فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۶۱ تا ۶٬۳۸۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
بشر از گذشته های بسیار دور جهت ایمن ماندن از آسیب های ناشی از بلایای جوی همچون توفان ها، سرما و گرمای شدید، تابش آفتاب، باران، برف، سیل و حملات جانوران و آسایش روانی و حفظ اموال خود دست به ساخت سرپناه و مسکن نموده است. به تجربه در واکنش به شرایط جوی و همسازی بیشتر با شرایط اقلیمی و استفاده از پتانسیل های جوی و پرهیز از اثراث سوء آن جهت ساختمان، بازشوها و مصالح جهت خیابان وکوچه ها را به گونه ای انتخاب نموده است که از شرایط اقلیمی بیشترین بهره را ببرد. در این تحقیق بصورت تجربی سعی شد نقش دیوار را در میزان انتقال گرمای حاصل از تابش آفتاب (انرژی تابشی مستقیم و غیر مستقیم) را بداخل ساختمان درشهرهای گرمسیری جنوبی نشان دهد. پدیده ای که هزینه لازم برای مطلوب سازی هوای داخل اطاق را برای ساکنان ساختمان تعیین می کند. نمونه انتخابی بیانگر نقش مصالح و جهت گیری ساختمان در یک اقلیم گرم می باشد. در این تحقیق تجربی سه دماسنج الکلی بر روی سه دیوار در جهات غربی – شرقی و جنوبی ازیک ساختمان خوابگاه دانشگاه انتخاب و تغییرات دما بر روی دیوار در فواصل زمانی سه ساعته در طول 2 ماه اندازه گیری شد و نقش دیوار و جهت تابش آفتاب در طول شبانه روز درانتقال گرما به داخل ساختمان تحلیل شده است. با توجه به کاهش زاویه تابش از اوایل مهر تا پایان آذر ماه کمترین دما در دیوار داخلی در 8 تا 10 دیماه ثبت شده است. با وجود اینکه بیشترین مقدار تابش بر روی دیوار شرقی در ساعت 9 صبح و دیوار غربی در ساعت 15 بوده است، ولی دمای ثبت شده در داخل اطاق (بدنه داخلی دیوار)برای دیوار شرقی در ساعت 15 و برای دیوار غربی در ساعت 21 اتقاق افتاده است. یعنی گرما 6 ساعت بعد بداخل اطاق منتشر شده است. در صورتیکه بر روی دیوار جنوبی اوج تابش در ساعت 12 بوده ولی اوج دما در داخل اطاق ساعت 15 تا 18 اتفاق افتاده است.
نقش گردشگری در تامین منافع ملی ایران در منطقه ژئوپلیتیک خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل مختلفی در تامین منافع کشورها به تاثیرگذاری می پردازد. یکی از این عوامل که در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و همچنین گسترش دامنه نفوذ یک کشور در منطقه ای که در آن قرار دارد تاثیرگذار است گردشگری است. به سبب وابستگی بخش گردشگری به ویژگی های های جغرافیایی منطقه ای که یک کشور در آن قرار دارد وهمچنین نقش آن در افزایش وزن ژئوپلیتیک کشورها رقابت های گسترده و دامنه داری برای کسب منافع از این طریق به وجود می آید. منطقه ژئوپلیتیک خلیج فارس یکی از مناطقی می باشد که در چند دهه اخیر رقابت در عرصه گردشگری را شاهد بوده است به گونه ای که برخی از کشورهای جنوبی خلیج فارس توانسته اند با بهر ه برداری از گردشگری در تامین منافع ملی خویش نسبت به ایران به توفیق بیشتری دست یابند. با وجود اهمیت راهبردی خلیج فارس برای ایران و برخورداری از مزیت های جغرافیایی، تاکنون برنامه ریزی منسجم و کارآمدی از سوی ایران برای بهره جستن از امکاناتی که در اختیار دارد صورت نگرفته است و بیشتر جنبه های امنیتی و نظامی سواحل جنوبی کشور همواره مورد توجه بوده است. پیامد ضعف برنامه ریزی کارآمد محیطی و غلبه رویکردهای نظامی و امنیتی در بهره برداری از سواحل جنوبی ایران در منطقه خلیج فارس از دست رفتن فرصت های اقتصادی، گردشگری و حتی فرهنگی و سیاسی می باشد که در تامین منافع ملی ایران تاثیرگذار است. این امر حالی است که در مقایسه، کشورهای جنوبی خلیج فارس در کنار توجه به مولفه های امنیتی، با کاربرد برنامه های اقتصادی به جذب سرمایه گذاری و گردشگران خارجی پرداخته اند و توانسته اند به یاری بخش گردشگری بخشی از منافع ملی خویش را تأمین کنند. با توجه به نقشی که گردشگری می تواند در تامین منافع ملی و پیگیری اهداف ملی ایران در خلیج فارس دارا می باشد، پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش است که کشور ایران چگونه می تواند ازگردشگری در منطقه خلیج فارس در راستای منافع ملی خود، استفاده نماید؟
بررسی تطبیقی مسکن بومی در گیلان و مازندران با تکیه بر عوامل جغرافیای انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساکن روستایی گیلان و مازندران، با ظاهر متفاوت خود اقتباسی ساده از طبیعت و جغرافیای منطقه بوده و پاسخگوی نیازهای اساسی مردمانی است که فعالیت های اقتصادی و فرهنگ زیستی آنان متفاوت با دیگر نقاط ایران می باشد. مقاله حاضر با هدف مقایسه و شناسایی تفاوت های مسکن بومی در روستاهای دو استان گیلان و مازندران که در سه خرده اقلیم جلگه ای، کوهپایه ای و کوهستانی قرار دارند، ابتدا به معرفی شمای کلی خانه های روستایی این نواحی می پردازد و سپس تأثیر جغرافیای انسانی، نوع فعالیت های معیشتی و فرهنگ و علل تظاهر الگوهای متفاوت مسکن در گیلان و مازندران را بررسی می نماید. روش تحقیق، تحلیلی- تطبیقی و روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و مطالعات میدانی است. نتایج تحقیق نشان می دهد که فرهنگ، آداب و رسوم، ساختار خانواده، شیوه معیشت، روابط اجتماعی و شیوه های زندگی عواملی است که بر الگوهای مسکن بومی در نواحی مختلف روستاهای این دو استان تأثیر گذارده و تعیین کننده شکل کلی و ریزفضاهای مساکن این مناطق است.
ارزیابی کیفیت زندگی در بافت های برنامه ریزی شده نواحی شهری (نمونه موردی: محله کارمندان شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی مفهومی عام است که در چارچوب تعریف علمی و در قلمرو وظایف، اختیارات و تکالیف مدیریت شهری متضمن عناصر، اجزا و شاخص های مهمی است که تنزل و ارتقای آن ها همچنین بهره مندی یا فقدان هر یک سطح کیفیت زندگی را مشخص می نماید. در این میان بررسی کیفیت زندگی ساکنان بافت های برنامه ریزی شده در شهر یکی از وظایف برنامه ریزان و مدیران شهری است. آنچه این پژوهش در پی آن است ارزیابی کیفیت زندگی در بافت های برنامه ریزی شده شهر زنجان با نمونه موردی شهرک کارمندان است. روش تحقیق در این از نوع توصیفی – تحلیلی و پیمایشی است. شیوه گردآوری اطلاعات به روش میدانی در قالب پرسش نامه بوده است، که در آن 143 خانوار بصورت سیستماتیک به عنوان نمونه انتخاب شده اند. داده های حاصل در نرم افزار Spss مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته و جهت دستیابی درجه و اختلاف کیفیت زندگی در محله برنامه ریزی شده با استفاده از مدل Topsis و AHP مورد سنجش قرار می گیرند. نتایج مطالعات نشان داد که اولاً محله کارمندان در وضعیت مطلوبی از لحاظ شاخص های اجتماعی، فرهنگی و مذهبی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی علیرغم نارضایتی قرار گرفته و اختلاف چشمگیری بین شاخص ها وجود ندارد. ثانیاً بین شاخص های کیفیت زندگی در این محله رابطه متقابل و معناداری حاکم است.
تاثیر تحولات پیراشهرنشینی بر دگرگونی زمین های مستعد زراعی و اهمیت آن در برنامه ریزی و مدیریت حریم مصوب ۱۳۸۵ تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همراه با افزایش جمعیت و گسترش شهرنشینی، پدیده هایی در قلمروی پیرامون شهرها و پسکرانه روستایی شان در حال گسترش است که چنین قلمروهایی با ترکیبی از ویژگی های شهری و روستایی اغلب به عنوان پیراشهر [1]</sup></sup> شناخته می شوند. از اثرگذاری شهر و شهرنشینی بر روستا و محیط پیرامونی، تحول فضایی پیراشهرنشینی[2] شکل می گیرد. طی چهل دهه اخیر، روستاهایی پیرامونی کلانشهر تهران نیز در پی برون فکنی و جابه جایی فضایی جمعیت و فعالیت، دستخوش تغییرات عمده ای قرار داشتند، به طوری که با بالاترین تغییرات نرخ رشد جمعیت در منطقه کلانشهری تهران، به نقاط شهری تبدیل می شوند. در این گذار پیراشهرنشینی، زمین های زراعی با قابلیت تولید مواد غذایی در شرایط عدم کنترل رشد، به زمین های شهری و تولیدکننده سرمایه با ارزش افزوده بالاتر تبدیل می شود. تحلیل کلاس های پوشش گیاهی حاکی از کاهش ۳۵ درصدی زمین های زراعی و افزایش ۵۰ درصدی مساحت زمین های شهری است که بیشترین میزان افزایش سطح زمین های شهری در نقاط روستایی تبدیل شده به شهر یا به عبارتی سکونتگاه های پیراشهری مشاهده می شود. هدف از این مقاله ، بررسی تاثیر تحولات پیراشهرنشینی بر زمین های مستعد زراعی از لحاظ ارزیابی توان اکولوژیکی در منطقه کلانشهری تهران و بکارگیری نتایج تحلیلی چنین تحولاتی در برنامه ریزی و مدیریت حریم کلانشهر تهران (۱۳۸۵) است. با بهره مندی از روش های تحلیل کمی و فضایی، رشد سکونتگاه های پیراشهری بر اساس داده های جمعیتی و تصاویر ماهواره لندست تحلیل می شوند. از یافته ها ودستاوردهای پژوهشی مقاله آن است که 1) سکونتگاه های پیراشهری در مناسب ترین اراضی زراعی منطقه کلانشهری تهران در حال رشد هستند. با تداوم روند رشد قارچ گونه و پراکنده سکونتگا ه های پیراشهری در چنین زمین هایی، تعادل اکولوژیکی و زیست مندی اقتصادی منطقه کلانشهری تهران با تهدیدات جدی روبه رو می شود که در این مقاله پیشنهاد می شود از سیاست های مهار توسعه همچون کمربندسبز برای مقابله با تهدید رشد سکونتگاه های پیراشهری در اراضی زراعی استفاده گردد. 2) شهرنشینی در مراکز روستایی یا به عبارتی تحولات پیراشهرنشینی در نواحی گسترده ای از حریم تهران (1385) در حال گسترش است که در راستای تحقق اهداف کلان تعیین حریم تهران پیشنهاد می شود که با رویکرد نوین مبتنی بر پیوستگی و انسجام ارتباطات و مناسبات شهر-روستا-طبیعت به جای تفکیک آن ها به برنامه ریزی در حریم پرداخت. کاربرد مقاله در برنامه ریزی حریم تهران (1385) از آن رو است که می توان با تدوین رویکردهای نوین به برنامه ریزی نواحی پیراشهری مبتنی بر پیوستگی روستا-شهری در برنامه ریزی و مدیریت حریم، تهدید از بین رفتن زمین های زراعی ناشی از رشد سکونت گاه های پیراشهری را با اتخاذ تدابیری چون توسعه کشاورزی شهری و توسعه گردشگری به فرصتی برای رونق اقتصادی و ارتقائ بهره وری روستایی در نواحی پیراشهری تهران تبدیل کرد. این مقاله در راستای برنامه ریزی حریم شهر تهران پیشنهاد می دهد که برای سکونتگاه های پیراشهری که به سرعت درحال رشد در زمین های زراعی هستند و بخش بزرگی از حریم تهران را فرامی گیرند، سیاست های مدیریتی یکپارچه اتخاذ گردد و تحت لوای تشکیلات نهادی یکپارچه نیز این سیاست ها اجرایی گردند. برنامه ریزی و مدیریت توسعه فضایی یکپارچه برای شهر، روستا و پیراشهر در حریم تهران، نیازمند درنظر گرفتن توسعه فضایی این عناصر با یکدیگر است که در عین بهره مندی از آزادی های محلی هر یک با سطوح بالای مدیریتی در سطح منطقه نیز هماهنگ باشد. نهاد مدیریت حریم تهران می تواند نهادی عمومی و غیردولتی به ریاست شهرداری تهران باشد. تدوین استراتژی های فضایی منطقه ای (Regional Spatial Strategy) با هدف پیوستگی روستا- شهری، می تواند پلی بین شکاف سیاست های توسعه روستایی (طرح های روستایی) و توسعه شهری (طرح های جامع شهری) مجزا در حریم تهران باشد<br clear="all" />[1] - Peri-Urban[2] - Peri-urbanisation
تحلیلی بر ساختار فضایی شاخص های توسعه با تاکید بر نابرابری منطقه ای (نمونه موردی: استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت نابرابری ها و بی تعادلی ها در چهارچوب محدوده های جغرافیایی مختلف (کشور، استان، شهرستان و بخش) و در نتیجه پی بردن به اختلاف ها و تفاو های موجود و سیاست گذاری در جهت رفع و کاهش نابرابری ها از وظایف اساسی متولیان توسعه مناطق به شمار می آید. هدف این پژوهش، بررسی نابرابری های فضایی و ارائه راه کارهای توسعه جهت دستیابی به تعادل و توازن منطقه ای در استان خوزستان است. رویکرد حاکم بر این پژوهش، توصیفی و تحلیلی است و ماهیت آن می تواند کاربردی باشد. بدین منظور داده های آماری موردنظر، از سازمان های مربوط اخذ و جهت سنجش داده ها از پرسشنامه ای در قالب نظرات خبرگان و صاحب نظران امر استفاده شده است و در ادامه از ترکیب لایه های مربوط، با استفاده از عملکرد ترکیبی سیستم اطلاعات جغرافیایی و تکنیک تصمیم گیری چند معیاره در قالب مدل تاپسیس فازی و تحلیل خوشه ای به تفسیر نقشه مربوط پرداخته ایم. نهایتاً با بهره گیری از نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی، سطح توسعه یافتگی استان تعیین گردید. که در این تحلیل، سطح توسعه یافتگی مناطق استان، در 5 دسته از برخورداری تا عدم برخورداری تقسیم بندی گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد؛ تفاوت ها و نابرابریهایی در سطح توسعه یافتگی شهرستان ها وجود دارد، به طوری که شهرستان های اهواز، دزفول و ایذه در خوشه یک (توسعه یافته)، و شهرستان های هندیجان،اندیکا و هفتکل در خوشه 5 ( عدم برخورداری) را تشکیل می دهند. لذا وجود این تفاوت در سطح استان، لزوم اجرای برنامه ها و طرح های هدفمند را جهت تعدیل نابرابری های منطقه ای ایجاب می کند
تحلیل اثرات هدفمندسازی یارانه ها بر پایداری روستایی (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تعامل یا تقابل مجموعه ای از عوامل اکولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی- فضایی، پایداری یا عدم پایداری روستاها تحقق می یابد. در این رویکرد، تبیین وضع موجود جوامع روستایی، ساختار، مشکلات، روند توسعه و به ویژه سطح رفاه ساکنین نواحی روستایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بدین ترتیب درک و شناسایی وضع موجود و شرایط حاکم بر نظام های محلی، منطقه ای و ملی و آگاهی از وضعیت پایداری ج وامع روس تایی، اعتبار ویژه ای را در تصمیم گیری ها داراست. از این رو، این موضوع که چه عواملی در پای داری روستاها تاثیر گذار می باشند، همواره مطرح بوده است. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثرات هدفمندسازی یارانه ها بر پایداری روس تاهای بخش مرک زی شهرستان زابل صورت گرفته است. روش به کار رفته در این تحقیق، ترکیب ی از روش های می دانی و توصی فی – تحلیلی می باشد. روستاهای نمونه ، شامل 52 روستای بخش مرکزی شهرستان زابل می باشد که با توجه به تعداد خانوارهای ساکن در این روستاها و استفاده از فرمول کوکران، تعداد 254 نفر از سرپرستان خانواری ساکن در این روستاها برای تکمیل پرسشنامه ها تعیین گردید. سهم هر روستا برای تکمیل پرسشنامه ها، براساس فراوانی افرادی که در آن روستا مبلغ یارانه مستقیماً به حساب شان واریز می شود، در نظر گرفته شده است. در پرسشنامه های خانوار، 33 شاخص مربوط به چهار بعد توسعه پایدار روستایی مورد توجه بوده است. در این پژوهش، با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی( AHP ) در نرم افزارهای Expert Choice و ArcGIS و استفاده از تحلیل های آماری (در نرم افزار SPSS ) ، اثرات هدفمندسازی یارانه ها بر پایداری روستاهای مورد مطالعه بررسی گردیده است. نتایج این بررسی مؤید آن است که با اجرای طرح هدفمندسازی یارانه ها، میزان پایداری 50 روستا (معادل 96 درصد از روستاهای مورد مطالعه) تضعیف شده است و مشارکت های مردمی نیز در سطح روستاهای مورد مطالعه با اجرای این طرح کاهش یافته است . از این رو، با توجه به اثرات منفی طرح هدفمندسازی یارانه ها بر وضعیت زندگی خانوارهای روستایی و با عنایت به اینکه خانوارهای ساکن در سطح روستاها، عمدتاً جزء دهک های درآمدی پایین جامعه می باشند، لذا افزایش سهم آنها در پرداخت های نقدی طرح هدفمندسازی یارانه ها بایستی مورد توجه قرار گیرد.
تحلیلی بر مدیریت روستایی ایران با تاکید بر موقعیت اجتماعی و اقتصادی دهیاران (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان تکاب، استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرنشینی شتابان و افزایش ناگهانی تعداد شهرها طی چند دهه ی اخیر در ایران، با عدم توازن در شبکه شهری همراه بوده است. استان زنجان یکی از استا ن هایی است که طی سال های 1355 تا 1391 با مسئله ی عدم توازن شبکه ی شهری مواجه شده است. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل تحولات شبکه ی شهری استان زنجان و سنجش میزان تعادل آن است. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی و روش گردآوری داده ها اسنادی است. در این پژوهش از مدل های نخست شهری، چهارشهر، رتبه – اندازه، تعدیلی بهفروز، ضریب آنتروپی، تحلیل لگاریتمی و فاصله ی نقطه ی جدایی برای تحلیل تحولات و میزان تعادل شبکه ی شهری استفاده شده است. یافته های این پژوهش عبارتند از: یکم؛ شبکه ی شهری استان زنجان نامتوازن و با پدیده نخست شهری مواجه است، دوم؛ شهر شدن نقاط روستایی مانند نیک پی، نوربهار و کرسف منجر به برجسته شدن پدیده ی نخست شهری و ناتوازنی شبکه ی شهری استان شده است. علی رغم این مسئله، نتایج پژوهش نشان می دهند که تا پیش از سال 1385 عدم توازن در شبکه ی شهری استان شدید بوده است و این ناتوازنی به تدریج تا سال 1391 با آهنگی آرام رو به کاهش نهاده است و اکنون شبکه ی شهری استان به سمت تعادل در حرکت است.در پایان نیاز است تا ضمن تعریف مجددی از سلسله مراتب شهری، توزیع جمعیت بر مبنای این تعریف جدید قرار گیرد. بدین ترتیب که با ایجاد امکانات و جاذبه، شهرهای ضعیف در سلسله مراتب شهری، جاذب جمعیت شوند.
تحلیل ژئوپلیتیکی مولفه های تأثیرگذار بر آمایش منطقه مرزی ایران و اقلیم کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی اصولی برای ارتقا حاکمیت دولت در مناطق مرزی از ضروریات هر کشوری است. کشور ایران نیز به لحاظ شکل سرزمین، گستردگی و موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیکی و تهدیدات قومی و مذهبی و رقابت کشورهای غربی و منطقه ای دارای حساسیت بالایی در مرزهای خود است. به ویژه که در مناطق مرزی ایران اقوام و مذاهب مختلفی زندگی می کنند. علاوه بر این میزان فقر در این مناطق بالا است و گروه های واگرای قومی- مذهبی نیز در این مناطق فعالیت دارند. همچنین این مناطق به لحاظ توانمندی و ظرفیت معادن و کشاورزی و صنایع نیز ضعیف هستند. یکی از این مناطق مرز مشترک ایران با اقلیم کردستان عراق است که تمامی تهدیدات و چالش های مذکور را به همراه دارد. این امر لزوم توجه خاص دولت ایران و اقلیم کردستان عراق به برنامه ریزی منطقی و منطبق بر اقتضائات اکولوژیکی و انسانی و فرهنگی و سیاسی در این منطقه را می رساند. بنابراین در این مقاله سعی شده تا با رویکردی آمایشی به منطقه پرداخته شود و مولفه های ژئوپلیتیکی اثرگذار بر آمایش این منطقه مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. از اینرو سوال های اصلی عبارتند از: 1- مؤلفه های ژئوپلیتیکی تأثیرگذار بر آمایش منطقه ی مرزی ایران و اقلیم کردستان عراق کدامند؟ 2- این مؤلفه های ژئوپلیتیکی چگونه بر نحوه ی آمایش سرزمین منطقه ی مورد مطالعه اثر می گذارند؟ فرضیه های تحقیق نیز عبارتند از: به نظر می رسد مولفه های ژئوکالچر، جغرافیای سیاسی-امنیتی و ژئواکونومی، مولفه های ژئوپلیتیکی تأثیر گذار بر آمایش منطقه ی مرزی ایران و اقلیم کردستان عراق اند. این رساله به شیوه ای توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است.
ارزیابی نتایج مشارکت مردمی در بازآفرینی شهری بافت شهری منطقه 12 تهران (نمونه موردی: محله سیروس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با اجرای ناموفق طرحهای بهسازی و نوسازی شهری، پدیده جدیدی بنام پایداری در برنامه ریزی شهری مورد توجه قرار گرفت. از عمده ترین رویکردها در زمینه پایداری، بازآفرینی شهری می باشد. در این روش احیاء، بحث مشارکت شهروندان جایگاه ویژه ای پیدا می نماید. واژه مشارکت امروزه یکی از بخشهای اساسی در فرهنگ توسعه به شمار می رود. مشارکت فرایندی اجتماعی، عمومی و یکپارچه است که هدف آن مشارکت دادن عموم مردم در همه مراحل توسعه می باشد. به نظر می رسد که این رویکرد در بافت های فرسوده شهری با توجه به وسعت دامنه و شدت مسائل گریبانگیر این بافت ها، کارآمدترین رویکردی است که می تواند برای مواجهه با کاستی ها و نارسائی ها اتخاذ نمود. بدین منظور در این مقاله ضمن ارائه مباحث نظری، نقش مشارکت مردم در بازآفرینی مورد تاکید قرار گرفته و در ادامه به بررسی مشارکت مردم در بازآفرینی محله سیروس پرداخته و ابعاد مشارکت و تمایل آنان در این زمینه مورد بررسی قرار می گیرد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و با یک دیدی جامع نگر نشان می دهد که با وجود توجه چند به مشارکت مردمی در برنامه و طرحهای و اقدامات انجام شده در نمونه موردی، این رویکرد هنوز نتوانسته است به نتایج مطلوبی در این زمینه دست یابد. نتایج این بررسی نشان می دهد که ضعف تشریک مساعی گروههای مختلف و ذی ربط (مدیریت یکپارچه ) در برنامه های بازآفرینی از مهم ترین دلایل بروز چالش های اساسی ناحیه مورد مطالعه می باشد. بدین منظور رویکردی موثرتر همچون توانمند سازی اجتماع محله ای برای استفاده از نیروهای همه بهره وران در جهت ساماندهی محله مذکور در راستای اهداف توسعه پایدار مطرح می گردد.
بررسی و تحلیل نابرابری فضایی شهرستان های استان همدان بر اساس شاخص های بهداشتی- درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
: در هر جامعه ای، بهبود وضعیت بهداشت و سلامتی شهروندان یکی از ن شانه ه ای ارتقا و توسعه انسانی است. با توجه به اهمیت و نقش توسعه و توزیع مطلوب امکانات و شاخص های بهداشتی درمانی در بهبود کیفیت زندگی و توسعه پایدار مناطق، در پ ژوهش حاضر توزیع و توسعه این شاخص ها در سطح شهرس تان ه ای اس تان همدان ارزیابی مقایسه ای شده است. در این تحقیق، روش مطالعه توصیفی تحلیلی بوده و از روش تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای استفاده شده است . یافته های پژوهش حاکی از این است که محرومیتی نسبی در سطح کل استان از نظر برخورداری از شاخص های بهداشتی و درمانی حاکم است و توزیع امکانات موجود نیز چندان متناسب با ت وان و نی از جمعیت ی شهرستان ها انجام نشده است. شهرستان همدان، به عنوان مرک ز اداری سیاس ی و اقت صادی اس تان، در رتبه دوم برخ وردارترین شهرستان از نظر توسعه شاخص های بهداشتی درمانی بوده و اختلاف نسبتاً چشمگیری ب ا رتبه اول شهرستان ها که تویسرکان می باشد دارد. شهرستان های رزن، ملایر، نهاوند، بهار، کبودرآهنگ و اسدآباد ب ه ترتی ب در رتبه های بعدی قرار گرفته و فامنین نیز محروم ترین شهرستان شناخته شده است و با مدل تحلیل خوشه ای نیز 3 سطح مشخص شد که سطح یک که برخوردارترین شهرستان است فقط تویسرکان را شامل شد و سطح 2 که شامل 4 شهرستان نیمه برخوردار همدان، رزن، ملایر و نهاوند بودند و سطح 3 که 4 شهرستان دیگر استان را شامل شد که محروم شناخته شدند.
تأثیر روند عناصر اقلیمی در معماری و طراحی سکونتگاه های شهری مطالعه موردی : شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
شرایط آب و هوایی به موازات سایر عوامل محیطی از مهمترین عوامل مؤثر در شکل گیری و تکوین شهرها و تداوم حیات شهری به شمار می آید. در راستای این نگرش، هدف اصلی در این پژوهش، بررسی روند عناصر اقلیمی در شهر اصفهان و تأثیر آنها در طرح ریزی شهری می باشد. بدین منظور عناصر اقلیمی میانگین دما، دمای حداکثر، دمای حداقل، میانگین رطوبت نسبی، حداکثر رطوبت نسبی، حداقل رطوبت نسبی، بارش و سرعت باد در شهر اصفهان طی مقطع زمانی 2010-1954 در مقیاس ماهانه و سالانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابتدا سنجش بهنجاری و همگنی داده های مورد استفاده توسط آزمون های اندرسون- دارلینگ و کای اسکور انجام پذیرفت. سپس با توجه با غیرنرمال بودن داده ها از آزمون ناپارامتری من- کندال جهت محاسبه و تحلیل روند استفاده گردید. در ادامه تأثیر هر یک از عناصر اقلیمی مورد مطالعه بر معماری و سکونتگاه های شهری، بررسی و مورد تحلیل قرار گرفت. با توجه به یافته های به دست آمده از این پژوهش وجود روند افزایشی در عناصر دمایی و روند کاهشی در عناصر رطوبتی و سرعت باد در شهر اصفهان تأیید شد. بدیهی است که یکی از معیارهای مهم برای ایجاد تعادل حرارتی و در نتیجه منطقه آسایش، بکارگیری استانداردهای معماری و طراحی ساختمان می باشد. با توجه به روند افزایشی دما در این شهر یکی از راهکارهای استاندارد، افزایش یا کاهش دمای درون بنا می باشد. برای نیل به این منظور می باید عوامل مؤثر در درجه حرارت فضای درونی ساختمان ها شناسایی و سپس با توجه به نیازهای حرارتی، طرح و شکلی مناسب را انتخاب تا هم تعادل حرارتی و احساس آسایش به دست آید و هم هزینه های مربوط به دستگاه های حرارتی و برودتی به حداقل خود برسد.
بررسی تأثیر مؤلفه های اجتماعی – اقتصادی بر توانمندی روان شناختی زنان روستایی در شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مؤلفه های اجتماعی- اقتصادی بر توانمندی روان شناختی زنان روستایی پرداخته است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی به روش پیمایشی و جامعة آماری شامل زنان روستایی شهرستان اسلام آباد غرب است که 161 نفر از آنها به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه بود و روایی آن را استادان و متخصصان رشته های توسعة روستایی، روان شناسی اجتماعی و ترویج کشاورزی تأیید کردند. پایایی پرسشنامه با انجام یک پیش آزمون و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (90/0=α درصد) محاسبه شد، که نشان دهندة قابلیت بالای ابزار تحقیق برای جمع آوری داده هاست. نتایج تحقیق نشان دادند که 5/56 درصد زنان مطالعه شده، توانمندی روان شناختی بالایی دارند. مدل نهایی تحقیق با استفاده از رگرسیون چندمتغیره نشان داد که قوی ترین متغیرهای اقتصادی - اجتماعی تبیین کنندة توانمندسازی روان شناختی زنان، به ترتیب میزان داشتن مالکیت و اعتمادبه نفس آنهاست. با توجه به یافته های پژوهش، به منظور افزایش و بهبود وضعیت توانمندی روان شناختی و زندگی زنان روستایی و تحول در پایگاه اقتصادی - اجتماعی آنها تحولات ساختاری و آموزشی ضروری است.
Determining the optimized combination of internal authorities, interaction and influence of the central bank of Islamic republic of Iran in Iran 2025(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This study&rsquos goal is determining the accurate relationship of central bank with its environment through recognizing the conditions of this bank in four aspects of autogeny(internal authority), heterogeny (interaction), discretion(influence in environment) and detachment (organization self usage of it's resources) . This study is discovery and survey in terms of method. Collecting data tool is questionnaire. After Delphi bike, detachment variable was removed in final questionnaire and for autogeny 10 questions, heterogeny 11 and discretion 17 were designed so it can be said that content and facial validity of questionnaire are confirmed. Since Cronbach&rsquos alpha coefficient was higher than 0.7, it showed acceptable reliability of questionnaire. For analyzing data SPSS and MATLAB software were used. Results showed that there is a significant difference between ideal situation of central bank&rsquos conditions in Iran 2025 with existing situation in all three aspects of autogeny, heterogeny and discretion. There has also been significant relationship among each one of aspects of autogeny, heterogeny and discretion in ideal situation and existing one. In autogeny aspect, experts&rsquo mean was more than population&rsquos mean which showed that central bank&rsquos autogeny in Iran 2025 should be increased compared to current status. In heterogeny aspect, experts&rsquo mean was less than population&rsquos mean and it represented that central bank&rsquos heterogeny in current situation is more than what it should be and central bank should decrease its heterogeny with environment in future. In discretion aspect, experts&rsquo mean was more than population&rsquos mean and so central bank&rsquos discretion is needed to be increased in Iran 2025 compared to current status.
تحلیل اکتشافی داده های فضایی اشتغال در سکونتگاه های روستایی (موردپژوهی: نواحی روستایی استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اشتغال یکی از مهم ترین شاخص های توسعه در کشور به شمار می رود و توزیع عادلانه آن از الزامات اساسی توسعه پایدار و هماهنگ است. بحث اشتغال و ابعاد آن بخش های مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور را تحت تأثیر قرار داده است. در ایران اشتغال و توزیع عادلانه فرصت های آن در نواحی شهری و روستایی یکی از مسائل مهم برنامه ریزان و سیاست گذاران است. در این راستا پژوهش حاضر در پی کشف الگوی تغییرات و روند فضائی اشتغال و فعالیت در نواحی روستایی استان اصفهان است. روش پژوهش، تحلیل اکتشافی داده ها [1]ESDAاست و از روش میانگین متحرک فضائی برای کشف الگوها و روندهای فضائی استفاده شده است. تعداد واحدهای همسایگی{60و54و42و30و24و12}k= در نظر گرفته شده است که با توجه به مقایسه الگوهای مختلف دو نوع روند عمومی و محلی را در مقیاس های مختلف می توان کشف نمود. داده های مورد استفاده در این پژوهش بر اساس آمار نفوس و مسکن سال 1390 برای 1357 نقطه روستایی دارای جمعیت استان اصفهان است. نقشه های محلی نشان دهنده نرخ بالای اشتغال در عمده مناطق روستایی است (12K= و24 K=) و با افزایش میزان K به 60، لکه های نرخ اشتغال پایین واضح تر شده و روند عمومی تری به خود می گیرد. این فرایند برای شاخص های نرخ بیکاری، جمعیت شاغل 10 ساله و بیشتر و نیز فعالیت های بخش کشاورزی، صنعت و خدمات نیز انجام شد. نتایج بیانگر نابرابری های فضایی شاخص ها در مناطق روستایی و تمرکز عمده فعالیت های خدمات و صنعت در نواحی روستایی مجاور مرکز شهر اصفهان است.
سازه های مؤثر بر موفقیت صندوق های اعتبارات خرد در توانمندسازی اقتصادی زنان روستایی شهرستان فیروزکوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی سازه های مؤثر بر موفقیت صندوق های اعتبارات خرد در زمینه توانمندسازی زنان روستایی شهرستان فیروزکوه است. شهرستان فیروزکوه درمجموع، دارای سه صندوق در روستاهای شادمهن، اهنز و لزور با 101 عضو است. برای جمع آوری اطلاعات، تمامی زنان روستایی عضو صندوق ها، به روش سرشماری مطالعه شدند. ابزار این پژوهش، پرسشنامه ای نیمه ساختارمند است که روایی آن با استفاده از نظرهای کارشناسان، متخصصان و اساتید تأیید شد و از طریق آزمون آلفای کرونباخ (بین 85/0 تا 91/0)، پایایی آن مناسب تشخیص داده شد. مطابق داده ها میانگین سن پاسخگویان 45 سال و میانگین سابقة عضویت آن ها در صندوق 6 سال است و میزان تحصیلات بیشتر پاسخگویان ابتدایی است. نتایج آزمون همبستگی نشان می دهد سن و تعداد افراد خانوار با موفقیت صندوق های اعتبارات خرد رابطه منفی و معنادار دارد. همچنین متغیرهای میزان تحصیلات، سازه های حمایتی، اقتصادی و آموزشی، با موفقیت صندوق های اعتبارات خرد، رابطه مثبت و معنادار دارند. نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نشان می دهد متغیرهای سازه اقتصادی و آموزشی، 39 درصد از تغییرهای متغیر موفقیت صندوق های اعتبارات خرد در زمینه توانمندسازی زنان روستایی را تبیین می کنند. همچنین مطابق نتایج، به منظور موفقیت صندوق های اعتبارات خرد در زمینه توانمندسازی زنان روستایی، افزایش مبالغ وام ها، شناسایی خیرین و کمک گرفتن از آن ها، برگزاری نشست های توجیهی، برگزاری کارگاه های کارآفرینی و بازدید از صندوق های موفق توصیه می شود.
مکان یابی واحدهای صنایع چوب در استان خوزستان به روش فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه ی صنعتی اگرچه تأثیراتی عظیم و انکارنشدنی بر تمامی جنبه های زندگی بشری از خود به جای گذارده است، ولی بعضاً عدم به کارگیری روش های هدفمند و مبتنی بر توسعه ی پایدار منجر به عدم تداوم توسعه و بحران های زیست محیطی شده است. یکی از مواردی که در این عرصه مورد غفلت واقع شده نحوه استقرار مکانی واحد های صنایع می باشد. هدف این تحقیق بررسی قابلیت های روش فرآیند تحلیل شبکه ای در مکان یابی واحدهای صنایع چوب استان خوزستان با تکیه بر توابع تحلیلی نرم افزار GIS است. عدم دقت در مکان یابی صنایع چوب کشور منجر به بروز مشکلاتی ناخواسته چون افزایش هزینه حمل و نقل و توقف خط تولید شده است. روش ANP با طبیعت شبکه ای خود در برخورد با مسائل چند معیاره از قبیل مکان یابی، پتانسیل قابل قبولی در انتخاب بهترین مکان بر مبنای داده ها و دقت به کارگیری شده دارد. در این مطالعه، با جویا شدن نظرات کارشناسی، عوامل مختلف دخیل در مکان یابی صنایع و فرآورده های چوبی از منابع گوناگون شناسایی و جمع آوری شدند و پس از اصلاحات لازم، وارد محیط GIS گردید. سپس لایه های اطلاعاتی با به کارگیری روش ANP جهت تعیین اوزان و رتبه های متناسب، با هم تلفیق شدند و نقشه ای تحت عنوان اولویت استقرار مکانی صنایع و فرآورده های چوبی استان خوزستان حاصل شد. این نقشه پس از تحلیل حساسیت لایه های ورودی تأیید شد. بر اساس نقشه حاصل، مناسب ترین مکان های احداث و توسعه ی صنایع چوب در حدود 8 درصد مساحت استان را در برگرفته اند. این مطالعه قابلیت های بالای تحلیل های GIS، تصمیم گیری چند معیاره و روش تحلیل شبکه به علت برخورد شبکه ای با مسائل مکانی را در مکان گزینی صنایع به خوبی نشان می دهد و از طرفی برای آنالیز حساسیت نتایج، روشی بهبودیافته را به کار گرفته است.
بررسی راهکارهای طراحی شهری جهت خلق فضای شهری کودک مدار (نمونه موردی: شهر همدان)
حوزه های تخصصی:
شهر دوستدار کودک، شهری است که در آن خواسته های کودک در اولویت قرار می گیرد. وضع اجتماعی، فرهنگی و معماری شهر همسو با نیازهای آنان است و حقوق کودکان در سیاست ها، قوانین، برنامه ها و بودجه منعکس می شود. رویکرد CFC (شهر دوستدار کودک) این شهر را به سمتی سوق می دهد که در آن، کودکان نقش مؤثری در مورد شهر خوددارند و نظر آنان در تصمیمات شهری ابراز شود و خانواده و اجتماع نیز موظف اند کودکان را مسائل و تصمیم گیری ها دخیل کنند. این پژوهش با استفاده از پرسشنامه های ترکیبی نیمه باز و بسته به روشی کیفی سعی در استخراج اولویت ها و ترجیحات کودکان در فضای شهری را دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد که کودکان: استفاده از هندسه پیچیده و نامنظم؛ استفاده از مبلمان مناسب کودکان ازنظر اندازه – رنگ – طرح؛ ایجاد شرایط مناسب برای استفاده کودکان از پوشش گیاهی؛ کف سازی مناسب تمامی فصول و رنگارنگ؛ کنترل سرعت سواره در ورودی محلات و معابر؛ ایجاد فضاهای بازی و تجمع متمرکز و غیرخطی و قابل نظارت برای کودکان؛ حفظ مقیاس انسانی و پرهیز از بلندمرتبه سازی را به عنوان مهم ترین ویژگی های محیط مطلوب می دانند.
روش های کمی در تحلیل توسعه ی فضایی مسکن شهری بجنورد (1384-1394)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۷
67 - 76
حوزه های تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از اصلی ترین نیازهای انسانی و یکی از مهم ترین عناصر شکل دهنده ی هر شهر، نقشی پراهمیت در هرگونه برنامه ریزی برای شهرها پیدا کرده است. با روشن شدن بیش از پیش اعتبار و ارزش دبدگاه فضایی در برنامه ریزی شهری و لزوم ارزیابی کمی و قابل دفاع از آن، توجه به جنبه های فضایی توسعه ی مسکن شهری ضروری به نظر می رسد. شهر بجنورد پس از ارتقا به مرکزیت استان خراسان شمالی در سال 1383، رشد و توسعه ای همه جانبه از جمله در جمعیت و فعالیت و به تبع آن در بخش مسکن شهری خود تجربه کرده است. بررسی روند این رشد و توسعه از دیدگاه برنامه ریزی فضایی و نحوه ی تغییر این روند، هدف اصلی این پژوهش است. با توجه به ماهیت کاربردی این تحقیق روش مورد استفاده در آن، توصیفی – تحلیلی است و برای یافته اندوزی علاوه بر سالنامه های آماری استان از داده های مربوط به پروانه های صادر شده ی شهرداری بجنورد در بازه ی زمانی 1384 تا 1393 بهره گرفته شده است. روند کلی توزیع فضایی توسعه های جدید مسکن در سه رده در سطح 26 واحد فضایی شهر بجنورد با استفاده از آنتروپی شانون و ضریب جهانی موران تحلیل گردید. همچنین از تحلیل همبستگی برای بررسی عوامل اثرگذار بر روند تغییرات توزیع فضایی مسکن شهری بهره گرفته شد. یافته های پژوهش بیانگر آن هستند که توزیع فضایی مسکن جدید در بجنورد با افزایش ساخت و سازها به سوی تمرکز بیشتر میل می کند و این روند بیش از آنکه تحت تأثیر عوامل محلی و داخلی همچون قیمت زمین و جمعیت باشد، از عوامل خارجی و کلان اقتصادی پیروی کرده است. در نهایت چنین نتیجه گیری و پیشنهاد شده است که هرگونه برنامه ریزی برای موضوع مسکن ضرورت دارد رویکردی فضایی در پیش بگیرد و علاوه بر آن نمی تواند تنها متکی بر متغیرها و مؤلفه های داخلی ارزیابی گردد.
مقایسه تطبیقی پارامترهای زیباشناختی فضای شهری از دیدگاه کودکان و بزرگسالان مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۴
19 - 30
حوزه های تخصصی:
توجه به جنبه های زیبایی شناختی فضاهای عمومی شهری در طراحی شهری از این جهت اهمیت ویژه ای دارد که کاربران آن ادراک زیبایی شناختی یکسانی ندارند و فضا لزوماً پاسخگوی همه طیف ها از این دیدگاه نمی باشد. پژوهش پیشِ رو با فرض وجود تفاوت در ادراک زیباشناختی محیط در گروه های سنی متفاوت، به این پرسش پاسخ داده است که چه ترجیحات زیباشناختی در فضای شهری بین گروه های سنی مختلف وجود دارد و اولویت بندی متغیرهای مرتبط با آن در دو گروه سنی کودک و بزرگسال به چه صورت است. از آنجا که مطالعات زیبایی شناسی در دو بعد نظری و تجربی مورد بحث قرار گرفته، توجه به جنبه های بصری در طراحی شهری و زیبایی شناسی تجربی به عنوان اساس پژوهش قرار گرفت. با مبنا قرار دادن دیدگاه سانتایانا مبتنی بر دسته بندی زیبایی شناسی محیطی در سه دسته حسی، فرمی و نمادین، پژوهش حاضر میزان توجه به هر دسته را در گروه های مورد مطالعه بررسی نموده است. پژوهش از نوع کاربردی بوده، با بهره مندی از ترکیب روش کمی و کیفی و به صورت توصیفی _ تحلیلی دو گروه مورد مطالعه را مقایسه نموده است. روش یافته اندوزی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، میدانی و تکمیل نقاشی کودک و پرسشنامه به تعداد 750 مورد در قالب طیف لیکرت در دو گروه یاد شده بوده که در نهایت با استفاده از نرم افزار SPSS مورد ارزیابی و استخراج نتایج قرار گرفته که بر اساس فرمول آماری کوکران در جامعه آماری، استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد در اولویت بندی ترجیحات متغیرهای زیباشناختی بین دو گروه سنی و اهمیت متغیرهای فرمی از دیدگاه کودکان تفاوت وجود دارد. از میان سه دسته زیبایی شناسی یاد شده، بیشترین ترجیحات زیباشناختی کودکان به لحاظ فراوانی در دسته متغیرهای فرمی قرار می گیرد.