فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۲۸۱ تا ۶٬۳۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: شناخت نقش ویژگی های مهارتی مدیران محلی در توسعه روستایی و همچنین شناسایی راهکارهای ارتقای ویژگی های مهارتی مدیران محلی، هدف تحقیق حاضر می باشد .
روش: تحقیق حاضر از نوع کاربردی، توسعه ای و روش آن توصیفی – تحلیلی می باشد. برای جمع آوری اطلاعات و داده های موردنیاز از روش اسنادی و میدانی استفاده شده و ابزار گردآوری داده ها شامل فیش و پرسشنامه می باشد. قلمرو تحقیق بخش مرکزی شهرستان ایلام است که دارای دو دهستان میش خاص و ده پایین می باشد. در این پژوهش، پرسشنامه ای در قالب 22 گویه در طیف لیکرت برای سنجش تأثیر ویژگی های مهارتی همچون (قدرت نفوذ و متقاعد کردن مردم و روابط عمومی قوی، توانایی انجام وظایف، قانون گرایی، تحصیلات دانشگاهی مرتبط، تجربه و اطلاعات، قدرت تصمیم گیری و برنامه ریزی، قدرت جذب منابع مالی، قدرت بیان، تعامل با سازمان های دولتی، ارائه گزارش به مردم روستا) طراحی گردید. طراحی گردید.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که ازنظر اعضای جامعه نمونه اکثر مدیران روستایی، روستاهای مورد مطالعه از ویژگی های مهارتی لازم برای تصدی مسئولیت مدیریت روستای خود برخوردار بوده اند. از سوی دیگر یافته ها نشان داد که تمامی ویژگی های مورد بررسی در توسعه روستایی تأثیرگذار هستند. ازنظر جامعه نمونه بین ویژگی های مهارتی مدیران روستایی و توسعه روستایی رابطه معنی داری وجود دارد.
محدودیتها/ راهبردها: با توجه به کوتاه بودن طول عمر مدیریت نوین روستایی در کشور، تحقیق و پروژه های که در این زمینه صورت گرفته است محدود بوده و در این منابع تنها به بررسی یکی از انواع مدیرت محلی پرداخته شده است و علاوه بر آن عدم حمایت نهادهای دولتی مربوطه از محدودیت های اساسی این تحقیق می باشند.
راهکارهای عملی: انتخاب افراد شایسته و توانا به عنوان مدیران روستا، برگزاری دوره های آموزشی برای افزایش مهارت های اکتسابی موردنیاز مدیران محلی و همچنین درزمینه افزایش توانمندی مدیران روستایی، باید برنامه مدون و منسجمی با مشارکت کلیه سازمان های ذی ربط در زمینه توسعه روستایی، مردم و مدیران محلی تدوین شود.
تحلیل ویژگی های مکانی - زمانی گسترش شهری مناطق شهر شیراز در بازه زمانی 1385تا 1391
حوزه های تخصصی:
یکی از عملیات ضروری در مطالعات جغرافیایی شهرها، تجزیه وتحلیل رشد شهری با استفاده از داده های زمانی- مکانی میباشد. در این زمینه می توان با استفاده از شاخص های آماری، گسترش افقی و رشد شهرها را اندازه گیری نمود. هدف اصلی این مقاله دیده بانی رشد شهری برای مناطق 9 گانه شهر شیراز در بازه زمانی 85تا91 و کمی سازی درجه آزادی رشد شهری، درجه گسترش افقی بی رویه شهری و درجه خوب بودن رشد شهری است. به این منظور، از آزمون کای اسکور پیرسن برای بررسی درجه آزادی شهر و از آنتروپی شانون برای تعیین درجه اسپرال شهری استفاده شده است و درنهایت درجه خوب بودن رشد شهری بررسی گردید. نتایج نشان می دهد که درجه آزادی کلی رشد شهری برای کل شهر بالا می باشد. در دوره زمانی 88تا89 رشد ساخت وساز مشاهده شده از رشد ساخت وساز موردانتظار پایین تر است و نیز در منطقه1، رشد مشاهده شده با رشد موردانتظار در ساخت وساز شهری برابر می باشد. آنتروپی شانون کلی نیز با در نظر گرفتن کل شهر بیانگر متمرکزبودن آن می باشد و درنهایت آنالیز درجه خوب شهری، نشان می دهد که رشد شهر شیراز در دوره زمانی مذکور مطلوب بوده است و میزان آن در همه مناطق مثبت می باشد.
رابطه ابعاد سرمایه اجتماعی و کارایی (مطالعه موردی زعفرانکاران شهرستان فردوس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت کارایی و استفاده بهینه از عوامل تولید و همچنین نقش سرمایه اجتماعی به عنوان مکمل سرمایه فیزیکیدر این مطالعه رابطه میان ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی و کارایی زعفرانکاران شهرستان فردوس که دارای بیشترین مزیت در مقیاس و عملکرد در سطح استان خراسان جنوبی می باشد، مورد بررسی قرار گرفت.
روش: جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی زعفرانکاران دهستان های برون، باغستان و حومه شهرستان فردوس می باشد که تعداد 263 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات موردنیاز از پرسشنامه ای که روایی محتوای آن را متخصصان تائید کرده بودند استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ برای قسمت های مختلف پرسشنامه بین 76/0 و 85/0 به دست آمد و تجزیه وتحلیل داده ها نیز به وسیلهنرم افزارهایDEAP2.1 و SPSS17 انجام شد.
یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که میانگین کارایی زعفرانکاران با فرض بازده ثابت ومتغیر به مقیاس به ترتیب برابر80و 92 درصد می باشد. همچنین نتایج همبستگی بین کارایی و مؤلفه های سرمایه اجتماعی شامل اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، مشارکت داوطلبانه، هنجارها و ارزش های مشترک و شبکه روابط در سطح 99 درصد رابطه نشان داد. نتایج مربوط به رگرسیون گام به گام نشان داد که مؤلفه هایمشارکت، انسجام و اعتماد اجتماعی به ترتیب در سه گام وارد معادله رگرسیونی شده و درمجموع 8/34 درصد تغییرات کارایی را تبیین می کند.
محدودیت ها / راهبردها: با توجه به گستردگی تعاریف از سرمایه اجتماعی، ارائه شاخص جامع و منطبق با شرایط کشاورزان منطقه و مشکلات مربوط به تکمیل پرسشنامه از مهم ترین محدودیت های این تحقیق محسوب می شوند.
راهکارهای عملی: به منظور افزایش کارایی نباید از مجموعه عوامل نرم افزاری غافل شد و توجه به سرمایه اجتماعی ضروری به نظر می رسد. در این راستا بهتر است دولت با مشارکت دادن مردم در تصمیم گیری ها و تقویت و تشویق نهادهای غیردولتی که به حضور اعضا جامعه در امور اجتماعی دامن می زند به افزایش سرمایه اجتماعی و ارتقاء کارایی کمک کند.
اصالت و ارزش: در این مطالعه ارتباط هرکدام از ابعاد سرمایه اجتماعی و کارایی در سطح مزرعه اندازه گیری می شود و نتایج آن می تواند راهنمای مفیدی برای سیاست گذاران و برنامه ریزان به منظور برنامه ریزی در جهت افزایش کارایی و استفاده بهینه از منابع در این منطقه باشد.
تبیین وضعیت و شناخت عوامل مؤثر بر تخلفات ساختمانی در کلانشهرهای ایران (مطالعه موردی: مناطق 15 گانه شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همگام با رشد روزافزون جمعیت و توسعه شهرنشینی، شهرها در شرایط کنونی، با مشکلاتی ازجمله کمبود مسکن و سایر خدمات رفاهی روبه روهستندکه همین امر خود عامل افزایش تخلفات ساختمانی در شهرها به ویژه در کلانشهرها، شده است و این معضل به علت فقدان نظارت کافی بر ساخت و سازهای شهری تشدید شده است. تخلفات ساختمانی یکی از مسایل مهم شهرها است که برخورد با آن و حل آن به آسانی امکان پذیر نیست. یکی از راه حلهای اصولی و ممکن، تلاش برای پیشگیری از وقوع آنها و کاهش زمینه های وقوع این گونه تخلفات در سطح شهرها است. هدف از این مقاله، تحلیل تخلفات ساختمانی در مناطق شهر اصفهان و تبدیل آنها به عوامل معنی دار می باشد. روش پژوهش ""توصیفی، قیاسی و تحلیلی"" است و از تحلیل تطبیقی نیز استفاده شده است. روش تحلیل در این پژوهش، تحلیل مقایسه ای بین مناطق 15گانه شهر اصفهان و استفاده از تکنیک تحلیل عاملی است. در این پژوهش با استفاده از آمار اخذ شده از معاونت معماری و شهرسازی شهرداری اصفهان، به بررسی تخلفات ساختمانی در مناطق 15 گانه شهر اصفهان و سپس استخراج 8 عامل جدید از 52 عامل موجود(انواع تخلفات ساختمانی)، پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد: 1- در دوره زمانی مورد مطالعه از سال 1387 تا 1391، میزان تخلفات ساختمانی در مناطق شهری اصفهان نه تنها کاهش نیافته، بلکه با افزایش نیز رو به رو بوده است.2- براساس تخلفات صورت گرفته در شهر اصفهان، 52 نوع تخلف صورت گرفته است که با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی به 8 عامل کاهش یافت و با توجه به متغیرهای موجود به ترتیب 8 عامل: تخلفات ارتفاعی و احداثی، تخلفات پروانه ساخت، تخلفات کاربریهای تجاری، تخلفات اجحاف ، تخلفات دید و اشراف ، تخلفات درها و پله ها، تخلف ات اض افه ساخت، تخلف ات تغییر ک اربری استخ راج شد که این 8 ع امل 45/84 درصد از واریانس ج امعه را پوشش می دهد. 3- بیشتر تخلفات ساختمانی صورت گرفته در شهر اصفهان، مربوط به تخلفات ارتفاعی و احداثی، تخلفات پروانه ساخت و تخلفات مربوط به کاربری های تجاری است.
تأثیرات شهرک صنعتی خیام بر کیفیت ذهنی زندگی روستاییان نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استقرار صنعت در مناطق روستایی در قالب شهرک های صنعتی سبب جذب نیروی جویای کار در مناطق روستایی شده است و زمینه مناسب جهت ایجاد تحول در وضعیت زندگی روستاییان را فراهم می آورد. لذا بطور کلی می توان گفت احداث شهرک های صنعتی اشتغال پایدار، دسترسی به رفاه بیشتر و بهبود کیفیت زندگی را برای روستاییان به همراه دارند. یک سوال اساسی، در این ارتباط این است که اساساً ایجاد شهرک های صنعتی چه تاثیراتی بر کیفیت زندگی روستائیان می تواند داشته باشد؟ بنابراین هدف این پژوهش، سنجش تأثیرات شهرک صنعتی خیام بر کیفیت ذهنی زندگی روستاییان نیشابور با استفاده از روش های توصیفی- تحلیلی است. در این میان شاخص های ذهنی کیفیت زندگی به سنجش سطح رضایت افراد و گروه ها می پردازد. جمع آوری اطلاعات و داده ها از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، مقالات علمی-پژوهشی، مشاهدات میدانی، تنظیم پرسشنامه است. اطلاعات بدست آمده از این مراحل با استفاده از نرم افزار spss، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که، با توجه به آزمون t تک نمونه ای با سطح معناداری بدست آمده، 0.000= sig و مقدار 165/46 t = شهرک صنعتی خیام بر افزایش کیفیت زندگی روستاییان مؤثر بوده است. آزمون رتبه ای ویلکاکسون گویای آن است که میان کیفیت ذهنی پاسخ دهندگان در قبل و بعد از اشتغال در شهرک تفاوت معناداری وجود دارد چرا که 71/77 درصد از پاسخ دهندگان اعلام نمودند که کیفیت ذهنی زندگی آن ها بعد از اشتغال در شهرک بهبود یافته است و 82/4 درصد از پاسخ دهندگان اعلام نمودند که شاخص های کیفیت ذهنی زندگی آنان در دوره قبل و بعد از اشتغال در شهرک صنعتی تغییر نکرده است و 47/17 درصد نیز اعلام داشتند که شاخص های کیفیت زندگی آن ها قبل از اشتغال در شهرک مطلوب تر از بعد از اشتغال در شهرک صنعتی بوده است.
بررسی آثار طرح صدور سند مالکیت اماکن بر توسعه سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان اقلید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ایران با وجود سابقه زیاد در زمینه پیدایش سکونتگاه های روستایی، مسأله مالکیت در ادوار مختلف تأثیرات زیادی را بر جوامع روستایی بر جای گذاشته است، اما با اجرای طرح صدور سند مالکیت اماکن روستایی امید می رود که این نابه سامانی ها حداقل در حوزه بافت کالبدی روستا کاهش پیدا نماید. ناحیه مورد مطالعه با برخورداری سابقه دیرینه در زمینه سکونت گزینی در داخل فلات ایران از دهه 1380 شاهد اجرای طرح و پیامدهای آن در زندگی روستاییان بوده است. هدف از این تحقیق مطالعه آثار اجتماعی، اقتصادی و کالبدی طرح صدور سند مالکیت اماکن روستایی در شهرستان اقلید می باشد. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه ی آماری تحقیق 10 روستا با 3270 خانوار جمعیت می باشد که بر اساس فرمول کوکران 247 پرسشنامه به روش تصادفی سیستماتیک در منطقه گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان داد که رابطه ای نسبتاً مناسب بین طرح صدور سند مالکیت اماکن روستایی و تغییرات در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی در سطح روستاهای منطقه با آماره 364/0 تا 529/0 وجود دارد. شدت تأثیر متغیر طرح صدور سند مالکیت اماکن روستایی بر تغییرات زندگی روستاییان 325/0 برآورد شده است. افزایش سرمایه گذاری در روستاها بیشترین تأثیر را با ضریب 5/34 درصد در شکل گیری انواع تغییرات در زندگی روستاییان داشته است. طرح صدور سند اماکن روستایی دارای اثرمستقیم 32/0 بر روی بعد اقتصادی و اثر مستقیم 50/0 بر بعد کالبدی در زندگی روستاییان می باشد. با توجه یافته ها، راهکارهایی شامل معافیت هزینه اجرای طرح برای طبقات اجتماعی خاص، تهیه بانک اطلاعات جامع از املاک روستایی و مدیریت آن توسط دهیار و غیره پیشنهاد شده است.
مدل سازی رشد شهری با استفاده از تصاویر ماهواره ای متوسط مقیاس و مبتنی بر روش خودکاره های سلولی (مطالعة موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مد ل سازی رشد شهری و تغییرات صورت گرفته د ر کاربری اراضی جزء جد ایی ناپذیری از برنامه ریزی برای توسعه پاید ارند . تحقیق حاضر نیز د ر نظر د ارد رشد و توسعه شهری را برای کلان شهر تهران از بعد زمانی و توزیع مکانی، مد ل سازی نماید . بد ین منظور ابتد ا با استفاد ه از تصاویر سری زمانی ماهواره لند ست، نقشه های کاربری اراضی برای سال های 1988، 2002 و 2013 با رویکرد شئ پایه مورد طبقه بند ی قرار گرفت. د ر گام بعد ی با بهره گیری از مد ل رگرسیون لجستیک میزان تأثیر متغیرهای مستقل د ر رابطه با گسترش شهری شامل چهارد ه متغیر د ر قالب د و گروه متغیرهای محیطی-طبیعی و اجتماعی – اقتصاد ی د ر د وره 1988 تا 2002، به صورت ضریب د ر معاد له رگرسیون محاسبه شد ه و نقشه پتانسیل گسترش شهری تولید گرد ید . ارزیابی عملکرد رگرسیون لجستیک با استفاد ه از د و شاخصPseudo R2 و ROC با مقاد یر به ترتیب 32/0 و 89/0 نشانگر برازش خوب رگرسیون و قابلیت تشریحی مناسب آن بود . د ر اد امه مساحت تغییرات برای سال مورد انتظار با استفاد ه از تحلیل زنجیره مارکوف به صورت کمی پیش بینی شد . د ر نهایت با استفاد ه از خروجی های د و مد ل رگرسیون لجستیک و تحلیل زنجیره مارکوف، با بهره گیری از مد ل خود کاره های سلولی ، رشد شهری برای سال 2013 مد ل سازی گشت که مقایسه آن با تصویر طبقه بند ی شد ه سال 2013 نشان می د هد مد ل مورد استفاد ه با د قت نسبی برآورد مساحت93/0 و ضریب کاپای 87/0 یک مد ل موفق بود ه است. بر این اساس از همین مد ل برای برآورد رشد شهری د ر سال 2025 استفاد ه گرد ید و برای این کار از تصاویر سال های 2002 و 2013 استفاد ه شد .
راهبرد های آمایش مناطق مرزی بر اساس مدل های SWOT – AHP و SWOT- ANP(مورد مطالعه: سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقالة حاضر تدوین راهبردهایی جهت توسعة مناطق مرزی استان سیستان و بلوچستان است. در این تحقیق روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. همچنین، تحقیق مورد نظر از نوع تحقیقات کاربردی است و شیوه های جمع آوری اطلاعات اسنادی و میدانی و در قالب پرسشنامه انجام گرفته است و روایی پرسشنامة حاضر توسط ۲۰ نفر از متخصصان برنامه ریزی شهری و روستایی، شهرسازی و آمایش سرزمین بررسی و تأیید شد. مدل های به کار گرفته شده در این تحقیق مدل های ترکیبی SWOT-ANP و SWOT- AHP است. در نتیجه، سنجش قابلیت ها و محدودیت های آمایش مناطق مرزی به لحاظ توسعه انجام گرفته است، برای رسیدن به این هدف و با بهره گیری از فن SWOT نقاط قوت و ضعف (عوامل داخلی)، و فرصت ها و تهدیدها (عوامل خارجی) شناسایی شد و با به کارگیری مدل ANP و AHP مجموعة عوامل داخلی و خارجی جهت اتخاذ بهترین راهبرد (SO,WO,ST,WT) وزن دهی شد. یافته های پژوهش نشان می دهد در مدل SWOT-ANP، راهبرد، SO با امتیاز وزنی 28152/0 مهم ترین راهبرد، و راهبرد ST با امتیاز وزنی 26573/0، راهبرد جایگزین است. همچنین، در مدل SWOT- AHP، راهبرد ST با امتیاز وزنی 705/0 به عنوان مهم ترین راهبرد و راهبرد WO با امتیاز 601/0 به عنوان راهبرد جایگزین انتخاب شده است.
ارزیابی تناسب فضایی- مکانی پارک های شهری با استفاده از GIS مطالعه ی موردی: پارک های محله ای منطقه ی 5 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با پیشرفته شدن جوامع شهری، وجود کاربری فضای سبز و توزیع متناسب آن به یکی از مهمترین دغدغه های مدیران شهری به ویژه در کلانشهرها تبدیل شده است. گستردگی شهر تهران به همراه متمرکزتر شدن فضای داخلی آن ضرورت توجه به وضعیت دسترسی پارک های محله ای را بیش از پیش آشکار ساخته است. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان سازگاری پارک های محله ای منطقه ی 5 شهرداری تهران با کاربری های همجوار، تحلیل میزان تناسب آنها با استانداردهای موجود و همچنین مکان یابی اراضی متناسب با استقرار پارک های مذکور در منطقه ی مورد مطالعه می باشد.
این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. جهت بررسی وضعیت تناسب پارک های محله ای منطقه 5 شهرداری تهران، از نرم افزار GIS و تکنیک های موجود در آن همچون overlay(همپوشانی)، SpatialAnalysis(تحلیل های مکانی)، Proximity (مجاورت) و Network (شبکه) بهره گیری شده است. نتایج تجزیه و تحلیل های به دست آمده از تکنیک های به کار گرفته شده و همچنین استناد به خروجی مدل AHP، بیانگر آن است که بیشتر پارک های محله ای موجود در منطقه، در اراضی خوب و خیلی خوب استقرار یافته و به ندرت پارک هایی وجود دارند که در اراضی متوسط و ضعیف مکان گزینی شده باشند، همچنین با توجه به نقشه مذکور، هیچ کدام از پارک های محله ای موجود در اراضی خیلی ضعیف قرار ندارند.
نکته ی مهم قابل اشاره در نقشه ی نهایی این است که اراضی خیلی خوب زیادی وجود دارد که استقرار کاربری های محله ای در آنها یا کم است و یا متوازن توزیع نشده اند، بنابراین جهت برنامه ریزی کاربری اراضی منطقه ی مورد مطاله می توان از این اراضی با قابلیت سازگاری و تناسب خیلی خوب، جهت احداث و مکان گزینی پارک های محله ای استفاده نمود.
بررسی عوامل اثرگذار بر مدیریت کاربری اراضی روستایی در شهرستان ممسنی (با استفاده از مدل ترکیبی TOPSIS- SWOT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زندگی مدرن امروزی با توجه به سطوح مختلف فعالیت های اقتصادی و اجتماعی افراد که منجر به شکل گیری نیازها، خواسته ها و انتظارات جدید از فضای پیرامونی آنها شده، تقاضا برای زمین و دخل و تصرف در آن نیز دچار تحول گردیده است. در این میان سکونتگاه های روستایی دارای پیشینه ای هماهنگ از نظر معیشتی و هویتی با زمین، نحوه بهره برداری و تغییر کاربری از این منبع کمیاب در راستای خلق فضاهای محل سکونت خود می باشند. که با توجه به تغییر در نوع معیشت، فضای کالبدی– ساختاری روستاها و سطوح فکری و رفتاری روستائیان نحوه ی استفاده از زمینِ درون روستاها نیازمند مدیریتی جامع و اتخاذ سیاست های راهبردی به منظور ایجاد نظام آمایش سرزمین درون روستاها می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث ماهیت، از نوع توصیفی تحلیلی است، که به بررسی استفاده مناسب از زمین های روستایی و عوامل اثرگذار بر مدیریت کاربری اراضی روستایی در سکونتگاه های بخش مرکزی شهرستان ممسنی پرداخته است. به منظور تحلیل داده ها یافته های مقدماتی تحقیق را در مدل «SWOT» مورد بررسی قرار داده و 10 نقطه قوت، 11 تهدید، 10 فرصت و 10 ضعف بررسی و 18 استراتژی ارائه شده است. در نهایت با بهره گیری از تکنیک «TOPSIS» نقاط قوت، ضعف، تهدیدها و فرصت های منتج شده از دیدگاه صاحبنظران رتبه بندی شدند. بر اساس یافته ها استراتژی تدافعی (WT)، بهترین روش در جهت برنامه ریزی و مدیریت اراضی زراعی روستاهای مورد مطالعه شناخته شد. همچنین بر این اساس نتایج تکنیک تاپسیس تهدیدها بیشترین تأثیر را در بهینه سازی و توسعه متعادل کاربری اراضی روستایی دارد و در رتبه دوم فرصت ها قرار می گیرند. از این رو برای بهینه سازی و توسعه متعادل کاربری اراضی در این بخش استراتژی تدافعی می بایست در اولویت قرار گیرد.
بررسی نظام توزیع فضایی و تحلیل مکان گزینی کلانتری های شهر اهواز با استفاده از تحلیل سلسله- مراتب فازی(FAHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلانتری ها و ایستگاههای پلیس به عنوان پیشخوان نیروی انتظامی از ارکان مهم پیشگیری از جرم به شمار می آیند که به طور مستقیم در تأمین امنیت شهروندان دخیل هستند. دسترسی سریع و به موقع به این مراکز در جوامع شهری اهمیت بسیاری دارد. هدف عمده این پژوهش چگونگی توزیع جغرافیایی و مکانیابی بهینه این مراکز با توجه به استانداردها و ضوابط علمی بوده است. در این راستا با بهره گیری از امکانات سامانه اطلاعات جغرافیایی و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تعیین شعاع استاندارد عملکردی هر کلانتری و درنهایت با بهره گیری از شاخص همپوشانی برای مکانیابی بهینه فضاهای شهری به منظور احداث کلانتری در این شهر اقدام شده است. داده های مکانی از نقشه های رقومی تهیه و دادههای توصیفی نیز با استفاده از آمار و پژوهشهای میدانی جمع آوری شده است. سپس، برای هریک از عوامل تأثیرگذار در مکانیابی کلانتریها لایه های مرتبط تهیه شده است و با توجه به میزان تأثیر هریک از معیارها و مقایسه های زوجی به روش تحلیل سلسله مراتبی فازی وزن لایه ها نیز محاسبه شد. درنهایت با بهره گیری از نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی اراضی شهر اهواز برای انتخاب مکان مناسب برای استقرار کلانتریها در 10دسته از بسیارزیاد تا بسیارکم تقسیم بندی شد. نتایج پژوهش گویای آن است که توزیع فعلی کلانتریها در منطقه مورد مطالعه متناسب نبوده و بیشتر کلانتریها در قسمتهای مرکز شهر متمرکز هستند و نواحی حاشیهای شهر از وجود این مراکز بی بهره اند.
مقایسه تطبیقی نقشه فضایی فضای سوم و نقشه شناختی حس امنیت شهروندان بعنوان راهکار کاهش ترس از جرم در شهر، نمونه موردی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقا ایمنی و امنیت جوامع و کاهش ترس از جرم در شهروندان از دیرباز همواره مورد توجه بوده و مطالعات گسترده ای در حوزه های دانشی گوناگون به این موضوع معطوف شده است. ترس از جرم، بعنوان چهره تاریک و فاقد آمار مشخص، تاثیرات مخربی بر سلامت فیزیکی و ذهنی و کارکرد اجتماعی افراد دارد. احساس نا امنی و نگرانی های ناشی از آن با تاثیر بر سایر فعالیتهای انسانی، امور اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، موجب اختلال درفعالیتهای روزمره اجتماعی می گردد. علیرغم وجود آمار و گزارشهای ارتکاب جرم ، حس ناامنی و ترس از جرم بعنوان مبحثی متاثر ولی مجزا از جرم ، فاقد آمار رسمی می باشد. علیرغم تحقیقات مکرر بر ارتقا حس امنیت در فضای خصوصی (دیدگاه معمارانه)، به نظر می رسد پاسخگویی به این نیاز مهم در فضاهای همگانی شهر در حوزه دانش شهرسازی می باشد. نظریه فضای سوم بعنوان فضای شهری فراتر از مکان زیست و کار، با ارایه معیارهایی جهت افزایش تحرک و پویایی و کارایی فضا در بازه زمانی گسترده تر، بستر تعاملات اجتماعی و حضور فعال شهروندان را فراهم می آورد. تحقیق حاضر با بررسی موقعیت مناطق با حس امنیت بیشتر (آمار ترس از جرم کمتر) و موقعیت ""فضای سوم"" در حوزه های پنجگانه شهر اصفهان در صدد آزمون تطبیق پذیری این دو می باشد. نقشه شناختی حس امنیت در قالب پرسشنامه شهروندی تهیه و در ارتباط با نقشه فضایی ""فضای سوم"" حاصل از امتیاز دهی متخصصان شهرسازی به روش سلسله مراتبی در شهر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. مطالعات تاثیر ویژگیهای فضای سوم در ارتقا حس امنیت محیطی و کاهش ترس از جرم در شهروندان می باشد. ارتقا احساس امنیت در هر جامعه در گرو مطالعات زیربنایی، شناخت عوامل موثر و برنامه ریزی جهت ارتقا کیفیت کالبدی-اجتماعی محیط می باشد. فضای سوم بعنوان راهکار موثر اجتماعی-محیطی می تواند زمینه ساز ارتقا حس امنیت شهروندان گردد.
بررسی رابطه ی اسکان مجدد و سرمایه ی اجتماعی در نواحی روستایی (مطالعه موردی روستاهای سیلزده شرق استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بارش باران های شدید در مرداد 1384 در نواحی شرقی استان گلستان منجر به رخداد دو سیل ویرانگر گردید که این سیلاب ها از جمله خسارت بار ترین سیل های رخ داده در کشور بود. به منظور جلوگیری از تکرار مجدد رویداد سیل در مناطق سیل زده، به جابه جایی محدود 3 روستا و جابه جایی توأم با تجمیع یازده روستای شهرستان های کلاله و مراوه تپه که در سیلاب های اخیر گرگانرود و سرشاخه های آن خسارات زیادی دیده بودند، به منطقه فراغی اقدام گردید. هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی تاثیرات جابه جایی روستاهای آسیب دیده از سیل بر میزان سرمایه اجتماعی ساکنین محلی با استفاده از شاخص های ذهنی می باشد. بدین منظور سه قلمرو اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و انسجام و همبستگی اجتماعی برای مطالعه سرمایه اجتماعی در ناحیه مورد مطالعه انتخاب شد. جامعه ی آماری این پژوهش، خانوارهای محلی ساکن در روستاهای محدوده ی مطالعاتی است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 200 سرپرست خانوار به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از نرم افزار Spss انجام شده است. جهت مقایسه دو الگوی جابه جایی محدود و تجمیع، از آزمون t نمونه های مستقل استفاده گردید. نتیجه این آزمون نشان دهنده آن است که بین الگوهای اسکان مجدد تفاوت معنی داری در زمینه میزان تغییرات سرمایه اجتماعی وجود ندارد. تحقیق بیانگر بهبود وضعیت مشارکت در هر دو الگوی اسکان مجدد، عدم تغییر در شاخص همبستگی و انسجام اجتماعی و کاهش میزان شاخص اعتماد اجتماعی در دو الگوی مورد مطالعه می باشد. مصاحبه های عمیق صورت گرفته با اهالی نشان داد، ساکنین از مشارکت در جهت دریافت امتیازات از نهادهای دولتی بهره می برند.
سنجش توسعه یافتگی کالبدی - فضایی مناطق شهری در راستای پایداری شهری (مطالعه موردی: مناطق ۲۲ گانه کلانشهر تهران)
حوزه های تخصصی:
امروزه، بررسی سطح توسعه یافتگی، تخصیص منابع و پایداری ازجمله مباحث مورد توجه دست اندرکاران و برنامه ریزان مسائل شهری می باشد. پایداری شهری، پایداری همه جانبه و ناظر به ابعاد مختلف در کلانشهرها است. بر اساس آن می توان میزان سطح توسعه یافتگی مناطق را نیز سنجش کرد. در واقع نیل به پیشرفت و توسعه فراگیر در آینده، مستلزم شناخت موقعیت مناطق و نواحی مختلف است. در این میان مناطق درون شهری کلانشهر تهران به دلیل ویژگی های کالبدی – فضایی از جمله کمبود و عدم توزیع متعادل در کاربری ها، از سطح توسعه یافتگی مطلوبی برخوردار نمی باشند. بنابراین در پژوهش حاضر به منظور سنجش مناطق ۲۲گانه کلانشهر تهران از نظر میزان توسعه یافتگی کالبدی - فضایی با بهره گیری از روش تاپسیس، به سنجش هر یک از مناطق پرداخته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که از بین ۲۲ منطقه کلانشهر تهران، منطقه ۷ با میزان تاپسیس ۰/۶۱۹ با رتبه ۱، بر خوردارترین و منطقه ۱۴ با میزان تاپسیس ۰/۰۰۴۸ و رتبه ۲۲، محروم ترین منطقه می باشد. منطقه ۷ به دلیل حفظ تعادل در توزیع کاربری ها و تناسب آن با مساحت و جمعیت توسعه یافته ترین و منطقه ۱۴ به علت عدم تعادل در توزیع کاربری ها و عدم تناسب آن با جمعیت و مساحت کمتر، توسعه یافته ترین منطقه بدست آمده است. برای شناخت درجه توسعه یافتگی مناطق با توجه به میزان تاپسیس، نمودار سطوح برخورداری مناطق ترسیم گردید که نتایج حاصل از آن نشان می دهد مناطق کلانشهر تهران به طور کلی در وضعیت محروم، نیمه برخوردار و برخوردار قرار دارند.
مکان یابی اردوگاه های اسکان موقت در مواقع زلزله (مطالعه موردی: شهرستان های جیرفت و عنبرآباد)
حوزه های تخصصی:
اقامت موقّت تمام یا بخشی از شهروندان درخارج از محیط سکونت دائمی شان به دلیل بروز بحران، یکی از موارد مهم در برنامه ریزی و مدیریت بحران است که تحت عنوان اسکان موقت از آن یاد می شود. انتخاب محل مناسب جهت اسکان با توجه به دسترسی ها، مدیریت زمان و هزینه برای خدمات رسانی مطلوب و بهینه، از ضروریات مدیریت بحران در این مقطع است. در این پژوهش، شهر جیرفت و عنبرآباد با توجه به استعداد لرزه خیزی بالا، به عنوان الگویی به منظور مکان یابی محل های استقرار موقّت جمعیت های آسیب دیده ناشی از زلزله احتمالی، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته است. براین اساس، در چارچوب روش تحقیق توصیفی - تحلیلی، از۲۵ فاکتور مؤثّر در امر مکان یابی، که برگرفته از شرایط طبیعی، زیرساختی، اقتصادی و اجتماعی شهر بوده، استفاده شده و در رابطه با تلفیق داده ها، از سیستم های اطلاعات مکانی و منطق فازی و برای انجام عملیات تلفیق فازی و عملیات مکان یابی اسکان موقت، با توجه به قابلیت های نرم افزار Arc GIS در مسائل آنالیز تصمیم گیری چند معیاره، استفاده شد. سپس با استفاده از روش ترکیب خطی وزن دار، نقشه های فازی به دست آمده، تلفیق و مکانهای مناسب شناسایی گردیدند. نتایج این تحقیق نشان می دهد در محدوده شهر جیرفت و عنبرآباد، ۲۹ قطعه واجد شرایط هستند که پس از تطبیق با کاربری ها و مساحت مورد نیاز، تعداد ۱۲ قطعه (۷ مکان در شهر جیرفت و ۵ مکان در شهر عنبر آباد) به عنوان مکان مناسب جهت استقرار جمعیت در زمان بحران پیشنهاد گردید.
ارزیابی عملکرد شهرهای میانی در تعادل منطقه ای (مطالعه موردی: شهرجهرم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در ساخت شهرها و تعیین اندام جغرافیایی آنها، به تعادل شهر و ناحیه، روابط متقابل شهر و روستا، توازن فضایی و تعادل انسان و محیط می اندیشند. ایجاد و رویش قارچ گونه شهری با اندام بلند جغرافیایی در نواحی کشور، آنجا که روستاها پراکنده و نافشرده هستند و روابط ارگانیکی بین شهر و روستا وجود ندارد، به فروپاشی این تعادل ها خواهد انجامید. شهرهای میانی با توجه به توانمندی های خود، می توانند حلقه ارتباطی بین ما درشهرها و شهرهای کوچک باشند. با توجه به موضوع مورد مطالعه، هدف مقاله حاضر، بررسی تاثیر شهر میانی جهرم در تعادل منطقه ای استان فارس است. روش تحقیق مقاله، توصیفی - تحلیلی است. نتایج کلی تحقیق نشان می دهد که شهر جهرم به دلیل داشتن زیر ساخت های مناسب در بخش های اقتصادی ازجمله خدمات، همواره مورد توجه نواحی جنوبی استان فارس بوده است. وجود خدمات گسترده بهداشتی - درمانی، ارتباطی، بازرگانی، پولی و بانکی، امنیتی - نظامی، آموزش عالی و ... سبب شده است که این شهر از یک طرف بتواند نقش قابل توجهی در رفع نیازهای منطقه جنوب و شرق استان فارس داشته باشد و از طرف دیگر، زمینه تأمین برخی از نیازهای استان های همجوار، از جمله بخش هایی از استان هرمزگان را نیز فراهم نماید.
بررسی تقویم آب و هوایی گردشگری با استفاده از CTIS (مطالعه موردی: شهر کرمان)
حوزه های تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری به عنوان صنعتی پویا و فراگیر تمامی ارکان بنیادین جوامع و سیستم های جهانی را در برگرفته است. اقلیم به عنوان پدیده ای جغرافیایی، رابطه ای تنگاتنگ و انکارناپذیر با صنعت گردشگری و توسعه مقاصد آن دارد؛ به طوری که موفقیت بسیاری از مقاصد مطرح گردشگری جهان، مرهون وجود شرایط اقلیمی مطلوب است. یک اقلیم مناسب می تواند پاسخ های مثبت گردشگران را در پی داشته باشد؛ از این رو، گردشگران برنامه سفر خود را با توجه به شرایط اقلیمی و جوّی مقصد مورد نظر طرح ریزی می کنند. در این پژوهش با بررسی داده های هواشناسی دما، فشار بخار آب، رطوبت نسبی، سرعت باد، ساعت آفتابی، ابرناکی ایستگاه سینوپتیک کرمان در یک دوره آماری ۲۰ ساله (۱۹۹۴ تا ۲۰۱۳) و بهره گیری از نرم افزار Rayman و محاسبه شاخص هایPET و طرح مطالعات آب و هوایی گردشگری، تقویم زمانی گردشگری در شهر کرمان ارائه شد. نتایج تحقیق نشان دهنده ارتباط تنگاتنگ اقلیم و شرایط آب و هوایی با فعالیت های گردشگری و گذران اوقات فراغت در شهر کرمان است؛ در واقع، یک اقلیم مناسب از نظر گرمایی، زیباشناختی و فیزیکی می تواند عاملی برای جذب گردشگر باشد. نتایجی که در قالب تقویم زمانی ارائه شد، نشان می دهد که از یکم اردیبهشت تا ۱۱ خرداد و ۱۰ شهریور تا ۲۸ مهر، بهترین زمان و ۱۰ آذر تا ۲۲ بهمن، بدترین زمان برای حضور گردشگران در کرمان است.
مطالعه تطبیقی فضایی- کالبدی شهرهای جدید اطراف کلانشهر تهران با استفاده از منطق فازی
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به رشد سریع جمعیت و گسترش کالبدی شهرها، ضرورت ایجاد شهرهای جدید در اطراف کلانشهرها، از جمله تهران احساس می شود. برای استقرار شهرهای جدید اهداف خاصی مطرح است که مهمترین آنها سرریز پذیری جمعیت مادرشهر می باشد. در اطراف تهران نیز چهار شهرجدید (پرند، پردیس، اندیشه و هشتگرد) برای این منظور احداث شده اند که در اینجا سعی شده به مطالعه تطبیقی کاربری های ضروری آنها با یکدیگر و همچنین با طرح پیشنهادی خودشان (تطبیق در دو وجه)، پرداخته شود. در این راستا وضعیت معیارها و شاخص های فضایی-کالبدی (کاربری های مسکونی، تجاری، آموزشی، فضای سبز، حمل و نقل، بهداشتی، اداری و فرهنگی که تاثیر بسزایی در برنامه ریزی شهری دارند) در هر چهار شهر جدید مورد مطالعه قرار گرفته اند. بدین منظور پس از لایه سازی از جداول کاربری اراضی و خارج کردن داده ها، حداقل ها و حدکثرها مشخص شدند؛ سپس برای یکسان سازی داده ها جهت تطبیق بهتر، عمل نرمال سازی روی داده ها انجام شد، تا مقادیر آنها بین ۰ تا ۱ باشد. اعداد به دست آمده، امکان مقایسه کمّی را به وسیله مدل فازی (در برنامه مت لب) فراهم می آورد. بعد از این مرحله، به اعداد، ارزش زبانی و تابع عضویت (خوب، متوسط، بد) اختصاص می گیرد و در گام بعدی قواعد (اگر - آنگاه) فازی بر روی آنها اعمال می شود. سپس در مرحله استنتاج، معیارهای فوق الذکر، در وضع موجود با طرح جامع پیشنهادی، و همچنین با یکدیگر (۴ شهر با هم) تطبیق داده شده اند. نتایج حاصل، نشان دهنده این است که شهر جدید پرند با داشتن مقادیر مربوط به تابع متوسط از دیگر شهرها به طرح جامع پیشنهادی خود قرابت بیشتری دارد؛ در صورتی که در مقابل، شهر جدید اندیشه جمعیت بیشتری را جذب کرده است.
تحلیل الگوی کالبدی - فضایی شهر آق قلا در استان گلستان
حوزه های تخصصی:
شناخت الگوی رشد فضایی شهرها و کشورها از جمله شهر آق قلا در استان گلستان، برای تدوین سیاست های مناسب و دستیابی به توسعه پایدار امری اساسی است. لذا شناخت میزان تجمع و پراکندگی و نحوه تمرکز جمعیت در آنها ضروری است. لذا، با استفاده از روش های آمار فضایی به تحلیل چگونگی الگوی رشد فضایی شهر آق قلا می پردازیم. در این چهارچوب، جهت آزمون فرضیه از روش های مختلف آمار فضایی از جمله تحلیل خوشه بندی، ضریب موران، گری، G عمومی، تحلیل لکّه های داغ استفاده شد. داده های مورد نیاز نیز به روش کتابخانه ای و با استفاده از آمار بلوکه شهر گردآوری شد. نتایج محاسبه درجه تجمع از طریق ضریب موران و گری، الگوی تصادفی متمایل به پراکندگی را نشان می دهد. همچنین شاخص G عمومی تمرکز پایین جمعیت و فعالیت را نشان می دهد. در مجموع مشخص گردید که الگوی توزیع و تمرکز جمعیت و اشتغال در شهر آق قلا از نوع تصادفی متمایل به پراکنده است و با تمرکز پایین. می توان گفت که الگوی پراکنده می تواند تأثیرات منفی زیادی در بخش های مختلف اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی به بار آورد.