فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۸۱ تا ۶٬۰۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
مداخلات شهرسازانه در دوره اخیر دگرگونی های عمده ای در ساختار فضایی شهرهای ایران به وجود آورده است. در روند این توسعه کالبدی در بسیاری از ش96هرهای تاریخی، مشکلاتی مانند ناتوانی در سازگاری با تغییرات کالبدی و نبود پیوند مناسب با ساختار شبکه ای موجود، هسته های تاریخی را دچار مشکل کرده است. پژوهش توصیفی تحلیلی و کمی-مقایسه ای حاضر، با هدف بررسی تأثیر طرح های توسعه شهری بر ساختار فضایی محدوده تاریخی شهر ارومیه، به تحلیل ساختار شهر در 4 دوره (1312-1355-1373-1395) به روش چیدمان فضا پرداخته است. جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای است که پس از پرداختن به مبانی نظری، شاخص هایی که بخش اصلی و تغییرناپذیر استخوان بندی شهر را تشکیل می دهد برای تحلیل ساختار فضای شهر معرفی می شود. پس از تحلیل پارامترها و نقشه ها، تغییرات ارزش هم پیوندی به عنوان مهم ترین مفهوم در این روش مدنظر قرار گرفته است. همچنین به منظور بررسی انسجام ساختار محدوده تاریخی، ارزیابی اهمیت راسته های تاریخی و عناصر اصلی آن و نحوه توزیع فعالیت ها تحلیل شده است. با توجه به نتایج پژوهش، عملکرد و انسجام محدوده تاریخی و ارتباط آن با ساختار کل شهر با تأثیرپذیری از تغییرات کالبدی، به مرورزمان کمتر شده و ساختار درونی این محدوده با ساختار کلی شهر پیوند نخورده است. همچنین بخش عظیمی از ارزش های هویتی بافت، با تأثیرپذیری از تغییرات از بین رفته و پیوستگی فضایی عناصر اصلی محدوده و اهمیت عملکردی راسته های تاریخی تضعیف شده است؛ از این رو تغییرات سریع کالبدی در دوره های اخیر بر ساختار فضایی محدوده تاریخی تأثیرات منفی داشته است.
پیامدهای محیطی ناشی از افزایش تراکم و بلندمرتبه سازی در شهرها
حوزه های تخصصی:
بلندمرتبه سازی ازجمله رویکردهای مهم شهرهای بزرگ جهان است که در اثر رشد روزافزون جمعیت، کمبود و گرانی زمین و مشکلات توسعه افقی شهرها رواج یافته که قابلیت ارتباط فرد با محیط اطرافش را بسیار بی اهمیت جلوه می کند. در این پژوهش به روش تحلیلی- توصیفی و باهدف شناخت و تحلیل تأثیرات محیطی ناشی از افزایش تراکم و توسعه عمودی در شهرها، سعی بر آن است تا تبیین روشنی از معایب افزایش تراکم در شهرها، در عین سودمندی آن، ارائه گردد. جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی انجام پذیرفته و پس از شناخت مفاهیم موردنظر ، به تحلیل آن ها پرداخته و نتیجتاً به چگونگی ارتباط بین آن ها منجر می گردد. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که ساختمان های بلند بر تعادل محیط شهری تأثیر می گذارند و می بایست چگونگی تأثیر آن ها بر کیفیت محیط قبل از احداث مورد ارزیابی قرار گیرد. خصوصاً در ارتباط با ساختمان های بلند با عملکرد مسکونی که علاوه بر ملاحظات محیطی و شهرسازی، تغییر در روابط اجتماعی اهالی، تغییرات در شیوه زندگی و رفتارهای جمعی نیز می باید موردنظر باشد تا طراحی و ساخت ساختمان های بلند موجب ارتقاء کیفیات محیط شهری گردند.
روندیابی سالخوردگی جمعیت ایران در گروه سنی منتخب با استفاده از سری های زمانی برای افق 1435
حوزه های تخصصی:
تحولات جمعیتی یک کشور به عنوان مبنایی برای سیاست گذاری ها و تصمیم گیری های کلان می باشد. به طوری که، جمعیت مبنای سرمایه گذاری در زمینه توسعه راه و مسکن، بنگاه های اقتصادی، تأسیسات آموزشی و درمانی، تسهیلات رفاهی و تأمین انرژی و غیره است. از این رو، عدم درک صحیح از تحولات جمعیتی منجر به ناهماهنگی در برنامه ریزی ها و در نهایت اتلاف سرمایه و زمان خواهد بود. جمعیت سالخورده به جمعیتی اطلاق می گردد که بیش از ده درصد کل جمعیت شصت و پنج سال و بالاتر باشد. همچنین، تعریف فرد سالخورده در کشورهای مختلف و با توجه به امید به زندگی بین سن 50 تا 75 سال متغیر می باشد. در این پژوهش نیز، 70سالگی به عنوان سن سالخوردگی در نظر گرفته شده است. بر این اساس، هدف این پژوهش روندیابی سالخوردگی جمعیت گروه سنی منتخب در 37 سال آینده (در افق 1435) می باشد. در این راستا از مدل خود رگرسیون میانگین متحرک انباشته (ARIMA) برای اعمال روابط و پیش بینی استفاده شده است. داده های بکار رفته سرشماری های سال 1365 تا 1395 می باشد. نتایج بدست آمده، نشان می دهد که انتظار تغییرات جمعیت 70 ساله و بیشتر افزایشی می باشد که این گروه جمعیتی در افق 1435 به 16/743 درصد خواهد رسید. همچنین، طبق نتایج حاصل از پیش بینی توسط مدل آریما، انتظار می رود در افق 1435 جمعیت 70 ساله و بیشتر، «26644317» نفر باشد که برابر با 22 درصد کل جمعیت کشور در آن سال خواهد بود.
بررسی مکانی پارکینگ طبقاتی کلپا در شهر همدان به روش تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
587 - 602
حوزه های تخصصی:
انتخاب مکان برای احداث پارکینگ های طبقاتی یکی از مسائل مهم و کلیدی در شهرهای بزرگ و کلان شهرهاست؛ از این رو با توجه به تعدادی از معیارها و پارامترها، به کارگیری اصول صحیح مکان یابی و با هدف تعیین مناسب ترین مکان، باید به بررسی و تعیین این مسئله پرداخت. هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل مکانی پارکینگ کلپا و دلایل موفقیت یا شکست آن در جذب رانندگان و ساکنان در شهر همدان است. برای دست یابی به این هدف، از پارامترهای دسترسی، شعاع عملکرد، امنیت، کاربری مناسب برای تأسیس پارکینگ، مساحت زمین و... استفاده شده است. پس از تعیین معیارهای مورد نظر، به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در فضای نرم افزار Expert choice، وزن دهی و مقایسه معیارها و گزینه های انتخابی انجام شد تا گزینه بهینه مشخص شود و مکانی مناسب برای احداث پارکینگ های جدید در این محله مدنظر قرار بگیرد. براساس نتایج بررسی گزینه های منتخب، محل احداث پارکینگ کلپا، مشکلات و مسائل بسیاری دارد و مکان مناسبی برای احداث پارکینگ مورد نظر نیست. همچنین بررسی تعیین نقاط انتخابی و مقایسه آن ها با یکدیگر نشان می دهد گزینه 5 که زمین متروکه است و دسترسی آن از دو خیابان بوعلی و بین النهرین تأمین می شود، به دلیل ویژگی های بهتر، از دیگر نقاط ارجحیت دارد و مکانی مناسب برای احداث پارکینگ طبقاتی جدید در محله کلپا در شهر همدان است.
الگوی سکونت گزینی جمعیت مهاجر با رویکرد اکولوژی اجتماعی در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
117 - 136
حوزه های تخصصی:
اکولوژی اجتماعی شهر، شیوه های اجتماعی و اقتصادی شهر را به تصویر می کشد و بر هویت محیط اجتماعی شهر تاکید دارد و در پی آن است تا همه شهروندان بتوانند به زندگی شایسته ای دست یابند. جدایی گزینی های اجتماعی-فضایی یکی از مسایل مهم کنونی شهرها به شمار می رود و از زمینه های بروز این پدیده، حضور مهاجرین در شهرها است که با توجه به شرایط شان مکان های خاصی از شهر را برای سکونت خود انتخاب می کنند. جدایی گزینی جمعیت مهاجر در قالب نقطه ای، لکه ای و پهنه ای در بخش های خاصی از شهر و بویژه سکونتگاه های غیررسمی شکل گرفته و گسترش پیدا می کند. شهر رشت بزرگترین و مهمترین شهر منطقه شمال ایران، شهری مهاجر پذیر است که جمعیت آن طی سا ل های 1335 تا1395 ازتعداد 109491 نفر به 679995 نفر، تحت تاثیر مهاجرت های درون استانی و برون استانی 2/6 برابر افزایش یافته است. هدف تحقیق حاضر تحلیل الگوی سکونت گزینی جمعیت مهاجر با رویکرد اکولوژی اجتماعی در شهر رشت است که از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش شناسی، توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق، کارشناسان فنی شهرداری های مناطق پنجگانه شهر رشت است که با بهره گیری از طراحی و تکمیل تعداد 38 پرسشنامه به روش دلفی، داده ها و اطلاعات مورد نیاز در کنار مطالعات اسنادی جمع آوری شده است.یافته هاو نتایج تحقیق نشان می دهد الگوی سکونت جمعیت مهاجران به صورت؛ نقطه ای، لکه ای و پهنه ای بوده که این الگو در محلات با نسبت بالای جمعیت مهاجر مانند برخی محلات مناطق چهار و پنج برعکس می باشند. برنامه ریزی از طریق آماده سازی زمین های بلافصل شهر رشت مطابق با طرح های جامع و تفصیلی و نیز ساختاری-راهبردی به توسعه کالبدی-فضایی و بویژه توسعه اجتماعی-فرهنگی الگوی سکونت پهنه ای، لکه ای و نقطه ای مهاجرین کمک خواهد نمود.
ریخت شناسی معماری معنامحور با استفاده از روش چیدمان فضا (مطالعه موردی: مسجد حکیم اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از نظریه پردازان بر این اصل اعتقاد دارند که با طراحی محیط کالبدی، معنا به وجود می آید. لذا معنا از دو حیث قابل بررسی است: بعد ذهنی و عینی یا فیزیکی. هدف از پژوهش تبیین معنا در معماری بناهای شاخص مذهبی دوره صفویه اصفهان، با استفاده از تحلیل ویژگی های فیزیکی فضای معماری آنهاست. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که کدام یک از فضاهای مسجد از بعد فیزیکی و کالبدی معنادهی بیشتری دارد و دلیل معناداری فضاهای مسجد چیست؟ به همین منظور از میان ادوار تاریخی، دوره صفویه و از میان بناهای مذهبی، مسجد حکیم اصفهان به عنوان نمونه موردی انتخاب شد. روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. روش تحلیل آن نیز با استفاده از نرم افزار دپس مپ و آنالیز مؤلفه های ریخت شناسی معماری نظیر: هم پیوندی، نفوذپذیری، گوناگونی، خوانایی، وحدت فضایی و عمق فضا در فضاهای مختلف مسجد حکیم است. پس از آنالیز نقشه ها توسط نرم افزار دپس مپ و مشاهده رفتارهای حرکتی انسانی، این نتیجه حاصل گشت که حیاط علاوه بر داشتن شفافیت و تداوم دید بصری، دارای میزان بالاتری از هم پیوندی، نفوذپذیری و وحدت فضایی می باشد. همچنین از حیث گوناگونی شبستان با تلفیق فضاهای باز، نیمه باز و بسته، نسبت به سایر فضاهای مسجد از میزان گوناگونی بیشتری برخوردار است و علاوه بر آن دارای بیشترین میزان قابلیت انتخاب بوده است. مشاهده میدانی رفتار حرکتی و بصری بازدیدکنندگان مسجد نیز تأییدی بر این مدعاست. از دستاوردهای این پژوهش می توان در طراحی مساجد امروزی با توجه به الزامات و نیازهای جدید نیز بهره جست.
بررسی تطبیقی الگوهای مدیریت رشد شهری در کلان شهرشیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
89 - 102
حوزه های تخصصی:
رشد روزافزون جمعیت در کلان شهرها باعث گسترش افسارگسیخته شهرها و پراکنده رویی شده است که در نقطه مقابل رشد هوشمند و توسعه درون زا قرار دارد. شهر شیراز دارای 1700 هکتار بافت فرسوده و ناکارآمد و حدود 450 هکتار اراضی بایر و رها شده در داخل شهر است. وسعت این مقدار از بافت های نیازمند توجه، لزوم به کار گیری توسعه درونزا و ابزارهای دستیابی به آن را نمایان می سازد. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی سیاست های مدیریت رشد شهری (سیاست های بیرونی مدیریت رشد و سیاست های درونی مدیریت رشد) جهت شناسایی بهترین سیاست درونی مدیریت رشد در شهر شیراز می باشد. بدین منظور در پژوهش از ترکیب مدل های تاپسیس و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP-TOPSIS) استفاده شده و تعیین امتیازها با استفاده از روش نمونه گیری متوالی و نظرسنجی خبرگان در قالب مدل دلفی دومرحله ای و با استفاده از نظرات 17 نفر از کارشناسان و مدیران شهری شیراز بوده است. نتایج نشان می دهد که سیاست های بیرونی مدیریت رشد به علت تأثیر کلان و گستردگی مساحت تحت تأثیر به طور کل از اولویت بالاتری برای مدیریت شهری برخوردار است. مانند: ایجاد کمربند سبز شهری (0.69)، اعمال محدوده رشد شهری (0.69) که هر دو رتبه دوم و محدوده خدمات شهری (0.63) که رتبه سوم اولویت را کسب کرده اند و در مرحله بعد سیاست های درونی مدیریت رشد قرار دارند که تأثیرگذار ترین آنها، تنظیم مجدد زمین (0.75) با رتبه اول می باشد و سایر سیاست های درونی مدیریت رشد نظیر طرح های جامع الزام آور، انتقال و خرید حق توسعه، مشوق های تراکمی و افزایش مسکن، همکاری ها و توافقات درون محلی و برنامه ریزی اشتراکی، هزینه تأثیر توسعه و مقررات هم زمان و مالیات ویژه و ابزار تأمین مالی در رتبه های چهارم به بعد قرار دارند.
تحلیل فضایی دسترسی به پارک و فضای سبز در خمینی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
105 - 124
حوزه های تخصصی:
تأثیرات فیزیکی و طبیعی فضای سبز در سیستم شهری و بازدهی های مختلف اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی آن در ساختار جوامع شهری تا حدی است که به عنوان یکی از شاخص های توسعه پایدار از آن یاد می شود. پراکندگی فضایی نامناسب و مکان یابی نادرست پارک ها و فضای سبز بیش از کمبود فضای سبز از نظر سطح و سرانه، منجربه عدم دسترسی مناسب به پارک ها در اغلب شهرهای ایران شده است؛ ازاین رو این پژوهش بر آن است تا میزان دسترسی مردم و بهره برداری مطلوب از پارک ها و فضای سبز را به صورت مطالعه موردی در شهر خمینی شهر مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد. داده های مورداستفاده در این پژوهش شامل: مشاهده میدانی، گزارش و نقشه های موجود کاربری اراضی شهری و مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بوده است. برای ارزیابی از تکنیک های تحلیل و توابع شعاع دسترسی، تحلیل زمان دسترسی و برای تحلیل فضایی از تکنیک های جهت حرکت به سمت پارک و نیز دسترسی در مقیاس های مختلف در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که براساس تحلیل شعاع دسترسی، بیش از نیمی از جمعیت شهر خمینی شهر دسترسی به پارک در هیچ سطحی از محله ای، همسایگی، ناحیه ای و شهری ندارند. براساس زمان دسترسی مناسب به پارک که باید در شعاع دسترسی مناسب 400 تا 600 متر که معادل 10 دقیقه پیاده روی باشد، در خمینی شهر بسیاری از پهنه ها و بلوک ها و محله های شهر باید زمانی بیشتر از یک ساعت را پیاده طی کنند تا به نزدیک ترین پارک دسترسی پیدا کنند. همچنین بررسی جهت حرکت و میزان جاذبه پارک ها نشان می دهد که بخش قابلِ توجهی از مردم علی رغم صرف زمان بیشتر در پارک های حوزه جنوبی شهر جذب می شوند. براساس تحلیل دسترسی به پارک های با مقیاس همسایگی، 80 درصد بافت شهر خمینی شهر، پارکی در مقیاس واحد همسایگی ندارد.
تدوین سناریوهای مؤثر بر توسعه گردشگری با رویکرد آینده نگاری مطالعه موردی: استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
107 - 127
حوزه های تخصصی:
امروزه، توسعه صنعت گردشگری به عنوان یکی از راه های مهم دستیابی به رشد و توسعه در دنیا محسوب می شود و جوامع مختلف به این مقوله به عنوان یکی از عوامل مهم درآمدزا توجه داشته و بسیاری از برنامه های خود را بر این اساس پایه گذاری کرده اند. هدف از این مقاله تدوین سناریوهای مؤثر بر توسعه گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد با رویکرد آینده نگاری می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی، از حیث روش ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده نگاری و سناریونویسی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی صورت گرفته است. روش جمع آوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان و متخصصان در موضوع مربوطه می باشند که علاوه بر حوزه تخصصی خود از شناخت کافی نسبت به منطقه موردمطالعه نیز برخوردار هستند. روش نمونه گیری در این پژوهش نیز مبتنی بر روش غیر احتمالی و از نوع هدفمند است. در این پژوهش از روش های تحلیل ساختاری، سناریو نگاری و تکنیک دلفی استفاده شده است. نرم افزارهای مورداستفاده در این پژوهش نرم افزار Scenario Wizard و MIC MAC می باشد. بر اساس نتایج مدل تحلیل ساختاری از میان 40 شاخص موردبررسی، 12 شاخص به عنوان مهم ترین شاخص های تأثیرگذار بر توسعه گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد انتخاب شد. نتایج نهایی هم نشان داد که 5 سناریو با سازگاری قوی و محتمل پیش روی توسعه گردشگری استان قرار دارد. درمجموع 5 سناریوی قوی پیش روی توسعه گردشگری استان، بیشتر سناریوها در وضعیت مطلوب قرارگرفته اند که این نشان دهنده وضعیت امیدوارکننده برای توسعه گردشگری استان است.
بازشناسی محرک های توسعه مجدد محله های شهری (مطالعه موردی: منطقه 12 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
489 - 510
حوزه های تخصصی:
این مقاله پروژه ها و پردازه های محرک توسعه در محله های منطقه ۱۲ تهران را بازشناسی کرده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری آن ۵۰ نفر خبرگان علمی و اجرایی است که تمام جامعه به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. داده ها به روش اسنادی تهیه شده و با استفاده از روش های سوات، ضرایب رگرسیون و تحلیل واریانس پردازش شده است. یافته ها نشان می دهد محله ها عموماً دارای کمبود خدماتی و مسائل کالبدی، اقتصادی و زیست محیطی هستند. نتایج تحلیل سوات نیز حاکی از افزایش میانگین نقاط ضعف و کمبود فرصت هاست. اولویت نخست اقدامات زمینه ساز برای ایجاد انگیزه سرمایه گذاری و مشارکت توسعه دهنده هاست (جریان سازی) که احیای بناهای مخروبه، بدنه سازی بافت، مناسب سازی معابر و ایجاد فضای سبز از پروژه های شاخص آن به شمار می رود. توانمندسازی جامعه محلی (نهادسازی) دیگر محرک اولویت دار توسعه است که باید به کمک پروژه های اشتغال زا، کارآفرین و بازآفرین اقتصادی انجام شود. در چارچوب محرک های توسعه، باید فرایند بازیافت زمین، توسعه مجدد و تغییر کاربری را برای تأمین فضاهای فعالیتی و هم زمان توزیع موزون خدمات و فرصت ها به کار گرفت؛ از این رو محله های ارگ، بازار و پامنار، کوثر، قیام، امام زاده یحیی و تختی در اولویت این اقدام قرار دارند.
تأثیر آموزش مبتنی بر کارگاه بر توانایی فراشناختی و طراحی دانشجویان معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشجویان دارای استعدادهای بالقوه ای هستند که این استعدادها باید توسط خود و یا راهنمایان آموزشی شناخته شده تا از آن ها بهره برداری صحیح به عمل آید. به این منظور لازم است، روش های آموزشی، یاددهی و یادگیری مناسب، جهت ارتقاء آن ها موردبررسی قرار گیرد. آموزش صحیح می تواند فراگیران طراحی را در مسیری مشخص و درست قرار داده؛ همچنین موجبات ارتقاء قدرت طراحی آنان را فراهم سازد. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤالات است؛ که آموزش معماری مبتنی بر کارگاه می تواند توانایی طراحی دانشجو را بالا ببرد؟ آموزش معماری مبتنی بر کارگاه می تواند توانایی فراشناختی دانشجو را افزایش دهد؟ روش این تحقیق، پژوهشی عمل نگر مبتنی بر طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون بود. جهت انجام پژوهش از آزمون فراشناخت حالتی جهت سنجش تحلیل شناختی در چهار بعد آگاهی، راهبرد شناختی، برنامه ریزی و بررسی خود و از آزمون طراحی محقق ساخته جهت سنجش قدرت طراحی استفاده شد. بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت که روش آموزش معماری مبتنی بر کارگاه می تواند به ارتقای کیفی سطح طراحی کمک نماید و قدرت تحلیل فراشناخت دانشجو را نیز افزایش دهد.
ارزیابی ژئومورفوسایت های شهرستان خور و بیابانک و طبس به منظور گردشگری کم شتاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقصد های کویری و بیابانی به سبب داشتن ویژگی هایی مانند بکر بودن، آرامش، مهمان نوازی ساکنان و فرهنگ غذایی غنی، از مقصدهایی محسوب می شوند که قابلیت زیادی در گردشگری کم شتاب دارند. با تلفیق دو گونه گردشگری «کم شتاب» و «زمین-محور» و رعایت ضوابط پایداری محیط زیست، می توان از راه گردشگری کم شتاب، به حفظ ژئومورفوسایت ها دست یافت. این پژوهش درپی شناسایی و ارزیابی مقصدهایی است که با ویژگی های خود به ماندگاری بیشتر گردشگران در مقصد ها کمک کنند. اطلاعات این پژوهش توصیفی-کاربردی، با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، اینترنت و گفت وگو با کارشناسان گردآوری شد و به کمک پرسشنامه، تعداد 20 ژئومورفوسایت از دو شهرستان طبس و خور و بیابانک با استفاده از روش فاسیلوس ارزیابی شد. دلیل انتخاب روش فاسیلوس، تعداد بیشتر معیارهای امتیازدهی و هم خوانی بیشتر آنها با معیارهای گردشگری کم شتاب است. داده ها به کمک نرم افزار SPSS و با به کارگیری تحلیل عاملی اکتشافی، بررسی و تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان دادند که ژئومورفوسایت های دق سرد و گرم، کال سردر، معادن و روستای پروده، روستای بیاضه و کویر روح مرغوم به ترتیب امتیاز 1 تا 5 را برای هدف گردشگری کم شتاب داشتند. همچنین، ژئومورفوسایت های کال نمک، تل خاکستری، آب معدنی گرمه، ریگ جن و روستای بیاضه به ترتیب امتیاز 1 تا 5 را برای هدف گردشگری زمین-محور به دست آوردند. در پایان، راهکارهایی پیشنهاد شد، از جمله: تکمیل راه های ارتباطی، فضاهای تفریحی و امکانات گردشگری؛ تهیه و تولید نقشه و بروشور برای معرفی ژئومورفوسایت ها؛ سازگاری اقامتگاه ها با محیط؛ دوره های آموزشی برای گردشگران و مردم محلی؛ بهره برداری از گردشگری علمی برای جذب گردشگران و دیدار از مناطق.
تحلیل مقایسه ای سازوکار فضای جغرافیایی شهرهای جهانی و کلانشهرهای ملی در فرآیند جهانی شدن (مطالعه موردی: شهرجهانی شانگهای و کلانشهر ملی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت سازوکار فضای جغرافیایی شهرها، در مواجهه با ابر فرآیند جهانی شدن، از مهمترین رویکردهای مربوط به تحلیل های فضای جغرافیایی می باشد. پژوهش حاضر با درک این نکته و در نظر گرفتن اهمیت کلانشهرهای کشورهای درحال توسعه، تهران را در کنار شانگهای که یکی از الگوهای موفق جهانی شدن می باشد، با هدف یافتن سازوکار فضای جغرافیایی این دو شهر و ارائه مدل بومی جهانی شدن، انتخاب نموده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی، تحلیلی و استنباطی می باشد، که با بهره گیری از مبانی نظری، اخذ نظرات کارشناسان از طریق روش دلفی و سنجش استنباطی متغیرهای جهانی شدن، با استفاده از آزمون (Man-witny)، در محیط نرم افزار SPSS به بررسی آن پرداخته شده است. نتایج حاصل که به صورت دو معادله بیان شده است، بازگو کننده تفاوت مولفه یکپارچگی فرآیندهای اقتصادی، ارتباطی، اطلاعاتی و پیوستگی مکانی آنها در سامانه جهانی با سامانه غیرجهانی می-باشد. نتیجه بررسی متغیرهای جهانی شدن در دو شهر تهران و شانگهای نشان می دهد که بیشترین میزان اختلاف به ترتیب مربوط به متغیر حجم تجارت بین الملل، گردشگری خارجی، ضریب نفوذ اینترنت، تعداد شعبات بانکهای خارجی، تعداد شعبات شرکت های چند ملیتی وسرمایه گذاری مستقیم خارجی می باشد. لذا از نظر توصیفی، تحلیلی و استنباط آماری، نتایج گویای ساز و کار متضاد فضای جغرافیایی شانگهای و تهران می باشد.
راهکارهای تعیین اندازه و سطح بهینه حریم شهرها در طرح جامع شهرهای کمتر از 50 هزار نفر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
65 - 78
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین مشکلات برنامه ریزان در طرح های جامع شهری، تعیین دقیق مرز محدوده های شهر به ویژه حریم آن است. شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در ماده 7 مصوبه تفویض اختیار تصویب طرح های جامع شهرهای با جمعیت کمتر از یکصد هزار نفر به شورای برنامه ریزی و توسعه استان ها (مورخ 15/5/86 و با اصلاحیه مورخ 5/5/88)، کارگروه های تخصصی امور زیربنایی و شهرسازی و شوراهای برنامه ریزی و توسعه استا ن ها را موظف نمود، به هنگام بررسی و تصویب طرح های جامع شهری، حریم شهرها را متناسب با سطح محدوده و افق طرح، حدوداً سه تا پنج برابر سطح محدوده شهر تعیین نمایند. در این مقاله با هدف بررسی و نقد مصوبه یاد شده شورای عالی و میزان تطابق وضعیت شهرهای ایران با آن، 50 شهر نمونه از سراسر کشور انتخاب گردید. روش نمونه گیری در این پژوهش، انتخاب تصادفی بوده است. از مجموع 1012 شهر کشور در سال 85، 866 شهر دارای جمعیت زیر 50 هزار نفر بوده که با توجه به انتخاب 50 شهر در کل کشور، طرح جامع 77/5 درصد از شهرها که در طی سال های 88 تا 90 به تصویب رسیده ، مورد بررسی قرار گرفته است. شیوه بررسی بدین صورت بوده که با استفاده از اسناد طرح های توسعه و عمران (جامع) این شهرها، مساحت محدوده و حریم پیشنهادی استخراج گردیده تا امکان مقایسه با مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران فراهم شود. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که متوسط حریم پیشنهادی در50 شهر مورد نظر، 1/8 برابر محدوده پیشنهادی بوده و در تعیین حریم شهر بیشتر مسائل اقتصادی و اندازه کمی حریم مد نظر، مورد توجه قرار گرفته است. همچنین حریم بیشتر شهرهای مورد بررسی، به شکلی نامتناسب طراحی شده است. به نظر می رسد مصوبه یاد شده باید مورد بازنگری قرار گرفته و تجدید نظر در ملاک های تعیین اندازه حریم شهرها در چارچوب منطقی برای توسعه آینده و بر مبنای شرایط خاص کالبدی، زیست محیطی، اقتصادی و حتی سیاسی انجام شود.
بررسی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری آرام در میان گردشگران شهری بر پایه نظریه رفتاری هدف محور، مطالعه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
67 - 85
حوزه های تخصصی:
گردشگری شهری عاملی بسیار مهم در توسعه شهرها محسوب می ش ود که توسعه و م دیریت خردمندان ه آن، نیازمن د برنام ه ریزی مبتنی بر خواسته های گردشگران می باش د. گردشگران نیز در پی کسب تجربه های عمیق، تعامل بیشتر با مردم محلی و کسب اطلاعات بیشتر در مورد مهارت های محلی، س نت ها و کیفیت های منحصربه فرد مکان های مورد بازدید که گردشگری آرام را می سازند هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری آرام در میان گردشگران شهری بازدیدکننده از شهر مشهد می باشد. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، گردشگران شهر مشهد در بازه زمانی مشخص می باشند، که با توجه به نامشخص بودن تعداد جامعه، با استفاده از جدول مورگان و شیوه نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای، تعداد نمونه آماری برای جامعه نامحدود یعنی ۳۸۴ نفر انتخاب شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که متغیرهای تئوری هدف محور (نگرش، هنجارهای ذهنی، کنترل رفتار ادراک شده، احساسات مثبت و احساسات منفی) بر تمایل گردشگران تأثیر مثبت معناداری دارند. همچنین ویژگی های گردشگری آرام (دانش از اصالت، جست وجوی اطلاعات بیرونی و ادراک از اصالت) بر تمایل گردشگران تأثیر مثبت و معناداری دارند و همچنین در آخر تمایل گردشگران بر قصد رفتاری آن ها تأثیر مثبت و معناداری دارد که با توجه به نتایج به دست آمده این فرضیه بیشترین تأثیر را نشان داد.
اثرات گسترش کشت گل محمدی بر اقتصاد سکونتگاه های روستایی مورد: دهستان لاله زار در استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل گسترش کشت گل محمدی بر اقتصاد سکونتگاهای روستایی دهستان لاله زار بود. برای بررسی سطح زیر کشت و مقایسه ی آن در دوره های زمانی مورد بررسی30ساله (1987-2017)، ابتدا تصاویر ماهواره ای لندست 8 أخذ و پس از پیش پردازش و آماده سازی تصاویر، به روش طبقه بندی MLC نقشه پراکندگی پوشش و کاربری اراضی کشاورزی منطقه مورد مطالعه به دست آمد. سپس به منظور تحلیل اثرات گسترش کشت گل محمدی بر اقتصاد سکونتگاه های مورد مطالعه از پرسشنامه استفاده شد. پایایی پرسشنامه برابر با 761/0 و جامعه ی آماری مورد مطالعه نیز شامل تمام بهره برداران گل محمدی که حجم نمونه ی آن به روش کوکران150 نمونه آماری بدست آمد. روش انتخاب نمونه ها نیزبه صورت تصادفی ساده از بین بهره برداران کشت گل محمدی بوده است. نتایج بررسی نشان داد کشت گل محمدی در طی دوره مورد بررسی افزایش قابل توجهی در مقایسه با کشت سایر محصولات کشاورزی(سیب زمینی، گندم، یونجه و متکی) داشته است به گونه ای که میزان کشت این محصول در سال 1987 برابر با 437 هکتار بوده و این سطح زیر کشت در ادامه با روندی صعودی و بسیار بالا در سال2017 به1763 هکتار رسیده است. همچنین با توجه به یافته های تحقیق، گسترش کشت گل محمدی توانسته است موجب ایجاد اشتغال در زمینه های گلاب گیری و فعالیت های وابسته به آن، جذب توریست روستایی و همچنین موجب کسب درآمد، پس انداز و سرمایه گذاری در فعالیت های آن شود. بدین ترتیب گسترش کشت گل محمدی در اقتصاد سکونتگاه های روستایی مورد مطالعه مؤثر بوده است.
تأثیر سیاست همسایگی جمهوری فدراسیون روسیه بر رویکرد منطقه گرایی ایران در قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه قفقاز جنوبی به دلیل موقعیت ژئواستراتژیکی که دارد جذب کننده بازیگران منطقه ای و کروی است. ریشه تاریخی و هم جواری این منطقه با ایران و روسیه باعث شده است که سرنوشت و اتفاقات این منطقه تاثیر مستقیمی بر امنیت و منافع ملی ایران و روسیه داشته باشد که باعث ایجاد موانعی در مسیر منطقه گرایی ایران توسط روسیه و دیگر بازیگران داشته است. پژوهش حاضر درصدد مطالعه بر تأثیر سیاست همسایگی جمهوری فدراسیون روسیه بر رویکرد منطقه گرایی ایران در قفقاز است.پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی و اکتشافی است که در آن برای جمع آوری داده های تحقیق به صورت توأمان از روش های کتابخانه ای و میدانی شامل پرسشنامه استفاده شده است. در این پژوهش جامعه ی آماری، شامل مجموعه ای متشکل از متخصصان جغرافیای سیاسی، مسئولین سازمان های مرتبط و نهادهای ذی ربط بوده اند که علاوه بر بخش گردآوری اطلاعات، در دیگر بخش ها مانند (مصاحبه و پرسشنامه) یاری رسانده اند. در این پژوهش سعی شده تمامی ابعاد سیاسی ،دفاعی ، امنیتی و... کشورهای منطقه قفقاز جنوبی و بازیگران حاضر در این منطقه پرداخته شود . سپس نتایج حاصل از روش میدانی در قالب تحلیل آماری T به اجرا گذاشته شده است. بنابراین ایران باید برای کسب جایگاهی برتر از رقبای خود و تأمین امنیت و منافع ملی خود به دور از برخورد های قهر آمیز روسیه ،راهبردهایی مبتنی بر پیوند منافع خود با کشورهای قفقاز را مدنظر قرار دهد و به مرحله عملیاتی شدن برساند.
مقایسه عملکرد رگرسیون های خطی چندگانه و جنگل تصادفی درجهت ارزیابی قیمت واحدهای مسکونی (موردشناسی: ولیعصر شمالی، شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقتصاد مسکن یکی از مهم ترین ابعاد اقتصادی هر کشوری می باشد. چرا که تغییرات قیمتی آن تبعات مختلفی را در کوتاه مدت و بلندمدت بر اقتصاد ملی در بر خواهد داشت؛ بنابراین، تعریف مدلی که بتواند قیمت مسکن را ارزیابی نماید بسیار ضروری است. در این راستا، اهداف پژوهش حاضر مقایسه رگرسیون های خطی چندگانه و جنگل تصادفی برای تعریف مدل ارزیابی قیمت واحدهای مسکونی و استخراج عوامل مؤثر بر قیمت واحدهای مسکونی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه واحدهای مسکونی محله های یک الی چهار کوی ولیعصر واقع در منطقه یک شهر تبریز به تعداد 30272 واحد می باشد. با استفاده از فرمول کوکران 379 نمونه در سطح اطمینان 95 درصد و ضریب خطای 5 درصد برآورد گردید. جهت مدل سازی مطلوب، اطلاعات 400 واحد مسکونی به عنوان نمونه به صورت میدانی جمع آوری شد. به منظور حذف اثر زمان در این پژوهش، تنها از داده های شهریور سال 1399 استفاده شد. همچنین، جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای ArcMap، SPSS و RStudio استفاده شد. بر اساس نتایج، متغیرهای مساحت با 78/24 درصد، کل طبقات ساختمان با 86/9 درصد، سال ساخت با 9/7 درصد، فاصله از مراکز بهداشتی با 89/6 درصد، فاصله از تأسیسات شهری با 84/6 درصد، فاصله از فضای سبز با 03/5 درصد، فاصله از کاربری مذهبی با 48/4 درصد، فاصله از مراکز درمانی با 26/4 درصد، فاصله از مراکز نظامی و انتظامی با 99/3 درصد و استقرار واحد در طبقه با 92/3 درصد به ترتیب ده متغیر مؤثر دررابطه با قیمت مسکن محله های ولیعصر شمالی می باشند. بر پایه یافته های پژوهش مشخص گردید که رگرسیون جنگل تصادفی نسبت به رگرسیون خطی چندگانه قابلیت بالایی را در پیش بینی قیمت مسکن ولیعصر شمالی شهر تبریز دارا می باشد.
مطالعه اثربخشی راهبردهای «فنی-کالبدی» و «اجتماعی-اقتصادی» در بهبود تاب آوری شهری در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه تاب آوری شهرها در مقابل زلزله از الزامات برنامه ریزی کاهش خسارات جانی و مالی زلزله در شهرهاست. تاب آوری تعاریف گوناگونی دارد و مدلی جامع به منظور محاسبه کمی آن وجود ندارد. در این پژوهش، به مطالعه اثربخشی راهبردهای بهبود تاب آوری شهری مرتبط با بخش های فنی-کالبدی و اجتماعی-اقتصادی در برابر زلزله با هدف ایجاد ابزاری برای تصمیم گیران و سیاست گذاران پرداخته شده است. بدین منظور ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و نظر خواهی از خبرگان ابعاد و شاخص های مؤثر در تاب آوری شهرها در مقابل زلزله استخراج شد. سپس با استفاده از نظر خبرگان و روش مقایسه زوجی، وزن هریک از ابعاد و شاخص ها معین و شاخص تاب آوری معرفی شد. با استفاده از این شاخص و درنظرگرفتن سه سناریوی لرزه ای گسل شمال تهران، گسل ری و گسل شناور، اثربخشی راهبردهای فنی-کالبدی و اجتماعی-اقتصادی در بهبود تاب آوری برای منطقه 6 شهرداری شهر تهران با یکدیگر مقایسه شد. مقدار شاخص تاب آوری در سناریوی گسل شمال تهران 458/0، در سناریوی گسل ری 454/0 و در سناریوی شناور 456/0 است. نسبت هزینه به افزایش شاخص تاب آوری در راهبرد های اجتماعی اقتصادی کوتاه مدت S1، میان مدت S2 و بلندمدت S3 به ترتیب 17/6، 69/11 و 52/18 است. همچنین در راهبردهای فنی کالبدی کوتاه مدت T1، میان مدت T2 و بلندمدت T3 به ترتیب 90/3، 67/4 و 41/7 است. بهترین راهبرد در افزایش شاخص تاب آوری در مقایسه با هزینه راهبرد S3 و ضعیف ترین راهبرد T1 است. با وجود این از نظر زمان مورد نیاز برای اجرا، راهبردی T1 بهینه ترین راهبرد است. انتخاب راهبرد بهینه برای یک شهر با پارامترها و متغیرهای گوناگونی ارتباط دارد. تنها یک راهکار فنی یا اجتماعی نمی تواند ضامن موفقیت طرح های بهبود تاب آوری شهری باشد. در کوتاه مدت راهبرد T1 و در طولانی مدت راهبرد S2 بهینه ترین راهبردها هستند.
تحلیل پدیده ترس از جرم در الگوهای جابه جایی روزمره زنان (مطالعه موردی: منطقه 6 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر که تحرک و جابه جایی در شهر بخشی جدایی ناپذیر از زندگی روزمره شهروندان است، احساس ترس از به خطر افتادن امنیت فردی در محیط های حمل ونقل به تجربه روزانه بسیاری از افراد به ویژه شهروندان زن بدل شده است. ترس از جرم پدیده ای پیچیده، غیرملموس و چندلایه است که وجود و تداوم آن می تواند در تجربه های جابه جایی افراد سبب محرومیت فضایی و به تبع آن محرومیت اجتماعی گسترده برای گروه های آسیب پذیر در دستیابی به امکانات و فرصت های ارائه شده در شهر شود. براین اساس پژوهش کمی حاضر به دنبال بررسی انواع الگوهای جابه جایی زنان و ترس برخاسته از این الگوها هنگام جابه جایی در منطقه 6 شهرداری تهران است؛ از این رو براساس نمونه گیری تصادفی، 320 نفر از زنان ساکن در منطقه مورد پژوهش، حجم نمونه را تشکیل داده اند. نتایج نشان می دهد 95 درصد پاسخ دهندگان پس از تاریکی، هنگام جابه جایی احساس ترس می کنند که میزان این ترس در 52 درصد آن ها فراتر از حد متوسط و در میان زنان جوان مجرد بیش از سایر گروه هاست. بیشترین میزان ترس در انواع الگوهای جابه جایی متعلق به جابه جایی افراد پیاده در مقایسه با سواره و موتوری، حمل ونقل همگانی در مقایسه با حمل ونقل خصوصی، سفر مستقل در مقایسه با سفرهای مشایعت شده و مراجعه به مقصد از پیش ناشناخته است.