فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۶۱ تا ۲٬۳۸۰ مورد از کل ۱۷٬۸۸۲ مورد.
فهم و اثبات بساطت حق تعالی در پرتو قیومیت الهی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهتمام صدرالمتألهین به صفت قیوم پروردگار در مجموع صفات الهی، مسئله ای غیر قابل انکار است. آن سان که وی جمیع معارف ربوبی و مسائل معتبر در علم توحید را منشعب از آن می داند که به همراه اسم حیّ به عنوان اسم اعظم حق تعالی در برخی از روایات بیان شده است. نوشتار حاضر در صدد تبیین بساطت حقیقی پروردگار بر مبنای قیومیت الهی است. ملاصدرا به کرّات، با ترسیم جایگاه صفت قیوم به عنوان مبدأ صفات اضافی، آن را واسطه اتصاف ذات به صفات فعلیِ متأخر از ذات می داند که در نتیجه خللی در بساطت ذات الهی وارد نمی شود. بر اساس مبانی صدرایی، فهم و اثبات مقدمات قاعده بسیط الحقیقه نیز بر پایه قیومیت امکان پذیر است؛ به گونه ای که اثبات بساطت ذات الهی و فهم نحوه کل الاشیاء بودن آن، در پرتو این اسم صورت می پذیرد.
تحول «حمل» در فلسفه اصالت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث منطقی که با پذیرش اصالت وجود دستخوش تحول جدی می شود مسئله «حمل» یا «هوهویت» است. ملاصدرا در این مسئله با بهره گیری از اصالت وجود و فروع برآمده از آن، نظریه جمهور حکما را اصلاح و متناسب با مبانی وجودی خود بازسازی کرده است. در فلسفه ملاصدرا بر خلاف دیدگاه جمهور حکما، حقیقت هر حملی نوعی اتحاد در وجود است، همچنین علاوه بر وحدت و کثرت، رکن سومی در تحقق حمل دخالت دارد و آن رجوع وحدت به کثرت است. ملاصدرا در آثار خود حمل اولی را به سطحی بالا ارتقا داده که مختص به فلسفه او است و تنها بر مبنای اصالت و تشکیک وجود می تواند به کار گرفته شود؛ در این سطح، حمل اولی، اتحاد در وجود اجمالی و حمل شایع، اتحاد در وجود تفصیلی است. همچنین او حمل حقیقت و رقیقت را به عنوان قسمی مستقل به اقسام حمل افزوده است.
بررسی و نقد دلالت عقلی معجزات بر صدق ادعای نبوت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶
5 - 24
حوزه های تخصصی:
دیدگاه اندیشمندان دینی در تبیین رابطه معجزات و مدلول آن، یعنی صدق ادعای نبوت به دو رویکرد عقلی و اقناعی قابل تقسیم است. بر اساس رویکرد اقناعی، هیچ رابطه منطقی و ضروری میان معجزات و مدلول آن در عالم واقع وجود ندارد، در حالی که بر اساس رویکرد عقلی این رابطه منطقی و ضروری و کاملاً قابل تبیین است و معجزات از براهین صدق نبوت هستند. با توجه به نقش بسیار مهم معجزات در ایمان دینی، در این مقاله تلاش شده است دلایل دیدگاه دلالت عقلی معجزات از جهت تمامیت و استحکام مورد بررسی و نقد قرار گیرد. دستاورد این پژوهش نشان خواهد داد که تبیین های رایج از دلالت عقلی معجزات، دلالت آشکار آن بر صدق ادعای نبوت را به روشنی نشان نمی دهد.
ساحت معرفت شناختی عقل نزد ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال هفدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۳
43 - 54
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار نگاه ارسطو به عقل را در دو مبحث نظریه شناخت و نفس بررسی می کنیم. در نظریه شناخت گفته خواهد شد که مکانیسم شناخت نزد ارسطو چهار مرحله دارد؛ حس، یادآوری، تجربه و کلی. کلی نزد ارسطو همان شناخت عقلی است که منتزع و برگرفته از سه مرحله پیشین است؛ بر همین اساس است عبارت معروف منقول از ارسطو که "من فقد حسا فقد علما". در مبحث نفس ضمن تبیین معنای نفس نزد ارسطو، عقل به عنوان قوه ای از نفس شناخته می شود که عهده دار تمامی مراحل چهارگانه شناخت است. در پایان درباره عقل منفعل و فاعل به تفصیل بحث خواهد شد و تفسیر مشهور از عقل فعال به عنوان عقل مفارق از انسان نقد خواهد شد.
نقش ابزارهای معرفتی (حس، عقل، قلب) در معرفت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۹
135-156
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با روشی کتابخانه ای - تحلیلی، معلوم شده که حس ابزاری غیر مستقل و مقدمه ساز حکم عقل است. گاهی به دلایلی مانند ندیدن یا نشنیدن، نبود یا تقطیع روایات، نقل به مضمون آن ها و نرسیدن قراین ، مقدمات لازم حکم درست عقل، فراهم نمی شود. عقل در اموری چون مبنا سازی فلسفی و اصول فقهی، پایه های اصلی دین، کشف از حکم شرعی(نه انشای حکم مولوی)، لحاظ همه ابعاد وجهات مسائل، در تولید، تغییر و تکامل معرفت دینی نقش آفرین است. قلب، ابزاری بسیار نیرومند با تهذیب، در مرحله عالی، وحی الهی و در مراتب پایین تر الهامات و اشراقات را در می یابد. هیچ کس توان درک کنه علم حضوری وحی، این سلطان علوم، مکمل عقل و مغایر با سنخ تجربه دینی را، ندارد. قلب ادراکات عقل در قالب مفهومی را به صورت موجودی شخصی و خارجی می یابد و می تواند بسیاری از مجهولات دست نیافتی عقل را، با علم حضوری دریافت کند. معیار درستی یا نادرستی شهودات قلبی، عقل و نظر معصوم است.
سیر تطور کیفیت رجعت از دیدگاه مفسران انفسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی خداشناسی رنه دکارت و علامه طباطبائی
حوزه های تخصصی:
از جمله مباحث فلسفی کلامی که در طول تاریخ مورد بحث و بررسی قرار گرفته، براهین اثبات خدا است. در غرب و شرق، فلاسفه و متکلمان برهان های مختلفی برای اثبات وجود خدا ارائه کرده اند. در این مقاله سعی شده است تا براهین خداشناسی از منظر دو فیلسوف برجسته شرق و غرب، علامه طباطبائی و رنه دکارت؛ به صورت تطبیقی، بررسی شود. رنه دکارت که با آمدن او فلسفه غرب تحول بنیادین یافت، دغدغه اصلی اش شناخت یقینی بود. دکارت برای تضمین چنین شناختی، وجود و عنایت خداوندی را شرط می داند. از این رو در صدد اثبات وجود خدا بر آمده است و برای نیل به این منظور از دو برهان فطری و وجودی بهره جسته است. علامه طباطبائی نیز با براهین متعددی از جمله برهان فطرت و صدّیقین و ... به اثبات خدا پرداخته است و متقن ترین آن براهین را برهان صدّیقین می داند. برهان صدیقین در طول تاریخ فلسفه شرق، تطوّرات تکاملی خود را پشت سر گذاشت تا اینکه در دوره علامه طباطبائی به مرحله کمال نهایی اش رسید. تقریر ایشان از برهان صدیقین ویژه و مبتکرانه است؛ چون بر هیچ مقدمه ای از مقدمات فلسفی تکیه ندارد. به نظر می رسد آنچه دکارت در براهین اثبات خدا گفته است با بحث های علامه طباطبائی نوعی هم زبانی و قرابت دارد که در این مقاله در حد امکان به بیان آن ها پرداخت می شود.
تحلیلی بر حجاب و عفاف از منظر قرآن با تکیه بر مصلحت در نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبائی
حوزه های تخصصی:
حکم شرعی حجاب و عفاف در معنای رعایت پوشش ظاهر و کنترل و پاسداشت درون انسان از گناه و حرام در قرآن مورد تأکید قرار گرفته است. این در حالی است که در جوامع معاصر از عریانی و بی حیایی به پیشرفت و توسعه تعبیر شده و هویت انسانی به هویت بدنی مبدل گردیده است. این امر بسیاری از اندیشمندان و نخبگان را بر آن داشته تا در پی نهادینه کردن فرهنگ حجاب و عفاف روند و راه حل هایی را جهت حل نابسامانی های ناشی از عدم پای بندی به آن ارایه کنند. از جمله نظریاتی که بهره گیری از آن با تکیه بر رویکرد تحلیل محتوا می تواند در تبیین چرایی حجاب و عفاف و راهکارهای مقابله با آن راهگشا باشد، نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبائی است که برپایه استخدام، عدالت و اجتماع تقریر شده و مصلحت فردی و اجتماعی انسان ها را مورد توجه قرار داده است. بر این اساس،قریحه استخدام و عدالت اجتماعی منجر به تأمین مصالح عمومی می شود و امر به پاسداشت حجاب و عفاف را نیز از آنجایی که به تعادل در اجتماع می انجامد، باید از همین مقوله دانست.
اقامه عزا برای امام حسین (ع) از منظر قرآن
حوزه های تخصصی:
عزاداری برای سیدالشهداء (ع) یکی از بزرگ ترین مصادیق بزرگداشت شعائر الهی است. در حقیقت یکی از مهم ترین امتیازات جامعه شیعه، برخورداری از چشمه پر فیض نورانیت و معنویت عاشوراست. این چشمه جوشان از نخستین روزی که موضوع یادکرد مصیبت امام حسین (علیه السلام) و یارانش مطرح شد جریان یافت و تا امروزه همچنان جاری است و پس از این هم ادامه خواهد داشت. اما در طول تاریخ همواره کسانی بوده اند که علی رغم اینکه ادعای اسلام داشته اند، با اقامه عزا بر آن حضرت مخالف بوده و آن را نپذیرفته اند. بر این اساس با توجه به این که قرآن به عنوان کتاب الهی، مورد پذیرش همه مسلمانان است؛ پرسش پژوهش حاضر این است که آیا قرآن برای عزاداری بر آن حضرت دلایلی بیان کرده است؟
این مقاله در صدد است با اتّخاذ روش توصیفی- تحلیلی، به معرفی این آیات بپردازد. با نظری به آیات نورانی قرآن روشن می شود که عزاداری و برپایی مجالس عزا نه تنها با قرآن مخالفت و ناسازگاری ندارد، بلکه موجب تثبیت قلوب، ذکر و موعظه و از مصادیق شعائر الهی، مودّت و محبّت به اهل بیت (علیهم السّلام) می باشد که در قرآن به آن ها سفارش شده است.
رابطه تجربه زیبایی شناختی با تجربه دینی به روایت آلفرد مارتین و شلایرماخر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جیمز آلفرد مارتین، فیلسوف و اندیشمند معاصر دین، با نگاهی به تجربیات دینی و زیبایی شناختی دوره های تاریخی و طرح نظریات مختلف به دنبال نشان دادن ارتباط تجربیات دینی و زیبایی شناختی در قرون مختلف است. این ارتباط در یک ساحت گفتمانی مورد بحث قرار می گیرد. این گفتمان علاوه بر پرداختن به مفهوم چیستی هنر و دین به این مساله می پردازد که تا چه اندازه دین می تواند در تعیین معیارهای زیبایی و هم چنین آفرینش آثار هنری نقش اساسی داشته باشد و هم چنین هنر چه نقش تعیین کننده ای در تجربیات دینی بشری داشته است. این پژوهش همچنین کوشیده تا با نگاهی به سیر تاریخی بحث به تئوری های مطرح شده از جمله اندیشه های فیلسوف آلمانی، شلایرماخر، پرداخته و تعاریف متفاوت او از چیستی دین، تجربه دینی و هنر و گفتمان میان این مفاهیم را بررسی کند. در مقاله، در پاسخ به سوال ذکرشده، این مطلب مورد بحث واقع شده است که به نظر جیمز آلفرد مارتین، این گفتمان در نهایت به هدفی واحد می انجامد که همانا درکی از واقعیت حقیقی و راستین است. زیرا به همان میزانی که تجارب دینی بشری دارای بنیان های عمیق حسی است، تجارب زیبایی شناختی نیز منبعث از ادراک حسی مشارکتی مفهوم زیبایی بین مخاطب و اثر هنری است.
تفسیرهای مسیحی از نشانه های ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بازشناسی تعریف علائم و شرایط ظهور با رویکرد تحلیل روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تمایز فلسفه ابن سینا و ارسطو به روایت کتاب تهافت ابن رشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
درباره هویت وماهیت فلسفه ابن سینا سه مساله مهم را می توان مطرح ساخت :اول اینکه آیا این فلسفه ادامه فلسفه ارسطوست ؟ دوم اینکه اگر چنین است چه نوع ادامه ایی است، شرح است یا بسط ؟ ومساله سوم اینکه اگرچنین نیست، چه تفاوتی با فلسفه ارسطو دارد و با چه معیاری می توان این تفاوت را شناخت؟ مقاله برای پاسخ به این سه سؤال خوانش ابن رشد از فلسفه ابن سینا را به کمک گرفته و صرف نظر از انتقادهای ابن رشد به ابن سینا و پاسخی که می توان به آنها داد، اصل تفاوتها را به روایت ابن رشد که شارح مهم و معتبر ارسطوست بر می شمارد. مقاله، دیدگاه ابن رشد درباره تفاوت فلسفه ابن سینا و ارسطورا از سه جنبه مورد بررسی قرار می دهد: تعابیری که نشان از این تفاوت دارد، اصول کلی و مبنایی و جزئیات فلسفی مورد مناقشه در کتاب تهافت التهافت. بدین صورت، به نظر ابن رشد، فلسفه ابن سینا ادامه فلسفه ارسطو نیست و در بیش از پنجاه موضع مهم با آن متفاوت است.
تفسیر اصالت وجود و اعتباریت ماهیت و کاربرد معرفت شناختی ماهیت از نگاه صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود اینکه اصالت وجود از عمده ترین و بنیادی ترین مسائل فلسفی است که در کانون توجه فکری و فلسفی صدرالمتألهین قرار دارد و بسیاری از مسائل مهم فلسفی بر آن استوار است، متأسفانه عدم تفکیک دقیق مسائل هستی شناسی و معرفت شناسی در متون فلسفه اسلامی و حکمت صدرایی، چنان که در ابهام و پیچیدگی بسیاری از مسائل فلسفی تأثیر گذاشته و بر وضوح مقاصد حکمای ما سایه انداخته، بر اصل این مسئله و پیامدها و نتایج آن نیز تأثیر گذاشته است. در این مقال کوشیده ایم ضمن ارائه پیشینه بحث، با تفکیک دو حیث معرفت شناختی و هستی شناختی و با تکیه بر مبانی و عبارات صدرالمتألهین با روش توصیفی تحلیلی این مسئله را مورد واکاوی قرار دهیم و تفسیر صحیح او از اصالت وجود و اعتباریت ماهیت را از دو جهت هستی شناختی و معرفت شناختی بررسی و کارکرد معرفت شناختی ماهیت را تبیین کنیم.
تأویل شناسی در چشم انداز حکیم عبدالرزاق لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۸
109 - 122
حوزه های تخصصی:
تأویل از کلیدوا ژه های اصلی در مکتب فلسفی اصفهان است و عبدالرزاق لاهیجی نیز یکی از چهره های سرشناس این مکتب به شمار می آید. تأویل برای این حکیم متأله، فراتر از روشی برای مواجهه با متون وحیانی است. تأویل در آثار او، دو معنای اصلی دارد: تأویل عقلی و تأویل شهودی - عقلی. تأویل نخست، تأویل متون وحیانی و تأویل نظری موجودات تا شناخت حضرت حق را شامل می شود. تأویل متون وحیانی برای حل تعارض متن با عقلانیت صریح و قطعی یا برای کشف مراتبی از عمق معنا که در پس معنای ظاهری نهفته است، صورت می پذیرد و این دو رهیافت تأویلی ازنظر لاهیجی دو شیوه متفاوت از تأویل به شمار می آید. تأویل شهودی - عقلی فراروی عملی از ماسوی برای رسیدن به خدا است، در مقابل فراروی نظری از آنها برای شناخت خدا. لاهیجی اولی را سلوک باطن و دومی را سلوک ظاهر می نامد.<br /> مبارزه با ظاهرگرایی دینی را باید رسالت فرهنگی – اجتماعی این حکیم عارف دانست که برخاسته از دیدگاه نظری او درباره تأویل است. با توجه به رواج تصوف منفی در زمانه فیاض، او در نظر دارد ضمن تحلیل و تبیین معنای حقیقی عرفان، از ترویج تصوّف مبتذل جلوگیری کند
سنخ شناسی خودآگاهی در فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال هفدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۵۰
1 - 16
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله طرح و بررسی نظریه ی ملاصدرا در باب خودآگاهی و اقسام آن با تکیه بر سنخ شناسی آگاهی در سنت فلسفه ی اسلامی است. گستره، تأثیر و افق نظریه ی خودآگاهی در جای جای نظام اندیشه صدرایی جریان دارد و فهم خواننده را از خود، خدا و جهان دگرگون می کند. بنابراین بازخوانی و بازشناسی این مسئله اهمیت و ضرورتی روشن دارد به ویژه پیامدهای نظری آن در حوزه های میان رشته ای. خودآگاهی انسان را در فلسفه ی ملاصدرا به تبع اقسام مراتب آگاهی/ادراک شامل آگاهی حسی، خیالی و عقلی به سه نوع حسی، خیالی و عقلی می توان تقسیم کرد. در خودآگاهی حسی، فرد به حوزه ی مادی وجودش، به طور عام و بدنش، به طور خاص آگاهی دارد و از آن با عنوان «بدنم» و «خودم» یاد می کند. فرد زمانی که از بدن مثالی که امری مجرّد با عوارض مادی، در مرتبه ی خیال آگاه می شود، خودآگاهی خیالی دارد. و دست آخر، هنگامی که ذات خود را به صورت مجرّد و بدون ماده ی بدنی یا عوارض مادی آگاه است، خودآگاهی عقلی دارد. البته ملاصدرا معتقد است که آگاهی عقلی انسان کاملاً مجرد نیست بلکه مشوب به خیال است. بنابراین خودآگاهی عقلی وی نیز مشوب به خیال است.
رابطه وطن و طمأنینه در سیر تطور اندیشه صوفیه از صوفیان نخستین تا ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال هفدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۵۱
125 - 147
حوزه های تخصصی:
طمأنینه مقامی است که اهل عرفان، معتقدند قرار دائمی با وصول به آن امکان پذیر است. امّا طمأنینه به عنوان یک مشترک لفظی با متعلّق های متفاوت در قرآن کریم و به تبع آن در کلام صوفیان مطرح شده است. در قرآن، دنیا متعلّق اطمینان قرارگرفته و امکان طمأنینه به دنیا نیز تصدیق شده است. (یونس:7) البته صوفیان می گویند هر نوع آرامش، غیر از «طمأنینه»ای که از طریق رسیدن به «وطن»، یعنی خاستگاه وجودی انسان، ایجاد شود نه دائمی است و نه اصیل. تستری در تفسیر عرفانی خود و ذیل آیه ی «فَإِنْ أَصابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَ بِهِ » (حج:11) معتقد است انسانی که هنوز دارای هواست و به عبارتی به طمأنینه مطلق نرسیده، هر دریافت (مادّی یا معنوی) که باعث احساس «رضایت قلبی» و «نشاط نفس» او بشود، به همان طمأنینه می یابد. (تستری: 1423: 106)امّا با نظر دقیق عرفانی، طمأنینه مخلوط به هوا، یا همان طمأنینه پیش از وصول به وطن، «طمأنینه در غربت» است و مجازاً به آن طمأنینه گفته شده است.آیا وصول به طمأنینه مطلق شدنی ست؟ معنای «وطن» که عارفان، طمأنینه را جز با وصول به آن امکان پذیر نمی دانند چیست؟ اعتقاد به حقیقت عرفانی «طمأنینه» چه تلازماتی در بینش عرفان نظری و علمی عارفان داشته است و آنان بر این اعتقاد چه تلازماتی را بار کرده اند. در این نوشتنار به بررسی پاسخ این سؤالات از متون عرفانی صوفیان نخستین تا عصر ابن عربی پرداخته ایم.
کارکرد نظریه ادراکات اعتباری در اندیشه سیاسی- اجتماعی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
اندیشه سیاسی- اجتماعی علامه طباطبایی با توجه به عمق و وسعتی که دارد می تواند راهگشای بسیاری از مسائل سیاسی دوره کنونی در جوامع مختلف باشد. یکی از مهمترین مبانی تفکر فلسفی علامه طباطبایی که اندیشه سیاسی- اجتماعی ایشان را متاثر ساخته است و به نوعی جهت نگاه علامه را تعیین می کند نظریه ادراکات اعتباری است. در این مقاله با توجه به اهمیت و ضرورت طرح اندیشه سیاسی- اجتماعی علامه و مبانی آن سعی شده است از سویی مبانی و مفروضات معرفتی اندیشه سیاسی علامه طباطبایی و از جمله مهمترین آن یعنی نظریه ادراکات اعتباری و از سوی دیگر به کارکرد این رویکرد در اندیشه سیاسی- اجتماعی یعنی نوع نگاه علامه به مسائل مختلف سیاسی جامعه از جمله منشا معضلات فکری- اجتماعی، انسان، جامعه، حکومت و وضع مطلوب آن، قانون، عدالت و اقتصاد پرداخته شود. نتیجه اینکه اندیشه سیاسی-اجتماعی علامه طباطبایی در پرتو نظریه ادراکات اعتباری از قابلیتهایی برخوردار است که در عین تمایز از اندیشه های نسبی گرا، فضای جدیدی را در عالم سیاست می گشاید و در کنار پایبندی به اصول ضروری اسلام، نتایج و کارکردهایی را در پی دارد که پاسخ بسیاری از مشکلات زمانه را مبتنی بر پذیرش تکثّر و تغییر ارائه می نماید. واژگان کلیدی:علامه طباطبایی، اندیشه سیاسی- اجتماعی، ادراکات اعتباری، حکومت، عدالت، قانون