فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۱٬۰۳۰ مورد.
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۷
13 - 48
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، ابتدا، ضمن مروری کوتاه بر رویکردهای اتخاذ شده در رابطه با ارزیابی کیفیت در آموزش عالی، چالش های گریبان گیر نظام های اعتبارسنجی و تضمین کیفیت را مورد بررسی قرار داده و سپس با استفاده از رویکردی تحلیلی سعی بر این دارد تا الگوی مناسب و کارآمدتری را با رویکردی سیستماتیک و با محوریت برنامه درسی، که بتواند پاسخگوی چالش های ارزیابی آموزش عالی در هزاره سوم باشد را؛ ارائه نماید. چرا که برنامه درسی به عنوان قلب مراکز دانشگاهی و مهم ترین عنصر نظام آموزش عالی محسوب شده و در عین حال نقش تعیین کننده و غیرقابل انکار در تحقق اهداف و رسالت های آموزش عالی از نظر کمی و کیفی ایفا می کند. تمرکز بر برنامه درسی در ارزیابی و اعتبارسنجی، سبب شناخت و تجزیه و تحلیل هرچه بیشتر و بهتر اثر عوامل مختلف (درون و برون سازمانی) بر کیفیت آن و در نتیجه کیفیت دانشگاه می شود. در نتیجه، محوریت یافتن برنامه درسی در الگوی اعتبارسنجی تا حد زیادی می تواند چالش های حاصل از الگوی اعتبارسنجی فعلی را برطرف نماید.
گمشده در جمعیت بررسی گمنامی و بی فرهنگی در کلاس درس: تحقیق موردی در دانشکده های حسابداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۴ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱۶
109 - 127
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق، تأثیر گمنامی بر بی فرهنگی در کلاس درس مورد بررسی قرار می گیرد. این مهم نیازمند مطالعه عامل هایی است که به رفتار بد منجر می شود. اکثراً اعتقاد دارند که بی فرهنگی یک مشکل مهم اجتماعی بوده، به گونه ای که حتی محل کار آنها را نیز در برگرفته است. اگر چه شواهد اشاره دارند که بی فرهنگی به طور قطع به گمنامی افراد مربوط است (یعنی هر چه افراد ناشناس تر باشند بی نزاکت تر هستند). اما آمار به مراکز آموزشی اشاره ای نداشته و هم چنین روشی برای کاهش چنین رفتاری پیدا نشده است. تحقیق ما به دنبال پاسخ به این سئوال است که آیا سطح بی نزاکتی کلاس در مجموع کلاس ها، دانشکده ها یا اجتماع ناشی از گمنامی افراد است یا خیر؟ براساس مطالعه انجام شده معلوم گردید که بی فرهنگی و بی مسئولیتی دانشجویان، بیشتر در کلاس های پرجمعیت (بیش از 40 نفر) و مراکز آموزشی بزرگ (بیش از 10000 نفر)، و شهر های بزرگ (بیش از 100000 نفر) رخ می دهند. یافته ها حاکی از آن هستند که بی نزاکتی های کلاسی ممکن است از طریق برخوردهای بی واسطه، افزایش ارتباطات اجتماعی و پاسخگویی، کاهش یابند.
دسته بندی و پیش بینی وضعیت تحصیلی دانشجویان با استفاده از تکنیک های داده کاوی
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۲
107 - 124
حوزه های تخصصی:
داده کاوی و کشف الگوها و دانش نهفته در داده های سیستم های آموزشی کمک شایانی به تصمیم گیرندگان عرصه آموزش عالی جهت بهبود فرآیند های آموزشی نظیر برنامه ریزی، ثبت نام، ارزیابی و مشاوره می نماید. هدف مقاله حاضر، دسته بندی و پیش بینی وضعیت تحصیلی دانشجویان با استفاده از تکنیک های داده کاوی است. در این مقاله سعی شده با استفاده از داده های دموگرافیک و سوابق تحصیلی دانشجویان و آماده سازی مناسب داده ها و با کمک تکینک های دسته بندی درخت تصمیم، رگرسیون لجستیک، نزدیکترین همسایگی و شبکه های عصبی مدل های مختلفی برای پیش بینی وضعیت تحصیلی دانشجویان در نیمسال آینده ارائه شود. در نهایت مقایسه ای میان نتایج حاصل از تکنیک های مختلف صورت گرفته و بهترین مدل ها در دسته بندی صحیح دانشجویان مدل نزدیکترین همسایگی و سپس شبکه های عصبی شناخته شده اند. بر همین اساس می توان مدل های پیشنهادی را به عنوان یک ابزار پشتیبان تصمیم گیری در سیستم های آموزشی مورد استفاده قرار داد.
مقایسه رفتار سرقت علمی و عوامل مؤثر بر سرقت علمی در دانشجویان استعداد درخشان و سایر دانشجویان (مورد مطالعه: دانشگاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۰ بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۷
61 - 77
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه رفتار سرقت علمی و عوامل مؤثر بر سرقت علمی در دانشجویان استعداد درخشان با سایر دانشجویان در دانشگاه شیراز انجام گرفت. روش پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، تمامی دانشجویان دانشگاه شیراز بودند که از بین آنها نمونه ای به حجم 156 نفر (78 نفر دانشجوی استعداد درخشان به روش هدفمند و 78 نفر از سایر دانشجویان به روش تصادفی) انتخاب شدند. یافته های مطالعه نشان داد که از نظر رفتار سرقت علمی میانگین نمره سایر دانشجویان به طور معنی داری بالاتر از دانشجویان استعداد درخشان بود (01/0P<). افزون بر این، یافته های پژوهش نشان داد که از نظر عوامل مؤثر بر سرقت علمی در خرده مقیاس های نگرش مثبت دانشجویان در مورد سرقت علمی، فقدان خودکارآمدی دانشجویان، مدرک گرایی، فقدان آموزش مناسب در رابطه با سرقت علمی و نداشتن ترس از تنبیه و مؤاخذه شدن، میانگین نمره سایر دانشجویان به طور معنی داری بالاتر از دانشجویان استعداد درخشان بود (01/0P<). همچنین در دو خرده مقیاس نبود قوانین و ساز و کار مناسب برای سرقت علمی و وجود فضاهای الکترونیکی و مجازی بین دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0P>).
تبیین نقش مؤلفه های برنامه درسی پنهان آموزش عالی در بازتولید سرمایه های فرهنگی- اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۷ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۸
97 - 117
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، نقش مؤلفه های برنامه درسی پنهان آموزش عالی بر بازتولید فرهنگی- اجتماعی را تبیین نموده است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و از استنتاج مبتنی بر تحلیل مفاهیم و مفهوم پردازی مجدد نتایج پژوهش های پیشین، استفاده شده است. یافته ها نشان داد که نظریه بازتولید فرهنگی- اجتماعی، با مفهوم سرمایه فرهنگی و اجتماعی پیوند بسیار نزدیکی دارد. در این راستا، مؤلفه های برنامه درسی پنهان نظام آموزش عالی (استاد، دانشجو، برنامه درسی، روش تدریس، ارزشیابی، قوانین و مقررات و محیط فیزیکی دانشگاه) بازتولید طبقات اجتماعی بالا و پایین را در قالب برخورداری و محرومیت از فرصت ها و امکانات آموزشی دانشگاهی به نحو مثبت و منفی در پی دارند. تبلور عینی این رخداد، متأثر از مؤلفه های برنامه درسی پنهان آموزش عالی، در تعدادی از استنادهای پژوهشی و نیز بحث فرصت های آموزشی در نظام آموزش عالی، محسوس است.
مقایسه دو نظریه «کلاسیک آزمون» (CTT) و « پاسخ سؤال » (IRT)از نظر اندازه گیری شاخص های دقت آزمون
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ بهار ۱۳۸۷ شماره ۱
29 - 47
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به منظور مقایسه دو نظریه کلاسیک آزمون (CTT) و پاسخ سؤال (IRT) از نظر اندازه گیری شاخص های دقت آزمون انجام شد. روش تحقیق، از نوع کاربردی توصیفی است و برای بررسی سؤال پژوهشی، پاسخنامه های داوطلبان ورود به دانشگاه های کشور در سال 1384، در رشته علوم تجربی در آزمون اختصاصی درس زیست شناسی مورد استفاده قرار گرفت. از بین کلیه داوطلبان شرکت کننده نظام سالی - واحدی در این گروه آزمایشی، یک گروه نمونه 1000 نفری به طور تصادفی انتخاب شد و سؤال تحقیقی بر روی پاسخنامه های گروه نمونه بررسی شد. نتایج تحقیق نشان داد که نظریه IRT از نظر اندازه گیری شاخص های دقت آزمون بر نظریه CTT ارجحیت دارد. با توجه به نتایج تحقیق، در نظریه پاسخ سؤال، برای هر سطح توانایی، آگاهی و خطای استاندارد جداگانه ای به دست می آید که بر اساس آن می توان فهمید آزمون در کدام سطح توانایی، دارای بیشترین دقت و کمترین خطاست؛ مزیتی که نظریه کلاسیک اندازه گیری فاقد آن است.
طراحی و اعتباریابی الگوی مدیریت کیفیت فعالیت های پژوهشی اعضای هیئت علمی دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
25 - 64
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی از اجرای این پژوهش، طراحی و اعتباریابی الگوی مدیریت کیفیت فعالیت های پژوهشی اعضای هیئت علمی دانشگاه ها بود؛روش پژوهش: روش پژوهش، آمیخته اکتشافی بود و با 14 تن از صاحب نظران حوزه کیفیت پژوهشی دانشگاه ها، مصاحبه نیمه ساختارمند انجام گرفت. پس از اشباع نظری، ابعاد و مؤلفه های مدیریت کیفیت فعالیت های پژوهشی اعضای هیئت علمی دانشگاه ها، استخراج و الگو طراحی شد؛ الگوی طراحی شده برای اعتباریابی در اختیار افراد مصاحبه شده قرار گرفت و 12 تن از آنها نظرات خود را (میزان اعتبار الگو) ارائه دادند.یافته ها و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، مهم ترین ابعاد و مؤلفه مدیریت کیفیت فعالیت های پژوهشی، شامل بُعد بسترسازی (فرهنگی/ارزشی، ارتباطاتی/ اطلاعاتی، قوانین، تجهیزات، رفع موانع، منابع مالی و تخصص گرایی)؛ بُعد سیاست ها و مأموریت ها (سیاست ها، هدف ها و مأموریت)؛ بُعد برنامه ریزی (شناسایی مسائل و نیازها، هدف گذاری، تدوین برنامه، تمهید عملیاتی شدن برنامه، فعالیت ها و همکاری مشترک، تعیین تکالیف و وظایف)؛ بعد نظام های حمایتی-تشویقی (ایجاد مشوق و انگیزه، راهنمایی و مشاوره، کاهش درگیری های آموزشی و اجرایی، توانمندسازی و توانمندیابی و اخلاق گرایی) و بُعد نظارت و ارزیابی (تصحیح شاخص ها و فرایندهای پژوهشی، نظارت بر فرایند پژوهشی، شناسایی و تحلیل اثربخشی پژوهش ها، توجه به کاربست پژوهش ها و ارائه بازخورد) است. همچنین بررسی آماری نشان داد که الگو از نظر صاحب نظران حوزه کیفیت پژوهشی دانشگاه ها، از اعتبار کافی و مناسب برخوردار است. برای ارتقای کیفیت فعالیت های پژوهشی اعضای هیئت علمی دانشگاه ها، پیگیری و اجرایی کردن این الگو راهگشا خواهد بود.
طراحی الگوی ویژگی های استاد حمایتگر در نظام آموزش عالی: مطالعه چند روشی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
87 - 106
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی ویژگی های استاد حمایتگر در نظام آموزش عالی به صورت مطالعه چند روشی کیفی بود.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، در زمره پژوهش های کیفی و از نوع چندروشی بوده که برای طراحی الگوی استاد حمایتگر در نظام آموزش عالی با یک فراترکیب، یافته های مطالعات جهانی و در ادامه به پشتوانه بهره گیری از پدیدارشناسی، تجارب زیسته دانشجویان در رابطه با استاد حمایتگر را مورد کاوش قرار داده است. طرح فراترکیب با استفاده از روش ساندلوسکی و باروسو و طرح پدیدارشناسی با استفاده از الگوی کلایزی انجام شد. ابزار مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختمند و مشارکت کنندگان در این بخش 15 دانشجو در سال تحصیلی 1401- 1400 بودند که برای انتخاب از رویکرد هدفمند ملاکی، تکنیک گلوله برفی و معیار اشباع نظری استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های این بخش نیز با استفاده از روش تحلیل مضمون صورت پذیرفت.یافته ها: بر اساس نتایج دو طرح الگوی استاد حمایتگر در نظام آموزش عالی در قالب چهار مضمون اصلی مهارت های روان شناختی، ویژگی های شخصیتی، مهارت های تدریس و ارزشیابی و مهارت های تعاملی و اجتماعی طراحی گردید.نتیجه گیری: اساتید حمایتگر با استفاده از مهارت های یادشده می توانند نیازهای دانشجویان را در زمینه های علمی، تخصصی و روانی مرتفع و محیط دانشگاه را به عنوان محملی برای توسعه فردی خود و دانشجویان تبدیل نمایند.
شناسایی مولفه ها و شاخص های الگوی مدیریتی برای دانشگاه های دولتی(دانشگاه های سطح یک ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۷
87 - 107
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر، شناسایی مولفه ها و شاخص های الگوی مدیریتی برای دانشگاه های دولتی ایران (دانشگاه های سطح یک) در سال 1398 است.روش پژوهش: روش تحقیق، ترکیبی (کیفی- کمّی) است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، مدیران دانشگاهی و خبرگان آموزش عالی و در بخش کمّی، معاونان و روسای دانشگاه های سطح یک آموزش عالی ایران می باشند. در بخش کیفی، 39 نفر با روش گلوله برفی و در بخش کمّی 222 نفر با روش طبقه ای نسبی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی، بررسی مبانی نظری و مصاحبه با مدیران و خبرگان با استفاده از روش دلفی و در بخش کمّی، پرسش نامه محقق ساخته با ضریب پایایی، 89/0 است. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS استفاده شده است.یافته ها و نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، الگوی مدیریتی با 38 شاخص در 7 دسته، دسته بندی شد که شامل ارزیابی کیفیت، سیاست گذاری، الگوهای مدیریت و رهبری، سازو کارهای مالی، خودمختاری، برنامه ریزی و نظارت دولتی بودند.کلید واژه ها: مدیریت، آموزش عالی، سیاست گذاری، برنامه ریزی
بررسی وضعیت توانمندی شغلی فارغ التحصیلان رشته آموزش بزرگسالان در ایران بین سال های 83-1373
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ تابستان ۱۳۸۷ شماره ۲
47 - 62
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر، به بررسی وضعیت توانمندی شغلی فارغ التحصیلان رشته آموزش بزرگسالان می پردازد، تا از این طریق، میزان توانمندی فارغ التحصیلان در فضای کار، تحت تاثیر تحصیلات آنان درحوزه آموزش عالی مشخص شود؛ برای همین منظور، جامعه آماری این تحقیق، کلیه فارغ التحصیلان رشته آموزش بزرگسالان را طی یک دهه یعنی بین سال های 1383 1373 در برمی گیرد. از تعداد کل فارغ التحصیلان این رشته که 88 نفر بوده اند، بر اساس روش نمونه گیری تصادفی و استفاده از جدول مورگان، 70 نمونه انتخاب شد که از این میان، 10 نفر از فارغ التحصیلان غیر شاغل و 31 نفر شاغل بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، دو پرسشنامه برای دوگروه فارغ التحصیلان شاغل و مدیران بلافصل آنان و مصاحبه برای فارغ التحصیلان غیرشاغل بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های t استودنت تک نمونه ای و t استودنت برای گروه های مستقل و روش تحلیل رگرسیون چند متغیری استفاده شده است. نتیجه حاصل از این پژوهش نشان داد که: دو عامل تحصیلات (641/0 =F) و تجربه کاری (349/0 =F)، در توانمندی شغلی فارغ التحصیلان موثرند؛ همچنین وضعیت توانمندی فارغ التحصیلان از دیدگاه مدیران (545/8 =T) و خود آنان (907/7=T) به شکل مطلوب ارزیابی شد؛ افزون بر این، فارغ التحصیلان در مشاغل مرتبط با رشته تحصیلی خود قرار داشتند و در این زمینه، دیدگاه مدیران (481/5 =Tُ) و فارغ التحصیلان (135/4 =T) مشابه بود و این فارغ التحصیلان از آموزش های دانشگاهی خود در محیط کاری شان(608/2 =T) استفاده می کنند؛ همچنین عامل آموزش برمیزان توانمندی افراد تاثیر داشت نه عامل جنسیت؛ این در حالی است که، پس از مصاحبه با فارغ التحصیلان غیرشاغل معلوم شد، دلیل نیافتن شغل آنان، مشکلات اقتصادی جامعه و افزایش تعداد فارغ التحصیلان است و این مشکل ربطی به رشته آموزش بزرگسالان ندارد.
بررسی وضعیت موجود و مطلوب برنامه درسی کارشناسی ارشد رشته تکنولوژی آموزشی از دیدگاه دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۶ بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۱
123 - 138
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی وضعیت موجود و مطلوب فرآیند برنامه درسی کارشناسی ارشد رشته تکنولوژی آموزشی در سه زمینه روش های تدریس، استفاده از رسانه ها و ابزارهای آموزشی و راهبردهای آموزش الکترونیکی است. روش این پژوهش، توصیفی پیمایشی است و جامعه آماری این پژوهش 290 نفر شامل دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد تکنولوژی آموزشی دانشگاه های اراک، علامه طباطبایی و تربیت معلم تهران و همچنین دانشجویان ترم آخر مقطع کارشناسی رشته تکنولوژی آموزشی دانشگاه های اصفهان، اراک، علامه طباطبایی و تربیت معلم بودند. از بین آنها150 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شد. برای اجرای این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته با عنوان بررسی وضعیت موجود و مطلوب برنامه درسی رشته تکنولوژی آموزشی در سه حیطه (روش های تدریس، ابزارها و رسانه ها و راهبردهای نوین آموزشی از جمله فنون آموزش الکترونیکی) دارای 48 سئوال بسته پاسخ از نوع پنج درجه ای لیکرت در دو بخش وضعیت وجود و مطلوب تهیه شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 96%درصد برآورد گردید. داده ها با spss و با استفاده از دو روش توصیفی و استنباطی تحلیل شدند. در روش توصیفی از محاسبه میانگین ها و در روش استنباطی از Tstd، واریانس چند راهه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که برنامه درسی کارشناسی ارشد رشته تکنولوژی آموزشی به طور کلی در این سه زمینه ضعیف عمل می کند و دانشجویان خواستار بهبود و تغییر در برنامه درسی این رشته هستند. همچنین بر اساس یافته ها، برنامه درسی رشته تکنولوژی آموزشی در زمینه استفاده از راهبردهای آموزش از راه دور و آموزش الکترونیکی، بسیار ضعیف تر از سایر زمینه هاست
سنجش استانداردهای توانمندی سواد دیداری در آموزش عالی ( مورد: اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
67 - 90
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی وضعیت سواد دیداری اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان است. روش پژوهش: پژوهش از نوع پیمایشی – توصیفی است. جامعه آماری شامل همه اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان به تعداد 245 نفر است. نمونه گیری توسط جدول کرجسی و مورگان با روش تصادفی ساده به تعداد 148 نفر انجام گرفت. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه محقق ساخته شامل 24 پرسش بود. برای سنجش روایی از روش روایی صوری و برای پایایی از آزمون آلفای کرونباخ (79/0) استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن بود که اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی از مهارت سواد دیداری لازم برخوردار هستند. این مقدار معادل 4/69 % بود. همچنین اعضای هیأت علمی از مفهوم دیداری به میزان 4/72 %، دسترسی و اکتشاف به میزان 8/69 %، تفسیر معانی به میزان 6/70 %، ارزیابی تصاویر به میزان 2/68 %، به کارگیری موثر تصاویر به میزان 4/68 %، طراحی و ایجاد تصاویر به میزان 66% و درک اخلاق علمی به میزان 6/72 % برخوردار بودند. نتیجه گیری: اولویت نخست سواد دیداری در نزد اعضای هیأت علمی، درک اخلاق علمی بود. سپس به ترتیب ابعاد مفهوم دیداری، تفسر معانی، دسترسی و اکتشاف، ارزیابی تصاویر، به کارگیری موثر تصاویر، طراحی و ایجاد تصاویر قرار داشتند.
بررسی رابطه بین بالندگی اعضای هیات علمی و مدیریت دانش در دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
125 - 150
حوزه های تخصصی:
هدف: بالندگی اعضای هیات علمی در دانشگاه های مدرن با توجه به تغییرات بسیار سریع در عرصه های فناورانه یکی از ارکان اساسی توسعه دانشگاه ها به حساب می آید. از اینرو هدف مقاله حاضر ، شناخت وضعیت بالندگی اعضای هیات علمی و مدیریت دانش در دانشگاه شهید بهشتی و چگونگی رابطه این دو متغیر است.روش پژوهش: روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری مشتمل بر 806 نفر اعضای هیات علمی تمام وقت دانشگاه شهید بهشتی است. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار سمپل پاور 125 نفر تعیین و از شوه نمونه گیری در دسترس استفاده شد.یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از آن است که میانگین نمره دو متغیر اصلی تحقیق با 7/2 و 8/2 به ترتیب در بالندگی و مدیریت دانش از میانگین مقیاس(عدد 3) پایین تر و از نظر رتبه ای در سطح نامطلوب قرار دارد. نتایج آزمون تی تک نمونه ای تعمیم پذیری نتایج نمونه ای را به جامعه آماری تاییدکرد. آزمون ضریب همبستگی کانونی بین دو متغیر به میزان 71% است که شدت همبستگی بین دو متغیر را در سطح قوی تایید می کند.نتیجه گیری: نتیجه آنکه هر دو متغیر مدیریت دانش و بالندگی در وضعیت نامناسب قرار داشته و نیازمند تدوین راهبردها و برنامه های مشخص است.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر ارتقاء فرهنگ برنامه ریزی درسی در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
83 - 104
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر ارتقاء فرهنگ برنامه ریزی درسی در آموزش عالی ایران بود.روش پژوهش: پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری داده ها توصیفی –پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش اعضاء هیئت علمی رسمی و غیررسمی دانشگاه های استان چهارمحال و بختیاری در رشته های برنامه ریزی، مدیریت، علوم تربیتی، روانشناسی و علوم اجتماعی بودند که تعداد آن ها بالغ بر 78 نفر بود و از بین آن ها با استفاده از فرمول کوکران تعداد 65 نفر به عنوان نمونه تعیین و با روش طبقه ای تصادفی انتخاب گردیدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای بود که بر اساس مصاحبه با صاحبنظران مرتبط و بررسی مبانی نظری تدوین شد. روایی پرسشنامه با استفاده از روش دلفی تامین گردید و ضریب پایایی، با استفاده از فرمول آلفای کرانباخ 0.949 برآورد شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS.v16 برای تحلیل های توصیفی و استنباطی استفاده شدیافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که عوامل مؤثر بر ارتقاء فرهنگ برنامه ریزی درسی در آموزش عالی را می توان در پنج عامل خلاصه کرد که مهم ترین آنها عامل سیاسی با سهم تاثیر 34.93 درصد و عامل اقتصادی با سهم تاثیر 11.062 درصد هستند. در مجموع پنج عامل مورد نظر 63.6 درصد ارتقاء فرهنگ برنامه ریزی درسی در آموزش عالی را تبیین می کنند.نتیجه گیری: توجه به این عوامل می تواند امکان تشخیص بهتر نقاط قوت و ضعف و همچنین تهدیدها و فرصت ها در تحقق ارتقاء فرهنگ برنامه ریزی درسی در آموزش عالی را فراهم کند.
تمایل دانشجویان به یادگیری مادام العمر و عوامل مؤثر بر آن: کاربرد نظریه شناخت اجتماعی بندورا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
49 - 76
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف بررسی تمایل دانشجویان کشاورزی دانشگاه رازی به یادگیری مادام العمر و عوامل مؤثر بر آن با استفاده از نظریه شناخت اجتماعی بندورا انجام شد.روش پژوهش: این پژوهش به صورت توصیفی-همبستگی انجام شد. جامعه آماری تحقیق دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی به تعداد 1365 نفر بودند که 300 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب بر حسب مقطع تحصیلی انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. علاوه بر تأیید روایی و پایایی پرسشنامه های استاندارد در مطالعات گذشته در پژوهش حاضر نیز پرسشنامه ها از لحاظ محتوایی و ظاهری مورد بررسی قرار گرفتند و بومی سازی آنها برای دانشجویان کشاورزی انجام شد. همچنین با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و روایی همگرا اعتبار و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفت. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارSPSS و Smart- PLS و در دو بخش توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند..یافته ها: میزان تمایل به یادگیری مادام العمر در بین دانشجویان در سطح متوسط قرار داشت. وضعیت موجود چهار بعد نظریه شناخت اجتماعی بندورا نشان داد که سه بعد انتظار-ارزش، خودکارآمدی و خودتنظیمی در دانشجویان در سطح بالا بود. اما دانشجویان از لحاظ بعد خودکنترلی در سطح متوسط قرار داشتند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نیز نشان داد که دو متغیر خودکارآمدی به عنوان عامل اول و خودتنظیمی به عنوان عامل دوم بر روی تمایل به یادگیری مادام العمر تأثیر داشت.نتیجه گیری: می توان با نهادینه نمودن یادگیری مادام العمر و پرورش دانشجویان بر اساس آن و از طرفی تقویت یادگیری مادام العمر از طریق ارتقا خودکارآمدی و خودتنظیمی در دانشجویان تا حدودی بر مسئله عدم وجود مهارت و بیکاری دانش آموختگان غلبه نمود.
تبیین تأثیر عوامل درونی و برونی دانشگاه ها بر روحیه اعضای هیئت علمی
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۴ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۴
9 - 29
حوزه های تخصصی:
عامل نیروی انسانی یکی از عوامل بقاء سازمان ها است. از دیدگاه کلی، موفقیت هر سازمان بستگی به تلاش و رضایت شغلی کارکنان آن سازمان دارد. حال با توجه به اهمیت نقش روحیه کارکنان در افزایش اثربخشی سازمان ها و توجه به این که تاکنون در حوزه روحیه سازمانی در دانشگاه ها دولتی ایران، کار پژوهشی انجام نگردیده است، هدف پژوهش حاضر، بررسی و شناخت عوامل مؤثر بر روحیه اعضای هیئت علمی، به منظور ارائه راهکارهایی برای افزایش و تقویت روحیه آنان می باشد.
تحقیق حاضر، یک تحقیق توصیفی پیمایشی می باشد که طی آن به توصیف داده های جمع آوری شده و در نتیجه آن به بررسی رابطه بین متغیرهای مستقل با روحیه اعضای هیئت علمی (متغیر وابسته) پرداخته شده است.
یافته های تحقیق نشان داد که اعضای هیئت علمی از روحیه بالایی برخوردارند و بین عوامل مدیریتی، عوامل ساختاری، عوامل مالی، عوامل محیطی، عوامل تسهیلاتی و عوامل آموزشی/ تحقیقاتی و روحیه اعضای هیئت علمی رابطه معنی داری وجود دارد. بر این اساس، سیاست گذاران و برنامه ریزان در سطح کلان آموزش عالی و دانشگاه ها بایستی به عوامل ذکر شده به ارتقای روحیه اعضای هیئت علمی توجه نمایند.
وضعیت استقرار مدیریت دانش در دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم از دیدگاه اعضای هیئت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۷
77 - 96
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی وضعیت استقرار مدیریت دانش در دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم از دیدگاه اعضاء هیئت علمی می باشد. روش تحقیق از نظر اهداف کاربردی و به لحاظ شیوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی از نوع پیمایشی است و جامعه آماری شامل 149 نفر می باشد که تعداد 80 نفر از آنان به شیوه تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه مدیریت دانش با 28 گویه در سه محور؛ فنی، فرهنگی و مدیریتی با ضریب پایایی 91/0 بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان می دهد که از نظر زیرساخت های فنی و حرفه ای، فرهنگ سازمانی و مدیریتی وضعیت مناسبی برای استقرار مدیریت دانش در دانشگاه آزاد اسلامی وجود ندارد و نیازمند توجه جدی مدیران دانشگاه است. در پایان با توجه به نتایج حاصله، پیشنهاداتی برای بهبود بخشیدن به وضعیت ارائه شده است.
تحلیل عوامل مؤثر بر نگرش دانش آموختگان کارشناسی ارشد به پژوهش (مورد مطالعه: دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۸
77 - 101
حوزه های تخصصی:
نگرش به پژوهش نقش مهمی در کمیت و کیفیت تلاش های محققان دارد. هرگونه برنامه ریزی و سیاست گذاری در حوزه پژوهش نیازمند شناخت نگرش دانش آموختگان دانشگاهی به پژوهش است. هدف این تحقیق توصیفی ارتباطی شناسایی عوامل مؤثر بر نگرش پژوهشی دانش آموختگان بود. جامعه آماری شامل تمامی 326 دانش آموخته سال های 90 و 91 کارشناسی ارشد دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان بود که 202 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای مورد مطالعه واقع شدند. نگرش به پژوهش با شاخص ترکیبی 11 گویه ای سنجیده شد و با انجام بررسی مقدماتی با 30 دانش آموخته و محاسبه تتای ترتیبی برابر با 86/0 پایایی آن تأیید شد. روایی محتوایی و سازه ای ابزار تحقیق توسط متخصصان آموزش عالی کشاورزی و نیز با محاسبه مقدار CVR بالاتر از 75/0 برای همه گویه ها حاصل شد. نتایج تحقیق نشان داد که 8/67 درصد دانش آموختگان نگرش مثبتی به پژوهش داشتند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که متغیرهای خودکارآمدی پژوهشی، تعداد کلاس های آمار و روش تحقیق شرکت کرده، همکاری در طرح های پژوهشی، معدل مقطع کارشناسی ارشد، رضایت از استاد راهنما و ساعت های اختصاص داده شده به پایان نامه در حدود 28 درصد از واریانس نگرش نسبت به پژوهش را تبیین می کنند.
ارزیابی دانش، توانش، نگرش و خلاّقیت کارآفرینی دانشجویان (مورد مطالعه: دانشگاه های اصفهان و زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۸ بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۹
59 - 83
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، شناسایی میزان برخورداری دانشجویان از دانش، توانش، نگرش و خلاّقیت کارآفرینی است و بعد از شناسایی، پیشنهادهایی به منظور بهبود کارآفرینی در نظام آموزش عالی ارائه شد. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی، و از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی، و جامعه آماری مورد مطالعه، دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه های اصفهان و زنجان هستند که از این میان 335 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی نسبتی انتخاب شده اند. برای گردآوری اطلاعات و داده های لازم از پرسشنامه محقق ساخته، و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه، t برای دو گروه مستقل، تحلیل واریانس یکراهه، آزمون تعقیبی شفه) استفاده شد. یافته ها نشان داد که وضعیت کارآفرینی در هر چهار مؤلفه مورد بررسی، در سطح پایین، نامطلوب و در وضعیت مشابهی قرار دارند که حکایت از ضرورت تلاش و فعالیت بیشتر اعضای هیأت علمی و مسؤولان ذی ربط در تمام حوزه های بررسی شده دارد.
سنتزپژوهی چالش های آموزش کارآفرینی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
97 - 118
حوزه های تخصصی:
هدف: مهارت کارآفرینی و تربیت کارآفرینان، از دیرباز به عنوان عاملی مهم در رشد و توسعه اقتصادی-اجتماعی شناخته می شده است. بر همین اساس، این مطالعه به دنبال واکاوی چالش های آموزش کارآفرینی در آموزش عالی می باشد.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، کیفی از نوع سنتزپژوهی است. ابتدا از میان 320 مقاله پژوهشی و به روش پریزما 22 مقاله، بین سال های1390تا 1400، از منابع علمی بین المللی «تایلر و فرنسیس»، «اریک»، «وب اف ساینس»، «ساینس دایرکت»، «موتور جستجوی علمی گوگل اسکالر» و منابع اطلاعاتی فارسی «بانک اطلاعات نشریات کشور»، «پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی»، «پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران» و «پایگاه مجلات تخصصی نور»، پس از رعایت ملاک های ورود و خروج، انتخاب و با مطالعه و جمع آوری اطلاعات براساس منابع موجود، بررسی شدند.یافته ها: بر اساس یافته های این پژوهش آموزش کارآفرینی دارای چهار چالش اصلی از قبیل «چالش های سازمانی»، «چالش های اساتید»، «چالش های دانشجویان» و «چالش های آموزشی» می باشد.نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهند که آموزش کارآفرینی به دلیل استقرار سیستم سنتی در دانشگاه های ایران دارای چالش های فراوانی می باشد. در نتیجه متولیان امر آموزش باید به منظور ارائه آموزش کارآمد کارآفرینی در سطح آموزش عالی در جهت رفع این چالش ها اقدام کنند.