فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۹۸۹ مورد از کل ۹۸۹ مورد.
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
449 - 482
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت روابط نسلی و جنسیتی، در این مقاله به تحلیل جنسیتی حمایت عاطفی میان فرزندان بزرگسال و والدین پرداخته ایم. جامعه آماری پیمایش، افراد 18 سال و بالاتر شهر تهران بوده و 1000 نفر از 30 حوزه به شیوه خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شده اند. یافته ها نشان داده که در حمایت عاطفی والدین و فرزندان بزرگسال از یکدیگر، تفاوت های جنسیتی وجود دارد. به طوری که حمایت عاطفی پدران و مادران از دختران بیش از پسران و حمایت عاطفی مادران از دختران بیش از حمایت عاطفی پدران از دختران بوده است. در صورت طلاق والدین، حمایت عاطفی پدران از فرزندان کمتر از حمایت عاطفی مادران گزارش شده است. همچنین حمایت عاطفی دختران از پدران و مادران بیش از حمایت عاطفی پسران از پدران و مادران و حمایت عاطفی دختران از مادران بیش از پدران بوده است. حمایت عاطفی دختران و پسران از پدران در صورت طلاق و تضاد والدین، کاهش می یابد. به طور کلی می توان گفت که مادران پیوندهای عاطفی بیشتری با فرزندان خود و به ویژه با دختران خود دارند و در طلاق و تضاد والدین، روابط فرزندان بزرگسال با والدین و به ویژه با پدر، تضعیف می گردد. تقویت پیوندهای عاطفی پدران با فرزندان و تلاش والدین در راستای پایداری زندگی زناشویی پیشنهاد می شود.
تحلیلی بر وضعیت زیست پذیری و رفتار مهاجرت خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی: مطالعه موردی دهستان های شهرستان باوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
293 - 324
حوزه های تخصصی:
خشکسالی، به عنوان یکی از رویدادهای شدید آب و هوایی، تأثیرات عمیقی بر جوامع روستایی دارد که اغلب موجب تغییرات قابل توجهی در الگوهای مهاجرت شده و زیست پذیری این مناطق را به چالش می کشد. مطالعه حاضر بر روی خانوارهای ساکن در دهستان های شهرستان باوی، منطقه ای که واقعیت های سخت شرایط خشکسالی طولانی را تجربه کرده است، تمرکز دارد تا تغییرات حاصله در زیست پذیری و رفتارهای مهاجرت خانوارهای روستایی آن را تحلیل کند. نمونه مورد مطالعه شامل 347 نفر از کشاورزان سرپرست خانوار ساکن در شهرستان باوی هستند که به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب گردیده اند. با استفاده از روش تاپسیس، ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطی سطح زیست پذیری خانوارهای روستایی شهرستان باوی محاسبه و اولویت بندی شده است. نتایج نشان می دهد که بیشتر خانوارهای روستایی در تمام ابعاد از سطح زیست پذیری کم و متوسط برخوردارند. یافته ها نشان می دهد که تفاوت معنی داری در بین دهستان ها از نظر وضعیت زیست پذیری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی وجود دارد. براساس نتایج، ارتباط بین متغیرهای سن، تحصیلات و مشارکت در دوره های ترویجی با وضعیت زیست پذیری خانوارها، معنی دار است. علاوه بر این، نتایج بیانگر وجود ارتباط منفی و معنی دار بین تمام ابعاد زیست پ ذیری و تعداد افراد مهاجرت کرده در خانوار آنان است.
جهانی شدن و مهاجرت نخبگان: شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر مهاجرت نخبگان ایرانی با رویکرد تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
375 - 416
حوزه های تخصصی:
منابع انسانی ارزشمند نظیر افراد نخبه و کارآمد علمی در یک جامعه در عرصه های مختلف ملی نقش حیاتی ایفا کرده و از اینرو، مدیریت مطلوب و هدفمند این سرمایه های ارزشمند امری مهم به شمار می آید. با توجه به اهمیت مهاجرت نخبگان علمی و تأثیر منفی آن بر فرآیند توسعه در کشور، مطالعه حاضر به بررسی و شناسایی عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان علمی در کشور ایران می پردازد. در این مطالعه از مدل ارزیابی مبتنی بر فرآیند تحلیل سلسله مراتبی به منظور رتبه بندی عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان علمی به عنوان ابزاری کارآمد استفاده شده است. در همین راستا، ابتدا پرسشنامه خبره طراحی و در ادامه توسط خبرگان دانشگاهی تکمیل شده است. نتایج مطالعه حاضر مبین این مهم است که براساس دیدگاه خبرگان شاخص جهانی شدن بیشترین اثر گذاری را بر مهاجرت نخبگان علمی ایرانی دارد. مقاله حاضر ایجاد شبکه هایی متشکل از متخصصان ایرانی در خارج از کشور به منظور همکاری به صورت پاره وقت با مراکز علمی داخلی به عنوان راهکار کوتاه مدت و ایجاد فضای مناسب در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برای حفظ متخصصان کشور و جلوگیری از مهاجرت آن ها به خارج از کشور را به عنوان یک راهکار بلند مدت پیشنهاد می نماید.
نگرش نسلی به ارزش های ازدواج، فرزندآوری و فرزندپروری (تفاوت های دو نسل مادران و دختران در مراکز شهری شهرستان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناخت وضعیت و مقایسه ارزش های حوزه ازدواج، فرزندآوری و فرزندپروری، بین دو نسل مادران و دختران در مراکز شهریِ شهرستان ایلام است. روش پژوهش پیمایش مقطعی بوده و داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. روش نمونه گیری خوشه ای برای گردآوری داده ها از350 نفر از زنان 15 تا 30 ساله هرگز ازدواج نکرده و زنان 35 تا 65 سال حداقل یک بار ازدواج کرده استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که بیشترین تفاوت نسلی مربوط به نگرش به ازدواج (سنتی-مدرن)، نگرش به روابط خارج از چارچوب ازدواج، نگرش به فرزندآوری، نگرش به تعداد مناسب فرزند و مبنای انتخاب همسر است. در این زمینه ها نسبت ارزش های مدرن در نگرش دختران بیشتر از مادران است. اجماع و توافق نظر هر دو نسل به ضرورت ازدواج، نگرش به طلاق، سن مناسب ازدواج برای دختر و پسر، فاصله سنی دختر و پسر در ازدواج، فرزندپروری، مخالفت با چندهمسری و همچنین زمان مناسب ازدواج دختر است. یافته ها حکایت از این دارند که همسویی و اجماع دو نسل در تعداد قابل توجهی از نگرش ها و اختلاف در ابعاد دیگر سبب شده که در این پژوهش، تفاوت نسلی بیش از شکاف یا تعارض نسلی مطرح باشد. افزایش تاب آوری در خانواده، گفتگوی بین نسلی در خانواده، پذیرش تفاوت های بین نسلی در خانواده به عنوان فرایندی از زندگی در دوران مدرن و کاهش تحکم سنتی والدین می تواند مانع از تبدیل تفاوت های بین نسلی به تعارضات بین نسلی شود.
الزامات قانونی-سیاستی بازتوزیع فضایی جمعیت مهاجران افغانستانی در پهنه سرزمینی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
237 - 285
حوزه های تخصصی:
امروزه پویایی های پیچیده فضا و زمان باعث افزایش مهاجرت های درون کشوری و فراملی شده است. هدف این پژوهش، بررسی الگوی پراکنش مهاجران افغانستانی در ایران و شناخت الزامات قانونی و سیاستی مرتبط با آمایش جمعیت آنان در کشور است. با استفاده از روش های کمی و کیفی و با بهره گیری از نرم افزار Arc GIS، نقشه های مربوط به توزیع فضایی جمعیت مهاجران افغانستانی در کشور ترسیم شد. همچنین، به منظور بررسی الزامات سیاستی–قانونی توزیع جمعیت آنها از روش تحلیل مضمون استفاده گردید. یافته ها نشان می دهد که توزیع جمعیت آنان عمدتاً بر اساس مناطق مجاز و ممنوعه برای اقامت مهاجران است. الگوی توزیع جمعیت مهاجران افغانستانی در کشور تحت تأثیر سه عامل مهم الف) اقتصادی-محیطی، ب)گرایش مهاجران به زندگی در محلات مهاجرنشین و طرد فضایی آنها و ج) قوانین و سیاست ها ی ناکارآمد برای آمایش جمعیت مهاجران است. توزیع درون استانی مهاجران در مناطق مجاز، عمدتاً تحت تأثیر عوامل اقتصادی و دسترسی به فرصت های شغلی است. در مقیاس کوچک تر و محلی، توزیع و تراکم فضایی جمعیت مهاجران افغانستانی تحت تأثیر عواملی همچون طرد فضایی و تراکم مهاجران در محلات خاص به دلیل قیمت پایین اجاره و یا حضور بالای جعیت مهاجران مستقر است. بنابراین، مهمترین الزامات سیاستی-قانونی و مدیریتی آمایش جمعیت مهاجران افغانستانی در کشور از منظر خبرگان عبارتست از: تعیین سیاست ها ی کلان و بلندمدت و توجه به جایگاه آنها در برنامه های آمایش سرزمین، اتخاذ قوانین و مقررات آمایش جمعیت و اقتصاد اتباع خارجی، و مدیریت و نظارت بر توزیع جمعیت از طریق شناخت ظرفیت های محلی و هماهنگی بین دستگاهی.
کاوشی زمینه مند از برهمکنش هویت و مهاجرت در بین زنان مهاجر در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
249 - 291
حوزه های تخصصی:
تغییرات هویتی و چگونگی این تغییرات، از مسائل مهم در مسیر مهاجرت است. پژوهش حاضر، کاوشی زمینه مند از برهمکنش هویت و مهاجرت در بین زنان مهاجر است. روش پژوهش، کیفی و از نظریه زمینه ای بهره گرفته شده است. مشارکت کنندگان، 21 نفر از زنان مهاجر به شهر یزد از استان های مختلف کشور بوده اند که به صورت هدفمند و به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و تحلیل داده ها به شیوه کدکذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفت. برپایه یافته ها، چگونگی واکنش های هویتی زنان مهاجر و نیز تجربه پیامدهای آن در بستر جامعه در حال گذار مقصد، متأثر از عواملی چون سطح دسترسی به امکانات و سطح تبعیض های جنسیتی در جامعه مبدأ تفاوت می پذیرد. زنان مهاجر از مبدأهای پیشرو، با داشتن هویت قوی فردی-اجتماعی و سطح مهارتی مناسب با پاسخ به تقاضای شغلی سطح بالای شهر یزد به جایگاه مطلوب اجتماعی دست می یابند. برعکس، زنان مهاجر از مبدأهایی با فرهنگ ایستا و محرومیت وسیع، بدون پشتوانه مهارتی لازم، به بازاندیشی در هویت فردی-اجتماعی دست می زنند. در نتیجه شهر در حال گذار یزد، بستر بسیار مناسب اجتماعی- شغلی برای زنان مهاجر از مبدأهای پیشرو و چالش های هویتی، اجتماعی و اقتصادی فراوان برای زنان مهاجر از مبدأهای ایستا به همراه دارد.
تأثیر استفاده از جدول عمر بومی بر ارزش فعلی زیان آتی پرتفوی بیمه های زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
217 - 248
حوزه های تخصصی:
شرکت های بیمه برای محاسبه حق بیمه انواع محصولات بیمه عمر، به مفروضات متعددی نیاز دارند. یکی از این مفروضات، جدول عمری است که مبتنی بر داده های جمعیتی آن کشور باشد. از سال 1400، شرکت های بیمه ملزم شدند جدول عمر ایران را که براساس اطلاعات جمعیتی کشور طراحی شده است، برای محاسبه حق بیمه محصولات بیمه زندگی به کار بگیرند. قبل از تدوین این جدول، از جدول عمر فرانسه برای محاسبات بیمه ای انواع محصولات بیمه زندگی استفاده می شد. در این مقاله با استفاده از شبیه سازی متغیرهای مختلف، تاثیر تغییر جدول عمر از جدول عمر فرانسه به جدول عمر ایران بر ارزش فعلی زیان آتی پورتفوی محصولات بیمه زندگی بررسی می شود. علاوه بر این، محاسبات هم برای بیمه شدگان دارای ریسک سلامتی استاندارد و هم برای افرادی که از نظر سلامتی دارای مشکلاتی هستند محاسبه و تحلیل خواهد شد. براساس یافته های مقاله، به طور کلی، شرکت بیمه با ارائه پورتفوی بیمه نامه های استاندارد سود و با ارائه پورتفوی بیمه نامه های غیراستاندارد زیان می کند. اگر شرکت بیمه از جدول عمر فرانسه استفاده کند، آنگاه نسبت به جدول عمر ایران سود بیشتری برای بیمه نامه های استاندارد و زیان کمتری برای بیمه نامه های غیراستاندارد خواهد داشت.
تعیین کننده های ازدواج خویشاوندی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه ازدواج خویشاوندی، به عنوان یکی از الگو های رایج ازدواج در جامعه ایران، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا پژوهش حاضر در پی آن است که عوامل مؤثر بر این ازدواج را شناسایی کند. بدین منظور داده های «پیمایش ازدواج» سازمان ثبت احوال کشور (1396-1397) که شامل 9485 نفر مراجعه کننده به آزمایشگاه های مراکز استان ها (به جز تهران) می باشد، مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد در مجموع، حدود 29 درصد از پاسخ گویان ازدواج خویشاوندی داشته اند که در مقایسه با مطالعات پیشین روند کاهشی این نوع ازدواج را نشان می دهد. نتایج تحلیل رگرسیون لجستیک برای مردان نشان داد بخت ازدواج خویشاوندی با افزایش سن، تحصیلات، و تحصیلات مادر و همچنین با ازدواج ترتیب نیافته و تعلق به قوم گیلک (در مقایسه با قوم فارس) کاهش می یابد. نتایج برای زنان نشان داد بخت ازدواج خویشاوندی با افزایش سن، درآمد ماهانه و تحصیلات مادر و همچنین ازدواج ترتیب نیافته و تعلق به قوم گیلک کاهش یافته و با افزایش تحصیلات پدر افزایش می یابد. در یک نتیجه گیری کلی می توان گفت در راستای یافته های مطالعات پیشین، ازدواج خویشاوندی در ایران، اگرچه با پیش بینی های نظریه نوسازی هم خوانی دارد، اما همچنان از ارزش ها و هنجارهای قومی نیز تأثیر می پذیرد.
قومیت و نحوه انتخاب همسر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
101 - 131
حوزه های تخصصی:
الگوهای ازدواج در بستر های فرهنگی مختلف به اشکال متفاوتی بروز می یابند. پژوهش حاضر در پی آن است که نقش قومیت را بر نحوه انتخاب همسر در ایران بررسی کند. بدین منظور از داده های «پیمایش ازدواج» سازمان ثبت احوال کشور (1396-1397) استفاده شد که شامل 9458 نفر مراجعه کننده به آزمایشگاه های انجام آزمایش های قبل از ازدواج مراکز استان ها (به جز تهران) می باشد. یافته ها نشان داد که 85 درصد از ازدواج ها به صورت نیمه ترتیب یافته (انتخاب همسر توسط فرد و تأیید خانواده) بوده است. نتایج آزمون رگرسیون لجستیک چندجمله ای نشان داد که پس از کنترل تمام متغیرها، قومیت رابطه خود با نحوه انتخاب همسر هر دو جنس را حفظ کرد. این یافته بر اهمیت رویکرد نظری هنجاری- قومی در مقابل رویکرد نظری همانندی مشخصه ها در نحوه انتخاب همسر تأکید می کند. این مطالعه یافته های مطالعات پیشین مبنی بر نقش قومیت در الگوهای ازدواج در کشور را تایید می کند و بر اهمیت توجه به آن به عنوان یک عامل فرهنگی مرتبط با ارزش ها، هنجارها و آداب و رسوم خاص در طراحی سیاست ها و برنامه های تسهیل کننده و تحکیم کننده ازدواج تاکید می کند.