نوشتار حاضر که متشکل از شش بحث فرعی است درصدد تشریح نسبت بین دین و ایدئولوژی به عنوان یک معرفت است، تا از این طریق به گونه های دینداری متأثر از ایدئولوژی دست یابد. بر این اساس، ضمن توضیح ویژگیهای اساسی ایدئولوژی، رابطه این دو مفهوم در دو عرصه متفاوت یعنی در غرب و در ایران مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی تحلیلی ـ تاریخی این موضوع به خصوص در ایران، نوشتار را به سمت منظور اصلی خویش رهنمون ساخته است. در این مسیر ضرورت تشخیص داده شد که برخی از انتقادهای مهم نیز مطرح و مورد بررسی قرار گیرد. در نهایت، بر پایه مباحث فوق، پنج گونه دینداری متأثر از ایدئولوژی از یکدیگر متمایز گردید، ویژگیهای آنها توضیح داده شد و تحلیل مقایسه ای از آنها ارائه شد.
از مدرنیته در تلقی عام و کلاسیک، به عنوان مهم ترین عامل عرفی شدن یاد شده است و انتظار می رفت با بسط آن، دین از صفحه ذهن و زندگی انسان مدرن بیرون رود. وجود شواهدی از حضور پر نشاط دین در دنیای مدرن، این نظریه و پیش بینی های آن را به زیر سوال برده و امیدواری هایی برای به هم آوری دین و مدرنیته در برخی از نواندیشان دینی پدید آورده است. این مقال با تاکید بر تمایز میان «نوشدن»، «مدرن شدن» و «مدرنیته» و ملاحظه تفاوت های آموزه ای اسلام و مسیحیت، این امیدواری را به چالش کشیده است: در گام نخست با آشکارسازی نسبت نقیض میان دین و عرفی شدن و اثر غیر قابلِ انکار مدرنیته بر وقوع این فرایند و در گام دوم با ابرام بر عدم صدق مهم ترین مصادیق همزیستی میان دین و مدرنیته