فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۱۴۱ تا ۶٬۱۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه در مدیریت سوانح طبیعی، بر رویکرد جدیدی به نام مدیریت اجتماع محور تأکید می شود که به ظرفیت ها و دانش های جوامع محلی و استفاده از تکنیک های بومی با فناوری های نوین برای کاهش آسیب پذیری از سوانح توجه دارد. ابتکارهای متنوعی در جوامع روستایی برای کاهش آسیب پذیری سوانح طبیعی وجود دارد که می توان به عنوان مکمل دانش نوین به آن توجه کرد؛ بنابراین، مقالة حاضر دانش بومی و نوین کاهش آثار سوانح طبیعی را در جوامع روستایی منطقة خورش رستم تحلیل می کند. هدف مطالعه، شناخت و سنجش میزان اثربخشی نظام دانش بومی و نوین در کاهش آثار سوانح طبیعی در روستاهای منطقة خورش رستم است. روش تحقیق، اکتشافی- توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی است. حجم نمونه، شامل 90 نفر از روستاییان منطقه است. ابتدا با تکیه بر اسناد و پرسش از مسئولان منطقه و خبرگان روستاها، سوانح طبیعی و خسارت های ناشی از هر سانحة طبیعی منطقه شناسایی شد و سپس از این خسارت ها به عنوان گویه های سنجش استفاده شد. سپس شناخت دانش بومی و نوین منطقه صورت گرفت و درپایان، پرسشنامه تدوین و در روستاهای نمونه توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل، از آزمون T مستقل استفاده شد. نتایج نشان می دهد تفاوت معناداری بین اثربخشی دو دانش در کاهش آسیب پذیری سوانح طبیعی وجود دارد. همچنین از دیدگاه جامعة نمونه، میزان اثربخشی دانش بومی در مقایسه با دانش نوین، در کاهش آسیب پذیری از سوانح طبیعی در منطقة مورد مطالعه بیشتر بوده است.
بررسی تاثیر بام های انعکاسی در کاهش اثر جزیره حرارتی شهری با استفاده از تصاویر ماهوارهای (مطالعه موردی شهر کرمانشاه)
حوزه های تخصصی:
با توسعه شهرها، چشم اندازها تغییر می کند. ساختمان ها، جاده ها و دیگر زیرساخت ها، جایگزین زمینهای روباز و پوشش گیاهی می شوند. این توسعه منجر به شکل گیری جزیره حرارتی شهری شده که به موجب آن مناطق شهری دماهای گرمتری را نسبت به مناطق روستایی اطراف شهر تجربه می کنند. این تغییرات دمایی باعث پایین آمدن کیفیت زندگی شهری، بویژه در مسایل مربوط به آسایش دمایی می شود. از آنجایکه بیشتر سطوح شهری را بام ها، خیابان ها و پیاده رو ها تشکیل می دهند توجه به این سطوح شهری در کاهش اثر جزیره حراتی می تواند موثر باشد. هدف این تحقیق بررسی نقش بام های انعکاسی در کاهش اثر جزیره حرارتی شهری می باشد. در این تحقیق با استفاده از تصاویر چند زمانه لندست TM ، تاثیر استفاده از بام های انعکاسی (ایزوگام) بروی تغییرات بازتاب، جذب و دمای سطح شهر کرمانشاه بین سالهای 1987 تا 2011 مورد بررسی قرار گرفت. برای بدست آوردن دمای سطح زمین از الگوریتم تک باندی کین و همکاران استفاده شد. نتایج بررسی های آماری نشان داد که میزان قابلیت انعکاس در دوره زمانی مورد مطالعه به طور میانگین 8 درصد افزایش داشته است و این افزایش انعکاس موجب افزایش مساحت طبقه دمایی خنک که توزیع آن بروی ساختمانهای مسکونی است، شده است. این در حالیست که با توسعه شهر و کاهش پوشش گیاهی داخل شهر و اطراف رودخانه قره سو، مساحت طبقه دمایی بسیار خنک کاهش زیادی داشته است و مساحت طبقه دمایی بسیار گرم افزایش داشته است. بررسی تغییرات فضایی بازتاب و دمای سطح زمین در دوره مورد مطالعه نشان داد که در مکانهایی که بازتاب افزایش یافته است دمای سطح با کاهش همراه بوده است و استفاده از بام های انعکاسی در کاهش اثر جزیره حرارتی می تواند موثر باشد.
تحلیل مؤلفه های سرمایه اجتماعی در محله عامری شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر سنجش وضعیت مؤلفه های سرمایه اجتماعی در محله عامری اهواز است که در قالب دو هدف فرعی تشخیص میزان تحقق و اولویت این مؤلفه ها از دیدگاه کارشناسی و ساکنان محله به انجام رسیده است. مؤلفه های مطرح شده برای سنجش و ارزیابی وضعیت سرمایه اجتماعی در محله عامری در سه بعد درون گروهی (سرمایه اجتماعی هم پیوندی)، بین گروهی (سرمایه اجتماعی اتصالی) و فراگروهی (سرمایه اجتماعی مربوط کننده) تنظیم شده اند. در این راستا، روش شناسی پژوهش، «توصیفی – تحلیلی» است که در آن مبنای گردآوری داده ها در قالب روش پیمایشی و به صورت پرسشنامه ای است. بدین صورت که ابتدا از نظرات 15 نفر از کارشناسان برای تعیین میزان تحقق مؤلفه های سرمایه اجتماعی در محله و سپس به صورت تصادفی ساده و بر مبنای جمعیت محله از نظرات 322 نفر از ساکنان محله عامری برای تعیین میزان اولویت این مؤلفه ها در محله عامری استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها متناسب با اهداف یاد شده از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) برای ارزیابی نظرات کارشناسان و آزمون آماری T برای ارزیابی نظرات ساکنان محله در قالب نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از دیدگاه کارشناسان شاخص سرمایه اجتماعی هم پیوندی با توجه به میزان 0/474 وزن فازی در مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی نسبت به دیگر ابعاد، در محله بهتر تحقق یافته است. ارزیابی میزان اولویت مؤلفه های سرمایه اجتماعی از دیدگاه شهروندان محله نشان می دهد که بعد سرمایه اجتماعی اتصالی با توجه به مقدار ویژه به دست آمده و میزان اختلاف از میانگین پایین 0/63در آزمون آماری T دارای اولویت بیشتری جهت پرداخت به بهبود وضعیت آن در محله است.
سنجش مؤلفه های سرمایه ی اجتماعی شهروندی در محلات نوبنیاد شهری مطالعه موردی: محله یاغچیان کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتار شهروندی و سرمایه اجتماعی دو مقوله مهم و بین رشته ای هستند که امروزه در حوزه مدیریت شهری از جایگاه ویژه ای برخوردارند. در جهان امروز سرمایه اجتماعی به مثابه یک کل عبارت است از ارتباطات و شبکه های اجتماعی ای که می توانند حس همکاری و اطمینان را در میان افراد یک جامعه پدیدآورند. با توجه به این که سرمایه ی اجتماعی به عنوان کلید استقرار جامعه ی مدنی مطرح است، ازاین رو هدف این تحقیق سنجش مؤلفه های سرمایه ی اجتماعی شهروندی در محلات نوبنیاد شهری (محله یاغچیان کلان شهر تبریز) است. درروش تحقیق مطالعه حاضر توصیفی – تحلیلی بوده که جامعه ی آماری، ساکنان محله یاغچیان می باشد که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر به دست آمده است. نتایج بیانگر آن است که در سطح اطمینان 95 درصد رابطه ی معناداری بین مؤلفه های موردمطالعه وجود دارد. همچنین نتایج حاکی از آن است که میزان تأثیر مستقیم سرمایه ی اجتماعی هم پیوندی بر روی سرمایه اجتماعی برابر با 733/0 بوده است که نشان می دهد به ازای یک واحد تغییر در متغیر سرمایه ی اجتماعی هم پیوندی، میزان سرمایه ی اجتماعی به میزان 733/0 واحد تغییر خواهد یافت. با توجه به نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون، متغیر سرمایه اجتماعی اتصالی و مربوط کننده هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم بر متغیر سرمایه اجتماعی تأثیر گذاشته است. تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم برای متغیر سرمایه اجتماعی اتصالی به ترتیب برابر با 425/0 و 932/0 است. همچنین این تأثیرات برای متغیر سرمایه اجتماعی مربوط کننده برابر با 119/0 و930/0 است.
ارزیابی تناسب مکانی- فضایی طرح مسکن مهر شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تأثیرات بلندمدت طرح مسکن مهر بر سیما و عملکرد شهرها لازم است احداث آن ها با توجه به عوامل و عناصر جغرافیایی و معیارهای برنامه ریزی شهری صورت پذیرد تا در عملکرد و کیفیت زندگی شهری تأثیر مثبت داشته و از این طریق سبب کاهش هزینه های اقتصادی- اجتماعی و اکولوژیکی گردد. از این رو، این پژوهش به تحلیل و ارزیابی تناسب طرح مسکن مهر شهر یزد بر اساس معیارهای مکانی- فضایی می پردازد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از حیث شیوه مطالعه به روش توصیفی- تحلیلی شکل گرفته است. به منظور گردآوری اطلاعات این پژوهش از روش اسنادی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و گزارشات و اسناد تصویری مانند نقشه های تفکیکی و پایه رقومی و غیر رقومی و همچنین روش میدانی شامل مشاهدات میدانی استفاده شده است. در راستای ارزیابی تناسب مکانی- فضایی پروژه های مسکن مهر، سه فرضیه مطرح شده است. به منظور اثبات فرضیات پژوهش، استانداردهای مکانی- فضایی کاربری زمین در سه قالب مشخصات مربوط به سازگاری کاربری های پیرامون طرح مسکن مهر، آسایش مکانی پروژه های مورد مطالعه و مطلوبیت محل استقرار این پروژه ها طبقه بندی گردید و با استفاده از توابع Spatial Analysis، Network Analyst و تحلیل Buffering و نیز سایر کاربردهای سیستم اطلاعات جغرافیایی اقدام به تحلیل تناسب مکانی پروژه های مسکن مهر گردید. نتایج ارزیابی حاکی از آن است که بین مکان گزینی پروژه های مورد مطالعه و معیارهای سازگاری، آسایش و مطلوبیت تناسب وجود دارد و مکان گزینی این پروژه ها در شهر یزد بر اساس اصول و معیارهای برنامه ریزی شهری شکل گرفته است.
سطح بندی سکونتگاه های روستایی بر اساس توانمندی های اقتصادی و جمعیتی (مطالعه موردی: دهستان سرپنیران- شهرستان پاسارگاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات توسعه یک مکان جغرافیایی عوامل بسیار زیادی مؤثر می باشند که باعث ایجاد توسعه همه جانبه در آن مکان می گردند. لذا شناخت این عوامل و عناصر در قالب ظرفیت ها و پتانسیل های موجود و بالقوه هر منطقه می تواند صورت بگیرد تا بر اساس این شناخت، بتوان به یک سطح بندی و رتبه بندی از سکونتگاههای یک مجموعه سکونتگاهی دست پیدا کرد. که مطابق با آن سطح – با توجه به جایگاه فضایی و ویژگی های درونی و بیرونی خود- وظایف و کارکردهای معین و مشخصی را در چارچوب یک سلسله مراتب مکانی- فضایی عهده دار گردد. بر این مبنا بتوانند خدمات ضروری برای رفع نیازهای خود و به تفاوت، امکان برآوردن نیازهای واحدهای پیرامونی خود را دریافت دارند. در این پژوهش این سطح بندی بر اساس توان اقتصادی، جمعیتی و با استفاده از شاخص های تعیین مرکزیت در روستاهای دهستان سرپنیران از توابع شهرستان پاسارگاد انجام گرفته است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که در دهستان مورد مطالعه بترتیب روستاهای رکن آباد، نعیم آباد، گمبکان، مبارک آباد و مهرآباد، کته میان، کتوری، حسین آباد، احمدآباد و نهایتاً نجف آباد قرار گرفته اند.
بررسی تطبیقی معماری اماکن مذهبی و شهرسازی دوره بیزانس در ترکیه با دوره سلجوقی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۹۸-۸۷
حوزه های تخصصی:
همزمانی دوره های تاریخی از یک طرف و مناسبات بین فرهنگی در هر دوره تاریخی، باعث تاثیر و تاثرات فرهنگی و هنری و بالاخص در حوزه معماری می شود که بازنمودهای ویژه ای در هر مقطع زمانی داشته است. این امر در مقایسه تطبیقی دوره بیزانس در ترکیه و دوره سلجوقی ایران دارای اهمیت بیشتری است که دلیل آن را می توان در غنای معماری و شهرسازی دوره سلجوقی جستجو کرد. در این مقاله با روش تحلیلی و مقایسه ای به بررسی تطبیقی معماری دوره بیزانس با دوره سلجوقی در ایران پرداخته شود. در این مقاله در یک دیدگاه تطبیقی مقایسه ای بین معماری ابنیه دوره سلجوقی و بیزانس ترکیه صورت گرفته و نتایجی چند در این رابطه مورد اشاره قرار می گیرد. در پایان به نتایج تحقیق در قالب بیان تفاوتها و شباهتهای احتمالی و تاثیر و تاثر این دوره های زمانی اشاره شده است.
تحلیل تطبیقی تیمچه های با فضای مرکزی غیرمسقف به عنوان فضاهای شهری تجاری در بازار با تاکید بر ویژگی های تیمچه صرافیان در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۲۲-۷
حوزه های تخصصی:
تیمچه ها را می توان فضاهای شهری سنتی ایرانی- اسلامی قلمداد نمود. این فضاهای شهری را به طور کلی می توان به دو گونه دارای فضای مرکزی مسقف و غیرمسقف تفکیک کرد. کاربری اصلی اکثر این گونه فضاهای شهری سنتی، تجاری- تخصصی است. این فضاها در زمان های خاص به فعالیت های فرهنگی- مذهبی نیز پاسخگو می باشد؛ در حالی که توسعه فرهنگ این گونه فضاهای شهری در بین جامعه طراحان شهری، کسبه بازار و شهروندان از دیرباز استمرار داشت، عملکرد، فضا و کالبد تیمچه در دوره صفویه و به طور خاص، دوره قاجار در راستای کمال گرایی طراحی شهری به خوبی تجلی و تبلور فیزیکی یافت. بازاریان و تجار ایرانی برای استقبال از مشتریان داخل و خارج خود، تهیه و تدارک ایجاد فضایی عمومی و مجلل را وظیفه خود می دانستند و به راحتی برای طراحی و ساخت و ساز آن مشارکت، همکاری و هزینه می کردند. تیمچه های موجود در سراسر گستره پهناور ایران، همچون تیمچه صرافیان، تیمچه ناسار، تیمچه وکیل و سرباز دلیلی بر این مدعاست. فضای عمومی این تیمچه ها تا حدودی چند عملکردی می باشد، به طوریکه این فضاهای شهری تخصصی تجاری در دهه محرم به راحتی تغییر کاربری داده و برای برنامه های مذهبی- فرهنگی مورد استفاده عموم قرار می گرفته است. تغییر کاربری مربوط به ایام خاص با اراده مردم (به طور خاص تجار) و نه با خواست حکومت و دولت انجام می پذیرفته است. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن اشاره به تیمچه های دارای فضای مرکزی غیرسقف ناسار، وکیل، سرباز و صرافیان در کشور ایران و دسته بندی دوگونه تیمچه های مسقف و غیرمسقف، به ویژگی های تیمچه های گونه دوم، بویژه تیمچه صرافیان پرداخته می شود. ویژگی هایی همچون موقعیت این مجموعه، نحوه عملکرد آن، وسعت فضای باز مرکزی و شکل و فرم خاص بنا و نحوه ارتباط تیمچه با راسته اصلی بازار نسبت به دیگر تیمچه ها از یافته های این پژوهش محسوب می شوند. در پایان ضمن معرفی کامل تیمچه صرافیان از لحاظ عملکردی به عنوان نمونه تیمچه ای با فضای مرکزی غیرمسقف و منحصربفرد، به تحلیل کالبدی این مجموعه با ارزش پرداخته می شود.
کیفیت سنجی محیط در محله های شهری و برنامه ریزی برای محیط پایدار
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت دولتی مدیریت شهری جامعه شناسی شهری و آسیب شناسی شهری
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
زیستگاه انسانی هنگامی می تواند بیشترین مطلوبیت را برای انسان دربرداشته باشد که انتظارات وی را در ابعاد مختلف، زیست محیطی، اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و... برآورده سازد. چنانچه هریک از این عوامل، در محیط زندگی یک فرد، فاقد کیفیات مطلوب باشند، بر احساس و ادراک وی از فضا و درنتیجه بر سطح رضایت مندی او از محیط زندگی تأثیرگذار خواهد بود. پژوهش حاضر با تأکید بر مشترکات دو مبحث «توسعه پایدار محله ای» و «کیفیت محیط» صورت گرفته است. اهداف این پژوهش شامل ارزیابی نحوه تعامل میان فرد و ادراک او از محیط از یک سو و همچنین وضعیت فیزیکی و عینی محیط از سوی دیگر، تعیین عوامل مؤثر بر کیفیت محیط مسکونی در فضای محله های شهری است. شیوه جمع آوری اطلاعات میدانی، بر پایه بررسی های عینی محقق و تکمیل پرسشنامه از ساکنان و مسئولان بوده است. این پژوهش ازنظر نوع، «کاربردی» و ازنظر روش، «تحلیلی-تطبیقی» با تأکید بر «نگرش سیستمی» است. مدل ارزیابی کیفیت محیط در قالب مؤلفه های کالبدی-فضایی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی –حکمروایی به صورت سلسله مراتبی و ایجاد درخت ارزش با رویکرد بالا به پایین ایجاد گردیده است. به منظور تحلیل همزمان شاخص های عینی و ذهنی از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار expert choice استفاده شد. بر اساس نتایج تکنیک AHP محله های شهرک دانشگاه و شاناز با 383/0 و 277/0 امتیاز ازنظر شاخص های موردمطالعه در بهترین شرایط و محله های بهارستان پایین و تپه مالان با 071/0 و 061/0 در بدترین شرایط و پایین ترین رتبه قرار دارند. درمجموع سهم هریک از مؤلفه ها محاسبه شد که مؤلفه زیست محیطی با سهم 7/35 درصدی در رتبه اول قرار گرفت و مؤلفه های اقتصادی، مدیریتی-حکمروایی به ترتیب با سهم 1/6 و 1/4 درصد در رتبه های آخر قرار دارند که در برنامه ریزی های آتی باید به آن توجه شود.
سیاست پژوهی پارادایم های مشارکتی شهروندان در مدیریت محیط زیست شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
۲۹۹-۲۷۳
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ و در سراسر جهان به نقش ها، نیازها و توان های بالقوه و بالفعل شهروندان چنانکه سزاوار است نگریسته نشده؛ و به همین دلیل هنگامی که با موضوع محیط زیست رو به رو می شویم، مشاهده می شود که شهروندان به دلیل نوع وظایفشان ارتباط غیرقابل انکاری با منابع طبیعی و محیط زیست خود دارند و به گونه ای نزدیک تر و صمیمی تر به طبیعت گره خورده اند، به سبب وجود مشکلاتی چون فقر، عدم دستیابی به آموزش و آگاهی های لازم زیست محیطی و عدم مدیریت، علی رغم توان های خود، نتوانسته اند نقش مؤثری را آن چنان که شایسته آنان است ایفا نمایند. در این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی به زمینه های مشارکت سازی شهروندان در مدیریت زیست محیطی اشاره شده و با روش سیاست پژوهی به ارائه راهکارها و سازماندهی به ارتقا میزان مشارکت شهروندی در بهبود محیط زیست پرداخته شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که «پی آمدهای روانشناختی شهروندان» در مدیریت پشتیبان، ایجاد انگزیش و احساس «مشارکت» است که برای شهروندان فراهم می آید و انان را به سمت مشارکت بیشتر سوق می دهد. بر این پایه می توان گفت که مشارکت یک درگیری ذهنی و عاطفی شهروندان در موقعیتهای گروهی است که آنان را بر می انگیزد تا برای دستیابی به هدفهای گروهی یاری دهند و در مسئولیت کار شریک شوند. لذا؛ «مدیریت مشارکتی زیست محیطی» به سه اقتضا وابسته است: «ساختار، جهت گیری و فراگرد»؛ بدین معنی که هرگاه مشارکتِ انجمن مردم نهاد محلی برخی ویژگی های هوادار را در قالب ساختار سازمانی در مدیریت زیست محیطی، جهت گیری مدیران و شهروندان نسبت به مقوله محیط زیست، فراگرد مشارکت واقعی و فراگردهای تصمیم گیری در زمینه زیست بوم شهری باید به کار گیرند را، آشکار سازند، احتمال کامیابی در زمینه بهبود و ارتقا سطح کیفی محیط زیست فزونی خواهد یافت. در عین حال، در حیطه شناسایی عوامل گرایشی، برخی متغیرهای مستقل موثر در ایجاد حس مشارکت شهروندان در مدیریت زیست محیطی عبارتند از: درآمد، تحصیلات، نژاد، شغل، جنسیت، سن، وضعیت تاهل، کسب پاداش و رضایت، مذهب و ایدئولوژی، استفاده از رسانه ها، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، آگاهی اجتماعی و دسترسی به اطلاعات، سنت گرایی و سرنوشت گرایی، ویژگی های شخصیتی.
ادراک ساکنان محلّی از نقش گردشگری در تغییرات اجتماعی (مطالعه موردی: روستای زیارت شهرستان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: گردشگری، تعاملاتی میان گردشگران و روستاییان ایجاد می کند که در دراز مدت می تواند موجب ایجاد تغییراتی در ساختارهای اجتماعی مناطق روستایی شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش گردشگری در ایجاد تغییرات اجتماعی در روستای زیارت است.
روش: روش تحقیق در این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل خانوارهای روستای زیارت با حجم 557 است که از میان آن ها با استفاده از جدول مورگان، تعداد 250 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری قضاوتی بین نمونه ها توزیع شد. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق، از آزمون دوجمله ای با نرم افزار SPSS استفاده شده است. به منظور بررسی نقش متغیرهای جمعیت شناختی مؤثر بر ادراک جامعه محلّی، از آزمون های من ویتنی، کروسکال والیس و تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) استفاده شد.
یافته ها: طبق نتایج این پژوهش، از نظر ساکنان، گردشگری در تغییر وضعیت اجتماعی زنان، تغییر تعاملات اجتماعی ساکنان و افزایش آسیب های اجتماعی در روستای زیارت نقش داشته است، به طوری که میانگین این متغیرها بیشتر از میانگین مورد انتظار (50%) شده است. همچنین، نتایج پژوهش نشان می دهد متغیرهای جنس و سن بر ادراک جامعه محلّی از نقش گردشگری در تغییرات اجتماعی مؤثرند.
محدودیت ها و راهبردها: محدودیت های این پژوهش شامل، محدود بودن ادبیات مرتبط با موضوع پژوهش و همچنین، وسیع بودن دامنه تغییرات اجتماعی و عدم امکان بررسی تمامی آن ها توسط پژوهشگران بوده است.
راهکارهای عملی: نیاز است تا سیاست های اجتماعی– فرهنگی در حوزه گردشگری روستایی به سمت حفظ ساختارهای اجتماعی روستا جهت گیری شود تا از بروز تغییرات اجتماعی نامتوازن و ناهماهنگ با جامعه مقصد در ناحیه های هدف گردشگری جلوگیری شود.
اصالت و ارزش: این مقاله برای برنامه ریزان گردشگری به منظور برنامه ریزی برای حفظ ساختارها و روابط اجتماعی روستاییان در روستاهای هدف گردشگری مفید خواهد بود.
تحلیل نابرابری فضایی در برخورداری از کاربری های خدمات شهری (مطالعه موردی: نواحی 22 گانه شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مشکلات اساسی شهرها در دهه های اخیر،توزیع نابرابر منابع و جمعیت در بخش های مختلف شهری است.نابسامانی نظام توزیع مراکز خدماتی در فضاهای شهری زمینه ساز نابرابری اجتماعی شهروندان در برخورداری از این خدمات شده است. توجه به اهمیت توزیع کاربری های خدماتی در نواحی شهری و فراهم نمودن امکانات وخدمات موردنیاز عاملی مهم در ارتقاء سطح زندگی، عدالت اجتماعی و پایداری زندگی شهری است. هدفکلیاین پژوهش تحلیل وسنجش میزان نابرابری فضایی در برخورداری از کاربری های خدماتی در نواحی 22 گانه شهر سنندج است.پژوهشحاضرازنظر هدف کاربردیو ازنظر روشتوصیفی-تحلیلی است. همچنین از مدل های کمی «TOPSIS»، «آنتروپی شانون»، «ضریب مکانی»، «ضریب همبستگی پیرسون»، «ضریب همبستگی اسپیرمن»و نرم افزار Arc Gis استفاده شده است.جامعه آماری 22 ناحیه شهر سنندج است. نتایج به دست آمده نشان می دهد بین توزیع و میزان برخورداری نواحی از کاربری خدماتی، ارتباط منطقی و متعادلی وجود ندارد. به عبارتیعدم تطابق توزیع فضایی خدمات را با نیازهای جمعیتی در سطح محدوده موردمطالعه تأیید می کند. بر اساس تحلیل صورت گرفته از تلفیق تکنیک ها، نواحی 15 و 13ازنظر توزیع خدمات دارای وضعیت نسبتاً متعادل است علت این امر پایین بودن تراکم ناخالص جمعیتی و بالا بودن سرانه های خدمات شهری است. از سوی دیگر نواحی 11 و 21 دارای وضعیت نامتعادل نسبت به سایر نواحی است؛ بنابراین نابرابری فضایی در برخورداری از کاربری های خدمات شهری 22 گانه سنندج در سطح بالایی وجود دارد.
تحلیلی بر امنیت محیطی کارکرد بوستان های شهری بر پایه رویکردCPTED (مطالعه موردی: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه از امنیت بهعنوان دریافت عینی و ذهنی یاد میشود ناشی از ساختار و نحوه چیدمان محیط است. لذا، برای افزایش آن شایسته است معیارها و استانداردهایی برای طراحی فضاهای شهری در نظر گرفت. از مهمترین رویکردهایی که جوامع پیشرفته در زمینه برنامهریزی شهری و «طراحی محیط» بدان توجه دارند افزایش امنیت محیطی(بر پایه چگونگی دریافت افراد از محیط پیرامونشان) در راستای بهبود «کاربری فضاهای شهری» میباشد. رویکرد CPTED ازجمله رویکردهایی است که بر «کاهش جرایم توسط طراحی محیط» تأکید دارد. در شهر ساری بوستانها بستهبه نحوه توزیع فضایی و وضعیت دسترسی آنها دارای کارکردهای متنوعی هستند. هدف پژوهش حاضر تبیین تأثیر کارکرد بوستانها در امنیت و آرامش شهروندان (بر پایه رویکرد CPTED) در شهر ساری هنگام مراجعه به این بوستانها میباشد. بدین منظور باتوجهبه ماهیت متغیرها از آزمون F-Test و کروسکالوالیس در نرمافزار SPSS بهمنظور بررسی میانگین احساس امنیت در هریک از بوستان ها استفاده شدهاست. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و از روش پرسشنامه بهمنظور جمع آوری نظرات شهروندان استفاده شدهاست. بااستفادهاز فرمول کوکران 360 پرسشنامه در 6 بوستان شهر ساری تهیه و توزیع شد. نتایج پژوهش با سطح معنیداری 99 % نشان می دهد که در محدوده مورد مطالعه بوستان اتحاد با کارکرد غالب ورزشی– ارتباطی بیشترین میزان احساس امنیت را برای شهروندان فراهم می کند ولی بوستانهای جنگلی شهیدزارع و ساریکنار با کارکرد غالب اقامتی شهروندان هنگام قرارگیری در فضاهای آن کمترین میزان احساس امنیت را دارند.
بررسی انسجام درونی محلات شهری در شهرهای اسلامی و تقابل آن با پروژه های نوسازی شهری ؛ نمونه محله عامل شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: فضا در شهر اسلامی مجموعه ای درهم تنیده از سه ساحت کالبدی، ذهنی و معنوی است که با اتکال به ساحتهای وجودی انسان به عنوان بازیگر اصلی آن شکل می یابد. درواقع انسجام درونی فضا حاصل همگامی ساحتهای یاد شده با یکدیگر است. ارتباط متقابل فضای ذهنی ساکنین و فضای کالبدی که در درجه اول متاثر از تعالیم و دستورات آسمانی است، شکوفایی فضای معنوی و ارتباط با عالم معنا و ملکوت را به همراه دارد. این رویه، اصل حاکم بر خلق فضا، در شهر اسلامی است. با این حال در حاضر به دلیل ضعف در مبانی نظری، مفاهیم فلسفی اسلامی کمتر با تئوریها برنامه ریزی شهری ارتباط داشته و نهایتا شکل یابی فضا از اصول دیگری پیروی کرده است. این مطالعه به شکل ویژه به بررسی انسجام درونی محلات در قالب ارتباط فضای ذهنی و تغییرات فضای کالبدی در محله عامل شهر مشهد می پردازد که تغییرات گسترده کالبدی در اثر اجرای پروژه مجد که با هدف نوسازی بافت محله انجام شده است از ویژگیهای آن به شمار می آید. برای این منظور ضمن تدوین چارچوبی نظری جهت بررسی انسجام درونی فضا در شهر اسلامی، ضمن تکمیل ۱۴۴ پرسشنامه از خانوارهای ساکن در محله در قالب ۲۴ متغیر و استفاده از آزمونهای آماری ویل کاکسون و رگرسیون ترتیبی، فضای ذهنی ساکنین محله در قبل و بعد از اجرای پروژه مورد سنجش قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان داد که با توجه به بهبود کالبد محله، اما به دلیل عدم انطباق فضای ذهنی ساکنین در خصوص ویژگیهای اجتماعی-فرهنگی، امنیتی و بهداشت و سلامت محله با تحولات کالبدی صورت گرفته، میزان انسجام درونی و تمایل به ماندن در محله کاهش یافته است.
تحلیل سیستم شهری استان همدان طی سال های 1335 تا 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۲۸-۷
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به تحلیل سیستم شهری استان همدان طی سال های 1390 &ndash 1335 می پردازد؛ در این پژوهش از روش های نخست شهری، رتبه اندازه، آنتروپی، منحنی لورنز و ضریب جینی استفاده شده است. روش پژوهش در این مقاله کمی- تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات اسنادی، کتابخانه ای و میدانی می باشد. برای انجام محاسبات و تجزیه تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای Excel و Spss و GISاستفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق، نشان می دهد که شاخص نخست شهری در دوره مورد مطالعه در نظام شهری استان همدان وجود داشته و روند آن به صورت افزایشی بوده است. ضریب آنتروپی در سال 1335 تا سال 1385 به سوی توزیع متعادل تر تعداد شهرها در نظام شهری بوده است. با توجه به منحنی لورنز توزیع درصد تراکمی تعداد و جمعیت شهرهای استان همدان طی سال های 1335 تا 1390 با خط نرمال فاصله بیشتری پیدا کرده است و علی رغم افزایش تعداد شهرها در استان ضریب جینی بهبود نیافته است. بررسی نظام شهری استان همدان طی 55 سال گذشته نشان می دهد که نظام شهری استان همدان فاقد هماهنگی لازم در ساختار، کارکرد و سلسله مراتب شهری است. در مجموع، می توان با ارائه یک ساز و کار ایجاد فرصت برابر و خدمات برتر برای شهرهای استان می توان سلسله مراتب بهینه نظام شهری را پدید آورد.
پیش بینی رشد آتی شهر با استفاده از مدل اتوماتای سلولی پیشرفته مطالعه موردی: شهر چالوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
15 - 26
حوزه های تخصصی:
به نظر می رسد تمرکز بی برنامه جمعیت، بدون در نظر گرفتن تمهیدات زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی، ریشه بسیاری از بحران ها و مشکلاتی است که بشر به تازگی با آنها برخورد کرده است. با اهمیت پیدا کردن محدودیت منابع، اندیشمندان و نظریه پردازان بسیاری رشد ناموزون شهرها را پدیده ای غیر قابل پذیرش معرفی کرده اند و در جستجوی راهی برای اصلاح روندهای موجود می باشند. در همین راستا اتوماتای سلولی، به عنوان مدلی که رشد آتی شهر را با استفاده از پنج عامل ویژگی سلول، اندازه سلول، همسایگی، قوانین گذار و زمان پیش بینی می کند، معرفی می شود. در این مقاله سعی شده است که رشد شهر به وسیله مدل اتوماتای سلولی و معیارهایی مانند کاربری اراضی، شبکه ارتباطی، قابلیت اراضی، منظر طبیعی، خطر زلزله و رانش، فاصله از مناطق حفاظت شده و ... پیش بینی شود. این پیش بینی به گونه ای است که رشد تلفیقی از جهت بهینه رشد شهر می باشد. برای نشان دادن چگونگی کاردکرد مدل، شهر چالوس با توجه به قرار گرفتن در جلگه ساحلی شمال کشور و ارزشمند بودن اراضی از لحاظ زیست محیطی و زراعی و همچنین وجود دو قطعه اراضی بزرگ زراعی در داخل محدوده شهر، به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. پس از اجرای مدل در ArcGis، با توجه به ملاحظات زیست محیطی و قوانین تدوین شده اتوماتای سلولی نشان داد که رشد آتی شهر در سال 1405، به سمت جنوب و در حاشیه کمربندی شهر چالوس، شکل خواهد گرفت.
بررسی معیارهای تاثیرگذار برافزایش میزان فعالیت زنان در فضاهای شهری مطالعه موردی: محله پونک( 20 متری گلستان) شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۴
47 - 60
حوزه های تخصصی:
خلق فضای شهری مناسب برای تمامی گروه های اجتماعی، از طریق شناخت نیازهای کیفی و فضایی در شهر، باید به گونه ایی باشد که در جهت ارتقا کیفیت محیطی و ایجاد بستری مناسب برای زندگی فعال شهری عمل کند. وجود جنسیت، خواه ناخواه تفاوت هایی را ایجاد می کند، این تفاوت در نیازها، فعالیت ها و متعاقب آن در رفتار ها نمود پیدا می کند و هر رفتار به کالبد مناسب خود محتاج است. لذا ایجاد فضاهای شهری مناسب و پاسخگو به نیازهای زنان و روابط بین محیط و فعالیت های آنها، در فضای شهری را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی معیارهای تأثیر گذار بر میزان فعالیت زنان در فضای شهری است. روند کار با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی شامل بررسی مبانی و تجارب مرتبط، مفهوم سازی، استخراج معیارها و اعمال آنها در قالب پرسشنامه( طیف لیکرت)، تعیین حجم نمونه و سنجش آماری در محدوده ای به عنوان محله پونک(20 متری گلستان) و در نهایت ارائه راهکارهای پیشنهادی در طرح های شهری می باشد. این محله که در غرب شهر تهران قرار گرفته، دارای شاکنین با قشر متوسط جامعه می باشد و محله ای است که شرایط ویژه ای نظیر فقر و نابسامانی و یا رفاه و تجمل ( به زبان دیگر در پایین شهر و یا بالا شهر) قرار نگرفته است. بر همین پایه پژوهش در این گونه محلات می تواند به نوعی برای مناسب سازی فضاهای شهری با هدف افزایش میزان فعالیت زنان در شهر برای اکثر محلات مشابه در شهر تهران صادق و جاری باشد. انتخاب جامعه آماری، از بانوان بالای 18 سال، به روش نمونه گیری تصادفی از 90 نفر پرسش شونده در محله پونک (20 متری گلستان) صورت گرفته است. در این پژوهش معیارهای مستخرج از مطالعات شامل شرایط کالبدی، امنیت و ایمنی، زمان فعالیت، مکان فعالیت، دسترسی و معاشرت پذیری فضا مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که با افزایش ایمنی و امنیت، زمان فعالیت و معاشرت پذیری در فضاهای شهری، میزان فعالیت زنان نیز افزایش می یابد.
بررسی خسارت اقتصادی واجتماعی سیلاب و روشﻫﺎی مدیریت آن (مطالعه موردی: حوزه نمرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیل یکی از رایجترین و خسارتبارترین بلایای طبیعی جهان است که زیانﻫﺎ و تلفات انسانی و مادی زیادی را در پی دارد. عوامل زیادی در وقوع سیلاب دخالت دارند. علاوه بر شرایط محیطی، فعالیت های انسانی و عدم برنامه ریزی صحیح نیز باعث ایجاد و افزایش فراوانی و حجم و همچنین خسارات مالی و جانی ناشی از سیلاب می شود. هدف اصلی این پژوهش بررسی خسارات اقتصادی و اجتماعی سیلاب در حوزه نمرود می باشد. حوزه آبخیز نمرود با وسعت 7/812 کیلومتر مربع می باشد. روش تحقیق حاضر روش پیمایشی می باشد. در مورد خسارات اجتماعی و اقتصادی سیل سطح معناداری محاسبه شده در ناحیه آلفای 05/0 برابر با. 000/0 ﻣﻰباشد که بیانگر توافق معنادار در بین نگرشﻫﺎی ساکنین ﻣﻰباشد. در نتیجه با استفاده از یافتهﻫﺎی پژوهش در ارتباط با میزان خسارتﻫﺎی اجتماعی و اقتصادی ﻣﻰتوان نتیجه گیری کرد که وقوع سیلاب در این حوزه پیامدهای منفی اجتماعی و اقتصادی نسبتا بالایی دارد. در بحث مدیریت سیلاب، سطح معناداری محاسبه شده در ناحیه آلفای 05/0 برابر با 000/0 ﻣﻰباشد که بیانگر وجود توافق معنادار در بین ساکنین ﻣﻰباشد. بنابراین بر اساس نتایج، برای کنترل سیل خیزی در این منطقه روش های سازه ای وغیر سازه ای یا شیوهﻫﺎی سنتی- جدید اثرگذار است.
بررسی شاخص های شکل گیری شهر خلاق (مطالعه موردی:کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
:شهرهای خلّاق به عنوان مراکز نوآوری، خلّاقیت و تبدیل ایده به ثروت، قلمداد می گردند. از آن جا که ایده و نوآوری عناصر اصلی رقابتی در عصر جهانی شدن، هستند؛ داشتن شهر خلّاق، آرزوی هر جامعه ای است. اما، به واقع شهر خلّاق چگونه شهری است و چه ویژگی ها و شاخص هایی دارد؟ شرایط لازم برای این که شهری خلّاق باشد چیست؟ چگونه خلّاقیت شهروندان باعث توسعه می گردد؟ این تحقیق با بررسی تحلیلی موضوع سعی در پاسخ دادن به سئوال های مذکور دارد. روش تحقیق پژوهش مورد نظر توصیفی- تحلیلی با رویکرد کیفی بوده و هدف مقاله حاضر دستیابی به پاسخ سؤالات پژوهش یعنی، یافتن شرایط لازم برای شهرهای خلاق و راهبردهای آن می باشد.اساس اقتصادی شهرهای خلاق بر پایه فرهنگ و منابع فرهنگی است و از مفاهیمی چون صنایع فرهنگی، صنایع خلّاق و اقتصاد خلّاق سخن به میان می آید. جذب و پرورش استعدادها و ایده ها نیازمند محیطی تنوع پذیر، بردبار و باز است. اگر شهری موفّق به جذب افراد خلّاق و به کارگیری آن ها در مدیریت، اقتصاد و صنایع فرهنگی باشد می تواند در صحنه رقابت و توسعه اقتصادی نیز موفّق عمل نماید. در این میان کلانشهر تبریز، نقش و جایگاهی ویژه در عرصه ملّی و بعضاً بین المللی ایفا می نماید و سهم عمده ای در بروز فعالیت های نوآورانه و عرصه اقتصاد خلاق دارد و به لحاظ دارا بودن پیشینه تاریخی و فرهنگی، وجود آثار تاریخی- مذهبی در سطح شهر و دارا بودن امکانات و پتانسیل های زیست محیطی جهت جذب گردشگران داخلی و خارجی، اولین بودن این شهر در تمام زمینه ها، توسعه مناطق آزاد و صنعتی، طرح ساختاری مناسب اقتصادی و سابقه اقتصادی مطلوب، زیرساخت های حمل و نقل عمومی و خصوصی، داشتن ارتباط با سایر نقاط جهان از طریق ارتباط از راه دور و دیگر ارتباطات، قابلیت تبدیل شدن به یک شهر خلاق را دارد
Reviewing the role of urban landscape and vision on improving environmental quality (Case Study: Sa’di Street – Semnan)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Quality of urban areas and improvement of it have always been considered as one of the main issues in the process of urbanization. It might be possible to consider this importance as the result of fundamental changes in intellectual patterns during the past two decades in one side and its proposal in all aspects of human life on the other side though this is one of the main influential concepts in urban landscape and vision, and there are various approaches available regarding this matter. These approaches have decreased the nature of landscape concept to simple decorating concept and even considering it equal to any type of interaction between human and environment and it identification. So there are several results for each definition in terms of planning and management. Urban landscape &ndash as the objective of city &ndash is the most impressive urban index for human beings. The issue of lack of attention to city vision and landscape, and efforts in identifying and creating of it, is one of the most important problems of cities. Increase in Population as a threat to city life, migration of rural population to urban areas and large cities, traffic, air pollution, open space, green space and playgrounds and several other issues, are among the items that have been discussed relatively more than issue of urban landscape and its problems and more papers and books have been written on it. Urban landscape is in fact all the elements that can be seen in the city and can be watched by human eyes. These items form urban landscape when they are integrated and combined with several factors in every moment. This article seeks to enhance the environmental quality to organize urban landscape in Sa&rsquodi Street through discovery of historical meanings, cultural codes and local architectural terms in visual landscape of the city, and giving sense to it in physical and visual formats. Therefor with review of Store street in New York &ndash as an foreign sample - and Hamze street in Isfahan &ndash as a domestic sample &ndash the existing situation of Sa&rsquodi street is reviewed and SWOT analysis is then implemented for examining the weaknesses and strength factors and regulating the urban landscape of this street through field-documentary studies.