فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۶۱ تا ۲٬۵۸۰ مورد از کل ۹٬۱۸۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه برنامه های نرم افزاری به مثابه ساختاری تعیّن بخش نقش اساسی در ساحت های گوناگون زندگی انسان ها ایفا کرده اند. بخشی از نرم افزارهای تولید شده ناظر به معارف قرآنی است که از سوی بسیاری از مؤسسات قرآنی، تولید و در جهت فهم بهتر قرآن کریم در دسترس دین داران و فرزندان آن ها قرار می گیرد. این پژوهش با استفاده از رویکرد برساخت گرایی اجتماعی به کاوش در تأثیر این نرم افزارها به عنوان بستری برای شکل گیری فهم قرآنی کودکان 6 تا 12 سال می پردازد. رویکرد در این پژوهش کیفی است و از روش زمینه ای برای تحلیل داده های استفاده شده است. داده های کیفی با استفاده از روش مشاهده آزاد و تکنیک مصاحبه نیم ساخت یافته گردآوری شده اند. براساس روش نمونه گیری کیفی هدفمند و نیز معیار اشباع نظری، 20 نفر از مادرانی که از نر م افزارهای قرآنی آموزشی دو فرشته آسمانی و صبا استفاده می کنند در این مطالعه شرکت داده شده و نگاه آن ها به تأثیر این نرم افزارها بر فهم معارف قرآنی کودکان شان مورد کاوش قرار گرفت. یافته های به دست آمده شامل پنج مقوله عمده به شرح زیر می باشند: تسهیل گری، مثبت نگری، فکر تعمیم یافته، ساخت هنجارمند، توانمندسازی. مقوله هسته این بررسی نیز «نگرش استعلایی» است که سایر مقولات عمده را در بر می گیرد.
رسانه و فرهنگ مصرف
حوزه های تخصصی:
وسایل ارتباط جعی در جوامعی با اقتصاد آزاد دارای دو نقش متضاد هستند از سویی این وسایل عامل مهم انتقال اطلاعات و عقاید و اندیشه های انسانی هستند و نقش تعیین کننده ای در ارتقای افکار عمومی دارند و به عنوان زبان گویای جامعه بایستی عمل کنند و از سوی دیگر به عنوان یک مؤسسه اقتصادی مانند هر مؤسسه اقتصادی دیگر دغدغه تأمین هزینه های مالی و سودهی در فعالیت ارتباطی را دارند و ناگریز در خدمت صاحبان سرمایه از طریق نشر آگاهی های تجاری هستند و به طور دائم مردم را به خرید و مصرف هرچه بیشتر کالاهای غیر ضروری تشویق وترغیب می کنند و از این رهگذر به ترویج فرهنگ مصرف می پردازند. از اینرو ازدیدگاه صاحبنظران نیز به تبلیغات تجاری که از طریق رسانه ها پخش و منتشر می شود با دو دیدگاه تئوریک مراجهیم نخست دیدگاه انتقادگرا که با نگرش انتقادی به تبلیغات تجاری می نگرند و آن را همزاد نظام سرمایه داری و ابزار تحقق و ثبات این نظام می دانند مانند هورکهایمر، آدرنو و ماکوزه و دیدگاه دیگر مربوط به کارکردگراها است که بر نقش مثبت تبلیغات تجاری تأکید دارند و آن را وسیله ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی می دانند و به قول "ویلیام لیس" تبلیغات سبب تطبیق افراد با تغییرات اجتماعی و توسعه اجتماعی می گردد. سؤال اساسی در این پژوهش آن است که چگونه می توان این پارادایم را حل کرد یا حداقل امکان فعالیت رسانه با این دو نوع عملکرد یا شاید هدف متضاد را فراهم ساخت. ضمن بررسی نقشی که رسانه ها از جمله تلویزیون در ایجاد سبک زندگی و فرهنگ سازی دارند و با توجه به پژوهش های انجام شده پیشنهاد شده است رسانه ها اولا برای پخش آگهی ها گزینش داشته باشد ثانیاً بیشتر بر سبک زندگی قشرها و طبقات متوسط جامعه تأکید نماید تا به جای ترویج فرهنگ مصرف، گرایش به سمت تبلیغ کالاهای فرهنگی باشد تا بر خلاف وضع موجود از توسعه فرهنگ مصرف جلوگیری یا حداقل این امر تعدیل گردد.
برساخت اجتماعی سیاست های افزایش فرزندآوری و موانع پیش رو: مطالعه ی موردی کاربران اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرزندآوری به عنوان یک رفتار اجتماعی از جمله موضوعاتی است که در طول یک دهه ی اخیر به طور روزافزونی در فضای رسانه ها مطرح می شود. مقاله ی حاضر برساخت اجتماعی سیاست های افزایش فرزندآوری و تفسیر موانع پیش رو در فضای رسانه را مطالعه می کند. نمونه ی بررسی شده متشکل از 705 کاربر اینترنتی در پایگاه های خبری ایران است. روش شناسی تحقیق مبتنی بر تحلیل محتوای کمی و کیفی است. در بین اخبار مرتبط منتشر شده، 5 خبر که بیشترین مخاطب را داشتند، برای تحلیل انتخاب شدند. تحلیل محتوای کمی نظرات کاربران نشان داد که 7/95 درصد نظرات ارائه شده رویکرد انتقادی، 7/0 درصد رویکردی منفعلانه و 6/3 درصد رویکردی همراهانه در تفسیر موانع فرزندآوری داشتند. همچنین مهم ترین مقولات برآمده از تحلیل محتوای کیفی عبارت اند از «فرسایش روزافزون اعتماد نهادی و محقق نشدن سیاست های افزایش فرزندآوری»، «سوء مدیریت جمعیت فعلی»، «احساس ناامنی روانی نسبت به آینده ی فرزندان»، «عدم انسجام و ثبات در سیاست های افزایش فرزندآوری»، «تغییر نگرش ها»، « تأکید بر کیفیت به جای کمیت» و «مادی گرایی افراطی». مقوله ی نهایی نیز عبارت است «نهادینه شدن فرزندآوری پایین» که توان پوشش معنایی یافته های پژوهش را دارد. بر اساس نتایج می توان گفت که اگر چه رویکرد انتقادی کاربران در خصوص موانع پیش روی فرزندآوری به سیاست گذاری و مسئولین مربوط معطوف است، ولی تغییر نگرش و رفتار مردم نقش پررنگ تری در نهادینه شدن فرزندآوری پایین در جامعه دارد و این به معنای آن است که تحقق سیاست های افزایش فرزندآوری، نیازمند توجه سیاست گذارن به الگوهای رفتاری نهادینه شده در بین مردم است.
تحولات فناوری های ارتباطی و تبیین ضرورت بازنگری در نظریه های سواد رسانه ای(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تکنولوژی ها و رسانه های نوین ارتباطی دگرگونی هایی را در جامعه و تعاملات میان افراد ایجاد کرده است. با توجه به رشد روزافزون رسانه های نوین در جامعه، نیاز به سواد رسانه ای بیش از پیش احساس می شود. بر اساس تعریف ارائه شده از سوی مرکز سواد رسانه ای، چهار عنصر دسترسی، تجزیه و تحلیل، ارزیابی و تولید محصول رسانه ای ضروری دانسته شده است. از آنجایی که شناخت ظرفیت ها، ویژگی ها و پیش بینی آینده رسانه های نوین به طور کامل مشخص نیست، بنابراین نظریاتی که در زمینه سواد رسانه ای مطرح می شود به طور کامل پوشش دهنده همه سطوح سواد رسانه ای نمی باشد. چرا که اکثر این نظریات پیرامون سه عنصر اول می باشد. در این مقاله پس از بیان تعریف، تاریخچه و هدف سواد رسانه ای به بررسی نظریاتی که درباره سواد رسانه ای و همچنین نظریات مرتبط با آن از جمله کاشت، مارپیچ سکوت، یادگیری اجتماعی و... پرداخته می شود. بررسی ویژگی رسانه های نوین و تحولات فناوری های ارتباطی بیانگر این مسئله می باشد که نظریه های فوق به تنهایی قادر به تبیین تمام سطوح سواد رسانه ای نیست و نیازمند رویکردهای نظری جدیدی در حوزه تولید پیام رسانه ای در این حوزه می باشیم.
طنز مطبوعاتی و گفتمان های سیاسی در سه دورة اصلاحات، اصول گرایی و اعتدال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة پیش رو در پی پاسخ به پرسش تأثیر تغییر گفتمان های سیاسی بر طنز مطبوعاتی است. به این منظور روزنامه های نماینده دو جناح اصولگرا (کیهان) و اصلاح طلب (جامعه، توس و شرق) در سال های اول ریاست جمهوری دولت های هفتم، نهم و یازدهم مورد بررسی قرار گرفته اند. چارچوب نظری این پژوهش نظریه های سه گانة طنز، نظریة کارناوال میخائیل باختین و مسئولیت اجتماعی رسانه هاست و به این منظور طنزهای مکتوب و تصویری 144 شماره از این روزنامه ها به روش تحلیل محتوای کیفی مورد بررسی قرار گرفته اند. در این بررسی مشخص شد که روزنامه های جناح اصلاح طلب بر عکس روزنامه جناح اصولگرا متأثر از تغییر گفتمان های سیاسی هستند و برعکس نظریه باختین طنز مطبوعاتی نه در فضای بسته بلکه در فضای بازتر سیاسی به سمت طنز انتقادی پیش می رود.
آشنایی با دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کشورهای عربی خلیج فارس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نامه فرهنگ و ارتباطات سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
87 - 100
حوزه های تخصصی:
اصیل ترین کنش جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین الملل، کنش فرهنگی است و این از آن روست که نظام ما برآمده از انقلابی برخوردار از هویت و اهداف فرهنگی شاخص است. از سوی دیگر، با توجه به مصالح عمومی و نیز تصریح قانون، ارتباط با کشورهای اسلامی و همسایه، باید در اولویت دستگاه دیپلماسی کشور قرار داشته باشد. تحقیق حاضر در صدد است با پیوند دادن کارکردهای فرهنگی دستگاه دیپلماسی با اولویت های اسلامی و منطقه ایِ سیاست خارجی، دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در منطقه استراتژیک خلیج فارس را به اجمال معرفی کند تا از رهگذر طرح مجدد این موضوع، مجال برای تحقیقات گسترده تر و به روزتر فراهم آید.
اثربخشی تبلیغات تلویزیونی بر مخاطبان سیمای جمهوری اسلامی ایران (مطالعه موردی: بانک رفاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تعدد روزافزون رسانه ها، مخاطبان سعی دارند رسانه ای را انتخاب کنند که ضمن متناسب بودن با معیارها و علاقه مندی هایشان دارای تنوع و جاذبه بیشتری باشد. نظر به اهمیت و تأثیرگذاری تبلیغات در جلب نظر مخاطبان و لزوم سنجش میزان اثرگذاری آن، هدف از مقاله حاضر ارزیابی اثر تبلیغات تلویزیونی بانک رفاه بر مخاطبان سیما بوده است؛بنابراین، مسئله این است که چگونه می توان مدلی جامع را با ابعاد مورد نظر به منظور اندازه گیری اثربخشی تبلیغات تلویزیونی ارائه کرد؟ روش پژوهش برحسب هدف و روابط بین ابعاد اثربخشی تبلیغات تلویزیونی، از نوع پژوهش کاربردی و همبستگی علّی بوده و به دلیل آزمون مدل خاصی از رابطه بین متغیرها، از مدل یابی علی یا مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. اطلاعات لازم نیز بر اساس پرسشنامه محقق ساخته، جمع آوری شده است. در این مطالعه مشتریان بانک به عنوان نمونه ای از مخاطبان سیما مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته های پژوهش، بیانگر تأثیر ابعاد سرگرمی، ارتباطی، محتوایی و اطلاع رسانی تبلیغات به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق واکنش های عاطفی به تبلیغات بر گرایش مخاطبان به تبلیغات تلویزیونی است.
بازنمایی سبک زندگی جوانان مبارز قبل از انقلاب به روایت مجموعه نمایشی «کیمیا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با توجه به نقش نمایش های تلویزیونی در ترویج سبک زندگی بومی و بهره گیری از رخدادهای تاریخی به منظور تقویت انسجام ملی، فصل نخست سریال کیمیا را بررسی می کند. از آنجا که این فصل با به تصویر کشیدن زندگی مبارزان جوان، روایتی از انقلاب اسلامی ارائه می دهد، مقاله حاضر، با ترکیب نشانه شناسی سلبی کاودری، فیسک و بارت، به بازنمایی سبک زندگی این مبارزان و نحوه تمایز آنها می پردازد. در این روش، «تصویر» و «روایت» به عنوان عناصر سازنده متن، تحلیل می شوند. یافته ها از نوعی تمایز قطب بندی شده، حکایت دارند که در یک سوی آن، سبک زندگی مبارزان جوان «مذهبی» بر پایه همگرایی، هماهنگی و خردورزی استوار شده است و در سوی دیگر، سبک زندگی مبارزان «غیر مذهبی» به عنوان نمادی از گسستگی، ناآرامی و انزوا معرفی می شود. این بازنمایی، پیشگامی مبارزان مذهبی را در متن جنبش انقلابی مردم ایران توجیه می کند و دلایل برتری آن را بر دیگر گزینه ها یادآور می شود.
الگوهای هنجاری تولید محتوای رسانه ها: راهبرد ایجاد مزیت رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه ها تولیدات خود را براساس الگوهای هنجاری تعریف شده ای که در تشکیلات سازمان ها بروز و ظهور دارد، تولید می کنند. این الگوها در طول زمان تبدیل به کلیشه های قدرتمندی می شوند که خلاصی از آن ها چندان میسر نیست. از این رو یافتن الگویی متفاوت برای ارائه محتوای متفاوت همواره یکی از دغدغه های مهم سازمان های رسانه ای می باشد. این مهم فقط بر نوع محتوا تأثیر ندارد بلکه بر ابعاد مختلف سازمان رسانه اعم از چگونگی فرایند تولید و نحوه چینش ساختار سازمانی و الگوی نیروی انسانی نیز تأثیرگذار است. بر این اساس در این مقاله سعی شده با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از مقوله بندی، ضمن معرفی الگوهای فعلی و رایج دسته بندی تولید محتوا، بر اساس تجربه حدود بیست ساله مدیریت در بخش های صف و ستاد در رسانه ملی الگوی هنجاری متفاوتی برای تولید محتوای رسانه ها ارائه شود. هرچند این الگوها از جهت مقوله بندی متفاوت است اما با تساهل می تواند در مقوله های کلی محتوا مانند اجتماعی یا سیاسی و نظایر آن نیز قرار گیرد. مبنای این الگوی هنجاری مقوله بندی محتوا براساس امور زندگی روزانه مردم و رویدادهای پیرامون آن است که قابلیت استفاده در تولید محتوا برای انواع رسانه ها را دارد. رسانه ها تولیدات خود را براساس الگوهای هنجاری تعریف شده ای که در تشکیلات سازمان ها بروز و ظهور دارد، تولید می کنند. این الگوها در طول زمان تبدیل به کلیشه های قدرتمندی می شوند که خلاصی از آن ها چندان میسر نیست. از این جهت یافتن الگویی متفاوت برای ارائه محتوای متفاوت همواره یکی از دغدغه های مهم سازمان های رسانه ای می باشد. این مهم فقط بر نوع محتوا تأثیر ندارد بلکه بر ابعاد مختلف سازمان رسانه اعم از چگونگی فرایند تولید و نحوه چینش ساختار سازمانی و الگوی نیروی انسانی نیز تأثیرگذار است. بر این اساس در این مقاله سعی شده با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از مقوله بندی، ضمن معرفی الگوهای فعلی و رایج دسته بندی تولید محتوا، بر اساس تجربه حدود بیست ساله مدیریت در بخش های صف و ستاد در رسانه ملی الگوی هنجاری متفاوتی برای تولید محتوای رسانه ها ارائه شود. هرچند این الگوها از جهت مقوله بندی متفاوت است اما با تساهل می تواند در مقوله های کلی محتوا مانند اجتماعی یا سیاسی و نظایر آن نیز قرارگیرد. مبنای این الگوی هنجاری مقوله بندی محتوا براساس امور زندگی روزانه مردم و رویدادهای پیرامون آن است که قابلیت استفاده در تولید محتوا برای انواع رسانه ها را دارد.
پدیدارشناسی تجربه کاربران از موبایلی شدن روابط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکنولوژی نقش مهمی در ارتباطات دارد و بخش زیادی از روابط افراد را در درون خود شکل می دهد. بر همین اساس قادر است ایدئولوژی خاص خود را بر روابط چهره به چهره تحمیل کند و سبک زندگی خاصی را شکل دهد که از آن با عنوان موبایلیزیشن با ویژگی هایی، مانند سرعت و کمیت یاد می شود. هدف این پژوهش پیگیری تجربه های کاربران از موبایلی شدن روابط است. برای این منظور، با روش پدیدارشناسی و تمرکز بر فضاهای مجازی گوناگون، با 12 نفر از کاربران وسایل ارتباطی مصاحبه کرده ایم و استفاده از تلفن همراه و شبکه های مجازی را با دیدگاه «رضایتمندی و خشنودی» بررسی کرده ایم. یافته ها با روش 7 مرحله ای کولایزی تحلیل شده است و حاصل آن استخراج دو تِم «تجربه از تکنولوژی» و «تجارب ارتباطی» است که هر کدام از آن ها زیرمقوله های جزئی تری دارند. نتایج حاکی از آن است که کاربران فرایند تجربه تکنولوژی را به صورت آشنایی، جذابیت، غرق شدن تا عریانی و دلزدگی و در نهایت، کنترل عامدانه طی می کنند. همچنین، تجارب ارتباطی مشارکت کنندگان گونه های متفاوت ارتباط مخدوش شده را نشان می دهد. این فرایند را موبایلی شدن می نامند؛ یعنی ویژگی ها و ماهیت خاص و زمینه کاربردی موبایل، وارد لایه های انسانی شده و شکل روابط را تغییر می دهد. موبایلی شدن فرایندی فنّاورانه نیست، بلکه فرایندی فرهنگی است. مسئله اختراع نیست بلکه واداشتن مان به کاربرد و احساس نیاز کردن است.
بررسی تاثیرات استفاده از رسانه های اجتماعی و سیستم های مدیریت ارتباط با مشتریان بر روی رضایت مشتری
حوزه های تخصصی:
پدیدارشناسی احساسات کاربران در فضای مجازی (مطالعه موردی: جوانان شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای مجازی با کارکردها و قابلیت های خود، شیوه تعاملات انسانی و چگونگی ابراز احساسات را دگرگون کرده است. به منظور شناخت چگونگی و فرایند این تحول در تجربه زیسته کاربران، از روش پدیدارشناسی استفاده شده است. گردآوری اطلاعات از طریق شیوه نمونه گیری هدفمند و مصاحبه عمیق با 25 نفر از کسانی که حداقل چهار ساعت از شبانه روز را در فضای مجازی سپری می کنند، صورت پذیرفت. مضامین استخراج شده شامل سه مضمون محوری «حس حضور»، «عرضه شدگی» و «پیوستاری شدن» بوده است. مضامین فرعی حس حضور، دربرگیرنده معنا بخشی به زندگی، غیاب دیگری، رها شدگی از جهان واقع و غرق شدگی احساس است و عرضه شدگی، مضامین نمادین شدن، فوریت تقلیل یافته و تقلیل گرایی احساسی را شامل می شود. تنها مضمون فرعی پیوستاری شدن نیز مفهوم امتداد احساسی است. نتایج نشان می دهد که چارچوب احساسی حضور افراد منتخب در فضای مجازی، بر مبنای حضور آنها در جهان واقعی و احساساتشان پی ریزی شده است. بافت اجتماعی و بستر حضور کاربران منتخب شهر قم با خصیصه ای تقریباً همدست و مشابه باعث شد که کاربران، حاکم بودن چنین وضعیتی را به مثابه نوعی محدودیت و کنترل بودگی معنا کنند و این امر را انگیزه ای برای عرضه احساساتشان بدانند. در نهایت نیز با غوطه وری و پیوست احساسات خود در محیط سایبر به فضای واقعی، همچنان نوعی واقع بودگی در جهان مجازی را احساس می کنند.
بررسی جامعه شناختی عوامل مرتبط با گرایش به شبکه های اجتماعی مجازی (مورد مطالعه: دانش آموزان دختر شهر شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال سوم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۰
172-211
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختیِ عوامل مرتبط با گرایش نوجوانان دختر دبیرستان های شهرکرد به شبکه های اجتماعی مجازی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر متوسطه شهر شهرکرد که در سال تحصیلی 94-93 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دهد که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 390 نفر برآورد شده است. داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه و با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای جمع آوری گردید. اعتبار ابزار به وسیله روش اعتبار محتوایی مورد تأیید قرار گرفت و برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری اسپیرمن، پیرسون، آزمون تحلیل واریانس، آزمون تعقیبی توکی، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان داد بین پایه تحصیلی، پایگاه اقتصادی اجتماعی والدین دانش آموزان، میزان استفاده از اینترنت، مدت زمان عضویت در شبکه های اجتماعی، سادگی و سهولت استفاده از شبکه های اجتماعی، میزان استفاده اطرافیان(دوستان و خانواده)، نیاز به پیشرفت، انزوای اجتماعی، گرایش به جنس مخالف با گرایش به شبکه های اجتماعی مجازی رابطه مستقیم و معنی داری وجود داشت. بی
جهانی شدن و پیامدهای آن در حوزه سیاست گذاری رسانه ملی
حوزه های تخصصی:
تأثیر فراغت مجازی و بازی های رایانه ای بر هویت دینی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش پیش رو، مطالعه تأثیر محتوی، میزان و مدت زمان استفاده از فضای مجازی بر هویت دینی نوجوانان است. این پژوهش حاصل پیمایشی است که در میان 3800 نفر از دانش آموزان دبیرستانی دختر و پسر 15تا 17سال تهران، اصفهان، تبریز، اهواز، مشهد، شیراز، کرج، رشت در سال 1395 انجام شده است. اعتبار ابزار تحقیق، از نوع اعتبار صوری بوده، که اساتید خبره در این حوزه، آن را تایید کردند. پایایی آن هم با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ به صورت میانگین، برای گویه های ابعاد هویت دینی میزان ( ɑ˃ 0/82 ) محاسبه شد. بر اساس یافته های توصیفی این تحقیق، دانش آموزان تهرانی بیشترین میانگین میزان استفاده از فضای مجازی (128دقیقه در روز) و دانش آموزان اصفهانی کمترین (64 دقیقه) میزان استفاده را انجام داده اند . یافته های تبیینی این پژوهش، نشان می دهد که آزمون تا-کندال c رابطه بین محتوی مصرف فضای مجازی با هویت دینی نوجوانان را تأیید نموده است. همچنین رابطه بین میزان ساعات مصرف فضای مجازی با هویت دینی نوجوانان با استفاده از آزمون تا-کندال b با سطح اطمینان 99/0 تأیید گردید. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که میانگین استفاده دختران نوجوان از فضای مجازی بیشتر از پسران نوجوان است. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیونی، سه متغیر میزان ساعات استفاده از فضای مجازی، محتوی فضای مجازی و جنسیت، 87/0 از هویت دینی نوجوانان در مواجه با فضای مجازی برای نوجوانان را تبیین می کنند. پیشنهاد این پژوهش برای سیاستگذاران حوزه فرهنگی، طراحی، تقویت و دسترسی پذیری آسان و ارزان برنامه ها و بازی های رایانه ای متناسب با ساختار فرهنگی اجتماعی جامعه ایرانی اسلامی در فضای مجازی برای نوجوانان است.
مفهوم سازی عوامل موفقیت شبکه های اجتماعی برخط از دیدگاه کاربری و سیاست گذاری: مطالعه تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهم عوامل موفقیت شبکه های اجتماعی برخط از دیدگاه کاربران و سیاست گذاران که ذی نفعان کلیدی شبکه های اجتماعی هستند می تواند چارچوب مفهومی لازم را برای طراحی شبکه های اجتماعی موفق تر شکل دهد. برای دست یابی به این دانش، پژوهش های مرتبط در موضوع عوامل تأثیرگذار بر موفقیت شبکه های اجتماعی، تحلیل و سپس 89 عامل استخراجی، دسته بندی، و مفهوم سازی شدند. بر این پایه، شبکه های اجتماعی شش مفهوم و کارکرد گوناگون و مکمل دارند و موفقیت آنها دستاورد توجه به عوامل گوناگون در این شش مفهوم است. از دیدگاه کاربری، شبکه های اجتماعی «پایگاهی برای شبکه سازی برخط»، «محیطی برای مشارکت»، و «ابزاری کمکی» هستند. از دیدگاه سیاست گذاری نیز این شبکه ها «اجتماع برخطی» از کاربران، «کسب وکاری» ارائه دهنده محصول و خدمت، و «شبکه های اطلاعاتی اجتماعی» مفهوم سازی شدند. نتایج این پژوهش، چارچوبی مفهومی درباره چیستی، چرایی و چگونگی موفقیت شبکه های اجتماعی برای سیاست گذاران آن از جمله بنیان گذاران، طراحان و مدیران فراهم می کند آن شبکه های اجتماعی موفق تری طراحی، پیاده سازی و مدیریت کنند.
انگیزه های استفاده دانش آموزان متوسطه از شبکه های مجازی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی انگیزه های دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهر همدان در استفاده از شبکه های مجازی اجتماعی بود. این پژوهش با استفاده از رویکرد ترکیبی و طرح اکتشافی انجام شد. در بخش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی با بیست نفر از دانش آموزان که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده بودند، مصاحبه عمیق صورت گرفت. سوالات مصاحبه حول انگیزه های استفاده نوجوانان از شبکه های اجتماعی بود که با استفاده روش پنج مرحله ای اسمیت تحلیل شد. سپس به منظور بسط دامنه یافته ها با استفاده از روش توصیفی و پیمایشی، پرسشنامه محقق ساخته 23 سؤالی بین 300 نفر از دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه توزیع شد. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات هفت نفر از متخصصان شبکه های اجتماعی مجازی و پایایی آن از طریق محاسبه آلفای کرانباخ به میزان 88/0 r= محاسبه گردید. یافته ها نشان می دهد، دانش آموزان برای کسب اطلاعات جدید، سرگرمی و تفریح، ارتباط و تعامل با دیگران و خود ابرازی از شبکه های اجتماعی مجازی استفاده می کنند. همچنین انگیزه های دانش آموزان در استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی به ترتیب اولویت کسب اطلاعات، سرگرمی، ارتباط و تعامل و خودابرازی است.
خدمات ایران به پناهجویان افغانستانی و بازتاب رسانهای آن
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت افغانستان، کشورهای مختلف سعی در افزایش نفوذ در این کشور و بزرگنمایی کمک های خود به مردم افغانستان دارند. ایران به عنوان همسایه افغانستان، به طور گسترده با مسئله مهاجرت افغان ها روبرو بوده و در چهار دهه گذشته، به دلیل رویکرد امت محوری، نگاه انسان دوستانه و اشتراکات فرهنگی، زبانی و دینی، میزبان بیش از سه میلیون پناهجوی افغانستانی بوده است. ایران در این سال ها، خدمات گسترده ای را در زمینه هایی مانند آموزشی، اجتماعی، بهداشتی، فرهنگی و عمرانی برای کاهش آلام و رنج های مهاجران افغانستان ارائه داده است. رقبای منطقه ای و دشمنان فرامنطقه ای ایران، با برجسته سازی معدود کمبودهای زیستی مهاجران در این کشور، آن را سیاست رسمی تهران جلوه می دهند. رسانه های وابسته به کشورهای غربی مانند بی.بی.سی، برخی از احزاب، شبکه های تلویزیونی و سایت های خبری افغانستانی که به رقبا وابسته هستند، هجمه گسترده ای علیه ایران و کوچک نمایی خدمات بی نظیر آن به مهاجران و دولت افغانستان را در دستور کار قرار داده اند. مقاله حاضر ضمن تبیین ابعاد و روند کمک های ایران به پناهجویان افغان، تلاش کرده است ایده هایی نیز برای برنامه سازی رسانه های برون مرزی در این خصوص، ارائه دهد. یافته ها حکایت از آن دارند که با وجود حجم گسترده کمک های ایران، به دلیل غفلت از دیپلماسی عمومی و پیوست رسانه ای، خدمات ایران بازتابی متوازن و صحیح در رسانه ها نداشته است.
روابط اجتماعی در جامعه شهری: بررسی عوامل اجتماعی و روانی مؤثر بر احساس تنهایی (مورد مطالعه: شهروندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مسائل اجتماعی که با ظهور عصر مدرن، گریبان گیر جامعه انسانی شده و توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است، کاهش ارتباطات اجتماعی، تضعیف نگران کننده پیوندها و گسترش پدیده «احساس تنهایی» است؛ پدیده ای که از سیالیت پیوندهای اجتماعی در جامعه معاصر ناشی می شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل اجتماعی و روانی مؤثر بر احساس تنهایی در میان شهروندان تهرانی است. پژوهش پیمایشی است و جامعه آماری مورد بررسی، تمامی شهروندان بالای 18 سال کلان شهر تهران هستند. از میان آن ها، حجم نمونه 524 نفری برحسب فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد و داده های آماری به وسیله نرم افزار spss16 به صورت توصیفی و تحلیلی بررسی شدند. مطابق یافته ها، میانگین شیوع احساس تنهایی (در دامنه 0-100) در جامعه مورد مطالعه 13/36 است و نیمی از شهروندان کمتر از متوسط، 6/30 درصد در حد متوسط و 6/6 درصد زیاد و بیشتر از متوسط، در زندگی روزمره احساس تنهایی را تجربه می کنند. یافته های تحلیلی نیز نشان داد که متغیرهای دینداری، حمایت اجتماعی، سلامت روان و رضایت از زندگی، رابطه ای معنادار و منفی، و متغیر انزوای اجتماعی، رابطه ای معنادار و مثبت با احساس تنهایی دارد. همچنین متغیر حمایت اجتماعی، بیشترین میزان اثرگذاری مستقیم و خالص را بر احساس تنهایی به خود اختصاص داده است.
تاثیر رسانه های اجتماعی بر عملکرد شغلی کارکنان وزارت صنعت، معدن و تجارت
حوزه های تخصصی: