فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۶۱ تا ۲٬۲۸۰ مورد از کل ۵٬۶۶۹ مورد.
۲۲۶۱.

روش عقلی و گرایش فلسفی در تفسیر قرآن صدرالمتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: صدرالمتالهین متعالی تفسیر عقلی گرایش فلسفی حکمی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
تعداد بازدید : ۱۶۹۰ تعداد دانلود : ۸۷۷
به رغم آن که در این مقـاله سخـن از فیلسوفی مفسر است، امـا روش تفسیری صدرالمتاهلین، جامع است و او از روش های عقلی، نقلی و شهودی در تفسیر خود سود برده است. در ناحیه گرایش های تفسیری نیز، هر چند گرایش غالب در تفسیر او، گرایش فلسفی – عرفانی است؛ اما گرایش حکمی نام شایسته این گرایش غالب است، زیرا به همان میزان که فلسفه او متعالی و بالمآل حکمی و متفاوت از سایر فلسفه های رایج است، تفسیر او نیز، تفسیر متعالی و در نتیجه حکمی و از سایر تفسیرها متمایز است. در این مقاله از چیستی تفسیر فلسفی به عنوان گرایشی تفسیری و معنای درست آن در نزد ملاصدرا به تفصیل سخن به میان آمده است.
۲۲۶۵.

بنیانهای فکری مولانا و حکیم سبزواری در عرفان و حکمت

نویسنده:

کلید واژه ها: عرفان حکمت عقل وحدت وجود عشق مولانا سبزواری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳۹ تعداد دانلود : ۸۶۴
عرفان معرفتی است مبتنی بر حالتی روحانی و توصیف ناپذیر که در آن حالت ، انسان ارتباط مستقیم با وجود مطلق یافته است که ذات مطلق را به مدد ذوق و وجدان درک می نماید.عرفان اسلامی به معنای واقعی که موسس آن شریعت محمدی است همان سیر و سلوک به حق است و از طریق عقل نظری «علم الیقین» و عقل عملی و تنویر روح «عین الیقین» و «حق الیقین» حاصل می شود. مآخذ مبانی عرفان اسلامی ، کتاب الهی و احادیث صادر از مقام معصوم (ع) است.عرفان مولانا جلال الدین رومی (م 604 و 672) بر پایه وحدت وجود و عشق الهی بنیان شده است. او قائل به وحدت وجود و موجود و وحدت در کثرت است. او می گوید : حیات و هستی جمیع موجودات قائم به عشق است و جذبه عشق و عاشقی در سراسر عالم وجود جاری و ساری است.حکیم سبزواری (م 1212 و 1289) قائل به وحدت وجود است و تحت تاثیر ابن عربی و مولانا بوده است و شرحی بر مثنوی دارد و از این شرح تسلط حکیم بر اقوال عرفا و اخبار و آیات و احادیث که در کتب اهل تحقیق در سیر و سلوک به آنها استدلال و استشهاد شده است ظاهر می گردد.مولانا با استفاده از عرفان نظری و وحدت وجود و عرفان عملی و به شیوه کشف و شهود ، هستی را تفسیر می کند. او برای عقل معانی مختلف قائل است :1-عقل ممدوح 2-عقل مذموم 3-عقل جزوی 4-عقل کلی البته مولانا عقل بحثی فلسفی را ناچیز دانسته و آن را انکار می کند.مولانا و حکیم سبزواری : در عرفان نظری هر دو وحدت وجود و عشق الهی و انسان کامل را مبنا قرار می دهند و از شیوه ذوق و شهود استفاده می نمایند. در حکمت هم از وحدت وجود استفاده می کنند و هم از شیوه کشف و شهود بهره می برند.اما تفسیر این دو از وحدت وجود متفاوت است. حکیم سبزواری از استدلال و عقل فلسفی نیز استفاده می کند ولی مولانا آن را ناچیز می داند.
۲۲۶۶.

ویژگی های فلسفه و نسبت آن با علوم(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: فلسفه اسلامی طبیعت خلقت فلسفه مطلق قضایای ضروری ازلی علوم اسلامی جامع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۰۹ تعداد دانلود : ۷۰۴
نوشتارحاضر، از ویژگی های فلسفه و نسبت آن با علوم دیگر سخن می گوید و بر آن است که اولا فلسفه امام و پیشوای سایر دانش ها است و ثانیا فلسفهٴ الهی جهان بینی ویژه ای است که قضایای ممکن را ضروری و قضایای ضروری را به قضایای ازلی که اصلی ترین مبادی معرفتی اند و بدون آنها راهی به سوی حقیقت نیست منتهی می کند. این نوشتار نشان می دهد که فلسفه به لحاظ برخورداری از ثبات و کلیت و اطلاق، ترازوی حق و باطل و صدق و کذب علوم دیگر است. بر این اساس الهی و یا الحادی بودن دیگر علوم بستگی به فلسفه ای دارد که آن علوم بدان تعلق دارند. بدین ترتیب اگر فلسفه الهی باشد همهٴ علوم در پرتو آن الهی و دینی می شوند؛ زیرا همهٴ موجودات اعم از مادی و مجرد و حقیقی و اعتباری مخلوق پروردگارند و صحنهٴ هستی ساحت خلقت الهی است که معلوم انسان نیز هست و علم انسان چیزی جز شرح و تفسیر آن مخلوق نیست. در ادامه این نوشتار نکاتی درباره فلسفهٴ اسلامی به عنوان دانشی الهی و دینی در برابر الحادی و غیردینی آمده است.
۲۲۶۸.

اندیشه پیشرفت در فلسفه ابن رشد و روشن اندیشی­

کلید واژه ها: ابن رشد فلسفه مشاء اسلامی فلسفه روشن­اندیشی اندیشه پیشرفت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۶ تعداد دانلود : ۶۳۶
غالباً اندیشه پیشرفت یکی از سه اصل بنیانی روشن­اندیشی (سده هجدهم میلادی) شناخته می­شود. اما می­توان ریشه این تفکر را در شش قرن پیش از آن، در اندیشه های ابن رشد، فیلسوف برجسته مشائی مسلمان دید. این مقاله در سه بخش می­کوشد تا نخست معنایی از اندیشه پیشرفت به دست دهد، سپس نسبت آن را با عقلانیت، فلسفه و واقع­بینیِ روشن­اندیشی بکاود، آن گاه به بررسی دیدگاه ابن رشد نسبت به این تصور بپردازد و نشان دهد که فیلسوفی مسلمان، قرنها پیش، این اصل را اذعان داشته و به لوازمی از آن پایبندی نشان داده است. باور به پیشرفت به نظر هر دو فلسفه بر لزوم تلاش و مسئوولیت پذیریِ متعاطیان فلسفه می افزاید و آنان را به گشایش دریچه­های نو فرا می خواند. فلسفه روشن اندیشی بر اساس تحلیل ارنست کاسیرر و فلسفه ابن رشد عمدتاً بر اساس رساله ماندگار وی «فصل المقال» کاویده شده است.
۲۲۷۲.

مبادی وجودی جداانگاری واجب الوجود از ممکنات در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجود ماهیت واجب ممکن تشکیک وجود تباین ذاتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص
تعداد بازدید : ۱۳۷۴ تعداد دانلود : ۵۹۰
تنزیه واجب الوجود نسبت به ممکنات و نقائص آنان که برگرفته از آموزه های دینی محسوب می شود، از مهم ترین دغدغه های خداشناسی حکمای مسلمان است. در این میان ابن سینا دیدگاهی تنزیهی تر از دیگر حکما از جمله (ملاصدرا) دارد. او به جدایی خداوند از عالم معتقد است. بنا به اعتقاد او، اختلاف میان خداوند و ممکنات به حدی است که وی از آن به «تباین» یاد کرده است. منشأ تنزیه خداوند را باید در مبادی وجودشناختی مشترک شیخ الرئیس با دیگر حکما و ریشه های جداانگاری واجب از ممکنات را می باید در نگاه خاص وی جستجو کرد. مباحث او در الهیات عام و نظریه پردازی های وی در مباحثی چون وجود و ماهیت، واجب و ممکن و ویژگی های آ ن ها را می توان زمینه ساز تنزیه خداوند دانست. اما آنچه باعث نگاه تنزیهی تر ابن سینا نسبت به سایرین شده است، نگاه کثرت گرایانه او به عالم موجود و عدم پذیرش تشکیک خاصی است. در چنین نگاهی خداوند، جدا و متمایز از دیگر موجودات است. در مقاله حاضر ابتدا به مبادی مشترک ابن سینا با دیگر حکما در ارائه نگاهی تنزیهی به خداوند پرداخته می شود و در ادامه دلایل شکل گیری رویکردی تنزیهی تر ابن سینا نسبت به خداوند مورد توجه قرار گرفته است.
۲۲۷۳.

وجودشناسی ابن سینا زمینه ساز نزدیکی عین و ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابن سینا وجوب وجود و موجود ماهیت و وجود عین و ذهن حق و صدق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۱۳۷۸ تعداد دانلود : ۶۷۹
براساس دلایل ابن سینا منظور ارسطو از «موجود» در موضوع فلسفه «موجود از حیث وجود» بوده است. یکی از جنبه های اهمیت این تفسیر، فراهم ساختن مجال طرح مسائلی چون وجود و ماهیت و واجب و ممکن در فلسفه است. از سوی دیگر ابن سینا به تحلیل مفهومی وجود بیش از ارسطو توجه کرده و عمدتاً بحث از وجود را، با طرح مسئله­ بی­­واسطه معنای آن آغاز می­کند. وی اصولاً در مباحث فلسفی، صرفاً به موجود انضمامی نظر ندارد، بلکه به نظر می رسد هستی را در اصل و حقیقت خود، دارای وسعتی غیرقابل تقیید می بیند که عین و ذهن، هر دو را دربرمی گیرد. وی در همان اوایل مباحث وجود، از سویی به مفهوم شیء و ملازمت آن با مفهوم وجود و از سوی دیگر به نوعی تمایز هستی شناسانه میان ماهیت و وجود توجه کرده است. این بررسی ها نشان می­دهد روش ابن­سینا در هستی­ شناسی از جهاتی با روش ارسطو تفاوت دارد. وی از روش تحلیل مفهومی بیش از ارسطو استفاده می­کند اما از سوی دیگر، مسائلی چون صدق و وجوب را، که در ارسطو بیشتر وجهه­ منطقی دارند، از جنبه هستی شناسانه­ آن نیز مورد واکاوی قرار می­دهد. یعنی گویی ابن سینا در هستی شناسی خود، دائماً از عین به ذهن در تردد است. به این ترتیب حکمت سینوی زمینه ظهور دو معنای تشکیک وجود و امکان فقری، را فراهم کرده است.
۲۲۷۴.

حرکت جوهری معلوم و ثبات معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معرفت حرکت جوهری حقیقت علم ثبات معرفت صورت نوعیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۸ تعداد دانلود : ۸۷۱
بر اساس پذیرش حرکت جوهری که سراسر عالم ماده و طبیعت را یکپارچه حرکت می داند این پرسش پیش می آید که در این صورت آیا می توان به هیچ موجود مادی، معرفت پیدا کرد؟ به این معنا که اگر جوهر اشیاء مادی و به تبع آن، همه اعراض آن، یکپارچه حرکت باشد، به محض اینکه برخوردی میان شیء خارجی با قوا و اندام های شخص مدرِک روی دهد، آن شیء خارجی محو و ناپدید، بلکه نابود می شود و شیء دیگری موجود می گردد. بنابراین، آنچه که در مرتبه دوم با قوا و اندام های مدرِک برخورد می کند، همان چیزی نیست که بار اول با آنها برخورد کرده است و بر این اساس، معرفتی که از اشیاء مادی به ظاهر ثابت و پایدار، از حیوان گرفته تا نبات و جماد حتی صخره و پولاد، به دست می آید، به واقع معرفت به یک واقعیت نیست، بلکه معرفت به واقعیت های فراوان و حتی قسمت ناپذیر است. بنابراین، خود معرفت هم، شناخت واحدی نیست بلکه در حقیقت، معرفتی گسسته و تغییرپذیر و ناپایدار است. برای پاسخ به این پرسش باید دید که بر اساس نگرش ملاصدرا در خصوص حرکت، حرکت جوهری، حقیقت علم و معرفت، و به طور کلی هستی، پاسخ پرسش های مزبور چیست و در این زمینه چه دیدگاه هایی مطرح شده است، تا بتوان بر اساس آن ثبات معرفت را در عین حرکت جوهری معلوم استنتاج کرد.
۲۲۷۵.

غزالی و منشأ اخلاق

کلید واژه ها: عقل اخلاق فضیلت غزالی اخلاق فضیلت شرع مبنای اخلاق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۲۷۳۷ تعداد دانلود : ۱۰۷۴
طبق نظر ارسطو در اخلاق، خیر اخلاقی انسان مطابق بودن با عقل است و شر اخلاقی او نیز عدم مطابقت با عقل. ارسطو در تحلیل خود از خیر و شر اخلاقی به چیزی ماورای عقل تمسک نمیجوید. در عالم اسلام نیز غزالی در برخی از آثار خود در بحث از فضایل اخلاقی به گونه ای سخن گفته که نشان دهنده اثرپذیری او از اخلاق یونانی ارسطویی است و از این سو در پاره ای از آثار خود همچون تهافت الفلاسفه نیز به شدت به فلسفه یونانی تاخته است. حال جای این پرسش است که از نظر غزالی، اخلاق بر چه مبنایی استوار است؟ آیا اخلاق نزد وی همانند ارسطو، تنها مبتنی بر عقل است یا مبتنی بر شریعت و یا مبتنی بر هر دو، یا اینکه شق دیگری در کار است؟ در این پژوهش بدین سؤالات پاسخ خواهیم گفت.
۲۲۷۶.

مقایسه و نقد براهین اثبات وجود خدا از منظر ملاصدرا و آکوئیناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برهان حرکت برهان صدیقین ملاصدرا وجود خدا آکوئیناس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۲۶۳۵ تعداد دانلود : ۱۰۴۹
تأمل و اندیشه در باب خدا، یکی از مهمترین و اساسیترین محورهای معرفت انسان است و در طول تاریخ فلسفه و کلام، متفکران بسیاری به بحث و بررسی در این باب همت گمارده اند. از میان مباحث خداشناسی، براهین اثبات وجود خدا از اهمیت ویژه ای برخوردار است و اساس سخن گفتن از خدا را تشکیل میدهد. هر یک از الهیدانان بر اساس مبانی و نظام فکری خود به شیوه ای میکوشند براهینی متقن، براثبات وجود خدا اقامه کنند. از جمله این متفکران میتوان به ملاصدرا، بنیانگذار حکمت متعالیه و توماس آکوئیناس، فیلسوف برجسته قرون وسطی اشاره نمود. هر چند ملاصدرا و توماس وجود خدا را فطری میدانند، باز هم به اقامه برهان بر وجود خدا میپردازند. ملاصدرا با طرح امکان فقری و تکیه بر مبانی صدرایی، برهان امکان و وجوب توماس را غنا میبخشد و با اقامه برهان صدیقین از وجود بر وجوب شاهد میآورد. وی همچنین با اثبات حرکت جوهری، برهان حرکت او را تکمیل مینماید. در این مقاله بر آنیم که ابتدا دیدگاه ملاصدرا و توماس را در باب بداهت وجود خدا تبیین کنیم و سپس به بررسی و مقایسه برخی از براهینی که آن ها برای اثبات وجود خداوند اقامه میکنند، بپردازیم
۲۲۸۰.

تحلیل معنایی علیت در فلسفه ارسطو و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حرکت ارسطو ابن سینا علیت علت ایجادی آیتیا آیتیون

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
تعداد بازدید : ۴۷۳۱ تعداد دانلود : ۱۳۵۱
ارسطو برای نخستین بار در تاریخ فلسفه، نظریه علل اربعه را مطرح کرد و از آن برای بررسی ساختار رویدادهای طبیعت و توجیه تغییرات عالم بهره گرفت. علل در فلسفه ارسطو هم باعث تحقق شیء در خارج می­شوند و هم سبب شناخت آن. ابن سینا با استفاده از منابع فکری متعدد، از نوافلاطونی گرفته تا اندیشه­ های دینی در اسلام، علیت را به گونه ­ای دیگر تفسیر کرد و توانست با آن نظام خلقت را تبیین فلسفی نماید. علیت در نظام فلسفی ابن­سینا بر مدار وجود است، نه حرکت؛ و علیت، هستی موجودات را تبیین می کند، نه فقط حرکت آن ها را. از این رو با وجود آن که علیت و توابع آن هم در فلسفه ارسطو و هم در فلسفه ابن­ سینا نقش محوری دارد، اما نگرش این دو فیلسوف به این نظریه متفاوت بوده است. به نظر می­ رسد این تفاوت در تعاملی دوسویه با تطور معنایی علت از فلسفه ارسطو به فلسفه ابن­ سینا شکل گرفته است. برای روشن شدن علت این تفاوت لازم است تا معنای علیت نزد این دو فیلسوف به خوبی تبیین گردد تا واضح شود که هر یک از این دو فیلسوف برای علیت و علت چه واژه ­ای را به کار می بردند و از آن چه معنا و کاربردی انتظار داشتند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان