فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۹۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
منطق ژئوپلیتیک مرز حکم میکند که حفاظت، حراست و پاسداری از مرزهای کشور به عنوان یک ارزش اساسی در راستای اعمال حق حاکمیت ملی، استقلال سیاسی و تمامیت ارضی در کانون سیاستگذاری و سیاست راهبردی قرار گیرد. این امر راهبردی بدون داشتن مدیریت مرزها و وجود مرزهای امن که آحاد جامعه و کشور بویژه مرزنشینان در آن احساس آرامش کرده، ممکن نخواهد بود. وجود کانون های ناامن ساز و ضد امنیتی در درازای مرزهای ایران با همسایگانش، نگرانی هایی برای مرزنشینان، دولت مرکزی و دست اندرکاران امور مرزی فراهم کرده است. در همین زمینه، تدابیر، تمهیدات، طرح ها و برنامه های بسیاری در سنوات گذشته در مرزهای شرقی به انجام رسیده که این مقاله در پی بررسی اثربخشی این برنامه ها بر امنیت مرزی میباشد. روش تحقیق ، از نوع تحلیلی- توصیفی بوده است و اطلاعات به روش میدانی و با استفاده از پرسشنامه ای که بین جامعه نمونه به حجم 200 نفرگردآوری شده و توزیع و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان میدهد که پاسگاه های مرزی، بازارچه های مرزی و راه های مرزی به ترتیب اولویت یک تا سه، جزو مؤثرترین و اثربخش ترین متغیرها بر روی طرح مدیریت و کنترل مرزهای شرقی کشور میباشند. همچنین، جامعه نمونه بر اثربخش بودن دیپلماسی، ایجاد موانع فیزیکی، استقرار و توسعه هنگ های مرزی و استفاده از تجهیزات فنی و الکترونیکی تأکید دارد.
بررسی و تحلیل پیامدهای ژئوپلیتیک عادیسازی روابط ترکیه- ارمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده است ضمن بررسی و مطالعه تاریخی روابط ترکیه- ارمنستان، روند عادی سازی روابط و نیز مطالعه مهمترین عوامل تأثیرگذار در مناسبات بین دو کشور، پیامدهای سیاسی- اقتصادی عادیسازی روابط ترکیه- ارمنستان در گستره منطقه از دید ژئوپلیتیک مورد تحلیل واقع شود. با توجه به نتایج این تحقیق، بهبود مناسبات ترکیه با ارمنستان تنها در صورتی برای ترکیه مفید خواهد بود که در عادیسازی روابط منافع ملی دیگر کشورهای منطقه نیز لحاظ شود. به عبارتی، نادیده گرفتن منافع دیگر کشورهای منطقه در مسیر عادیسازی روابط طرفین با از دست رفتن منافع ترکیه در مناسبات آن با آذربایجان و گرجستان همراه خواهد بود. از دید قدرت های صاحب نفوذ در منطقه نیز پیامدهای احتمالی بهبود روابط ترکیه- ارمنستان با پیچیدگی های خاص خود همراه است. با بهبود مناسبات ترکیه- ارمنستان شاید شاهد نوعی توازن نفوذ در بین قدرت های ذینفع در منطقه باشیم.
تحلیل فرصت ها و تهدید های ژئوپولیتیکی قوم بلوچ ازدیدگاه نظریه ی شکاف های سیاسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور کشورهای جدید در خارج از اروپا که به دنبال استعمارزدایی و ناسیونالیسم پس از جنگ جهانی دوم به وجود آمد، موجب اضمحلال تحلیل ها و برداشت هایی شد که علوم اجتماعی را برپایه ی سنّت اروپایی و تفکّرات کلاسیک پوزیتویستی پی ریخته بود و در بیهودگی نظریه های کلان و تعمیم آن به مسائل کلّ جهان مؤثّر افتاد. بحث قومیّت در ایران نیز جدا از این امر نبوده است. ایران کشوری چندقومی است که بیشتر جمعیّت آن را قوم فارس تشکیل می دهد. فارس ها به طور عمده در بخش مرکزی کشور استقرار یافته و گروه های دیگر قومی در نوار مرزی کشور مستقر هستند. گروه های قومی مستقر در نوار مرزی، دارای دنباله ی قومی در آن سوی مرزهای کشور هستند. این وضعیّت، شرایط ویژه ای را در روابط قومی با حکومت مرکزی شکل داده است. بخش بزرگی از مسائل ژئوپلیتیکی و چالش های ملّی، منطقه ای و بین المللی ایران، ناشی از این شرایط است. مقاله ی پیش رو با روش هرمونتیکی و رویکردی پست مدرن به مسأله ی قومیّت می پردازد و در تلاش است به ضعف نظریه های کلان در مسائل قومیّت بپردازد که مربوط به دوره ی مدرنیته و روش پوزیتیویستی است و نشان دهد که در گفتمان پست مدرن، تحوّلات هر منطقه را باید در ارتباط با زمان و جغرافیای آن مکان مورد کنکاش قرار داد. نتایج پژوهش نشان می دهد، جامعه ی ایران با وجود داشتن ساختار چند قومی، دچار واگرایی قومی نشده است. به نظر می رسد که مهم ترین دلیل این امر، وجود شکاف های سیاسی اجتماعی متقاطع است که در اثر آن، آثار واگرایی به شدّت کاهش داشته است.
رقابت های ژئوپلیتیکی تأثیرگذار بر ضلع جنوب شرقی ایرانِ بزرگ و عملکرد حکومت قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازجمله نتایج رقابت ژئوپلیتیکی""بازی بزرگ""، تجزیه ی سرزمین های تاریخی ایرانِ بزرگ و تحدید مرزهای ایران جدید در جناح شرقی و جنوب شرقی بود. این وقایع در دوره ی ژئوپلیتیک استعماری و همزمان با دوره ی حکومت قاجاری به وقوع پیوست. موقعیّت حاشیه ای جنوب شرق، همجواری آن با هندوستان، محدودیت های جغرافیای طبیعی و تمایزات جغرافیای انسانی آن به همراه پیش زمینه های تاریخی و حکمرانی حکومت های محلّی مدّعی و نیمه مستقل، این بستر جغرافیایی را مستعدّ تأثیرپذیری از رقابت های ژئوپلیتیکی کرد. هنگامی که در یک ظرف فضایی زیرملّی زمینه ها برای تأثیرپذیری از رقابت های ژئوپلیتیکی و بازیگران فراملّی فراهم است، این وظیفه حکومت است که با عملکرد صحیح خود در قبال ظرف فضایی و بازیگران جهانی، منطقه ای و محلّی، رقابت های ژئوپلیتیکی تأثیرگذار بر آن را مدیریت کند. در جریان رقابت های ژئوپلیتیکی قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم این نقش برعهده ی حکومت قاجاری گذاشته شده بود. این پژوهش با رویکردی تاریخی ضمن کنکاش رقابت های ژئوپلیتیکی تأثیرگذار بر جنوب شرق ایرانِ بزرگ و زمینه ها و بستر جغرافیایی تاریخی این ظرف، به ارزیابی عملکرد حکومت قاجاری در قبال جنوب شرق و رقابت های تأثیرگذار بر آن پرداخته است. یافته های پژوهش نشان داد که علاوه بر بسترهای جغرافیایی و تاریخی جنوب شرق، ضعف های ساختاری، شناختی و عملکردی حکومت قاجار عامل زمینه ساز دیگری برای تأثیرپذیری جنوب شرق ایران بزرگ از رقابت های ژئوپلیتیکی و درنتیجه تجزیه ی سرزمین های تاریخی ایران و شکل گیری مرزهای شرقی و جنوب شرقی ایران جدید شد.
An Outlook on Energy Cooperation Approaches in the Shanghai Cooperation Organization (SCO) Region(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
In twentieth century, especially during the Cold War era, the two ideas of Nationalism and Internationalism were the main competitor approaches in different schools of thought in the field of international studies. However, global integration between states and nations from economic, cultural, and communicational aspects has created a new magnificent world which is more integrated and the interests of political units are more incorporated. Based on this new world order, the major rival trends in the world arena are two recent dominant approaches of globalism and regionalism. The appearance of the successful regionalism regimes in Europe and also in the South East Asian region while they have tried to keep their correlations with the global trends, have prepared a suitable model for other regions to construct regional unities in a globalized framework.
This paper aims to examine one of the most important issues in the SCO region - the exploration and transportation of energy - in the framework of regionalism and globalism approaches. Regarding to this matter, the outlook of the energy cooperation between the SCO countries and the position of the other powerful players in the region will be analyzed. The opportunities and challenges confronted with the producers and consumers of this strategic commodity to achieve energy security in this region also will be discussed
ژئوپلیتیک دریای بالتیک و اهمیت منطقه ای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دریای بالتیک که در شمار دریاهای بسته و نیم بسته طبقه بندی می شود، که در شمال اروپا واقع شده است. این دریا در دوران معاصر بویژه در قرن بیستم دارای اهمیت ویژه ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک در منطقه بوده است. در دوره جنگ سرد یکی از راههای مهم دسترسی شوروی به آبهای آزاد جهان بوده و همچنین بخش شمالی جبهه شماره یک استراتژیکی و خط تماس پیمانهای نظامی ناتو و ورشو را تشکیل می داده است. ژئواستراتژیست ها معتقدند در قرن 21 اقیانوس منجمد شمالی صحنه عملیاتی جهانی خواهد بود و دریای بالتیک یکی از شاخک های مهم این صحنه را تشکیل می دهد. پراکندگی منابع انرژی جهان نشان می دهد بخش مهمی از ذخایر نفت و گاز جهان در روسیه قرار دارد. بحران اخیر صدور انرژی، روسیه به اروپا و وابستگی این کشور به کشورهای منطقه برای صدور انرژی روسیه را متوجه نقش و اهمیت ژئواکونومیک دریای بالتیک نموده است. از طرف دیگر مرز دریایی و راه دسترسی به مسیر های آبی تجارت جهانی بسیاری از کشورهای ساحلی منحصر به این دریاست.این مقاله شرایط ژئوپلیتیکی منطقه را در پاسخ به این سوال که پایان جنگ سرد و تحولات ناشی از آن چه تاثیری بر اهمیت منطقه داشته و به منظور پیش بینی روند آتی تحولات تحلیل و بررسی نموده است که برای این منظور از روش تحقیق توصیفی تحلیلی استفاده شده است.نتیجه بررسی نشان می دهد که حداقل سه عامل موجب تداوم و افزایش اهمیت منطقه ای حوزه بالتیک گردیده است: 1- دریای بالتیک اقتصادی ترین و مناسب ترین راه صدور انرژی روسیه به اروپا و دیگر مناطق جهان می باشد؛ 2- بررسی وضعیت یخها و عکسهای ماهواره ای نشان می دهد در دهه 2040 سواحل شمالی روسیه به دلیل عقب نشینی یخها در طول سال قابل کشتیرانی خواهد بود و منابع عظیم بستر و زیر بستر ژئواستراتژی روسیه به عنوان یک منطقه مهم نقش آفرینی خواهد کرد و دریا در دسترس بشریت قرار می گیرد. در چنین شرایطی دریای بالتیک بیش از پیش به عنوان یک دریای با اهمیت ظاهر خواهد شد؛ 3- دریای بالتیک تنها راه دسترسی کشورهای لهستان، لیتوانی، لتونی، استونی، فندلاند و سوئد و یکی از مهمترین مسیرهای دسترسی کشورهای روسیه و آلمان به آبهای آزاد جهان می باشد.
فناوری در مرز - همزیستی ژئوپلیتیک و ژئواکونومی
حوزه های تخصصی:
سنجش درجه توسعه یافتگی صنعتی در مناطق مرزی ایران (مطالعه موردی: شمال غرب کشور، شهرستان های جنوبی استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده تفاوت های منطقه ای در فرآیند توسعه ملی، یک زمینه اصلی در سیاستگذاری و برنامه ریزی توسعه به شمار می آید. این امر زمانی مصداق پیدا می کند که پدیده قطبی شدن توسعه در منطقه یا مناطق توسعه یافته ادامه می یابد و به ایجاد شکاف درآمد سرانه میان آنها و سایر مناطق کشور منجر می گردد. این امر (تفاوت های منطقه ای) در شهرستان های جنوب استان آذربایجان غربی باعث گردید تا توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی بین شهرستان های این محدوده را با استفاده از آمارهای رسمی و مدل آماری تاکسونومی عددی مورد ارزیابی قرار داده و به سطح بندی آنها بپردازیم و از 8 شاخص، که نشان دهنده توسعه صنعتی هستند برای سطح بندی این شهرستان ها استفاده گردید. مهمترین نتیجه پژوهش که می توان به آن اشاره کرد این است که؛ نزدیکی به مرزهای بین المللی تأثیری بر میزان توسعه یافتگی آنها نداشته است و تفاوت های قومی و زبانی عامل تعیین کننده سطح توسعه یافتگی در این شهرستان های است.
بررسی باستان شناختی ارتباطات سیاسی و فرهنگی ایران و آسیای صغیر در دوران هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یک نظام سیاسی حاکم بر یک سرزمین برای اداره بهتر امور خود نیاز به یک سری تقسیم بندی های فضای سیاسی و گماردن شخصی با اختیارات خاص بر این واحدها دارد. اولین تجربه تقسیم فضای سیاسی در ایران به دوره حکومت هخامنشیان (330-550 ق.م) بر می گردد. در این دوره داریوش بزرگ سازمان فضایی کشور را در بیست خشترپاون نشین تنظیم کرد که یک خشترپاون از سوی حکومت مرکزی بر آنجا حکومت می کرد. شیوه حکومت سیاسی هخامنشیان فدراتیو بود و نواحی مفتوحه با حفظ استقلال داخلی تابع حکومت مرکزی بودند. از جمله مناطق تحت انقیاد هخامنشیان که تعدادی از خشترپاون نشین ها نیز در این قسمت واقع شده بودند، آسیای صغیر امروزی است. هدف از این پژوهش، بررسی نمودهای حکومت فدرالیسم هخامنشی در خشترپاون نشین های آسیای صغیر و نحوه تقسیم بندی آنها بر اساس سیاست های دستگاه اداری هخامنشی است.
ساماندهی فضایی نواحی مرزی همجوار با مرز ایران و پاکستان با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به نواحی مرزی شرق کشور در راستای توسعه استان های مرزی از جمله استان سیستان و بلوچستان و تامین امنیت مرزهای شرقی کشور دارای اهمیت ویژه ای است که به دلیل طولانی بودن و همچنین به دلیل وجود دو همسایه شرقی پر تنش، نیازمند امنیت و ایمنی در کلیّه ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مدیریتی است هر نوع اقدامی که جامعه انسانی، محیط طبیعی و مصنوع آن را بیمه کند چنانچه رویکرد، حفاظت محور و اقدام، غیر نظامی باشد پدافند غیر عامل محسوب می شود پدافند غیر عامل بیش از آن که از قاعده استحکام سازه ها تبعیت کند باید از قاعده پیشگیری پیروی نماید با این اعتبار، روش های فرهنگی(اعتماد سازی، حسن همجواری و...)، اقتصادی(سرمایه گذاری های مشترک، تشکیل اتحادیه و صنوف مشترک، ایجاد مناطق اقتصادی مشترک در بین قومیّت های مختلف مقیم و...)، اجتماعی(تقویت پیوندهای فرهنگی، مذهبی و....) باید در پدافند غیر عامل نواحی مرزی، بر جسته شود روش تحقیق حاضر که با رویکرد راهبردی و با هدف ارایه راهبردهای ایمنی – امنیتی غیرعامل متناسب با ساختارهای جغرافیایی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی استان سیستان و بلوچستان انجام شده است؛ توصیفی – تحلیل است و محدوده پژوهش نواحی مرزی استان سیستان و بلوچستان است در این پژوهش پس از بررسی و تحلیل وضع موجود با استفاده از مدل SWOT راهبردهای عملیاتی برای ایجاد و تداوم ایمنی و امنیت مرزهای استان سیستان و بلوچستان ارایه شده است. ساماندهی فضایی نواحی مرزی همجوار با مرز ایران و پاکستان با رویکرد پدافند غیرعامل توجه به نواحی مرزی شرق کشور در راستای توسعه استان های مرزی از جمله استان سیستان و بلوچستان و تامین امنیت مرزهای شرقی کشور دارای اهمیت ویژه ای است که به دلیل طولانی بودن و همچنین به دلیل وجود دو همسایه شرقی پر تنش، نیازمند امنیت و ایمنی در کلیّه ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مدیریتی است هر نوع اقدامی که جامعه انسانی، محیط طبیعی و مصنوع آن را بیمه کند چنانچه رویکرد، حفاظت محور و اقدام، غیر نظامی باشد پدافند غیر عامل محسوب می شود پدافند غیر عامل بیش از آن که از قاعده استحکام سازه ها تبعیت کند باید از قاعده پیشگیری پیروی نماید با این اعتبار، روش های فرهنگی(اعتماد سازی، حسن همجواری و...)، اقتصادی(سرمایه گذاری های مشترک، تشکیل اتحادیه و صنوف مشترک، ایجاد مناطق اقتصادی مشترک در بین قومیّت های مختلف مقیم و...)، اجتماعی(تقویت پیوندهای فرهنگی، مذهبی و....) باید در پدافند غیر عامل نواحی مرزی، بر جسته شود روش تحقیق حاضر که با رویکرد راهبردی و با هدف ارایه راهبردهای ایمنی – امنیتی غیرعامل متناسب با ساختارهای جغرافیایی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی استان سیستان و بلوچستان انجام شده است؛ توصیفی – تحلیل است و محدوده پژوهش نواحی مرزی استان سیستان و بلوچستان است در این پژوهش پس از بررسی و تحلیل وضع موجود با استفاده از مدل SWOT راهبردهای عملیاتی برای ایجاد و تداوم ایمنی و امنیت مرزهای استان سیستان و بلوچستان ارایه شده است.
تاثیر فرآیند جهانی شدن بر ساختار شبکه شهری جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن به عنوان اصلی ترین عامل همگرایی های اقتصادی در سطوح بین اللملی، از طریق جریانات در گردش سرمایه های جهانی و با کمک تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات، توانسته است سازمان فضایی سیستم های سکونتگاهی را در سطوح ملی و بین المللی دگرگون سازد و سازمان بندی جدیدی را به وجود آورد. در این مقاله فرایند شکل گیری این سازمان بندی جدید تشریح می شود و ضمن مقایسه الگوهای کلاسیک و جدید سیستم های شهری، مولفه های موثر در ساختار شبکه شهری متاثر از جهانی شدن را مورد شناسایی قرار گرفته اند. همچنین سهم، رتبه و اندازه شهرهای واقع در کشورهای مرکزی، پیرامونی و نیمه پیرامونی در این سیستم شهری جدید با هم مقایسه شده اند. مشخص شد که شهرهای جهانی مدنظر فریدمن و ساسن (لندن، نیویورک و توکیو) کماکان نقش جهانی و مرکزی خویش را بر عهده دارند و شهر پاریس نیز طی سالهای 1981 تا 2000 نقش جهانی خود را ارتقا داده و در کنار سه شهر فوق قرار گرفته است. شهرهای کشورهای در حال توسعه وضعیت متفاوتی را دارند و برخی نظیر تهران از دایره کارکرد سیستم شهری جهانی عملا خارج هستند. در این مقاله از دیدگاه و روش تحلیل سیستمی به منظور تحلیل سطوح عملکردی سکونتگاه ها استفاده و برای تدوین آن به ادبیات و متون علمی موجود در این زمینه مراجعه شده است.
مطالعه جایگاه ژئواکونومیک سازمان همکاری شانگهای در جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر شاخص های ژئواکونومیک سازمان همکاری شانگهای و کشورهای عضو و ناظر این سازمان و جایگاه آن متغیرها را در جهان مطابق جدیدترین اطلاعات آماری مورد مطالعه و ارزیابی قرار می دهد. این مقاله گامی نخست جهت تبیین و مطالعه تطبیقی شاخص های کلیدی ژئواکونومی اثرگذار بر منطقه گرایی است که به نوبه خود توانمندی ها و استعدادهای آنها را در ایجاد هم پیوندی اقتصادی منطقه ای نشان می دهد. جمع بندی مقاله حاکی است که سازمان همکاری شانگهای صرفا یک پیمان نظامی - امنیتی نیست و به تدریج موضوعات اقتصادی را در سرلوحه برنامه ها دارد. این سازمان هم اینک 6 عضو دائم و 4 عضو ناظر دارد. با عضویت کامل ایران در این سازمان در آینده، ایران نخستین بار خواهد بود که به یک ترتیب غیراقتصادی (نظامی-امنیتی) ملحق می شود. مساحت کشورهای عضو (اصلی و ناظر) پیمان شانگهای روی هم معادل 37 میلیون کیلومتر مربع یا بیش از 28 درصد سطح خشکی های زمین است و اعضای آن از حیث جغرافیایی نزدیک به هم و در واقع جزء شرکای تجاری طبیعی یکدیگرند. این سازمان با جمعیت 2.9 میلیارد نفر، 43.62 درصد از جمعیت جهان را شامل می شود.در این قلمرو دو غول اقتصادی آسیا (چین و هند) در حال قدرت گیری و تبدیل شدن به قدرتهای تاثیرگذار در منطقه و جهان هستند که هر دو فاقد منابع انرژی اند و ناگزیرند بخش بزرگی از انرژی مصرفی برای اقتصاد در حال رشد خود را از خارج وارد کنند. در این پیمان دو غول عمده تولیدکننده نفت (ایران و روسیه) وجود دارند که از ذخایر غنی گاز نیز برخوردارند. بنابراین پیمان مذکور از سه عامل انرژی (نفت و گاز)، تولیدات (صنعتی و کشاورزی) و مصرف (جمعیت قابل توجه) برخورداراست. جمعیت منطقه خود بازار بزرگی برای تولیدات صنعتی و کشاورزی منطقه است.اما در این پیمان منطقه ای نکات منفی چندی نیز وجود دارد. کشورهای عضو پیمان شانگهای علاوه بر تجزیه طلبی با جریان قاچاق مواد مخدر، اسلام گرایی طالبانی و قاچاق اسلحه و انسان نیز مواجهند که در برابر تهدیدات مشترک می توانند با یکدیگر همکاری کنند. تهدیدهای دیگری که می تواند آینده همکاری های منطقه ای را در چارچوب پیمان شانگهای دچار خلل کند، خصومت های بین چین و هند از یک سو و هند و پاکستان از سوی دیگر است. جمع جبری بازی آنها می تواند بازی صفر باشد. از این رو این پیمان با دو عضو قدرتمند و پرجمعیت می تواند در صورت موازنه منفی به فروپاشی و در صورت موازنه مثبت، به قدرتی تاثیرگذار تبدیل شود.اصولا سازمانهای منطقه ای در عرصه بین الملل بدون داشتن ضریب امنیتی بالا نتوانسته اند موفق باشند. از سویی سه قدرت مهم این پیمان (چین، هندوستان و روسیه) کشورهای مسلمان نیستند هرکدام از آنها با دیدگاه دینی و فرهنگی متفاوتی، کشورهای مسلمان سنتی (ایران و پاکستان) را در کنار هم گرد آورده و به همکاری با یکدیگر ترغیب نمایند. هنوز زود است که بتوان در مورد ادامه همکاری در شانگهای رای نهایی صادر کرد، اما همین مقدار که این کشورها می خواهند در کنار هم قرار گیرند، گامی رو به جلو است. اگر بدانیم که سازمان شانگهای در دهه 90 برای رفع تهدیدهای نظامی و مبارزه با اسلام افراطی شکل گرفت و برای حل مساله اختلافات مرزی باقی مانده از دوران جنگ سرد بین چین و شوروی تشکیل شد، انتظارات پیشرفت همکاری های اقتصادی را با دیدگاهی انتقادی تر مورد ملاحظه قرار خواهیم داد. با این وجود جهان آینده جهان همکاری های منطقه ای است و سازمان شانگهای می تواند در این راه گام بر دارد.
افراز مرز دریایی ایران با عراق
حوزه های تخصصی:
خلیج فارس از ابتدای تاریخ از آن ایران بوده است. حضور ایرانیان در این پهنه آبی یک حقیقت تاریخی و جغرافیایی است. در مقاطعی از تاریخ، خلیج فارس جزء آبهای داخلی محسوب می گردید. حضور قانونمند ایران در خلیج فارس به سالهای بعد از 1302 باز می گردد. در آن زمان با وجود مخالفت قدرتهای بزرگ چون انگلیس و آمریکا، تلاش گردید به قلمروهای دریائی ایران در خلیج فارس و دریای عمان سامان داده شود.
با تصویب قانون تعیین حدود آبهای ساحلی و منطقه نظارت دولت در دریاها در 24 تیر 1313 اقدامات ایران شکل عملی به خود گرفت. در سال 1336 قانون نفت تصویب و عملیات اکتشاف در قلمروهای دریایی ایران شروع گردید. عراق بدون تعیین حدود قلمرو دریایی خود، ادعا کرد که عملیات ایران وارد قلمرو دریایی آن کشور شده است. در ادامه دست به اقدامات یکجانبه در خصوص تحدید حدود قلمرو دریایی اش زد که از سوی ایران با عدم پذیرش مواجه شد. در طی بیش از 5 دهه گذشته، مسائل ارضی و مرزی و اختلافات سیاسی ایران و عراق در عدم افراز دریایی دو کشور تاثیر داشته است. وضعیت جغرافیایی سواحل ایران و عراق نسبت به همدیگر و محل دقیق نقطه سه جانبه که نقطه تلاقی مرزهای دریایی ایران، عراق و کویت است در فرایند مرزسازی آینده دو کشور تاثیر زیادی خواهند داشت. هم اکنون مرزدریایی ایران با عراق تحت تاثیر مسایلی چون امضاء مجدد قرار داد 1975 الجزایر، میله گذاری مرزها، لایروبی رودخانه شط العرب (اروندرود)، پرداخت خسارات جنگی تحمیلی از سوی عراق و... قرار دارد. این مقاله تلاش می کند ضمن تشریح موارد پیش گفته، ضرورتهای افراز مرز دریایی ایران با عراق را تببین نماید.
عوامل موثر بر واگرایی کردها و بحران در کردستان ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود یک جامعه همگن قومی از نقاط قوت و بالابرنده وزن ژئوپلیتیک هر کشوری است. اما عدم تحقق چنین حالتی، کشور و جامعه را به پرتگاه نابودی نخواهد کشاند، بلکه نوع تعامل سازه حاکم با گروه اقلیت (چه از نظر کمی و چه از نظر مشارکت در قدرت سیاسی) تعیین کننده خواهد بود، که در این میان تعامل سازنده به بالابردن وزن ژئوپلیتیک منتهی شده و سیاست هویت زدایی از اقلیت و همانند سازی در موارد مختلف نتیجه ای جز بحران ژئوپلیتیک به بار نیاورده است؛ به نحوی که تعامل هرچند مثبت و سازنده در دوره هایی از امپراتوری عثمانی به همگرایی سیاسی، افزایش وزن ژئوپولیتیک و تقویت اقتدار امپراتوری منتج گردید، در حالی که برونداد تعامل غیرسازنده جهت تمرکز قدرت و تشکیل حکومت ملتی در ترکیه متکثر به لحاظ قومی نسبت به کردها، درگیری های قومی، ناحیه گرایی سیاسی و در نهایت واگرایی سیاسی را سبب شده است.اهمیت مساله فوق در این است که بین نوع تعامل و کاهش یا افزایش وزن ژئوپلیتیک یک سازه ناهمگن قومی همبستگی، مستقیمی وجود دارد.با این رهیافت، شناسایی عوامل ژئوپلیتیکی موثر بر بحران و تبیین زمینه های واگرایی کردها در کردستان ترکیه هدف اصلی تحقیق حاضر می باشد.
تحلیل پدیده های جغرافیایی و سیاسی در شکل گیری بحران دارفور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران دارفور ناشی از دخالت چندین عامل به هم پیوسته است؛ این بحران در نابرابری های اجتماعی و سیاسی بین مرکز و شمال کشور سودان با دیگر مناطق ریشه دارد که با عواملی مانند خشکسالی، رشد جمعیت، بیابان زایی تشدید شده است و فرصت طلبی های سیاسی و سیاست های منطقه ای آن را به یک بحران فرامنطقه ای تبدیل کرده است. گرچه آمریکا، انگلیس و کشورهای غربی و نیز سازمان ملل کوشیدند بحران دارفور را درگیری های قومی و قبیله ای و جنگ بین عرب ها و آفریقایی ها و در چارچوب نقض حقوق بشر از سوی حکومت سودان القا کنند و با سوء استفاده از این اهرم فشارهای لازم را بر دولت سودان وارد آورند، ولی به نظر می رسد علل بحران و ریشه های آن فراتر از یک درگیری قومی، قبیله ای و نژادی بر سر مراتع و چراگاه ها و تخریب اراضی آفریقایی های بومی توسط اعراب به هنگام کوچ کردن باشد. در این راستا باید عوامل ژئوپلیتیکی ناشی از انزوای جغرافیایی و سیاسی، تغییرات آب و هوا و مشکلات عدم فراگیری اقتدار دولت مرکزی به نواحی پیرامونی را که از یک الگوی مرکز - پیرامون تبعیت می کند به همراه وسعت زیاد کشور، قلمرو گسترده و نبود پیوستگی بین مسلمانان شمال و نواحی پیرامونی را در این بحران دخیل دانست. منازعه دارفور را می توان در بحران های کنترل و توزیع منابع، بحران هویت و مداخلات خارجی که به بحران مشروعیت منجر شود و در نهایت کاهش قدرت مرکزی تفسیر کرد
ژئوتروریسم: رویکردی جغرافیایی به تروریسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترور و تروریسم پدیده نوظهوری نیست. اگر چه قدمت این پدیده به طول تاریخ انسان است اما چهره جدید و شکل سازمانی این پدیده در دنیای مدرن شکل نو و چند بعدی به خود گرفته است، بهطوری که در هزاره سوم در اثر رشد و توسعه علم و تکنولوژی، تروریسم از مرزهای ملی و منطقه ای عبور کرده و به پدیده ای جهانی تبدیل شده است. در واقع ما وارد دوران جدیدی از تاریخ تروریسم شده ایم که میتوان آن را ژئوتروریسم نام گذاشت.
هدف این مقاله بررسی مفهوم ژئوتروریسم و شاخص های مورد مطالعه آن در جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک است. از این رو پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که ژئوتروریسم چیست و چه شاخص های مطالعاتی در جغرافیای سیاسی دارد؟ در یک مبحث جمع بندی شده، این مقاله به بررسی ژئوتروریسم و فصل تمایز آن با تروریسم، رابطه جغرافیا با تروریسم و شاخص های جغرافیایی مورد توجه در بررسی مفهوم ژئوتروریسم میپردازد.
در مقاله حاضر سعی شده است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به پرسش های پژوهش پاسخ داده شود. یافته های تحقیق نشان میدهد که بین متغیرهای جغرافیایی (توپوگرافی، جمعیت، آب و هوا، آب، حفره های دولت، موقعیت جغرافیایی مکان ها، اقلیت های قومی و مذهبی و ...) و موفقیت یا عدم موفقیت فعالیت های تروریستی رابطه معناداری وجود دارد.
وحدت جهان اسلام (قسمت چهارم)
حوزه های تخصصی:
با تکیه بر شناسایی ظرفیت ها و توانمندی هایی که مقوم همگرایی در جهان اسلام هستند و در مقابل عوامل واگرایانه ای که در جهت تهدید پیوستگی جهان اسلام حرکت می کنند و با توجه به لزوم پرداختن به آینده و تلاش برای ساختن آن در جهت تامین منابع جهان اسلام، در این مقاله به بررسی مفهوم آینده اندیشی و ورود آن به عرصه ی مباحث علمی پرداخته و سپس به آینده های محتمل برای جهان اسلام می پردازد.
آینده پژوهشی در حقیقت تصمیم گیری مربوط به آینده در زمان حال است. دانش و بینشی که آینده پژوهی در اختیار محقق می گذارد، وی را در کسب موقعیت برتر در عرصه ی رقابتی یاری رسانده و در نتیجه فهم و درک نیروها و عوامل موثر در زمینه ی فعالیت های شخصی و سازمانی، او را نسبت به تغییرات احتمالی آینده هوشیارتر می کند. در واقع، با استفاده از تصور حوادث ممکن و ارزیابی احتمالات می توان خود و دیگران را برای آینده مجهز کرد. فرصت ها و چالش ها را شناسایی کرده و در برابر آن یا برای به دست آوردن آن ها برنامه ریزی نمود.
وحدت جهان اسلام
حوزه های تخصصی:
به لحاظ سیاسی، جهان اسلام می تواند برای خود نقش یک قدرت جهانی را تعریف نماید و بدین ترتیب زمینه ای را فراهم آورد که منافع کلیه کشورهای اسلامی عضو از ناحیه تعریف و تاسیس «اتحادیه ی کشورهای اسلامی» حاصل آید. روایی و پایایی چنین نقش و جایگاهی به دلایل ذیل است :
بهره مندی جهان اسلام از کانون های معتبر برای ایجاد قدرت؛
داشتن ایدئولوژی برون گرا که قابلیت طرح خود را در گستره ی جهانی دارد و حداقل در قلمرو جهان اسلام از مقبولیت اجتماعی برخوردار است؛
سهم قابل توجهی که در شبکه ارتباطات جهانی به دلیل داشتن توان تولید معنا عهده دار است؛
امکان ارتقای سازمان نظامی خود و تبدیل نمودن آن به یک قدرت مؤثر در سطح منطقه ای؛برخوردار بودن از قلمرو جغرافیایی وسیع که در بردارنده ی جمعیتی بالاست؛
داشتن ژئوپلیتیک حساس و تاثیرگذار در نظام جهانی.
تاسیس «اتحادیه ی کشورهای اسلامی» هدفی بزرگ در حد و اندازه ی نظام های منطقه ای ارزیابی می شود که به گمان بسیاری، به عنوان کارآمدترین بدیل ساختاری برای نظم نوین جهانی در قرن حاضر مطرح است.