیح می دهند.
رویکردی فلسفی- کلامی به ایمان در فلسفه ی دکارت و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
یکی از مباحث مهم پیرامون ماهیت ایمان، مسأله ی نسبت دین و عقل یا نسبت ایمان با تصدیق عقلی است. براین اساس، همواره در میان فلاسفه و متکلمان مسلمان و مسیحی دیدگاه های متعددی درباره ماهیت ایمان و اینکه آیا ایمان همان تصدیق عقلی به وجود خداست یا ماهیتی متفاوت دارد، مطرح بوده است. مسأله ایی که بدین منظور مطرح است این است که میان یقین عقلی و ایمانی چه نوع رابطه ایی قابل تصور است و آیا می توان به نوعی تعامل و رابطه ی متقابل بین یقین ایمانی و یقین عقلی برقرار کرد؟
در این مقاله سعی بر این است که به دیدگاه دو متفکر اسلام و غرب یعنی ملاصدرا و دکارت پیرامون ماهیت ایمان و اینکه مهم ترین عنصرآن چیست و چه نسبتی میان ایمان و تصدیق عقلی وجود دارد، پرداخته شود. شایان یاد است که ملاصدرا ایمان را تصدیق معرفتی به وجود خدا می شمارد؛ از طرفی نیز چگونگی ارتباط بین یقین ناشی از ایمان با یقین ناشی از شهود آشکار عقلی در اندیشه دکارت یک مسأله است و باید به آن پرداخت.
چگونگی صدور کثرت از وحدت بر مبنای قاعده الواحد در نزد ابن سینا و سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نحوه ی صدور کثرت از وحدت، از مسائل مهم و محوری در فلسفه بوده که از دو جنبه ی فاعلیّت الهی و پیدایش کثرت درعالم، مورد توجه حکمای اسلامی قرار گرفته است. ابن سینا1و سهروردی2 براساس قاعده ی الواحد به تبیین نظریه ی صدور پرداخته اند؛ در این زمینه علی رغم اختلاف در مبانی، هرکدام به روشی خاص عمل نموده چنان که ابن سینا برمبنای جهات دوگانه ی وجوب و امکان در عقول ده گانه و با فرض کثرت اعتباری عقل اول، به توجیه این نظریه می پردازد؛ درحالی که سهروردی با ناقص پنداشتن این دو جهت، تغایر بین نورالانوار و نوراول را مورد بررسی تفصیلی قرارداده و با استناد به جهات موسّع اشراق و مشاهده، به سلسله ی بی شماری از انوار طولی و عرضی قائل می شود. وی همچنین برمبنای قاعده ی امکان اشرف و با تأکید برعالم مثال، طبقه ی ارباب انواع را اثبات می کند که از این حیث تعامل دوسویه ی نورشناسی اشراقی را جایگزین ضرورت انعطاف ناپذیر و یک سویه ی وجودشناسی مشائی می سازد. سهروردی در باب آفرینش، با رد علم عنایی مشائیان، علم خداوند را از نوع اضافه ی اشراقی دانسته و فرایند شکل گیری عالم را به نظام شگفت انگیز انوار نسبت می دهد.
تحلیلی جامع از مفهوم سعادت نزد طوسی و رابطه آن با کمال و لذت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بنیان هر نظریه اخلاقی را مؤلفه های آن سامان می دهد. خواجه نصیرالدین طوسی، به عنوان نظریه پرداز اخلاق محور، تحلیل های نظام مندی از مؤلفه های اخلاقی ارائه کرده که سعادت یکی از آن هاست. رویکرد خواجه به سعادت، با دو تلقی همراه است: 1. رویکرد عام که سعادت را دربرگیرنده انسان و مجردات تام می داند؛ 2. رویکرد خاص که سعادت انسان را تحلیل می کند. شناساندن دومی، «لذت از سیرت حکیمانه» را پیش می نهد و ازاین رو خواجه، سعادت را در گرو زندگی حکیمانه می داند. تحلیل طوسی از سعادت، مؤلفه های «کمال» و «لذت» را پیش می آورد. ازاین رو تحلیل آن ها جهت فهم جامع سعادت از منظر طوسی ضروری است. در مؤلفه کمال، ضمن تحلیل آن، نشان داده می شود که الگوهای اخلاق نگاری متنوع خواجه در طول هم اند و از این منظر، هرم طولی مراتب کمال ترسیم می شود که از سلامت نفس تا مرتبه اتحاد و فنا را دربرمی گیرد. در تحلیل لذت، ضمن طبقه بندی جامع از تعاریف لذت، به تحلیل سه گانه خواجه از لذت پرداخته ایم. ذومراتب بودن کمال و لذت نزد طوسی، با مراتب سعادت نزد وی سازگار است. سنجش دو گونه تعریف از سعادت، علاوه بر روشن کردن تمایز آن ها، ترابط آن ها را نیز واضح می سازد.
دیدگاه علامه طباطبایی درباره عینیّت ارزش ها و حریّت در انگیزش اخلاقی براساس توحید اطلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
عینی یا ذهنی بودن ارزش های اخلاقی و درونی یا بیرونی بودن منبع انگیزش اخلاقی، از مباحث مسئله ساز فلسفه اخلاق معاصرند؛ زیرا ذهنی بودن ارزش ها، به نسبی بودن اخلاق، و بیرونی بودن منبع انگیزش، به ضعف در عمل منجر می شود. هدف این مقاله، حل این مسائل براساس توحید اطلاقی از نگاه علامه طباطبایی است. روش ما در گام اول، تبیین و تحلیل نظریه توحید اطلاقی و در گام دوم، استنتاج لوازم این نظریه در پاسخ به آن مسائل است. توحید اطلاقی می تواند هم مبنای عینیت ارزش های اخلاقی و هم معیاری درونی برای انگیزش اخلاقی آزاد و متعالی باشد؛ زیرا انسان موحد براساس اسماء حق تعالی، که عینی اند، عمل کرده و فقط یک ذات را در تمام هستی می بیند و تمام صفات و افعال متکثر در آینه های آفاقی و انفسی را تصاویری از صفات و افعال حق تعالی می داند. تبیین وحدت اطلاقی و تمایز آن با سایر مراتب توحید، اثبات عینیت ارزش های اخلاقی و سازگار بودن آن با انگیزش اخلاقی درونی و آزادانه و نیز تمایز آن با سایر انگیزش های اخلاقی در نظام های مبتنی بر وظیفه گرایی و سودگروی فردی یا جمعی دنیوی یا اخروی، از دستاوردهای این مقاله است.
واکاوی مفهوم «دین» و«دینی» در نظریة علم دینی آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، پاسخی است به این پرسش که آیا دو مفهوم «دین» و «دینی» تفاوت دارند؟ ازآنجاکه روشن شدن نظریه علم دینی آیت الله جوادی آملی منوط به داشتن تصویری درست از مفاهیم پایه است و توجه نداشتن به این مفاهیم، سبب طرح بعضی از اشکالات شده است، سعی نویسنده تبیین برخی مفاهیم پایه در دیدگاه صاحب کتاب منزلت عقل در هندسه معرفت دینیاست. هدف دیگر، پاسخ به نقدها در سایه آن مبانی است. نویسنده با مراجعه به کتاب ها و مقالات ایشان، با شیوه ای تحلیلی- استدلالی، بیان تازه ای از نظریه علم دینی حضرت استاد عرضه کرده است. باتوجه به تفاوت «دین» و «دینی»، به اشکالات پاسخ می دهیم و مفهوم «علم دینی» را از نگاه صاحب نظریه روشن تر می کنیم. مهم ترین نتایج عبارت اند از 1) حقیقت دین، معرفتی است از سنخ علم حضوری که پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) و معصومین (علیهم السلام) به آن دسترسی دارند؛ 2) معرفت دینی، مجموعه ای از دانش هاست که غیرمعصومین ازراه علم حصولی به دست می آورند؛ 3) معرفت دینی منحصر به فهم «نقل» نیست و معرفت های «عقلی»، حتی عقل تجربی، با تکیه بر جهان بینی الهی، معرفتی «دینی» است؛ 4) علم دینی، یعنی کشف «قول» یا «فعل» خداوند که به واسطه عقل یا نقل یا هردوست.
علم صوری یا ادراک مفهومی در فلسفه اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سهروردی بر اساس حضور یا غیبت شیء از فاعل شناخت، علم آدمی را به علم حضوری اشراقی و علم مثالی یا صوری تقسیم می کند. او حضور ذاتی نفس را مبنای علم حضوری و خاطره نفس از عالم محسوسات و مشاهدات را مبنای علم مثالی می داند. به نظر وی ذهن همان جنبه مفهومی نفس است و مفاهیم موجود در ذهن خود دو دسته اند: دسته ای بالذات معلوم و آشکارند و دسته ای بالعرض شناخته می شوند؛ او به ترتیب آنها را معلومات فطری و غیر فطری می نامد. سهروردی مشاهدات و محسوسات را بدیهی ترین ادراکات ذهن می داند و میان شیء و مثال یا مفهوم آن تمایز قائل شده و معتقد است مثال شیء فقط از یک لحاظ می تواند آن را نشان دهد و نباید میان شیء و مثال یا مفهوم آن خلط کرد.
چیستی فلسفة اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پیش از ورود به ساحت ف لسفه، باید به دو مسئله اساسی پاسخ داد؛ نخست اینکه فلسفه چیست و معرفت فلسفی چگونه معرفتی است؟ دیگر اینکه مراد از «اسلامی بودن» فلسفه چیست و اساساً چرا این فلسفه به «قید اسلامیت» متّصف و مقید می گردد؟
فلاسفه درباره «چیستی فلسفه» تعاریف متعدد و فراوانی ارائه کرده اند؛ در این میان صدرالمتألهین نیز دو تعریف به دست داده است که به نوبه خود اهمیت ویژه ای دارد؛ نخست اینکه فلسفه، دانش پرسش از «وجود»، عوارض، ویژگی ها و احوالات آن است که می کوشد با تلاش ها و مجاهدت های عقلانی و برهانی خود، مسئله ها و پرسش های بنیادین انسان در حوزه هستی شناسی را پاسخ گوید. همچنین فلسفه عبارت است از نظم علمی و عقلی عالَمِ عینی و خارجی، در نفس و فکر انسان.
فلسفه موجود و محقَّق که تعریف آن گذشت به این معنا اسلامی است که در فضا و محیط اسلامی تکوّن و تکامل یابد و از آموزه های قرآنی و روایی در بخش های مختلف و موارد فراوان تأثیر پذیرد؛ البته این تأثّر و الهام پذیری از تعالیم دین اسلام، به اندازه ای بوده است که اگر در محیط و بستر دیگری، غیر از آن رشد می کرد، بدون تردید سیر و مسیری دور از آنچه هم اکنون شاهدیم، می یافت.