فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی و نقد توسعه فیزیکی شهر کرمان در ادوار مختلف و تحلیل روند جهات گسترش شهر کرمان می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار ArcGIS و تحلیل های آمار فضایی و مدل آنتروپی شانون به تحلیل آنها پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که مقدار آنتروپی محاسبه شده برای مناطق شهر کرمان در سال ۱۳۸۵و ۱۳۹۰ به ترتیب ۶۰۶/۱ و ۵۹۸/۱ به دست آمده است که به مقدار ln(n)(۱/۶۰۹) نزدیک است. بنابراین نشانگر رشد پراکنده شهرکرمان می باشد. شهر کرمان، ابتدا در طول راه های ارتباطی، توسعه پیدا کرده است و در سال های اخیر دارای رشد قطاعی بوده است. این توسعه بیشتر به سمت غرب و جنوب غرب بوده است. در جریان این توسعه بعضی از روستاها به علّت نزدیکی زیاد به شهر عملاً جزو مناطق شهر کرمان به حساب آمده و در داخل محدوده قانونی شهر نیز قرار گرفته اند. این آبادی ها هم از نظر شکل و ساختار فضایی و هم از نظر اشتغال ساکنین حالتی نیمه شهری - نیمه روستایی دارند. همچنین نتایج حاصل از مدل میانگین نزدیک ترین فاصله همسایگی(RN) نشان می دهد که نظام منطقه بندی شهر کرمان از الگوی پراکنده پیروی می کند. نتایج حاصل از تحلیل لکّه های داغ نیز نشان دهنده یک لکّه سرد گسترده در شهرکرمان است که به شکل باریک های از مرکز شهر شروع شده و به سمت شرق و غرب شهر کرمان گسترده و پهن گردیده است. این الگو بیانگر استقرار محلّات دارای تمرکز پایین جمعیت در این محدوده می باشد.
درباره نام سنقر و کلیائی
مبانی و چهارچوب نظری تاثیر وقف در شکل گیری فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه و شناخت تحلیلی نقش وقف در تشکیل فضاهای عمومی شهری ضمن ریشه یابی مفهوم وقف، چهارچوب مناسبی را برای بررسی نقش وقف و یک مجموعه وقفی نمونه در تشکیل فضاهای عمومی شهری فراهم آورده است. برخی فضاهای وقفی از جمله اصلی ترین و مهم ترین اجزا و عناصر کالبدی یک شهر هستند و روابط بسیار نزدیکی بین ماندگاری و موقوفه بودن آنها وجود دارد. سوای ارزش های بسیار والای مذهبی، اجتماعی و اقتصادی نهفته در فرهنگ غنی وقف، تاثیر آن در تشکیل و تولید فضاهای عمومی و کالبدی شهری، یکی از موضوعات مهم درپژوهش شهرسازی می باشد.هدف اصلی این تحقیق ایجاد یک چهارچوب نظری به منظور فراهم ساختن یک روش تحقیق مناسب جهت بررسی نقش وقف درتشکیل فضاهای عمومی شهری از طریق مطالعات نظری و تعمیق بخشیدن به آن با انجام مطالعه مجموعه های وقفی است.
مقدمه ای بر تقسیمات کشوری ایران؛ جلد نخست: وضع موجود
حوزه های تخصصی:
تحلیل اکتشافی ابعاد اجتماعی- اقتصادی کیفیت زندگی کارکنان روستایی واحدهای پرورش ماهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر شناسایی عوامل موثر بر ارتقای کیفیت زندگی کارکنان روستایی واحدهای پرورش ماهی در شهرستان سلسله می-باشد که با روش اکتشافی و تأییدی صورت گرفته است. این تحقیق از نوع کاربردی و پیمایشی است که داده های آن بوسیله پرسشنامه و مصاحبه از بین 160 تن از کارکنان روستایی 35 واحد پرورش ماهی منطقه بصورت تمام شمار گردآوری شده است. ابتدا با انجام یک مطالعه تطبیقی اسنادی از بین ادبیات پیشین و یک مطالعه راهنما که در جریان مصاحبه با 15 تن از اعضای جامعه صورت گرفت، به تکمیل روایی و پایایی ابزار تحقیق در قالب یک پرسشنامه استاندارد پرداخته شد و در این میان مقیاسی مرکب از 12 شاخص و 34 گویه از اثرات دو بعد اقتصادی و اجتماعی برای مطالعه حاضر گزینش شدند. روش تحلیل نیز با تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی بود که با کمک نرم افزار spss و آزمونهای مورد نیاز در سه مرحله صورت گرفت: در مرحله اول با تشخیص شاخص کفایت نمونه برداری و ضریب بارتلت و با اعمال چرخش واریماکس، 7 عامل اولیه استخراج شدند، در مرحله دوم با روش تأییدی به شناسایی 5 متغیر مستقل از طریق تعریف تابع رگرسیونی پرداخته شد که قابلیت تبیین اثرات کیفیت زندگی کارکنان روستایی پرورش ماهی در منطقه را دارا باشند، در مرحله سوم تحلیل رون شد که متغیرهای زمینه ای وضعیت تأهل، میزان درآمد و وضعیت مسکن بر روی کیفیت زندگی اعضای جامعه اثرگذار می باشند. جمعبندی نتایج سه تحلیل اکتشافی، تأییدی و زمینه ای نشان داد که سهم عوامل برگرفته از بعد اجتماعی بر کیفیت زندگی کارکنان روستایی واحدهای پرورش ماهی در شهرستان سلسله بیشتر از بعد اقتصادی می باشد. از آنجایی که هدف اصلی تأسیس واحدهای پرورش ماهی دستیابی به اشتغال و امنیت پایدار اقتصادی- اجتماعی در منطقه بوده و از اهمیت بسیاری برخوردار است، ولی این امر غفلت از بعد زیست محیطی توسعه پایدار را طلب نمی کند.
بررسی جایگاه مناطق آزاد تجاری جزیره قشم در توسعه پایدار و امنیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه آزاد قشم با سابقه تأسیس21 ساله توانسته در زمینههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی فعالیتهای درخور توجهی داشته باشد. تا قبل از ایجاد منطقه آزاد در جزیره، شاخصهای توسعه (اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیستمحیطی) در کمترین مقدار قرار داشت. این پژوهش با هدف بررسی جایگاه مناطق آزاد تجاری جزیره قشم در توسعه پایدار و امنیت اجتماعی انجام شد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و با استفاده از منابع اسنادی و کتابخانهای و آمار مستند در مرکز آمار ایران انجام گرفت. نتایج تحقیق حاکی از این است که با ایجاد منطقه آزاد قشم شاخصهای توسعه اجتماعی و نماگرهای اقتصادی مانند گسترش بازارهای تجاری، اسکلهها، گمرکها، اشتغال روند رو به رشدی داشتهاند، از طرف دیگر، با وجود تأثیرات مثبت حاصل از ایجاد منطقه آزاد قشم در برخی از شاخصهای امنیتی و جرم نظیر قاچاق کالا، فروش مشروبات الکی و غیره افزایش یافته است. تبعات این جرائم در آینده نیز بر ساختار شهری قشم بیتأثیر نخواهد بود.
اثربخشی اعتبارات خرد در بهسازی مسکن روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه گذشته ارایه خدمات مالی خرد به عنوان یک راه حل مؤثر جهت افزایش توانمندی روستاییان شناخته شده است و با درجات مختلفی از کارایی توسط کشورها مورد استفاده قرار گرفته است. (مافی، 20:1384) موفقیت هایی که توسط اجرای این برنامه به دست آمده است سبب تخصصی شدن نظام اعتبارات خرد شده است، بطوریکه سازمانهای مردم نهاد، اتحادیه های اعتباری، واسطه های مالی غیر بانکی و بانک های تجاری از جمله مؤسسات تامین کننده منابع مالی خرد و سرویس های متنوع ارایه اعتبارات شناخته شده اند. یکی از ابعاد کالبدی تاثیرگذاری اعتبارت، مسکن روستایی می باشد که اقدامات مربوط به آن از سال 1384 توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی به انجام رسیده است. در این چارچوب بنیاد مسکن از سال 1384 در راستای نو سازی و بهسازی مساکن روستایی با استفاده از اعتبارات و منابع داخلی بانک ها و با شرایط قرض الحسنه، اقدام به احداث 200 هزار واحد مسکونی در سطح روستاهای کشور نموده است که علاوه بر تاثیرات کالبدی در ابعاد اجتماعی و اقتصادی نیز مجموعه ای از تاثیرات را به همراه داشته است. بر طبق آمار موجود، در استان کردستان 21312 متقاضی موفق به عقد قرارداد و از این تعداد 18 هزار شروع به ساخت نموده اند. در حال حاضر نیز مجموعاً 1823 واحد مسکونی روستایی در شهرستان سقز در دست ساخت می باشند که از این تعداد 1400 واحد پایان کار دریافت نموده-اند و مابقی نیز در دستور کار قرار دارند. لذا این پژوهش در چارچوب تئوری کارکردگرایی ضمن بیان دیدگاه های مربوط به اعتبارات به صورت کلی و اعتبارات خرد روستایی به طور اخص، از طریق مطالعات میدانی و کتابخانه ای ، روند واگذاری این اعتبارات را مورد بررسی قرار داده است و در کنار این مسئله جواب قانع کننده ای به این سؤال که آیا واگذاری اعتبارات خرد در بهسازی مساکن روستایی مؤثر بوده است؟ ارایه گردیده است. نتایج پژوهش در ارتباط با ناحیه مطالعاتی گویای اثربخشی اعتبارات واگذار شده در خصوص بهسازی مساکن روستایی ناحیه مطالعاتی می باشد.
استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) در مکان یابی مراکز آموزش عالی (نمونه موردی: دانشگاه پیام نورخرم آباد)
حوزه های تخصصی:
تعیین و توزیع بهینه مراکز خدماتی مسئله ای است که اغلب اوقات برنامه ریزان با آن سروکار دارند. توزیع متعادل این فضاها مستلزم تعیین مکان مناسب و تسهیلات به گونه ای است که همه اقشار جامعه به صورت متعادل به آنها دسترسی پیدا کنند. از میان این کاربری ها در مکان یابی فضاهای آموزشی به دلیل اهمیت با مجاورت کاربری های متجانس و عدم مجاورت با کاربری های نامتجانس بایستی به آنها دقت زیادی شود و همچنین توجه به شرایط محیطی و فیزیکی قابل تحمل همانند آسایش، کارآیی، سلامتی و ایمنی ضرورت دارد. در این مقاله با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و تجزیه و تحلی لهای فضایی و با بهر هگیری از داده های مکانی به انتخاب بهترین مکان برای دانشگاه پیام نور پرداخته شد و با استفاده از روش حداقل فاصله از شاخص های موردنظر (تجاری، آموزشی، مسکونی، نظامی، راههای اصلی،کوهها و صخره ه ا، گورستان ها وغیره) و امتیازبندی کاربری ها بر اساس میزان ارزش اقتصادی و تناسب فیزیکی برای ایجاد به آن ها امتیاز داده شده و محدوده و حریم شهر خر مآباد را بر اساس میزان و GIS دانشگاه، در محیط درجه ارزش برای ایجاد فضای دانشگاهی به پنج گروه مشخص، خیلی خوب، خوب، متوسط، ضعیف و خیلی ضعیف تقسیم کرده و آنها را با کاربری اراضی موجود تطبیق داده و مناطقی که به صورت خیلی خوب و خوب روی نقشه مشخص شده اند را برای ایجاد و انتخاب فضای فیزیکی بهینه دانشگاه پیام نور خرم آباد پیشنهاد داده ایم.
تحلیل عوامل موثر بر الگوی مشارکتی توسعه روستایی مطالعه موردی: حوضه آبخیز حبله رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه روستایی بدون نهادینه شدن مشارکت، امری دور از دسترس تلقی می شود. به نظر می رسد سه پیش شرط یا زمینه اساسی برای مشارکت اجتماع های محلی در برنامه های توسعه روستایی باید فراهم شود:اجتماعی، اداری - مدیریتی، و ساختاری. هدف پژوهش حاضر، تحلیل تاثیر این عوامل بر مشارکت روستاییان، سازمان های غیردولتی و اجتماع محور در توسعه روستایی در حوضه آبخیز حبله رود است. داده های مورد نیاز با استفاده از مصاحبه با آگاهان محلی گردآوری و با روش تحلیل محتوا، تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که در بین عوامل اجتماعی، «مهارت های رهبری و سازماندهی در میان روستاییان»، بیشترین تاثیر را داشته است. در این زمینه شایسته است مدیران و کارشناسان و طراحان داخلی پروژه های مشارکتی در هر گونه فعالیت مشارکتی، انعطاف پذیری بیشتری در مورد روستاییان از خود نشان دهند و نقاط ضعف موجود را برطرف سازند. برنامه ریزان نیز باید توجه داشته باشند که یکی از عوامل مهم، برای بیشینه سازی اثربخشی پروژه های مشارکتی «فرآیند تخصیص منابع و دانش و اطلاعات به روستاییان» است تا «آگاهی روستاییان نسبت به حقوق قانونی و توانمندی های شان برای تغییر» افزایش یابد.
کارکرد تلفیقی دانش بومی و نوین و نقش آن در توسعة روستایی (مطالعة موردی: نواحی روستایی شهرستان بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: موفق نبودن برنامه های توسعه در دهه های 1370 و 1380، بروز خشکسالی های مداوم، آسیب پذیری اقتصاد روستایی و درپی آن، کمبود فرصت های شغلی، روند روبه افزایش مهاجرت جوانان و بسیاری از موارد دیگر، نواحی روستایی را به چالش کشانده است؛ ازاین رو، شناخت دانش بومی، امکانات و محدودیت های نواحی روستایی، ضرورتی انکارناپذیر می باشد. ازآنجایی که دانش بومی برخاسته از شرایط محیطی هر ناحیه است و روش های مناسبی را برای مدیریت محیط ارائه می دهد، تلفیق آن با دانش نوین، شیوه های نوینی درراستای دست یابی به توسعة پایدار فراهم می سازد. هدف از انجام این پژوهش، معرفی الگوی نوینی در توسعة روستایی برپایة دانش بومی است.
روش: این تحقیق ازلحاظ هدف، کاربردی و ازحیث روش، توصیفی- تحلیلی و رویکرد آن پیمایشی می باشد. داده های موردنیاز از مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده اند. جامعة آماری، نواحی روستایی شهرستان بیرجند است که 33 روستا از روستاهای دارای بالای 20 خانوار و ازاین میان، 381 خانوار به روش کوکران انتخاب شده اند. برای سنجش فرضیه های تحقیق، از آزمون های تحلیل واریانس فیشر و کروسکال والیس به کمک نرم افزار SPSS، استفاده شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از یافته های تحقیق مبنی بر کارکرد شیوه های تلفیقی دانش بومی و نوین، با توجه به مقدار بالای آزمون فیشر و نیز میانگین آزمون کروسکال والیس، حاکی از اثرگذاری زیاد آن در میزان راندمان تولید، افزایش درآمد و نیز افزایش تمایل به ماندن در روستا و کاهش مهاجرت است؛ به این-ترتیب، دانش بومی در تلفیق با دانش نوین، قادر است به طور نسبی شرایط را برای دست یابی به توسعة پایدار فراهم سازد.
محدودیت ها/راهبردها: دشواری در گردآوری دانش بومی روستاییان و خودباورنبودن روستاییان دراین زمینه، ازجمله چالش های پژوهش حاضر هستند.
راهکارهای عملی: برای احیا و توسعة نواحی روستایی، ایجاد بانک اطلاعات دانش بومی، به کارگیری تکنولوژی مناسب و طرح های مشارکتی پیشنهاد شده است.
اصالت و ارزش: با بیان کارکردهای تلفیقی دانش بومی و نوین و ضرورت شناخت تکنولوژی متناسب با ویژگی های طبیعی- اجتماعی منطقه، می توان گام مهمی درراستای توسعة روستایی برداشت.
گسترش فیزیکی شهرها و ضرورت تعیین حریم امن شهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
توزیع جغرافیایی مخاطرات طبیعی که به کشته شدن تعداد زیادی و ویرانی جوامع انسانی می انجامد بر جغرافیای نواحی با رشد بی برنامه منطبق می باشد. رشد بی رویه شهرها وخزش مناطق شهری بر بستر طبیعی بدون توجه به خطرات طبیعی لزوم توجه به برنامه ریزی شهری در تعیین حریم امن و پایدار شهرها را می طلبد. بی شک تعیین حوزه امن در شهرها درتقلیل خطرات وآسیب پذیری شهرها رهگشا خواهد بود. در این پژوهش با بررسی رشد فیزیکی شهر اصفهان و با توجه به داده های مربوط به گسترش مناطق شهری آن با استفاده از مدل آنتروپی شانون سعی در تبیین گسترش شهر اصفهان وآسیب پذیری حاصل از آن خواهیم داشت.
ماحصل بررسی انجام شده در این پژوهش، نشان می دهد: 1- در سال های اخیر (1382- 1375) تراکم ساخت و سازهای شهری افزایش داشته است. 2- گسترش شهر در جهات نامشخص، لزوم تعیین حریم امن شهری را به امری اجتناب پذیر بدل می نماید. 3- علیرغم وجود گسل های فراوان در جنوب شهر، گسترش شهر اصفهان در جنوب شهر نیز ادامه دارد.
بررسی روند احیاء مرکز شهر مشهد(84-1357)
حوزه های تخصصی:
تحلیل روند احیاء مرکز شهر مشهد با توجه به سیاستهای شهر نشینی درعصر جهانی شدن از اهداف این مقاله است. نوشتار حاضر بر نوشهرنشینی یاشهرنشینی مجدد درمقابل حومه نشینی2 تکیه دارد،.که درآن توسعه از درون در مقابل توسعه به بیرون اهمیت می یابد و مراکز شهری به عنوان مراکز کار، زندگی به صورت متداخل و یکپارچه در قالب الگوهای کاربری اراضی ترکیبی3 و ایده شهر فشرده4 مطرح است. نتایج بررسی روند احیاء مرکز شهر مشهد، به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی (84-1357)، بیانگر دونوع مداخله مستقیم وغیر مستقیم با طرحهای متعدد واهداف متفاوت در فرایند احیاء مرکز شهراست. محدوده مداخله مستقیم به وسیله نهادهای وابسته به دولت (شرکت مسکن سازان خراسان) و شبه دولتی (شهرداریها )با تهیه طرحهای توسعه و بهره گیری از مواد قانونی (ماده9 قانون تملک املاک شهری مصوب 1358 شورای انقلاب)به اجبار املاک مالکان در مسیر طرحهای شهری (درواقع عمده طرحها در مسیر نیستند) را تصاحب نموده و با تغییر ضوابط، کاربری و تراکم و تعریف پروژه های تجاری بزرگ مقیاس ، منافع اقتصادی ناشی از احیاء را تصاحب می نمایند. این موضوع در تضاد با سیاستهای نوشهرنشینی فوق الذکر است که خواهان محدودکردن حرکت سواره به داخل محدوده مرکزی و حفظ ساکنان و فعالیتهای موجود و مشارکت محلی است. در محدوه مداخله غیر مستقیم، با نادیده گرفتن ضوابط طرحهای تفصیلی توسط شهرداری ظرفیت اقتصادی نا خواسته ای به دلیل فشار توسعه ایجاد شده که زمینه ورود سرمایه گذاران غیر محلی را فراهم می نماید. همچنین منافع حاصل از توسعه را با تحمیل ازدحام، شلوغی و آلودگیهای زیست محیطی به منطقه تحمیل می نماید. بنابراین حفظ حقوق ساکنان با اصلاح قوانین تصاحب املاک مالکان و نگرش یکپارچه به جای تکیه بر تعریف پروژه های اقتصادی بزرگ مقیاس و رعایت اصول کاربری اراضی ترکیبی برنامه ای، راه حل توسعه پایدار محدوده مرکزی شهر مشهد است
بررسی الگوی فضایی - مکانی عاملیت های موثر بر نهادینه شدن مشارکت مردم در نواحی روستایی بخش جعفر آباد، شهرستان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت به عنوان کنش و فعالیت اجتماعی هدفمند تحت تأثیر و برآیند عناصر فضایی است که به صورت منابع و سرمایه هایی(روابط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی) در جوامع ظاهر می شوند. مقاله حاضر در صدد است با رویکردی سیستمی و در قالب روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی، الگوی فضایی- مکانی عاملیت های موثر بر نهادینه شدن مشارکت را در20 سکونتگاه روستایی بخش جعفر آباد شهرستان قم مشخص سازد. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه در حجم نمونه 355 نفر و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های مناسب در نرم افزار SPSS انجام شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهدکه عناصرفضایی- مکانی تاثیرگذار برمشارکت که به صورت سرمایه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی ظهور می یابند به صورت خلاء ای جدی در سطح روستاها نمایان شده اند و اگر هم اثری از آنها وجود دارد مبتنی بر پتانسیل های درونی خود سکونتگاه ها می باشد که بدون دخالت رهنمودهای مدیریتی دولت ایجاد شده اند و تصویری ناقص و پراکنده از مشارکت را به نمایش می گذارند. در این ارتباط، بر اساس آزمون تی، سطح مشارکت در اغلب شاخص های مورد مطالعه بویژه گویه هایی که بازگوکننده مشارکت رسمی با نهادهای سازمان یافته می باشد، پایین تر از حد مورد انتظار است. در رتبه بندی عاملیت های فضایی-مکانی مؤثر در میزان مشارکت شاخص هایی مانند مانند ارتباطات اجتماعی در بین مردم، میزان اختلافات قومی و قبیله ای در روستا، جویای احوال بودن در بین مردم، احترام به یکدیگر در بین مردم، مشاجره بر سر مسائل کشاورزی در بین مردم، احترام به نصیحت دیگران، اعتماد به یکدیگر در بین مردم و... از نظر اندازه بیشترین سهم را در تبیین میزان مشارکت داشته اند که بیانگر غیر رسمی و عرفی بودن عناصر فضایی تاثیرگذار بر مشارکت روستایی است. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که بعد سرمایه اجتماعی با ضریب تعیین 743/0، بیشترین تأثیر را بر میزان مشارکت در نواحی روستایی داشته است.
تبیین پدیده ی پراکنده رویی در منطقه های کلان شهری؛ مورد پژوهی: منطقه ی کلان شهری شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده ی پراکنده رویی، توسعه ی کالبدی کم تراکم، بدون برنامه و جسته گریخته ای که با گسترش نامحدود به نواحی پیرامونی غالباً دارای ارزش طبیعی شهر مشخص می شود، در سال های اخیر به یکی از چالش های اصلی برنامه ریزی توسعه ی فضایی شهرهای سرتاسر جهان مبدل شده است. در این رابطه پژوهش پیشِ ِ رو بر آن است تا با هدف برنامه ریزی رویارویی با پدیده ی پراکنده رویی در موردپژوهی منطقه ی کلان شهری شیراز، از طریق شناسایی پیش ران های اثرگذار، چارچوب جامع و یکپارچه ای پیشنهاد دهد. روش اصلی منتخب مقاله، که پژوهشی تبینی به شمار می رود، با نیت شناسایی روابط سببی اثرگذار بر وقوع پدیده ی پراکنده رویی، روش آماری مبتنی بر تحلیل مسیر در کنار روش های تحلیل فضایی هم چون تحلیل هولدرن و ANN است. داده های مورداستفاده از نوع داده های ثانویه و در قالب سری زمانی بوده که بخشی از سرشماری های نفوس و مسکن مرکز آمار ایران و بخشی نیز از طرح های جامع، مجموعه شهری و ناحیه شیراز بهره گیری شده است. نتایج تحلیل های صورت پذیرفته، نشان گر آن است که شدت پراکنده روییِ به وقوع پیوسته رابطه ی مستقیمی با فاصله از مرکز کلان شهر شیراز دارد. بررسی شاخص ها و پیش ران های اثرگذار بر وقوع پدیده ی پراکنده رویی در منطقه ی کلان شهری شیراز گویای آن است که برخلاف بسیاری از تجارب مرور شده، عامل ""سرانه ی مصرف زمین"" عامل اصلی نبوده و ""رشد جمعیّت"" ناشی از فرصت های شغلی، بالاتر بودن درآمد نسبی خانوار، سیاست های توسعه ی مسکن ارزان قیمت پیرامون کلان شهر شیراز در قالب شهرک های متعدد مسکونی از عوامل اصلی قلمداد می شوند. همچنین جذب جمعیّت خلاق، ناشی از توسعه ی اقتصادِ دانشی و نیز پیشرفت زیرساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات، اثرگذاری معکوسی بر وقوع پراکنده رویی داشته است؛ توسعه ی شهری مبتنی بر اتومبیل نیز در نهایت از طریق تحریک پراکنش شهری در نواحی ارزشمند طبیعی و روستایی باعث تشدید این پدیده شده است. براساس پیشنهادهای نهایی مقاله در خصوص رویارویی با پدیده پراکنده رویی، توسل یک سویه بر راهکارهای مرسومی همچون افزایش تراکم ساختمانی و توسعه ی میان افزا و در نتیجه کاهش سرانه ی مصرف زمین به تنهایی مؤثر نخواهد بود؛ بلکه در نظر گرفتن نقش عوامل شناسایی شده در اولویّت های برنامه ای و تخصیص منابع، هم زمان با توجه به روابط سببی برقرار میان آن ها، ضروری است.
ارزیابی الگوی روابط ارگانیک و غیرارگانیک روستایی- شهری در روستاهای پیراشهری (مطالعة موردی: روستاهای پیرامون شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در این پژوهش، روستاهای پیرامون شهر بابل که در ارتباط با شهر تحولات زیادی از آن پذیرفته اند، به عنوان نمونه انتخاب شدند تا نوع پیوند روستا- شهری در این حوزه با توجه به ارگانیک یا غیرارگانیک بودن در رویکرد شبکة یکپارچه ارزیابی گردد.
روش: پژوهش حاضر، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. جامعة آماری پژوهش شامل 32 روستا در پیرامون شهر بابل بود. برای تعیین حجم نمونه در پرسشنامة خانوار، از کل 7288 خانوار در روستاهای نام برده شده، براساس فرمول کوکران، 745 خانوار به عنوان جمعیت نمونه انتخاب شدند و پرسشنامة روستا به دهیاران و شوراهای روستاهای موردمطالعه اختصاص یافت. سپس، داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های T تک نمونه ای، T برای دو گروه وابسته، فریدمن وکای دو در SPSS، تجزیه و تحلیل گردیدند.
یافته ها: برجسته ترین نتایج تحقیق نشان داده است که در حوزة اقتصادی، در مؤلفه های هزینه و درآمدهای روستایی، عرضه و تقاضای روستا از شهر، معاملات مرتبط با خرید و فروش زمین، تنوع اشتغال، گردشگری روستایی و در حوزة اجتماعی، در تغییرات ارزش ها و باورهای اجتماعی، رابطة شهر بابل و روستاهای موردمطالعه غیرارگانیک بوده است.
محدودیت ها/ راهبردها: برای تحقق ایجاد الگوی متعادل و ارگانیک، انجام تحقیقاتی درزمینة تعامل و پیوندهایی فضایی نظیر جریان افراد، کالاها، پول، سرمایه، اطلاعات و مواد به طور جداگانه و با هدف ژرف نگری بیشتر برای شناخت مسائل و شکاف های موجود در روابط شهر بابل و روستاهای پیرامون و تلاش برای ارائة الگوی متعادل و ارگانیک پیشنهاد می شود.
راهکارهای عملی: در روابط شهر بابل و روستاهای پیرامون، برنامه ریزی درزمینة توسعة گردشگری شهری در روستاهای پیرامون شهر بابل، ایجاد فعالیت های صنعتی تکمیلی و فرآوری تولیدات کشاورزی، با هدف افزایش و تنوع اشتغال، مدیریت درجهت معاملات مرتبط با خرید و فروش زمین، با هدف ممانعت از بورس بازی زمین و مدیریت بهینه و کنترل مسئولان درزمینة هجوم بی رویة جمعیت و اسکان آن ها در روستاهای پیرامون شهر بابل در منطقة موردمطالعه ارائه می شود.
اصالت و ارزش: این تحقیق الگوی موجود روابط روستایی- شهری را از ابعاد اجتماعی و اقتصادی، با توجه به رویکرد شبکة یکپارچة منطقه ای که رویکردی بهینه در روابط شهر و روستا است، موردتوجه قرار می دهد.
سیر تحول شهرنشینی در مناطق در حال توسعه و دور نمای آتی آن
حوزه های تخصصی:
شهر و شهرنشینی پدیده ای است که از آغاز انقلاب صنعتی به بعد شکل جدیدی به خود گرفته و باعث جلب توجه کارشناسان مختلفی از علوم گوناگون به خود شده است. امروزه شبکه ی شهری منطقه ای در درون مجموعه شهری جهانی یا شهری شدن جهان و جهانی شدن شهرها در قالب مفاهیم تازه ای به نام جامعه ی شبکه ای و یا فضای جریان ها در حال شکل گیری هستند که بررسی آن ها حلقه های گم شده و شناخت واقعی نظام و شبکه ی شهری جهانی را آسان تر می سازد. منطقه ی خاور میانه با شرایط جغرافیایی ویژه با توجه به مکانیزم های جدید حاکم بر رشد شهری، شهرنشینی و الگوی خاص کلانشهری، موردی خاص از مطالعات شهری است که می تواند در سیر تحولات تاریخی خود در شناخت نظام شهری، رشد و جهانی شدن شهرها راه گشا باشد
تمرکززدائی از بافت مرکزی تهران
حوزه های تخصصی:
تأثیر کشاورزی پایدار در توسعه پایدار روستایی: مطالعه موردی بخش دشمن زیاری شهرستان نورآباد ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر کشاورزی پایدار در توسعه پایدار روستایی در بخش دشمن زیاری از توابع شهرستان نورآباد ممسنی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دو گروه خانوارها و کشاورزان بود؛ همچنین، تعداد دویست خانوار و 150 کشاورز به عنوان حجم نمونه تعیین و با ابزار پرسشنامه مطالعه شدند. برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل عاملی، آزمون رگرسیون، تحلیل خوشه ای و آزمون T مستقل استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی برای بررسی تأثیر کشاورزی پایدار در توسعه پایدار روستایی نشان داد که عامل های توسعه پایدار روستایی 73 درصد و شاخص های کشاورزی پایدار 68 درصد واریانس توسعه روستا را تبیین می کنند. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که بین کشاورزی پایدار و توسعه پایدار روستایی رابطه معنی دار وجود دارد؛ همبستگی هشت عامل کشاورزی پایدار با توسعه پایدار روستایی نیز مستقیم و با شدت متوسط است. بر اساس نتایج تحلیل خوشه ای و T مستقل برای بررسی کشاورزی پایدار در منطقه مورد مطالعه، روستاهای منطقه از نظر پایداری کشاورزی در وضعیت مناسب قرار ندارند.
بررسی تطبیقی شاخص های توسعه پایدار اجتماعی کلانشهر تهران مطالعه موردی؛ منطقه 6 و10(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بعد اجتماعی رویکرد توسعه پایدارشهری با تکیه بر اصل عدالت اجتماعی و برابر ی درون نسلی، ابزار مفیدی درخدمت انسجام شهری میباشد، به همبن دلیل طرح مبحث توسعه پایدار اجتماعی در کلانشهر تهران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. چراکه کلانشهر تهران امروزه به منظور حفظ و ارتقای کیفیت زندگی شهروندانش باچالشهای جدی مواجه می باشد. هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی ابعاد اجتماعی مبتنی بر رویکرد توسعه پایدارشهری کلانشهر تهران در2منطقه 6و10 است. این تحقیق مبتنی بر روش توصیفی- پیمایشی بوده که روش گردآوری اطلاعات بوسیله پرسشنامه می باشد، تعداد پاسخگویان براساس نمونهگیری طبقه بندی شده در دو منطقه (6و10)365 نفر میباشد. یافتههای تحقیق بر اساس تحلیلهای آماری (آزمونF) نشان میدهد، وضعیت عواملی از جمله: مشارکت شهروندی شهروندان، نحوه عملکرد اجرایی مدیریت شهری، میزان دسترسی به منابع و امکانات شهری وکیفیت محیط زندگی در منطقه 6 پایدارتر از منطقه10می باشد و این عوامل موجب اختلاف و تفاوت دو منطقه 6 و10از منظر توسعه پایدار اجتماعی می باشد.