فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۱٬۳۲۹ مورد.
شروط سیاسی بی ثباتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در علوم اجتماعی اغلب تئوری ها جنبه تعلیلی دارند ولی شناخت علت پدیده های اجتماعی از طریق آزمون های همبستگی آماریمیسّر نیست. برای غلبه بر این مشکل روش تحلیل مقایسه ای کیفی فازیبرای شناخت علت پدیده های اجتماعی ابداع شد. در این روش که ریشه های کیفی دارد، علت لازم و علت کافی برای بروز یک پدیده اجتماعی آزمون می شود. در این مقاله تلاش شده است که علت های سیاسی بی ثباتی شناسایی شوند. به این منظور ابتدا طیف گسترده ای از متغیرهای سیاسی مؤثر بر بی ثباتی از تئوری های علوم اجتماعی احصاء شد، سپس این متغیرها در یک مطالعه بین کشوری با مقایسه ۱۸۳ کشور جهان تحت آزمون تجربی قرار گرفت و علت های سیاسی بی ثباتی شناخته شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که در بین ۱۸ متغیر سیاسی، چهار متغیر فقدان حاکمیت قانون، فساد حکومت، عدم وفاق نخبگان و فرهنگ سیاسی غیردموکراتیک علت های ایجاد بی ثباتی سیاسی هستند.
طرح الگویی عام برای تبیین قدرت محور از انقلاب ها
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به منظور ارائة الگویی برای تبیین سیاسی (قدرت محور) از انقلاب ها ضمن تعیین حدود این گونه تبیین ها و تشریح مفهوم کانونی آن یعنی «وضعیت انقلابی»، کوشیده ایم تا در یک حصر منطقی و با تلفیق سه دیدگاه نظری اصلی و دو گونة تبیینی عمده، شش رویکرد تبیینی مهم را در توضیحات قدرت محور از انقلاب ها به نحو انضمامی معرفی کنیم. سپس با شناساندن سطوح تحلیل سه گانه در این گونه تبیین ها، متغیرهای تبیینی اصلی هر یک از آن ها را به تفکیک تشریح، و نمودارهای اجمالی و تفصیلی سازه ها و شاخصه های اصلی شناسایی شده را ترسیم کرده ایم. در پایان، جمع بندی خویش را از الگوی تبیین سیاسی (قدرت محور) انقلاب بازگفته ایم.
بررسی رابطه اعتماد نهادی با گونه های مشارکت سیاسی (مورد مطالعه شهروندان بالای 18 سال ساکن شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سه دهه اخیر، در اکثر کشورها، تغییر درکمیت مشارکت سیاسی با افزایش گونه های غیررسمی آن همراه بوده است. محققان پیشین با تکیه بر منطق تک جهتی نظریه پوتنام، تغییرات بالا را ناشی از کاهش اعتماد نهادی می دانستند. امروزه منطق های چندگانه ای درخصوص رابطه اعتماد نهادی و گونه های مشارکت سیاسی طرح شده است. مقاله حاضر بر اساس نظریه آیکدا که چهار الگوی متمایز رابطه اعتماد نهادی و مشارکت سیاسی را از هم تفکیک کرده، با روش کمی پیمایشی، وضعیت مشارکت سیاسی شهروندان شهر شیراز در دو گونه منفعلانه و فعالانه، و رابطه آنها با ابعاد اعتماد نهادی را بررسی کرده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه، و روش نمونه گیری، نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب با حجم بوده است. بر اساس نتایج تحقیق، بیشترین و کمترین نوع مشارکت سیاسی، شرکت در انتخابات و شرکت در اعتراض های سیاسی بوده است. همبستگی متغیرهای عملکرد قوه مجریه، تصور از ویژگی های مسئولان، و عملکرد نهادها با مشارکت سیاسی منفعلانه مثبت و معنی دار، اما در نوع فعالانه مشارکت، تنها همبستگی متغیر تصور از ویژگی های مسئولان با آن مثبت و معنی دار بوده است.
انقلاب گشایش افق تاریخی: بررسی رابطهی فلسفهی غرب و انقلاب های مدرن
حوزه های تخصصی:
اگرچه به مناسبت هم زمانی این شمارهی مجله با سال گرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بیشتر حجم بخش «تفکر» به بررسی نسبت و رابطهی فلسفهی اسلامی و انقلاب اسلامی اختصاص یافته است، اما پرداختن به رابطهی فلسفه و انقلاب در غرب، نه تنها موجب فهم عمیق تر و بهتر انقلاب های مدرن خواهد شد و ما را از نگاه های صرفا سیاسی و اقتصادی به این انقلاب ها خواهد رهانید، بلکه میتواند بستری باشد برای اینکه فلسفهی غرب را در زمینه و زمانهی خودش بفهمیم. فهمی که لازمهی فهم ظاهر و باطن جهان متجدد و از لوازم گذر از مدرنیته است. آنچه در ادامه میآید، مصاحبه ای است که بصورت مکتوب با دکتر علی مرادخانی انجام شده است. ایشان هم اکنون از اساتید فلسفهی پژوهشگاه علوم و مطالعات فرهنگی هستند و دربارهی افکار هگل و نیز بحث های مربوط به پایان تاریخ پژوهش های مفصلی داشته اند. این مصاحبه اگرچه بسیار مختصر است ولی قطعا دارای نکات بدیع و بسیار جذابی پیرامون موضوع مذکور است.
روسیه پوتین
بررسی بین کشوری عوامل مؤثر بر شکل گیری اعتماد به نهادهای رسمی
حوزه های تخصصی:
شکل گیری دولت- ملت ها در عصر جدید، اهمیت روزافزون دولت ها را موجب شد که نقشی حیاتی در بیشتر پدیده های اجتماعی داشتند. اعتماد نهادی به طور عام و اعتماد به نهادهای رسمی به طور خاص، به عنوان سنگ بنای توسعه و از ملزومات دنیای مدرن تلقی می شود. اعتماد به نهادهای رسمی تأثیر حکومت ها را در ایفای نقش خود افزایش می دهد و بهره وری آن ها را بالا می برد. مقاله ی حاضر در یک بررسی میان کشوری، عوامل مؤثر بر شکل گیری اعتماد به نهادهای رسمی را واکاویده است. روش پژوهش از نوع تحلیل ثانویه بوده است. بدین منظور داده های پیمایش ارزش های جهانی، پیمایش جهانی شاخص های حکمرانی، پیمایش جهانی دموکراسی انتخاباتی (خانه ی آزادی) و پیمایش جهانی آزادی بر حسب رتبه بندی منطقه ای (خانه ی آزادی) در فاصله ی سال های 2000- 2005 مورد استفاده قرار گرفت. ابتدا کشورهای مختلف از لحاظ میزان اعتماد به نهادهای رسمی، به شش گروه تقسیم شدند. یافته ها نشان داد که بین این شش گروه از کشورها، تفاوت میانگین معناداری از لحاظ متغیرهای: کنترل فساد، حاکمیت قانون، کارآمدی حکومت و اعتماد به نهادهای رسمی وجود دارد؛ اما بین این شش گروه، تفاوت میانگین معناداری از لحاظ دموکراسی انتخاباتی، حقوق سیاسی و آزادی مدنی، مشارکت اجتماعی با اعتماد به نهادهای رسمی وجود نداشت. در آزمون رگرسیون چندمتغیره، سه متغیر حکمرانی خوب (شامل شش شاخص)، مشارکت اجتماعی و آزادی سیاسی وارد شدند. این متغیرها مجموعاً41درصد از واریانس متغیر وابسته یعنی اعتماد به نهادهای رسمی را تبیین نمودند. به علاوه متغیر حکمرانی خوب و آزادی سیاسی از قدرت بیشتری برای تبیین اعتماد به نهادهای رسمی برخوردار بود.