فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۰۵۹ مورد.
نظریه اجتماعی؛ غرب: ریشه در اقلیم دیگر؛ نسبت نظریه های توسعه با نظریه های اجتماعی و فلسفه های تاریخ
بررسی الگوی خاموش فرهنگ فقر و عوامل مرتبط با آن «مطالعة موردی : شهرستان دلفان استان لرستان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی جنبة فرهنگی فقر تحت عنوان «فرهنگ فقر» پرداخته است. این مفهوم را اولین بار اسکار لوئیس به صورت مبسوط و در نتیجة تحقیقات میدانی اش مطرح کرد. شاید کوتاه ترین تشریحی که از این مفهوم می توان کرد این است که «فقرا فقر خود را به صورت خودآگاهانه ستایش نمی-کنند، بلکه به صورت ناآگاهانه آن را حفظ می کنند».
این تحقیق با استخراج مهم ترین شاخص های فرهنگ فقر همچون تقدیرگرایی، مصرف گرایی و عدم تمایل به پس انداز، بیگانگی اجتماعی، عدم آینده نگری و عدم سرزنش فقر، به بررسی این پدیده در میان شهروندان شهرستان دلفان از حوزة استان لرستان و عوامل مرتبط با آن به روش پیمایشی پرداخته است.
نتایج نشان داد که حدود 80 درصد نمونة مورد مطالعه، به میزان متوسط و زیادی از فرهنگ فقر رنج می برند. براساس یافته های تبیینی این تحقیق همبستگی معناداری بین فرهنگ فقر با سرمایة فرهنگی، میزان دین داری و محل سکونت در سطح 99 درصد اطمینان وجود دارد. ضمن اینکه بین این متغیر و میزان استفاده از رسانه های جمعی همبستگی معناداری مشاهده نشد.
طراحی دو الگوی ارتباطاتی و اطلاع رسانی برای آگاه سازی تسهیل گران روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
دین و برخی از گروه های اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مطالعه گروه های اجتماعی، به نظر، سکه ای است که دو رو دارد. یک روی سکه این است که، این پدیده ها آنچنان در زندگی اجتماعی ما گسترده و با اهمیتند که از حضور و خلق پدیده ای به نام گروه بی خبریم؛ و روی دیگر سکه آن است که مرزهای گروه برای ما انسان ها ناشناخته بوده و به خاطر تضاد و برخورد منافع و هستی مان با دیگران، از شناسایی مرزها ی گروه در هراسیم. هر چه هست گروه، یک واقعیت اجتماعی است که تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله دین (باورها و مناسک) شکل می گیرد و چنان مخاطبان خویش را تحت تأثیرآموزه های خود قرار می دهد (دیدگاه کارکردگرایی ساختاری) که افراد تحت تأثیر آن بودن می کنند، خودشان را در جمع حل شده « ما » احساس همبستگی و « دیگران » در مقابل می بینند و منافع شان به منافع گروه،گره می خورد. گاه ممکن است که این افراد باشند که به دین هستی و معنا می بخشند؛ یعنی این دینداری افراد است که دین را متعین می کند (دیدگاه کنش متقابل). در این حالت افراد احساسات و تجربیات مذهبی، معنوی ومادی خودشان را که بین دیگر هم نوعان و اعضای گروه شان مشترک است را در قالب یک باور همگانی(دین) که با این نوع همگرایی سازگاری دارد، می بینند. این باور مشترک، منافع این افراد را تأمین می کند و افراد حکومت کننده و حکومت شونده هژمونی و قدرت آن را پذیرا می شوند؛ مرزبندی گروهی در جامعه و جهان پیرامون براساس دین به رسمیت شناخته می شود.
تحلیل جامعه شناختی نیازهای اجتماعی و کالبدی محلات شهر از دیدگاه توسعة پایدار محله ای(مطالعة موردی: محلات شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه و برنامه ریزی بر مبنای محلات شهر در مرکز توجه طراحان و برنامه ریزان شهری قرار دارد. این امر مستلزم درک نیازها و خواسته های شهروندان از محیط زندگیشان است. این مطالعه درصدد است، با شناخت نیازهای ساکنان محلات شهری، زمینة برنامه ریزی هماهنگ میان محیط زندگی و نیازهای اجتماعی شهروندان را فراهم سازد و از این طریق کیفیت زندگی اجتماعات محلی را ارتقا بخشد. شهر اصفهان با ساختار محله ای و اهمیت ویژه در ایران، به عنوان زمینة مطالعة تحقیق انتخاب شد. هدف این مطالعه، ارائة مدلی برای سنجش نیازهای ساکنان در یک اجتماع محلی است. بدین منظور، ضمن مطالعه ای بین رشته ای، با استفاده از روش پیمایش، دیدگاه های مردم اصفهان در مورد نیازهای کالبدی و اجتماعی و سلسله مراتب آن به دست آمد. اطلاعات به دست آمده از طریق تحلیل عاملی در هشت عامل خلاصه شد. نتایج حاصل از کاربرد آزمون فریدمن نشان داد در سطح اجتماع محلی مهم ترین نیاز مردم ایجاد تعاملات اجتماعی با دیگران است که پس از آن به ترتیب، نیاز به امکانات و تسهیلات رفاهی، نیاز به اقدامات زیربنایی و تأسیساتی، نیاز به بهداشت و سلامتی محله، نیاز به مشارکت در ادارة محله، نیاز به مراکز مناسب خرید و وسایل حمل و نقل عمومی، نیاز به امنیت و نیاز به تعلق به محله قرار دارند. در کل، نتایج نشان می دهد ایجاد فضاهای عمومی به عنوان بستری برای تعاملات اجتماعی یک درخواست مبرم است. مدل نیازهای اجتماع محلی ویژگی های اجتماعی کالبدی محلات شهر اصفهان را روشن می کند و از آن می توان برای توسعه و برنامه ریزی دیگر شهرهای ایران نیز بهره گرفت.
سیاستگذاری آموزشی ، سهمیه بندی جنسیتی و توسعه
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۹ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
بررسی تاثیر دانشگاه آزاد اسلامی بر توسعه ی اقتصادی زندگی زنان از دیدگاه زنان شهر کازرون
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی پیامدهای تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی بر ابعاد اقتصادی زندگی زنان شهر کازرون بوده است. برای دستیابی به هدف های پژوهش پرسش هایی مطرح شد که نگرش زنان شهر کازرون را نسبت به این پیامدها مورد ارزیابی قرار می داد و رابطه ی بین عوامل دموگرافیک و حیطه ی مورد بحث و همچنین تفاوت بین اقشار گوناگون زنان شهر کازرون و نیز نقش بیش تر دانشگاه آزاد اسلامی بر این حیطه مورد مطالعه قرار گرفته است. آزمودنی های پژوهش را تعداد 1677 نفر از زنان و دختران با سواد 15 سال به بالای شاغل (با مشاغل دولتی و آزاد)، خانه دار، دانش آموزان و دانشجویان با وضعیت تاهل، مجرد، متاهل، نامزد و بیوه ی شهر کازرون تشکیل می دهند. این افراد به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده اند. این پژوهش از نوع توصیفی _ پیمایشی است و ابزار پژوهش، پرسشنامه ی نگرش سنجی است که نگرش آزمودنی ها را در مورد پیامدهای اقتصادی تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی در ابعاد گوناگون بررسی کرده است. بمنظور تعیین اعتبار این ابزار از روایی محتوایی استفاده شد و در تعیین پایایی زیر مقیاس ها و کل پرسشنامه از آلفای کرانباخ استفاده شده است. نتایج نشان داد که این ابزار از اعتبار و پایایی برخوردار است. داده های پژوهش نیز با استفاده از نرم افزار spss تحلیل شد. نتایج بررسی پیامدهای اقتصادی دانشگاه آزاد اسلامی نشان داد که از نظر زنان شهر کازرون این دانشگاه در افزایش درخواست زنان برای مشارکت در اداره ی امور، در افزایش تنوع شغلی، در ایجاد شغل و کمک به اقتصاد خانواده و معیشت زنان، در دستیابی به بازار اشتغال، در کاریابی و کسب درآمد زنان و دختران نقشی مثبت داشته است
تحلیل رابطه بین سرمایه انسانی، تحقیق و توسعه و بهره وری با نابرابری درآمدی در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات توسعه اقتصادی، بین رشد بهره وری و نابرابری درآمدی رابطه ای وجود دارد که از آن با عبارت U وارون کوزنتس یاد می شود (اهلووالیا، 1977). به عبارتِ دیگر، رابطه بین رشد بهره وری با نابرابری درآمدی ابتدا مستقیم و سپس حالت معکوس به خود می گیرد. امروزه مطالعات اقتصاددانان توسعه نشان می-دهد که سیاست های دولت ها، از جمله سرمایه گذاری در سرمایه انسانی و مخارج تحقیق و توسعه، نه تنها بر رشد و بهره وری اقتصادی، بلکه بر توزیع مناسب درآمد و کاهش نابرابری در اقتصاد کشورها نیز مؤثر بوده است (فان، 2007). بر این اساس، عوامل ساختاری مذکور، موجب برگشت سریع خم منحنی کوزنتس شده و موجب می شود که با افزایش بهره وری، نابرابری درآمدی کاهش یابد. به دلیل اهمیت موضوع مذکور، در پژوهش حاضر با استفاده از رهیافت مدل های رگرسیونی با وقفه های گسترده (ARDL) و با در نظر گرفتن اطلاعات یک دوره سی ساله (1387- 1358) به صورت سری زمانی، رابطه بین نابرابری درآمدی و رشد بهره-وری در حضور عوامل ساختاری مانند مخارج تحقیق و توسعه و سرمایه انسانی در مناطق روستایی بررسی می شود. طبق نتایج پژوهش، سرمایه انسانی و مخارج تحقیق و توسعه داخلی و انباشت سرمایه تحقیق و توسعه بین المللی، هر کدام با ضرایب 11/0 و 08/0، بر کاهش نابرابری درآمدی در مناطق روستایی تاثیر معنی داری دارد و فرضیه کوزنتس مبنی بر وجود رابطه U وارون بین رشد بهره وری کل و نابرابری درآمدی در مناطق روستایی و کشاورزی ایران در دوره مورد مطالعه قابل ابطال نیست.