فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۸۳۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
چرخش جهان وطنی
هرمنوتیک از دیدگاه هایدگر در شهرسازى
حوزه های تخصصی:
" در این مقاله سعى گردیده تفکر هرمنوتیکى هایدگر در شهرسازى مورد مطالعه قرار گیرد و با توجه به طرح مباحث فلسفى و شناختى که مطرح مى گردد، تا آن جا که امکان دارد به هدف نزدیک شویم.
هرمنوتیک در لغت به معناى تاویل کتب مقدس است و فهم این کتب را در قالب پدیدارشناسى مورد بازبینى قرار مى دهد.
«هرمنوتیک» علم یا نظریه تاویل است. ریشه واژه «هرمنوتیک» واژه یونانى hermenevein است به معناى تاویل کردن، به زبان خود ترجمه کردن، و به معناى روشن و قابل فهم کردن و شرح دادن. در اساطیر یونان، هرمس پیام هاى اغلب رمزى خدایان را براى میرایان تاویل مى کند. پس تعجب آور نیست که هرمنوتیک به عنوان یک روش، از تاویل متون مقدس مى آغازد و با فقه اللغه نزدیکى زیادى دارد. مجادلات جنبش اصلاح طلبى بر سر این حکم کلیساى کاتولیک که تنها این کلیسا صلاحیت تاویل کتاب مقدس را دارد، با پافشارى پروتستان ها برخودبسندگى متن مقدس و عزم جزم آن ها بر نشان دادن روشنى و وضوح بنیادین کتاب مقدس به نتیجه رسید. پیکره کلى نظریه و عمل حاصل از این مباحثات، هرمنوتیک را پى ریزى کرد. تنظیم تدریجى این موارد و تبدیل آن به یک روش شناسى براى تاویل متن، در اواخر سده نوزدهم شکل نظریه فلسفى عام ترى به خود گرفت که اگر نه در همه سویه هاى کوشش ها و فرهنگ بشرى، دست کم در بیش تر آن ها بر اهمیت قاطع تاویل تاکید مى کرد. هرمنوتیک به واسطه نیروى آثار اولیه مارتین هایدگر، صورت گسترده تر فلسفه عام فهم انسانى را به خود گرفت (احمدى، :1377 9).
به همین سبب در این مقاله سعى خواهد شد با توجه به اهمیت موضوع و کاویدن در اعماق اندیشه هایدگر و با توجه به بضاعت علمى اندک نویسنده، تا آن جا که امکان دارد حق مطلب را ادا کرده باشیم. زیرا این بحث هم یک بحث فلسفى است و هم موضوعى است که در قالب تفکرات پسامدرنى (post modernism) تجلى مى یابد و از آن جا که نامبرده بحث هاى مختلفى نیز در باب ساختن و سکونت دارد، به نوعى در قالب اندیشه هاى شهرسازى به آن همت گماریم.
هرچند خود هرمنوتیک داراى تاریخى قدیمى است و در مطالعه متون کهن مى توان به آن پى برد ـ به ویژه در کشورهایى که ریشه هاى عرفانى حیات فطرى وجود داشته است و در ایران نیز این نوع اندیشه را در تفکر عارفان بزرگ مى توان یافت ـ لیکن به معناى جدید آن بخثى است که نوین است و به نوعى پهلو به پهلوى مدرنیسم و علم گرایى محض مى زند و مى خواهد نسبى بودن امور را مورد توجه و مطالعه قرار دهد. "
اتوپیای مارکس
حوزه های تخصصی:
پیر بوردیو، پرسمان دانش و روشنفکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان چهرههای روشنفکرانه و دانشگاهی فرانسه در قرن بیستم، پیر بوردیو بدون شک بیشترین نفوذ فکری را لااقل در حوزه علوم اجتماعی داشته است و از این لحاظ شاید بتوان او را تنها با کلود لوی استروس مقایسه کرد، البته با این تفاوت اساسی که نفوذ لوی استروس در خارج از فرانسه بسیار محدودتر از بوردیو بوده است و پایههای اندیشه استروسی یعنی نظریه ساختاری در علوم اجتماعی مدتهاست که قدرت خود را از دست داده است، در حالی که اکثر دست اندرکاران و اندیشمندان علوم اجتماعی امروز بر آن هستند که نظریه بوردیو آیندهای درخشان خواهد داشت و جریانهای گستردهای که از هم اکنون نیز در سراسر جهان با حرکت از مفاهیم بوردیویی، عرصههای بسیار متنوعی چون نقد ادبی، هنر، ورزش، سبک زندگی و غیره را موضوع مطالعه خود قرار دادهاند، هنوز در ابتدای کار هستند. گستره و عمق آثار و حتی شمار بزرگ آنها ( بیش از سی کتاب و چهار صد مقاله و سخنرانی) به حدی است که سالها زمان لازم خواهد بود تا دیدگاه جامع و گویایی از آنها به دست آمده و پیآمدها و کاربردپذیری آنها به نحو مناسب و قابل قبولی در علوم اجتماعی و انسانی به ثمر برسند. ازلحاظ ابعاد تاریخی اندیشه بوردیو و تاثیر کنونی و جریانهایی که در این حوزه به حرکت درآورده است. شاید بوردیو را تنها بتوان با دو چهره بزرگ علوم اجتماعی در آغاز قرن بیستم یعنی ماکس وبر و امیل دورکیم مقایسه کرد که آن دو نیز تاثیرگذاری بسیار درازمدت و عمیقی بر این علوم در سراسر جهان داشتند.
در نوشته حاضر پیش از هر چیز تلاش میشود ابتدا تعریفی درباره پدیده روشنفکری ارائه شود و سپس با ارائه شمهای از نظام فکری بوردیو، رابطه متناقضی که او را، به مثابه یک دانشمند اجتماعی، با حوزه روشنفکری در فرانسه مرتبط میکرد، تحلیل شود.
در کشاکش عاملیت و ساختار
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۳ شماره ۸۲
حوزه های تخصصی:
مارکس و سایه هایش
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۳ شماره ۸۸
حوزه های تخصصی:
انواع نابرابری های آموزشی
حوزه های تخصصی:
مقایسه ای تاریخی در تحول عقلگرایی و انسان گرایی در شرق وغرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر مطالعه ای در زمینه جامعه شناسی تاریخی و جامعه شناسی فرهنگی است. هدف اصلی این تحقیق مقایسه دو دوره تحول فرهنگی در شرق و غرب است که به فاصله زمانی حدود هفت قرن از یکدیگر روی داده اند. در شرق در سده سوم و چهارم هجری (مقارن قرن نهم و دهم میلادی)، انقلاب فرهنگی قابل توجهی روی داد که پیشرفتی گسترده در معرفت و تجارب علمی مردم بعضی جوامع شرقی درپی داشت. در تحولی دیگر، مردم اروپای غربی از قرن پانزدهم تا هجدهم میلادی با نوزایی فرهنگی پرنفوذی روبرو بودند که به رنسانس معروف شده است. منابع تاریخی گواهی می دهد که شباهتهای بنیادی و محتوایی بین این دو تحول فرهنگی وجود دارد. مهمترین شباهتها این که هر دو تحول فوق با ظهور چشمگیر تفکر انسان گرایی و عقل گرایی همراه بوده است. از سوی دیگر، در اثر دخالت متغیرهای زمانی و مکانی، برخی تفاوتهای نسبی در محتوای این تحول وجود داشته است. بر اساس این شباهتها و تفاوتها می توان این فرضیه را مطرح کرد که وقوع تحولات فرهنگی (در مکانها و زمانهای متفاوت) باید تابع قانونمندی کلی باشد، که تفاوتهای جانبی آن متأثر از شرایط تاریخی و اجتماعی متفاوت روی داده، روابط تاریخی قابل مطالعه ای با یکدیگر دارند، که این روابط تا به امروز ادامه داشته است. آیا این زمینه های مشترک و روابط تاریخی و اجتماعی و نیز تبعیت تحولات فرهنگی از قواعد مشترک مفروض نمی تواند به نوعی وحدت نسبی فرهنگی در جهان در قرن بیست و یکم منجر شود؟
نوربرت الیاس بنیانگذار جامعهشناسی فرآیند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوربرت الیاس با تأکید بر ضرورت توجه به نسبی بودن تأثیر عوامل مختلف در صورتبندیها و فرایندهای اجتماعی و نیز توجه به صیرورت تاریخی آنها، پایههای "جامعهشناسی آرایشی" یا به تعبیری دیگر از خود او، "جامعهشناسی فرایند" را مستحکم ساخته است. در واقع هنر اصلی الیاس ایجاد سنتز یا ترکیبی مناسب از آثار کنت، دورکیم و وبر است. او بر آن است که آدمیان را باید در تعامل و وابستگی متقابل به یکدیگر مورد شناسایی قرار داد. زندگی انسانها وابسته به آرایشهای مختلفی است که روابط آنها با یکدیگر، آن را شکل میدهد. این آرایشها مدام در حال تغییرند و در جریان این تغییر، با شیوههای متنوعی نظم پیدا میکنند. بنابراین، برای شناخت صحیح و دقیق رویدادهای اجتماعی باید فرایند و ماهیت آرایشهای موجود را به خوبی درک کنیم او زندگی اجتماعی را به یک بازی تشبیه میکند که هر یک از حرکتهای بازیکنان فقط با شناخت آرایش تیمی و حرکتهای قبلی امکانپذیر خواهد بود. پس مفهوم آرایش ناظر بر شبکههای متداخل و به هم پیوستهای است که کنش افراد را به یکدیگر میپیوندد و آنان را هم به انجام کارهایی قادر میسازد و هم از انجام کارهایی باز میدارد. حتی گروههای متخاصم نیز با یکدیگر روابط و در نتیجه بر یکدیگر تأثیرات متقابلی دارند. محور این آرایشهای متغیر، نوعی تعادل قدرت متحرک است که گاه به این سو و گاه به آن سو میرود. قدرت عامل توانایی بخش و در عین حال، محدود کنندهای است که بر روابط انسانی حاکم است. بهنظر میرسد که آشنایی با مبانی، ساختار و ساز و کارهای جامعهشناسی آرایشی گذشته از جنبه نظری آن، میتواند ما را در شناخت ماهیت آرایشهای اجتماعی موجود و تحولات گوناگون و پرشتاب پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به ویژه سالهای اخیر بهعنوان یکی از عوامل زمینهساز آینده، مدد دهد.
نظریه ساختاری شدن آنتونی گیدنز و مبانی روش شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" آنتونی گیدنز یکی از نظریهپردازان اجتماعی معاصر، تلاش نظری گستردهای را در سه دهه اخیر صورت داده است. در مرکز بحثهای نظری این اندیشمند انگلیسی که اینک ریاست مدرسه سیاسی- اقتصادی لندن را عهدهدار است، نظریه ساختاریشدن قرار دارد که شرح و بسط کامل آن نخستین بار در کتاب تاسیس جامعه (1984)آمد. نظریه ساختاریشدن با هدف پایان دادن به سلطه نظریههای هرمنوتیکی از یک سو و ساختارگرایی و کارکردگرایی از سوی دیگر، به طرز پیچیدهای به تلفیق عناصری از این رهیافتها و رهیافتهای پیشین دیگر، میپردازد. هدف گیدنز از بهکارگیری اصطلاح ساختاریشدن که از زبان فرانسه گرفته شده است، تاکید بر جریان فعال زندگی اجتماعی و پرهیز از مفهوم ساختار به معنای امری بیرونی و صرفاً الزامآور است که مد نظر ساختارگرایان بود. در این مقاله ابتدا به بررسی نظریه ساختاریشدن و آن گاه به مبانی روششناختی این نظریه میپردازیم.
فراسوی فهم ریاضی گونه قدرت
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۳ شماره ۸۳
اثری کلاسیک از مارکسیستی ارتدوکس
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۳ شماره ۸۷
حوزه های تخصصی:
از مفهوم زبانی تا معنای جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله بررسی سیر تحول مفهومی "گفت و گو" و "گفت و گوی میان تمدن ها" است. مشترکات لفظی و پیشینه تاریخی این دو مقوله مانع از آن نمی شود که الزام ها و اقتضاهایی که موجب طرح جدید آنها در سطوح مختلف عملی و اجتماعی شده است، مورد توجه قرار نگیرد. اکنون رویکردهای گفت و گویی در فلسفه، زبان شناسی، جامعه شناسی، ارتباطات علوم سیاسی جایگاه ویژه ای یافته اند و "ایده گفت و گوی تمدن ها" در ورای مناسبات تنش آمیز سیاسی و بین المللی، با اقبال شایسته ای در حوزه فرهنگ و علم روبه رو شده است. این ایده ظرفیت آن را دارد که با بهره مندی از رهیافتهای نوین گفت و گویی به یک نظریه اجتماعی تبدیل شود. تلاش این مقاله توصیف مولفه ها و طبقه بندی نظریه های مهم گفت و گو برای تبیین بنیان های نظری گفت و گوی میان تمدن هاست.
جامعه شناسی نوین (از نگاه دکتر امیر حسین آریان پور)
حوزه های تخصصی: