فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۹۸۱ تا ۷٬۰۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۵
45 - 62
حوزه های تخصصی:
روش مشاهده رفتاری، رویکردی نوین در طراحی محیطی و تحلیل قلمروهای همگانی و روشی برای فهم روابط متقابل افراد و فضاست. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی و تحلیل الگوهای فعالیتی و رفتاری پیاده راه احمدی شیراز با استفاده از روش مشاهده رفتاری است. در این راستا دریافت مؤلفه یا مؤلفه های اصلی طراحی محیطی در ارتقای کالبدی و رفتاری قلمروهای همگانی شهر شیراز مطرح می شود. سئوال اصلی پژوهش حاضر آن است که روش مشاهده رفتاری، چگونه می تواند به برنامه ریزی و طراحی قلمروهای همگانی در شهرها کمک نماید؟ بدین منظور کاربست این روش در نمونه پیاده راه احمدی شیراز که زمانی نقطه آغازین یکی از محورهای اصلی بافت تاریخی این شهر بوده و به مرور دچار تغییر و دگردیسی شده، صورت گرفته است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و به روش مطالعه پیمایشی انجام شده و در طی آن، تجزیه و تحلیل کیفیت های کالبدی_محیطی،الگوهای فعالیتی و مؤلفه های رفتاری از طریق برداشت کالبدی و مشاهده طبیعی و مشارکتی انجام شده است. ابزارهای این روش، ثبت مکان فعالیت ایستگاهی در ایجاد مراکز فعالیتی، شمارش فعالیت برای حضور متوازن گروه های مختلف جمعیتی، ثبت مکان توقف افراد برای یافتن انگیزه مانایی و توزیع متوازن فعالیت ها می باشد و از تکنیک ردگیری برای بهبود کیفیت آن بخش هایی از قلمروهای همگانی که کیفیت محیطی پایینی داشته اند، استفاده شده است. برای اعتبارسنجی یافته های این پژوهش، از راهبرد پیمایشی به منظور تطبیق یافته ها با نقطه نظرات 50 نفر از استفاده کنندگان فضا استفاده شده است. نتایج تحلیل ها نشان می دهد، پیاده راه احمدی شیراز در ساعات میانی روز (14 تا 17) با شکستگی حجم فعالیت ایستگاهی و کاهش الگوهای رفتاری روبه رو است و بیشترین حجم تردد (76 درصد) و نقاط مکث (78 درصد) در بخش های سایه دار پیاده راه ثبت شده است. از طرف دیگر، با برهم نهاد نقشه های سایه اندازی، حجم تردد و فعالیت های ایستگاهی بر روی یکدیگر، به نظر می رسد آسایش اقلیمی از مؤلفه های اصلی استفاده از قلمروهای همگانی در شهر شیراز است. از این رو می توان ادعا نمود، روش مشاهده رفتاری، الگویی کارآمد برای سنجش و تحلیل قلمروهای همگانی است که می توان از آن در توسعه و باززنده سازی آتی قلمروهای همگانی بهره جست.
تحلیل تطبیقی ویژگی های جمعیتی در سکونت گاه های رسمی و غیررسمی شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
105 - 118
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه های غیررسمی چالشی بنیادین در شهرنشینی نو به شمار می روند. در برخورد با این چالش، رویکردها و برنامه های گوناگونی به کار گرفته شده است، ولی بسیاری از برنامه ها به دلایل گوناگون ازآن گونه نبود شناخت ویژگی های این سکونتگاه ها به ویژه ابعاد جمعیتی با کامیابی همراه نبوده است. بررسی ها نشان می دهد ابعاد اسکان در سکونتگاه های غیررسمی در سنندج بسیار فراتر از میانگین کشوری است و بیش از نیمی از جمعیت شهر را فرا گرفته است. هدف این نوشتار واکاوی شاخص ها و ویژگی های جمعیتی در سکونتگاه های غیررسمی و همسنجی آن با دیگر سکونتگاه های شهر سنندج است. این پژوهش یک بررسی توصیفی و از گونه اکتشافی است و با کمک داده های ثانویه (اطلاعات سرشماری در سال های 1385، 1390 و 1395) درباره محله های سنندج به نتیجه رسیده است. دستاوردها نشان می دهد که بیشترین دگرگونی های جمعیتی شهر سنندج دربرگیرنده حجم، آهنگ رشد جمعیت و مهاجرت در سکونتگاه های غیررسمی شکل می گیرد. افزون بر این، از دید ویژگی های ایستای جمعیت شامل تراکم در خانوار، تراکم در زمین، چگونگی آموزش، بار تکفل و چندوچونی اشتغال گونه ای ناپایداری و نبود توازن در میان سکونتگاه ها برپاست که همگی می توانند زمینه ساز نمایان شدن دیگر چالش های شهری باشند. راهکار سیاستی نوشتار این است که در فراهم آوری و پیشبرد یک رویکرد فراگیر برای برنامه ریزی و مدیریت بر پایه بهسازی و بازآفرینی این سکونتگاه ها، توجه به ویژگی ها و شاخص های جمعیتی آنها بایسته و بنیادین است. نتایج این مقاله، علاوه بر نشان دادن ابعاد و ویژگی های مختلف جمعیت در مناطق و محلات سنندج، درس های مهمی را برای برنامه ریزان و سیاست گذاران در مورد سیاست های توزیع مجدد جمعیت و مدیریت شهری ارائه می دهد.
ارائه مدل مفهومی جغرافیای کاربردی در آموزش علوم به کودکان استثنائی (تیزهوشان) با رویکرد نانو تکنولوژی (مطالعه موردی: مدارس منطقه 2 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جغرافیای کاربردی از زمان حیات انسان پا به عرصه وجود نهاد و پای به پای انسان و در تمام ابعاد زندگی او رخنه کرد و تکامل یافت. یکی ازین تکاملات ظهور فناوری نانو به عنوان موج چهارم انقلاب صنعتی بود که علاوه بر انقلابی که در جهان به پا کرد، هیاهویی در نظام های آموزش کشورهای دنیا به وجود آورد تا افراد متخصص را در این زمینه تربیت کند. برنامه های متنوع آموزشی برای رده های مختلف سنی نشان از توجه همه جانبه به سرمایه گذاری در این فناوری دارد. فناوری نانو، پدیده ای عظیم است که در تمامی گرایش های علمی راه یافته و از فناوری های نوینی است که با سرعت هرچه تمام تر درحال توسعه می باشد. لذا هدف پژوهش حاضر ارزیابی معیارهای استاندارد آموزشی، معایب و مزایای خدمات آموزشی و ارائه راهکارها و پیشنهاد الگوهای مناسب انتقال دانش و افزایش آگاهی دانش آموزان در ارتباط با مدل های مفهومی و هنرهای تجسمی آموزش دانش جدید نانو به زبان ساده و قابل فهم برای دانش آموزان می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف از نوع کاربردی و توسعه ای و به لحاظ روش انجام تحقیق، توصیفی و تحلیلی می باشد . برای دستیابی به ادبیات نظری پژوهش از روش های توصیفی و اسنادی با مرور ادبیات مربوط به مفاهیم فناوری نانو و همچنین روش های تحلیلی برای پاسخ سؤالات و شاخص های تأثیرگذار بر یادگیری نانو در مدارس محدوده موردمطالعه از نرم افزار spss استفاده شده است. با توجه به یافته های تحقیق و نتایج به دست آمده از آزمون T test در تحلیل حاصل از نرم افزار spss نشان داد که مؤلفه هنرهای تجسمی که شامل گویه آموزش با استفاده از ابزارهای آموزشی (کتاب، عکس و...) با ضریب معناداری 68/3، آموزش با استفاده از انیمیشن های کمک آموزشی با ضریب 62/3 و گویه ها مدل های مفهومی که شامل تجهیز آزمایشگاه های دانش آموزی به فناوری نانو با ضریب 66/3 به ترتیب اهمیت بالاترین ضریب را به خود اختصاص داده اند. نتایج کلی تحلیل بیانگر این است که هنرهای تجسمی بیشترین ضریب و بیشترین تأثیر را در یادگیری و آموزش فناوری نانو تکنولوژی در مدارس خواهند داشت. همچنین برای نشان دادن تأثیر هر مؤلفه از تحلیل سلسله مراتبی AHP از طریق نرم افزار EXPERT CHOICE استفاده شد که محاسبه نشان داد که هنرهای تجسمی (A) با امتیاز 188/0 و مدل های مفهومی (B) با امتیاز 081/0 به ترتیب دارای بیشترین اهمیت در آموزش کودکان تیزهوش با فناوری نانو تکنولوژی می باشند
مدیریت تأمین مالی شهر و اقتصاد سیاسی شهری جدید (مطالعه موردی: کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش جمعیت شهری و گسترش سطح انتظارات مردم، نیازمند خدمت رسانی مناسب شهرداری به شهروندان و بالتبع گسترش منابع مالی و درآمدی شهرداری هاست. تغییر شیوه های سنتی تأمین مالی و قطع کمک های دولتی به شهرداری کلان شهرهای کشور بر اساس طرح خودکفایی شهرداری ها و پس از آن اجرای سیاست تعدیل اقتصادی و کوچک سازی دولت در اوایل دهه 1370، منجر به روی آوری شهرداری ها به درآمد حاصل از فروش مازاد تراکم گشت. شهرداری مشهد نیز با حضور سالانه حدود 27 میلیون نفر زائر در کنار جمعیت 5/3 میلیونی شهر برای خدمت رسانی، نیازمند تأمین مالی هزینه های ماهانه (جاری- عمرانی) چند صد میلیاردی شهر می باشد که بدان جهت، همچون دیگر کلان شهرهای ایران به درآمدهای ناپایداری نظیر فروش تراکم و عوارض ساختمانی وابسته است. هدف این پژوهش بررسی نظام تأمین منابع مالی شهرداری مشهد و اقتصاد سیاسی جدید ناشی از آن است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است، داده های نظام مالی و درآمدی با روش اسنادی و مؤلفه های اقتصاد سیاسی ناشی از آن با روش شبه دلفی (مصاحبه با خبرگان و نخبگان) تهیه شده و میزان اثرگذاری و شدت تاثیرپذیری با مدل دیمتل پردازش شده است. نتایج تحقیق نشانگر اتکا مالی شهرداری مشهد به درآمدهای ناپایدار ناشی از عوارض ساختمانی و زمین بخصوص فروش تراکم مازاد ساختمانی است. تحلیل اقتصاد سیاسی این پدیده نشانگر ایجاد اقتصاد سیاسی جدید مبتنی بر اعطای مجوزهای رانتی به زمین های شهری بعنوان پایه اصلی درآمدی شهرداری های کشور شده است، بگونه ای که فروش مازاد تراکم را می توان به مثابه توزیع رانت اقتصادی در نظر گرفت.
بررسی تأثیر رؤیت پذیری فضای کالبدی بر رفتار عابران پیاده در میادین شهری با کمک تحلیل های مبتنی بر آیزویست سه بعدی مطالعه موردی: سبزه میدان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۵
101 - 115
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در تحلیل بصری فضاهای شهری، موضوع رؤیت پذیری آنها می باشد که در سال های اخیر، به ویژه با توسعه فناوری و گسترش نرم افزارهای رایانه ای، جایگاه ویژه ای در مطالعات شهری یافته است. این در حالی است که یافته های بسیاری از پژوهش ها و مطالعات اخیر بیانگر وجود ارتباطی تنگاتنگ میان رؤیت پذیری کالبدی و رفتارهای احتمالی در فضاهای شهری است. از سوی دیگر زمینه های فضایی مختلف نیز می توانند شرایط رؤیت پذیری متفاوتی را پدید آورده و متعاقب آن ادراک افراد را دستخوش تغییر قرار دهند. ازاین رو در این پژوهش برای بررسی تخصصی و دستیابی به یافته های علمی، از میان انواع مختلف بسترهای فضایی قابل بررسی، صرفاً بر موضوع میادین شهری، تأکید و تمرکز گردیده است. هدف این تحقیق بررسی تأثیر رؤیت پذیری فضای شهری بر برخی گونه های رفتاری استفاده کنندگان می باشد. نمونه مورد پژوهی در مطالعه حاضر، سبزه میدان واقع در محدوده مرکزی شهر تهران می باشد که به دلیل دارا بودن بسیاری از ویژگی های یک میدان شهری در مفهوم حقیقی آن انتخاب گردیده است. در این مقاله، با به کارگیری مفهوم آیزوویست سه بعدی، تحلیل های مربوط به رؤیت پذیری فضای مورد مطالعه صورت پذیرفته و ارتباط میان این متغیر و برخی از گونه های رفتاری مردم _ شامل "مکث و حرکت"، "رفتارهای فردی و اجتماعی" و "سرعت حرکت" در کنار متغیر "جنسیت"_ مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، نقشه رؤیت پذیری میدان مورد بررسی در محیط نرم افزار GIS تولید گردیده و ارتباط میان متغیرهای هدف پژوهش با یکدیگر با استفاده از آزمون های آماری و بررسی ضرایب همبستگی در نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که بین رؤیت پذیری کالبدی با گونه های رفتاری مشخص شده در این پژوهش، ارتباط معناداری وجود دارد. زنان در فضاهایی که رؤیت پذیری در حد متوسطی است، حضور پررنگ تری دارند. در فضاهایی که رؤیت پذیری از شدت بیشتری برخوردار است، مکث بیشتری صورت می گیرد. رفتارهای اجتماعی در نقاطی که بیشتر در معرض دید قرار دارند، انجام می شود و سرعت حرکت با شدت رؤیت پذیری رابطه ای معکوس را نشان می دهد.
تبیین نقش پیکربندی فضا بر نحوه ادراک امنیت محیطی در بافت تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
631 - 650
حوزه های تخصصی:
نظریه و روش چیدمان فضا یکی از نظریه های مرتبط با رویکرد موضعی است که در فرایند توسعه رویکردهای رفتاری و موضعی به مسائل شهری، به منظور تحلیل مناسبات میان پیکربندی فضا و شیوه های ادراک این پیکربندی ها از سوی مردم ارائه شده است. برای این منظور نیز از شاخص های فضایی مانند اتصال، هم پیوندی، میانگین عمق و کنترل استفاده شده است. پژوهش حاضر با استفاده از این نظریه و همچنین روش های آماری، مانند رگرسیون جغرافیایی موزون و رگرسیون چندمتغیره، میزان اثرگذاری عناصر فضایی شهر را بر ادراک امنیت محیطی ساکنان بافت تاریخی شهر یزد ارزیابی و تبیین کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد ادراک امنیت محیطی مشاهده شده ساکنان بافت پایین تر از حد مدنظر است و این تفاوت به لحاظ آماری معنادار به شمار می آید. افزون بر این، نتایج نشان می دهد شاخص های چیدمان فضا می توانند براساس روش رگرسیون جغرافیایی موزون 36 درصد و براساس روش رگرسیون چندمتغیره معمولی 51 درصد واریانس تغییر در ادراک امنیت محیطی را تبیین کنند. مقدار B در معادله رگرسیون چندمتغیره نشان می دهد شاخص هم پیوندی کلی بیشترین تأثیر را بر امنیت روان شناختی ساکنان دارد؛ به بیان دیگر براساس نظریه چیدمان فضا، هرچه میزان پیوستگی یک خیابان در کل شبکه ارتباطی شهر افزایش یابد، امنیت روان شناختی بهتری از سوی ساکنان بافت تاریخی شهر یزد گزارش می شود.
بررسی چالش های توسعه گردشگری دیجیتال، مطالعه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
79 - 90
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری با دارا بودن ابعاد بسیار مهم به عنوان یکی از مهم ترین کسب وکارهای اقتصادی محسوب می شود و همچون دیگر صنایع از ظهور فناوری اطلاعات و ارتباطات بی بهره نمانده است. بنابراین با توجه به اهمیت صنعت گردشگری دیجیتال، شناسایی چالش های به کارگیری آن می تواند اولین گام برای توسعه همه جانبه این صنعت باشد. این پژوهش با ترکیب روش های کیفی (دلفی) و کمی، به بررسی چالش های توسعه گردشگری دیجیتال، پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش شامل دودسته، خبرگان و مدیران ارشد صنعت گردشگری (دسته اول) و کارکنان و مدیران سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهر تهران (دسته دوم) هستند. برای انتخاب خبرگان از روش نمونه گیری گلوله برفی (۱۰ نفر) استفاده شد و جامعه نمونه دسته دوم به روش نمونه گیری تصادفی ساده از نوع بدون جایگذاری 60 نفر انتخاب گشتند. در ادامه و با مرور ادبیات پژوهش و استفاده از تکنیک دلفی، 3 چالش اصلی و 16 چالش فرعی شناسایی گشت که با استفاده از نرم افزار SMART PLS2 مدل اصلی پژوهش ساختاردهی شد. نتایج نشان داد، چالش زیرساخت ها به عنوان تأثیرگذارترین و چالش های ضعف در نظام اقتصادی و ساختار فرهنگی به عنوان چالش های اصلی شناخته شدند. در این میان تأثیر زیرساخت ها بر توسعه گردشگری دیجیتال با کسب ضریب 803/0 بیشترین امتیاز را دارد. بعدازآن تأثیر ضعف نظام اقتصادی بر توسعه گردشگری دیجیتال با ضریب 742/0 در رتبه دوم قرار دارد. چالش ضعف ساختار فرهنگی با ضریب 653/0 بر توسعه گردشگری دیجیتال تأثیر دارد. در نتیجه مدیران و برنامه ریزان گردشگری، با استناد به نتایج این پژوهش قادر خواهند بود اقدامات لازم برای برداشتن چالش های پیش روی صنعت گردشگری دیجیتال را انجام دهند و در جهت توسعه صنعت گردشگری دیجیتال حرکت نمایند.
تأثیر ابعاد توانمندسازی و نقش میانجیگری خودکارآمدی بر تمایل به راه اندازی کسب وکار پایدار روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
438 - 451
حوزه های تخصصی:
امروزه توانمندسازی روستاییان یکی از اهداف توسعه ای در هر کشور قلمداد می شود. در همین راستا، طرح صندوق اعتبارات خرد روستایی با هدف بهبود کیفیت زندگی زنان و مردان روستایی مطرح شده است. بر این اساس، این پژوهش با هدف کلی اثربخشی صندوق اعتبارات خرد روستایی در بهبود زندگی و توانمندسازی آنان در استان کرمان، شهرستان قلعه گنج که بین سال های 1397- 1394 تشکیل شده اند به عنوان یکی از طرح های تأمین مالی برای مبارزه با فقر روستاییان بررسی شده است. لذا پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی میزان اثر ابعاد توانمندسازی اعضای صندوق اعتبارات خرد روستایی بر تمایل به راه اندازی کسب وکار بررسی شد. جامعه آماری شامل تمام روستاییان عضو صندوق اعتبارات خرد است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی 577 نفر تخمین زده شد. ابزار تحقیق پرسشنامه است که روایی آن بر اساس نظر کارشناسان و متخصصان امر اصلاح و تأیید شد و پایایی آن نیز توسط ضریب آلفای کرونباخ در بخش ابعاد توانمندسازی (85/0= α)، خودکارآمدی (92/0= α درصد) و در بخش راه اندازی کسب وکار (91/0= α درصد) به دست آمد که قابلیت بالای ابزار را جهت جمع آوری اطلاعات نشان می دهد. جهت انجام تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS25 و LISREL8.8 استفاده شده است. یافته ها برازش عالی و مناسب مدل ساختاری تحقیق را تأیید نمودند. همچنین ابعاد توانمندسازی دارای تأثیر مثبت و مستقیمی و معنی داری بر راه اندازی کسب وکاراست. علاوه بر این ابعاد توانمندسازی از طریق متغیر میانجی خودکارآمدی نیز دارای تأثیر مثبت و معنی داری است.
بررسی تفکرات اجتماعی موثر بر تغییرات بافت کالبدی- فضایی شهرها با تاکید بر معماری دهه قبل و بعد از انقلاب 1357 از منظر تالیفات معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع پژوهش، پردازش عوامل اجتماعی تاریخ بعد از انقلاب ایران و اثرات آن بر تفکرات معماری معاصر است. عوامل اجتماعی موثری که به نوعی دخیل در تغییر و تحول معماری هر دوره تاریخی بشمار میروند. معماری بعنوان یک جریان میان رشته ای همواره از عواملی چون جامعه تاثیر گرفته است. سوال این است که ارتباط معماری با زمینه های اجتماعی چگونه بوده و این ارتباط در حوزه معماری برای 3 دهه انقلاب 1357 چگونه است؟ فرض پژوهش براین است که مطالعه در تاریخِ معماری معاصر ایران میتواند پژوهشگر را به بینشی عمومی در حال و هوای جامعه سالهای مورد نظر و بالعکس هدایت نماید. تشریح ارکان اجتماعی در تالیفات معماری محرز است و بینش حاصل، با ارجاع به وقایع تاریخی- اجتماعی قابل تبیین خواهد بود. پژوهش پس از مطالعه کتابخانه ای در دو حوزه اجتماعی و معماری در تلاش است تا برداشتی از جامعه آن روزها و تبعیت معماری از آن بدست آورد، در این میان محتوای آثار تالیفی که متاثر از عوامل اجتماعی هستند را شناسائی و معرفی کند. پژوهش کیفی است با راهبرد تفسیری، که با روش تاریخی و بکارگیری استدلالی منطقی پس زمینه متغیری مداخله گر همچون جامعه در معماری را تبیین میکند. نتیجه این بررسیها نشان میدهد که معیارهای تشخیص جوانب اجتماعیِ معماری در 3 دوره تاریخی قبل از انقلاب، انقلاب 1357 و دهه بعد از انقلاب، بیانگر نوعی گذر از جامعه ای فوق مدرن و لوکس به جامعه ای سنتی- مذهبی و مجدداً بازگشت به جامعه مدرن معتدل می باشد.
توزیع فضایی فقر با استفاده از هزینه و درآمد بر توسعه پایدارخانوارهای روستایی (مطالعه موردی: مناطق روستایی استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقاط روستاها از گذشته به عنوان اجتماعات اولیه، نقش اساسی در شکل گیری و شکوفایی تمدن ها داشته اند .در حال حاضر یکی از از عوامل اصلی در افول و ناکارآمدی تولیدی و زیستی نقاط روستایی ، مسئله فقر می باشد. بنابراین مطالعه جهت شناخت عوامل فقر و ارائه راهکار برای حل آن از ضروریات است. وضعیت خالص درآمدی و هزینه خانوار روستایی یکی از عوامل اصلی تأثیرگذار بر توسعه پایدار روستایی، است. لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی توزیع هزینه و درآمد خانوارهای روستایی و تحلیل توزیع فضایی آن در بین شهرستان های استان آذربایجان غربی در سال 96-1395 می باشد. باتوجه به هدف مطالعه، جامعه آماری تحقیق حاضر، خانوارهای روستایی استان آذربایجان غربی است (3669 روستای دارای سکنه و 304853 خانوار). 142 روستا (403 خانوار) با استفاده از فرمول کوکران و به روش خوشه ای تصادفی با انتساب متناسب به عنوان جامعه آماری تحقیق انتخاب شدند. اطلاعات لازم به استفاده از پرسشنامه استاندارد (پرسشنامه هزینه درآمد خانوار مرکز ملی آمار ایران) بدست آمده است. نتایج کلی نشان داد، متوسط درآمد کلی خانوارهای روستایی مورد مطالعه در استان آذربایجان غربی 16654920 تومان در سال و متوسط هزینه کلی هر خانوار در ماه برابر با 1989071 تومان است. همچنین، نتایج نشان داد، خانوارهای روستایی شهرستان های نقده و تکاب به ترتیب دارای بیشترین و کمترین سطح درآمد سالانه بوده؛ خانوارهای روستایی شهرستان های شوط، پلدشت و ماکو دارای کمترین میزان هزینه در ماه و شهرستان پیرانشهر دارای بیشترین هزینه خانوار در ماه می باشد.
معرفی رهیافت ها و استراتژی های مناسب جلب مشارکت روستاییان در اجرای طرح های منابع طبیعی به روش AHP و مدل راهبردی SWOT (موردی شناسی: روستای خرو علیا و سفلی شهرستان طبس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر جامعه روستایی ایران با چالش های متعددی از جمله کمبود منابع آب، بیکاری و مهاجرت مواجه است. اجرای موفق طرح های منابع طبیعی می تواند بخش زیادی از مشکلات پیشِ روی روستاییان را برطرف سازد. از طرف دیگر، اجرای موفقیت آمیز این گونه طرح ها مستلزم مشارکت حداکثری مردم محلی در سطوح مختلف آن اعم از اجرا، حفظ و نگهداری است. برای جلب مشارکت حداکثری مردم باید عوامل مؤثر بر آن شناسایی و در برنامه های اجرایی لحاظ شود. این تحقیق با هدف شناسایی رهیافت ها و استراتژی های جلب مشارکت مردمی در اجرای طرح های منابع طبیعی با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و مدل راهبردی SWOT انجام شد. معیار ها، رهیافت ها، نقاط قوّت و ضعف، فرصت ها و تهدید ها به روش دلفی تعیین و اطلاعات لازم به کمک پرسشنامه جمع آوری شد. نتایج تحلیل پرسشنامه ها نشان داد که از بین سه معیار آموزش و آگاهی، اقتصادی– اجتماعی و فردی، معیار اقتصادی- اجتماعی با وزن نهایی 648/0 بیشترین تأثیر را بر جلب مشارکت و پذیرش آن در منطقه دارد و در بین شش سطح مشارکتی موجود، سطح مشارکت در اجرا با وزن نهایی 25/0 به عنوان مهم ترین و اثرگذارترین سطح مشارکت مردم است. بر اساس مدل راهبردی SWOT بهترین استراتژی مشارکتی در منطقه، بهره گیری از فرصت ها با استفاده از نقاط قوّت (اشتغال زایی پروژه ها برای ساکنان و توسعه اراضی کشاورزی آبی به ترتیب با وزن 82/0 و 78/0) است. بر این اساس استراتژی بهینه مدیریتی در رابطه با بحث مشارکت، استراتژی تهاجمی (SO) (بهره گیری از فرصت ها با استفاده از نقاط قوّت) است.
تحلیل تأثیر مبلمان روستایی در افزایش کیفیت محیط کالبدی (مطالعه موردی: دهستان زوارم شیروان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روستا کالبد زندگی است که روح پُرهیاهوی انسان ها و طبیعت در آن دمیده می شود و فضایی همراه مبلمان زیبا آذین این کالبد است. مبلمانِ روستایی مناسب و کارآمد نه تنها موجب ارتقای کیفیت محیط روستایی، بلکه سبب پایدار سازی سکونتگاه های روستایی می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت مبلمان روستایی و اثرهای آن در افزایش کیفیت محیط کالبدی در سکونتگاه های روستایی شهرستان شیروان است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است که از طریق گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی انجام پذیرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل همه خانوار روستایی دهستان زوارم شهرستان شیروان است که با استفاده از فرمول کوکران 258 خانوار با سطح خطای 06/0 به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسش نامه ای است که روایی آن به وسیله پانل تخصصی و پایایی نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از SPSSانجام گرفته است. یافته های پژوهش براساس آزمون خی دو نشان می دهد که در میان ابعاد کیفیت محیط کالبدی روستایی، ابعاد معنایی- ادراکی و در میان مبلمان های روستایی، مبلمان زیرساختی در افزایش کیفیت محیط کالبدی بیشتر اثرگذار بوده است. همچنین، نتایج حاصل از همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی ساده نشان داد ارتباط و اثرگذاری معنادار و قوی میان مبلمان روستایی و کیفیت محیط کالبدی به شکل مستقیم وجود دارد. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که مبلمان زیرساختی با ضریب 607/0 بیشترین تأثیر کلی را در افزایش کیفیت محیط کالبدی داشته است.
تحلیلی فقهی بر نامطلوب بودن توسعه عمودی بناهای مسکونی در شهر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
3 - 16
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به دنبال ژرفکاوی الگوی توسعه عمودی در ابنیه مسکونی از منظر فقه شیعی است و مسئله ای که محور این پژوهش را تشکیل می دهد عبارت است از «مطلوبیت یا عدم مطلوبیتِ فقهیِ توسعه عمودی در ابنیه مسکونی و تبیین علل آن». برای ژرفکاوی این مسئله از روشی ترکیبی در این پژوهش استفاده شده است؛ به نحوی که در مقام گردآوری داده ها از روش اسنادی استفاده شده است اما در مقام تحلیل داده ها از روش های تحلیل محتوای کیفی و استدلال منطقی بهره گیری شده است. بر اساس یافته های پژوهش، توسعه عمودی در ابنیه مسکونی به دلایل متعدد فقهی، مطلوبیت ندارد که این دلایل را می توان به دو دسته ادلّه صریح و ادلّه غیر صریح تقسیم نمود. از مهمترین دلایل دسته اول می توان مواردی همچون موضوع اِشراف و ایجاد مزاحمت ساختمان های بلند در تهویه ابنیه مسکونی مجاور را برشمرد که به صراحت در متون فقهی مورد نهی قرار گرفته است و قبل از این پژوهش، در سایر پژوهش های مشابه نیز کمابیش مورد بحث قرار گرفته است؛ اما نوآوری این پژوهش در تبیین دسته دوم (ادلّه غیر صریح) است که در این خصوص می توان به مواردی همچون تقابل با انجام برخی تکالیف شهروندی و اجتماعی، تقابل با برخی از سنن معصومین (ع) نظیر سنت استهلال و تقابل ضمنی با برخی از آیات و ادعیه اشاره نمود که همانطور که اشاره شد، تحلیل و استنتاج یافته ها از این نوع ادلّه از ابداعات این پژوهش است.
تحلیلی بر میزان اهمیت مؤلفه های کیفیت محیطی از دیدگاه گردشگران (مطالعه موردی: کلان شهر اصفهان)
حوزه های تخصصی:
امروزه ارتقای کیفیت محیطی در کلان شهرهای گردشگرپذیر به عنوان یکی از مهم ترین راهکارهای جذب گردشگر شناخته می شود. بنابراین بهبود و ارتقای کیفیت محیط به یکی از اهداف اصلی سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری بدل شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان اهمیت مؤلفه های کیفیت محیطی از دیدگاه گردشگران کلان شهر اصفهان می باشد. روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی- تحلیلی است و داده ها به روش پیمایشی تهیه شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل گردشگران کلان شهر اصفهان می باشد که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به حجم 384 نفر از بین آن ها به صورت تصادفی انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفته است. این تعداد از طریق پرسشنامه ای که اعتبار آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ آزمون شده است، مورد پرسش قرار گرفتند. در این مطالعه به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد آماری مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) و آزمون تحلیل عاملی تأییدی پنج عاملی مرتبه دوم استفاده شده است. نتایج بیانگر این است که از دیدگاه گردشگران از بین مؤلفه های کیفیت محیطی، بعد زیست محیطی دارای بیش ترین اهمیت بوده است. سپس ابعاد زیباشناختی و فرمی، معنایی و ادراکی و نهایتاً عملکردی و فعالیتی با اهمیت بوده اند. از این رو تقویت مؤلفه زیست محیطی و دیگر ابعاد (به ترتیب اهمیت) در کلان شهر اصفهان جهت شکوفایی بخش گردشگری بسیار ضروری می باشد که در این راستا پیشنهادهایی ارائه شده است.
تلفیق رویکردهای راهبردی و فرآیندی به منظور تدوین سطوح تصمیم توسعه کالبدی- فضایی محله ای (مطالعه موردی: دهستان گودرزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقای کیفیت زندگی نسل حاضر و نسل های آینده، از اهداف عمده برنامه های توسعه اجتماعی و اقتصادی کشور و نیازمند رویکرد فرآیندی در برنامه ریزی برای ایجاد تعادل و توازن در بهره وری از محیط زیست طبیعی و تنظیم روابط متقابل آن با محیط زیست انسانی می باشد. توسعه کالبدی فضایی (هدف نهایی فرآیند جامع عقلایی برنامه ریزی محیط زیست)، نه فقط در مقیاس منطقه ای که در برنامه ریزی های محله ای نیز باید مورد توجه قرار گیرد. سازگاری دهستان برای شناخت محیط زیست طبیعی و انسانی، سبب انتخاب دهستان گودرزی بروجرد به عنوان یک نمونه موردی گردید. توسعه پایدار مستلزم نگرش راهبردی برای سطوح تصمیم سازی است. بنابراین تصمیم سازی برای توسعه کالبدی- فضایی دهستان نیز باید سلسله مراتبی باشد. هدف این پژوهش شناخت محدودیت ها و امکانات سرزمین و سپس پیشنهاد سطوح تصمیم سازی توسعه کالبدی- فضایی در مقیاس محله ای دهستان می باشد. نقاط قوت این مطالعه در تلفیق رویکردهای فرآیند برنامه ریزی و ارزیابی راهبردی محیط زیستی، شناخت و تحلیل نظام مند (سیستماتیک) و مبتنی بر عوامل (پارامتریک)، پهنه بندی سرزمین توسط مدل های توان سنگ و خاک و سازماندهی فضایی دهستان می باشد. اهداف سطح کلان تصمیم سازی شامل بهبود وضع بخش های کشاورزی و صنعت، بهبود وضع بخش گردشگری، بهبود سطح رفاه، مدیریت یکپارچه منابع آب، حفاظت محیط زیست در برابر تخریب ها و آلودگی ها و بهبود وضع دسترسی می باشند. به تناسب این اهداف، سیاست ها و طرح هایی ارائه و در نهایت 36 راه حل برای برنامه ی توسعه کالبدی فضایی توسعه دهستان پیشنهاد شده است. این پژوهش در برنامه ریزی توسعه کالبدی- فضایی دهستان و طرح هادی روستاها کاربردی می باشد.
ارزیابی دسترسی به پارک های شهری به کمک شاخص های مکانی برای رسیدن به آرمان های شهر عدالت محور (مطالعه موردی: منطقه 11 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
511 - 530
حوزه های تخصصی:
امروزه نقش و اهمیت فضاهای سبز و پارک های شهری در محیط زیست و کیفیت زندگی شهروندان، بر کسی پوشیده نیست. پارک های شهری از امکانات مهم رفاهی هستند که شرایط مناسبی را برای گذران اوقات فراغت شهروندان فراهم می آورند و نقش مهمی را در حفظ سلامت روح و جسم آنان ایفا می کنند. با این حال، در بیشتر شهرهای بزرگ و کوچک، توزیع پارک ها در سطح شهر با عدالت فضایی همراه نبوده است و شهروندان در نواحی یا محله های مختلف، سطح دسترسی یکسانی به پارک ها ندارند. با توجه به تحقق آرمان های شهر عدالت محور و دستیابی به عدالت فضایی در توزیع خدمات عمومی در شهر، ضروری است دسترسی به پارک ها در مکان های مختلف ارزیابی و توجه بیشتری به مکان ها با سطوح دسترسی پایین شود. مطالعه کاربردی حاضر به ارزیابی میزان دسترسی به پارک های شهری، با استفاده از شاخص های مکانی و ابزارهای تحلیلی GIS پرداخته است. شاخص های مورد استفاده در این مطالعه عبارت بودند از: شاخص های پوشش، کمترین فاصله، فاصله میانگین، شاخص مجاورت، روش دومرحله ای حوزه تأثیر شناور و دومرحله ای حوزه تأثیر شناور وزن دار. نتایج حاکی از آن است که به طور میانگین سطح دسترسی بیش از 90 درصد بلوک های منطقه به پارک های کوچک و متوسط در منطقه مورد نظر زیر حد متوسط و تا حد بسیار زیادی مشابه یکدیگر است. همچنین سطح دسترسی به پارک های بزرگ در شرایط مطلوب تری بوده است؛ به نحوی که سطح دسترسی بیش از 40 درصد بلوک های منطقه به این پارک ها بیش ازحد متوسط است. اختلافات جزئی که در نتایج حاصل از روش های مختلف دیده می شود، به تفاوتی که در منطق آن ها وجود دارد، مرتبط است. همچنین در نتایج مربوط به سطح دسترسی به پارک های بزرگ اختلافاتی وجود دارد که محدودیت های روش های پوشش، دومرحله ای حوزه تأثیر شناور و دومرحله ای حوزه تأثیر شناور وزن دار (با ضریب تضعیف فاصله نامناسب) را به خوبی نشان می دهد.
تحلیل عوامل مؤثر بر تمایل گردشگران به سفرهای روستایی تور محور موردمطالعه: گردشگران روستایی شهرستان مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
236 - 249
حوزه های تخصصی:
گردشگری مقوله پیچیده ای است که در ساختار خود اجزاء مختلفی را در برمی گیرد. یکی از این اجزاء تور گردانی است که به دلیل ارتباط با مراکز اقامتی، رستوران ها، حمل ونقل و همچنین برخورداری از تجارب و آشنایی بیشتر با مقاصد گردشگری، می تواند در توسعه صنعت گردشگری نقش مهمی ایفا کند. لذا تحقیق حاضر باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر تمایل گردشگران برای مسافرت به مقاصد گردشگری روستایی از طریق تور در شهرستان مراغه انجام گردید. داده های این مطالعه به صورت پیمایشی و از طریق پرسشنامه گردآوری شد. جامعه آماری این مطالعه شامل گردشگرانی بود که در سال 1395 به روستاهای دارای ظرفیت بالای گردشگری شهرستان مراغه مسافرت کرده بودند. ازاین بین 200 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. نتایج آزمون تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که تمایل افراد به سفرهای روستایی تورمحور، به ترتیب تحت تأثیر عوامل «فضای ایمن خانوادگی و تغذیه مناسب»، «سرگرمی و امنیت خاطر در طول سفر»، «نظم و برنامه سفر شفاف و مناسب»، «وسیله نقلیه مناسب و حضور به موقع آن»، «مشوق ها و امتیازات آژانس»، «فضای تجرد» است و این شش عامل درمجموع 17/65 درصد واریانس تمایل به سفر روستایی تورمحور را تبیین نمود.
ارزیابی مکانی دسترسی به فضاهای باز شهری در مقطع زمانی پس از زلزله با استفاده از الگوریتم های بهینه سازی هاب و ژنتیک (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
311 - 331
حوزه های تخصصی:
آگاهی از وضعیت دسترسی به فضاهای باز شهری برای اسکان موقت پس از زلزله، از مواردی است که می تواند در مدیریت بحران بسیار حیاتی باشد. شناسایی این نقاط پیش از وقوع زلزله سبب می شود مدیران در مقطع زمانی ناپایدار و غیرقطعی پس از زلزله تصمیم گیری منطقی داشته باشند. همچنین این مسئله تأثیر محدودیت های خاص مکانی و زمانی آن مقطع را کم رنگ تر می کند. در مطالعه حاضر، به ارزیابی چگونگی دسترسی شهروندان شهر گرگان به فضاهای باز شهری پرداخته شده است. بدین منظور از الگوریتم ژنتیک برای حل مسئله ای مکان محور که داده های ورودی آن از GIS گرفته شده، استفاده شد. در زمینه تخصیص بهینه مکان در محیط GIS، دو سناریوی سخت گیرانه و سهل گیرانه با اعمال و بدون اعمال محدودیت انسداد راه مدنظر قرار گرفتند؛ از این رو برای سناریوی اول 48 قطعه و برای دیگری 153 قطعه زمین به عنوان زمین هایی با قابلیت بالقوه اسکان موقت درنظر گرفته شد. در زمینه حل مسئله تخصیص با استفاده از الگوریتم ژنتیک نیز با اعمال تغییرات در پارامترهای حل مسئله و در قالب دو سناریوی فوق، شش گزینه مختلف انتخاب شدند که کمترین مقدار هزینه انتقال جمعیت از مراکز بلوک های جمعیتی را به فضاهای باز داشتند. با پذیرش احتمالی بودن شرایط پس از وقوع زلزله، نتایج کلی پژوهش نشان می دهند در صورت وقوع زلزله شدید با احتساب انسداد راه در حالت سخت گیرانه، 24 و در حالت سهل گیرانه، 35 درصد از جمعیت به فضاهای باز دسترسی دارند. این موضوع در سناریوی سهل گیرانه به ترتیب 35 و 47 درصد خواهد بود. نتایج حل مسئله هاب با استفاده از الگوریتم ژنتیک نیز مشابه حالات سهل گیرانه و سخت گیرانه بدون احتساب انسداد راه است.
تبیین چارچوبی جهت بسط حمایت از توسعه گردشگری روستایی بر اساس تلفیق نظریه های تبادل اجتماعی و تصویر مکان (موردمطالعه نواحی تالابی استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
452 - 469
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف تبیین عوامل اثرگذار بر حمایت از توسعه گردشگری در میان ساکنین روستاهای حوزه تالاب های استان خوزستان با تمرکز بر توسعه چارچوبی مفهومی بر پایه نظریه تبادل اجتماعی و تصویر مکان انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در این مطالعه پرسشنامه ای محقق ساخت بود که پایایی آن با استفاده از پایایی ترکیبی و همچنین محاسبه آلفای کرونباخ و روایی آن به سه شیوه صوری، سازه ای و تشخیصی تأیید گردید. جامعه آماری در این مطالعه، خانوارهای ساکن در روستاهای حوزه چهار تالاب گردشگری استان خوزستان (شادگان، میانگران، بامدژ و هورالعظیم) بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نمونه ای به حجم 316 خانوار از میان آن ها انتخاب و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و AMOS بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که چارچوب توسعه یافته در این مطالعه بر مبنای نظریه تبادل اجتماعی و تصویر مکان توانسته است برازش مناسبی با داده ها ایجاد نموده و تعداد بیشتری از متغیرهای مؤثر بر حمایت از توسعه گردشگری در میان ساکنین روستاهای حوزه تالاب های استان خوزستان را شناسایی نماید. از میان متغیرهای مؤثر شناسایی شده در چارچوب مفهومی مذکور، متغیرهای آگاهی و تصویر مکان بر ادراک آثار اجتماعی-فرهنگی گردشگری و ادراک آثار اجتماعی - فرهنگی گردشگری، بر نگرش نسبت به توسعه گردشگری و حمایت از توسعه گردشگری در میان ساکنین روستاهای حوزه تالاب های استان خوزستان تالاب تأثیرگذار بود.
ارزیابی نماد ورودی شهرها بر مبنای مؤلفه های کالبدی طراحی مطالعه موردی: نماد ورودی شرقی شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۹
81 - 91
حوزه های تخصصی:
شهر مجموعه ای از علائم و نشانه هایی است که مفاهیم گوناگونی را بیان می نماید. مبادی ورودی شهر، به سبب تأثیر بسزا در تصورات مخاطبان از شهر در نگاه اول و در حقیقت در ابتدای ورود به آن، از مهم ترین مکان های قرارگیری نشانه ها و نمادها در ساختار شهری محسوب می گردند؛ لذا نشانه های ساخته شده در ورودی، با گذشت زمان، به نمادهایی بدل می گردند که تمامیت شهر را به نمایش گذاشته و سعی در معرفی آن به مخاطب دارند. در این راستا اِلِمان های ورودی شهرها به عنوان یک نماد شهری، عناصری هستند که باید دقت لازم در طراحی آن ها اعمال گردد تا ضمن پذیرفته شدن توسط مخاطب، تصور مناسبی از شهر را در ذهن ناظر متبادر سازند. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش دستیابی به اصول لازم در طراحی نمادهای ورودی شهرها و ارزیابی کیفیت نماد ورودی شهر قزوین بر اساس معیارهای کالبدی به دست آمده می باشد. در راستای نیل به هدف مذکور، معیارها و شاخصه های لازم با مطالعه ی منابع کتابخانه ای استخراج گردیده و اِلِمان ها مینودر، به عنوان نمادی نوساز در ورودی شرقی شهر قزوین مورد مطالعه قرار گرفته است. نظرات مخاطبین بر اساس دو گروه مردم و دانشجویان،کارشناسان و متخصصان معماری و شهرسازی در مورد نماد بررسی شده و تحلیل داده ها در نرم افزارSPSS انجام پذیرفته است. بر مبنای موارد مطرح شده، روش انجام این پژوهش را می توان توصیفی- مطالعه موردی دانست. زیبایی، خوانایی اثر و معرفی شهر، سه معیار اصلی طراحی نماد ورودی یک شهر می باشند. بر مبنای مطالعات انجام گرفته، عمده ضعف موجود در نماد ساخته شده ورودی شهر قزوین، عدم ارتباط با هویت شهر و سختیِ درک معنای آن توسط مخاطب می باشد.