فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۸۱ تا ۲٬۹۰۰ مورد از کل ۱۷٬۸۸۲ مورد.
تفسیر تطبیقی دابة الارض در آیه 82 نمل و ارتباط آن با رجعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیات متعددی از قرآن کریم بر اصل رجعت دلالت می کند. یکی از آیاتی که در آن به خروج «دابة الارض» اشاره شده است، آیه 82 نمل است. واژه «دابة» از نظر معنا، جنبنده ای است که قابل اطلاق بر انسان و غیر انسان است. درباره چیستی «جنبنده زمینى» و چگونگی برنامه و رسالت او، قرآن به صورت اجمال چنین مى فرماید که: موجود متحرک و جنبنده ای است که خدا او را در آستانه رستاخیز، از زمین ظاهر مى سازد. او با مردم سخن مى گوید و سخنش این است که مردم به آیات خدا ایمان نمى آورند. با توجه به سیاق آیه و آنچه از روایات استفاده می شود، خروج «دابّة الأرض»، از جمله رویدادهایی است که به عنوان نشانه های قیامت، از آن یاد شده است و به یقین این رویداد، پیش از برپایی قیامت خواهد بود. این امر جز رجعت نمی تواند چیز دیگری باشد. روایات فراوانی نیز بر این مطلب دلالت می کند.
بررسی و تبیین روش شناسی مکتب کلامی ماتریدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث اساسی و مهم در حوزة مباحث اعتقادی و بحث های کلامی، چگونگی بیان و استدلال بر این گونه مسائل است و اینکه روش شناسی مباحث کلامی چگونه باید باشد. در مجموع میتوان گفت که روش بررسی یا عقلی است یا نقلی یا هر دو. در روش شناسی عقلی تأکید بر استدلال های عقلی است یا روش عقلی با بهره گیری از متون دینی است. روش نقلی میتواند با تکیه بر ظواهر و بیتوجهی کامل به استدلال های عقلی و منطقی و برهانی باشد و نیز میتواند راه میانه ای بین توجه به نقل و بها دادن به عقل باشد.
هر مکتب کلامی یک شیوه و روش استدلالی را برمی گزیند؛ در این بین روش و شیوة بررسی مسائل اعتقادی در دیدگاه مکتب کلامی امامیه، معتزله و اشاعره، با تحقیقات نسبتاً وافی در خصوص آنها و انتشار آثار، روشن و آشکار است، اما روش کلامی مکتب ماتریدیه کمتر به بحث گذاشته شده و در هاله ای از ابهام است.
در این مقاله با روش کتابخانه ای و شیوة توصیفی و تحلیلی به بررسی
روش شناسی مکتب کلامی ماتریدیه و بازشناسی زوایای مهم این مسئله پرداخته شده و پرسش ها و ابهامات متعددی در این خصوص پاسخ داده شده است و آشکار شده که روش ماتریدیه، حد میانه ای بین عقل و نقل است .
پیدایش فرقه گرایی در سازمان های دینی
منبع:
معرفت ۱۳۸۴ شماره ۹۱
حوزه های تخصصی:
فرجام تاریخ و انسان واپسین
منبع:
موعود ۱۳۸۱ شماره ۳۶
حوزه های تخصصی:
تحقق اهداف انبیا در حکومت مهدوی با تاکید بر روایات فریقین
منبع:
مطالعات مهدوی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
97-114
حوزه های تخصصی:
پروردگار متعال با ارسال رسولان و بعثت پیامبران، اهداف بلندی را برای سعادت و کمال انسان ها ترسیم کرده که این اهداف و آرمان ها در آیات و روایات بیان شده اند. از آن جا که ائمه معصوم وارثان انبیای الاهی و جانشینان پیامبر خاتم6 هستند؛ همان اهداف و رسالت را بر دوش داشته و دنبال کرده اند؛ لکن تمامی این آرمان ها و اهداف در زمان ظهور حضرت مهدی4 و در سایه حکومت پر برکتش تحقق خواهد یافت. در این پژوهه به بررسی برخی از این اهداف مهم، مانند تشکیل حکومت الاهی، عدالت گستری، امنیت فراگیر، رفاه اقتصادی، ارتقای اخلاقی و فضایل نیکو پرداخته و سعی شده است با روایایت فریقین در باب مهدویت تطبیق داده شود. شایان ذکر است این نوشتار با بهره گیری از متون و نصوص دینی، استنادات نقلی و به روش توصیفی – تحلیلی به بررسی مسئله پرداخته و هدف آن، این است که ظرفیت سنجی نظام اسلامی را با حکومت مهدوی ترسیم کند و نیز با نگرشی مهندسی رو به آینده به سوی نظام مبارک مهدوی، این نظام را مورد توجه همگان قرار دهد.
عقل و کشف ملاکات احکام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مطرح در حوزه دین پژوهی که از دیرباز اذهان اهل تحقیق را به خود مشغول کرده، میزان ارتباط عقل و ملاکات احکام است. در نوشتار حاضر با طرح دیدگاه های اندیشمندان اسلامی و با استمداد جستن از احادیث در فضای اصلی بحث، به این نتیجه رهنمون می گردیم که یکی از ریشه های اصلی این مبحث، ارایه پاسخ صحیح به این پرسش است که آیا ملاک و مصلحت حکم شریعت، در خود حکم نهفته است یا در متعلق حکم؟ تامل در برخی آیات و احادیث، وجود ملاک و مصلحت عقلی در متعلق حکم شریعت را نشان می دهد و وجود آن در خود حکم را نفی می کند، بر این اساس، در پاره ای موارد می توان عقلانیت مبنا و حکم شریعت را احراز نمود و با شناسایی مقتضِی حکم شریعت و منتفی داستن موانع، ملاک احکام را کشف کرد. البته کارکرد کشف ملاکات عقلی احکام و بحث از ضرورت آن فقط عبور از نصوص شرعی و ایجاد تشابه بین منصوصات و غیر منصوصات و برانگیختن حساسیت دیرینه اندیشمندان شیعی نیست، بلکه هدف اصلی، ایجاد بستری برای توجه بیشتر به این ضرورت است که در جای خود می تواند موجبات بالندگی علمی را فراهم سازد
کمیت و کیفیت گزاره های شرطی متصله در منطق ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا برای اولین بار در تاریخ منطق کمیت و کیفیت گزاره های شرطی را به تفصیل بحث نموده است و در قالب زبان طبیعی به تبیین چگونگی اعتبار کلیت جزئیت و نیز تعیین جایگاه ایجاب و سلب در گزاره های شرطی پرداخته است هر چند وی در این تحلیلها به نکات و دقایق متعددی دست یافته است اما منطق معمول و موجه شرطی ها را در هم آمیخته که به دلیل برخی مواضع متضاد در آن سیستم صوری معینی درباره شرطی از آن قابل استخراج نیست وی پایه گذار بحث قیاس اقترانی شرطی به شمار می آید و به نظر می رسد در صدد بوده است تا با مقایسه گزاره های شرطی با گزاره های حملی و وجوه شباهت آنها منطق شرطی را بر اساس منطق حملی استوار نماید
تحلیل مفهوم حدس و کارآیی آن از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا در تمامی آثار منطقی خود ضمن توجه به قوه حدس، از حدسیات به عنوان مبادی و منشأ اعتبار همه علوم و دانش ها سخن می گوید. این در حالی است که کسانی مانند نصیرالدین طوسی، حدسیات را جز برای دارنده آن معتبر نمی داند و به همین دلیل آن را از مبادی علوم به شمار نیاورده اند. از این رو، بررسی و تحلیل تلقی ابن سینا از حدس و کارآیی آن اهمیت دارد. شیخ الرئیس، در آثار مختلف خود، حدس را به نوعی انتقال سریع از مبادی به مطلوب که در این انتقال سیر معمول منطقی استنتاج، طی نمی شود، تعریف می نماید و برای تبیین این معنا به مقایسه میان حدس با فکر و تعلیم و تجربه می پردازد. وی برخلاف بسیاری از منطق دانان، دامنه شمول حدس را منحصر به قلمرو محسوسات نمی داند و با گسترش و تعمیم کارآیی آن به امور فرا حسی، سبب شده است تا حدس منطقی جای خود را به حدس عرفانی بدهد. بر اساس تحلیل و تبیین نظرات شیخ الرئیس در کارآیی حدس و ارزش و اعتبار معرفت شناختی حدسیات اگر حدس به عنوان گونه ای از علم حصولی ملاحظه گردد، هرگز نمی توان وجود آن را به عنوان مبدئی مستقل در کنار سایر مبادی معرفتی پذیرفت. در مقابل اگر حدسیات به نوعی شهود و علم حضوری بازگشت نماید، چنان چه نظر متأخر ابن سینا این تفسیر را تقویت می کند، می توان آن را در زمره بدیهیات اولیه و منشاء اعتبار سایر معرفت ها به شمار آورد، همان گونه که مبدأ و علت وجودی آن ها نیز هست.
ساحتها و اسرار نبوت و ولایت از منظر امام خمینی
حوزه های تخصصی:
این مقاله با یک پیشگفتار پیرامون شخصیت امام خمینی(س) و ابعاد وجودی و نقش ایشان در احیای اندیشه دینی آغاز میگردد و هدفش پرداختن به یکی از ابعاد عرفانی اندیشه امام است.
نگارنده در این مقاله مباحثی را پیرامون نبوت و ولایت که از محوریترین مباحث عرفانی است مطرح کرده و کوشیده است در هر مسأله نظر امام خمینی(س) را بیان کند. در این خصوص به آثاری همچون مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه ، تعلیقه علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، چهل حدیث، باده عشق، صحیفه نور، فرهنگ دیوان امام خمینی(س) مراجعه شده است گرچه اندیشه امام محور مقاله است اما به تناسب به آثار دیگر محققان و عارفان نیز استناد شده است. محورهایی که در این مقاله مورد کندوکاو قرار گرفتهاند، عبارتند از:
1ـ معنای نبوت و ولایت؛ 2ـ ضرورت نبوت؛ 3ـ رابطه نبوت و ولایت؛ 4ـ ساحتهای نبوت و ولایت؛ 5ـ اسرار نبوت و ولایت.
در بخش نخست به این نکته اشاره شده است که لباس الفاظ بر قامت بلند حقایق عرفانی کوتاه و نازیباست و اینکه تمام این حقایق بلند را نمیتوان در پوشش عبارات جای داد اعتراف به این حیقت، ما را از پرداختن به واژگانی که در توضیح مفاهیم تا حدی تأثیر دارند، بینیاز نمیسازد.
از این رو امام خمینی(س) راجع به واژه نبوت و ولایت نقدی بر سخن عبدالرزاق کاشانی پیرامون معنای نبوت کرده است.
بخش دوم ابتدا به طرح ضرورت نبوت و ولایت از دیدگاههای کلامی و فقهی پرداخته سپس دیدگاه امام خمینی(س) در تبیین ضرورت نبوت و ولایت با توجه به ساحتهای آن مطرح شده است.
در سومین بخش نخست به تصوری نادرست که احیاناً برای برخی به میان آمده که ولایت را از نبوت برتر پنداشتهاند، توجه شده است و توضیح اینکه سخن عارفان در مورد ولایت هرگز به معنای برتر دانستن ولی نسبت به نبیِ ولی نیست.
در این مورد سخن امام خمینی(س) در مورد رابطه نبوت و ولایت مطرح شده و نظر ایشان در این خصوص بیان شده است که همه ولایتها و امامتها تجلی نبوت و ولایت جمعی احدی احمدیاند. همچنین به رابطه ولایت خاتمِ نبوت با ولایت خاتمِ ولایت اشاره شده است.
بخش چهارم مقدمتاً به حقیقت تشکیک در نظام هستی اشاره دارد و یادآوری اینکه تشکیک در حوزه عرفانی نیز در ساحتی برتر مطرح است (تشکیک ذات مظاهر در برابر تشکیک فلسفی که ذات مراتب است).
در این مورد به سخنان امام خمینی(س) در خصوص ساحتها و مراتب ولایت استناد شده است.
آخرین بخش مقاله به اسرار نبوت وولایت پرداخته و دراین مورد به سخنان امام درخصوص اسرار نبوت استناد شده است. بویژه امام با نقل حدیثی گرانسنگ که حضرت رضا(ع) از حضرت امیر(ع) نقل کرده گفتار خود را متبرک ساخته است.
در مورد دیگر امام به رازگشایی از سخن حضرت امیر(ع) پرداخته است که فرمود: «من با پیامبران در باطن بودهام و با پیامبر(ص) در ظاهر هستم».
سرانجام به این سخن امام اشاره شده که مقام خلافت ظاهری پس از پیامبر منصبی الهی است و این خلافت نیز از شئون نبوت و رسالت میباشد و از آنجا که برخلق پنهان است، اظهارش برای پیامبر(ص) از واجبات است.
گامی دیگر به سوی فلسفه اسلامی
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۴ شماره ۳۴
حوزه های تخصصی:
باردیگر در پرتو بحث از امکان دینیشدن علوم بویژه علومانسانی، اسلامی نامیدن برخی دانشها از قبیل فلسفه و عرفان متعارف در جهان اسلام، مورد بحث، تحلیل و نقد قرار گرفتهاست . به نظر میرسد چگونگی رویکرد این علوم به منابع وحیانی دین، نقش مهمی در صحت اسلامی نامیدن آنها دارد.
آنچه در این مقال میخوانید، ادامه بحث مقالهای است که در شماره پیش با عنوان «گامی به سوی فلسفه اسلامی» آوردهشد. نگارنده میکوشد تا در این مقاله، پیشنهادی روشن از معنای اسلامی بودن فلسفه در اختیار خواننده قرار دهد.
تبیین فلسفی معجزه و کرامت از دیدگاه سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی تاریخ بشر، پیامبران ضمن دعوی رسالت از ناحیه خداوند، معجزه و کرامت را دلیل بر تایید صدق گفتار و رسالت خود می دانستند. موضوع کیفیت معجزه و کرامت، تبیین عقلی و فلسفی و تفاوت آن با اموری همانند سحر، مورد توجه فلاسفه بزرگ اسلامی همانند ابن سینا، ملاصدرا و سهروردی بوده است. سهروردی - شیخ اشراق - در اکثر آثار خود ضمن بیان و تبیین قوای انسان تلاش کرده علاوه بر بیان کیفیت وحی و الهام، موضوع کرامت و اعجاز را نیز بررسی نماید. مفروض مقاله حاضر آن است که به عقیده سهروردی چون قوای انسانی پیامبر نسبت به دیگر مردم از طهارت و تزکیه برخوردار است، نفس نبی می تواند علاوه بر تاثیر در بدن خود بر سایر موجودات طبیعت تاثیر نماید. به عبارتی در اندیشه سهروردی کرامت و معجزه تاثیر نفس نبی بر مواد و هیولی عالم جسمانی است. بنابراین در این مقاله برآنیم تا این فرضیه را که معجزه تاثیر خارجی و واقعی نفس بر مواد عالم است در حالی که سحر تاثیر نفس بر خیال و تخیل مردم است را اثبات نماییم.
در این پژوهش تلاش شده است بر اساس روش اسنادی و تحلیلی به این پرسش بنیادین که کیفیت تبیین معجزه و کرامت و تفاوت آن با سحر از دیدگاه سهروردی چیست، پاسخ داده شود.
نسبت سنجی معرفت فطری با سایر ادراکات در نظام معرفت شناسی صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظام معرفت شناسی صدرا ارتباط معرفت فطری با سایر ادراکات انسان از اهمیت ویژه ای برخوردار است به طوری که وی از آن به عنوان سرمایه آغازین و "رأس العلم" یاد کرده است. صدرالمتألهین معرفت فطری را در قلمرو علم حصولی و حضوری با دو معنای نزدیک به هم به کار برده است. در این نظام، علم از سنخ وجود است و احکام وجود بر آن ساری و جاری است. لذا هر معرفتی که از مرتبه وجودی متقدمی برخوردار باشد تقدم وجودی و معرفتی نسبت به سایر ادراکات انسان دارد. معرفت های غیر فطری، به لحاظ معرفت شناختی و وجود شناختی وابستگی حقیقی و عینی با معرفت های فطری دارند. از طرفی بنا بر اتحاد عاقل و معقول، نفس در حرکت جوهری خویش با مدرکات خود اتحاد یافته و استکمال می یابد. بنابراین بر اساس اصول حکمت صدرایی و با بکارگیری روش توصیفی تحلیلی، می توان یافته های پژوهش را در این دانست که نسبت معرفت فطری در هر دو حوزه علم حضوری و حصولی با سایر ادراکات انسان در حرکت اشتدادی نفس تفسیر شده و نسبت آنها به تفاوت مراتب نفس باز می گردد.
هواشناسی غدیر: «آیا در غدیر هوا گرم بود؟»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره حضرت محمد(ص)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی وحی و نبوت و امامت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر روایات و عترت
نوشتار حاضر نقد و تحلیل شبهه ای دربارة غدیر است که اخیراً در فضای مجازی، در قالب مقاله، پرسش و نظر، با عنوان «آیا در غدیر هوا گرم بود؟» انتشار یافته است. در این شبهه با بیان اینکه واقعة غدیر مصادف با اسفندماه بوده و گرمای هوا در این فصل، بعید و بلکه غیرممکن است، ادعا شده استدلال شیعه بر انتصاب علی به عنوان جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله بی اساس است. در پاسخ به این پرسش، با بررسی اقلیمی و تاریخی غدیر و با روش تحلیلی- کتابخانه ای، اثبات می شود که ادلة امامت بلافصل علی منحصر به حدیث غدیر نیست؛ دلالت کلمة «مولا» در حدیث بر ولایت منصوص علی، متوقف بر گرمای هوا در آن روز نیست؛ گرمای هوا، در زمستان در آن منطقة جغرافیایی بُعد علمی، عقلی و یا عادی ندارد؛ روز واقعة غدیر به استناد روایات اهل سنت هوا به شدت گرم بوده است و انکار گرمی هوا، برابر با تکذیب صحت صحاح و بی تأثیر در مسئلة غدیر می باشد.