فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۲٬۳۳۱ مورد.
مطالعه کیفی سنخ شناسی سبک های زندگی: مطالعه جوانان شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر مهاباد از نظر تراکم نشانگان فرهنگ قومی، شیوه های مصرف و سبک های زندگی همواره مورد توجه دیگر شهرهای کُردنشین و حتی غیر کُردنشین بوده است. تغییر و دگرگونی های ناشی از توسعه، موقعیت خاص جغرافیایی این شهر و وجود امکانات مناسب در مقایسه با دیگر شهرهای کُردنشین، باعث مهاجرت فراوان مردم از شهرها و روستاهای اطراف به این شهر شده است.این پژوهش برای سنخ شناسی سبک های زندگی در بین جوانان پسر شهر مهاباد، با استفاده از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی، کنش ها و ایده های شکل دهنده سبک زندگی را بررسی می نماید. در بخش نظری، با استفاده از آرای اندیشمندان مختلف در حوزه مصرف و سبک زندگی چارچوبی مفهومی تنظیم و برای سنخ شناسی سبک های زندگی استفاده شده است. روش کار، کیفی (نظریه مبنایی) است، و داده های میدانی با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و معیار اشباع نظری در بین 25 نفر از جوانان پسر 18 تا 29 سال شهر مهاباد گردآوری شده اند. یافته های به دست آمده، شامل شش سبک زندگی به شرح ذیل است: پیشامدرن، مدرن، علمی، ورزش محور، شادزیست و جهان محلی.
بررسی رابطة سطح توسعة انسانی با ارزش محیط زیست: مطالعه ای تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به مطالعة وضعیت ارزش محیط زیست و رابطة آن با سطح توسعة انسانی در سطح بین ملتی پرداخته است. اثر تعاملی توسعه با سن و جنسیت نیز آزمون شده است. مقالة حاضر نوعی مطالعة تطبیقی مبتنی بر تحلیل ثانویه است که از داده های موج پنجم پروژة بررسی ارزش های جهانی استفاده کرده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین میانگین ارزش محیط زیست و سطح توسعة انسانی کشورها رابطة معنی دار و مثبتی وجود دارد؛ به نحوی که ارزش محیط زیست در کشورهای پیشرفته (با سطح توسعة بسیار بالا) وضعیت بهتر و مناسب تری نسبت به کشورهای با سطح توسعة انسانی بالا، متوسط و پایین دارد. اگرچه کشورهای درحال توسعه ای همچون ایران در شاخص های توسعة انسانی رشد درخور توجهی را تجربه کرده اند، همچنان با مسائل محیط زیستی بزرگی مواجهند. درمقابل، کشورهای صنعتی پیشرفته با باور و عمل به ارزش های حامی محیط زیست درکنار ثبات رشد و افزایش شاخص توسعة انسانی برای دست یابی به امنیت حیاتی و انسانی پایدار به نحوی عمل کرده اند که ردپای کربنی و مخرب خود را در محیط زیست کاهش داده اند.
امکان سنجی تحقق سبک زندگی دینی (اسلامی) در جامعه ایران (براساس سه اثر مفاتیحالحیاه، الحیاه و سراج الشیعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی این نوشتار تأمل درباره امکان و زمینه های ارتقا، ژرف اندیشی و گسترش سبک زندگی دینی در جامعه ایرانی است. فرض اساسی نیز آن است که در جامعه ایرانی و متأثر از امواج مدرنیته و جهانی شدن، الگوهای مختلفی از سبک زندگی در کنار سبک های زندگی سنتی و دینی وجود دارد؛ بنابراین میدان رقابت جدی (در زمینه فرهنگی و به ویژه برای شمولیت یافتن انواع سبک های زندگی) وجود دارد. بنابراین مسئله اصلی این پژوهش، بررسی میزان کفایت یا پاسخگویی الگوهای دینی سبک زندگی به نیازهای موجود و چگونگی انطباق آن با شرایط موجود و همچنین قابلیت پاسخگویی مراجع دینی (مبتنی بر احکام و سفارش های دینی) به نیازهای روزمره کنشگران در زمینه های گوناگون سبک زندگی از جمله پوشش، مصرف و... است. پرسش های اصلی بیان شده عبارتند از: ویژگی ها و ابعاد سبک زندگی دینی (با تأکید بر آثار نوشتاری روایی_ حدیثی) چیست؟ زمینه و عوامل استقرار، نفوذ و تداوم الگوی دینی (اسلامی) سبک زندگی کدام اند؟ امکان پذیری اجرای آنها در جامعه ایرانی به چه اندازه است؟ برای برخورداری این پژوهش از ماهیت و رویکرد یا روش شناختی امکان سنجی، بررسی محتوای سبک زندگی دینی یا الگوی زیست مسلمانی در معنای اصلی و روایی آن مهم است. به همین علت، محتوای سه اثر مهم دینی ازجمله کتاب های مفاتیح الحیاه (جوادی آملی)، الحیاه (حکیمی) و سراج الشیعه (مامقانی غروی) بررسی شده است که با هدف ارائه سبک زندگی اسلامی تدوین شده اند. سپس ویژگی های این سه اثر با معیارهای ارزیابی سبک های زندگی مقایسه شده است. در پایان مشکلات و موانع استقرار و تداوم سبک زندگی مذهبی (حیات طیبه) بررسی و پیشنهاد شده است؛ ابتدا اینکه به تنوع الگوهای سبک زندگی دینی توجه شود و همچنین به تلاش های احیاگران و روشن اندیشان دینی در دوره های معاصر برای تحقق سبک زندگی دینی یا ایمانی بیشتر در مراکز سیاست گذاری فرهنگی توجه شود.
مروری بر دانش بومی گیاه شناسی، تاریخچه و اهمیت آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه را که در گستره هستی با عن وان طبیعت سبز نامیده اند، چیزی نیست جز راز بقاء، سلامتی و زندگی همه موجودات زنده بر روی کره خاکی. گیاه این نعمت بزرگ و بی همتای الهی د رانواع گونه ها، رنگ ها و مزه ها تنها آفریده ای است که غذای جسم و روح بشر را تأمین می کند. آنگاه که انسان پا به عرصه جهان نهاد پیش از هر چیز گیاهان نیاز های او را برآورده نموده و ایشان را به آسایش و آرامش رساندند. انسان براساس دیده ها و تجربیاتش به آگاهی لازم در استفاده از گونه های گیاهی دست یافت و در طول عمرخود از آن بهره مند گردید. رفته رفته با گذشت ده ها هزار سال تا کنون براساس شواهد و قرائن موجود تغییرات زیادی در محیط زیست بوجود آمده، همچنین با تفکّر و پیشرفت های علمی و فنی آدمی این دگرگونی ها وارد زندگی روزمره گردیده اند. اگر چه طبیعت تا پیش از این از مطلوبیتی بی نظیر برخوردار بود امّا امروزه با روند برق آسای صنعتی شدن و ورود تکنولوژی های روز، نابودی بستر سبز گیاهان و علم کهنسالان فراموش شده را نظاره گر هستیم. از این رو برای جلوگیری از مرگ طبیعت و اندوخته های مربوط به آن، اهمیت و توجه به دانش محلی گیاه شناسی تنها راه کمک به بقاء و زندگی بشر به شمار می آید. بدین ترتیب راه برای پژوهش گران، متخصصان در علم و صنعت و عامه مردم در مطالعه، حفظ و مصرف گیاهان هموار خواهد شد. این مقاله برآن است تا با مروری در گذشته تاریخی انسان به یادآوری و معرفی شیوه های گذشتگان در بهره مندی از گیاهان و قدرت سودآوری آنها به اهمیت موضوع بپردازد. بدین ترتیب آنچه را که خواننده دنبال خواهد نمود براساس مطالعات کتابخانه ای و اسناد و مدارک موجود، توسط نگارنده جمع آوری و ارائه خواهد شد.
قوم باستان شناسی کوچ نشینی و ایل راه های غرب زاگرس مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارندگان در این مقاله با تکیه بر پژوهش های باستان شناسی و انسان شناسی از دوران نوسنگی تا اسلامی، و عواملی که در شدت و ضعف آن تأثیر داشتند، به بررسی پیشینه اهلی کردن حیوانات، چگونگی شکل گیری جوامع کوچ نشینی و سابقه آن در زاگرس مرکزی پرداخته اند. همچنین، ایل های کوچ روی زاگرس غربی به ویژه ایل های شهرستان اسلام آباد، شیروان چرداول، ایوان و دیگر ایل های ساکن نواحی جنوبی تر استان ایلام را که در فصول کوچ در گرمسیر در کنار ایل های این مناطق به سر می برند، معرفی کرده اند. در طول هزاران سال، این ارتباط ها و هم زیستی های مسالمت آمیز باعت شکل گیری تبادلات فرهنگی در منطقه زاگرس مرکزی شده است. علاوه بر آنچه بیان شد، ایل راه ها و مسیر کوچ و معماری خانه های هرکدام از این ایل ها را نیز مطالعه کرده اند.
فهم عراق از دریچه تجربه زیسته زائران عراقی اربعین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پس از سقوط رژیم بعث عراق و خروج غربی ها از این کشور دو ملت ایران و عراق به لحاظ راهبردی به عقبه اثرگذار فرهنگی و اجتماعی یکدیگر تبدیل شده اند. از این رو، فهم واقعیت های این کشور برای ما اهمیتی فراوان دارد. در این پژوهش نخست نشان داده می شود که مفاهیم موجود، امکان ارائه فهم دقیقی از شرایط فعلی عراق را ندارند. از این رو، این تحقیق تلاش خواهد کرد تا با تکیه بر تحلیل نگاه جامعه شیعی عراق به این کشور، یک الگوی نظری معقول را برای فهم واقعیت های جاری در این جامعه فراهم آورد. مردم نگاری −با تکیه بر ابزارهای مصاحبه و مشاهده− شیوه اصلی به کار گرفته شده از سوی پژوهشگر در این تحقیق برای جمع آوری داده های معتبر تجربی بوده است. پس از آن با استفاده از برخی نظریه های جامعه شناسی موجود −که بیشتر به بحث های نظری پارسونز مربوط هستند− تلاش شده است تا الگوی نظری مستقلی که بتوان از آن برای فهم و تفسیر واقعیت های اجتماعی جامعه هدف بهره برد، طراحی و ارائه می شود.
غار آقا شاه بلبل: مردم نگاری چندصدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مردم نگاری یک مردم نگاری دیالوژیک، گفتگویی و مباحثه ای است میان میدان و دو پژوهشگر. مردم نگاری دیالوژیک یا انسان شناسی دیالوژیک حاصل انقلاب متنی در انسان شناسی است. انسان شناسی متنی یا تفسیری با تعریف فرهنگ به مثابة متن در دهه های 1970 و 1980 پدید آمد. انقلاب متنی گیرتز باعث شد تا رخدادها و اعمال همچون متن هایی تفسیر شوند. پیروان گیرتز همچون جورج مارکوس، جیمز کلیفورد، پل رابینو، وینسنت کراپانزانو، و مایکل فیشر نیز بر آن شدند که لحظة مردم نگارانه لحظة نوشتن فرهنگ است. ما در این مقاله متأثر از رویکرد مردم نگاری چندصدایی در مکتب انسان شناسی تفسیری، تلاش کرده ایم تا تجربة خود از میدان آقا شاه بلبل را سامان دهیم. تمرکز ما بر روایت هایی است که در خصوص آقا شاه بلبل در منطقة دلیجان در استان مرکزی گفته می شود. با دو دورة حضور میدانی در مناطق اطراف غار آقا شاه بلبل بر آن بودیم تا صداهای فرهنگ را بشنویم و صداهای خودمان را نیز به این صداها بیفزاییم تا قادر شویم آهنگ فرهنگ را به گوش مخاطبانمان برسانیم. صداهای فرهنگ شامل روایت های گوناگون بومیان و صداهای پژوهشگران عبارت بود از آنگونه که شاه بلبل روایت می شود، و آنگونه که حس می شود.
بررسی تحول فرهنگ جنسیتی در کتب درسی (مطالعه ای تطبیقی پیرامون کتاب های فارسی اول ابتدایی سال های 1357، 1362 و 1382)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر، تغییرات بسیاری در کتب درسی صورت گرفته است. تحقیق حاضر با تمرکز بر سه دوره تغییرات کتاب فارسی ابتدایی، به بررسی تحولات فرهنگ جنسیتی[1] می پردازد. برای این منظور، محتوای آشکار و پنهان کتاب فارسی در سه سال تحصیلی 1357، 1362 و 1382 با رویکردی استقرایی و به روش تحلیل محتوای کیفی، مورد مطالعه قرار گرفت. مقولات مرتبط با سئوالات این تحقیق، با سه تکنیک کد گذاری باز، محوری و گزینشی، استخراج شد. کدهای مربوطه نیز با به کارگیری تکنیک کمی، شمارش شدند. یافته ها نشان از جنسیتی شدنِ فضا، نقش ها، تفریحات و ابراز احساسات در هر سه دوره دارند. همچنین جامعه پذیری نقش های جنسیتی توسط والدین در دو دوره نخست و جنسیتی شدن استقلال کودک تنها در دوره آخر دیده می شود. بررسی ها نشان می دهد در سه دوره مورد بررسی، هویتی جنسیتی شده منعکس شده است که البته در دوره آخر این موضوع کمرنگ تر شده است. به عبارت دیگر، در برخی موارد، تفاوت بین دو جنس به میزان اندکی کمتر شده است.
تقسیم فضایی استان خراسان و گسست های فرهنگی (مطالعة موردی: شهرستان های قوچان و فاروج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأمین امنیت ملی و ادارة سرزمین مهم ترین و پایه ای ترین اصل هر نظام سیاسی است. در این راستا، تقسیمات فضایی عالی ترین راهکار جهت ادارة سرزمین و حفظ یکپارچگی و تقویت همبستگی درونی و نهایتاً افزایش ضریب امنیت ملی است. توجه به اصل همگنی فرهنگی در بحث تقسیمات فضا تأثیر شگرفی بر بهبود کارکرد منطقه بندی فضایی دارد. در صورت عدم رعایت این اصل در یک منطقة همگن فرهنگی، نظام سیاسی باید شاهد وقوع گسست فرهنگی و نسلی در قلمرو خود باشد. تحقیق حاضر را به لحاظ روش شناسی می توان در زمرة تحقیقات توصیفی و همبستگی طبقه بندی کرد، زیرا از یکسو به دنبال بررسی و توصیف وضعیت موجود بودیم و از سوی دیگر به دنبال بررسی ارتباط بین دو متغیر تقسیمات فضایی و گسست فرهنگی. با استفاده از دو روش اسنادی (کتابخانه ای، فیش برداری، سایت های اینترنتی) و میدانی (مشاهده و مصاحبه با مردم منطقه) و بهره گیری از بستة نرم افزاری آمار استنباطی SPSS اطلاعات جمع آوری و تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش مشخص کرد که عدم رعایت شاخص ها در فرایند تقسیمات فضایی منجر به انفکاک و گسست فرهنگی می شود که رابطة مستقیم و باواسطه ای بین تقسیمات فضا و گسست فرهنگی وجود دارد. نتایج حاصل از آزمون One-Sample Test نشان دهندة این مطلب بود که تقسیمات فضایی با ایجاد انفکاک فرهنگی، گسست فرهنگی را در پی داشته که این امر در شهر فاروج از شدت بیشتری برخوردار بوده است.
بومی سازی در عرصه توسعه روستایی و نقش دانش بومی در فرایند آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجربه روشن ساخته است که بسیاری از تکنیک ها و روش های بومی در عرصه تولید، فرهنگ و اجتماع در جامعه محلی به دلیل سازگاری و تطابق با زیست بوم این جوامع، همان روش هایی هستند که امروزه معرف روش های رسیدن به توسعه پایدار می باشند. بومی سازی می تواند به کاهش پیامدهای آسیب شناختی جریان توسعه از طریق سازگاری با مفاهیم جدید توسعه و تقویت سرمایه اجتماعی، دموکراسی مشارکتی و توانمند سازی قشر ضعیف جامعه منجر شود. به عبارت دیگر اگر بومی سازی را انطباق الگوها و روش های بیرونی توسعه با شرایط درونی جامعه محلی و تقویت الگوها و روش های بومی متناسب با جریان توسعه بدانیم، می تواند به توانمند سازی جامعه محلی کمک نماید. این انگاره می تواند رویه غالب الگوهای مرسوم توسعه در جهت تمرکز، یکنواخت سازی و حذف تنوع و تکثر را تعدیل نماید و پیامدهای منفی آن را کاهش دهد. نظام های دانش بومی باید به مثابه جزئی از منابع ملی مورد توجه و ملاحظه قرار گیرند. دانش بومی یک عنصر کلیدی سرمایه و دارایی اصلی مردم محلی در تلاش برای بدست آوردن کنترل زندگی شان است.
در این مقاله بومی سازی در عرصه توسعه روستایی به عنوان بخشی که بومی سازی معنا و مفهوم واقعی خود را پیدا می کند و به عنوان یک الگوی توسعه پایدار مورد توجه قرار گرفته است. در برخی از عرصه ها مانند توسعه روستایی و کشاورزی با توجه به سازگاری اکولوژیکی، فرهنگی و تاریخی آن با جامعه محلی، بومی سازی ارج و احترام نهادن به روش ها و تکنیک های بومی، روزآمد کردن این روش ها و ترکیب دانش بومی با دانش روز است. در این عرصه باید بومی سازی را به معنی بازگشت به خود، حفظ و احیاء روش های بومی و مقابله با از خود بیگانه شدن، بی هویتی و طرد همه روش ها و ّسنتهای بومی به صرف سنتی بودن دانست. بومی سازی مبتنی بر دانش بومی است که در فلسفه خود، مردم را بخشی از کره زمین و نه صاحب آن می داند و زمانی که هدف برنامه ریزی رسیدن به توسعه پایدار باشد این فلسفه کاربرد دارد. در این مقاله با ذکر نمونه هایی از تکنیک ها و روش های سنتی که با توسعه پایدار روستایی سازگاری بسیاری دارند، نشان خواهیم داد که بومی سازی در این عرصه یعنی نگهداری و تقویت روش های بومی سازگار با شرایط جامعه و سرزمین، یا در عرصه کشاورزی احیاء روش های بومی که از بین رفته یا در شرف نابودی کامل می باشند به عنوان روشی برا ی رسیدن به توسعه پایدار.
کندوکاو نظری مفهومی درباره توسعه فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو، می کوشد با بهره گیری از اندیشه های جامعه شناختی، مدلی نظری مفهومی برای توسعه فرهنگی ارائه نماید و به این منظور، با تفکیک دو بخش «هسته فرهنگی مشترک» و «کنش اجتماعی» و تبیین روابط میان این دو، به بررسی مکانیسم عمل فرهنگ در جامعه معاصر پرداخته است. در ادامه، با محوریت همین چارچوب نظری، چگونگی تغییر فرهنگ در جامعه را مورد تبیین و تدقیق جامعه شناختی قرار داده است. این کوشش نظری به منظور دست یافتن به مدلی نظری برای توسعه فرهنگی به معنای روش دموکراتیک برساخته شدن هسته فرهنگی مشترک جامعه توسعه فرهنگی را بر اساس مؤلفه های تشکیل دهنده اش، تعریف و مدلی نظری برای آن ارائه کرده است. محقق در پایان، هشت مؤلفه مرتبط به هم، شامل برخورداری فرهنگی، ابداع فرهنگی، تکثر فرهنگی، تعامل فرهنگی، مشارکت فرهنگی، شمول فرهنگی، وفاق فرهنگی و بازاندیشی فرهنگی را به عنوان مؤلفه های تشکیل دهنده توسعه فرهنگی پیشنهاد نموده است.
فرسایش سرمایه اجتماعی و قانونگریزی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود نظم در روابط اجتماعی اساس زندگی جمعی است اخلال در روابط اجتماعی میتواند موجب بی نظمی اجتماعی گردد. رویکرد نظری تحقیق حاضر این است که فرسایش سرمایه اجتماعی که به نوعی ضعف پیوندهای عینی و ذهنی برون گروهی در جامعه است میتواند موجب بی هنجاری یا قانونگریزی در جامعه گردد. در این تحقیق از نظریه پاتنام و فوکویاما برای تحلیل فرسایش سرمایه اجتماعی استفاده گردید. روش تحقیق پیمایش بوده و جامعه آماری تحقیق افراد بالای 24 سال شهر تهران میباشند.که از میان آنها 400 نفر بهعنوان نمونه تحقیق به روش نمونهگیری چند سطحی انتخاب شدهاند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته میباشد. برای بررسی قانونگریزی،آن را به دو بعد ذهنی(جهتگیری) و عینی(رفتار) تقسیم کرده و به بررسی رابطه بین متغیرهای مستقل در هر دو بعد پرداختیم. در بررسی متغیرهای زمینهای بین جنسیت، وضعیت تاهل، نوع شغل، سن، تحصیلات و وضعیت اقتصادی با هر دو بعد قانونگریزی رابطه معنی داری دیده شده است. متغیرهای اصلی تحقیق به همراه تاثیر کلشان بر متغیر وابسته عبارتند از: پنداشت از فردگرایی در جامعه(17/0)، فردگرایی افراطی(32/0)، عدم اعتماد عام(09/0)، عدم اعتماد مدنی(15/0)، روابط رسمی ضعیف (03/0) و روابط غیر رسمی(24/0). این متغیرهای به همراه قانونگریزی ذهنی(24/0) 25 درصد از تغییرات متغیر وابسته اصلی تحقیق (قانونگریزی عینی) را تبیین کردهاند. این درحالی است که تاثیر این متغیرها (بهجز روابط غیر رسمی) بر قانونگریزی ذهنی 40/0 میباشد. این نتایج نشان می دهد که فرسایش سرمایه اجتماعی بر جهتگیری قانونگریزانه تاثیر بیشتری نسبت به رفتار قانونگریزانه دارد.
بررسی و ارزیابی اثرات اقتصادی BRT بر کاربری های تجاری کلانشهر تبریز؛ فلکه دانشگاه تا چهار راه شریعتی
حوزه های تخصصی:
رشد روزافزون جمعیت و به تبع آن توسعه شهری باعث ایجاد تغییراتی در جابجایی انسان و کالا در سطح شهر میشود که گاهی این تغییرات از نظر ساختاری با سیستم موجود در شهر خوانایی ندارند. سیستم BRT یکی از اشکال حمل و نقل توده ای است که در راستای حل مشکل ترافیک و حرکت به سمت توسعه پایدار شهری طراحی و اجرا شده است. در این مسیر برنامه ریزان و سیاستگذاران همچنان به سرمایه گذاری در شبکه حمل و نقل و متراکم سازی اراضی، فارغ از اثرات وسیع اقتصادی- اجتماعی بر سیستم شهر، علاقه نشان می دهند. این مطالعه با هدف بررسی و ارزیابی اثرات سیستم BRT بر کاربری های تجاری حاشیه خیابان در شهر تبریز از فلکه دانشگاه تا چهارراه شریعتی انجام پذیرفت ه است . روش پژوهش اسنادی و میدانی است و داده ها به صورت پیمایشی از طریق پرسشنامه و مصاحبه با کسبه و بازاریان جمع آوری شده است. سپس با استفاده از نرم افزرارهای ACCESS و SPSS تجزیه و تحلیل و پردازش اطلاعات صورت گرفته و در نهایت با وارد کردن داده ها به محیط GIS ، از طریق ماژول زمین آمار ( Geo Statical )، نمودارهای مکانی داده ها ترسیم و نقشه های خروجی برای سهولت تجزیه و تحلیل بصری آماده شده اند. بر اساس نتایجی که از تحقیق حاضر به دست آمده است؛ سوای رکود بازار و مشکلات اقتصادی، تأثیرات سوء خطوط BRT بر کاربریهای تجاری به خصوص در قیمت سرقفلیها و اجاره بها و تعداد مراجعه کنندگان به مغازهها و فروشگاه ها به طور چشمگیری نمایان است که البته اثرات سوء بر کاربری های تجاری قسمت شمالی نسبت به کاربری های جنوبی ملموستر است.
مطالعات فرهنگی دانشگاهی در ایران: دستاوردها، چالش ها و افق ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مدیریت و پژوهش ارتباطات پژوهش در ارتباطات
- حوزههای تخصصی علوم انسانی علوم انسانی و مفاهیم مرتبط تعامل علوم با نهادهای مرتبط(دانشگاه ها، موسسات تحقیقاتی-پژوهشی، بنیاد ها و...) تاثیر و تاثر نظری و عملی میان نهاد دانشگاه و علم و فن آوری
ورود مطالعات فرهنگی به محافل دانشگاهی ایران و اقبال حوزه عمومی به پژوهش ها و مباحث آن، اگر چه هنوز به شکل گیری سنتی روشن و با دستاوردهایی قاطع و تأثیر گذار منتهی نشده است، ایدئولوژی، دستور کار، رویکردها و جهت گیری های معرفت شناختی و روش شناختی آن، فضایی متفاوت برای علوم اجتماعی ایران و پژوهش های مربوط به آن شکل داده است. مطالعات فرهنگی، بیش از رشته های متعارف علوم اجتماعی با نگاهی از پایین به بالا به فرهنگ و جامعه می نگرد. به همین سان، مطالعات فرهنگی از نظر فلسفی، از بیشتر رشته های علوم اجتماعی ماجرا جویانه تر و انتقادی تر عمل کرده است و انتظار می رود بیش از سایر رشته ها برای توده مردم و به زبان آنها سخن بگوید و صدا و قدرت (سوژگی) آنها را در پژوهش های خود انعکاس دهد. مقاله حاضر با اتکا به تجربه آموزشی نگارنده از ده سال فعالیت در گروه مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی و تحلیل اولیه ای از پایان نامه های تکمیل شده دانشجویان فارغ التحصیل این رشته، دستاورد ها و چالش های آکادمیک این سنت آموزشی را مورد بحث قرار می دهد. استدلال نویسنده این است که تنوع روش شناختی و پیوند نزدیک تر میان نظریه و روش و اتکا به طیف گسترده تری از شیوه های تحلیل اطلاعات، علاوه بر ایجاد تغییر و گسست در چرخه معمول پژوهش های متعارف علوم اجتماعی در ایران، دستور کارهای جدیدی را در مطالعه فرهنگ و اجتماع شکل داده و پلی بین علوم انسانی و اجتماعی برقرار کرده است
سرمایه اجتماعی در عید نوروز و پیش از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه سرمایه اجتماعی، نقش بسیار مهمتری نسبت به سایر سرمایه ها ایفا می کند. با فقدان سرمایه اجتماعی، سایر سرمایه ها اثربخشی خود را از دست می دهند؛ درنتیجه بدون سرمایه اجتماعی پیمودن راه های توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی دشوار می شود. منشأ سرمایه اجتماعی ممکن است عمدتاً مبتنی بر عوامل فرهنگی و اجتماعی مانند اعیاد باشد. شناسایی این گونه سرمایه در سطح مدیریت کلان توسعة کشورها و بررسی آن شناخت جدید از روش های اجتماعی و هدایت مناسب آن از سوی مدیران را منجر خواهد شد. بنابراین هدف این پژوهش، بررسی نقش عید نوروز بر سرمایه اجتماعی افراد است. این پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی و جامعه آماری آن ساکنان شهر سمنان است که 386 نفر برای نمونه با استفاده از روش خوشه ای انتخاب شدند. برای گرد آوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه محقق استفاده شد. یافته ها گویای تفاوت معنادار بین برخی ابعاد فرعی عنصر اعتماد از جمله اعتماد غیر رسمی، اعتماد به محیط و احساس امنیت در نوروز و پیش از آن است. اما در سایر ابعاد این عنصر تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین درخصوص ابعاد فرعی عنصر هنجار تفاوت معناداری درباره همیاری افراد، ظرفیت پذیرش تفاوت ها، وساطت اجتماع و حمایت اجتماعی دیده شد. درباره ابعاد فرعی عنصر شبکه نیز تفاوت معناداری در شبکه افقی و کیفیت شبکه در روزهای نوروز و پیش از آن دیده شد. بر این اساس نتیجه می گیریم نوروز تأثیر مثبت بر سرمایه اجتماعی افراد دارد.