فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۱۷٬۸۸۲ مورد.
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
81 - 102
حوزه های تخصصی:
شیرین شفایی در مقاله «به سوی هرمنوتیک بین الالهیاتی؛ مطالعه موردی خوانش از داستان های یوسف» قصد دارد از طریق تفسیر بینامتنی قرآن و کتاب مقدس تأثیر دو مقوله الهیاتی وحی و نبوت بر داستان حضرت یوسفG در این دو کتاب و خوانش پیروان اسلام و یهود از آن را بررسی کند. به اعتقاد وی از آنجا که داستان یوسفG در کتاب مقدس تکوینی الهی_ بشری است در بازتاب جنبه های انسانی داستان این پیامبر الهی قوی تر بوده و چون داستان یوسفG در قرآن حاصل وحی مستقیم خداوند است، جنبه های الهی قصه وی را بهتر بازتاب داده است. ازاین رو با کنار هم قرار دادن این دو متن مقدس می توان هر دو جنبه الهی و بشری این ماجرا را بهتر درک کرد. از سوی دیگر در نگاه وی مسلمانان با تحمیل آموزه عصمت انبیاء بر متن قرآن کریم یوسفG را از جایگاه بشری خارج ساخته و او را همچون یک فرشته تصور کردند. پژوهش حاضر با روش تحلیلی-انتقادی به نقد آراء وی پرداخته و در نهایت مشخص شده که مهم ترین آسیب های پژوهش وی اطلاعات نادرست درباره کتاب مقدس، عدم نگاه کل نگر به آیات قرآن و برداشت غیرصحیح از آموزه عصمت انبیاء می باشد.
گونه شناسی آثار امامیه در حوزه مهدویت تا قرن پنجم هجری قمری (بر اساس سنجه های موضوع، مذهب و دوره زمانی)
حوزه های تخصصی:
تتبع در جوانب مختلف مهدویت به منزله تکمیل قطعاتی است که تصویر جامع تری از این مسئله و زوایای مختلف آن در اختیار مهدویت پژوهان قرار می دهد که راهگشای حل مسائل مرتبط با مهدویت است. یکی از جوانب این بحث، بازشناسی آثار مهدوی متقدم است. در این پژوهش آنچه بر نگارش های مهدوی امامیه موردبررسی قرار گرفته است گونه شناسی جامعی در سه محور موضوع تألیفات، مذهب نگارندگان و زمان نگارش اثر در سه مقطع عصرحضور ، غیبت صغری و غیبت کبری تا قرن پنجم است. بر این اساس در مقاله حاضر به کلیه آثار روایی، کلامی، تفسیری، تاریخی و فرق که مؤلفان آن ها امامی بوده اند، اشاره شده است. در کنار آثاری که صراحتاً و به طور خاص درباره مهدویت نوشته شده اند، انواع گونه های آثاری که به طور ضمنی به مهدویت پرداخته اند، نیز شناسایی شده اند. این آثار عبارت اند از: کتب ملاحم، کتب الاوصیاء، کتبی درباره اثنی عشر، کتب عدد الائمه، کتب درباره نواب اربعه و برخی کتب با عنوان الامامه و نیز یک کتاب معجزه نگاری و یک کتاب فرقه شناسی. نتایج این پژوهش پیشتازی کمّی و کیفی آثار امامیه قطعیه (اثنی عشریه) نسبت به فرق منشعب شده از امامیه در انواع گونه های مهدویت نگاری و نیز عدم اتکای آثار مهدوی امامیه قطعیه به آثار واقفه را نشان می دهد. علاوه بر این، در دروه آغاز غیبت کبری تا قرن پنجم، درحالی که از واقفیان و آثار آن ها چیزی باقی نمانده است؛ آثار امامیه بیش از دو برابر شده است
تقلیل گرایی بر مبنای اندیشه اخلاقی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
111 - 127
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر کمک به ساماندهی اندیشه فرااخلاقی ابن سینا است تا بستری برای ملاحظه نظامی اخلاقی، مبتنی بر آرای بن سینا فراهم آید. مسئله اصلی این است که رویکرد کلی ابنسینا درباره وجود اوصاف و گزاره های اخلاقی چیست. نگارنده در پاسخ به این سؤال میکوشد سه مدل تقلیل گرایی را براساس آرای ابن سینا صورت بندی کند. این مدل های تقلیل گرایی میتوانند در سطوح نگرش متعارف، نگرش حکیمانه و همچنین نگرش عرفانی و توحیدی ابن سینا نسبت به حقایق اخلاقی صورت بندی شوند؛ به نحوی که وعی انسجام بین آن ها وجود داشته باشد. در آغاز دیدگاه ابن سینا در بخش مواد منطق بررسی، و رویکرد برساخت گرایانه او که معطوف به شهرت و توافق عقلا است، در سطحی متعارف، مدلی از تقلیل گرایی معرفی میشود. سپس نگرش ابن سینا برمبنای علم النفس فلسفی و حقیقت سعادت نفس انسانی ملاحظه، و در آنجا نیز براساس آرای ابن سینا نوعی تقلیل گرایی اخلاقی معرفی میشود. سرانجام با توجه به نگرش عرفانی و توحیدی ابن سینا، مدلی دیگر از تقلیل گرایی تقریر می شود. حاصل پژوهش این است که نمیتوان برمبنای مباحث ابن سینا در حوزه وجودشناسی، واقع گرایی واقعی بود؛ زیرا براین اساس حقیقتی مستقل برای اوصاف اخلاقی وجود ندارد.
تصحیح انتقادی رساله آداب الصوفیة از ابوالقاسم قشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
379 - 409
حوزه های تخصصی:
تصوّف بر مدار آداب تکوین یافت و استوار شد. آداب رفتاری برخاسته از کتاب، سنّت و سیره مشایخ است که با پیش زمینه شخصی-اجتماعی جزء سلوک شمرده می شود و در ارتباط با خود (نفس)، حق (أدب مع الله) و خلق تعریف و طبقه بندی می شود. ابوالقاسم قُشَیری نیشابوری (376-465ق) در «آداب الصوفیه» بعضی از این آداب را به اختصار برشمرده است. وجه اهمّیت آداب الصوفیه علاوه بر شناخت منظومه فکری قشیری، به عنوان یکی از ائمه تاثیرگذار صوفیه، در دانستن پسندهای خانقاهیان آن روزگار و همچنین چگونگی تطوّر مفاهیم عرفانی است. این رساله تعلیمی کم برگ، باوجودِ اهمیت بسیار و یادکرد فهرست نگاران متقدّم و متأخّر از آن، تاکنون معرفی و تصحیح نشده است که با دست یابی به دو نسخه کامل و کهن از نیمه اول قرن هشتم، این مهم صورت گرفت. پژوهش حاضر کوشیده است تا با گذری اجمالی بر پیشینه سنّت نگارش آداب الصوفیه ، به معرفی این رساله و نسخه شناسی آن بپردازد و متنی مصحَّح و منقّح از آن عرضه کند.
بررسی فلسفی شواهد نظریه تکامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۱)
57 - 78
حوزه های تخصصی:
نظریه تکامل که سلطه آن در عصر فعلی در سراسر عالم دیده می شود، در ابتدا به شکل دیدگاهی زیست شناسانه به صورت رسمی توسط چارلز داروین، پا به عرصه وجود نهاد. این نظریه که بعدها در عرصه های دیگر نیز نفوذ کرد و تأثیرات شگرفی در دیگر شاخه های علوم گذارد، شواهدی برای اثبات اصل مدعای خود دارد. این شواهد و به بیان دیگر استدلال های تکاملی، از جنبه صغروی، زیست شناسانه و از جنبه کبروی فلسفی هستند. در این مقاله با روش تحلیلی عقلانی به بررسی شواهد اصلی نظریه تکامل از جنبه کبروی پرداخته ایم و فارغ از ادعاهای صغروی زیست شناسه، صحت وسقم شواهد و استدلال های این نظریه را بررسی کرده ایم. به نظر می رسد، شواهد این نظریه، برای اثبات نظریه تکامل به صورت کلان و تغییر گونه ای به گونه دیگر، کفایت نمی کند و آنچه موردنظر در نظریه تکامل است با این شواهد اثبات نمی شود.
نگاه بوداییان به اسلام با تکیه بر متون کاله چکره تنتره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
111-128
حوزه های تخصصی:
دین اسلام و آیین بودایی، دو مکتب بزرگ با پیروان بسیار در جهان هستند که با وجود تفاوت های زیاد، نقاط مشترک فراوانی نیز دارند. اولین برخوردها میان این دو در همان سال های نخستین ظهور اسلام در مرزهای شرقی ایران و شمال هند رخ داد و چند قرن بعد با حمله ترکان غزنوی به اوج خود رسید. تاکنون بررسی های متعددی درخصوص نگاه مسلمانان به بوداییان صورت پذیرفته است؛ اما آنچه نیاز به بررسی بیشتر دارد، دیدگاه بوداییان به اسلام به عنوان یک آیین تازه وارد است. اولین بار و در اوایل قرن یازدهم میلادی، بوداییان در مجموعه متونی به نام «کاله چکره تنتره» که متعلق به مکتب وجره یانه است، به اسلام و عقاید و آداب مسلمانان اشاره کرده و آن را از منظر خود تحلیل نموده اند. نویسندگان این متون با وجود برخی تمجیدات، ارزیابی نامطلوبی از اسلام ارائه می دهند و در قالب یک اسطوره قدیمی بیان می کنند که آیین مهاجمان مسلمان یک نظام شیطانی است که نهایتاً توسط پادشاهی بودایی از بین خواهد رفت. این تحقیق که به روش کتابخانه ای انجام گرفته، بر آن است که ضمن معرفی متون کاله چکره تنتره، به بررسی دیدگاه بوداییان آن روزگار درباره مسلمانان بپردازد و امید دارد که زمینه ای را برای شناخت بیشتر این دو دین از یکدیگر فراهم آورد.
تبیین عوامل مؤثر بر محاکات با تأکید بر دیدگاه ملاصدرا
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
89 - 111
حوزه های تخصصی:
محاکات از دوران یونان باستان تا کنون مورد توجه فلاسفه بوده و از میان فیلسوفان اسلامی، ملاصدرا نیز به مسئله محاکات و نسبت آن با قوه متخیله پرداخته است. این قوه، ادراکات کلی قوه عاقله را به امور جزئی تبدیل و تحت تاثیر عوامل مختلف به محاکات صور می پردازد. در این پژوهش با بررسی اسناد و به شیوه توصیفی-تحلیلی به چیستی و تبیین عوامل و زمینه های موثر بر قوه متخیله در دیدگاه ملاصدرا پرداخته شده است. یافته های پژوهش آن است که محاکات، تحت تأثیر عواملی چون، تعدیل قوای نفس؛ ضعف و قوت نفس؛ مزاج و تغذیه است؛ این عوامل در نسبت باهم و درهم تنیده هستند. به این معنا که تغذیه، دارای نسبت خاصی با بدن است و بدن با نفس متحد است؛ براساس این اصل کلی که «حکم یکی از متحدین به دیگری سرایت می کند»، پس تغذیه، دارای نسبت خاصی با نفس است؛ از یک طرف، نفس در پیدایش مزاج، مؤثر است و از سویی دیگر، تغذیه در پیدایش مزاج، مؤثر است و مزاج نیز در پیدایش، تقویت و تضعیف کیفیّات نفسانی اثرگذار است. لذا، اعتدال در کیفیات نفسانی، نقش ویژه ای در سلامت روح و جسم و به تَبَع آن تعادل مزاج دارد و تمام قوا و افعال نفس را تحت تأثیر قرار می دهد و مزاج و اعتدال آن، بر کیفیت، قوّت و ضعف نفس و محاکات آن مؤثر است.
کراهت یا ترس از مرگ و درمان آن از دیدگاه ملاصدرا و مقایسه آن با ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
137 - 147
حوزه های تخصصی:
ترس از مرگ امری است ضروری و همچون خود مرگ از حکمت های الهی است. دلایل فلسفی و وجودی مبتنی بر علل فاعلی و غایی که از اختصاصات ملاصدرا است، دو دلیل اصلی وی در تبیین این ترس است. نفس، فاعل ترس است چون دوستدار خدا و صفت جاودانگی او است و هم به دلیل غلبه احکام بدن زوال دنیوی را ناخوش می دارد. غایت وجودی این ترسِ نهفته در نفس نیز محافظت از بدن برای رسیدن به کمال لایق است. دلایل غیروجودشناسانه صدرا برای ترس نفس از مرگِ بدن، ارزش شناختی (اخلاقی)، معرفت شناختی و روان شناختی است. راه حل های استنباط شده از آثار وی برای غلبه براین ترس،افزایش آگاهی است؛ چراکه اصولاً ترس از مرگ، بی فایده و فرار از آن ناسودمند است. برای غلبه بر این ترس، باید به معرفت خدا و شناخت راز تقدیرات الهی نائل شد.در حالی که ملاصدرا با طرح دلایل وجودشناسانه، وجود این ترس را ضروری می داند؛ اما ابن سینا با طرح دلایل صرفاً غیروجودشناسانه، این ترس را ناموجّه تلقّی می کند. درمان این ترس از نگاه ابن سینا همچون ملاصدرا مجموعا افزایش معرفت و آگاهی است؛ هرچند چاره ساز بودن این راه حل برای اکثریت مردم، محل تردید و ابهام است.
معنا و مفهوم واژه «ایام الله» در آیات قرآن و عهدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
7 - 20
حوزه های تخصصی:
موضوع این پژوهش، بررسی اصطلاح ایام الله در دو متن مقدس قرآن و عهدین است. هدف از این جستار درک معنا، مفهوم و مصادیق ایام الله در متون ابراهیمی به مثابه اصطلاحی خاص است. روش تحقیق کتابخانه ای و متن محور با تکیه بر خصیصه استنادپژوهی و برون مایه تحلیل است. براساس این پژوهش یوم الله در عهدین به معنای روز قیامت و در بیشتر موارد در معنای انتقام به مثابه تجلی قدرت جبهه حق آمده است؛ یعنی روزهایی که خداوند از کافران و ظالمان انتقام سختی گرفته است؛ مانند روز سقوط اورشلیم. ولی در برخی از تفاسیر قرآن کریم و روایات ذیل آنها، وسعت معنایی بیشتری از انتقام به عنوان مدلول این واژه به نسبت عهدین استفاده می شود، لیکن بیشترین ظهور مفهومی ایام الله در آیات قرآن نیز در انتقام سخت از جبهه باطل است. در هر دو رویکرد بر لزوم پاسداشت و تکریم این ایام تأکید شده است.
رسم «ساتی» و چرایی آن با توجه به جایگاه زنان هندو و مقایسه آن با اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
89 - 104
حوزه های تخصصی:
یکی از سنت های هندوان رسم «ساتی» است که در آن زنِ شوهر مرده به همراه وی سوزانده می شود. این سنت در طول تاریخ هند، افت وخیزهایی را تجربه کرده و سرانجام با توجه به مخالفت های افراد و گروه های مختلف ممنوع اعلام شده است. مطالعات انجام شده بیانگر انگیزه های گوناگون نسبت به انجام این سنت است. از نگاه برخی محققان، این عمل با انگیزه الهی و با تأسی به الهه داکشیانی، و از نگاه عده ای دیگر علت آن مشوق ها و عقوبت های اجتماعی است که زن بیوه را ملزم به انجام چنین عملی می کرده است. اعتقاد به تناسخ در کنار عشق و محبت زن نسبت به شوهر از دست رفته و ملحق شدن به او از دیگر عواملی است که تمایل به این رسم را تشدید می کرده است. البته بی توجهی به نیازهای عاطفی و اجتماعی بیوه زنان نیز سبب شده است این خودسوزی نوعی رفتار خشونت آمیز قلمداد شود که فرجام این سنت شاهدی بر این ادعاست. عنایت دین مبین اسلام نسبت به وضعیت این گروه از زنان نشان دهنده نگاه متعالی تعالیم آن و رعایت مصالح فردی و اجتماعی در این مسئله است.
در این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی، رسم ساتی تبیین شده و پس از بررسی ریشه های فکری آن به مقایسه جایگاه زن در هندوئیسم و اسلام پرداخته می شود.
پرستشگاه در سنت زرتشتی و بودایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
95-110
حوزه های تخصصی:
پرستشگاه و فضای قدسی، یکی از مباحث بنیادین در بین ادیان گوناگون است که تبیین و تحلیل ابعاد آن، از جهات مختلفی همواره قابل بحث است. ضرورت و اهمیت پرستشگاه از آنجا ناشی می شود که به هرروی از همان آغاز حیات، آدمی همواره در کوشش بوده است تا بتواند فضایی معنوی برای ارتباط با عالم ماوراء را بنیان نهد. جایگاهی مقدس که در ادیان مختلف از آن به عنوان مرکز عالم و نقطه اتصال با معبود سخن رفته است. دو آیین زرتشت و بودا، اگرچه در مبانی، فرهنگ و جهان بینی و اصول اعتقادی با یکدیگر تفاوت دارند، در تعالیم اخلاقی و برخی آموزه ها و مناسک دارای نقاط اشتراک اند. ازجمله نقاط مشترک در دو سنت زرتشتی و بودایی می توان به حضور پرستشگاه و قداست آن اشاره کرد. پرستشگاه در دو سنت زرتشتی و بودایی، ازآنجاکه امر مقدس را به ظهور می رساند، قداست می یابد. در دو سنت زرتشتی و بودایی، این اعتقاد ریشه دارد که انسان تنها در این فضا می تواند با جهان دیگر، یعنی جهان خدایان و نیاکان، ارتباط داشته باشد. زرتشتیان و بوداییان در پرستشگاه، مناسک و آیین های قدسی خود را برگزار می کنند. به بیانی دیگر، در دو سنت زرتشتی و بودایی، این اندیشه حضور دارد که در فضای قدسی پرستشگاه، اجرای آیین های مقدس، شیوه های درست هدایت و تربیت معنوی تحقق می یابد و گذار از مرتبه ای به مرتبه دیگر در حیات معنوی امکان پذیر می شود. افزون بر این، در سنت زرتشتی و بودایی از طریق حضور در پرستشگاه است که با ارائه احکامی قانونمند، زمینه مطلوب برای تقلیل رنج و خشنودی ایزدان فراهم می شود. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی می باشد.
بررسی و نقد تعریف «عمل» از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدرالمتألهین تمایز عمل از سایر افعال را در «قصدی» بودن آن میداند. از نظر وی «قصد»، شامل اراده همراه با آگاهی مرتبه دوم عامل به غرض فعل است؛ بنابرین، چنین نیست که هرفعل ارادی یی «عمل» نامیده شود، بلکه «عمل»، فعلی ارادی است که همراه با آگاهی مرتبه دوم عامل به غرض فعل پدید آید. نتایج پژوهش پیش رو که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و از طریق تحلیل لوازم مفهومی عمل، بدست آمده، نشان میدهد که تعریف ملاصدرا، مانع اغیار نیست؛ زیرا بر اساس مثال «رُبات خودآگاه»، میتوان عاملی را فرض کرد که از اراده و آگاهی برخوردار است، اما فعل وی متصف به «قصدی بودن» نیست. بنابرین، برای تکمیل تعریف عمل، علاوه بر اراده و آگاهی، یک عنصر سوم نیازمند هستیم که همان «اختیار» است. ملاصدرا «اختیار» را بعنوان عنصر سوم سازنده عمل، برسمیت نمیشناسد و آن را به همان آگاهی و اراده تحویل میبرد؛ درحالیکه پژوهش حاضر اثبات میکند که نظر وی اشتباه است و «اختیار»، بمعنای «آزادی اراده»، باید به تعریف عمل افزوده شود. مسئله اساسی این پژوهش، بررسی ساختار ماهوی «عمل» در حکمت متعالیه، و هدف آن، تمایز «عمل» از امور متشابه است.
پیوندهای تاریخی بین تشیع و تصوف: تحلیل تاریخی از ارتباط غلات و نسبت آنها با تصوف و تشیع در اسلام
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷
145 - 141
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ اسلام، اتهام شیعی گری به برخی از صوفیان و اتهام صوفیگری به برخی شیعیان سبب شده است تا نسبت این دو جریان فکری تاریخ اسلام کانون توجه محققان قرار گیرد. مسئله اساسی موردبحث این مقاله این است که چه نحوه ارتباطی بین تشیع و تصوف و غلو برقرار است و بسترهای زمینه ساز اثرگذاری هر یک بر دیگری چه بوده است؟ فرضیه اولیه تحقیق عبارت است از اینکه: باوجود تفاوت هایی که هر دو جریان تصوف و تشیع در برخی مبانی معرفت شناسی دارند، اما بحث ولایت، حلقه وصل این دو جریان در طول تاریخ اسلام بوده است. بروز پدیده تاریخی غالی گری به موازات تشیع در تاریخ اسلام و استمرار حیات غالیان در بین برخی از فرقه های شیعه در قالب تصوف، ازجمله نکات مهم تاریخی است. این مقاله درصدد است با روش توصیفی – تحلیلی، پیوندهای تاریخی تشیع و تصوف را بررسی کرده و به نقش غلات و نسبت آن ها با تصوف و تشیع اشاره نماید تا از این رهگذر بتواند زمینه جدیدی برای امتداد پژوهش هایی در این حوزه را به ارمغان بیاورد.
قلمرو دخالت حکومت دینی در تربیت اسلامی مردم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
27 - 46
حوزه های تخصصی:
اجرا و نهادینه کردن حکومت دینی در جامعه اسلامی نیازمند تربیت اسلامی مردم و اداره آنها در حیطه قوانین و شریعت الهی است. در این رابطه دلایل قرآنی و روایی در ابعاد مختلف تربیت دینی وارد شده است که براساس آن خداوند حاکمیت دینی را به آل محمد؟ص؟ واگذار کرده و این امر با حکومت جهانی امام زمان؟عج؟ تا روز قیامت تداوم می یابد. حاکم جامعه اسلامی برای اجرای قوانین الهی، می بایست عادل بوده و ضمن مبارزه با انحرافات به اصلاح امور مردم بپردازد. اصل حاکمیت دینی در منابع اسلامی مشروع دانسته شده، اما حدود و قلمرو این دخالت مورد بحث است که دلایل موافق در این زمینه از آیات و روایات آمده است و در عین حال ادله مخالف در زمینه تکالیف فردیِ افراد درجامعه مطرح شده که بیانگر حفظ حقوق و مصالح عمومی در مقابل حریم خصوصی است. هدف این تحقیق دست یابی به دلایل قرآنی و رواییِ محدوده دخالت حاکمیت اسلامی در تربیت اسلامی افراد و جامعه بوده که براساس روش جمع آوری کتابخانه ای، با شیوه توصیفی _ تحلیلی به تحلیل داده ها پرداخته است.
تحلیل مأنوسات شناختی با نظر به دیدگاه فارابی و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
103 - 113
حوزه های تخصصی:
مشتهیات تخیلی فکری در ادبیات ابن سینا و معارف مأنوس و ملایم در بیان فارابی معطوف به جایگاه میل در حکمت نظری و در سطح ادراک است. اقتران سکون نفس، ملایمت، منافرت، اطمینان قلب، جزمیت و عنادناپذیری و رضایت خاطر به این قبیل از معارف، ضرورت بررسی مسئله حاضر و وجه انس در معرفت و اشتها به مدرکی خاص را به میان می آورد. نهادینگی و مأنوس بودن یک باور، بستگی به میزان انطباق آن با دیگر معارف شخص ازجمله ملکات حاضر در وی دارد. چنین معارفی به شکل معارف پایدار و اطمینان پذیر در نفس حضور دارند. ملکات که براثر عادت و تکرار در ذهن ایجاد می شوند، در اندیشه فارابی توجیه کننده اقتران احساس به آراء و علوم شناختی به شمار می آیند. در بیان ابن سینا نیز ملازمات روان شناختی ادراک و حضورشان در سطح باورها و معارف، نوعی صیانت از معرفت محسوب می شوند. به باور او، میل مردم به آنچه شناخته اند، بیش از میلشان به موضوعی است که به آن انس ندارند. تبیین این سخن درباره جایگاه انس در ادراکات است. وی نیز همچون فارابی نقش ملکات را در این میان برجسته می داند و معتقد است که محیط فکری نقش زیادی در همراهی عواطف و انفعالات و احساسات با ادراکات دارد.
بخت معرفتی و معرفت شناسی ضد بخت از منظر دانکن پریچارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخت معرفتی برای توصیف مواقعی به کار می رود که فرد باور صادقی داشته باشد، اما باور او به طور اتفاقی صادق باشد. تا پیش از گتیه، اعتقاد بر این بود که عنصر توجیه برای داشتن معرفت کافی است، اما او نشان داد که می توان باور صادق موجهی داشت که چون صدق آن به دلیل دخالت بخت بوده، مصداق معرفت نباشد. دانکن پریچارد، فیلسوف تحلیلی معاصر، اخیراً به شکل مبسوط و مدون به تحلیل بخت معرفتی پرداخته است. در مقایسه با دیگر تبیین ها (از جمله تصادف و عدم کنترل)، او تبیین وجهی را در تحلیل های خود ترجیح داده که مبتنی بر دو اصل جهان های ممکن و اصل اهمیت است. بخت معرفتی «تأملی» و «راستین» دو قسم بخت ناسازگار با معرفت هستند که پریچارد به آنها می پردازد؛ دغدغه اصلی او قسم دوم است. پریچارد در تلاش است تا یک نوع معرفت شناسی ضد بخت ارائه کند که از اشکالات گتیه و مانند آن در امان بماند. در نهایت، او معرفت شناسی فضیلت ضد بخت را پیشنهاد می کند، که بر دو اصل مصونیت و قوای شناختی استوار است. در این مقاله، پس از توصیف و تحلیل تبیین وجهی و توضیح نظریه معرفتی ضد بخت پریچارد، به ارزیابی دیدگاه وی خواهیم پرداخت. علاوه بر نقدهایی که بر اصل مصونیت و دیگر مؤلفه های دیدگاه وی وارد شده، ابهام در مفهوم جهان های ممکن و دیگر عناصر نظریه معرفتی او موجب می شود دیدگاهش در وضعیت ممتازی قرار نداشته باشد.
مروری انتقادی بر نظریه تقدم عمل بر باور با تأکید بر دیدگاه جان کاتینگهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه عقل و ایمان یکی از مسائل مهم در فلسفه دین است. این مسئله از جنبه های متعددی بررسی شده است. یکی از این جنبه ها رابطه عمل و باور دینی است. جان کاتینگهام، فیلسوف تحلیلی معاصر انگلیسی زبان، با تأکید بر تقدم عمل دینی بر باور، و نیز ارادی نبودن باور، راه شناخت مسائل دینی را قرائن قلبی می داند. از نظر او، عاملی که باعث دین داری مردم است بحث های فکری درباره خدا نیست، بلکه جنبه های درونی خود دین و قدرت دگرگون کننده اعمال دینی در زندگی و تجربیات انسان است. در اثر پیش رو با شیوه ای تبیینی-انتقادی مروری انتقادی بر دیدگاه وی شده است. مهم ترین نقدهایی که دیدگاه وی با آن روبروست بدین قرار است: نخست آن که باور حاصل از مسیر عملی تنها یقینی روان شناختی است و چنین یقینی فراتر از منطق تأیید است. دوم آن که شناخت خدا و یک سیستم عملی شرط ورود به آن است و بر آن تقدم دارد. نقد سوم، مسئله تکثر ادیان و سیستم های عملی ای است که باعث بی اعتمادی انسان نسبت به دلائل قلبی می شود. نقد چهارم آن است که ورود به یک سیستم عملی فرع تصدیق به فایده آن است و کسی که چنین باوری ندارد دلیلی برای ورود به چنین سیستمی نخواهد داشت.
تبیین تفکر انتقادی در رویکرد برساختگرایی (تحلیل واسازانه قرآنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
45 - 62
حوزه های تخصصی:
نظریه های تفکر انتقادی بطورکلی به دو دسته تقسیم میشوند: نظریه ها یی که معطوف به بیان ویژگیهای مثبت و منفی پدیده های گوناگون، ازجمله انسان هستند و نظریه قرآنی که تفکر انتقادی را مبتنی بر اعتقاد به دامنه باز، خلاقانه و نامحدود دانش خداوند قلمداد میکند. با بچالش کشیدن مضامین مندرج در رویکرد بیان ابعاد مثبت و منفی، فضا برای به میدان آمدن دیدگاه معرفت متغیر و خلاقانه هموار میگردد؛ بدین صورت که تعلیم و تربیت بیش از پیش، ماهیتی دینی و بینهایت بخود میگیرد. در علم و دانش و بتبع آن، محتوای دروس مبتنی بر تفکر انتقادی، جنبه نامحدودنگرانه غالب است و تحت تأثیر دیگر ابعاد نظام فلسفی، یعنی ارزشها و معرفت، شکل میگیرد. فرایند باز و نامحدود بُعد تفکر انتقادی قرآنی، منجر به رجحان رویکردهای خلاقانه و استفاده مؤثر از آنها در امر آموزش میشود. پژوهش حاضر تلاش میکند تفکر انتقادی مبتنی بر رویکرد ابعاد برساختگرایی معرفت انتقادی باز و نامحدود قرآنی را تبیین نماید. واسازی بمعنی تحلیل و بازخوانی هر موضوعی بشیوه مرکززدایی از آن و یافتن ابعادی از موضوع است که اغلب از آن غفلت میشود.
مکاشفه ی عرفانی از دیدگاه ملاصدرا و ابن عربی
منبع:
کاوش های عقلی سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
171 - 192
حوزه های تخصصی:
بحث کشف و شهود در معرفت شناسی اسلامی در مذهب عرفا از مسایل بنیادین و اساسی است؛ به حدی که پایه ی عرفان اسلامی بر اساس مکاشفه و مشاهده ی عالم غیب است. مکاشفات عرفانی، مهمترین منبع معرفتی عرفان نظری به عنوان یک نظام هستی شناختی محسوب می شوند. این مقاله درصدد است ابتدا مروری داشته باشد بر انواع مکاشفه نزد عرفا، ویژگی های اساسی آن، معیار ارزیابی آن و پیشینه ی مکاشفه در دیدگاه بانیان مکتب فکری اشراق و مشاء و همچنین چیستی، ماهیت و مراتب مکاشفه در دیدگاه فیلسوفان و عارفان اسلامی خصوصا صدرا و ابن عربی با تدقیق؛ صدرا به عنوان بانی حکمت متعالیه در بعضی از مسائل فلسفی که جزو ابتکارات خاص او محسوب می شوند، صراحتا ادعای انکشاف کرده و وابستگی خود را به عارف بزرگ ابن عربی نشان داده است. سوال اساسی این مقاله این است که آیا روش مکاشفات ملاصدرا مثل سایر فلاسفه و عرفاست یا سبک خاصی برای خود قایل است؟ همچنین می توان به این سوال هم اهمیت داد که ایا شهود صدرایی متاثر از ابن عربی است یا خیر؟ یافته های پژوهش موید این نکته است که ملاصدرا در پردازش مسایل ذوقی، به مباحث حکمی و بحثی تمایل پیدا کرده و استفاده نموده است؛ از این منظر متاثر از ابن عربی است.
آثار تجرد مثالی در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم فلسفه اسلامی، بررسی ابعاد و جوانب گوناگون تجرد از دیدگاه فلاسفه است؛ و ازجمله مهمترین مسائل در بحث تجرد، پذیرش یا عدم پذیرش تجرد مثالی است که یکی از دغدغه های اصلی فلاسفه اسلامی در طول تاریخ بوده است. در میان فلاسفه اسلامی، حکمای مشاء، ضمن پذیرش عالم عقول و تجرد عقلی، منکر عالم مثال و تجرد مثالی بودند و قوه خیال را نیز مادی میدانستند، اما سهروردی و ملاصدرا، با توجه به مبانی فلسفی خود، به اثبات عالم مثال پرداختند؛ سهروردی قائل به عالم مثال منفصل بود، اما ملاصدرا علاوه بر عالم مثال منفصل، به عالم مثال متصل و تجرد قوه خیال نیز معتقد بود. مسئله اصلی پژوهش حاضر، بررسی آثار تجرد مثالی در فلسفه اسلامی و نقش آن در حل معضلات فلسفی است. در این مقاله، یازده اثری که قول به تجرد مثالی در زمینه های گوناگونی فلسفی، در پی دارد، مورد بررسی قرار گرفته که عبارتند از: حشر نفوس ناقص و متوسط، عدم نیاز به بحث افلاک و پذیرش تناسخ در بحث معاد، اثبات معاد جسمانی، تفسیر صحیح و معقول از عجب الذنب، تجرد نفوس حیوانات و حشر آنها، بقای ادراکات جزئی پس از مرگ، حلقه اتصال عالم عقول و عالم ماده، تفسیر دقیق از خواب و رؤیا و مکاشفات و معراج پیامبر(ص)، تفسیر صحیح از احوال قبر و برزخ و قیامت، تفسیر حقیقت جن در حکمت اشراق، قیام صدوری صورتها برای نفس.