فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۸۱ تا ۳٬۰۰۰ مورد از کل ۱۷٬۸۸۲ مورد.
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶۸
حوزه های تخصصی:
روش شناسی علوم انسانی به عنوان دانش درجه دوم، یکی از محورهای اصلی فلسفه علوم انسانی است. در باب علوم انسانی موجود رویکردهای مختلفی مطرح بوده و مکاتب مختلفی نظیر رویکرد پوزیتیویسم، تفسیری (تفهمی)، انتقادی و... شکل گرفته است؛ اما در باب علوم انسانی اسلامی و روش آن، در ابتدای راه قرار داریم. از مهم ترین مسائل در این زمینه، شناخت «روش علوم انسانی اسلامی» است. در باب چیستی «روش علوم انسانی اسلامی» مسائل مختلفی مطرح است؛ از جمله اینکه مراد از «روش علوم انسانی اسلامی» چیست و دارای چه ویژگی هایی است؟ برخی از ویژگی ها و بایسته های روش علوم انسانی اسلامی عبارت اند از: منظومه ای بودن و رعایت اقتضائات منظومه و الگوی اسلامی، ابتنا بر مبانی دینی و اسلامی، دارای چهارچوب نظری، انعطاف پذیری، دارای سطوح مختلف، جامعیت و کمال، تعمیم پذیری و... که مقاله حاضر می کوشد ویژگی های یادشده را بررسی کند.
تبیین و ارزیابى دیدگاه زگزبسکى درباره بُعد هنجارى در قلمرو شناختفصل نامه اى علمى پژوهشى در زمینه علوم فلسفى تابستان 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه زگزبسکى به بعد هنجارى شناخت، نگاهى نو محسوب مى شود که بر اساس رویکرد اخلاق فضیلت مدار، در پى شکل بندى جدیدى از عقلانیت در این حوزه است. به نظر او مهم ترین مؤلفه هر فضیلت، انگیزه و توفیق مندى آن است. زگزبسکى بر اساس اصابه همیشگى باور، میان معرفت و باور موجه تفاوت مى گذارد؛ ازاین روى، معرفت را به عمل و انگیزه فضیلت مندانه شناسایى مى کند تا صدق دایمى معرفت را لحاظ کند و از سوى دیگر چون چنین شرطى در توجیه نیست و قبول باور موجه بر اساس معقول بودن است، مى کوشد قبول باور از سوى دارنده حکمت عملى در شرایط باورنده را، معیار توجیه قرار دهد. در ادامه، نوشته پیش روى تلاش مى کند این نگاه را ارزیابى کند.
بررسی انتقادات احسائی به برهان تضایف ملاصدرا در اثبات اتحاد عالم و معلوم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
اتحاد عالم و معلوم از مبانی مهم حکمت متعالیه است که ملاصدرا با الهام از فلاسفه نوافلاطونی آن را تبیین و اثبات کرده است. این اتحاد به دو مقام کثرت در وحدت و وحدت در کثرت تقسیم می شود و برهان تضایف یکی از مهم ترین استدلال های اثبات آن در مقام کثرت در وحدت است. این برهان سه نکته اساسی دارد: وجود ادراکی موجود مجرد، معلوم بالذات نبودن موجودات مادی و اضافه عالم و معلوم. انتقادات احسائی نیز متوجه این هاست. ازنظر احسائی به دلیل فعلی بودن معنای ادراک، قدیم و نامخلوق شدن مادیات درصورت معلوم نبودن آن ها و لازمه مبدأ اشتقاق بودن اضافه عالم و معلوم، برهان ملاصدرا با انتقادات اساسی مواجه است؛ باوجوداین، به دلیل اتحاد عالم و معلوم در مقام کثرت در وحدت یا مقام ذات بودن این برهان، معلوم بالعرض بودن مادیات و معلوم بالذات بودن صورت های علمی آن ها و عدم لزوم میان مبدأ اشتقاق و نسبت اضافه، انتقادات احسائی مشکلات اساسی دارند.
برهان معرفت نفس از فارابی تا صدرای شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
مسئله معرفت نفس و ملازمه آن با معرفت خداوند، از ابتدای شکل گیری اسلام و اندیشه اسلامی، به تأثر از روایات صحیحه معصومان در میان مسلمانان مطرح شد. در این میان، فیلسوفان مسلمان تحت تأثیر آموزه های اسلام، در تبیین این مسئله بسیار کوشیدند و آن را به عنوان یکی از مسائل حکمت اسلامی مطرح کردند. حکمای مسلمان، این مسئله را از دو منظرِ معرفت حضوری نفس و شناخت حصولی آن محل بحث و کنکاش قرار دادند. در حوزه علم حصولی، آنها کوشیدند برهانی بر ملازمه بین معرفت نفس و معرفت رب عرضه کنند. در این مقاله روند شکل گیری این برهان، که ما آن را «برهان معرفت نفس» می نامیم، از زمان فارابی تا صدرا بررسی می شود. هرچند مشائیان از این برهان نهایتاً اثبات عالَم مفارقات یا محرک غیرمتحرک را نتیجه گرفتند، اما سهروردی نخستین کسی است که صراحتاً توان اثباتی این برهان را اثبات واجب الوجود دانست و بعدها صدرا چهار تقریر از این برهان عرضه کرد.
جبر و تفویض در آثار مرحوم میرزا مهدی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارنده پس از اشاره ای مختصر به دیدگاه جبریه و مفوّضه و برخی از فلاسفه که به جبر و تفویض گرویده اند، به دیدگاه آیت الله میرزا مهدی اصفهانی در مورد جبر و تفویض می پردازد. ابتدا دیدگاه کلی او در مورد این مطلب و راه حل آن یعنی امر بین الامرین را بر اساس آثار اصفهانی تبیین می کند. سپس چهار شبهه را بررسی می کند که سبب گرایش اندیشمندان بشری به جبر یا تفویض شده است و آن شبهات را بر اساس آثار میرزای اصفهانی پاسخ می دهد. این شبهات حول چهار محور است: علم الهی، وجود دانستن خدای تعالی، ذاتی دانستن علم و قدرت و عقل برای افراد، ترجیح بلا مرجّح.
بررسی روایات «جانشینی حضرت رسول» و بازتبیین انحصار آن در عدد دوازده(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نام و نسب سفیانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
رابطه عقل و وحى از منظر ابن رشد و صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
رابطه میان فلسفه و شریعت، مسئله عقل و وحى، و سازگارى و ناسازگارى این دو با هم، یکى از مشهورترین و عمیق ترین مباحث در حوزه الهیات است. این مسئله، همواره ذهن اندیشمندان دینى را به خود معطوف داشته و سبب پیدایش دیدگاه هاى متفاوت شده است. اکثر قریب به اتفاق فلاسفه اسلامى از جمله صدرالمتألهین و ابن رشد، ضمن اعتقاد به ارزش و اعتبار عقل و وحى، اثبات هماهنگى حکمت و شریعت را وجهه همت خود قرار داده اند. آن دو، تأویل را راهکار اساسى رفع تعارض ظاهرى میان عقل و شرع دانسته و در معنا و متعلق و گستره تأویل و روش هاى معرفتى با هم اختلاف نظر پیدا کرده اند.
این مقاله، با روش توصیفى تحلیلى، بر آن است که با استفاده از آیات و روایات و آراى اندیشمندان اسلامى رابطه عقل و وحى را تبیین نموده و میزان توانایى عقل در کاشفیت از معارف دینى و موارد تطبیق حکمت و شریعت را از نظر ابن رشد و صدرالمتألهین را مقایسه نماید.
پژوهشى در معناى شیطان در قرآن کریم براساس فرهنگ عرب عصر نزول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراجعه به فرهنگ عربى براى تفسیر قرآن امرى لازم است و عدم مراجعه به آن سبب مى شود مفسر از درک و دریافت معناى دقیق و صحیح واژه ها و آیات قرآن بازماند. مقاله حاضر سعى دارد با رویکرد تحلیلى تاریخى، معناى واژه «شیطان» را در سیاق آیات متعدد قرآن با مراجعه به فرهنگ عرب عصر نزول بررسى نماید. حسى ترین معنا براى ماده شیطان در فرهنگ عربى طناب بلندى بوده است که با آن از چاه هاى عمیق آب مى کشیدند، سپس به معناى هر موجود سرکش ویرانگر و ضرررسانى، از انسان، جن یا سایر حیوانات تعمیم یافته است. معانى اى که از رهگذر این بررسى براى واژه شیطان در قرآن شناسایى شد عبارتند از: ابلیس و سپاهیانش، جنیان سرکش آزازرسان، انسان هاى وسوسه گر، شایعه پراکنان، سران منافقان، مارهاى زشت منظر و وحشتناک، و میکروب.
تحلیل و بررسی مولفه های روانشناسی مثبت در داستان های مثنوی معنوی و کاربرد آن در تربیت دوره نوجوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
روان شناسی مثبت نگرنه تنها برای بهبود و ایجاد توانمندی های افراد، بلکه به منظور پرورش تاب آوری، بهبود کیفیت زندگی و ایجاد سپری در برابر عود نشانه ها، ایجاد گردید. افزایش توانمندی ها و صفات مثبت بایست مؤلفه های اصلی هر روند درمانی باشد؛ چرا که این مداخلات نشانه های بیماری را کاهش داده، از عود آنها جلوگیری می کنند و باعث اصلاح کیفیت زندگی می شوند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی مؤلفه های روان شناسی مثبت در داستان های مثنوی معنویو کاربرد آن در تربیت دورة نوجوانی صورت گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مؤلفه های روان شناسی مثبت، از جمله امید، خوش بینی، شادی، رضایت، فضایل اخلاقی، بخشش، انعطاف پذیری، شکرگزاری و تشکر، مراقبه و معناجویی در داستان های مثنوی معنویسبب شکوفایی و توسعه توانمندی های درونی و کسب فضیلت های اخلاقی می شود. این مؤلفه ها نوجوانان را قادر می سازد تا با ناملایمات، بحران ها و سایر رویدادهای نامطلوب زندگی کنار بیایند، به سلامت جسمی و روانی دست یابند و به بهبود روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی نایل گردند.
معنا شناسی اسماء و صفات الهی در اندیشه ی علوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله اسماء و صفات الهی در رابطه انسان با خدا در جنبه های چون عقاید و راز و نیاز با معبود هستی اهمیت شایانی دارد. بعد معنا شناسی این مسأله هم اکنون در فلسفه دین بسیار مورد توجه قرار گرفته است. این جنبه از اسماء و صفات به این پرسش پاسخ می دهد که چگونه می توان درباره صفات خداوند سخن گفت و این صفات چه نسبتی با صفات انسان دارند؟ قرآن کریم واحادیث اهل بیت(ع)مضامین بلندپایه و ره گشایی در حل چالش های فر اروی این بحث دارند. نوشتار پیش رو به روش تحلیل گزاره ای رهیافت قرآن و حضرت علی(ع) را درباره مسأله اسماء و صفات الهی می کاود. در نگاه قرآن و احادیثِ حضرت علی (ع) این بحث معطوف به دو حد نفی تعطیل و نفی تشبیه است؛ در بعد نفی تعطیل به وسیله خلقت به وجود آفریدگار رهنمون می شویم و پروردگار به روش قلبی–فطری خویش را به انسان معرفی و از طریق افعال و سلب کاستی ها خود را توصیف می کند. در بعد نفی تشبیه به دلیل تباین آفریدگار و آفریدگان و به تصور در نیامدن پروردگار هرگونه توصیف از طرف آفریدگان پذیرفته نیست چرا که لوازم باطلی از قبیل احاطه بر خداوند، جزءداشتن، به شمارش آوردن، محدود کردن، شباهت و به تصور درآمدن حق تعالی را به دنبال خواهد داشت.
واکاوی عوامل معنوی بارش باران از نگاه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از منظر قرآن، آنچه بشر انجام می دهد (سیّئات و حسنات)، بر حوادث طبیعی و سرنوشت دنیایی او تأثیر دارد. یکی از این عوامل طبیعی، بارش باران است. از دیدگاه علوم تجربی، برای بارش باران باید شرایط آب و هوایی مهیّا باشد تا باران ببارد، امّا قرآنعوامل معنوی را نیز در به وجود آمدن باران سهیم می داند و این عوامل را به نوعی محرّک عوامل طبیعی محسوب می کند. این جستار درصدد است با توجّه به اهمیّت موضوع، با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی به بررسی نزول باران از دیدگاه قرآنپردازد و به این پرسش پاسخ گوید که از دیدگاه قرآن، چه عوامل معنوی می تواند موجب بارش باران گردد؟ به همین منظور، پس از بررسی واژة «باران» و کارکردهای آن از دیدگاه قرآنو با استفاده از آرای مفسّران، ارتباط بین عوامل معنوی با علل طبیعی نزول باران مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت و در پایان، این نتیجه به دست آمد که سه عامل استقامت در راه دین خدا، توبه، استغفار و قطع امید از اسباب ظاهری در بارش باران از عوامل معنوی نزول آن به شمار می آید.
هویت بشری نبی در اندیشه متکلمان امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از اصل توحید، «نبوت» جایگاه ویژه و نقش تعیین کننده ای در نظام فکری و اندیشه دینی دارد. متکلمان مسلمان در مقام تبیین مفهوم نبی، به مؤلفه هایی چون هویت بشری، هویت واسطه ای و هویت اِخباری نبی اشاره کرده اند. متکلمان امامیه، بیش از متکلمان معتزلی و اشعری، به تعریف نبی اهتمام داشته اند و ازاین رو این مؤلفه ها در آثار کلامی امامیه با صراحت بیشتری واکاوی شده است. در این میان، تصریح متکلمان مسلمان در تبیین هویت نبی، به «بشر بودن» او، بیان کننده اهمیت این بُعد از حقیقت نبوت است. سر توجه ایشان به این هویت بشری، ازآن رو است که بشر بودن پیامبران، با بسیاری از مسائل کلامی در حوزه «نبی» و «نبوت»، ملازم و مرتبط است؛ از جمله: «امکان وحی الهی به پیامبران»، «برتری پیامبران بر فرشتگان»، «امکان عصمت پیامبران»، «رویکرد اختیارگرایانه در عصمت پیامبران» و «اسوه و الگو بودن پیامبران».
زمینه های ابداعات فلسفی ملاصدرا در باب نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدرالمتالهین در چهارچوب حکمت متعالیه ابداعات و نوآوری های شگرفی را عرضه کرد که مبتنی بر تحول در ساختار و مبانی فلسفی وی است. از جمله این نوآوری ها را می توان در مباحث مربوط به نفس یافت. با تامل در بیانات صدرالمتالهین در این مباحث می توان دریافت که ابدعات و نوآوری های وی مبتنی بر مبانی مهم فلسفی او از جمله «حرکت جوهری» و «تشکیک وجود» است که در راس همه آنها مبنای مهم «اصالت وجود» قرار دارد. لذا اصالت وجود را می توان مبنایی دانست که ملاصدرا بر اساس آن چهارچوب فلسفی جدیدی را ارائه نمود. البته با توجه به این که هر نظریه ای یک ساختار مرتبط با گذشته و آینده دارد و هیچگاه در خلأ شکل نمی گیرد، ریشه ها و زمینه های این ابداعات را می توان در آثار گذشتگان پیگیری نمود. با توجه به اهمیت این مساله ، این مقاله در صدد است تا زمینه ابداعات صدرا را در آراء حکمای پیشین و در آراء و مبانی اشراقی شیخ شهاب الدین سهروردی تحلیل و بررسی نماید.
تبیینی از دیدگاه ابن سینا و سهروردی در باب تمایز وجود و ماهیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال شانزدهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۴۶
1 - 20
حوزه های تخصصی:
ابن سینا، نظام فلسفی خویش را بر اصل تمایز وجود و ماهیت مبتنی ساخته است، اما، برخی دیگر از فلاسفه و متفکرین در جهان اسلام شدیدا این سخن ابن سینا را مورد انتقاد قرار داده اند. از گذشته عقیده بسیاری از صاحب نظران بر این بوده، و هنوز هم عقیده بسیاری بر این است، که، گروهی از این منتقدان، از جمله سهروردی و ابن رشد، در فهم منظور ابن سینا از این تمایز دچار اشتباه شده اند. اما آیا واقعا این گونه است؟ پاسخ مقاله در قبال مسأله ی بدفهمی این است که ابن رشد به این اشتباه دچار گشته ولی سهروردی خیر. زیرا ابن رشد، گمان می کند ابن سینا، در شرح فلسفه ی ارسطو دچار خطا شده است. در حالی که موضع شیخ اشراق چنین نیست. تحلیل «اعتبارات عقلیه» ی سهروردی نشان می دهد که وی، با فهم تمایز میان ارسطو و ابن سینا در مبنا و ریشه، و بر اساس مبنایی جدید از علیت و ایجاد، یعنی نظریه ی انوار الهیه و اضافه اشراقیه به عنوان بیانی فلسفی از قاعده ی «ایجاد الشیء لا من شیء»، به انتقاد از ابن سینا می پردازد. ابن سینا، خود در مواضعی اشاره می کند که تمایز مورد نظر او تمایزی خارجی نیست. آنچه مورد نظر ابن سیناست، تمایز متافیزیکی است نه خارجی؛ خود سهروردی نیز بر این دیدگاه شیخ کاملا واقف بوده است. در واقع، شیخ اشراق اشکالات خویش را بر تمایز متافیزیکی وجود و ماهیت وارد ساخته، نه تمایز خارجی؛ هر چند، چارچوب اشکال وی بسیار شبیه به اشکالی است که ابن سینا خود بر تمایز خارجی وجود و ماهیت وارد می سازد؛ و به همین دلیل است که گمان بدفهمی در باره سهروردی رفته است.
بازخوانی نظریه صور مرتسمه در علم الهی از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۷
1 - 18
حوزه های تخصصی:
یکی از معضلاتی که فلسفه ابن سینا را به شدت دچار چالش نمود نظریه صور مرتسم در ذات الهی به عنوان متعلقات علم الهی در مرتبه ذات و قبل از ایجاد موجودات بود. غزالی، شیخ اشراق، خواجه طوسی و بسیاری از متفکرین اسلامی، اعم از متکلم و فیلسوف، با بی اعتمادی به این نظریه سراغ راههای دیگری برای تبیین علم الهی رفتند. ملاصدرا ضمن موافقت با دیدگاه کلی این سینا تلاش می نماید تا بتواند مطلب را به گونه ای بیان کند که این لوازم و توالی فاسد مطرح نشود. از این رو می توان مدعی شد که نظریه ملاصدرا در باب کیفیت علم الهی به موجودات در مرتبه ذات و قبل از ایجاد آن ها، همان نظر ابن سیناست ولی با برطرف نمودن نقاط ضعف آن و تقویت و مبرهن نمودن نقاط قوه آن.
ابزارانگاری در علم، راهکاری برای تعارض زدایی میان علم و دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابزارانگاری در علم به دیدگاهی اشاره دارد که نظریه های علمی را چیزی جز ابزاری برای پیش بینی نمی داند. برخی رد پای این دیدگاه را در آثار افلاطون و ارسطو جست وجو کرده اند؛ اما غالباً پیشگامان این نظریه را کشیشانی می دانند که برای دفاع از آموزه های دینی، به اندیشة فرضیه انگاری گزاره های علمی روی آوردند. جرج بارکلی و پی یر دوهم را می توان از مدافعان این دیدگاه به شمار آورد. بیشتر ابزارانگاران جدید تنها در واژه های نظری (ترم های تئوریک) این رویکرد را برمی گزینند و قانون های علمی را ابزاری نمی دانند. ابزارانگاری با بسیاری دیگر از مکاتب علمی فلسفی (مانند پوزیتیویسم، قراردادگرایی، پراگماتیسم و مکتب تحلیل زبانی) پیوند نزدیکی دارد و میان آنها دادوستد هایی برقرار است. برخی با تمسک به این نظریه، تعارض ظاهری میان علم و دین را به این گونه بر طرف می کنند که گزاره های علمی (برخلاف آموزه های دینی) اساساً از واقعیتی حکایت نمی کنند.
ماهیت شناسی آسمان های هفتگانه با تکیه بر مولفه های «خلق» و «امر» درآیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان مسلمان در تبیین مصداق آسمان های هفتگانه قرآن پنج دیدگاه عمده ارائه داده اند؛ اول، سخن گفتن قرآن براساس علم مخاطبان اولیه و مخالف دانستن انگاره هفت آسمان با علم امروزین بشر؛ دوم، غیر تعیینی دانستن عدد هفت و دلالت آن بر کثرت؛ سوم، مادی دانستن هفت آسمان و تطبیق هفت آسمان با پدیده های شناخته شده مادی؛ چهارم، مادی دانستن هفت آسمان و تطبیق آسمان اول با کیهان و ناشناخته دانستن شش آسمان دیگر؛ پنجم، مادی دانستن آسمان اول و معنوی و مجرّد دانستن شش آسمان یا شش عالَم دیگر. مقاله حاضر ضمن نقد سه دیدگاه نخست، دیدگاه چهارم را با تکیه بر دو مفهوم «خلق» و «امر» در قرآن، تبیین و تقویت نموده، دیدگاه پنجم را با تکیه بر بر بازتعریف پدیده مادی و پدیده معنوی بر اساس قرآن نقد و با اثبات وجود عوالمی با مراتب گوناگونی از تقیّد به زمان و در نتیجه مراتب گوناگون مادّیت، به صورت جدیدی تبیین کرده است. آن گاه با تکیه بر نظریه علامه طباطبائی یعنی مَثَل بودن عالم محسوس برای عوالم غیرمحسوس، از درستی روی کرد سوم از منظر مَثَل بودن مصداق مادی آسمانها برای مصداق اصلی که نامحسوس و فرامادی است، دفاع می کند .
وجودشناسی عرفانی به روایت شیخ احمد سرهندی (مجدد الف ثانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان صوفیانی که به نقد و بازتعریف مبانی و مفاهیم تصوف پرداخته اند، شیخ احمد سرهندی (971- 1034) از جایگاه ویژه ای برخوردار است. او بی آنکه به طعن و رد صوفیان بپردازد، بر این باور بود که ایشان نتوانسته اند مقامات سلوک را تا به انتها سپری کنند و لذا از متوسطان هستند و نه منتهیان. شیخ احمد به مدد علوم کشفی منحصر به فرد خود، که به ادعای وی ورای علوم علما و معارف اولیا بود، تعریف هایی جدید و گاه کاملاً متناقض با مفاهیم نهادینه شده تصوف ارائه داد. گسترش و نفوذ اندیشه های ابن عربی و شاگردانش در میان صوفیان هند و سخنان بدعت آمیز معتقدان به توحید وجودی، سرهندی را بر آن داشت تا به نقد وجودشناسی مکتب ابن عربی بپردازد. او با طرح نظریه وحدت شهود به رد نظریه وحدت وجود ابن عربی پرداخت و مفاهیم وجودشناختی او را تعریفی دوباره نمود. این مقاله به شرح آرای وجودشناختی سرهندی نظیر توحید شهودی، رابطه حق و خلق، و وجود و عدم می پردازد.
نقدی بر انگاره دلالت ادله اثبات حرکت جوهری بر حرکت دائمی در تمام جواهر جسمانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا با اثبات حرکت جوهری در صدد اثبات سیلان و حرکت در ذات و جوهر تمام جواهر جسمانی برآمده است. وی بسیاری از مطالب فلسفی خود را بر مبنای این حرکت دائمی و پیوسته در جواهر جهان بنا می کند. اما به نظر می رسد که ادلة حرکت جوهری بر دو قسم اند: دستة اول ادله ای هستند که وجود حرکت در تمام جواهر جسمانی را اثبات می کنند. در این مقال، به این ادله اشاره می شود و این ادله مورد نقد قرار می گیرند. دسته دوم ادله ای هستند که تنها اثبات می کنند که جوهر اشیاء ضمن حرکات عرضی با تبدلات نوعی تغییر می کنند. در این مقاله، برخی از این ادله نقد شده و برخی دیگر پذیرفته شده است و نتیجه گیری شده که حرکت جوهری تنها زمانی رخ می دهد که به دلیل عاملی خارجی تبدلی در نوع اشیاء به وجود می آید. لذا حرکت جوهری در تمام جواهر جسمانی به صورت پیوسته و دائم وجود ندارد. و نیز ضمن مباحث این مقاله واضح شده است که این نوع تبدلات نوعی اثبات کننده حرکت جدیدی به نام حرکت جوهری نیست، بلکه تنها اثبات کننده تفسیری جدید از حرکات است. پس، مطابق حرکت جوهری، تبدلات نوعی که با کون و فساد توجیه می شد باید با حرکت جوهری توجیه گردد.