فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۱٬۰۳۰ مورد.
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
7 - 38
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مسائل تأمین مالی دولتی آموزش عالی و با استفاده از مرور نظام مند مطالعات پیشین و روش فراترکیب اجرا شده است. بدین منظور با بررسی مطالعات علمی عرصه منابع مالی، تعداد 91 مقاله مرتبط شناسایی شد. از این تعداد، 58 مقاله علمی منطبق با معیارهای ارزیابی کیفیت، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و مورد واکاوی قرار گرفت. دستاورد مرور نظام مند و فراترکیب یافته های کیفی منابع کلیدی منتخب، احصاء تعداد 42 کد مفهومی طبقه بندی شده در چارچوب 6 مقوله فرعی سیاست های وضعی و عدالت توزیعی؛ الگوهای تأمین مالی و سازوکارهای تأمین مالی دولتی؛ پیچیدگی برآورد شرایط و پیامدها است. مقوله های فرعی نیز به ترتیب ذیل 3 مقوله اصلی مسائل؛ سیاست گذاری، کارکردی و عملکردیِ تأیید شده توسط خبرگان عرصه تأمین مالی آموزش عالی با استفاده از شاخص ضریب توافق کاپا است. در نهایت، ضمن بحث و نتیجه گیری و تبیین دستاوردهای پژوهش با استناد به مبانی نظری مرتبط، پیشنهادهایی در جهت تأمین مالی دولتی آموزش عالی ارائه شد.
بررسی تأثیر آموزش مجازی بر سرمایه اجتماعی با میانجیگری یادگیری سازمانی در نظام آموزش عالی (در قالب الگویابی علی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
157 - 181
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش مجازی بر سرمایه اجتماعی با میانجیگری یادگیری سازمانی در نظام آموزش عالی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل همه اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه به تعداد 486 نفر بود. با استفاده از فرمول کوکران، نمونه آماری این پژوهش (214 نفر) به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد شده سامسون و ساکو (2011)، سرمایه اجتماعی ناپاهیت و گوشال (1998) و یادگیری سازمانی نیف (2001) است. روایی ابزار از نظر متخصصان و پایایی مطابق آلفای کرونباخ گزارش شده است. روش تجزیه وتحلیل داده ها مدل یابی معادلات ساختاری است. نتایج پژوهش نشان داد که اثر مستقیم آموزش مجازی بر سرمایه اجتماعی (41/0) مثبت و معنی دار است. اثر مستقیم آموزش مجازی بر یادگیری سازمانی (73/0) مثبت و معنی دار است. اثر مستقیم یادگیری سازمانی بر سرمایه اجتماعی (29/0) مثبت و معنی دار است. اثر غیر مستقیم آموزش مجازی بر سرمایه اجتماعی در آموزش عالی با میانجیگری یادگیری سازمانی (21/0) مثبت و معنی دار است. اثر کل آموزش مجازی بر سرمایه اجتماعی نیز (62/0) مثبت و معنی دار است.
تحلیل راهبردی اقتصاد آموزش عالی هنر در ایران و پیشنهاد راهبردهای توسعه پایدار و پویاسازی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۹
32 - 60
حوزه های تخصصی:
هدف: توجه به ابعاد اقتصادی از مهمترین عوامل موفقیت نظام آموزش عالی در عرصه هنر است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل راهبردی اقتصاد آموزش عالی هنر در ایران با تأکید بر تحصیلات تکمیلی و تدوین راهبردهای لازم بوده است.روش پژوهش: براساس وضعیت شناسی، مسائل راهبردی این حوزه در 45 گزاره مشخص و در چارچوب مدل راهبردی PESTEL تحلیل شد. به منظور اولویت بندی نظام مسائل راهبردی، پرسشنامه ای در اختیار 30 نفر از متخصصان مطالعات راهبردی فرهنگی، هنری، اقتصادی و آموزش عالی قرار گرفت؛ همچنین، از روش ماکسی ماکس برای اولویت شناسی نظام مسائل راهبردی استفاده شد.یافته ها: تعداد 11 راهبرد جهت تحقق اقتصاد پویا و توسعه پایدار در آموزش عالی هنر با تأکید بر تحصیلات تکمیلی ارائه شد: 1. استقلال نهادی-کارکردی مراکز دانشگاهی؛ 2. تعامل مؤثر و ارتباط حداکثری مراکز دانشگاهی هنر با بخش های اقتصادی و صنعتی داخلی و خارجی؛ 3. متناسب سازی رشته ها با مهارت های شغلی و بازار کار؛ 4. اتخاذ رویکرد تأمین مالی مبتنی بر اقتصاد درون زای دانشگاه؛ 5. فرهنگ سازی و آگاهی بخشی نسبت به اهمیت کارکردی اقتصاد هنر و کارآفرینی؛ 6. استفاده مراکز دانشگاهی از فناوری های نوین به منظور درآمدزایی؛ 7. استفادهئاز ظرفیت های موجود در جریان غیررسمی آموزش و مهارت های هنری؛ 8. ایجاد محیط خلاقانه و پویا در مراکز دانشگاهی؛ 9. ایجاد مؤسسات آموزش عالی و مراکز پژوهشی مختص به اقتصاد هنر و کارآفرینی؛ 10. وضع قوانین حمایتی و تسهیلگر ویژه فعالیت های اقتصادی و کارآفرینانه؛ 11. معیارسازی کارآفرینی و اقتصاد هنر در قوانین جذب دانشجویان و اعضای هیئت علمی.نتیجه گیری: تسهیل حرکت مراکز دانشگاهی هنر از وضع کنونی به سوی دانشگاه کارآفرین هنر، نیازمند هم افزایی ساختارهای مدیریتی و سیاست گذاری کشور به عنوان ذینفعان اصلی نظام آموزش عالی است.
مرور نظام مند بکارگیری مدل مارپیچ پنجگانه در دانشگاه نسل پنجم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
39 - 52
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مروری نظام مند بر رویکرد کشور های مختلف جهان به دانشگاه نسل پنجم است. بر همین اساس، روش جمع آوری اطلاعات روش مبتنی بر وب بوده و مطالعه از نوع مطالعات ثانویه و به روش مرور نظام مند انجام شده است. محدودیت زمانی برای جستجو در نظر گرفته نشد تا تمام مقالات مرتبط منتشرشده تا 21 سپتامبر 2022 بازیابی شوند. با بررسی کلیدواژه ها در پایگاه های اطلاعاتی Google Scholar، SID، Science Direct، Irandoc، PubMed و Iranmedex براساس ملاک های از پیش تعیین شده و استفاده از چک لیست استروب از74 مطالعات مورد بررسی، 14 مطالعه به مؤلفه های مرتبط با سؤال پژوهش پرداخته بودند که محتوای مقالات به دقت مطالعه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که درکشور های منتخب در قاره اروپا، آسیا، آفریقا و آمریکا رویکرد مثبت و توأم با تاکید به مدل مارپیچ پنجگانه وجود دارد و این مدل توانسته به طور موفقیت آمیزی در توسعه نوآورانه کشورها بر اساس تولید دانش و انتقال نتایج تحقیق وتوسعه استفاده شده و نوآوری مورد نیاز را برای توسعه پایدار فراهم کند. اما به دلیل عملکرد پایین در شاخص های سرمایه انسانی و اقتصادی در کشور های مورد تحلیل افریقایی هنوز راه درازی به سمت توسعه پایدار با توجه به شاخص های پیشنهادی مارپیچ پنجم وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که عواملی همچون فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، فناوری اطلاعات و منابع انسانی بیشتر از سایر موارد بر چرخه مدیریت دانش متأثر از دانشگاه نسل پنجم تأثیر داشتند. در نتیجه فراحاکمیت می تواند از دانشگاه نسل پنجم به عنوان ابزاری برای تولید سطوح چندگانه حکمرانی هماهنگ، برای دستیابی به بهترین نتایج از دیدگاه ذی نفعان استفاده کند.
توسعه و تکامل بوم سازگان نوآوری از دید نظریه پیچیدگی و آشوب: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
69 - 88
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش از مرور نظام مند برای ارزیابی تاثیر دیدگاه نظریه پیچیدگی و تئوری آشوب در توضیح و درک روند توسعه و تکامل بوم سازگان های نوآوری استفاده شده است. برای انجام مرور نظام مند بر اساس پروتکل PRISMA مطالب منتشر شده از سال 2005 تا آخر سال 2023 در حوزه بوم سازگان نوآوری که بطور مستقیم یا غیر مستقیم دو نظریه پیچیدگی و آشوب یا ویژگی های آن ها را برای تحلیل بکار برده بودند، شامل 43 مقاله انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد که هرچند انتخاب بهترین چارچوب برای درک توسعه و تکامل بوم سازگان های نوآوری به عوامل متعددی از جمله هدف پژوهش، ماهیت بوم سازگان، سطح تحلیل و داده های موجود بستگی دارد؛ اما بر اساس نتایج بدست آمده از این مرور نظام مند و اصول و ویژگی های نظریه پیچیدگی، تئوری آشوب و سیستم های پیچیده سازگارشونده، ما یک چارچوب نظری جدید و جامع برای درک توسعه و تکامل بوم سازگان های نوآوری شامل اجزای اصلی بازیگران و روابط، فرآیندهای نوآوری، محیط، دینامیک و تکامل، کارایی همزیستی، نقش فناوری های توانمندساز، داده و اطلاعات، نقش دولت و سیاست گذاری، نقش فرهنگ و جامعه، نوآیندی و خودسازماندهی، افق های زمانی و لبه آشوب، حساسیت به شرایط اولیه و فضای حالت و جاذب های عجیب پیشنهاد می کنیم. چارچوب نظری پیشنهادی در طراحی سیاست های نوآوری، ارزیابی نقاط قوت و ضعف بوم سازگان و شناسایی فرصت های بهبود، شبیه سازی رفتار بوم سازگان های نوآوری و پیش بینی تغییرات آینده و برنامه ریزی برای آموزش و پژوهش در حوزه نوآوری کاربرد دارد.
تحلیل ساختاری-محتوایی برنامه های راهبردی دانشگاه ها در سطح ملی، آسیایی و جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
7 - 35
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی از اجرای پژوهش حاضر، مطالعه ای تطبیقی در خصوص محتوای برنامه های راهبردی تدوین شده دانشگاه های مختلف در سطح ایران، کشورهای آسیا و جهان اسلام بود.روش پژوهش: پژوهش با رویکرد کیفی به روش تحلیل محتوا اجرا شد. جامعه پژوهش، برنامه های راهبردی 6 دانشگاه جامع ایرانی، 6 دانشگاه آسیایی و 5 دانشگاه برتر جهان اسلام بود که با روش غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند. در گزینش دانشگاه ها از نظام های رتبه بندی شانگهای، تایمز، QS، لایدن و نظام رتبه بندی جهانی ISC استفاده شد. برای کدگذاری و تحلیل کدها، از رویکرد مایرینگ و نرم افزار MaxQda 18 و 20 استفاده شد تا امکان ترسیم ابر مفاهیم مرتبط با اجزای اسناد و همچنین تعیین فراوانی کدها فراهم شود.یافته ها: نتایج پژوهش، نشان دهنده آن بود که تفاوت هایی میان اجزا، مفاهیم مطرح در برنامه ها و همچنین روش شناسی برنامه های راهبردی دانشگاه های مختلف وجود دارد؛ به نظر می رسد دانشگاه های ایرانی بیشتر به اجزای مختلف برنامه های راهبردی توجه داشته اند؛ به عنوان نمونه در بحث روش شناسی صرفاً پرداختن به روش شناسی در برنامه های راهبردی دانشگاه های ایرانی دیده می شود.نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، اگرچه مفاهیم مختلفی در برنامه های راهبردی دانشگاه ها مطرح شده است اما توجه به مسئولیت اجتماعی اهمیت ویژه ای برای آنها دارد.
بررسی چالش های استفاده از ابزار خرید دولت در ارتقای توان فناوری در صنعت صدا و تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت ها عموما یکی از مهمترین خریداران کالا و خدمات محسوب می شوند و چنین نقشی باعث می شود تا خرید دولت به عنوان یک ابزار مهم سیاستی در اختیار برای ارتقای توان شرکتهای داخلی مطرح شود. جهت دهی به تدارکات عمومی برای نیل به اهداف توسعه ای یکی از مهمترین سیاستهای نوآوری طرف تقاضا است که دولت ها را قادر می سازد برای شرکتهای فناور و نوآور، بازارهای جدید ایجاد نموده و از آن طریق توانمندیهای فناورانه آنها را ارتقاء دهند. صنعت صدا و تصویر(برودکست) بعنوان زیرساخت اساسی رسانه ملی، به سبب ویژگیهایی مانند تغییرات سریع تکنولوژی، عمر طولانی محصولات تولید شده، بازار کوچک داخلی و ناملموس بودن تاثیر اجتماعی فعالیت های نوآورانه تولید داخل در آن، در این تحقیق مورد توجه قرار گرفته است. با اتخاذ یک رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون، پس از مرور پیشینه تحقیق، چارچوب و سوالات مصاحبه های عمیق مورد نیاز تعیین و با پانزده نفر از خبرگان صنعت صدا و تصویر مصاحبه بعمل آمد. بر مبنای تحلیل مضمون، مفاهیم اصلی شناسایی و کددهی شده و سپس مضامین سازمان دهنده و سپس فراگیر استخراج شد. نتایج نشان می دهد تقاضای موثر و حفاظت از بازار در کنار عوامل محیطی همچون اقتصاد کلان و قوانین حاکم و همچنین میزان توانمندی شرکت های نوآور در کنار عوامل درون سازمانی مانند اولویتهای سازمان صدا و سیما و جایگاه حمایت از تولید داخل در آنها و نیز عامل چرخه نوآوری در این صنعت، مفاهیم محوری هستند که ابعاد استفاده از خرید دولت در ارتقای فناوری در این صنعت را تشریح می کند. براین اساس ضرورت دارد حداقل تضمین خرید، توسعه بازار داخلی و بین المللی با حمایت از صادرات و باز تعریف و هدف گذاری فعالیت های نوآورانه سازمان و اصلاح قوانین بطور جدی مورد توجه قرار گیرد.
بررسی و مقایسه بین مولفه های رهبری چندگانه مدیران گروه های آموزشی دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ تابستان ۱۳۸۷ شماره ۲
79 - 92
حوزه های تخصصی:
رقابت، پدیده غیر قابل اجتنابی است که دانشگاه ها با آن روبه رو هستند، و در رقابتی فشرده با دانشگاه های داخل و خارج از کشور قرار دارند. انجام موفقیت آمیز نقش ها و وظایف و همچنین رویارویی منطقی در رقابت-ها ، ایجاب می کند که دانشگاه ها از یک رهبری موثر برخوردار باشند ، رهبر ی که با استفاده از راهکارهای موثر بتواند یادگیری و فعالیت های دانشگاهی را بهبود بخشد. هدف از این پژوهش، بررسی مقایسه بین مولفه های رهبری چندگانه در دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بوده است. جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی اصفهان بوده است. به منظور نمونه گیری ، پس از برآورد آماری و مشخص شدن حجم نمونه تعداد 105 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه اصفهان و 197 نفر از دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با بهره گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. برای گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه استاندارد MLQاستفاده شد. پرسشنامه دارای 3 مولفه است که شامل رهبری تحولی ، تبادلی و عدم مداخله گر می باشد. برای تعیین پایایی پرسشنامه رهبری چند گانه از فرمول آلفای کرونباخ استفاده گردید که مقدار آن 89/0 = برآورد شد. این پرسشنامه دارای روایی محتوایی و صوری است ، از نظر انطباق سال های پرسشنامه ، با موضوع و هدف پژوهش مورد تایید متخصصان قرار گرفت . تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه نشان داد که از مجموع مولفه های تشکیل دهنده رهبری تحولی، نفوذ آرمانی با میانگین15/3 از بالاترین جایگاه در دانشگاه اصفهان برخوردار است و از مجموع مولفه های تشکیل دهنده رهبری-تحولی ، ملاحظه گرایی فردی با میانگین 13/4 از بالاترین جایگاه در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان برخوردار است . نتایج همچنین نشان داد که بین میانگین نمر ات دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی اصفهان در سبک رهبری تحولی تفاوت معناداری وجود دارد.
معیارهای چابکی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
163 - 182
حوزه های تخصصی:
هدف: ادامه حیات سازمان ها در عصر حاضر، با گذشته بسیار متفاوت است. در شرایط کنونی، سازمانی قادر به ادامه حیات و رقابت با دیگران است که بتواند خود را با تغییرات محیطی منطبق سازد و قابلیت انعطاف را در شرایط غیرقابل پیش بینی و متغیر داشته باشد. این مهم زمانی تحقق می یابد که راهکار جدیدی ارائه شود و بی شک می توان آن را در چابکی سازمان ها یافت. در مقاله حاضر تلاش شده است که معیارهای چابکی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی شناسایی، رتبه بندی و به جامعه علمی معرفی شود.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر روش ، توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری در این پژوهش خبرگان واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران در سال 1399 می بود. نمونه آماری شامل 15 تن از خبرگان و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه مقایسه زوجی است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبیAHP فازی اجرا شد. نرم افزار مورد استفاده نیز Expert choice بوده است.یافته ها: عوامل مورد نظر عبارت بودند از: فناوری اطلاعات، شراکت و همکاری مجازی، بهبود مستمر، تشکیل سازمان دانش محور و نیروی کار چابک. همچنین معیارهای شناسایی شده شامل: بهبود پاسخگویی، آمادگی رویارویی با تغییرات، کاهش سطح مقررات، انتقال راحت دانش و تسریع فرایندها بودند.نتیجه گیری: نتایج رتبه بندی نشان داد نیروی کار چابک با وزن (3833/0)، شراکت و همکاری مجازی با وزن (2959/0)، فناوری اطلاعات با وزن (1892/0)، تشکیل سازمان دانش محور با وزن (1644/0) و بهبود مستمر با وزن (1486/0) در رتبه های اول تا پنجم قرار گرفتند.
ملاحظاتِ نیل به مسئله تِزپاسخ (تقسیم کاری پژوهشی برای جامعه دانشجویی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
107 - 130
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با مباحثی در حوزه «روش شناسی علم» آغاز؛ و سپس با طرح موضوعاتی در حیطه «معرفت شناسی علم» پی گرفته می شود و در نهایت نیز سعی دارد با تکیه بر آنها تقسیم کاری پژوهشی برای دانشجویان مقاطع تحصیلی مختلف ارائه دهد. مخاطب این تحقیق اگرچه دانشجویان رشته علوم اجتماعی اند؛ ولی برای سایر رشته های علوم انسانی نیز موضوعیت دارد. ما با اذعان به اینکه قسمی از پژوهش های دانشجویان داخلیْ از نوع بکرِ آن به حساب می آید؛ در عین حالْ بر این نظر نیز هستیم که بخش اعظمی از آنها در چارچوب یک کار علمی –در معنایی که مد نظر این مقاله است– قرار ندارد. دلیل این انحراف از معیارهای علمی بودن را نیز به عدم توانایی آنها در رسیدن به «مسئله مورد انتظار» می دانیم.مبنای نظری: تحقیق حاضر از نوع داده بنیاد بوده و به همین سبب نیز فاقد چارچوب نظریِ مشخصی است؛ با این حالْ ایده اصلیِ آنْ که تقسیم کار پیشنهادی مان بر آن بنا شده، از آرای رندل کالینز در باب «اجتماع علمی» (تعامل نیابتی) نشئت گرفته است.روش: تقسیم کار پیشنهادیِ این مقاله، حاصلی از «مرور نظام مندِ» 51 مقاله علمی پژوهشی بوده که مشخصاً توسط دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری و در بین سال های 1395 تا 1400 نگاشته شده اند. بخش «طرح مسئله حجاب» نیز در چارچوب تقسیم کار پیشنهادیِ مذکور؛ و در خلال مرور نظام مند پژوهش های پیشینی که در خصوص حجاب صورت پذیرفته اند؛ فرموله شده است. نتایج: با طرح هفت نوع فرایند رسیدن به مسئله؛ نشان داده ایم که هر یک برای دانشجویان کدامیک از مقاطع تحصیلی سه گانه مناسب است.
بررسی و مقایسه رابطه بین هوش سازمانی با هوش اخلاقی مدیران آموزشی و غیرآموزشی دانشگاه های دولتی اصفهان
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۲
35 - 51
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش،بررسی و مقایسه رابطه بین هوش سازمانی و هوش اخلاقی مدیرانآموزشی و غیرآموزشی دانشگاه های دولتی اصفهان بوده است. روش پژوهش، همبستگی و علّی مقایسه ای بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مدیران آموزشی و غیرآموزشی دانشگاه های دولتی اصفهان هستند که در سال تحصیلی 1388- 1387 بالغ بر 347 نفر بوده اند. نمونه آماری 279 نفر که به طور تصادفی انتخاب گردید. ابزارهای پژوهش نیمرخ هوش سازمانی آلبرشت با 49 سوال و سیاهه هوش اخلاقی لنیک وکیل40 سوال بود. روش های آماری تجزیه و تحلیل داده ها، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک راهه، رگرسیون چندگانه و مدل های چند سطحی و آمیخته بوده اند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که: 1. بین مؤلفه های هوش سازمانی و هوش اخلاقی مدیران آموزشی با ضریب همبستگی (239/0 = r) و بین مؤلفه های هوش سازمانی و هوش اخلاقی مدیران غیرآموزشی با (705/0 = r) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد، بین میانگین نمره های هوش سازمانی برحسب دانشگاه، دانشکده و گروه آموزشی و بین میانگین نمره های هوش اخلاقی مدیران آموزشی برحسب دانشکده و گروه آموزشی تفاوت معنی داری وجود دارد. در سطح 01/0P< و بین میانگین نمره های هوش اخلاقی مدیران آموزشی برحسب سابقه خدمت و چند شغله بودن در سطح 05/0P< تفاوت معنی داری وجود دارد ولی بین میانگین نمره های هوش اخلاقی مدیران غیرآموزشی تفاوت معنی داری وجود ندارد.
بررسی و مقایسه عوامل مؤثر بر فعالیت های پژوهشی اعضای هیأت علمی علوم پایه و علوم انسانی دانشگاه پیام نور استان فارس
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۲
53 - 70
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه عوامل مؤثر بر فعالیت های پژوهش اعضای هیأت علمی گروه آموزشی علوم پایه و علوم انسانی دانشگاه پیام نور استان فارس بود. این تحقیق، تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری (120-N) و نمونه آماری به روش سرشماری انجام شده است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. اعتبار محتوایی پرسشنامه بر اساس نظر متخصصان حوزه تحقیق و پژوهش و پایایی پرسشنامه با محاسبه ضریب آلفای کرانباخ برابر 84% بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون دو متغیره، آزمون یومان ویتنی و آزمون تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای مرتبه علمی، وضعیت استخدامی، میزان فعالیت اشتراکی، مسئولیت اجرایی، دسترسی به پایگاه ها و منابع اطلاعاتی، میزان تسلط بر روش تحقیق، مهارت های رایانه ای، تسلط بر زبان انگلیسی و زمان اختصاص داده شده به فعالیت های غیرعلمی رابطه معنی دارى با میزان فعالیت های علمی – پژوهشی دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که به ترتیب وضعیت استخدامی، مرتبه علمی، میزان تسط بر روش تحقیق، مهارت های رایانه ای، زبان انگلیسی، زمان اختصاص داده شده به فعالیت های غیرعلمی، میزان فعالیت اشتراکی و میزان دسترسی به پایگاه و منابع اطلاعاتی بیشترین تا کمترین ضرایب بتا را با میزان فعالیت های علمی پژوهشی اعضای هیأت علمی دارند.
Academic managerialism; a Paradigm shift
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ تابستان ۱۳۸۷ شماره ۲
112 - 134
حوزه های تخصصی:
ارائه الگوی روابط علّی سرمایه و هنجارهای اجتماعی، خودکارآمدی کارآفرینانه و تمایلات کارآفرینانه دانشگاهی نقش واسطه ای نگرش کارآفرینانه و کنترل رفتار ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۸ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۱
31 - 45
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، بررسی عوامل مؤثر بر تمایلات کارآفرینانه دانشگاهی بین دانشجویان دانشگاه پیام نور شیراز است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری از نوع توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه پیام نور شیراز است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 183دانشجو تعیین و با روش تصادفی طبقه ای نمونه گیری شده است. گردآوری اطلاعات به روش میدانی و ترکیبی از پرسشنامه بسته صورت می گیرد که این پرسشنامه ها اقتباس از پرسشنامه های نگرش کارآفرینانه ماینا، پرسشنامه هنجار اجتماعی و سرمایه اجتماعی ارچ، خودکارآمدی کارآفرینانه شوک و براتیانو، کنترل رفتار ادراک شده شوک و براتیانو و پرسشنامه تمایلات کارآفرینانه لینان و چن صورت گرفته است. نتایج مطالعه نشان داد که بیشترین همبستگی با قصد کارآفرینانه دانشگاهی مربوط به متغیر نگرش به کارآفرینی دانشگاهی است و متغیرهای سرمایه های اجتماعی، هنجارهای اجتماعی و خودکارآمدی کارآفرینانه علاوه بر اثر مستقیم به طور غیرمستقیم از طریق متغیرهای واسطه ای کنترل رفتار ادراک شده و نگرش به کارآفرینی بر متغیر قصد کارآفرینانه دانشگاهی اثر معنادار دارند. به علاوه، تمامی این متغیرها در این پژوهش 32 درصد از کل تغییرات موجود در متغیر قصد کارآفرینانه دانشگاهی را تبیین کرده اند.
بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی با عملکرد شغلی کارکنان دانشگاه بوعلی سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۹ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۵
115 - 133
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی با عملکرد شغلی کارکنان دانشگاه بوعلی سینا بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل همه کارکنان دانشگاه بوعلی سینا به تعداد 748 نفر بوده است. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان به تعداد 254 نفر تعیین شد. نمونه گیری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انجام شد. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه سرمایه اجتماعی هاناپیت و گوشال (2000) و عملکرد شغلی پاترسون (2008) استفاده شد. سنجش میزان پایایی با ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 89/. و 90/. برآورد شد. روایی پرسشنامه ها با روایی محتوایی از سوی صاحب نظران مدیریت تأیید شد. یافته ها حاکی از آن بود که وضعیت سرمایه اجتماعی و عملکرد شغلی بالاتر از سطح متوسط بود. بین سرمایه اجتماعی و عملکرد شغلی رابطه مثبت و معنی دار مشاهده شد. نتایج تحلیل رگرسیون بیانگر آن بود که از بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی، سرمایه رابطه ای بیشترین اثر پیش بینی کنندگی بر عملکرد شغلی را دارد.
بررسی رابطه بین خوش بینی و معنای تحصیل با انگیزش تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۹ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳۶
143 - 159
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی انگیزش تحصیلی دانشجو- معلمان بر اساس دو متغیر خوش بینی و معنای تحصیل بود. به این منظور 168 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه فرهنگیان تهران (105 دختر و 63 پسر) با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند و به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. ابزار این پژوهش عبارت بود از پرسشنامه جهت گیری زندگی شی یر و کارور، پرسشنامه معنای تحصیل هندرسون-کینگ و اسمیت و پرسشنامه انگیزش تحصیلی والرند و همکاران. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام، تحلیل شد. نتایج نشان داد که خوش بینی و معنای تحصیل با انگیزش تحصیلی رابطه مثبت معنی دار دارد. متغیرهای خوش بینی و معنای تحصیل به ترتیب 26 و 27 درصد از واریانس انگیزش تحصیلی را تبیین کردند. یافته های این پژوهش ضرورت تأکید بر ابعاد عاطفی و شناختی تحصیل مانند خوش بینی و معنای تحصیل را در بهبود انگیزش تحصیلی دانشجویان نشان می دهد. به بیان دیگر شایسته است در فرایند آموزش تدابیری به منظور بهبود نگرش و شناخت دانشجویان نسبت به تحصیل اندیشیده شود.
ارزیابی سرمایه اجتماعی سازمانی: مطالعه موردی دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲۰
9 - 34
حوزه های تخصصی:
: هدف این پژوهش، بررسی و مقایسه سرمایه اجتماعی سازمانی در پردیس های علوم انسانی و علوم اجتماعی و رفتاری دانشگاه تهران است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه، شامل کلیه کارشناسان دانشکده های پردیس های مذکور است. روش های نمونه گیری شامل سرشماری کامل و تصادفی طبقه ای بوده است. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته سرمایه اجتماعی سازمانی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های ANOVA و t تحلیل شدند. یافته ها حاکی از آن بود که دانشکده مطالعات جهان در هر سه بعد (شناختی، رابطه ای و ساختاری) دارای بیشترین میانگین است و دانشکده علوم اجتماعی از نظر بعد شناختی و دانشکده اقتصاد از نظر بعد رابطه ای و ساختاری دارای کمترین میانگین ها هستند. یافته ها همچنین نشان داد که کارشناسان عامل مدیریتی را مهم ترین عامل در زمینه خلق و حفظ سرمایه اجتماعی سازمانی می دانند
ارائه الگوی شایستگی های حرفه ای مدیران گروه های آموزشی دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۹ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۴
149 - 170
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی شایستگی های حرفه ای مدیران گروه های آموزشی دانشگاه تهران انجام شد. این تحقیق برحسب هدف، کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری داده ها، کمی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل همه مدیران گروه های آموزشی دانشگاه تهران در سال تحصیلی 94-93 به تعداد 167 نفر بودند. نمونه به صورت سرشمار انتخاب شد و درنهایت 93 پرسشنامه تکمیل شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. برای به دست آوردن روایی این پرسشنامه علاوه بر روایی محتوایی، روایی سازه نیز با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول به دست آمد. همچنین، پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 93/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مدل برازش شده پژوهش شامل 12 مؤلفه (برنامه ریزی، سازمان دهی، مدیریت منابع انسانی، ارتباطات، رهبری، تصمیم گیری، کار گروهی، نظارت، فناوری اطلاعات و ارتباطات، اخلاق حرفه ای، علمی و روان شناختی) است. همچنین بیشترین اولویت به ترتیب مربوط به شایستگی های تصمیم گیری، ارتباطات و رهبری و کمترین اولویت مربوط به مؤلفه شایستگی روان شناختی است.
متوازن نمودن تحصیلات دانشگاهی با نیازهای کشور: مسائل و راهکارهای معطوف به آموزش عالی
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ بهار ۱۳۸۹ شماره ۹
63 - 88
حوزه های تخصصی:
روند افزایش بیکاری دانش آموختگان آموزش عالی در کشور، مباحثی را در مورد لزوم بازنگری در برنامه هاو محتوای دروس این دوره مطرح ساخته و اگرچه این مشکل تا حد زیادی به علل ساختاری باز میگردد، بررسی مسائل مربوط به محتوای دوره ها ضروری است. بررسی این موضوع از روش اسنادی و با مراجعه به منابع موجود نشان می دهد که بخش مهمی از این مشکل به ساختارهای غیرمنعطف برنامه های آموزشی و بخشی هم به ساختارهای غیرمنعطف شغلی در بخش های اقتصادی اجتماعی و نامشخص و یا راکد ماندن نیازهای تخصصی آنان باز می گردد. واقعیت های موجود نشان می دهد که هر کجا مسئله بیکاری حادتر است، سطح دانش بری مشاغل آن بخش نیز پایین تر و نیازها شدیدتر است. صرف نظر از کنکاش در ابعاد مختلف بازار کار تحصیل کردگان آموزش عالی، مروری بر نتایج برخی اقدامات انجام شده در جهت نزدیک ساختن برنامه های آموزشی با نیازهای بازار کار، از قبیل گسترش دوره های علمی کاربردی، توسعه مراکز رشد و آموزش های کارآفرینی و تفویض اختیار به دانشگاه ها در امر بازنگری برنامه های درسی، حاکی از آن است که اهداف مورد نظر چندان تحقق نیافته و بازنگری در شیوه اجرایی آنها ضروری است. در این راستا و با بهره گیری از تحلیل سوابق موجود، راهکارهایی برای بهبود وضعیت انطباق تحصیلات دانشگاهی با نیازهای بازار کار ارائه شده است.
مطالعه طولی نحوه ارزشیابی دانشجویان مردود از کیفیت تدریس استادان دانشگاه: انتقامی در کار نیست!(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
33 - 48
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از پرسش های حساسیت برانگیز در نظام ارزشیابی دانشجویان از تدریس اساتید این است که آیا دانشجویانِ ضعیفی که در درس مردود می شوند به صورت نظام مند استادان خویش را ضعیف تر ارزشیابی می کنند؟ به بیان دیگر، آیا این دسته از دانشجویان، هشیارانه یا ناهشیارانه در آینده ارزشیابی خویش از تدریس استاد را سوگیرانه انجام می دهند؟ از آنجایی که نمرات ارزشیابی دانشجویان از اساتید، بر اساس آئین نامه ارتقای مرتبه علمی و بر اساس دیگر دستورالعمل های داخلی دانشگاه ها، تصمیم گیری های دانشگاهی درباره اعضای هیأت علمی را تحت تأثیر قرار می دهند این احتمال وجود دارد که سنجش و اندازه گیری پیشرفت تحصیلی دانشجویان توسط اساتید، هشیارانه یا ناهشیارانه دستخوش ملاحظات غیرآکادمیک قرار گیرد. هدف مطالعه پنلی حاضر آزمودن این فرضیه است که دانشجویان مردود در آینده نمره ارزشیابی کمتری به استاد خویش می دهند.روش پژوهش: برای آزمودن فرضیه تحقیق، داده های پیشرفت تحصیلی و نیز ارزشیابی دانشجویان یک ورودی مشخص استخراج شد و پس از شرط گذاری متناسب با طرح و هدف تحقیق، نمونه ای به اندازه 268 دانشجوی مردودی به دست آمد که اطلاعات نمرات درسی و نیز ارزشیابی آنها از استاد درس، طی دو نیمسال متوالی به دست آمد. تحقیق و ماهیت داده ها از نوع طولی و مبتنی بر منطق مطالعه پنلی است. یافته ها: تحلیل ها نشان داد که بر خلاف فرضیه اولیه، میانگین نمرات ارزشیابی دانشجویانِ مردود از استاد خویش در نیمسال بعد به طور معناداری بالاتر از نیمسال قبلی است. در عین حال، پس از کاربرد مدل پارامترهای اثرات تصادفی و کنترل واریانس ناشی از عامل استاد، از یک سو ملاحظه شد که با کاهش یک واحد در «معدل دانشجو» به عنوان شاخص اصلی توان و استعداد تحصیلی، کاهشی به اندازه سیزده صدم در ارزشیابی دانشجو از تدریس استاد قابل مشاهده است. از سوی دیگر، با یک واحد افزایش در نمره دانشجویانِ مردود، افزایش معناداری به اندازه یک درصد در ارزشیابی آنها از اساتید به وجود می آید.نتیجه گیری: از مجموع این یافته ها می توان نتیجه گرفت که اگر چه بین توان و استعداد تحصیلی و نیز نمره دانشجویانِ مردود با ارزشیابی آنها از استاد درس ارتباط وجود دارد اما ارزشیابی این دانشجویان از تدریس استاد بیش از اینکه متأثر از نمره مردودی آنها در ترم قبل باشد مبتنی بر برداشت و ادراک آنها از فعالیت های آموزشی و حرفه ای استاد در ترم بعد است.