فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۶۱ تا ۶٬۴۸۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
از دلایل عمده ضعف ساختاری روستاها مشکلات اقتصادی است. در اقتصاد روستایی از گذشته تاکنون همواره تولید و مولد بودن از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و روستا به عنوان کانون تولید شناخته شده است. در ایران طی چند دهه اخیر با وجود تلاش های فراوانی که نظام برنامه ریزی برای مدیریت و توسعه کانون های روستایی متحمل شده و بودجه های قابل توجهی نیز هزینه گردیده، با این وجود، چالش های بنیادینی از جمله ضعف و رکود در تولید و کم بنیانی اقتصاد روستایی مشهود است. بر این اساس، تحقیق حاضر تلاش داشته ضمن شناسایی وضع موجود نظام فعالیت های اقتصادی و تولیدی در روستاهای شهرستان بشرویه، به تحلیل مهم ترین موانع توسعه و پایداری نظام تولید در روستاهای مورد مطالعه با رویکرد فضایی بپردازد. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد در هشت روستای مورد مطالعه، موانع 28 گانه بر سر راه توسعه و پایداری نظام تولید وجود دارد. برخی از این موانع دارای سابقه تاریخی از زمان اصلاحات ارضی و بنیان نهادی در جامعه روستایی دارد که مهم ترین آن "خرده مالکی شدید و قطعات کوچک اراضی" بوده است. دسته ی دیگر موانع نیز به عملکرد غیرمنطقی نظام برنامه ریزی در قبال تولید و اقتصاد روستایی باز می گردد. در کل افول تولید در روستاها اگر به دلیل عوامل طبیعی تشدید گردیده با این وجود، نظام برنامه ریزی در قبال روستاها از کاستی عملکرد توسعه زا برخوردار است. تداوم شرایط کنونی به منزله ی ناپایداری هر چه بیشتر نظام تولید روستایی با تمام عواقب شناخته شده خواهد بود.
بررسی میزان اثرگزاری شاخص های اقتصادی در تحقق پذیری توسعه صنعت گردشگری در شهر فیروزآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
141 - 156
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی جاذبه های مادی و معنوی گردشگری در شهر فیروزآباد با رویکرد کسب درآمد از جاذبه های متعدد و متنوع گردشگری و نهایتا رتبه بندی مولفه های اقتصادی موثر در توسعه گردشگری است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق گردشگران بازدید کننده از جاذبه های گردشگری در سال 1390 تا 1397 است. نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران برای گردشگران 388 نفر محاسبه گردید. همچنین پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 837/0 است که از قابلیت اعتبار بالایی برخوردار می باشد. در خصوص روایی نیز بررسی ها بر اساس نظرات متخصصین نشان می دهد پرسشنامه از روایی محتوایی خوبی برخوردار است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش پرالونگ و همچنین مدل تحلیل شبکه استفاده شده است. ارزیابی صورت گرفته از ارزش گردشگری قلعه دختر و آتشکده بر اساس روش پرالونگ نشان می دهد که شاخص قدمت معماری این دو اثر با ارزش 853/0 و 831/0 و معیار اجتماعی – اقتصادی این دو اثر به ویژه در جذب گردشگر و شکل گیری هسته های اجتماعی پیرامون آثار و قابلیت اقتصادی آنها نیز با 762/0 و 751/0 بیشترین نقش را در جذب گردشگران داشته اند. نتایج حاصل از مدل تحلیل شبکه نیز نشان می دهد شاخص های توان اقتصادی فیروزآباد شامل پتانسیل های ارزشمند در حوزه صنایع دستی (قالی – گلیم و گبه) ، محصولات دامی ارگانیک زندگی عشایری- انواع محصولات کشاورزی – میراث تاریخی ارزشمند که منشا شکل گیری واحدهای تجاری – خدماتی و ایجاد اشتغال هستند با مقدار 089/0 بیشترین نقش را در رونق گردشگری در شهر فیروزآباد دارد. این نتیجه با نتایج مدل پرالونگ که اشاره با قابلیت اقتصادی شهرستان دارد، منطبق است.
تبیین عوامل مؤثر بر میزان زیست پذیری شهری مطالعه موردی: شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
104 - 124
حوزه های تخصصی:
زیست پذیری همان دست یابی به کیفیت برنامه ریزی شهری خوب ی ا مکان پایدار اس ت. اصطلاح زیست پذیری اشاره به درجه تأمین ملزومات یک جامعه بر مبنای نیازها و ظرفیت افراد آن جامعه دارد. هدف مقاله حاضر شناخت عوامل مؤثر بر زیست پذیری شهر ایلام می باشد. روش آلودگی های زیست محیطی با منشأ خارجی، قومیت گرایی، کاهش سرمایه های اجتماعی، کاهش حس تعلق به مکان، محصور بودن در میان کوه ها، سوداگری و کمبود زمین زیست پذیری شهر ایلام را با چالش مواجه ساخته است. تحقیق مورداستفاده، روش توصیفی - تحلیلی، شیوه نمونه گیری، چندمرحله ای تصادفی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه همراه با مصاحبه بوده است. جامعه آماری تحقیق، کلیه شهروندان 18 سال و بالاتر ساکن در شهر ایلام تعریف شده است و بر اساس فرمول کوکران تعداد 383 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. نتایج و یافته های تحقیق حاکی از این است که میانگین رضایت از زیست پذیری اقتصادی (10/49)، میانگین رضایت از زیست پذیری اجتماعی (00/55) و میانگین رضایت از زیست پذیری زیست محیطی (66/32) بوده است. همچنین در یافته های کاربرد روش تحلیل مسیر نتایج نشان می دهد که در بیشترین و قوی ترین اثرات بر زیست پذیری، می توان به اثر مستقیم رویکرد به فضای فرهنگی بر زیست پذیری اجتماعی (342/0)، رویکرد به عملکرد مدیریت شهر بر زیست پذیری اقتصادی (356/0) و احساس امنیت شهری بر زیست پذیری زیست محیطی (237/0) اشاره کرد.
نقش گردشگری ورزشی در توسعه پایدار شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سؤال اصلی مقاله این است که گردشگری ورزشی چگونه می تواند به ارمغان آورنده ی توسعه ای پایدار برای شهر مشهد باشد؟ مطالعه حاضر از نوع اکتشافی و مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات، از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در روش میدانی پرسشنامه تهیه و داده ها و اطلاعات مورد نظر جمع آوری شده است. با توجه به پیمایشی بودن تحقیق، از روش نمونه گیری تصادفی استفاده و به جامعه آماری تعمیم داده شده است. به دلیل این که موضوع تحقیق تخصصی است و تحلیل آن به علم و تجربه نسبتاً بالا نیاز دارد در نتیجه برای جامعه آماری تحقیق شامل اساتید مدیریت ورزشی و جهانگردی، دانشجویان ارشد و دکترای مدیریت ورزشی، دانشجویان ارشد و دکترای گردشگری(توریسم) و نیز مدیران آژانس های برگزار کننده تورهای مسافرتی و تورگردانان و راهنماهای گردشگران شهر مشهد است. برای تعیین حجم نمونه آماری از روش نمونه گیری کوکران استفاده شد. بر اساس این روش ۳۷۱ نفر به عنوان نمونه آماری مشخص شد. سنجش پایایی پرسشنامه با بهره مندی از روش آلفای کرونباخ انجام شد که مقدار آن برابر ۷۸/0 به دست آمد. اطلاعات به دست آمده از طریق نرم افزار SPSS طبقه بندی شده و با استفاده از آزمون ناپارامتری کای اسکوئر معنی داری شاخص ها مشخص و تحلیل های مورد نظر صورت گرفته است.
ارزیابی و سنجش شاخص های پایداری اجتماعی و نقش آن در رضایتمندی ساکنین شهر نورآباد با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
55 - 68
حوزه های تخصصی:
پایداری اجتماعی شهری درگرو تأمین رفاه نسبی، مشارکت شهروندان، تحقق عدالت اجتماعی، امنیت و افزایش بینش اجتماعی برای همه اعضای جامعه است؛ که دست یابی به آن از آرمان های مدیریت شهری است. هدف این پژوهش ارزیابی شاخص های پایداری اجتماعی و بررسی نقش این متغیر در رضایت مندی از زندگی در محلات شهر نورآباد است. حجم نمونه با بهره گیری از فرمول کوکران 382 برآورد و پایایی ابزار تحقیق با استفاده از آلفای کرونباخ به مقدار 897/0 محاسبه شد که نشان دهنده مطلوبیت ابزار پژوهش است. برای تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی داده ها از آزمون آماری T-Test و جهت تبیین و مدل سازی اثرات نیز از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار های SPSS و AMOS استفاده گردید. در ابتدا وضعیت پایداری اجتماعی با آزمون T تک نمونه ای بررسی گشت که نتایج حاصل از این آزمون حاکی از آن است که وضعیت اکثر شاخص های پایداری اجتماعی در محدوده موردمطالعه در وضعیت قابل قبولی قرار ندارند و تمامی شاخص ها با میانگین 63/2 پایین تر از حد متوسط اند. تحلیل یافته های منتج از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر این نکته است که از بین شاخص های مورد سنجش پایداری اجتماعی عامل پیاده مداری و سرزندگی شهری بیشترین بار عاملی را با وزن عاملی 78 /0 (با سطح معناداری بیش از 95/0) را دارا می باشد. درنهایت مشخص شد که بین پایداری اجتماعی و رضایت مندی ساکنین از محلات رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
سنجش شاخص های کالبدی- فضایی در مساکن شهری گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
135 - 144
حوزه های تخصصی:
مسکن خردترین و کوچک ترین شکل تجسم کالبدی رابطه متقابل انسان و محیط و خصوصی ترین فضای زندگی انسان است. مسلما شناسایی سطوح کیفیت شاخص های مسکن در نواحی مختلف شهری گامی مؤثر در تبیین سطوح کیفیت زندگی است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف ارزیابی وضعیت شاخص های کالبدی مسکن در نواحی شهری گرگان صورت گرفته است. نوع تحقیق در این پژوهش «کاربردی- توسعه ای» و روش بررسی «توصیفی-تحلیلی» است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار صفحه گسترده اکسل و جهت اولویت بندی نواحی بر اساس شاخص های مورد پژوهش از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره WASPAS و WP استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در تکنیک WASPAS ناحیه دو با ضریب اولویت (355/0) در رتبه اول، ناحیه سه با ضریب اولویت(336/0) در مرتبه دوم، ناحیه هفت با ضریب اولویت (315/0) در مرتبه سوم، ناحیه یک با ضریب اولویت (289/0) در مرتبه چهارم، ناحیه پنج با ضریب اولویت (270/0) در مرتبه پنجم، ناحیه چهار با ضریب اولویت (263/0) در مرتبه ششم، ناحیه شش با ضریب اولویت(240/0) در مرتبه هفتم و ناحیه هشت با ضریب اولویت (235/0) در مرتبه هشتم قرار گرفته است. نتایج تکنیک WP نشان می دهد ناحیه 8 با امتیاز (501/0)، ناحیه 2 با امتیاز(273/0)، ناحیه 3 با امتیاز (251/0)، ناحیه 7 با امتیاز (243/0)، ناحیه 4 با امتیاز (212/0)، ناحیه 1 با امتیاز (197/0)، ناحیه 5 با امتیاز (196/0) و ناحیه 6 با امتیاز (193/0) به ترتیب از پایدارترین تا ناپایدارترین نواحی از لحاظ شاخص های کالبدی مسکن در شهر گرگان است.
تحلیل نابرابری های اقتصادی – اجتماعی توسعه در نواحی روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سال 1990 در گزارش برنامه عمران ملل متحد، شاخص مرکب توسعه انسانی موسوم به HDI توسط کارشناسان آن سازمان مطرح شد. این شاخص از ترکیب شاخص های امید به زندگی، باسوادی و درآمد سرانه به دست می آید و در محاسبه آن از حداقل، حداکثر و نسبت بین آنها استفاده می شود. در مقاله حاضر شاخص توسعه انسانی مناطق روستایی استان های ایران در دو مقطع 1384 و 1394 به دو روش سازمان ملل و منطق فازی محاسبه و نتایج حاصله مورد ارزیابی و مقایسه قرار می گیرد . بر اساس شاخص توسعه انسانی محاسباتی در هر دو مقطع 1384 و 1394 استان هایی نظیر تهران، گیلان، اصفهان و فارس بهترین رتبه ها و استان هایی نظیرکهگیلویه و بویراحمد، کردستان و سیستان و بلوچستان بدترین رتبه ها را با استفاده از هر دو روش داشته است. رتبه بندی مؤلفه های تشکیل دهنده شاخص توسعه انسانی نیز موید نتایج حاصله است. به دلیل اینکه در روش دوم فازی مقدار ماکسیمم و مینیمم شاخص ها بر اساس اطلاعات استان ها جمع آوری شده ، رتبه شاخص توسعه انسانی محاسباتی بر اساس روش فازی نسبت به روش سازمان ملل واقع بینانه تر به نظر می رسد. همچنین علی رغم تحولات صورت گرفته پس از یک دهه در روستاها، هنوز این شاخص مطلوب نیست ولی در مقایسه با سال 1384 بهبود یافته است، به طوری که استان سیستان و بلوچستان با حدود 15 درصد بیشترین و استان تهران با حدود 3 درصد کمترین نرخ رشد را در شاخص توسعه انسانی داشته که به وضوح حکایت از کمتر شدن اختلاف توسعه ای بین مناطق دارد. به علاوه نتایج نشان می دهد که مناطق روستایی استان های مرزی کشور دارای توسعه انسانی به مراتب پایین تری نسبت به استان های مرکزی کشور هستند. بنابراین توجه به مناطق روستایی مرزی در برنامه ریزی های کلان منطقه ای ضروری است.
تبیین عوامل مؤثر بر سرزندگی فضای عمومی مطالعه موردی: چهارراه ولیعصر شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
105 - 123
حوزه های تخصصی:
مفاهیمی که میان رشته ای هستند با توجه به اینکه رویکردهای نظری مختلفی بر آن ها حاکم می باشند، در حوزه های گوناگون تلقی های متفاوت از آن ها می شود. سرزندگی جزء این گونه مفاهیم است که در علوم روان شناسی، جامعه شناسی، جغرافیا، برنامه ریزی و طراحی شهری دیدگاه های نظری و رویه های مختلفی برای آن وجود دارد. این امر لزوم توجه به متغیرهای گوناگون را در فرایندهای ایجاد سرزندگی فضاهای عمومی ایجاب می نماید که در مبانی علمی و رویه های مدیریت شهری، به صورت جامع و با لحاظ نمودن متغیرهای مختلفی که عوامل زیربنایی سرزندگی را تبیین نماید، موردتوجه واقع نشده است. در این راستا سؤال پژوهش حاضر عبارت است از: چه عواملی به صورت زیربنایی و بنیادی بر سرزندگی فضای عمومی مؤثر هستند و چارچوب مدل مفهومی-عملیاتی ایجاد سرزندگی در فضاهای عمومی چگونه است؟ هدف پژوهش، ارائه چارچوب مناسب و کارآمد به منظور بهبود و ارتقاء سرزندگی فضاهای عمومی می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع بنیادی-کاربردی است و رویکرد روش شناسی آن بر مبنای روش آمیخته است. داده های موردنیاز بر مبنای شاخص های مستخرج از ادبیات علمی موضوع و با استفاده از پرسشنامه در محدوده مطالعاتی، که با روش هدف مند انتخاب شده است، گردآوری شده و با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی بررسی شدند. پس از محاسبه ماتریس های مختلف تحلیل مذکور، تفسیر و نام گذاری عوامل بنیادی صورت گرفته است. پنج عاملِ 1) کیفیت های محیطیِ کارکردی-فضایی، 2) هنجارهای اجتماعی و زمینه های لازم برای جامعه پذیری (اجتماعی شدن)، 3) درآمد مناسب و رونق فعالیت های اقتصادی، 4) حالت روان، علایق و روحیه فردی، 5) نحوه ادراک و برهم کنش دوستانه شهروندان باهم بر سرزندگی فضای عمومی مؤثر هستند. سهم این عوامل در تبیین واریانس کل متغیرها مجموعاً 3/70 درصد می باشد. درنهایت بر مبنای واریانس تبیین شده هر یک از عوامل، مدل چارچوب مفهومی-عملیاتی مناسب و کارآمد ارائه شده است.
ارتقای کیفیت محله های مسکونی با رویکرد طب سوزنی شهری مطالعه موردی: محله ی تجریش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
31 - 44
حوزه های تخصصی:
توسعه شهرها، افزایش جمعیت افراد و شدت گرفتن شهرنشینی موجب پدید آمدن مسائل متعددی در زمینه ها ی مختلف مانند فرسودگی و افول کالبدی در بیشتر شهرهای جهان شده است. این موضوع علاوه بر ایجاد اثرات کالبدی، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی فراوانی را به محلات شهری تحمیل نموده است. بنابراین بررسی، سنجش و شناخت این پیامدها و اتخاذ راه حل برای برون رفت از شرایط موجود و ارتقای آن ضروری می نماید. هدف از این پژوهش، تبیین رویکرد طب سوزنی شهری در راستای تدوین چارچوب ارزیابی و ارائه راهکارهای محلی به منظور ساماندهی مسائل و معضلات موجود در مقیاس محلات شهری است. پژوهش حاضر در هدف، بنیادی _ کاربردی، از نظر ماهیتِ پژوهشی، توصیفی _ تحلیلی و به لحاظ روش، از ساختار توصیفی _ پیمایشی بهره می گیرد. محله تجریش در شهر تهران به عنوان محدوده مطالعه این پژوهش انتخاب شده است. این محله یکی از هسته های تاریخی شهر تهران بوده و نقش فرامحلی به واسطه وجود پتانسیل های متعدد به خود گرفته است. اما امروزه با مشکلاتی مانند فرسودگی و افول کالبدی، مشکلات زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی درگیر است. در تحقیق پیشِ رو برای سنجش راهکارهای طب سوزنی شهری در محدوده مطالعه، ابتدا پس از مرور پایگاه نظری، ابزارها و راهکارهای طب سوزنی شهری، به تبیین نظام های تأثیرگذار در ابعاد کالبدی _ محیطی، اجتماعی و اقتصادی برای مشخص نمودن پهنه های مداخله در محله تجریش پرداخته شده است. در ادامه با استفاده از روش تحلیل شبکه، به تحلیل نتایج حاصل از عواملی مانند ذی نفعان مؤثر در محدوده، نتایج احتمالی طب سوزنی شهری و نیز محرک های مؤثر در محدوده اقدام شده است. سپس در راستای اعمال محرک های طب سوزنی شهری بر پهنه های مداخله، با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و نرم افزار(Expert Choice)، اولویت بندی محرک ها صورت گرفته و پس از آن با بهره گیری از تکنیک سوات(SWOT) به تحلیل پهنه های مداخله پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد، مکان هایی مانند بازار تجریش، روددره مقصودبیک، بوستان آرزو و موزه موسیقی، حساس ترین نقاط محله را برای اعمال محرک های مداخله تشکیل می دهند.
نقش موقوفات گنجعلی خان در ارتقای رفاه اجتماعی شهروندان کرمانی با رویکرد کاهش فقر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: رفاه اجتماعی بخشی از زندگی و فرهنگ انسانی تلقی می شود و گسترش نظریه های انسان دوستی با تأکید بر مسؤلیت همگان نسبت به یکدیگر و همچنین پیشرفت علوم اجتماعی و زیستی در پیدایش نگرش های جدید در خصوص رفاه اجتماعی و کاهش فقر مؤثر بوده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش موقوفات گنجعلی خان در رفاه اجتماعی شهروندان کرمانی با رویکرد کاهش فقر است.روش: جامعه آماری مطالعه حاضر، کلیه شهروندان بالای ۱۸ سال شهر کرمان بودند. بر این اساس، با استفاده از فرمول کوکران ۳۸۴ نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند (این تعداد را به ۴۰۰ مورد افزایش داده شد که در نهایت ۳۹۰ مورد در تحلیل نهایی مورد استفاده قرار گرفتند). نمونه گیری بر اساس خوشه ای چندمرحله ای در بین مناطق، بلوک ها و در نهایت خانوارهای کرمانی انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته (بر اساس مضامین برگرفته از قسمت کیفی) بود. از روش آمار توصیفی مانند میانگین و درصد فراوانی برای توصیف متغیرهای اصلی تحقیق و از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره و تحلیل عاملی تأییدی برای بررسی روابط بین متغیرها استفاده شد، داده ها با استفاده از نرم افزار Spss و Amos تجزیه وتحلیل شدند.یافته ها: نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره نشان داد که رفاه اجتماعی شهروندان بر اساس مدیریت موقوفات با مقدار 0/410 قابل تبیین است که نتیجه آن کاهش فقر خواهد بود. در خصوص مقدار ضرایب بتای استاندارد هر یک از متغیرها نیز بیشتر ضریب به اولویت بخشی به نیازها برمی گردد که 0/452 است. کمترین مقدار به متغیر نوآوری سازمانی مربوط می شود که 0/4 است. این مقدار برای متغیر قابلیت مدیریتی 0/338، دانش تخصصی 0/423، درک از موقوفات 0/431 و در نهایت برای قابلیت سازمانی 0/327 است.نتایج: نتایج این مطالعه نشان می دهد موقوفات گنجعلی خان نقش مهمی را در رفاه عینی و ذهنی شهروندان کرمانی ایفا می نمایند و در کاهش فقر نقش به سزایی بر عهده دارند لذا مدیریت منابع وقفی در زمان تحریم و شرایط اقتصادی موجود اگر به صورت بهینه انجام گیرد به رفاه شهروندان و در نتیجه کاهش فقر می تواند کمک بسیار مهمی می نماید.
بررسی ریخت-گونه شناسانه بافت های مسکونی جدید در راستای بهینه سازی مصرف انرژی اولیه مطالعه موردی: سپاهان شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
41 - 54
حوزه های تخصصی:
با پیشرفت سریع فناوری و در پی آن رشد روزافزون جمعیت شهری، توسعه ی محلات مسکونی امری اجتناب ناپذیر بوده است. ساخت وسازهای خارج از ضابطه، تغییرات شکلی بافت های شهری و عدم تطابق آن با ویژگی های اقلیمی، افزایش تقاضای انرژی مصرفی ساختمان ها را به دنبال داشته است. به گونه ای که بخش عمده ای از انرژی که در شهرها به مصرف می رسد به ساختمان های مسکونی تعلق دارد و یکی از عوامل تأثیرگذار بر این مسئله شکل بافت شهری است. اما اغلب پژوهش هایی که تاکنون در این حوزه انجام شده است، به بررسی اثرات شکل شهری بر مصرف سوخت حمل ونقل پرداخته اند و یا مصرف انرژی ساختمان ها را در مقیاس خرد ارزیابی نموده اند. ازآنجایی که عملکرد حرارتی ساختمان ها در مقیاس های فراتر از مقیاس ساختمانی متفاوت می باشد، این مسئله اهمیت تحلیل عملکرد حرارتی ساختمان ها را در مقیاس هایی بالاتر نظیر واحد همسایگی برای محققین روشن می سازد. لذا این پژوهش در پی آن است که با به کارگیری رویکرد ریخت-گونه شناسانه و سنجش مصرف انرژی اولیه گرمایشی، سرمایشی و روشنایی ریخت گونه های مختلف، به بررسی روابط بین شاخص های ریخت شناختی و مصرف انرژی اولیه بپردازد و بر اساس معیار انرژی اولیه، الگوهای کارآمد و ناکارآمد را شناسایی نماید. با توجه به ماهیت کاربردی این تحقیق، روش مورد استفاده در آن توصیفی-تحلیلی است و برای یافته اندوزی از روشهای اسنادی و میدانی( مشاهده، پرسشنامه)بهره جسته است. پژوهش حاضر در سه گام متفاوت تعریف شده، به طوری که نخست با مطالعات اسنادی به شرح مباحث کلیدی پرداخته، سپس بر اساس رویکرد ریخت-گونه شناسی و با روش میدانی، بافت مسکونی سپاهان شهر در مقیاس واحد همسایگی ریخت-گونه بندی شده است. در پایان نیز با مدلسازی مصرف انرژی اولیه سرمایشی، گرمایشی و روشنایی ریخت گونه های مختلف از طریق نرم افزار دیزاین بیلدر، نتایج بر اساس نگرش مقایسه ای، آزمون همبستگی و آنالیز واریانس تحلیل گردیده اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که، بین مصرف انرژی اولیه و شاخص های طرح چیدمان، مکان قرارگیری توده، فرم ساختمان، ارتفاع ساختمان، سطح معابر و فضاهای باز رابطه همبستگی قوی و بین مصرف انرژی اولیه و شاخص تناسبات بلوک رابطه همبستگی متوسط وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج حاصل از تحلیل واریانس، الگوهای متداول ردیفی و الگوهای مربع شکل، به ترتیب کارآمدترین و ناکارآمدترین الگوی بافت مسکونی جدید به شمار می آیند. سایر الگوها نظیر گونه های L,I,T,H شکل ازلحاظ مصرف انرژی اولیه در سطح میانی قرار می گیرند و در این میان، الگوهای H شکل بهترین گزینه برای ساختمان متراکم چهار طبقه می باشند.
Investigating the Adaptability of Rural Physical Features to the Feeling of Security among the Residents of Toos Rural Area in Mashhad County(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose- The present study aims at examining the adaptability of physical features to feeling of security among the residents of the rural area of Toos. The achievements are supposed to be used in quality improvement of rural guidance plans in line with increasing security potentials of rural areas. Design/methodology/approach- The methodology of this study is correlative, and data collection was performed through library and field studies. The extracted physical indices were obtained from the studies and rural guidance maps, while feeling of security index was obtained through 386 researcher-made questionnaires filled by the residents of 13 villages in the countryside of Mashhad in Toos rural area. The validity of the questionnaires was confirmed through an expert board and their reliability in the security feeling variable was confirmed by Cronbach alpha 0.8. SPSS software was used for data analysis. Finding- The findings of the study indicated a significant negative correlation between many of the form and morphology indices of feeling of security. The correlation between the size of the village and feeling of security is significant and equals to -0.804. Moreover, a significant inverse correlation was found between population density and feeling of security which was equal to 0.592. Among the functional status indices, we can refer to an inverse moderate correlation between the distribution of services and the scale of land uses. Accessibility index indicates a strong inverse relationship of impenetrability (with correlation coefficient of 0.670) and the design of dead-end and narrow streets with feeling of security. Research limitations/implications- The limitation of this study includes the bureaucracy of the administrative network, lack of official data and the time-consuming data collection. Practical implications- Generally, the confirmation of the strong relationship among most of the variables indicates that it is required to develop principles of secured places and to give more consideration to the physical security in rural guidance plans, which are the most important related documents in the country. Originality/value- The relationship between them has been ignored in rural areas in spite of the extended volume of rural guidance plans based on their physical context, as well as insecurity of the rural areas at the urban fringe.
تحلیل عوامل اثرگذار بر توانمندسازی روستاییان مورد: بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی از اجزای لازم برای رسیدن به توسعه پایدار به حساب می آید؛ به گونه ای که، دستیابی به توسعه پایدار، بدون توانمندسازی اقشار ضعیف جامعه امکان ناپذیر توصیف می شود. هدف پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر توانمندسازی روستاییان در بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ است. این پژوهش ازنظر هدف «کاربردی» و از نظر نحوه گردآوری داده ها، «توصیفی، پیمایشی» است. شاخص های تحقیق با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی تحقیقات گذشته تدوین شده است. در این پژوهش از شاخص های (شاخص بهره مندی از ظرفیت های جغرافیایی، خدمات کمیته امداد، آموزش، علاقه، مشارکت و گردشگری) با 21 گویه استفاده شده است. جامعه آماری با توجه به موضوع پژوهش، ساکنان دهستان چندار با جمعیت 28,841 نفر بوده است که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 384 نفر تعیین گردید. مقیاس اندازه گیری براساس طیف لیکرت از خیلی کم تا خیلی زیاد و نحوه نمره دهی پرسش ها نیز از نمره 1 تا 5 بود. برای تحلیل از روش های آماری با استفاده از نرم افزار spss و لیزرل انجام گردید. نتایج نشان می دهند که بالاترین ضریب استاندارد را شاخص بهره مندی از ظرفیت های جغرافیایی(00/1) به دست آورده است و بعد از آن شاخص های خدمات کمیته امداد(88/0)، آموزش (81/0)، علاقه(78/0)، مشارکت(75/0)، گردشگری(63/0)، قرارگرفته اند.
تحلیلی بر توزیع فضایی هتل ها در مقصدهای گردشگری، مطالعه موردی: شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱
43 - 57
حوزه های تخصصی:
فضاهای گردشگری شهری، شامل عناصر اولیه و عناصر ثانویه اند. عناصر اولیه شامل جاذبه های گردشگری و عواملی هستند که سبب جذب گردشگر می شوند. عناصر ثانویه گردشگر جذب نمی کنند، اما بر ماندگاری گردشگر در شهر مؤثرند. نحوه پراکنش عناصر گردشگری در فضای شهری، در مدت ماندن گردشگران و درنتیجه، اقتصاد گردشگری نقش مهمی دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی پخشایش فضایی جاذبه های گردشگری و مکان یابی هتل های شهر کرمانشاه است. در این پژوهش، برای تعیین الگوی فضایی جاذبه های گردشگری و هتل ها، از مدل میانگین نزدیک ترین همسایه و برای بررسی نحوه قرارگیری جاذبه های گردشگری و هتل ها نسبت به یکدیگر، از مدل مرکز متوسط و بیضی انحراف معیار استفاده شد. مقدار به دست آمده از مدل میانگین نزدیک ترین همسایه، برای جاذبه های گردشگری 69/0 است که الگوی خوشه ای برای جاذبه های گردشگری را نشان می دهد. همچنین مقدار به دست آمده برای هتل ها 33/1 است که نشانگر الگوی پراکنده برای هتل هاست. همچنین نتایج مدل مرکز متوسط و بیضی انحراف معیار نشان می دهد که مرکز متوسط هتل ها، نزدیک به جاذبه های گردشگری است و نیز بیضی انحراف معیار هتل ها و جاذبه های گردشگری متداخل است که این تحلیل ها نشانگر تناسب قرارگیری هتل های شهر کرمانشاه نسبت به جاذبه های گردشگری است.
بررسی روند ادغام و هضم روستاهای پیراشهری در فرایند توسعه کلانشهر تهران با استفاده از نرم افزار GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
217 - 228
حوزه های تخصصی:
شهرها بر نواحی روستایی پیرامون خود تاثیرات ژرفی می گذارند که در ابعاد گوناگون محیطی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی نمود می یابد. از جمله پیامدهای عمده شهرنشینی شتابان گسترش فضایی شهرها و ادغام روستاها و اراضی پیرامونی آنهاست. گسترش شتابان شهرها و رشد فیزیکی ناموزون آنها موجب هضم روستاها و اراضی پیرامونی آنها، تبدیل بی رویه اراضی کشاورزی و تخریب منابع زیست محیطی شده است. این وضعیت در کلانشهرها نمود گسترده تری داشته است. از این رو، تحقیق حاضر به بررسی روند هضم روستاهای پیراشهری در شهر تهران پرداخته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، و روش جمع آوری اطلاعات روش اسنادی و میدانی است. هدف این پژوهش تعیین روند هضم روستاهای پیرامون شهر تهران با استفاده از فن سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی است. داده های تحقیق حاضر شامل تصاویر ماهواره ای لندست در یک دوره سی ساله، در مقاطع زمانی 1984، 1994، 2004 و 2014 می باشد که در محیط نرم افزار ArcGIS و ENVI مورد تحلیل و طبقه بندی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق حاکی از هضم تعداد زیادی از روستاها در بافت فیزیکی تهران می باشد، به گونه ای که در طی سالهای 1984 تا 1994 جمعاً 16 روستا در بافت شهر ادغام شده اند. اما تا سال 2014 این تعداد به 100 روستا افزایش یافته است. این روند رشد شهری نشان دهنده رشد سریع و روزافزون جمعیت تهران بوده، و شدت ساخت وساز در دوره سی ساله مطالعه را نمایان می سازد.
بررسی عوامل مؤثر بر وفاداری به مقصد گردشگری شهری مطالعه موردی: شهر رامسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
149 - 167
حوزه های تخصصی:
امروزه گردشگری یکی از مسایل مهم و موثر اقتصادی و از عوامل مهم و برجسته ارتباطی، اجتماعی و فرهنگی در سطح جهان محسوب می شود. در حال حاضر، رقابتی که مقصدهای گردشگری شهری در آن قرار گرفته اند، نیاز به درک فرآیندی است که به واسطه ی آن، بتوانند نقش مهمی را در رضایت و وفاداری گردشگران خود ایفا نمایند. تحقیق حاضر با هدف شناخت و ارزیابی نقش عوامل موثر بر وفاداری گردشگران در مقصد گردشگری رامسر صورت پذیرفته است. تحقیق حاضر، کاربردی، توصیفی و از نوع همبستگی مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری بر اساس تکنیک حداقل مربعات جزیی بوده است. جامعه ی آماری تحقیق گردشگران ایرانی بازدیدکننده از مقصد گردشگری شهری رامسر را در بر می گرفت. تعداد نمونه 400 نفر در نظر گرفته شد و روش نمونه گیری، تصادفی ساده بود. داده های تحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری شدند. روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوا و پایایی آن با محاسبه ی آلفای کرونباخ (895/0) تایید گردید. از تحلیل عاملی تاییدی برای اطمینان از اعتبار مدل های اندازه گیری استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از بسته نرم افزارهای SPSS24 و SmartPLS2 صورت پذیرفت. نتایج بیانگر تایید تمامی فرضیه ها بود و مشخص ساخت که نوآوری بازاریابی، جذابیت فعالیت های شهری، تصویر مقصد، ویژگی های مقصد گردشگری و کیفیت ادراک شده از طریق متغیرهای واسطه ای چون ارزش ادراک شده و رضایت، نقش مهمی را در وفاداری به مقصد گردشگری شهری رامسر ایفا می نمایند. با توجه به تحلیل یافته ها، نتایج و پیشنهادات لازم ارایه گردید.
ارزیابی کیفیت خدمات شهری در محلات اسکان غیررسمی با استفاده از مدل سروکوال مطالعه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
93 - 108
حوزه های تخصصی:
امروزه ارزیابی کیفیت خدمات شهری، ازجمله گام های اساسی در تدوین برنامه های ارتقاء کیفیت محسوب می شود. سنجش کیفیت در مقیاس شهری، به ویژه مقیاس محلات محروم، در تبیین فاصله و عدالت توزیع منابع در فضای جغرافیایی نقش تعیین کننده دارد. این مقاله باهدف بررسی میزان شکاف ادراکی و انتظاری کیفیت خدمات شهری در محلات اسکان غیررسمی زنجان با مدل سروکوال تدوین یافته است. روش تحقیق پژوهش از نوع تحلیلی- تطبیقی با ماهیت کاربردی بوده که با روش میدانی –کتابخانه ای (اسنادی) گردآوری داده ها صورت پذیرفته است. داده های جمع آوری شده در نرم افزار SPSS پیاده شده و با استفاده از مدل سروکوال و آزمون های آماری اسپیرمن، تی زوجی و فریدمن تجزیه وتحلیل داده ها صورت پذیرفته است. نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد میزان شکاف ادراکی و انتظاری کیفیت خدمات شهری در محلات اسکان غیررسمی بالا می باشد و معیارهای مدل سروکوال عمدتاً بر یکدیگر اثرگذار و دارای ارتباط معنادار می باشند. همچنین در رتبه بندی معیارهای ادراکی و انتظاری، ضمن وجود تفاوت رتبه ای بین معیارهای پنج گانه سروکوال، معیار اطمینان بخشی در اولویت اول کیفیت خدمات شهری در محلات موردمطالعه می باشد.
تبیین الگویی از راه یابی در شهر با رویکرد روان شناسی محیطی (مطالعه موردی: 11 محور پیاده مدار شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تسهیل در فرآیند راه یابی و تشخیص این که افراد در یک مجموعه از عملکردهای متفاوت در شهر، چگونه و از چه مسیرهایی به مقصدهای مورد نظرشان می رسند، ضرورتی اجتناب ناپذیر است که معمولاً در فرآیند برنامه ریزی یک شهر نادیده گرفته می شود. راه یابی، به معنای توانایی افراد برای رسیدن به مقاصد فضایی خود در محیط های جدید و پیچیده، همانند محیط های آشناست که با تکیه بر دانش فضایی و قابلیت های فردی صورت می گیرد. هدف اصلی این مقاله، دست یابی به الگویی جهت ارتقاء فرآیند راه یابی در شهر با بهره گیری از دانش روان شناسی محیطی است. روش تحقیق در این پژوهش، از حیث هدف، توسعه ای- کاربردی است که راهبردی ترکیبی (آمیخته) دارد و معیارهای کمی و کیفی را توأمان مدنظر قرار می دهد؛ لذا با روش تحلیل محتوا مبتنی بر پیشینه نظری و عملی موضوع، مؤلفه های کیفی پژوهش استخراج و مدل مفهومی پژوهش تدوین شد. سپس مدل عملیاتی پژوهش که در آن معیارهای محیطی و انسانی مؤثر بر فرآیند راه یابی که متأثر از دانش روان شناسی محیطی است، معرفی گردید. روایی محتوایی و ظاهری معیارهای کیفی توسط کارشناسان و با بهره گیری از ابزار پرسش نامه تایید و پایایی آن نیز بوسیله آزمون آلفای کرونباخ، تأیید شد. در ادامه، برای اعتبارسنجی پژوهش و نتایج حاصله از بخش کیفی، مطالعه تطبیقی (قیاسی) در 11 محور پیاده مدار شهر تهران انجام شد؛ معیارهای کیفی و کمی، با ابزار پرسش نامه و نظرسنجی از کارشناسان و شهروندان، وزن دهی شده و با بکارگیری روش الکتره، رتبه بندی و ارزیابی محورهای پیاده انجام شد تا درک واقع بینانه ای از عوامل مؤثر بر ارتقاء فرآیند راه یابی در شهر فراهم آید. یافته های پژوهش بیان گر این مطلب است که خیابان صف (سپهسالار)، بیشترین ویژگی های مؤثر در تسهیل فرآیند راه یابی را دارد. نتایج برگرفته از روش الکتره نشان می دهد مادامی که مولفه حفاظت و امنیت تسهیل نگردد، نمی توان فرآیند راه یابی را تسهیل نمود؛ سایر ابعاد برآمده از رویکرد روان شناسی محیطی نیز بر اساس اولویت، شامل عدالت در دسترسی، لذت بردن، هویت، راحتی و تحرک (دسترسی) هستند؛ الگوی پیشنهادی این پژوهش می تواند به مثابه مبنایی برای برنامه ریزی در تسهیل فرآیند راه یابی با رویکرد روان شناسی محیطی در هر فضای شهری دیگری مصداق یابد.
بررسی متغیرهای اثرگذار بر تاب آوری مساکن روستایی در برابر مخاطرات در مناطق دشتی و کوهستانی (مورد شناسی: روستاهای بخش مرکزی قوچان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران به لحاظ وقوع انواع حوادث طبیعی در بین کشورهای نخست دنیا قرار دارد و همه ساله تعداد زیادی از هموطنان بر اثر همین حوادث، خانه و کاشانه خود را از دست می دهند. بر این اساس موضوع ایمن بودن مساکن روستایی و مدیریت درست آن ها در برابر مخاطرات، یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی ها است. این تحقیق از نوع کاربردی و از نظر روش به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات موردنیاز به دو صورت اسنادی و میدانی (پرسش نامه محقق ساخته) گردآوری شده است. هدف تحقیق حاضر بررسی متغیرهای اثرگذار بر تاب آوری مساکن روستایی در برابر مخاطرات در روستاهای دشتی و کوهستانی شهرستان قوچان است. جامعه آماری تحقیق حاضر را سرپرستان خانوارهای ساکن در 4 روستای دشتی و 4 روستای کوهستانی تشکیل می دهند. براساس سرشماری سال 1395، ناحیه مورد مطالعه دارای 11712 نفر جمعیت و 3702 خانوار بوده ا ست که با استفاده از فرمول کوکران، 350 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و پرسش نامه ها به نسبت جمعیت هر یک از روستاها، بین خانوارها به صورت تصادفی ساده سیستماتیک توزیع شد. تجزیه و تحلیل و پردازش داده ها با استفاده از آزمون های مختلف در محیط نرم افزاری SPSS انجام شده و برای تهیه نقشه ها نیز از نرم افزار GIS استفاده شد. نتایج به دست آمده از آزمون های کای اسکوئر نشان می دهد که بین مؤلفه هایی ازقبیل بهره بالای وام، عدم توان در بازپرداخت آن و... با میزان تاب آوری مساکن روستایی تا سطح اطمینان 99 درصد رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون فریدمن حاکی از آن است که نداشتن ضامن معتبر، بهره بالای وام و عدم توان در بازپرداخت آن مهم ترین چالش فراروی تاب آوری مساکن هستند. علاوه برآن نتایج به دست آمده از آزمون مان وایتنی و T مستقل نشان می دهند که بین روستاهای نواحی کوهستانی با دشتی در زمینه های متعدد اختلاف معنی داری تا سطح 99 درصد وجود دارند. همچنین نتایج آزمون رگرسیون لوجستیک نشان می دهد که 3 متغیر بررسی شده توانستند 58 درصد از تغییرات متغیر رضایت از امدادرسانی را بررسی کنند و حدوداً 42 درصد باقی مانده مربوط به مؤلفه هایی است که در تحقیق حاضر مورد شناسایی قرار نگرفتند و توسط عوامل دیگری قابل پیش بینی است. بر این اساس دسترسی به مراکز آتش نشانی و کیفیت راه های ارتباطی به خصوص در روستاهای کوهستانی نقش مهمی در امدادرسانیِ به موقع به افراد در صورت وقوع بلایای طبیعی دارد.
عوامل اثرگذار بر کارآمدی پروژه های توانمندسازی زنان روستایی مورد: تعاونی های خرد اعتباری در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر سود مندی حاصل از توانمندسازی زنان روستایی از طریق تشکیل تعاونی اعتباری خرد است. برای اجرای این مقاله از الگو واره کمّی و روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی اعضای هیأت مدیره شرکت های تعاونی زنان روستایی فعال در استان اصفهان به تعداد 115 شرکت (690 نفر) بوده که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 248 نفر به عنوان نمونه انتخاب و بررسی شد. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که روایی صوری آن توسط اساتید و متخصصان مربوطه تأیید شد. پایایی بخش های مختلف پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفا کرونباخ بین 85/0 تا 97/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 22 و آموس انجام شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری نشان داد که از بین عوامل مؤثر بر سودمندی حاصل از تشکیل تعاونی اعتباری خرد بالاترین تأثیر مربوط به اثر توانمند سازی بر سودمندی بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که مسیر توانمندی فرهنگی- اجتماعی با 4/46 درصد بیشترین تأثیر مثبت را بر سود مندی حاصل از تشکیل تعاونی اعتباری خرد داشته است و پس از آن توانمندی خانوادگی با 5/15 درصد و توانمندی سیاست گذاری- مدیریتی با 12 درصد در اولویت دوم و سوم قرار گرفته است.