فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۹۸۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به ارائه تحلیل و تبیین وجهه نظر و رفتار فرزندآوری با استفاده از مدل های خطی و غیرخطی در ۱۹۰۰ واحد نمونه ای و به روش پیمایشی پرداخته شده است. در ساحت نظری، غنای چشم انداز شناختی نسبت به نگرش ها و رفتارهای باروری، با تأکید بر مفاهیم و معرف هایی مانند "معنای زیست جهان"، "سایه مبهم آینده"، "گسترش نااطمینانی وجودی و اقتصادی"، "کردارشناسی تغییر سلیقه و ترجیح" تقویت گردیده است. در تحلیل داده ها، به منظور فراهم شدن امکان تحلیل های چندلایه، تعداد واحدهای نمونه ای به روش تصادفی و در فرایندی چندمرحله ای با استفاده از مدل های هیبریدی، مانند مدل جنگل تصادفی و سطح تعمیم ۹۹ درصدی انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفتند. براساس یافته ها، بیش از ۶۰ درصد افراد در نمونه مورد بررسی، در دهه چهارم زندگی با نمای تحصیلات دانشگاهی قرار داشتند و فرایند های همسان همسری به طور فزاینده ای در حال افزایش است. در ایران، تمایل به فرزندآوری، بیش از رفتار محقق بچه آوری است. همچنین، تمایل زنان به فرزند بیشتر، کمتر از مردان است و در اقشار فقیرتر نیز کمتر از سطح جانشینی است. تمایل به داشتن سه فرزند کمتر از پنج درصد؛ و چهار فرزند و بیشتر، در بین افراد متأهل کمتر از دو درصد برآورد و پیش بینی گردید. در شرایط کنونی، افزایش تحصیلات زنان به درک واقع بینانه تر و آگاهانه تر آنان در تصمیم گیری های باروری همبسته شده است. امنیت پایدار شغلی، اطمینان از تأمین مالی فرزندان در آینده و کیفیت مناسب مسکن از مؤلفه های مهم در راستای افزایش سطح باروری در کشور به شمار می رود.
ملاحظات جمعیت شناختی مسئولیت پذیری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
417 - 448
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با رویکردی جمعیت شناختی به مطالعه مسئولیت پذیری اجتماعی به عنوان یکی از مهم ترین جلوه های تغییرات اجتماعی فرهنگی در جهان معاصر می پردازد که مطابق نظریه گذار جمعیت شناختی دوم، عنصر تعیین کننده ای در تحولات خانواده و باروری تلقی می گردد. داده های تحقیق با اجرای پیمایشی در نقاط شهری روستایی گرگان گردآوری و تحلیل شد. سطح مسئولیت پذیری اجتماعی حدود یک سوم افراد نمونه تحقیق در حد بالا و بسیار بالا، و دو سوم باقیمانده نیز در حد پایین و متوسط قرار داشت. مسئولیت پذیری اجتماعی در زنان بیش از مردان بود و به موازات افزایش سن، مسئولیت پذیری اجتماعی نیز فزونی می یابد. مطابق نتایج، هرچه تحصیلات و درآمد افزایش می یابد، مسئولیت پذیری اجتماعی نیز رو به افزایش می گذارد.در مجموع، موفقیت پایدار سیاست های رسمی افزایش بعد خانواده و فرزندآوری مستلزم اقدامات مسئولانه و متعهدانه حکومت و دولت به منظور تامین نیازهای همه جانبه مردم است که موجبات تقویت رفتارهای مسئولانه و همراهی متعهدانه آنان را فراهم خواهد آورد.
تأثیر استفاده از جدول عمر بومی بر ارزش فعلی زیان آتی پرتفوی بیمه های زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
217 - 248
حوزه های تخصصی:
شرکت های بیمه برای محاسبه حق بیمه انواع محصولات بیمه عمر، به مفروضات متعددی نیاز دارند. یکی از این مفروضات، جدول عمری است که مبتنی بر داده های جمعیتی آن کشور باشد. از سال 1400، شرکت های بیمه ملزم شدند جدول عمر ایران را که براساس اطلاعات جمعیتی کشور طراحی شده است، برای محاسبه حق بیمه محصولات بیمه زندگی به کار بگیرند. قبل از تدوین این جدول، از جدول عمر فرانسه برای محاسبات بیمه ای انواع محصولات بیمه زندگی استفاده می شد. در این مقاله با استفاده از شبیه سازی متغیرهای مختلف، تاثیر تغییر جدول عمر از جدول عمر فرانسه به جدول عمر ایران بر ارزش فعلی زیان آتی پورتفوی محصولات بیمه زندگی بررسی می شود. علاوه بر این، محاسبات هم برای بیمه شدگان دارای ریسک سلامتی استاندارد و هم برای افرادی که از نظر سلامتی دارای مشکلاتی هستند محاسبه و تحلیل خواهد شد. براساس یافته های مقاله، به طور کلی، شرکت بیمه با ارائه پورتفوی بیمه نامه های استاندارد سود و با ارائه پورتفوی بیمه نامه های غیراستاندارد زیان می کند. اگر شرکت بیمه از جدول عمر فرانسه استفاده کند، آنگاه نسبت به جدول عمر ایران سود بیشتری برای بیمه نامه های استاندارد و زیان کمتری برای بیمه نامه های غیراستاندارد خواهد داشت.
تبیین تفاوت های باروری در استان های ایران با استفاده از روش آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخلاف سیاست گذاری و تلاش های دولت جهت افزایش باروری در کشور، میزان باروری کل طی دو دهه گذشته روندی کاهشی داشته است. تحقیق حاضر با هدف مشخص نمودن وزن تعیین کننده های باروری در استان های ایران و ارائه پیشنهادهای سیاستی مرتبط با آن انجام شد. برای این منظور از روش ریاضی آنتروپی شانون و خوشه بندی - K میانگین استفاده شد. نتایج نشان داد که سرانه تولید ناخالص استان ها بالاترین ضریب وزنی را در بین تعیین کننده های باروری دارد. تاثیرگذاری شاخص های اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی بر باروری در بین استان ها متفاوت است. استان هایی که ضرایب بالاتری را در شاخص های اجتماعی و جمعیتی کسب کرده بودند، از میزان باروری بالاتری نیز برخوردار هستند. نکته مهم اینکه استان هایی مانند سیستان و بلوچستان، خراسان شمالی و خراسان جنوبی که در تابع اقتصادی مقادیر پایینی را کسب نمودند، دارای میزان های باروری بالای سطح جایگزینی هستند. این یافته ها آشکار می سازد که سیاست گذاران برای افزایش باروری در هر استان، بایستی بر شاخص هایی متمرکز شوند که در آن استان بالاترین تأثیر را داشته اند. لذا سیاست گذاری منطقه ای بایستی به طور جدی مورد توجه قرار گیرد. در ضمن استان های البرز، سمنان، گیلان، کرمانشاه، ایلام و اصفهان، نمرات پایینی در تابع کلی کسب کرده اند و باید در اولویت سیاست گذاری جمعیتی قرار بگیرند.
واکاوی علل مهاجرت معکوس در روستاهای بخش مرکزی شهرستان ماسال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
325 - 374
حوزه های تخصصی:
مهاجرت معکوس، مهاجرت شهر به روستا است که بنابر شرایط محیطی و مکانی، می تواند عوامل گوناگونی با درجه اهمیت متفاوت در رخداد آن دخیل باشد. روستاهای بخش مرکزی شهرستان ماسال به عنوان محدوده مورد مطالعه، از جمله مناطق با مهاجرت معکوس بالاست. از همین رو، در تحقیق پیش رو سعی شد تا مهم ترین علل مهاجرت به آنها شناسایی شده و دسته بندی گردد. در این تحقیق آمیخته، ابتدا عوامل استخراج شده از مطالعه اسنادی به همراه عوامل احصاء شده از 20 مصاحبه ساختاریافته؛ توسط 10 کارشناس مورد اعتبار محتوایی قرار گرفته و نهایتاً عوامل نهایی در قالب پرسشنامه که توسط 330 مهاجر پاسخ داده شده، ارزیابی شده است. یافته ها نشان می دهد که تعداد 31 علت برای مهاجرت معکوس به دست آمده است که 9 عامل آن، جزو دافعه های شهری و 22 عامل دیگر، جزو جاذبه های روستایی می باشد و اینکه این عوامل در 8 عامل اصلی دسته بندی شده بیش از 83 درصد از واریانس علل مهاجرت را توجیه می کنند. نتیجه اینکه، جاذبه هایی روستایی به مراتب، تاثیر بیشتری نسبت به دافعه های شهری در مهاجرت به محدوده مورد مطالعه دارند.
مطالعه پویایی جمعیت در جوامع باستانی با استفاده از رویکرد دیرین جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
179 - 215
حوزه های تخصصی:
دیرین جمعیت شناسی، شناسایی شاخصه های جمعیت شناختی جوامع گذشته براساس یافته های باستان شناختی است. فرض نخست بازسازی های دیرین جمعیت شناختی این است که تعداد، سن و جنس به دست آمده از بقایای انسانی به طور دقیق نشان دهنده میزان مرگ و میر جمعیت زنده گذشته است. براساس اصل یکنواخت گرایی، فرض می شود که ابعاد زیست شناختی مرگ ومیر و باروری انسان ها در گذشته، مانند حال حاضر بوده است. جدا از اهمیت تعداد و میزان رشد جمعیت،تحلیل ساختار جمعیت می تواند بینش قابل توجهی در مورد شیوه زندگی و فرآیندهای جمعیتی گذشته ارائه دهد. ساختار جمعیتی یک جمعیت به نوبه خود تحت تأثیر اثر تجمعی تجربه تاریخی سلامت و بیماری آن جمعیت است. در برخی شرایط، داده های جمعیت شناختی ممکن است شواهدی از علت خاصی از مرگ ارائه دهند. مرگ و میر فاجعه بار که در نتیجه یک بلای طبیعی یا شیوع یک بیماری با مرگ ومیر بالا رخ می دهد، مشخصات مرگ ومیری ایجاد می کند که ساختار سنی کل جمعیت در معرض خطر را منعکس می کند. گرچه مهاجرت تأثیر عمیقی بر توزیع جهانی بیماری ها و پیامدهایی برای بسیاری از جمعیت های بومی دارد، علل فرهنگی دیگر از جمله جنگ نیز می توانند ساختار جمعیتی را تغییر دهند. این نوشتار برآن است تا با استفاده از رویکرد دیرین جمعیت شناسی، مروری بر عوامل موثر در ایجاد و تغییر ساختار جمعیتی جوامع گذشته داشته باشد.
تحلیل جنسیتی حمایت عاطفی فرزندان بزرگسال و والدین از یکدیگر در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
449 - 482
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت روابط نسلی و جنسیتی، در این مقاله به تحلیل جنسیتی حمایت عاطفی میان فرزندان بزرگسال و والدین پرداخته ایم. جامعه آماری پیمایش، افراد 18 سال و بالاتر شهر تهران بوده و 1000 نفر از 30 حوزه به شیوه خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شده اند. یافته ها نشان داده که در حمایت عاطفی والدین و فرزندان بزرگسال از یکدیگر، تفاوت های جنسیتی وجود دارد. به طوری که حمایت عاطفی پدران و مادران از دختران بیش از پسران و حمایت عاطفی مادران از دختران بیش از حمایت عاطفی پدران از دختران بوده است. در صورت طلاق والدین، حمایت عاطفی پدران از فرزندان کمتر از حمایت عاطفی مادران گزارش شده است. همچنین حمایت عاطفی دختران از پدران و مادران بیش از حمایت عاطفی پسران از پدران و مادران و حمایت عاطفی دختران از مادران بیش از پدران بوده است. حمایت عاطفی دختران و پسران از پدران در صورت طلاق و تضاد والدین، کاهش می یابد. به طور کلی می توان گفت که مادران پیوندهای عاطفی بیشتری با فرزندان خود و به ویژه با دختران خود دارند و در طلاق و تضاد والدین، روابط فرزندان بزرگسال با والدین و به ویژه با پدر، تضعیف می گردد. تقویت پیوندهای عاطفی پدران با فرزندان و تلاش والدین در راستای پایداری زندگی زناشویی پیشنهاد می شود.
تحلیلی بر وضعیت زیست پذیری و رفتار مهاجرت خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی: مطالعه موردی دهستان های شهرستان باوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
293 - 324
حوزه های تخصصی:
خشکسالی، به عنوان یکی از رویدادهای شدید آب و هوایی، تأثیرات عمیقی بر جوامع روستایی دارد که اغلب موجب تغییرات قابل توجهی در الگوهای مهاجرت شده و زیست پذیری این مناطق را به چالش می کشد. مطالعه حاضر بر روی خانوارهای ساکن در دهستان های شهرستان باوی، منطقه ای که واقعیت های سخت شرایط خشکسالی طولانی را تجربه کرده است، تمرکز دارد تا تغییرات حاصله در زیست پذیری و رفتارهای مهاجرت خانوارهای روستایی آن را تحلیل کند. نمونه مورد مطالعه شامل 347 نفر از کشاورزان سرپرست خانوار ساکن در شهرستان باوی هستند که به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب گردیده اند. با استفاده از روش تاپسیس، ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطی سطح زیست پذیری خانوارهای روستایی شهرستان باوی محاسبه و اولویت بندی شده است. نتایج نشان می دهد که بیشتر خانوارهای روستایی در تمام ابعاد از سطح زیست پذیری کم و متوسط برخوردارند. یافته ها نشان می دهد که تفاوت معنی داری در بین دهستان ها از نظر وضعیت زیست پذیری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی وجود دارد. براساس نتایج، ارتباط بین متغیرهای سن، تحصیلات و مشارکت در دوره های ترویجی با وضعیت زیست پذیری خانوارها، معنی دار است. علاوه بر این، نتایج بیانگر وجود ارتباط منفی و معنی دار بین تمام ابعاد زیست پ ذیری و تعداد افراد مهاجرت کرده در خانوار آنان است.
تعیین کننده ها و پیامدهای ازدواج زودهنگام: فراترکیب پژوهش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
133 - 178
حوزه های تخصصی:
ازدواج های زیر 18 سال را کودک همسری یا ازدواج زودهنگام می گویند. هدف اصلی پژوهش حاضر، مطالعه عوامل مؤثر بر گرایش به ازدواج زودهنگام و پیامدهای چندگانه آن است. روش پژوهش از نوع استقرایی فراترکیب کیفی در بازه زمانی 1389 الی 1402 است که به روش نمونه گیری غیراحتمالی (تعمدی) از 96 اسناد علمی (استخراج شده از پایگاه علمی نورمگز، مگ ایران و ایران داک)، بعد از غربالگری و گزینش، 55 سند علمی به عنوان حجم نمونه انتخاب و وارد فاز تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که عوامل فرهنگی (فقر فرهنگی؛ منزلت پایین دانش؛ فشار فرهنگی؛ هنجارها و باورها)؛ اجتماعی (خشونت خانوادگی؛ فروپاشی سرمایه اجتماعی؛ فروپاشی نهاد خانواده؛ سبک زندگی پرخطر؛ فشارهای اجتماعی)؛ اقتصادی (فشار زندگی فقیرانه؛ محرومیت نسبی؛ آینده شغلی ناامن؛ نگاه مادی به ازدواج)؛ روانی (ترس روانی؛ عزت نفس پایین؛ برچسب منفی؛ فشارهای روانی) و عوامل زمینه ای-جمعیتی در ظهور و شیوع ازدواج زودهنگام نقش مؤثری داشته است. ازدواج های زودهنگام منجر به بحران کانون زناشویی؛ رفتارهای پرخطر زناشویی؛ فقر فرهنگی؛ افزایش بارتکفل و فشار اقتصادی؛ بحران هویتی؛ احساس ناامنی؛ خشونت طلبی؛ کاهش سلامت جسمانی و سبک زندگی ناایمن شده است.
کاوشی زمینه مند از برهمکنش هویت و مهاجرت در بین زنان مهاجر در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
249 - 291
حوزه های تخصصی:
تغییرات هویتی و چگونگی این تغییرات، از مسائل مهم در مسیر مهاجرت است. پژوهش حاضر، کاوشی زمینه مند از برهمکنش هویت و مهاجرت در بین زنان مهاجر است. روش پژوهش، کیفی و از نظریه زمینه ای بهره گرفته شده است. مشارکت کنندگان، 21 نفر از زنان مهاجر به شهر یزد از استان های مختلف کشور بوده اند که به صورت هدفمند و به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و تحلیل داده ها به شیوه کدکذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفت. برپایه یافته ها، چگونگی واکنش های هویتی زنان مهاجر و نیز تجربه پیامدهای آن در بستر جامعه در حال گذار مقصد، متأثر از عواملی چون سطح دسترسی به امکانات و سطح تبعیض های جنسیتی در جامعه مبدأ تفاوت می پذیرد. زنان مهاجر از مبدأهای پیشرو، با داشتن هویت قوی فردی-اجتماعی و سطح مهارتی مناسب با پاسخ به تقاضای شغلی سطح بالای شهر یزد به جایگاه مطلوب اجتماعی دست می یابند. برعکس، زنان مهاجر از مبدأهایی با فرهنگ ایستا و محرومیت وسیع، بدون پشتوانه مهارتی لازم، به بازاندیشی در هویت فردی-اجتماعی دست می زنند. در نتیجه شهر در حال گذار یزد، بستر بسیار مناسب اجتماعی- شغلی برای زنان مهاجر از مبدأهای پیشرو و چالش های هویتی، اجتماعی و اقتصادی فراوان برای زنان مهاجر از مبدأهای ایستا به همراه دارد.
جهانی شدن و مهاجرت نخبگان: شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر مهاجرت نخبگان ایرانی با رویکرد تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
375 - 416
حوزه های تخصصی:
منابع انسانی ارزشمند نظیر افراد نخبه و کارآمد علمی در یک جامعه در عرصه های مختلف ملی نقش حیاتی ایفا کرده و از اینرو، مدیریت مطلوب و هدفمند این سرمایه های ارزشمند امری مهم به شمار می آید. با توجه به اهمیت مهاجرت نخبگان علمی و تأثیر منفی آن بر فرآیند توسعه در کشور، مطالعه حاضر به بررسی و شناسایی عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان علمی در کشور ایران می پردازد. در این مطالعه از مدل ارزیابی مبتنی بر فرآیند تحلیل سلسله مراتبی به منظور رتبه بندی عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان علمی به عنوان ابزاری کارآمد استفاده شده است. در همین راستا، ابتدا پرسشنامه خبره طراحی و در ادامه توسط خبرگان دانشگاهی تکمیل شده است. نتایج مطالعه حاضر مبین این مهم است که براساس دیدگاه خبرگان شاخص جهانی شدن بیشترین اثر گذاری را بر مهاجرت نخبگان علمی ایرانی دارد. مقاله حاضر ایجاد شبکه هایی متشکل از متخصصان ایرانی در خارج از کشور به منظور همکاری به صورت پاره وقت با مراکز علمی داخلی به عنوان راهکار کوتاه مدت و ایجاد فضای مناسب در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برای حفظ متخصصان کشور و جلوگیری از مهاجرت آن ها به خارج از کشور را به عنوان یک راهکار بلند مدت پیشنهاد می نماید.
قومیت و نحوه انتخاب همسر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
101 - 131
حوزه های تخصصی:
الگوهای ازدواج در بستر های فرهنگی مختلف به اشکال متفاوتی بروز می یابند. پژوهش حاضر در پی آن است که نقش قومیت را بر نحوه انتخاب همسر در ایران بررسی کند. بدین منظور از داده های «پیمایش ازدواج» سازمان ثبت احوال کشور (1396-1397) استفاده شد که شامل 9458 نفر مراجعه کننده به آزمایشگاه های انجام آزمایش های قبل از ازدواج مراکز استان ها (به جز تهران) می باشد. یافته ها نشان داد که 85 درصد از ازدواج ها به صورت نیمه ترتیب یافته (انتخاب همسر توسط فرد و تأیید خانواده) بوده است. نتایج آزمون رگرسیون لجستیک چندجمله ای نشان داد که پس از کنترل تمام متغیرها، قومیت رابطه خود با نحوه انتخاب همسر هر دو جنس را حفظ کرد. این یافته بر اهمیت رویکرد نظری هنجاری- قومی در مقابل رویکرد نظری همانندی مشخصه ها در نحوه انتخاب همسر تأکید می کند. این مطالعه یافته های مطالعات پیشین مبنی بر نقش قومیت در الگوهای ازدواج در کشور را تایید می کند و بر اهمیت توجه به آن به عنوان یک عامل فرهنگی مرتبط با ارزش ها، هنجارها و آداب و رسوم خاص در طراحی سیاست ها و برنامه های تسهیل کننده و تحکیم کننده ازدواج تاکید می کند.
جریان مهاجرت شهر به روستا در ایران طی سال های ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰: تحلیل دادگان آمارگیری نیروی کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
359 - 404
حوزه های تخصصی:
مهاجرت معکوس به عنوان پدیده ای جمعیتی، متأثر از عوامل گوناگونی است. از این رو، نحوه ی مدیریت و تدوین سیاست های حمایتی و تشویقی دولت و ایجاد بستری مناسب برای مهاجرت معکوس می تواند یکی از مهم ترین راهکارها برای مواجهه با این موضوع چالش برانگیز باشد. در این پژوهش، روند مهاجرت شهر به روستا و شناسایی علت های آن با استفاده از داده های طرح آمارگیری نیروی کار طی سال های ۱۳۹۶-۱۴۰۰ ارزیابی می شود. یافته ها نشان دادند که مهاجرت های شهر به روستا و علت های آن به شدت از ویژگی ها و مشخصه های اجتماعی-اقتصادی افراد مهاجر تأثیرپذیر است، لذا توجه به اقشار مختلف جامعه و بررسی مستمر مهاجرت های شهر به روستا براساس شاخص های توسعه ی پایدار در روستاهای کشور امری ضروری است. تحلیل توصیفی و برازش مدل رگرسیون لوجستیک در طول دوره ی پنج ساله نیز نشان داد که سن، جنس، وضع فعالیت و سطح تحصیلات با مهاجرت شهر به روستا ارتباط دارند.
عوامل تعیین کننده مشارکت نیروی کار در ایران با رویکرد جنسیتی: کاربرد مدل تخصیص زمان بکر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
235 - 273
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به مطالعه عوامل اقتصادی- اجتماعی و جمعیت شناختی مؤثر بر مشارکت نیروی کار در استان های ایران، براساس داده های خام طرح هزینه-درآمد خانوار با به کارگیری روش اقتصادسنجی داده های شبه تابلویی پرداخته است. یافته های حاصل از برآورد مدل لاجیت، رابطه ی U وارون بین سن و احتمال مشارکت را نشان می دهد. بدین مفهوم که در سنین جوانی، احتمال ورود افراد به بازار کار بیش از دوران میان سالی و سال های انتهایی سن کاری است. مطلقه و مجرد بودن، در مقایسه با متأهل بودن، بر احتمال مشارکت تاثیر مثبت دارد، اما این اثر در گروه هرگز ازدواج نکرده بیش از گروه های دیگر است. محصل بودن، اثر منفی و بعد خانوار و سطح آموزش افراد، اثر مثبت بر احتمال مشارکت دارد. سرپرست خانوار بودن احتمال مشارکت را حدود 39 درصد افزایش می دهد. در یک نگاه کلی، با در نظر گرفتن آیینه جمعیتی و فراوانی جمعیت در سنین حدود 44-25 سال، تمایل بیشتر به مشارکت در گروه های سنی 34-25 و 44-35 سال و اشتغال به تحصیل بخش قابل توجهی از جمعیت در مقاطع آموزش عالی، افزایش نرخ طلاق و نرخ تجرد در ایران، افزایش مشارکت اقتصادی، در سال های پیش رو، دور از ذهن نیست. لذا انتظار می رود این مهم، در برنامه ریزی کلان کشور مورد توجه قرار گیرد.
شیوع، علل و پیامدهای بی فرزندی در ایران و جهان: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوع بی فرزندی و روند فزاینده آن طی چهار دهه گذشته در سراسر جهان، توجه محققان را به خود جلب کرده است. هدف مطالعه حاضر بررسی و مرور مطالعات صورت گرفته در این زمینه در ایران و جهان است. مطالعات در سه بخش میزان بی فرزندی، علل و پیامدهای آن دسته بندی شدند. اگرچه میزان بی فرزندی در کشورهای درحال توسعه، کمتر از کشورهای توسعه یافته است، اما در دسته اوّل نیز رو به افزایش است. مهم ترین علل بی فرزندی، شهرنشینی، گسترش آموزش، هزینه های فرزندان، برابری جنسیتی، استقلال و رفاه فردی، نگرانی از افزایش جمعیت و پایداری محیط زیست، ساختارهای دولت رفاه و کمرنگ شدن نقش دین و باروهای مذهبی هستند. پیامدهای بی فرزندی عمدتاً منفی هستند: همچون افسردگی و اضطراب، اَنگ های اجتماعی، طلاق و خشونت همسر. هرچند پیامدهای مثبتی همچون سطوح بالاتر رضایت از زندگی و رفاه نیز گزارش شده است. نکته مغفول مانده در مطالعات، نادیده گرفتن مردان و نیز عدم بررسی تأثیر این پدیده بر خانواده ها و جامعه و تأکید صِرف بر زنان است. مطالعات در مورد بی فرزندی در ایران انگشت شمارند و آمارهای دقیقی از میزان آن وجود ندارد. آمارهای موجود مربوط به مطالعاتی است که با اهداف دیگری انجام شده اند. یافته ها حاکی از آن است که بی فرزندی هنوز به حدی نرسیده است که تبدیل به مسئله شده باشد، هرچند روندهای آن افزایشی است.
تعیین کننده های بقای ازدواج اول زنان مطلقه در ایران: مطالعه ای در میان زنان بدون تجربه زندگی مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
305 - 362
حوزه های تخصصی:
شناسایی عوامل زمینه ساز تعارض زوجین به ویژه زنان قبل از آغاز زندگی مشترک به منظور پیشگیری از گسست قانونی و همچنین افزایش رضایت زناشویی در مراحل بعدی ازدواج ضروری به نظر می رسد. هدف مطالعه حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر بقای ازدواج اول 279 زن مطلقه بدون تجربه زندگی مشترک است که اطلاعات آن ها در پیمایش مقطعی طلاق سازمان ثبت احوال کشور در پاییز 1396-1397 جمع آوری گردیده است. در این مطالعه، ابتدا مهم ترین تعیین کننده های بقای ازدواج با استفاده از رویکرد ناپارامتری جنگل بقا انتخاب و سپس عوامل مؤثر با استفاده از روش های تحلیل بقای پارامتری با شکنندگی های فردی و مشترک شناسایی شدند. به ترتیب 17.9 و 30.1 درصد از زنان بقای ازدواج کمتر از یک سال و 1 تا 2 سال داشتند. با استفاده از کارآترین الگوریتم جنگل بقا در پیش بینی، متغیرهای پیش بین انتخاب و مدل زمان شکست شتابیده وایبل با شکنندگی مشترک به عنوان مدل نهایی بقای ازدواج اول برازش یافت. براساس این مدل، متغیرهای تعداد سال های تحصیل (0.001=p-مقدار) و تعداد سال های آشنایی غیررسمی (0.013=p-مقدار) و رسمی (0.007=p-مقدار) روی بقای ازدواج تأثیر معنی دار داشتند. بنابراین، اتخاذ سیاست هایی متناسب به منظور فراهم کردن امکان اشتغال زنان تحصیل کرده، افزایش طول مدت آشنایی رسمی و کاهش طول مدت آشنایی غیررسمی با هدف ماندگاری ازدواج زنان در دوران قبل ازدواج ضروری است.
تعیین کننده های زمینه ای و ساختاری تمایل به مهاجرت از کشور در بین جوانان: مطالعه ای در شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
265 - 304
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر سنجش تمایل مهاجرتی نسل جوان (15-29 ساله) و بررسی نقش عوامل ساختاری و زمینه ای در شکل گیری خواست مهاجرتی آنان است. روش تحقیق مطالعه، پیمایش با استفاده از تکنیک پرسشنامه ساخت یافته است. جامعه آماری مطالعه 20656 نفر از جوانان 29-15 ساله شهر بوشهر و حجم نمونه شامل 378 نفر است. یافته های مطالعه بیانگر این است که تمایل مهاجرتی مردان، افراد متأهل، افرادی که در خانواده های پرجمعیت حضور دارند و همچنین اشخاصی که درآمد بالاتری دارند در مقایسه با دیگر افراد بالاتر است. براساس نتایج تحلیل رگرسیونی، متغیر های ساختاری و متغیر های زمینه ای 66 درصد از خواست مهاجرتی نسل جوان را تبیین می کنند. با توجه به مدل نظری تمایل/توانایی کارلینگ و مدل نهایی رگرسیون، متغیر های محیطی (نابرابری، امید به آینده) و مجرد بودن به عنوان یک متغیر زمینه ای و سطح خرد بالاترین أثرگذاری را در تبیین تمایل به مهاجرت نسل جوان دارند و در مجموع نابرابری مهم ترین تبیین کننده است. به طورکلی متغیر های ساختاری و محیطی نقشی تعیین کننده در شکل گیری تمایل به مهاجرت در نسل جوان داشته است.
رفاه ذهنی مهاجران افغانستانی ساکن در شهر شیراز و عوامل مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
429 - 466
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی وضعیت رفاه ذهنی مهاجران افغانستانی ساکن شهر شیراز و عوامل مرتبط با آن به صورت پیمایشی اجرا شده است. جامعه آماری این مطالعه مهاجران افغانستانی 59-15 ساله ساکن شهر شیراز بودند و با روش نمونه گیری تصادفی 380 نفر از آن ها گزینش شدند که به صورت حضوری و با ابزار پرسشنامه مورد پرسشگری قرار گرفتند. مقیاس احساس رفاه که در این پژوهش استفاده شده، حاصل تلاش سام آرام و محبوبی (1393) است. در این پژوهش، 62.2 درصد از پاسخگویان به طور متوسط و 30.8 درصد از آن ها تا حد زیادی احساس رفاه داشته اند. پس به طورکلی، رفاه ذهنی مهاجران در این تحقیق متوسط رو به بالا بوده است. همچنین یافته های تحقیق از رابطه ی جنسیت، وضعیت تاهل، وضعیت اشتغال، مدت زمان اقامت در ایران، درآمد و طبقه اقتصادی با سطح رفاه ذهنی شهروندان افغانستانی ساکن شهر شیراز حکایت دارند. نتایج نشان می دهد که احساس رفاه نسبی است و می توان گفت برداشت افراد از شرایط عینی زندگی و واقعیت های موجود، تعیین کننده ی احساس افراد درباره زندگی و کیفیت آن است که می تواند احساس خوشبختی یا بدبختی نسبت به آن را نیز شکل دهد.
ارزیابی قوانین زیپف و گیبرات در سیستم شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
445 - 479
حوزه های تخصصی:
توزیع اندازه شهرها در یک نظام شهری بیانگر چگونگی و کیفیت سیستم شهری از لحاظ توزیع جمعیتی شهرهاست و روند تحول توزیع را در طول زمان نشان می دهد. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی توزیع اندازه شهرها در سیستم شهری ایران طی سال های 1395-1335 است. در این راستا دو قاعده مهم در ادبیات توزیع اندازه شهرها -قانون زیپف و قانون گیبرات- مورد آزمون قرار گرفته است. بررسی ها در دو بخش شهرهای بزرگ و کل شهرهای موجود در سیستم شهری ایران صورت گرفته است. نتایج حاکی از آن است که در کل سیستم شهری ایران، قاعده زیپف تایید نمی گردد. همچنین قدرمطلق ضریب رابطه رتبه اندازه (ضریب زیپف) در تمامی سال ها کوچکتر از یک بوده و دارای روند نزولی است که بیانگر نابرابرتر شدن توزیع اندازه شهرها در طول زمان است. نتایج آزمون قاعده گیبرات نیز نشان می دهد که از سال 1335 تا 1365 قاعده گیبرات در سیستم شهری ایران برقرار است. اما از سال 1365 به بعد این قاعده برقرار نبوده که نشان دهنده واگرایی روند رشد شهری در سیستم شهری ایران است. همچنین مطابق نتایج، با در نظر گرفتن شهرهای بزرگ، رشد شهری ایران در تمامی سال ها از قانون گیبرات تبعیت می کند و اندازه شهرها دارای توزیع زیپف با ضریب یک است.
نگرش به نحوه انتخاب همسر در میان دختران دانشجو و عوامل مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهاد ازدواج در چند دهه اخیر شاهد تغییرات مهمی بوده است. شیوه همسرگزینی و انتخاب همسر نیز از این تغییر و تحولات بی نصیب نمانده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر نحوه انتخاب همسر در میان دختران دانشجوی دانشگاه تهران انجام شده است. داده های مطالعه حاصل پیمایشی است که با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده است. جامعه آماری، شامل دانشجویان دخترِ دانشکده های مختلف دانشگاه تهران، در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر برآورد گردید. شیوه نمونه گیری طبقه ای نسبی و تصادفی ساده بوده است. یافته های مطالعه نشان داد با افزایش سن، تحصیلات، تمایل به دوستی دختر و پسر، تمایل به برابری جنسیتی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی، خودانتخابی دختران دانشجو در انتخاب همسر افزایش می یابد. این در حالی است که با افزایش نحوه تعامل دختران دانشجو با خانواده، خودانتخابی آنان در انتخاب همسر کاهش می یابد. هم چنین، دو متغیر تمایل به دوستی دختر و پسر و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی به ترتیب قوی ترین پیش بینی کننده های نحوه انتخاب همسر دختران دانشجو هستند. متغیرهای نحوه تعامل با خانواده، تمایل به برابری جنسیتی، تحصیلات و سن به ترتیب در مراتب بعدی اهمیت قرار دارند.