در ارزیابی کیفیت برنامههای تلویزیونی دو رویکرد کاملاً متفاوت مورد استفاده قرار گرفته است. نخست، ارزیابی جزء به جزء که در آن تکتک برنامهها بر اساس کیفیتِ ادراک شده درجهبندی میشوند. در بررسی 72 برنامه با این شیوه مشخص شد که مقوله ادراک کیفیت برنامهها با تقدیر (Appreciation) از آن برنامهها تفاوت دارد. اغلب، برنامههایی را که مورد تقدیر قرار میگیرند دارای کیفیت بالا میدانند در حالی که ممکن است به لحاظ کیفی در درجه پایینی قرار داشته باشند و به همین ترتیب برنامههایی را که کمتر مورد تقدیر واقع میشوند، به لحاظ کیفی ضعیف به شمار میآورند. نتایج در سنجة کیفیت نسبت به سنجة تقدیر طیف بسیار گستردهتری دارند.
ظاهراً برنامههایی که به نظر میرسد از کیفیت پائینتری برخوردارند، در بعضی ژانرها یا انواع نسبت به بقیه بیشتر یافت میشوند. به بیان کلی، چنین گمان میرود که برنامههای واقعیت بنیاد (Factual) دارای کیفیت بیشتر و برنامههای سرگرمکننده و سریالهای نمایشی دارای کیفیت کمتری هستند.
تماشاگران نیز الگوهای مختلف تقدیر را نشان میدهند. برنامههایی که تماشاگران مسن تحسین میکنند بر آنچه کل جمعیت به عنوان برنامههای با کیفیت انتخاب میکنند تأثیر میگذارد و برنامههایی که تماشاگران گروه AB مورد انتقاد قرار میدهند بر دادن نمره کیفی ضعیف به برنامهها مؤثر واقع میشوند.
"نقش رسانهها در درگیریهای ملی و بینالمللی جهان معاصر انکارناپذیر است. اگر چه تصور عمومی بر این اصل استوار است که رسانهها در خدمت آگاهسازی مخاطبان و اطلاعرسانی دربارة حوادث جهان پیرامون، قرار دارند، نقش تنشزایی آنها پررنگتر به نظر میرسد تا جایی که در بروز برخی نزاعهای داخلی و خارجی یک کشور، رسانههای خودی یا بیگانه مقصر اصلی شناخته میشوند.
مؤلف در مقاله پیش رو میکوشد تا نقش رسانهها را در جنگ بررسی کند. وی پس از معرفی چند منبع معتبر در زمینه مطالعات جنگ و رسانه، شیوههای اثرگذاری رسانهها بر آغاز یا پایان جنگ را در سه قالب کلی: تسهیلکنندگی، بازدارندگی و اجبارکنندگی توضیح میدهد و دلایل و دیدگاههای مخالفان حضور رسانهها در جریان جنگ را بر میشمارد.
"
مقاله حاضر که به شیوه پیمایشی صورت گرفته، به بررسی رابطه استفاده از رسانه های نوین اطلاعاتی و ارتباطی، با برخی از ابعاد هویتی پرداخته است. به این منظور 400 نفر از نوجوانان و جوانان 14 تا 29 ساله شهر تبریز، به روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی سیستماتیک به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از روش های آماری همبستگی و آزمون t مورد پردازش قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین استفاده از پایگاه های اینترنتی و ماهواره با هویت فردی و هویت جهانی، رابطه مثبت و با هویت ملی و دینی، رابطه منفی وجود دارد. بین استفاده از تلفن همراه و هویت فردی، رابطه مثبت و بین استفاده از تلفن همراه و هویت دینی، قومی و خانوادگی رابطه منفی دیده می شود؛ همچنین بین استفاده از لوح فشرده و لوح ویدئویی با هویت ملی رابطه منفی و با هویت جهانی رابطه مثبت وجود دارد.
آنچه توجه به رسانه های جمعی را به طور کلی در ایران و جهان معنی دار تر می کند طرح مقوله ای تحت عنوان اوقات فراغت در جوامع جدید و توسعه روابط غیر رسمی بین افراد است که در نتیجه حضور دولتهاو سازمانهای اجتماعی ضروری شده است.
"این مقاله برگرفته از پژوهشی است که در سال 1386 و در مرکز تحقیقات صداوسیما انجام شده است. مهمترین یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که اعتماد اجتماعی بیش از آنکه با عوامل سطح خرد در ارتباط باشد به عوامل سطح کلان مربوط است. ارزیابی فرد از وضعیت جامعه مهم ترین عاملی است که سطح اعتماد اجتماعی او را متاثر می سازد، به این معنا که هر چه افراد، جامعه را باثبات تر، بهنجارتر و رفتار نهادها با مردم را صادقانه تر بدانند و معتقد باشند حقوق پایمال شده شهروندان قابل اعاده است، اعتماد اجتماعی بالاتری خواهند داشت. پیامهای دیداری و شنیداری رسانههای ارتباط جمعی نیز به اشکال گوناگون مانند ترویج قانونگرایی و رعایت هنجارها، بیان فواید کار گروهی، تقویت فرهنگ دینی و ... میتوانند بر اعتماد اجتماعی افراد جامعه مؤثر باشند.
" اعتماد اجتماعی، رسانه، ساختار جامعه، عوامل سطح خرد، عوامل سطح کلان، جامعه