فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۹۸۹ مورد.
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
149 - 202
حوزه های تخصصی:
دو نظریه در رابطه با مصرف پس از بازنشستگی وجود دارد: بسیاری از پژوهشگران اعتقاد دارند که با افزایش سن، مصرف هم افزایش می یابد. درحالی که برخی معتقدند که افزایش سن (پس از بازنشستگی) کاهش شدید و ناگهانی مصرف را به همراه دارد. ازاین رو، این پژوهش به بررسی اثر ساختار جمعیت بر مصرف چرخه زندگی برای دو دوره زمانی متفاوت پرداخته است. برای کشور ایران در سال 1960 تا 2021 از الگوی ARDL و برای گروه کشورها (158 کشور) در سال 2001 تا 2021 از الگوی GMM استفاده شده است. نتایج هر دو الگو حاکی از آن است که درآمد سرانه تأثیر منفی بر سهم مصرف از درآمد داشته و اثر متغیرهای رشد جمعیت، نرخ وابستگی جوانان و نرخ وابستگی سالمندان تأثیر مثبتی بر سهم مصرف از درآمد داشته است. همچنین نتایج حاصل از الگوی تصحیح خطا برای ایران نشان داد که سهم مصرف از درآمد پس از هرگونه عدم تعادل کوتاه مدت پس از حدود تقریباً 1.5 دوره به تعادل بلندمدت خود بازمی گردد. همچنین فرضیه چرخه زندگی برای ایران و گروه کشورها تأیید گردید. در خصوص معمای مصرف بازنشستگی می توان اظهار داشت که در ایران و گروه کشورها با افزایش سن، مصرف افزایش می یابد.
چالش های جمعیتی ایران: راهبردها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
287 - 316
حوزه های تخصصی:
طی دو دهه اخیر، دو سیاست متفاوت جمعیتی در ایران در پیش گرفته شده و طی آن، سیاست کنترل رشد جمعیت در اواخر دهه 1360 به سیاست تشویقی افزایش جمعیت در دهه 1390 تغییر یافت. اما چالش های کنونی جمعیتی در ایران نشان از ضرورت بازنگری همه جانبه این سیاست ها دارد. این مقاله با بهره گیری از روش پژوهش کیفی (استفاده از داده های آرشیوی، تکنیک بحث گروهی و جلسات کارشناسی) تلاش دارد ضمن شناخت مهمترین چالش های جمعیتی ایران، به ارائه راهبردها و راهکارهایی در این زمینه بپردازد. طبق اجماع نظر نخبگانی، اهم چالش های کنونی و پیش روی جمعیت ایران شامل: «تأخیر در ازدواج و افزایش نسبت تجرد و طلاق»، «میزان باروری پایین»، «سالخوردگی جمعیت در سال های آتی»، «توزیع نامتوازن جمعیت و عدم تعادل های منطقه ای»، «مرگ ومیر بالا و معلولیت های ناشی از حوادث غیرعمدی»، «آلودگی و تخریب منابع و محیط زیست»، «مسئله تأمین مسکن و اسکان غیررسمی»، و نیز «مهاجرت بین المللی به داخل و خارج از کشور» می باشد. افزون بر اینها، چالش های سیاست گذاری و مدیریتی جمعیت شامل «فقدان پنجره واحد مدیریتی و نظارتی برای راهبری جمعیت در کشور»، «تراکم، تعارض و تناقض قوانین و مقررات مرتبط با جمعیت»، «بازیگران متعدد و عدم مدیریت تضاد و تعارض منافع»، «سیاست گذاری های تک بعدی و کوتاه مدت با رویکرد مُسَکّنی»، «عدم پایش فرایندها و ارزیابی اجرای سیاست ها»، و «مسئله کمبود، پایین بودن کیفیت و یا عدم دسترسی به آمارهای جمعیتی» نیز مورد تأیید و تأکید نخبگان قرار دارد. «پنجره جمعیتی»، «بالا بودن سهم زنان در سن باروری»، و نیز «باروری ایده آل بالاتر از سطح جانشینی» سه فرصت جمعیتی کشور محسوب می شوند. در این مطالعه، متناظر با هر یک از چالش های برشمرده، راهبردها و راهکارهایی نیز پیشنهاد شده است.
تعیین کننده های ازدواج خویشاوندی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه ازدواج خویشاوندی، به عنوان یکی از الگو های رایج ازدواج در جامعه ایران، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا پژوهش حاضر در پی آن است که عوامل مؤثر بر این ازدواج را شناسایی کند. بدین منظور داده های «پیمایش ازدواج» سازمان ثبت احوال کشور (1396-1397) که شامل 9485 نفر مراجعه کننده به آزمایشگاه های مراکز استان ها (به جز تهران) می باشد، مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد در مجموع، حدود 29 درصد از پاسخ گویان ازدواج خویشاوندی داشته اند که در مقایسه با مطالعات پیشین روند کاهشی این نوع ازدواج را نشان می دهد. نتایج تحلیل رگرسیون لجستیک برای مردان نشان داد بخت ازدواج خویشاوندی با افزایش سن، تحصیلات، و تحصیلات مادر و همچنین با ازدواج ترتیب نیافته و تعلق به قوم گیلک (در مقایسه با قوم فارس) کاهش می یابد. نتایج برای زنان نشان داد بخت ازدواج خویشاوندی با افزایش سن، درآمد ماهانه و تحصیلات مادر و همچنین ازدواج ترتیب نیافته و تعلق به قوم گیلک کاهش یافته و با افزایش تحصیلات پدر افزایش می یابد. در یک نتیجه گیری کلی می توان گفت در راستای یافته های مطالعات پیشین، ازدواج خویشاوندی در ایران، اگرچه با پیش بینی های نظریه نوسازی هم خوانی دارد، اما همچنان از ارزش ها و هنجارهای قومی نیز تأثیر می پذیرد.
الزامات قانونی-سیاستی بازتوزیع فضایی جمعیت مهاجران افغانستانی در پهنه سرزمینی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
237 - 285
حوزه های تخصصی:
امروزه پویایی های پیچیده فضا و زمان باعث افزایش مهاجرت های درون کشوری و فراملی شده است. هدف این پژوهش، بررسی الگوی پراکنش مهاجران افغانستانی در ایران و شناخت الزامات قانونی و سیاستی مرتبط با آمایش جمعیت آنان در کشور است. با استفاده از روش های کمی و کیفی و با بهره گیری از نرم افزار Arc GIS، نقشه های مربوط به توزیع فضایی جمعیت مهاجران افغانستانی در کشور ترسیم شد. همچنین، به منظور بررسی الزامات سیاستی–قانونی توزیع جمعیت آنها از روش تحلیل مضمون استفاده گردید. یافته ها نشان می دهد که توزیع جمعیت آنان عمدتاً بر اساس مناطق مجاز و ممنوعه برای اقامت مهاجران است. الگوی توزیع جمعیت مهاجران افغانستانی در کشور تحت تأثیر سه عامل مهم الف) اقتصادی-محیطی، ب)گرایش مهاجران به زندگی در محلات مهاجرنشین و طرد فضایی آنها و ج) قوانین و سیاست ها ی ناکارآمد برای آمایش جمعیت مهاجران است. توزیع درون استانی مهاجران در مناطق مجاز، عمدتاً تحت تأثیر عوامل اقتصادی و دسترسی به فرصت های شغلی است. در مقیاس کوچک تر و محلی، توزیع و تراکم فضایی جمعیت مهاجران افغانستانی تحت تأثیر عواملی همچون طرد فضایی و تراکم مهاجران در محلات خاص به دلیل قیمت پایین اجاره و یا حضور بالای جعیت مهاجران مستقر است. بنابراین، مهمترین الزامات سیاستی-قانونی و مدیریتی آمایش جمعیت مهاجران افغانستانی در کشور از منظر خبرگان عبارتست از: تعیین سیاست ها ی کلان و بلندمدت و توجه به جایگاه آنها در برنامه های آمایش سرزمین، اتخاذ قوانین و مقررات آمایش جمعیت و اقتصاد اتباع خارجی، و مدیریت و نظارت بر توزیع جمعیت از طریق شناخت ظرفیت های محلی و هماهنگی بین دستگاهی.
سیاست بازنمایی؛ تحلیل گفتمان تحریف دفاع مقدس در مستندهای شبکه های فارسی زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵)
101 - 127
حوزه های تخصصی:
هشت سال جنگ تحمیلی که از آن با عنوان «دفاع مقدس» یاد می شود یکی از نقاط عطف تاریخ معاصر ایران است که در پی ایستادگی و مقاومت ملت ایران به رهبری امام خمینی (ره) تمامیت ارضی ایران حفظ و تبدیل به منبعی برای انسجام و هویت یابی ملی شد. طی دهه گذشته هم زمان با جریان تحریم و نیز رشد روزافزون رسانه های فارسی زبان خارجی (ماهواره ای و اینترنتی) شاهد تولید مستندهای متنوع درباره وقایع و رویدادهای تاریخی پس از انقلاب اسلامی ایران از جمله دوران پرافتخار 8 سال جنگ تحمیلی هستیم. اینکه شبکه های ماهواره ای فارسی زبان درباره جنگ تحمیلی ایران و عراق، چه گفتمانی را برای «ساخت واقعیت» و «کنترل اذهان مخاطبان» می سازند، سؤال اصلی این مقاله است. برای پاسخ به این سؤال 10 مستند «کودتای خزنده در سپاه، داستان دو سرباز، ماشین روز قیامت، جام زهر، اولین خاکریز، ایران کنترا، فاو، کربلای 5، جنگ برای اروند 1 و 2» که در شبکه های فارسی زبان تولید و پخش شده است، با هدف «شناخت گفتمان تحریف و مؤلفه های آن»، با روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه، مطالعه شده است. بر اساس یافته ها «برجسته کردن شکست ها»، «پنهان کاری»، «نالایق بودن مسئولان جنگی»، «سواستفاده از احساسات مردم»، «تقدس زدایی از جنگ» «تدبیر و خدمات محمدرضا پهلوی» برای تثبیت مرزها، مدیریت تنش با عراق و کشورهای منطقه و تقویت بنیه نظامی، «غرب خوب»، «پرداختن به آسیب های جنگ» و «دیپلماسی دربرابر جنگ طلبی» دال های اصلی گفتمان مستندهای شبکه های فارسی زبان خارجی درباره جنگ تحمیلی است که حول دال مرکزی «ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی» مفصل بندی شده است.
بررسی روش های بهبود و تحول اساسی در اجرای مناسبت های رسمی (مذهبی، اجتماعی، ملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵)
129 - 149
حوزه های تخصصی:
تقویت آئین ها و مناسبت های مذهبی، اجتماعی و ملی و انتقال آنها از نسلی به نسل دیگر رسالتی است که بر دوش مسئولان سازمان ها و نهادهای رسمی و غیررسمی (خانواده) جامعه گذاشته شده است. با توجه به گستردگی ابعاد جوامع و تنوع مشاغل، تخصص و در نتیجه گوناگونی نگرش ها، ساماندهی و اجرای مطلوب آئین ها و مراسم که جزء مهم ترین ابزارهای فرهنگی هستند، از رویکردهای گوناگونی متأثر می شود که گاه کارکردها و اثرگذاری های فرهنگی را مخدوش می سازد. لذا سازمان ها و نهادهای متولی همچون شهرداری ها، صداوسیما، مطبوعات، مسئولان انتظامی، وزارتخانه های فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و ... در این زمینه مسئولیت عمده اطلاع رسانی، جلب مشارکت ارادی همراه با مداخله نسبی را به عهده دارند. در این مطالعه کوشش شده است تا یک پژوهش کاربردی جهت اجرای مناسب آئین ها و مراسم ها ارایه گردد. به همین منظور در بررسی پیش رو ضمن مرور ادبیات مرتبط، اقدام به طراحی یک چارچوب نظری و سپس ارائه فرضیات و در نهایت آزمون تجربی آنها گردید. جامعه آماری پژوهش پیش رو شامل جوانان 15 تا 29 ساله مقیم مناطق 22 گانه تهران و حجم نمونه برابر با 400 نفر از این افراد بود که بر اساس شیوه های نمونه گیری انتخاب گردیده اند. نتایج نهایی رگرسیون چند متغیره برای تاثیر مشترک متغیرهای مستقل بر بهبود اجرای آئین ها نشان داده است که مجموع متغیرهای مستقل مورد استفاده این پژوهش تنها توانسته در حدود 19 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کند و مابقی تغییرات ناشی از متغیرهای دیگری خواهد بود که در این پژوهش مورد بررسی قرار نگرفته اند. همچنین این نتایج نیز نقش پراهمیت جامعه پذیری را در بهبود اجرای آئین ها نسبت به سایر متغیرها برجسته تر نمایان ساخته است.
منشاء سیاست ها در سیاستگذاری برای سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵)
77 - 100
حوزه های تخصصی:
هر نظام سیاست گذاری درپی دستیابی به اهدافی در سطوح کلان و بخش مربوطه است. این اهداف برآیندی از خواسته ها و ارزش های مادی و معنوی جامعه و یا سیاست گذاران است. یکی از وظایف اصلی سیاست پژوهی، شناسایی و تبیین این خواسته ها و ارزش ها در هر حوزه ای حتی سینما خواهد بود؛ زیرا از این راه می توان منشاء فکری در سیاست های پیرامون بخش سینما را شناخت. فهم و درک این امر در سینمای ایران، هدف این نوشتار را شکل داده است. با بهره گیری از مفهوم و رهیافت «مرجعیت» در سیاست گذاری، به این پرسش پاسخ می دهیم که «مرجعیت های مربوط به سیاست های سینمایی در سینمای ایران کدام است؟» برای پاسخ مناسب باید با رهیافت نهادی و روش «تحقیق ثانویه» از روش تحقیق اکتشافی به شناسایی و تحلیل محمل های مرجعیت در پارادایم دولت مدرن پرداخته شود و در این مسیر مرجعیت در سیاست های سینمای ایران شناسایی گردد. با مقایسه ابعاد سیاست گذاری در آنها درمی یابیم مرجعیت سیاست گذاری در بخش سینمای ایران به شکل چشمگیری متأثر از مرجعیت کلان سیاست گذاری عمومی در کشور است؛ که به دلیل فقدان ثبات سیاستی، ابهامات بسیاری دارد و سینما نیز در این شرایط، حیات بسیار وابسته ای به دولت داشته و به جای ابتناء بر رابطه با مخاطب، متأثر از سیاست های تقویت کننده مراقبت دولتی است.
الگوهای تأثیرگذار بر مهاجرت از روستا به حاشیه شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
203 - 236
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تحلیل الگوهایی است که مهاجران روستایی طی نموده تا به حاشیه نشینی رسیده اند. برای یافتن این الگوها از تکنیک مصاحبه استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه، خانواده هایی هستند که از منطقه کامفیروز مهاجرت کرده اند و در شهرک های سعدی و جوادیه شیراز مستقر شده اند. شیوه اصلی تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، تحلیل مضمون بوده است. پس از انجام ۲۲ مصاحبه عمیق با افراد مورد مطالعه، اشباع داده حاصل شد. طبق یافته های این مطالعه می توان چهار الگو برای حاشیه نشین شدن این خانواده ها را نتیجه گرفت: 1. الگوی مهاجرت خانواده های دارای فقر اقتصادی، 2. الگوی مهاجرت خانواده هایی که دچار دگرگونی ارزشی-هنجاری شده اند، 3. الگوی مهاجرت زمین داران بزرگ روستایی، 4. الگوی مهاجرت خانواده های دارای فرهنگ کار. به طورکلی، نتایج نشان داد که عوامل و زمینه های فرهنگی- اجتماعی که در الگوهای دوم، سوم و چهارم بیان شده است، بیشتر از عوامل اقتصادی در الگوی اول بر مهاجرت و حاشیه نشینی مهاجران تأثیرگذار بوده است.
ارزیابی داده های سنی-جنسی سرشماری های جمعیتی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
113 - 148
حوزه های تخصصی:
با درنظر گرفتن مرکزیت سن و جنس در تعیین تغییرات جمعیت، بررسی گزارش های سنی-جنسی در سرشماری های جمعیتی در فرآیند ارزیابی داده ها ضروری است. در این مطالعه، توزیع های سنی-جنسی جمعیت ایران در سطوح ملی و استانی طی چهار سرشماری گذشته، در سال های 1375 تا 1395، از طریق شاخص های مختلف جمعیتی مانند هرم جمعیت، نسبت سنی، نسبت جنسی، شاخص ترکیبی سازمان ملل، شاخص ویپل و مایرز مورد ارزیابی قرار گرفت. تحلیل مقادیر شاخص ها درسطوح ملی و در اکثر استان ها، نشان گر پایین تر بودن دقت سرشماری 1385 نسبت به سه سرشماری دیگر است. دقت سرشماری از 1375 به 1385 کاهش و از 1385 تا 1395 بهبود یافته است. اختلاف دقت داده های دو جنس و همچنین تفاوت دقت توزیع سنی- جنسی استان ها در حال کاهش و به سمت همگرا شدن در طول دوره مورد بررسی است. در اکثر شاخص ها استان های گیلان، مازندران، اصفهان، و آذربایجان شرقی بالاترین دقت و استان های هرمزگان، کهگیلویه وبویراحمد، ایلام، کرمان، قم، بوشهر، و سیستان وبلوچستان پایین ترین دقت را نشان دادند. این یافته ها، با نتایج سایر مطالعات، دال بر پایین بودن دقت سرشماری 1390 مغایرت دارد و شاخص های متداول ارزیابی، چنین نتیجه ای را چه در سطح کشور و چه استان تأیید نمی کند. باتوجه به پویایی جمعیت، روش های مرسوم ارزیابی ناکافی است و می باید با روش های دقیق تری به بررسی و ارزیابی داده های سرشماری پرداخته شود.
مطالعه تغییر سیاست جمعیت در ایران: کاربست چارچوب ائتلاف مدافع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
317 - 347
حوزه های تخصصی:
خط مشی جمعیت در ایران پس از حدود سه دهه اجرای سیاست کنترل جمعیت و تنظیم خانواده، با ابلاغ سیاست های کلی جمعیت در سال 1393، جهت گیری معکوسی را آغاز کرده و با طی فراز و نشیب های فراوان، در نهایت با تصویب و اجرای قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در سال 1400، به کلی تغییر کرد. مطالعه حاضر درصدد پاسخ به این سؤال کلی است که «چرا و چگونه خط مشی ملّی جمعیت در ایران تغییر کرد؟». این پژوهش درصدد است تا فرآیند تغییر این خط مشی را با یکی از چارچوب های مطرح در فرآیند خط مشی عمومی، یعنی چارچوب ائتلاف مدافع و با جهت گیری فلسفی پساتحصّل گرا، رویکرد پژوهشی کیفی و استراتژی مطالعه موردی تبیین کند. استفاده از این چارچوب، می تواند سبب بسط، تقویت و رفع اشکالات آن و توسعه نظری مطالعات خط مشی شود. یافته های پژوهش نشان داد که دو ائتلاف مدافع در بدنه خط مشی جمعیت در ایران ایجاد شده اند: (الف) ائتلاف مدافعان کنترل جمعیت و تنظیم خانواده، (ب) ائتلاف مدافعان افزایش جمعیت و فرزندآوری. بر اساس یافته ها می توان تغییر خط مشی از برنامه کنترل جمعیت و تنظیم خانواده به قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت را به سازوکارهای علّی این چارچوب یعنی «یادگیری خط مشی محور»، «التهابات و شوک های بیرونی»، «شوک های درونی» و همچنین به میزان کمتر «توافق مذاکره ای» نسبت داد. به خط مشی گذاران فهم بهتر فرآیند خط مشی گذاری در ایران و توجه به موضوع ائتلاف ها و اهمیت آنها و درس آموزی از توفیق ها و شکست ها در فرآیند خط مشی گذاری، پیشنهاد می شود.
تحلیل نظام مسائل فیلم ها با تأکید بر توابع تعلیقی (مطالعه موردی: چهلمین جشنواره فیلم فجر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفاوت اصلی موضوع با مسئله این است که موضوع در مقام ارائه شاکله و دامنه اصلی متن است و مسئله ناظر به گره اصلی و محل اصطکاک و شاهراه توجه است. بنابراین زمانی که نظام مسائل فیلم های جشنواره بررسی می شود، به نطفه و ایده اصلی فیلم - که سبب شکل گیری دامنه موضوعی آن شده است - پرداخته می شود. فیلم های چهلمین جشنواره فیلم فجر به عنوان محمل بررسی این مقاله، با مشاهده مستقیم تمام فیلم ها در ایام جشنواره (12-22 بهمن 1400) ارزیابی شد و به روش تحلیل توصیفی بیان شده است. سه وجه بررسی فیلم ها عبارت است از: فضاسازی و نقطه ارتباط گیری فیلم، تعلیق و مسئله فیلم، نتیجه و القای فیلم که وجه مسئله و تعلیق به شکل ویژه ای مطرح شده است. تعلیق ماهیت اصلی مسئله است و هر چالشی ابتدا در مقام تعلیق فکری ظاهر می شود که نشانه آن گمشدگی و ابهام است؛ سپس به اعتبار فعلیت، در تعلیق توجیهی خود را نشان می دهد و نشانه آن توازن و عزم جدی نداشتن در انجام درست امور است و سپس در مقام رفتار، به صورت تعلیق عملیاتی جلوه می کند و نشانه آن سستی، تنبلی و بی حرکتی در رفتار است. توابع تعلیقی، بیانگر شیوه مواجه شدن یک پدیده با این سازوکار است. هر فیلمی دارای یک مسئله بنیادین است که نطفه شکل گیری همان فیلم خواهد بود. برآورد مسئله های تمام فیلم های این جشنواره، با عنوان نظام مسائل با تأکید بر هویت مسئله و همچنین فرایند مواجهه با آن مسئله و روش حل آن با عنوان توابع تعلیقی صورت گرفته است. چون تصویر و فیلم، شمایل آینده جامعه را بر روان مخاطب القا می کند، بررسی مسائل آن، جهت گیری و آداب اجتماعی فردای جامعه را روشن می سازد. از این منظر شناخت مسائل فیلم های جشنواره، به شناخت بهتر مسائل فردای جامعه منجر خواهد شد. با ارزیابی فیلم های جشنواره، این نتیجه حاصل شد: بیشتر مسائل فیلم ها در دسته بندی کلی یا دارای وجه خیالی منفکی از جامعه قرار دارد و با مسائل مردم جامعه سنخیتی پیدا نمی کند؛ یا آدرس نادرستی از آرمان ها و مشکلات جامعه ارائه می دهد که وجه مصلحانه ندارد و مخاطب را به شکل گیری و سوق به مسائل مطرح شده دعوت می کند؛ یا گزاره های مسئله محور درستی بیان می کند، اما فضاسازی و القای مناسبی برای ارتباط و اشتیاق مخاطب برقرار نکرده است.
ایران، چین جدید و افق گشایی کمربند- راه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵)
151 - 180
حوزه های تخصصی:
اشاره ای به چیستی ایده کمربند راه، اشاره ای است که در این مقاله کتابخانه ای، شناخت چین مدرن را به عنوان مبدع آن ضروری می سازد. درنتیجه، سرگذشت چین مدرن در دو مرحله کمونیست و توسعه اقتصادی شتابان، مرکز توجه قرار می گیرد. یکی از پیامدهای داخلی چنین روندی ایجاد شکاف توسعه ای میان برخی مناطق کشور است که دولت را به اجرای برنامه هایی برای رفع این بی توازنی وامی دارد. پیدایش طبقه متوسط دیگر پیامد این روند است که به مصرف محصولات فرهنگی غربی گرایش دارد. این مسئله، بستر چالش های «تله طبقه متوسط» و «دموکراسی خواهی» را در عرصه های اقتصاد و سیاست پدید می آورد. توسعه اقتصادی شتابان چین، افزون بر پیامدهای داخلی، پیامدهای خارجی ویژه ای دارد که شکاف اقتصادی سیاسی شرق و غرب نظام بین الملل، یکی از آثار آن است. تجربه متفاوت چینی ها در توسعه، به تحول نظریه های توسعه ختم می شود؛ زیرا مقایسه نسبت هم سازی میان دموکراسی و توسعه اقتصادی در تجویز ذهنی امریکایی ها با تجربه عینی چینی ها در تباین قرار دارد. به این مسئله می توان حواشی چشم انداز جهانی توسعه چین و طرح ابرقدرتی آن را افزود که بعضاً از سوی امریکایی ها تولید و ترویج می شود؛ و از قضا، مفاهیم راه، جهانی سازی و ابرقدرتی، ظرفیت های مهمی برای پیشبرد این بحث است. از این منظر، امروزه ما با دو دیدگاه مختلف درباره راه ابریشم مواجهیم: راه ابریشم جدید چینی، راه ابریشم نوین امریکایی. درنهایت نیز مسئله ایران و راه ابریشم از جهات مختلف بررسی خواهد شد.
جمعیت و سیاست در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی رابطه جمعیت و سیاست در ایران معاصر است. این پژوهش ضمن اذعان به رابطه دیالکتیک جمعیت و سیاست، تلاش می کند نقش تغییرات حجمی و ساختاری جمعیت را بر سیاست مطالعه کند. روش اصلی این مطالعه روش اسنادی و کتابخانه ای است. طبق نتایج، جمعیت ایران هم به لحاظ تحولات حجمی و هم به لحاظ تحولات ساختاری توانسته در برهه های زمانی مختلف از مسیرهای نهادی بر تحولات سیاسی تأثیر بگذارد. رشد جمعیت به همراه توسعه ناموزون منطقه ای و بخشی (بین نهادی) قبل از انقلاب توانست نهایتاً به انقلاب اسلامی منجر شود. در زمان جنگ رشد حجم جمعیت در کنار ساختار بسیار جوان حاصل از رشد دهه های گذشته، توانست نیرویی قابل برای مقاومتی هشت ساله عرضه کند. پس از جنگ فشار حاصل از حجم بالای جمعیت بر نهادهای دولتی و غیردولتی، چرخشی کلان در عرصه سیاستگذاری در حوزه جمعیت به همراه داشت که همان کنترل جمعیت بود. سال ها بعد، یعنی زمان کنونی، ساختار همان جمعیت کنترل شده مجدداً به صورت نیروهایی دیگر بر شانه های نهاد سیاست سنگینی می کند و مدیریت آن مستلزم سیاستگذاری های علمی و واقع گرایانه است.
تحلیل جامعه شناختی رابطه شاخص های اقتصادی-اجتماعی و نرخ زادووَلد در ایران در دوره 1398- 1370(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، نرخ زادووَلد در ایران با نوسانات زیادی همراه بوده است. اگرچه، این موضوع، به دلیل اهمیت آن، به طورِگسترده بررسی شده است، اما کمتر از چشم انداز کلان و طولانی مدت به آن پرداخته شده است. براین اساس، پژوهش حاضر تلاش نموده رابطه شاخص های اقتصادی-اجتماعی شامل سرانه تولید ناخالص داخلی، مشارکت زنان در نیروی کار، تورم، بیکاری و میزان باسوادی را با نرخ زادووَلد در دوره 1398-1370 مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش از نوع تحلیل ثانویه کمّی است که به روش سری زمانی انجام شده است. جهت بررسی رابطه کوتاه مدت و بلندمدت متغیرهای تحقیق، از الگوی خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی(ARDL) در نرم افزار مایکروفیت استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق، با بهبود شاخص های مشارکت زنان در نیروی کار، و میزان باسوادی، نرخ زادووَلد کاهش یافته است. بین شاخص های تورم و بیکاری با زادووَلد رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین سرانه تولید ناخالص داخلی با نرخ زادووَلد رابطه معناداری وجود ندارد. با استناد به یافته های تحقیق، نتیجه گیری می شود که نرخ زادووَلد در ایران، بیشتر، متأثر از شرایط کلان است تا شرایط خُرد.
تحقیقات مهاجرت داخلی در ایران: مرور حیطه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های متعددی در چند دهه اخیر به بررسی ابعاد و پیامدهای مهاجرت داخلی در ایران پرداخته اند. این مقاله با بهره گیری از روش مرور حیطه ای و چارچوب آرکسی و اُملی به بررسی پژوهش های مهاجرت داخلی در ایران در سه دهه اخیر پرداخته و در تلاش است تا تصویری از ویژگی ها، تعیین کننده ها و پیامدهای مهاجرت ارائه دهد. نتایج بیانگر تسلط روش های کمی و داده های پیمایشی در پژوهش های مهاجرت است. بیش از نیمی از پژوهش ها بر مهاجرت های روستا به شهر و حدود یک پنجم بر جریانات مهاجرتی و پیامدهای آن به استان تهران متمرکز بوده اند. همچنین، بیش از 52 درصد پژوهش ها، عوامل و بسترهای تعیین کننده مهاجرت داخلی، 31 درصد تبعات و پیامدهای مختلف مهاجرت بر مهاجران و مبادی و مقاصد مهاجرتی، 13 درصد روندها و الگوهای مهاجرت و در نهایت 3 درصد ویژگی های جمعیتی مهاجران داخلی را بررسی کرده اند. بعلاوه نتایج نشان داد که توسعه نابرابر، تمرکزگرایی امکانات و فرصت های اقتصادی و آموزشی، تغییرات اقلیمی، تفاوت های درآمدی، دستیابی به شغل، و شبکه های اجتماعی ازجمله مهمترین عوامل زمینه ساز مهاجرت داخلی در ایران می باشند. با این حال، حوزه مهاجرت داخلی در کشور نیازمند استفاده از شاخص ها و معیارهای جدید برای مقایسه های بین المللی، پرداختن به ابعاد و الگوهای نوپدید مهاجرت و بهره گیری از روش های کیفی است.
راهبردهای ارتقای مدارای اجتماعی با تاکید بر نقش سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
129 - 159
حوزه های تخصصی:
مطالعه و پژوهش در زمینه مدارای اجتماعی به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار در افزایش سطح تعاملات فرهنگی و اجتماعی، مشارکت، انسجام و امنیت اجتماعی، احساس امنیت و همدلی می تواند نقش بسزایی در توسعه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جامعه داشته باشد. در این راستا، می توان از سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی به عنوان دو عامل راهبردی مهم در جهت ارتقای مدارای اجتماعی نام برد. مقاله پیش رو با استفاده از نظریه منش و میدان بوردیو به تأثیر و نقش سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی و ابعاد آن بر مدارای اجتماعی پرداخته است. برای سنجش مدارای اجتماعی از ترکیب نظریه ها ی پیترکینگ و وگت و ابعاد مدارای هویتی، مدارای اجتماعی ، مدارای سیاسی و مدارای اخلاقی رفتاری استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شهروندان 15تا 44 سال استان مازندران است. روش پژوهش پیمایشی و از نوع توصیفی است و داده ها ی موردنیاز پژوهش از طریق ابزار پرسش نامه گردآوری شده است. تحلیل داده نیز با نرم افزار SPSS و Amos انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی و ابعاد آن ها با مدارای اجتماعی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. نتایج آزمون مدل ساختاری بیانگر تأثیر مستقیم سرمایه اجتماعی (Beta: 0/29) و سرمایه فرهنگی (Beta: 0/39) بر مدارای اجتماعی است. همچنین سازه سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی توانسته 38 درصد از تغییرات سازه مدارای اجتماعی را تبیین کند. به بیانی دیگر، این دو مؤلفه 38 درصد در ارتقا یا کاهش مدارای اجتماعی اثرگذارند و در برنامه ریزی راهبردی سازمان ها و نهادها ی مختلف کشور می توانند مورد توجه قرار گیرند.
شناسایی عناصر تشکیل دهنده الگوی یکپارچه سازی دستورکارهای شورای فرهنگ عمومی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
31 - 58
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف شناسایی عناصر تشکیل دهنده الگوی یکپارچه سازی دستورکارهای شورای فرهنگ عمومی کشور انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد و از نظر ماهیتِ اجرا توصیفی است. جامعه آماری متشکل از افراد خبره و مطلعان کلیدی در قلمرو موضوعی پژوهش (شورای فرهنگ عمومی) بودند که بر اساس رویکرد آگاهانه و به روش هدفمند و گلوله برفی تعداد 12 نفر برای مصاحبه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای (سندکاوی) و روش میدانی (مصاحبه و فن دلفی) استفاده شد. به منظور تعیین اعتبار یافته ها از مصاحبه با افراد کانونی و تکنیک های اشباع نظری و رویه های ویژه کدگذاری و برای تعیین روایی از تکنیک های جمع آوری داده ها از منابع متعدد، تحلیل موارد منفی و انعطاف روش استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز از تکنیک کدگذاری نظری استفاده شد. نتایج نشان داد الگوی یکپارچه سازی دستورکارهای شورای فرهنگ عمومی کشور دارای 6 بُعد، 32 مؤلفه و 136 شاخص است که اجزای الگوی پارادایمی نهایی عبارت اند از: شرایط علّی (اسناد بالادستی، شرایط و اقتضائات زمانی و مکانی، تصمیمات و رفتارهای مدیریتی و سازمانی و تحولات فنّاورانه)؛ شرایط مداخله گر (عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی اجتماعی، مذهبی و ذهنی ادراکی)؛ بستر و زمینه حاکم (سیاست های کلان فرهنگی، مدیریت کلان فرهنگی، رسانه های جمعی و گردهمایی ها، مراکز فرهنگی، گروه های نخبگان و تاریخ و حوادث گذشته)؛ مقوله محوری (دستورکارهای شورای فرهنگ عمومی)؛ راهبردها (برنامه ریزی کلان فرهنگی، تعاملات بین فردی و بین نهادی و ظرفیت شناسی و الگوسازی فرهنگی) و پیامدها (بهره وری و کارآمدی تصمیمات شورا و بهبود فرهنگ عمومی و کاهش مشکلات و معضلات اجتماعی).
تحلیل نسلی- مقطعی تغییرات ازدواج زنان ایران با استفاده از جداول عمر زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات موجود در مورد وضعیت الگوی سنی ازدواج زنان در ایران، عمدتا مبتنی بر فرضیات مختلفی ازجمله تنگنای ازدواج و تغییرات بازار ازدواج است. درحالی که با افزایش سهم زنان تحصیل کرده، تحصیلات به طور مستقل می تواند بر الگوی سنی و تأخیر در ازدواج زنان تاثیرگذار باشد. در این مقاله سعی شده تا با تاکید بر اثر تحصیلات بر الگوی سنی ازدواج، تغییرات متوسط سال های تجرد زنان به صورت نسلی و مقطعی برآورد شود. داده ها به صورت مقطعی برای سال ۱۳۹۵ و به صورت نسلی برای سه کوهورت فرضی متولدین دوره ۶۵-۱۳۶۰، ۷۰-۱۳۶۵ و ۷۵-۱۳۷۰ به تفکیک سطوح تحصیلی و نقاط شهری و روستایی ساخته شد. سپس از طریق روش پیشنهادی کول تجربه نسلی ازدواج زنان برای هر سه کوهورت کامل گردید و نسبت های نسلی و مقطعی به تفکیک تحصیلات و نقاط شهری- روستایی وارد جدول عمر زناشویی شد. یافته ها حاکی از آن است که بیشترین متوسط سال های تجرد مربوط به زنان دانشگاهی است، به نحوی که کوهورت متولدین ۷۰-۱۳۶۵ بیشترین تأخیر و کوهورت متولدین ۷۵-۱۳۷۰ کمترین تأخیر ازدواج را تجربه خواهند کرد. مقایسه داده های شهری و روستایی نیز بیانگر آن است که با افزایش سطح تحصیلات، زنان روستایی نسبت به زنان شهری تأخیر در ازدواج بیشتری را تجربه خواهند کرد.
عوامل مؤثر بر سبک زندگی سلامت محور بازنشستگان (مورد مطالعه: بازنشستگان هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازنشستگی بخش اجتناب ناپذیر زندگی کاری بعضی از افراد شاغل به خصوص شاغلین در مراکز دولتی است که می تواند تغییراتی در الگوی زندگی روزمره آنها ایجاد کند و بر سلامت آنها اثر گذار باشد. این تاثیر گذاری بر همه افراد به یک اندازه نیست بلکه با توجه به مولفه های جمعیتی ، اجتماعی و فرهنگی متفاوت است. پژوهش حاضر سبک زندگی سلامت محور بازنشستگان هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران( هما) را با استفاده از روش پیمایش و حجم نمونه 321 نفر با روش نمونه گیری منظم طبقه بندی مورد بررسی قرار داده است . داده ها با پرسشنامه ساختار یافته جمع آوری شده است. در این پژوهش برخی از ابعاد زندگی سلامت محور شامل مصرف الکل و کشیدن سیگار، عادات غذایی، تغذیه مناسب و استفاده از توصیه های پزشکی مورد بررسی قرار گرفته است. متغیر های تاهل، سرمایه اجتماعی ، شرایط خانواده و رضایتمندی و نداشتن بیماری های روانی در دوران بازنشستگی رابطه معناداری با سبک زندگی سلامت محور دارد و 35 درصد از تغییرات آن را تبیین می کند.
چالش های اجرای سیاست های تشویقی فرزندآوری: مطالعه ای کیفی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال کاهش سریع باروری در ایران، چرخش به سوی سیاست های مشوق فرزندآوری، در دهه 1390 مورد توجه قرار گرفت و در آبان ماه 1400 "قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت" ابلاغ گردید. اکنون، در گام های نخست اجرای این قانون، زمان مناسبی است که مطالعات جمعیتی نحوه ارزیابی مردم و مخاطبین را نسبت به چالش های اجرایی این قانون و نقاط قوت و ضعف آن واکاوی نمایند. پایش سیاست ها و برنامه های جمعیتی می تواند علاوه بر تشخیص چشم انداز موفقیت آن ها، درجهت تجدیدنظر و اصلاح برنامه ها و طراحی اقدامات مداخله ای دقیق تر و اثرگذارتر مفید واقع شود. مقاله حاضر، برمبنای رویکرد نظریه زمینه ای، داده هایی را از یک مطالعه میدانی در شهر اصفهان و مصاحبه عمیق با 30 زن و مرد مشارکت کننده گردآوری نمود. پس از کدگذاری باز، محوری و گزینشی، پانزده مقوله اصلی از داده ها استخراج و مقوله هسته " نارسایی مشوق ها در ایجاد انگیزه فرزندآوری " در میان افراد غیرمتمایل به فرزندآوری مشخص شد. تحلیل ها نشان می دهد که فرزندآوری به مثابه ی امر خصوصی، مشوق های ناکافی و بی ارزش، ابهام در سیاست گذاری از تصویب تا اجرا، سیاست های موقتی و مقطعی، منجر به بی اعتمادی نهادی و غیرنهادی شده است. این گونه عوامل، همسوسازی خواست افراد با سیاست ها را دشوار و پیچیده نموده است. موفقیت سیاست های حامی فرزندآوری در گرو اعتماد متقابل مردم و دولت است.