فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۳٬۹۶۳ مورد.
منبع:
معارف ۱۳۷۷ شماره ۴۳ و ۴۴
حوزه های تخصصی:
ارزیابی دیدگاه ملاصدرا و کرکگور درباره صیرورت انسان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
بی گمان مسئله توجه به انسان و عدم ثبات ذات او از محوری ترین مباحث فلسفی نزد ملاصدرا و کرکگور است. شاید این نقطه اشتراک، مهم ترین شباهت میان این دو اندیشمند نیز باشد. اگر به کل آثار هر دو متفکر نظر افکنده شود، بی گمان خواننده به این نتیجه می رسد که یکی از اهداف آن ها، آسیب شناسی ذات انسان و سپس تأسیس نظامی است تا براساس آن، بتوان راه رسیدن به وجود حقیقی انسان را به دست آورد. البته نمی توان انکار کرد که تمام فیلسوفان پیش از آنها، به انسان و توانایی های او توجه ویژه ای داشته اند؛ اما نوع نگاه این دو اندیشمند با دیدگاه های پیشینیان خود کاملاً متفاوت به نظر می رسد.
از این رو، نوشتار پیش رو بر آن است تا شباهت ها و تفاوت های دیدگاه این دو متفکر در زمینه سیلان وجودی انسان را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد.
نقدهای شیخ اشراق بر نظریه مشائیان درباره ادراک ذات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
ادراک و بررسی زوایای مختلف آن در طول تاریخ، از جمله مباحث پرتقابل در فلسفه بوده است. یکی از جلوه های این موضوع، مسئله ادراک ذات است؛ تقریر مسئله بدین گونه است که در چه صورت یک موجود می تواند خود را ادراک کند؟
مشائیان قائل اند که هر موجودی که مجرد از ماده شود، عالم به ذات خویش است؛ در مقابل، از منظر شیخ اشراق فقط امری می تواند عالم به ذات خود باشد که نور لنفسه است. شیخ اشراق اظهار می کند با فرض قبول نظریه مشائیان، لازم است که هیولی عالم به ذات خود و عالم به تمام صور قائم به خود و با توجّه به ماهیت نداشتن هیولی هم چون واجب الوجود عالم به تمام اشیا باشد و از سوی دیگر واجب الوجود نیز هم چون هیولی، افتقار به صور داشته باشد. البته سهروردی تمام این نتایج و لوازم را باطل می داند.
در مقام دفاع از نظریه مشائیان، به عنوان نظریه مطبوع، اشکالات شیخ اشراق مردود شمرده می شود و منشأ آن به ضعف شیخ در فهم سخنان مشائیان برمی گردد؛ زیرا مشائیان هیولای مجرد را در خارج محقق نمی دانند (بلکه هیولی را قوه صرف می دانند که در خارج فعلیتی مستقل و ماسوای از صورت ندارد) و همین طور قائل نیستند که هیولی وجودی محض و بی ماهیت (هم چون خدا) است؛ در نتیجه، اشکالات شیخ اشراق وارد نیست.
کتاب شناخت
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۸ شماره ۲۵۹
حوزه های تخصصی:
خواجه نصیرالدین طوسی و سطوح سه گانة کلامی، فلسفی و عرفانی در اندیشة او
حوزه های تخصصی:
خواجه نصیرالدین طوسی در زمرة بزرگ ترین و پرنفوذترین عالمان مسلمان سدة هفتم هجری به شمار می رود. بخش عمده ای آثار وی ناظر به آثار و آراء فخرالدین رازی و در دفاع از فلسفه و ارائة کلامی درست و متین تدوین شده است. خواجه علاوه بر کلام و فلسفه، آثار عرفانی نیز دارد. مشکل مطالة آثار وی این است که گاه وی در کلام به مطالبی معتقد شده و در فلسفه از آنها دست برداشته است. وی همچنین با پذیرش محوری ترین آموزة عرفان اسلامی، از سطح فلسفة رایج نیز گذشته است. برخی معتقدند که خواجه نصیر نیز مانند عده ای دیگر از اندیشمندان، دچار تحوّل فکری شده و این اختلاف ها مربوط به دوران های گوناگون فعالیت علمی و معرفتی وی بوده است. این مقاله نشان می دهد که خواجه نصیر هم زمان همة این سطوح اندیشه را داشته است و نمی توان او را دچار تحوّل فکری دانست. درحقیقت، سه سطح طولی اندیشه خواجه، به ترتیب عبارتند از: کلام، فلسفه و عرفان. در این مقاله، با ارائة نمونه هایی، وجود این سه سطح در کار وی، اثبات شده است.
نظریه ادراک در فلسفه ملا صدرا و جایگاه قیام صدوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۶ شماره ۵۹
بررسی تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
معقولات که از نوع مفاهیم کلی اند بر سه دسته تقسیم می شوند: معقول اول، معقول ثانی منطقی و معقول ثانی فلسفی. علامه طباطبایی معقول ثانی فلسفی را به مفاهیمی که عروض آنها ذهنی و اتصافشان خارجی اند تعریف کرده و نقش علم حضوری را در دستیابی به آن برجسته شمرده است. آیت الله مصباح یزدی این نوع از مفاهیم را مفاهیمی انتزاعی که حاکی از نحوة وجود است می داند و همچون استادش نقش علم حضوری را برجسته می شمارد. وی برای سنجش و کندوکاو ذهنی نقش زیادی قایل است و، از این رهگذر، دامنة معقولات ثانیه را گسترش داده است. ازآنجاکه علامه طباطبایی ثبوت خارجیِ وجود رابط را پذیرفته است، چگونگی ارتباط معقولات ثانیة فلسفی را با خارج به نحو وجود فی غیره تفسیر می کند. تحقق این مفاهیم را در خارج به نحو وجود رابط و فی غیره می داند. اما آیت الله مصباح یزدی تحقق مفاهیم فلسفی را صرفاً به وجود منشأ انتزاع دانسته، هیچ نحو وجودی حتی ضعیف برای مفاهیم فلسفی در خارج قایل نیست، چه ایشان تحقق خارجی وجود رابط و نسبت را در خارج قبول ندارد
برهان صدیقین صدرایی ابن سینا، تأمّلی در نظر صدرالمتالهین درباره صدیقین بودن برهان سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
از دیدگاه ابن سینا براهینی برهان صدیقین هستند که واجب الوجود را صرفاً با تأمل در نفس وجود به اثبات برسانند. وی مدعی است که در تقریرهای خود از برهان صدیقین معیار فوق را رعایت نموده است؛ امّا صدرا برهان شیخ را اولاً، به دلیل عدم تأمل در نفس وجود و ثانیاً، به علت استفاده از مفهوم موجود و نه حقیقت وجود برهان صدیقین نمی داند. در این مقاله جهت بررسی اشکال صدرا ابتدا تقریری از برهان صدیقین در آثار شیخ یعنی تقریر کتاب نجاتو صورت بندی آن در منطق محمولات مرتبه اول بیان می شود. سپس نشان داده می شود که اولاً، بر اساس مبانی متافیزیکی شیخ، هیچ یک از دو جنبه نقد صدرا به برهان سینوی وارد نیست؛ ثانیاً، حتّی با وجود پذیرفتن مبانی متافیزیکی صدرا چنان چه تعریف مفاهیم واجب الوجود و ممکن الوجود را به کمک مفهوم علیّت تغییر دهیم، برهان صدیقین سینوی دیگری به دست می آید که اشکال صدرا را منحل می کند.
برهان صدیقین در فلسفه ملاصدرا و مقایسه آن با برهان وجودی آنسلم و دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی اولیه (قرون 5-11)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
آراء فلسفی و کلامی ملا عبدالرزاق لاهیجی و مقایسه آن با حکمت مشاء و حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این رساله دارای مقدمه ، یک مدخل و شش فصل است. در مقدمه ، ضمن بیان شرح حال ملا عبدالرزاق لاهیجی مقام علمی و آثار او معرفی شده است. مدخل این رساله با عنوان ( فلسفه و کلام از دیدگاه حکیم لاهیجی ) درباره تعریف موضوع ، فایده و مرتبه علم کلام و نیز درباره تبویت علم کلام بحث کرده و حاوی نکات دقیقی است . عنوان فصل اول ( امور عامه) است. در این فصل پس از اصالت وجود یا ماهیت ، وحدت و کثرت وجود ، حدوث و قدم ، خواص واجب الوجوب ، ماهیت و لواحق آن ، علت و معلول. در فصل دوم درباره جوهر و عرض بحث شده است. فصل سوم تحت عنوان ( توحید و صفات واجب تعالی ) درباره راههای اثبات صانع ، توحید ، ذات و نیز صفات حق تعالی خصوصاً صفت علم سخن گفته است . ( عدل) عنوان فصل چهارم و درباره مسائلی چون حسن و قبح افعال ، جبر و اختیار و کیفیت دخول شر در قضای الهی است. نبوت عنوان فصل پنجم و درباره راههای اثبات نبوت و ماهیت وحی ، خاتمیت ، معجزه و عصمت می باشد. در فصل ششم تحت عنوان معاد درباره آراء مختلف درباره معاد جسمانی و روحانی بحث شده است.
بررسی مراتب شهود در معرفت شناسی اشراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نور به عنوان موضوع فلسفه اشراق تفاسیر مختلفی ارائه شده است، امّا بنا بر تفسیر منطبق با نظر سهرودی، نور رمز و نمادی است از آگاهی و خودآگاهی. لذا علم مدار فلسفه سهروردی است. مسئله بنیادی مقاله حاضر بررسی مشاهده یا شهود در مسئله محوری حکمت اشراق، یعنی علم اشراقی، است؛ و در صدد اثبات این فرض است که سهروردی همان گونه که قاعده اشراقی اِبصار را در ادراکات باطنی جاری میداند، اصطلاح مشاهده یا شهود را نیز بر تمام مراتب ادراک حسّی، خیالی، عقلی، و قلبی اطلاق میکند. در این تحقیق نتیجه گیری میشود که طبق نظر سهروردی حقیقت ادراک، در مراتب مختلف ادراکات ظاهری و باطنی، شهودی است. مشاهده و مکاشفه در عالیترین مرتبه متعلق به مشاهده و مکاشفه قلبی و همچنین معرفت فوق ادراک عقلی است و حقیقت معرفت اشراقی نیز در این مرحله نهایی از شناخت شهودی عقل تحقق مییابد و به ظهور میرسد.
حقیقت و چیستیِ «از خود بیگانگی»، از دیدگاه اندیشمندان مسلمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل انسان شناسی که برخی از متفکران درباره آن پژوهش نموده اند «ازخودبیگانگی» است. در اینکه «ازخودبیگانگی» چیست و چگونه به وجود می آید، هر کس با توجه به دیدگاهی که درباره ماهیت و حقیقت انسان اتخاذ نموده، جواب خاصی به آن داده است. در تحقیق حاضر، با بررسی و تحلیلِ تعاریف مختلفِ «ازخودبیگانگی»، ماهیت و چیستی این مفهوم بیان شده، و با بهره گیری از آیات و روایات به این نتیجه رهنمون گردیده است که حقیقت انسان همان نفس اوست که با تعابیری مانند «من» و «خود» از آن یاد می شود. رشد و تعالی این حقیقت وابسته به ارتباط داشتن با خداست، به طوری که اگر آدمی خدا را فراموش نماید و با او بیگانه شود، «خود» را فراموش نموده، از آن نیز بیگانه می شود. از این جهت، «ازخودبیگانگی» را باید در «بیگانگی از خدا» جستجو نمود.
بررسی تقریر اشاعره از نظریه خلق از عدم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آفرینش از مفاهیم اساسی در جهان بینی اسلامی است که نقشی برجسته در همة ابعاد اندیشه دینی ایفا می¬کند. در این میان متکلمان اشعری به منظور تعظیم خداوند، با وسعت بخشیدن به قلمرو قدرت و ارادة الهی، نظریة خلق از عدم را برگزیده¬اند. این دیدگاه مبتنی بر پیش¬فرضها و لوازم خاصی است و از برخی مشکلات عقلی رنج می¬برد. در این مقاله سعی شده است مبانی این نظریه بررسی و مشکلات و لوازم عقلی آن مطرح شود و سپس مورد نقد قرار گیرد. ترکیب نظریة اشاعره با وجود شناسی ملاصدرا پیشنهادی است که می¬تواند تصویری قابل دفاع از خالقیت الهی پدید آورد.
تبیین فلسفی وحی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وحی در نظر ملاصدرا، اتصال و اتحاد روح نبی با عالَم عقل و خیال است. برای اینکه این اتصال صورت گیرد، انسان باید ضمن بی توجهی به امیال حیوانی و نباتی، به ادراک های عقلی روی بیاورد و عقل را بر امیال حیوانی حاکم نماید. در این صورت، قوای عاقله و خیالیه فرصت می یابند تا به کمال خود، یعنی مشاهده عالم عقل و خیال، دست یابند. ملاصدرا برای اثبات این مساله، از مبانی فلسفی خود مانند اتحاد عقل و عاقل و معقول و مراتب وجودی عقل، خیال و حس استفاده می کند و بدین ترتیب نواقص نظریه مشایین را برطرف می نماید
بازخوانی نسبت مثل افلاطون و ارباب انواع شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
به رغم آن که شیخ اشراق به سبب باور به ارباب انواع یا عقول عرضی، فیلسوفی افلاطونی در جهان اسلام محسوب می شود، مقایسة نظریة مثل در اندیشة افلاطون با نظریة رب النوع ها در حکمت اشراق حکایت از آن دارد که، در عین برخی شباهت های کلی، تفاوت هایی نیز میان این دو فیلسوف در خصوص مبادی عالی اشیا وجود دارد. در جستار حاضر ضمن تبیین مقصود این دو فیلسوف از مثل و ارباب انواع به مقایسة این دو نظر پرداخته ایم و به چند مورد از شباهت ها و اختلافات ایشان در این خصوص اشاره خواهیم کرد. همچنین، به عنوان یکی از موضوعات اصلی مورد بحث در این جستار، به مقایسة نظر این دو فیلسوف در باب مثل و ارباب انواع، از دو منظر هستی شناسی و معرفت شناسی، خواهیم پرداخت.
چیستى آفرینش از نگاه ملّاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داشتن تصویرى روشن از حقیقت آفرینش، هم درکى صحیح از چگونگى ارتباط انسان با آفریدگارش به دست مى دهد و هم مى تواند زمینه بندگى بهتر در برابر او را فراهم آورد. با عنایت به جامعیت فلسفه ملّاصدرا، پرسش این است که وى چه تصویرى از حقیقت آفرینش ارائه مى دهد؟ آنچه از مطالعه آثار ملّاصدرا به دست مى آید این است که وى، در پرتو نظریه وحدت شخصى وجود، آفرینش را در قالب نظریه «تجلى» تصویر مى کند. برپایه این تصویر، وجود مطلق، که داراى همه کمالات وجودى است، مخلوقات را با فرایند تنزل و تجلى پدید مى آورد. آنچه در جریان تجلى و ظهور روى مى دهد، ظاهر شدن صفات و کمالات پنهان وجود مطلق است؛ مطلقى که خود در دل تعینات و ظهورات حضور دارد؛ ولى ذات مطلقى که تعینى را پذیرفته، و از مقام اطلاق و بى تعینى تنزل یافته است. به این ترتیب حقیقت آفرینش، در نگاه ملّاصدرا، چیزى جز مقید و متعین شدن ذات یگانه و مطلق الهى نیست، و مخلوقات، تعینات همان وجود مطلق به شمار مى آیند. البته خداى سبحان عین ذات هیچ مخلوقى نیست و هیچ مخلوقى نیز عین ذات خداوند شمرده نمى شود.
جایگاه ابن سینا در اندیشه مارسیلیو فیچینو در باب انبیای الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر جایگاه انبیای الهی در افکار فیچینو (1433- 1499 م) و تأثیر ابن سینا بر اندیشه وی را بررسی می کند. ضرورت وجود نبی در جامعه و همچنین قانون الهی، عقول و معجزه، از موضوعات دیگری است که در مقاله حاضر مدنظر قرار خواهد گرفت. مارسیلیو فیچینو در دیدگاه خود درباره انبیاء الهی و ابزار صدق دعوی نبوت- معجزه- و قانون الهی، به دو بخش الهیات و نفس کتاب شفای ابن سینا نظر دارد. در این مقاله در پی آن هستیم که پس از بیان عقاید فیچینو در این امر، استناد و ارجاع وی به آرای ابن سینا را مبرهن نماییم. تأثیر پذیری فیچینو از ابن سینا به موارد فوق خلاصه نمی شود. این فیلسوف افلاطونی اهل فلورانس همچنین در موارد دیگری از قبیل فرایند ارسال قوانین الهی به نبی، ضرورت وجود انبیاء و محتوای قوانین انبیاء، وامدار ابن سینا است.
استنتاج علّی و باورهای دینی؛ بحثی در فلسفه دین دیوید هیوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده
مرتضی مطهری معمولاً به عنوان شرح و بسط دهنده دیدگاههای علامه طباطبائی معروف است، اما با تأمّل در آثار وی میتوان ابعاد متعدّدی از اجتهادها و استنباطهای شخصی را در آنها یافت. بخشی از این آرای ویژه در چالش و تقابل با آرای علامه طباطبائی قرار میگیرند. این مقاله درصدد ترسیم بخشی از چالشهای این دو متفکر در عرصه مباحث نظری و فلسفی است.
پارهای از این چالشها مربوط است به مسائلی از قبیل: حرکت توسّطی، لزوم موضوع حرکت، حرکت بالعرض یا بالتبع، حرکت و تکامل، حرکت و مسئلة تضاد، حامل استعداد، حدوث ذاتی، برهان صدیقین، حکمت الهی، عبث نبودن خلقت، اصل استخدام، کلیت احکام اخلاقی و جاودانگی آن، ضرورت اجتماع.