فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۹۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
قدرت نظامی و اقتصادی به مثابه قدرت سخت می توانند دیگران را به تغییر مواضع خود سوق دهند. قدرت نرم عبارت است از توانایی کسب آنچه می خواهید، از طریق جذب کردن نه از طریق اجبار و یا پاداش. در دوره پس از انقلاب، اقدامات آمریکا به دفعات امنیت ملی ایران را به خطر انداخته است. در طول حدود هفت دهه گذشته ایران و آمریکا در مناسبات دوجانبه خود با فراز و فرودهایی بسیار روبرو شده اند. از اتحاد استراتژیک تا قطع روابط و درگیری نظامی را می توان در پرونده مناسبات این دو کشور مشاهده کرد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف شناسایی تغییر در ابزارهای اعمال قدرت و تأثیر آن بر سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران انجام پذیرفته است. بر اساس یافته های تحقیق مناسبات آمریکا با ج.ا.ایران نشان دهنده این واقعیت است که در دهه اول پیروزی انقلاب، آمریکا بیشتر از قدرت سخت علیه ایران استفاده کرده است که نمونه بارز آن، تحریم های اقتصادی، حمله به طبس و همکاری آمریکا با عراق در طول جنگ تحمیلی و وقوع درگیریهای مستقیم و غیرمستقیم نظامی این کشور با ایران است. با شکست آمریکا در کاربرد قدرت سخت علیه ایران، این کشور به استفاده از قدرت نرم توجه بیشتری کرده است. برهمین اساس سیاست آمریکا در برابر ایران به ویژه پس از یازده سپتامبر آمیزه ای از شاخصهای نرم و سخت است که یکی در مقام بسترساز، مکمل و توجیه کننده دیگری عمل می کند.
Geopolitical bottlenecks of Republic of Azerbaijan based on Peter Haggett model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
National space and existing human and natural geographical values in each country are the creating factors of tension and conflict within the milieu of that country, especially with neighboring countries that may have potential and actual effects on geopolitical relationships of that country with its neighbors. Using a 12 – trigger hypothetica model, Peter Haggett, the famous English geographer, has represented the geographic sources of tension contributing to the conflict of that country with others. Depending on a country’s geographical situation and the functionality of natural factors and human operations, these sources of tension can play a role in creating crisis at national and supranational (macro regional) scales. If proper management fails, the geographic sources of tension can not only overwhelm the country’s capabilities to reinforce general politics of the country, but also falsify the relations and ties of a political unit with other neighboring political units. Hence, the role of geographical factors and values should not be considered as neutral, null and void in international relations and in the emergence of geopolitical challenges and crises. As the most important country in the Southern Caucasia, ‘The Republic of Azerbaijan’, like any other political unit, has a series of geographic sources of tension with neighboring and other countries and this is no exception. Naturally, the geographical grounds of conflict involve in determining the level of foreign relations and policy and without doubt, recognizing these factors contribute to reducing this country’s problems and tensions in the region both intrinsically and extrinsically and particularly with its neighbors as well as with Iran. Accordingly, the current study, using descriptive-analytical method, attempts to answer this question ‘if geographic sources of international tension of the Republic of Azerbaijan fully conform to Peter Haggett’s 12 - trigger hypothetica model’. According to research findings, from among twelve triggers which Haggett called geographic sources of tension, six triggers can be obviously observed in Azerbaijan and the remaining six ceased to prove true in this country. Meanwhile there is a series of geographic factors creating tension in geopolitical relations of this country about which nothing is mentioned in Haggett’s model, the differences and conformities of geographical factors of conflict with the facts and realities of the Republic of Azerbaijan are reflected on various maps.
جهانی شدن ارتباطات و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر مرزهای غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که فرایند جهانی شدن در قرن بیست و یکم آینده ی جامعه ی بشری را به میزان زیادی تحت تأثیر قرار خواهد داد؛ پدیده ای حساس و با بار امنیتی بالا ارزیابی می گردد. بر این اساس تأمّل در خصوص ماهیّت و پیامدهای ناشی از این فرایند، برای حیات سیاسی ـ اجتماعی کشورها دارای اهمیت زیادی است. فرایند جهانی شدن، بدون توسعه ی فناوری ارتباطات ممکن نیست و توسعه ی فناوری ارتباطات علاوه بر تسهیلاتی که در زمینه های گوناگون ایجاد می کند، محدودیت ها و مشکلاتی نیز برای دولت ها به وجود می آورد که یکی از آن ها در بُعد امنیت دولت ها است. امروزه امنیت ملی کشورها، تنها با حصاربندی مرزهای ملی و تقویت بنیه ی دفاعی تأمین نمی شود؛ چرا که شکل تهدیدات با گذشته فرق کرده و امنیت ملی کشورها نه تنها با تهدیدات سخت افزاری، بلکه با تهدیدات نرم افزاری مورد هجوم واقع شده است. هدف این مقاله که به روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از تجزیه و تحلیل کیفی تدوین شده است؛ بررسی اثرات جهانی شدن ارتباطات بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است. بر اساس یافته های تحقیق، جهانی شدن ارتباطات ضمن کاهش نقش سنتی مرز در کنترل و جداسازی قلمرو کشور ایران از کشورهای همسایه، باعث افزایش ارتباطات ساکنین دو سوی مرزها شده است. این ارتباطات باتوجه به مشترکات فرهنگی و زبانی، می تواند دارای تبعات منفی و مثبت امنیتی باشد. براین اساس توسعه ارتباطات منجر به نفوذپذیری مرزهای غربی ایران شده و این کشور را با چالش های امنیتی متعددی روبرو کرده است.
بازتاب های جهانی شدن سیاسی بر سازمان همکاری شانگهای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده یا فرایند جهانی شدن بیانگر نوعی پراکنش کرویکالا، اندیشه و ... است که اثرات متعددی بر شاخص های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشورها دارد. جهانی شدندربعد سیاسی ازویژگهای متعددی برخوردار است مانند فرسایش حاکمیت های ملی، شدت گیری روندهای منطقه گرایی و ورود بازیگران جدید در عرصه تصمیم سازی سیاسی در سطح ملی و فراملی. سازمان های منطقه ای از جمله بازیگران جدید در صحنه بین الملل هستند که در نیمه دوم قرن بیستم در طی روند منطقه گرایی که با جهانی شدن همزمان بوده است به سرعت در مناطق جغرافیایی جهان گسترش یافته اند. یکی از بزرگترین سازمان های منطقه ای درجهان به لحاظ وسعت و جمعیت، «سازمان همکاری شانگهای» می باشد که در سال 2001 تأسیس شده است. تحقیق حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از رویکرد اثبات گرایانه به بررسی و تحلیل چگونگی تاثیرات جهانی شدن سیاسی بر این سازمان می پردازد. نتایج این نوشتار نشان می دهد دو مولفه در ارتقای تاثیرپذیری «سازمان همکاری شانگهای» از «جهانی شدن سیاسی»نقش داشته اند: اول، ملاحظات نظامی- امنیتی و اهداف سیاسی بنیان گذاران سازمان؛ دوم، تاثیر پذیری کشورهای آسیای مرکزی عضو سازمان از مسائلی همچون افراط گرایی مذهبی، تجزیه طلبی و تروریسم.
بررسی روابط ایران و شورای همکاری خلیج فارس از منظر تئوری سازه انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلیج فارس از جمله مناطق جغرافیایی با ویژگی های ممتاز در جهان است و از قرن ها پیش به طور پیوسته مورد توجه دولت ها بوده، بنابراین همواره در معرض رقابت ها و کشمکش ها بوده است. این منطقه در برگیرنده کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به علاوه ایران و عراق است. روابط میان ایران و کشورهای جنوبی خلیج فارس از جهات مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. هدف این مقاله بررسی روابط این کشورها با جمهوری اسلامی ایران در چهارچوب تئوری سازه انگاری است. در مسیر بررسی این موضوع، نظر به شیوه خاص و بینابینی که این رویکرد با توجه به هستی شناسی خود در شناخت و بررسی پدیده ها دارد، ما نیز در بحث روش شناسی راهی میانه را برگزیده و بنابراین از روشی هرمنوتیکی- اثباتی بهره خواهیم جست. روش گردآوری اطلاعات نیز به شیوه کتابخانه ای و اسنادی بوده و پس از بررسی اطلاعات گردآوری شده به تجزیه و تحلیل آنها پرداخته شد. عوامل و مؤلفه های مختلفی منجر به شکل گیری نوعی سوءظن دایمی میان دو طرف شده است که تغییر این ذهنیت نیازمند بازساخته شدن مبانی و انگاره های هویتی جدیدی برای دو طرف است که منابع تنش زا در آن به حداقل ممکن برسد. دو طرف برای همگرایی نیازمند بازتعریف مفاهیمی هستند که در چارچوب منافع و هویت ملّی هر دو طرف باشد.
طرحی برای اثری در مورد جغرافیای سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آن روبرت-ژاک تورگو بارون اولنمتولد 10 می 1727 در پاریس است که در تاریخ 18 مارس 1781 وفات یافت. وی سیاستمدار و اقتصاددان فرانسوی است. وی در کلیسا و در سوربن تحصیل کرد. وی هوادار تئوری های لیبرال کسنی و گورنای بود. وی به سمت وزیر امور دریایی سپس بازرس کل امور مالیه پادشاه فرانسه لویی شانزدهم منصوب شد. اما تلاشهای وی برای کاهش بدهی ملی و بهبود زندگی مردم با شکست مواجه شد. منتقدین وی را مردی ساده، شریف، قانونمدار، عاشق عدالت، حقیقت و در واقع یک ایدهآلیست و دانشمند معرفی کرده اند. از آنجا که دو مقاله تورگو در سال 1751 منتشر شده و تورگو در آن ابعاد وسیعی برای مطالعات جغرافیای سیاسی مطرح کرده است، لذا ترجمه و انتشار مقاله تورگو ضروری بهنظر رسید و بدین ترتیب سابقه علم جغرافیای سیاسی به زمانی خیلی عقبتر از آنچه که تاکنون مطرح میشد، باز می گردد. در اینجا لازم است که از آقای دکتر حافظنیا که متن دو مقاله را اختیار مترجم قرار داد و تلاشهایی که ایشان برای اعتلای جغرافیای سیاسی بهعمل می آورند، سپاسگزاری نمایم. متن این مقاله بعدها در کتابی در مورد آثار تورگو با تغییراتی اندک منتشر شد که این تغییرات در متن ترجمه به نحو زیر مشخص شده است. مطالبی که در [] قرار گرفته، مطالبی هستند که در متن اصلی نبوده و در متن کتاب سال 1843م اضافه شده یا تغییر یافته اند. مطالبی که در {} قرار داده شده اند، در متن اصلی تورگو بوده اما در متن کتاب سال 1843م حذف شده اند. این مقاله در سال 1751م منتشر شده است.
کوپلینگ، نظریه ای بنیادین در هویّت مدنی ایران
حوزه های تخصصی:
پردازش مفاهیم و دیدگاههای جدید در حوزه معرفت شناسی علوم، ضمن طرح اصول و قوانین جدید، معیارهای ارزیابی، پردازش و حل مسائل را نیز تغییر می دهد. از جمله این مفاهیم و تئوریهای جدید، که در حوزه دانش جغرافیا مطرح می گردد، کوپلینگ است. کوپلینگ مفهومی است که از یک زوج فرایند همسو و مرتبط با یکدیگر حکایت دارد. به عبارت دیگر کوپلینگ تبیین کننده، فرآیندهای هماهنگِ مکمل، در راستا و جهتی همسو است. این مفهوم می تواند مارا در شناسایی و فهم بسیاری از پدیده ها که ظاهراً با هم ارتباط چندانی ندارند رهنمون ساخته و علت تامه متفاوتی را برای آنها مطرح سازد. این پژوهش سعی دارد ضمن تبیین مفهوم کوپلینگ در جغرافیا، هویّت مدنی ایران را در قالب این تئوری بررسی نماید. به طور کلی نتایج تحقیق نشان می دهد که مفهوم کوپلینگ با مفاهیمی چون دوال و ثنویت تفاوت ماهوی دارد اگر چه ممکن است تکنیک های بکار گرفته شده در مورد تحلیل اعداد و ارقام یکسان باشد. همچنین نتایج حاکی از آنست که پیوند ژنریک میان چاله ها و چکادهای مجاور آنها به عنوان کوپل های هماهنگ و همسو تأثیر مستقیمی بر تکوین کانون های مدنی ایران داشته است. به عبارت دیگر رابطه استقرار کانون های مدنی ایران با قلل، یک پیوند زمانی است که هویت مدنی شهری در ایران بر این اساس بنیان گرفته است. حتی بزرگی و توان اکولوژیکی چنین شهرهایی در ایران بستگی تام با مساحت طبقه ارتفاعی بالای ۲۵۰۰ متر و حجم کوهستانها در این ارتفاع دارد.
تحلیل جایگاه دیپلماسی عمومی در گردشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی عمومی بهره گیری دولت از فرصت ها برای پیشبرد اهداف دیپلماتیک است و گردشگری(با بیش از 4/1 میلیارد گردشگر در سال 2014) مؤثرترین پدیده ای است که می تواند به عنوان یک فرصت نقش بسیار مهمی در توسعه دیپلماسی عمومی ایفا نماید. صنعت گردشگری در همه ابعاد به سیاست های دولت وابسته است و در توسعه سیاسی، ایجاد و گسترش صلح و نیز رشد و توسعه اقتصادی نقش بسیار مهمی بر عهده دارد. در ایران نیز گردشگری با وجود توانایی های بالقوه فراوان؛ علی رغم اینکه بنا به دلایل مختلف توفیق چندانی در زمینه بهره برداری از این مزیت را نداشته است؛ می تواند مورد توجه دستگاه دیپلماسی کشور قرار گیرد. پژوهش حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته، بر این سوال تأکید دارد که نقش و جایگاه دیپلماسی عمومی در توسعه گردشگری در ایران چگونه است؟ برای رونق صنعت گردشگری و بهتبع آن توسعه دیپلماسی عمومی دو دسته اقدامات در سطوح داخلی و خارجی پیشنهاد گردیده که مهمترین آنها توجه ویژه به دیپلماسی گردشگری به عنوان دیپلماسی مثبت و انسانگرا است.
بررسی سیاست ها، راهبردها و اهداف چین در قاره آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط چین و قاره آفریقا سابقه طولانی دارد، دریانوردی بین سواحل چین و شرق آفریقا در اقیانوس هند از مهم ترین وسایل ارتباط بین دو منطقه بوده است. هرچند که در مراحل تاریخی این روابط دارای فراز و نشیب بوده است. اما پس از روی کار آمدن نظام جدید در چین و استقلال کشورهای آفریقایی، روابط دو منطقه به علت نیاز متقابل طرفین و اشتراکات ایدئولوژیکی تعمیق یافت. بروز حادثه میدان تیان آن من در سال 1989 و انزوای سیاسی این کشور از سوی غرب، باعث اهمیت بیشتر قاره آفریقا گردید و چین دریافت که می تواند در مواقع بحرانی به کمک کشورهای آفریقایی تکیه نماید. این مقطع را می توان نقطه عطف روابط چین و قاره آفریقا یاد کرد که همزمانی آن با سیاست های گشایش اقتصادی و تعدیل سیاست های ایدئولوژیک و پایان جنگ سرد، باعث گردید تا چین با تدوین سیاست ها و راهبردها بتواند از فضای جدید بهره برد و اهداف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود را در این قاره پیاده نماید و با استفاده از آرای کشورهای آفریقایی و دیگر کشورهای جنوب در جهت تقویت جایگاه خود در نظام بین الملل گام بردارد، به طوری که اکنون روابط استراتژیک بین چین و قاره آفریقا برقرار شده است و جمهوری خلق چین این نوع روابط را طولانی مدت و با هدف نتایج گسترده در روابط خارجی خود در نظر گرفته است. این مقاله در تلاش است با استفاده از مطالعه کتابخانه ای به بررسی تاریخ روابط، سیاست ها و اهداف جمهوری خلق چین در قاره آفریقا بپردازد و چگونگی تدوین راهبردها و اجرای سیاست های یک کشور را در روابط خارجی نسبت به آفریقا نشان دهد.
Rivalry of global powers in Central Asia after the Cold War(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Geographical values play an important role in the behavior of countries and create different behavioral patterns such as cooperation, interaction, rivalry and disputation. Central Asia, as a geographical space with a set of values, opportunities and potentials, after the collapse of the Soviet Union and creation of power vacuum in Central Asia, has caused rivalry among powers in order to gain these values and opportunities. This research is intended to examine the role of geographical values of Central Asia in the rivalry of global powers. The research methodology adopted is descriptive- analytic and the data- gathering procedure is library finding. The results of this research based on library findings reveal that geographical values of this region are influential in the rivalry of global powers. The most important geographical values leading to rivalry are: geographical location, energy resources, energy transmission routs and the consumption market of Central Asia.
تبیین کارکردهای جُستار ناحیه در دولت یکپارچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشکی کره زمین میان بیش از دویست واحد سیاسی- فضایی ناهمگون از منظر جمعیت و سرزمین تقسیم شده است. تنوع سرزمینی در قالب مفهوم ناحیه در شکل گیری پدیده های فضایی و جهت دهی به مطالبات ساکنان نقش بنیادی داشته و نمودهای عینی این تنوع مباحث مناسات فضایی، علت وجودی، همبستگی ملی و پیوستگی سرزمینی واحدهای سیاسی- فضایی را متأثر کرده است. بر این اساس، ناهمگونی سرزمینی و فرهنگی بخشی از سرشت دولت– ملت هاست که به فراخورِ شدت این ناهمگونی ها، حکومت ها کمابیش درگیر نیروهای واگرا هستند. پژوهش حاضر که سرشتی بنیادی دارد با بهره گیری از داده های کتابخانه ای و رویکرد تبیینی مفهوم جغرافیایی ناحیه و گونه های ناحیه گرایی را برای تبیین تنوع فرهنگی- سرزمینی نظام های سیاسی یکپارچه مورد بررسی قرار داده است. یافته های تحقیق گویای آن است که گونه های مختلف ناحیه گرایی گاه حکومت و گاه کشور را به چالش می کشانند. در این میان، ناحیه گرایی اقتصادی و فرهنگی که ناظر بر ناخرسندی ساکنان نسبت وضعیت موجود است، منتقد مشروعیت حکومت است و خواستار اصلاح رویکردهای حاکمیتی است و ناحیه گرایی سیاسی، چالش انگیزترین گونه ناحیه گرایی است که طی آن همبستگی ملی و یکپارچگی سرزمینی به چالش کشیده می شود.
تبیین رویکردهای قومیتی در شعارهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر همدلی و همزیستی مسالمت آمیز و برادرانه گروه های زبانی و مذهبی در ایران را به عنوان قاعده تاریخی حاکم بر مناسبات آنها با همدیگر بدانیم، در کنار آن برهه هایی نیز وجود داشته است که همزیستی میان ملت ایران دست مایه رقابت های میان نخبگان برای دستیابی به فرصت های سیاسی و اجتماعی قرار گرفته است. در این بین انتخابات به عنوان پدیده ای سیاسی- اجتماعی عرصه خوبی برای مشاهده ورود نخبگان ابزارگرا در این زمینه بوده است.روش پژوهش در این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و داده ها و اطلاعات مورد نیاز آن به روش کتابخانه ای (کتب، نشریات، آرشیو روزنامه ها و اینترنت) گردآوری شده است. همچنین نقشه ها و نمودارهای مورد نیاز این پژوهش با استفاده از نرم افزارهای GIS و Excel تهیه شده است. نتایج پژوهش گویای آن است که طلیعه داران این جریان هی چگاه نتوانسته اند اقبال اکثریت ملت را با خود در کسب رأی همراه نمایند و میزان موفقیت افراد در کارزارهای انتخاباتی نه بر پایه شعارهای قوم گرایانه بلکه بسته به توفقیق آنها در طرح مسائل و معضلات ملی است از این رو مقاله حاضر در پی بررسی این مسئله است که ورود برخی از نامزدهای ریاست جمهوری به عرصه تحریک مسائل قومی از منظر گروه های زبانی- مذهبی در ایران چه بازخوردهایی داشته و آنها چه بهره ای از این موضوع برده اند.
تبیین ژئوپلیتیکی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خلیج فارس مبتنی بر انرژی های فسیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه خلیج فارس یکی از مناطقی است که جزو اهداف اصلی سیاست خارجی ایران می باشد. آنچه اهمیت منطقه را بیشتر کرده است، وجود ذخایرعظیم انرژی های فسیلی و دست یابی تقریبی تمامی کشورهای حاشیه آن به این ذخایر می باشد. وجود میادین مشترک نفتی و گازی، رقابت بر سر بازاریابی و فروش این محصولات و اختلاف نظرات فراوان بر سر میزان تولید نفت و گاز در مجامعی چون اوپک، موجب شده است که یک پدیده ژئوپلیتیکی بتواند بر سیاست خارجی میان کشورهای این منطقه تأثیری عمیق و قابل تأمل بگذارد. نتایج نشان می دهد با استناد به مطالعه سه عامل میادین مشترک، رقابت بر سر میزان تولید و دست یابی به ریاست اوپک، چالش های سیاست خارجی ایران در قبال انرژی های فسیلی می تواند در سه رویکرد شکل گیری و اجرا شود: رویکرد تقابلی، تعاملی و مسابقه. در منطقه خلیج فارس به دلیل تفاوت در نوع مسائل انرژی، شاهد رویکردهای مختلفی بوده ایم.
تبیین نظری مفهوم منطقه استراتژیک پس از جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به طور کلی شاخصیابی و مصداق شناسی مفهوم منطقه استراتژیک همواره یکی از دلمشغولیها و دغدغه های فکری اندیشمندان حوزه ژئوپلیتیک بوده است. آنها همواره کوشیده اند با توجه به شرایط گوناگون، شاخصها و مصادیق مختلفی را برای این مفهوم مطرح نمایند و دولتمردان و سیاستمداران را برای دسترسی و تسلط بیشتر بر این مناطق ترغیب نمایند. بدیهی است این مفهوم نیز همانند دیگر مفاهیم مطرح در حوزه ژئوپلیتیک از ماهیت سیال و پویا برخودار بوده و در طی زمان در نتیجه تغییر نوع دیدگاه حکومتها نسبت به سرچشمه ها و منابع تولید قدرت و رقابت دچار بازساخت و بازتعریف می گردد. در این راستا به نظر می رسد که با پایان جنگ سرد و فروپاشی نظام دوقطبی شاخصهای مفهومی این موضوع با شاخصهای متناظر با آن در قبل از این دوره زمانی یکسان نباشد، که در سالیان اخیر کمتر به آن پرداخته شده است. همین عامل سبب تولید نوعی اغتشاش نظری در چگونگی به کار بردن این مفهوم در متون گوناگون گردیده است. از اینرو در این مقاله کوشش گردیده که با رویکردی توصیفی – تحلیلی شاخصهای مفهومی این مفهوم در بازه زمانی بعد از جنگ سرد استخراج گردد. یافته های تحقیق نمایانگر آن است که امروزه حوزه های جغرافیایی ظهور جریانات، شبکه ها و فرایندهای بزرگ مقیاس و جهانی می تواند به مثابه منطقه استراتژیک در نظر گرفته شود.
بررسی و شناسایی متغیرهای مؤثر بر بی ثباتی نظام سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین دغدغه هر حکومت و نظام سیاسی دست یابی به ثبات و امنیت پایدار است. ثبات سیاسی حکومت عبارت است از اینکه ماهیت نظام سیاسی علی رغم وجود برخی نوسان ها و گذر از بحران های مختلف، ثابت و پایدار باقی بماند.از طرفی، هر نظام سیاسی پویا در تعامل با محیط داخلی و خارجی خود، به ناچار درگیر تنش ها و بحران هایی می شود که اگر نتواند آنها را مدیریت نماید نظام سیاسی دچار بی ثباتی شده و امنیت آن به شدت در معرض تهدید قرار می گیرد. بررسی و شناخت متغیرهای مؤثر بر بی ثباتی نظام سیاسی از جمله روش های مهمی است که می توان تا حد زیادی در کنترل و مدیریت آنها نقش آفرینی کرد. در این پژوهش، مهمترین متغیرهای مؤثر بر بی ثباتی نظام سیاسی، در قالب سه دسته متغیرهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته است. اطلاعات مورد نیاز تحقیق به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی(پرسشنامه)گردآوری شده است و 146 متغیر با توجه به نظر نخبگان و صاحب نظران معرفی و مورد آزمون قرار گرفت، سپس متغیرها وزن دهی و رتبه بندی شده اند و مهمترین متغیرها در هر عامل شناسایی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در عامل سیاسی، وقوع انقلاب، کودتا، جنگ داخلی، کاهش مشروعیت رژیم؛ در عامل اجتماعی– فرهنگی، بروز آشوب های شهری، نابرابری اجتماعی، فساد اداری– مدیریتی، کمبود آزادی های مدنی و سرانجام در عامل اقتصادی؛ نرخ بالای بیکاری، فساد مالی در نظام سیاسی-اداری، افزایش فقر و محرومیت و تبعیض اقتصادی مهمترین و تأثیرگذارترین متغیرها بوده اند.
جهانی شدن و منطقه گرایی نوین در شرق آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پایان عوامل مؤثر در تداوم همکاری آسه آن +3 به منظور تحقق منطقه گرایی در کل منطقه شرق آسیا ارائه می شود. روش مورد استفاده در این تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی است.در پایان جنگ سرد و با گسترش جهانی شدن، منطقه گرایی نوین در دو دهه اخیر به یکی از اصلی ترین موضوع های رشته های اقتصاد بین الملل، روابط بین الملل و اقتصاد سیاسی بین المللی تبدیل شده است. اینک نوعی دیالکتیک جهانی شدن و منطقه گرایی در سیاست بین الملل آمده است. منطقه جنوب شرق آسیا هم از مناطقی است که اگرچه منطقه گرایی در آن به دوران جنگ سرد و به صورت مشخص شکل گیری اتحادیه ملت های جنوب شرق آسیا (آسه آن) در سال 1967 برمی گردد، اما از دهه 1990 موضوع منطقه گرایی در آن از اهمیت بسیار زیادی برخوردار شده است. این روند را می توان در قالب ترتیبات و سازمان های منطقه ای در این منطقه مشاهده کرد. به عنوان نمونه با رخدادن بحران مالی در سال 1997، تلاش هایی در جهت گسترش همکاری میان کشورهای عضو آسه آن و سه کشور واقع در منطقه شمال شرق آسیا یعنی چین، ژاپن و کره جنوبی آغاز شده است که طرح آسه آن + 3 ( آسه آن + کره جنوبی، ژاپن و چین) از مهم ترین نمودهای آن محسوب می شود. با برطرف شدن بحران مالی همکاری میان اعضای آسه آن و سه کشور یادشده علاوه بر اینکه در حوزه اقتصادی و تجاری گسترش یافته است، به حوزه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نیز تسری یافته است. به گونه ای که در نشست سران آسه آن در سال 2003 در بالی- اندونزی، مقرر شد تا سال 2020 جامعه آسه آن در سه حوزه امنیتی، اقتصادی و فرهنگی- اجتماعی با تعمیق همکاری با سه کشور ژاپن، چین و کره جنوبی عملی شود. سؤال اصلی مقاله این است که تا چه اندازه می توان به تحقق منطقه گرایی در منطقه شرق آسیا امیدوار بود؟ سؤال های فرعی مطرح شده در این مقاله هم عبارتند از:چه رابطه ای بین دو پدیده جهانی شدن و منطقه گرایی وجود دارد؟ مهم ترین نمود منطقه گرایی در شرق آسیا چیست و چه زمینه ها و عواملی سبب شکل گیری آن شده اند؟ برای پاسخ به پرسش های مورد اشاره، این مقاله از چهار بخش تشکیل شده است. در بخش نخست ویژگی های منطقه گرایی نوین و تفاوت های آن با منطقه گرایی قدیم مورد بررسی قرار می گیرد. سپس رابطه میان دو پدیده جهانی شدن و منطقه گرایی نوین بررسی می شود. در بخش سوم زمینه ها و عوامل مؤثر بر شکل گیری آسه آن + 3 مطرح می شود.
ژئوپلیتیک شیعه یا هلال شیعه (مبانی، اهداف و رویکردها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357، نظام ژئوپلیتیکی خاورمیانه را برهم زد. با فروپاشی این سیستم، تحلیلگران علوم اجتماعی و ژئوپلیتیک به تحلیل چرایی وقوع این رخداد و پیش بینی سیستم های جایگزین پرداختند. تشکیل یک حکومت شیعی در منطقه ژئوپلیتیکی خاورمیانه، سبب همگرایی شیعیان این منطقه و در پی آن، افزایش وزن ژئوپلیتیکی آنها شد؛ به طوری که تحلیلگرانی چون فولر و توال، مفهوم ژتوپلیتیک شیعه را برای بیان اهمیت و نقش شیعیان مورد استفاده قرار دادند و این مفهوم وارد ترمینولوژی جغرافیای سیاسی شد. تحولات بعدی خاورمیانه، همچون حمله آمریکا به عراق، فروپاشی حزب بعث و قدرت یابی شیعیان در عراق، سبب نگرانی سران کشورهای عربی از برهم خوردن سیستم نظم سنتی و موضع گیری در مقابل نظم جدید شد. ملک عبدالله، پادشاه اردن، ضمن انتقاد از افزایش قدرت شیعیان، اصطلاح هلال شیعی را مورد استفاده قرار داد و به دنبال او سران کشورهای مصر و عربستان سعودی نیز، ترس و نگرانی خود را با حمایت از مفهوم هلال شیعی بیان کردند. با اینکه تا کنون مقاله ها و سخنرانی های زیادی در مورد ژئوپلیتیک شیعه و هلال شیعه مطرح شده، به طور واضح و روشن به مفهوم سازی اهداف، اصول و رویکردهای این دو واژه پرداخته نشده است. از این رو پژوهش پیش رو، ضمن تحلیل چرایی طرح این مفاهیم، در پی پاسخ به این پرسش است که چه تفاوت هایی در مبانی، اهداف و رویکردهای دو مفهوم ژئوپلیتیک شیعه و هلال شیعه وجود دارد؟ نتایج پژوهش نشان می دهد ژئوپلیتیک شیعه، امری واقعی است که در بستر جغرافیایی خاورمیانه قرار دارد و پس از سقوط صدام و روی کار آمدن شیعیان در عراق، مفهوم آن پررنگ تر شده است، اما در مقابل، طرح مفهوم هلال شیعی یک موضوع غیر واقعی، ایدئولوژیک و برساخته ذهن کشورهای غرب و حاکمان سنی مذهب منطقه است که همواره تلاش می کنند با نفوذ بر افکار مردم و ژئوپلیتیک عمومی، ابتدا حکومت های خود را مشروع جلوه داده و مردم سنی مذهب کشورهای خود را از خطر شیعه بترسانند و در مرحله بعد، نفوذ و حضور خود (آمریکا و متحدانش) را در منطقه موجه جلوه دهند.
Explanation of the functions of Iran’s buffer status in the past two centuries(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
In the past two centuries, Iran as a buffer space, has played multi-functional roles in political and geopolitical arena due to power games of maritime and land empires of Britain and Russia in order to prevent the possibility of direct contact and conflict between rival powers. These functions have been performed sometimes by bilateral powers’agreements, sometimes by one of them and sometimes by Iran’s government and nation as a reaction against powers’ game. Although Iran has had a weak and neutral presence in these regional and global rivalries, it has had different important functions that can be presented as a model of functions and roles of buffer State. So, this research considers explaning the functions of Iran’s Buffer space with a descriptive- analytic methodology. Data gathering procedure is library and field finding. The research findings iluminate 22- functions in two general class of external functions and internal functions of Iran’s Buffer location.
اهمیت ژئوپلیتیکی جزایرایران درخلیج فارس (مطالعه موردی: جزیره فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در خلیج فارس حدود 90 جزیره کوچک و بزرگ وجود دارد که 34 جزیره آن متعلق به ایران است. از این تعداد 17 جزیره از نظر حاکمیت بر آبراه بین المللی تنگه هرمز و کنترل آن و همچنین کنترل تردد ناوگان بیگانه دارای اهمیت ژئوپلیتیکی و استراتژیکی می باشند. جزیره فارسی در مرکز خلیج فارس در مختصات َ10˚50 طول جغرافیایی و َ59 ˚27 عرض جغرافیایی، دورترین جزیره ایرانی به سرزمین اصلی می باشد.
این جزیره علاوه بر اهمیت سیاسی، اقتصادی (داشتن منابع غنی نفت و گاز) و موقعیت توریسم دریایی دارای اهمیت نظامی است. موقعیت جغرافیایی جزیره فارسی باعث شده ناوگان پنجم آمریکا مستقر در بحرین، برای خروج از خلیج فارس به ناچار باید از بین دالان جزیره فارسی و ابوموسی عبور نمایند. بعلاوه، این جزیره به دلیل قرار گیری در مرکز خلیج فارس نقش مهمی در کنترل مسیر تردد کشتی ها به مقصد مناطق غرب و جنوب غرب خلیج فارس بازی می نماید. جزیره فارسی در زمان جنگ نفت کش ها موقعیت مناسبی را در خارج از تنگه هرمز برای مقابله به مثل در اختیار ایران می گذاشت. هدف این پژوهش آشنایی بیشتر با جزیره فارسی و اهمیت آن است. این جزیره از نا شناخته ترین جزایر ایران در خلیج فارس می باشد ومنابع کمی در این زمینه وجود دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد که این جزیره به لحاظ سیاسی، اقتصادی، نظامی و قرارگیری در مسیر تردد کشتیرانی بین المللی در خلیج فارس از اهمیت استراتژیکی برخوردار است. گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه حضوری و منابع کتابخانه ای انجام شده است واز نظر روش، ماهیتی توصیفی و تحلیلی دارد. همچنین برای آماده سازی نقشه ها از نرم افزار فتوشاپ استفاده شده است.
جغرافیای سیاسی و حقوق بین الملل دریاها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمان آغاز تدوین حقوق بین الملل دریاها، عامل جغرافیا نقش مهمی را ایفا کرده است. امروزه نیز مسائلی مانند وقایع قطب شمال و منازعات میان کشورها در بسیاری از نقاط دنیا بر سر قلمروهای دریایی، بیانگر این واقعیت است که عامل مکان، نقش اساسی در بحث های میان کشورها درباره ادعاهای حقوقی آنها بازی می کند. این پژوهش بر اساس دیدگاه نئورئالیستی و با روش توصیفی تحلیلی به بررسی این مسئله می پردازد که عوامل جغرافیایی، چه نقشی در تدوین حقوق بین الملل دریاها و منازعات میان کشورها بر سر قلمروهای دریایی داشته است. در این راستا نقش عوامل موقعیت جغرافیایی، جزر و مد، شکل سواحل و وضع ناهمواری های ساحلی، خلیج، عمق، جریان های دریایی، دلتا، آبسنگ، برآمدگی جزری، تنگه، دهانه رودخانه، بسته یا نیمه بسته بودن دریا، مجمع الجزایر و منابع اقتصادی بستر دریا، در تدوین حقوق بین الملل دریاها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان دهنده آن است که جغرافیای سیاسی دریاها هویتی میان رشته ای دارد؛ یعنی نقش جغرافیا، حقوق بین الملل، دیپلماسی، فناوری و قدرت را در چگونگی تعیین قلمروهای دریایی و بهره برداری دولت های ساحلی از آنها مورد بررسی قرار می دهد. در این میان جغرافیا بستر تمام این مسائل است؛ چراکه جغرافیای کشورهایی که در روند تدوین حقوق بین الملل دریاها حضور فعال داشته اند، به خصوص خصیصه های فیزیکی و ژئومورفولوژیکی سواحل آنها، نقش مهمی در تعیین وضعیت حقوقی قلمروهای دریایی داشته است. از سوی دیگر قوانینی که بر اساس منافع و با اعمال زور قدرت های بزرگ تصویب شده اند نیز، بر جغرافیای کشورها تأثیر گذاشته است.