فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۰۲۱ تا ۷٬۰۴۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
شهرها در طول تاریخ هیچ گاه از آسیب های حوادث طبیعی و انسان ساخت بی امان نبوده اند، به طوری ک ه اگر در گذشته به خاطر موانع و سدهای اطراف آن از آخرین اهداف جنگ بوده اند، امروزه با توسعه تکنولوژی و برداشته شدن آن موانع به اولین اهداف جنگی تبدیل شده اند. در واقع آنچه که جنگ و حملات هوایی را به عنوان تهدیدی جدی برای شهر مطرح می کند عدم پایداری و آمادگی برای مقابله با آن است. یکی از راه های اساسی برای ایجاد آمادگی در برابر تهدیدات، آگاهی از درجه آسیب پذیری شهر در صورت وقوع آن است. لذا اگر بتوان با روش یا روش هایی میزان آسیب پذیری المان های شهری ناشی از حمله به آن ها را تعیین کرد، می توان با اتخاذ راهکارهایی آمادگی را تا حد بسیار زیادی افزایش داد. آنچه که محققین در این تحقیق به دنبال آن بوده اند مدلسازی آسیب پذیری ساختمان های شهر (به عنوان یکی از مهمترین المان های کالبدی شهر) ناشی از تهدیدات برای یکی از مناطق تهران (منطقه6 شهرداری) بوده است. با توجه به اینکه آسیب پذیری خود تابعی از چندین شاخص می باشد، لذا مدل مدنظر تحقیق از نوع مدل های چند معیاره بوده و با توجه به ماهیت مکانی شاخص ها پیاده سازی مدل در محیط GIS صورت گرفته است. استخراج شاخص های آسیب پذیری با روش دلفی و تهیه پرسشنامه هایی از کارشناسان شهرسازی، سازه، معماری و پدافند غیرعامل و مطالعه کارهای گذشته انجام پذیرفت. نتایج حاصل از مدلسازی 9 شاخص مستخرج از روش دلفی با تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، حاکی از آن است که حدود 38 درصد ساختمان ها آسیب پذیری کم، 60 درصد ساختمان ها آسیب پذیری متوسط و حدود 2 درصد ساختمان ها آسیب پذیری بسیار بالایی دارند که این خود نشان از ضرورت بالای اقدامات اساسی با رویکرد پدافند غیرعامل برای کاهش آسیب پذیری می باشد
ملزومات راه اندازی کسب وکار در نواحی روستایی استان گلستان و تأثیر آموزش های فنی وحرفه ای بر آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف شناسایی ملزومات راه اندازی کسب و کار در نواحی روستایی و چگونگی تأثیر آموزش های فنی وحرفه ای بر فراهم سازی این ملزومات در استان گلستان به انجام رسیده است.
روش: روش تحقیق مبتنی بر پیمایش پرسشنامه ای بود. جامعة آماری این تحقیق شامل 1482 نفر از کارآموزان روستایی آموزش های فنی و حرفه ای در استان گلستان بودند که طی سال های 1390-1388 در این دوره ها شرکت کرده بودند. حجم نمونه ازطریق فرمول کوکران به تعداد 225 نفر مشخص شد و به روش نمونه گیری خوشه ای پرسشنامه های تحقیق دربین پاسخ گویان توزیع شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد آموزش های فنی وحرفه ای بر مواردی مانند «کسب آموزش های فنی و تخصصی در کسب و کار مربوطه » و « افزایش اعتمادبه نفس در کار » بیشترین تأثیر را دارند. در تحلیل عاملی تأثیر آموزش های فنی و حرفه ای بر راه اندازی کسب و کار روستایی ، به استخراج چهار عامل با عنوان های «کسب مهارت های فنی و عملی کسب و کار» ، «ایجاد روحیة کارآفرینی» ، «انگیزه سازی برای خوداشتغالی» و «مهارت های عمومی و اجتماعی کسب و کار» منجر شد که این عوامل 358/69% از واریانس کل اثرهای آموزش فنی وحرفه ای بر شروع کسب وکار را تبیین کردند. نتایج تحلیل رگرسیون لوجستیک نیز نشان داد «تحصیلات»، «تجربة کار قبلی»، «قصد خوداشتغالی»، «کسب مهارت های عملی کسب و کار» و «انگیزة خوداشتغالی» بر احتمال خوداشتغالی کارآموزان تأثیر مثبت دارند.
محدودیت ها/ راهبردها: سختی امکان دسترسی به کارآموزان که پیشنهاد می شود بایگانی جامعی از روند اشتغال کارآموزان تهیه شود.
راهکارهای عملی: نیازسنجی اولیه از مهارت های کارآموزان و همچنین، انگیزه های آن برای شرکت در برنامه های آموزش فنی وحرفه ای، برقراری پل ارتباطی با کارآموزان برای ترغیب آن ها به بازآموزی و درنهایت، ارائة مراحل قانونی و اداری برای راه اندازی کسب وکار مستقل در برنامه های آموزشی سازمان.
اصالت و ارزش: اولویت بندی نیازها و ملزومات خوداشتغالی در نواحی روستایی و معرفی چگونگی اثربخشی آموزش های فنی وحرفه ای بر خوداشتغالی کارآموزان برای این سازمان.
تعیین جهت بهینه گسترش شهر کرمانشاه با استفاده از AHP و GIS
حوزه های تخصصی:
شهرها در روند رشد خود با مسائل و پیامدهای متفاوتی مواجه اند، از این رو تعیین جهت مناسب برای گسترش شهر با توجه به خصوصیات شهر بسیار مهم است. مسائل مرتبط با گسترش شهر را می توان در قالب مسائل کالبدی و زیست محیطی، مسائل اجتماعی و فرهنگی و مسائل اقتصادی بررسی کرد. شهر کرمانشاه در روند گسترش خود پیامدهای نامناسبی را بر محیط اطراف خود گذاشته است. از دیدگاه کالبدی و زیست محیطی، تخریب باغات و زمین های کشاورزی، آلودگی های زیست محیطی، چند پاره شدن بافت شهری در اثر الحاق روستاها به شهر، و عدم سازگاری کاربری ها از نتایج گسترش شهر کرمانشاه بوده است. از بعد اجتماعی می توان به تضادهای فرهنگی و اجتماعی ایجاد شده اشاره کرد. افزایش هزینه های ایجاد زیرساخت ها، عدم بهره گیری مناسب از اراضی شهر و نابودی زمین های کشاورزی و باغات نیز از نمودهای گسترش شهر کرمانشاه از لحاظ اقتصادی بوده است. بنابراین، با توجه به مسائل عنوان شده می توان با تعیین جهت بهینه گسترش شهر، برنامه ریزی مناسبتری را برای شهر اتخاذ نمود. هدف از انجام این پژوهش، تعیین جهت بهینه گسترش شهری در خارج از محدوده موجود شهر کرمانشاه است. در تعیین جهت مناسب گسترش شهر کرمانشاه، ابتدا اطلاعات توصیفی شهر کرمانشاه در قالب متغیرهایی نظیر جاده های شهری، جاده های روستایی، مناطق صنعتی، خطوط انتقال برق فشار قوی، گسل، شیب، جهت شیب، جنس خاک و آب های سطحی (رودخانه) جمع آوری شده و بکار گرفته شده است. با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی و ابزار GIS مناسبترین جهت گسترش شهر ارائه شده است که در نهایت ناحیه شرقی شهر به عنوان مناسبترین جهت گسترش شهر انتخاب شده است.
مقاله به زبان انگلیسی: تحلیل اثرات اجرای طرح هادی بر بهبود کیفیت زندگی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان رشت در روستاهای بخش مرکزی شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: طرح هادی روستا از جمله طرح های عمران روستایی است که می تواند نقش بنیادی و زیر بنایی در توسعه همه جانیه مناطق روستایی داشته باشد از این رو در این مقاله تلاش شده اثرات اجرای طرح هادی بر بهبود کیفیت زندگی روستاییان بررسی شود.
روش: روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی بوده است. جامعه آماری این تحقیق روستاهای بخش مرکزی شهرستان رشت می باشد که در دو گروه روستاهای دارای طرح هادی اجراشده و دارای طرح هادی آورده شده و از هر گروه با توجه به رتبه بندی جمعیتی 4 روستا به صورت نمونه گیری احتمالی انتخاب گردیده است. با استفاده از جدول استاندارد شده مورگان، حجم نمونه آماری (378 مورد) مشخص و به روش سهمیه ای بین روستاهای مورد مطالعه توزیع شده است.
یافته ها: داده ها با استفاده از آزمون t، مان ویتنی و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد که اجرای طرح هادی تنها در بعد اقتصادی کیفیت زندگی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان رشت تأثیر مثبت و معناداری داشته ولی در ابعاد اجتماعی، کالبدی و محیطی تأثیر چشمگیری نداشته است. در طول تحقیق مشخص شد آگاهی روستاییان از اجرای طرح هادی گامی مثبت در بهبود کیفیت زندگی بوده و کیفیت زندگی در روستاهای دارای طرح هادی اجرا شده و روستاهای دارای طرح هادی متفاوت است.
محدودیت ها:دستیابی به اطلاعات و بررسی کیفیت زندگی روستاییان ازچالش های پژوهش حاضرمحسوب می شود.
راهکارهای عملی:با توجه به یافته ها، توجه به همه ابعاد کیفیت زندگی و آگاهی دادن به روستاییان جهت ایجاد حس مشارکت و بهبود کیفیت زندگیشان پیشنهاد شده است.
اصالت/ارزش: ارزیابی اثرات اجرای طرح هادی، موضوع مهمی است که می تواند منجر به آگاهی از دیدگاه ها و عقاید کارشناسان، شناسایی نقاط قوت و ضعف طرح ها و برنامه های توسعه ای روستایی فراهم نماید.
بررسی اثرات فصلی بودن فعالیت های گردشگری بر امنیت شغلی شاغلین بخش گردشگری (مطالعه موردی: شهر سرعین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت صنعت گردشگری که اقتصاددانان آن را سومین صنعت بزرگ دنیا می دانند، به اندازه ای است که هر کشوری علی رغم میزان سطح توسعه ای که دارد، خواهان اثرات مثبت آن اعم از توسعه اقتصادی، ارتقا ارتباطات و صلح بین المللی، بهبود استاندارد زندگی، حفاظت از میراث فرهنگی و ... است. گردشگری بیش از 7/8 درصد از استخدام جهانی و یک شغل به ازای هر 5/11 شغل موجود در جهان را به خود اختصاص داده است. با این وجود، یکی از انتقادات وارد آمده بر اشتغال زایی گردشگری، فصلی بودن آن است. این پدیده که می توان گفت گریبان گیر هر مقصد گردشگری است؛ بر امنیت شغلی فعالین حوزه گردشگری تأثیرگذار است. هدف پژوهش حاضر که از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است؛ بررسی تأثیر فصلی بودن، بر دو بعد مهم امنیت شغلی یعنی درآمد و ثبات شغلی است. در این پژوهش، میانگین درآمد و تعداد کارکنان قراردادی در فصول مختلف سال و همچنین دیدگاه 105 شاغل گردشگری در مورد تأثیر فصلی بودن بر درآمد و ثبات شغلی آن ها (با استفاده از آزمون T) در 3 حوزه فعالیتی گردشگری یعنی هتل، رستوران و فروشگاه های عرضه سوغات در شهر سرعین، در قالب پرسشنامه مورد ارزیابی قرار می گیرد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که میانگین درآمد و توزیع کارکنان قراردادی در سرعین، در فصول مختلف، متفاوت است؛ به این ترتیب که این دو شاخص در فصل تابستان به بیشترین مقدار خود و به ترتیب در فصول بهار، پاییز و زمستان کاهش می یابند. هم چنین فعالین این حوزه اثر فصلی بودن گردشگری (که بر تعداد گردشگران هر فصل) را بر میزان درآمد و احساس ثبات شغلی خود را تأیید می کنند. راه کارهایی از جمله متنوع سازی بازار هدف گردشگری، برگزاری جشنواره و رویدادها و ایجاد مشوق هایی مانند قیمت گذاری متفاوت در فصول کم رونق می تواند موجب تعدیل اثرات نامطلوب فصلی بودن شود.
تحلیلی بر بهینه یابی سبد مصرف انرژی در نواحی شهری (موردپژوهی: کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش ها حاکی از آن است که از پنچ بخش عمده ی مصرف کننده انواع انرژی در جهان، بخش ساختمان و مسکن سهم شایان توجهی از میزان انرژی مصرفی را به خود اختصاص داده است. میانکین مصرف انرژی ساختمان ها در ایران 58/2 برابر متوسط مصرف جهانی است و بخش ساختمان و مسکن با سهمی بالغ بر 9/41% بزرگترین مصرف کننده انرژی در ایران می باشد. از دیگر سو، نه تنها پتانسیل صرفه جویی انرژی در بخش ساختمان و مسکن بیش از سایر بخش هاست، بلکه کاهش مصرف انرژی در این بخش ساده تر و با سرمایه گذاری کمتری نسبت به بخش های دیگر امکان پذیر می باشد. همچنین، مقوله ی سبد مصرف و پورتفولیوی انرژی در بخش مسکن و شهرسازی، در زمره موضوعاتی است که مبنای الگوی مورد اشاره است. اهمیت این موضوع با تدوین قیمت های پله کانی و تفاوت هزینه در بکارگیری هر نوع انرژی در پریودهای مختلف زمانی، محسوس تر شده است. هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی خانه ایرانی انرژی محور با رویکرد سبد بهینه مصرف انرژی های چند پریودی و چند نرخی است. یک مدل ریاضی بهینه یابی سبد مصرف انرژی های چند پریودی و چند نرخی ارائه و به دو روش برنامه ریزی خطی صفر و یک (BLP) و روش ابتکاری تجزیه و ترکیب (HDC)، به طور جداگانه حل شده است؛ جهت بررسی میزان کارایی الگوریتم پیشنهادی، بخش مسکونی شهر شیراز به عنوان جامعه آماری مورد نظر انتخاب گردیده و داده های انرژی مصرفی (برق و گاز) 270 خانه ایرانی مورد استفاده قرار گرفته است. مقایسه نتایج حاصل از دو روش BLP و HDC، با یکدیگر و نیز با مقادیر واقعی هزینه انرژی نمونه های تصادفی، بیانگر مدیریت بهینه منابع کمیاب انرژی، میزان استفاده از هر یک از منابع در هر پریود و کاهش مجموع 1/26 و 5/30 درصدی هزینه انرژی مصرفی (به ترتیب در دو روش HDC و BLP ) نسبت به مقادیر واقعی می باشد.
تحلیل توانمندی ارزش گردشگری ژئومورفوسایت ها (مطالعة موردی: شهرستان های سرپل ذهاب، گیلان غرب و قصرشیرین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: در این تحقیق، سعی شده است تا براساس مدل پیشنهادی و معیار های گردشگری، علمی، فرهنگی- تاریخی و اجتماعی– اقتصادی، میزان توانمندی و ارزش گردشگری لندفرم ها ارزیابی و تحلیل شود.
روش: در مدل پیشنهادی، امتیاز هریک از معیار ها و زیر معیارها براساس میانگین نمرات پرسشنامه ای، ارزیابی و مقایسه می شود. برای دست یابی به اطلاعات اولیه، از تصاویر ماهواره ای لندست، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی، داده های پایه ای و اصلی حاصل از مشاهدات و پیمایش میدانی بهره گرفته شده است. سپس، لندفرم های ژئومورفولوژیک شهرستان های گیلان غرب، قصرشیرین و سرپل ذهاب که جنبه گردشگری داشته اند، شناسایی شده اند. درنهایت، برای هریک از لندفرم ها، برگه شناسایی تهیه گردیده است و در این برگه ها، ویژگی های هریک آورده شده اند.
یافته ها/ نتایج: در این منطقه مطالعاتی ژئومورفوسایتی، آبشار پیران جذاب است. این لندفرم سه طبقه دارد که دو طبقه بالاتر ارتفاع بیشتر و طبقة پایینی ارتفاع کمتری دارد. براساس سیستم موقعیت یاب جهانی، اختلاف ارتفاعی این لندفرم در کف و بالای آبشار، 180 متر است.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد درمیان لندفرم ها، لندفرم آبشار پیران درمجموع با میانگین امتیاز 77/0، بیشترین اهمیت گردشگری را دارد. افزون براین، این لندفرم بیشترین امتیازات را از ابعاد ارزش علمی (۲۶/۱) و فرهنگی– تاریخی (61/0) به خود اختصاص داده است. همچنین، لندفرم سراب گیلان غرب، بیشترین امتیاز گردشگری (72/0)را درمیان لندفرم های انتخابی دارد. این ژئومورفوسایت و لندفرم رود الوند، با امتیاز کلی 68/0، در مرتبه دوم قرار دارند و نیز رود الوند ازجهت ارزش اقتصادی– اجتماعی، بیشترین امتیاز (۵۳/0) را درمیان لندفرم های انتخابی دارد. به نظر می رسد که توجه مسئولین گردشگری به ایجاد زیر ساخت های توسعه گردشگری در محدوده موردمطالعه، کمک شایانی به اشتغال زایی و بهبود وضعیت اقتصادی ساکنان خواهد کرد.
تحلیلی بر عوامل طبیعی مؤثر در پراکنش و استقرار سکونتگاه های روستایی در شهرستان سیرجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیدایش سکونتگاه های بشری همواره بر پایه ی عوامل طبیعی مانند آب و خاک مناسب استوار بوده است و روستاها به عنوان اولین شکل از حیات جمعی انسان در یک عرصه طبیعی از ویژگی های متعدد طبیعی، اقتصادی و ... تأثیر می پذیرند. عواملی همچون ارتفاع از سطح دریا، شیب، دما و بارش بسترهای طبیعی مؤثر در پراکنش و توزیع سکونتگاه های روستایی می باشند که برخی از آنها نقش موثرتری در این زمینه ایفا می کنند. این پژوهش با هدف بررسی وضعیت استقرار سکونتگاه های روستایی شهرستان سیرجان، بر حسب معیارهای طبیعی صورت گرفته است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، 5 معیار طبیعی شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب و عناصر اقلیمی (بارش و دما) به عنوان عوامل مؤثر در استقرار سکونتگاه ها انتخاب شده و با استفاده از روش های آماری در محیط GIS و شاخص موران مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که 5/48 درصد روستاهای این شهرستان در طبقات ارتفاعی1800- 1581 متر قرار دارند که این امر زمینه ی لازم برای کشاورزی منطقه را فراهم و در تنوع فعالیت های اقتصادی و معیشت ساکنان تأثیر گذاشته است. همچنین با توجه به گرایش مکان گزینی روستاها در مناطق با شیب مناسب، 95 درصد روستاهای این شهرستان در طبقه شیب 10- 0 درصد استقرار یافته اند و به علت وجود شرایط محیطی مناسب بویژه خاک حاصلخیز، شاهد تولید پسته به عنوان کشت غالب در این منطقه می باشیم. در نتیجه با توجه به عدم همبستگی معنادار عوامل طبیعی در مکان گزینی مناطق روستایی، با استفاده از شاخص موران که از توابع خود همبستگی فضایی جهت استخراج الگوی توزیع می باشد، توزیع فضایی نقاط روستایی منطقه مورد مطالعه از نوع خوشه ای است که در این خصوص ضریب موران مثبت و برابر با 35/0 بوده که در سطح اطمینان 1 درصد معنادار می باشد.
ارزیابی اثرات کالبدی- فضایی جابه جایی در سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: دهستان ملاوی، شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقوع سیل و طغیان فصلی رودخانه ها از جمله سوانح طبیعی است که هر ساله خساراتی را بر جوامع انسانی تحمیل می کند. در کشور ما نیز در طی دهه های اخیر خسارات مالی و جانی سیلاب افزایش یافته و قربانیان این سانحه نیز اغلب روستاییان می باشند. از جمله سیاست هایی جدیدی که به منظور مقابله با این سوانح طبیعی اتخاذ می گردد، جابه جایی و اسکان مجدد روستاییان می باشد که قدر مسلم این امر پیامدهای مختلفی را در پی خواهد داشت. سه روستای بابازید، وره زرد و خرسدر علیا از جمله روستاهایی است که به دلیل قرارگیری در حریم رودخانه ی کشکان رود، بارها متحمل خسارات فراوان ناشی از سیل بوده است. لذا به منظور جلوگیری از تکرار این حادثه، در سال 1385 اقداماتی جهت جابجایی این روستاها صورت گرفت. بدین ترتیب، پژوهش حاضر به تعیین پیامدهای کالبدی – فضایی جا به جایی روستاهای مذکور از توابع شهرستان پلدختر پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی– تحلیلی بوده، روش جمع آوری اطلاعات مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی با استفاده از روش پیمایشی و تکمیل پرسشنامه بوده است. حجم نمونه شامل 20 درصد از خانوارهای موجود در روستاهای مورد بحث است که برابر با 117خانوار تعیین شد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های ناپارامتری ویلکاکسون و t مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بیشترین تأثیر اسکان مجدد این روستاها در زمینه کالبدی و زیست محیطی بوده است. در مقابل کمترین پیامد حاصل از جا به جایی روستاهای مذکور در بعد اقتصادی بوده و تفاوت معناداری در قبل و بعد از جابه جایی وجود نداشته است.
تحلیل اثرگذاری عوامل ساختاری- نهادی مؤثر بر مشارکت روستاییان در فرایند اجرای طرح های هادی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان خواف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت بدون شک عامل اساسی در توفیق فرایند طرح های توسعه روستایی است، اما تمرکز قدرت نزد دولت و نهادهای اجرایی سبب می گردد تا مشارکت مردم در فرایند تهیه، اجرا و نگهداری این طرح ها، با چالش روبرو شود. در این مقاله تلاش شد تا عوامل ساختاری-نهادی مؤثر بر مشارکت روستاییان در فرایند اجرای طرح های هادی روستایی مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی و همبستگی است. جامعه آماری تحقیق، 21 روستا که در آنها طرح هادی اجرا شده است و از بین آنها10 روستا با جمعیت 5504 خانوار به روش نمونه گیری انتخاب گردید. در سطح روستاهای مورد مطالعه با روش نمونه گیری (کوکران) 233 خانوار روستایی انتخاب و به روش نمونه گیری تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفتند. یافته های مطالعه بر اساس نتایج به دست آمده از آزمون های همبستگی تیپ پیرسون نشان می دهد که ارتباط معنی دار و نسبتاً قوی با ضریب 477/0 بین عوامل ساختاری-نهادی مؤثر بر مشارکت و فرایند اجرای طرح های هادی روستایی وجود دارد، به نحوی که عوامل ساختاری- نهادی مؤثر بر مشارکت حدود 25 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین می نماید و در بین عوامل ساختاری- نهادی، متغیر نقش تشکل های مردم نهاد در مشارکت آفرینی به میزان 6/25 درصد بر روند اجرای طرح هادی تأثیرگذار بوده است. در توزیع فضایی رابطه بین عوامل ساختاری-نهادی مؤثر بر مشارکت و روند اجرای طرح های هادی در شش روستا، همبستگی مستقیم و نسبتاً کاملی وجود دارد.
تعیین اندازه بهینه و پایدار شهر در یک الگوی اقتصاد محلی (مطالعه موردی: کلان شهرهای ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرنشینی در تمام کشورهای دنیا در حال گسترش است. افزایش جمعیت شهرها موجبات رشد و توسعه در زمینه های مختلف، خصوصاً اقتصادی را فراهم آورده است. برای مثال، مطابق با گزارش توسعه جهانی بانک جهانی در سال 2019، حدود 16 درصد از کل تولید ناخالص داخلی جهان در 30 شهر دنیا، تولید می شود. اما توسعه شهرها، مشکلاتی از جمله آلودگی زیست محیطی، صوتی، ترافیک و ... را به همراه داشته است. بر این اساس، بسیاری از ساکنان کلان شهرها، ریشه مشکلات خود را در افزایش جمعیت می دانند و مدیران شهری با این سؤال مواجه هستند آیا اندازه بهینه ای برای شهر وجود دارد یا خیر و اگر وجود دارد در چه حدودی است؟
در این مقاله، اندازه بهینه و پایدار شهر برای کلان شهرهای ایران برآورد شده است. کلان شهرهای مورد بررسی به دلیل عدم وجود اطلاعات آماری، فقط شامل شهرهای تهران، اصفهان، مشهد، شیراز و اهواز در بین سال های 1387 تا 1391 می باشند. روش تحقیق، مبتنی بر یک الگوی اقتصاد محلی بوده که دارای سه بازیگر اقتصادی است: بنگاه، خانوار و دولت محلی. نتایج نشان دادند، کلان شهر تهران از اندازه بهینه و پایدار خود عبور کرده است و کلان شهرهای اصفهان، مشهد، شیراز و اهواز، از حد بهینه خود عبور کرده اما با اندازه پایدار خود فاصله دارند.
میزان فشردگی و گستردگی توسعه مدیریت شهری از منظر توسعه پایدار (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش سریع جمعیت جهان و تمرکز آن در شهرها، حومه گستری و گسترش افقی شهرها سرعت بالایی گرفته و بحران برنامه ریزی شهری در اکثر نقاط جهان، ابعاد گسترده ای یافته است؛ از این رو، پارادایم توسعه شهری فشرده برای نیل به پایداری و عدالت اجتماعی و فضایی مطرح گردید. در همین راستا، این مقاله درصدد است با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از مقوله تراکم شهری، چگونگی توسعه شهری فشرده و گسترده شهر یزد را تبیین نماید. جامعه آماری تحقیق، شهر یزد و سازمان مسکن و شهرسازی این استان و همچنین حجم نمونه، کل مساحت شهر یزد می باشد. برای جمع آوری اطلاعات جامع و مفید مرتبط با موضوع تحقیق، از پرسشنامه، بازدید و پایش میدانی استفاده گردید. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق، بررسی نقش متغیرها و به دست آوردن نتایج، از نرم افزارهای SPSS و LISREL، مدل تحلیل رگرسیون و تحلیل واریانس استفاده شد. براساس بررسی های صورت گرفته در سال های 85-1345، مساحت شهر یزد، حدود 19 برابر و جمعیت آن، 5 برابر افزایش یافته است. طی این سال ها، تراکم ناخالص جمعیتی شهر، از 3/131 نفر به 5/34 نفر در هکتار، کاهش یافته است. کاهش شدید تراکم ناخالص جمعیتی، بیانگر گستردگی بیش از حد شهر و خالی ماندن فضاهای زیاد و غیرفعال سطوح شهری در محدوده شهری یزد و در نهایت، توسعه افقی و گسترده شهر یزد می باشد که این امر باعث ناپایداری شهری در توزیع بهینه خدمات و دسترسی به امکانات زندگی برای ساکنان شهر و افزایش هزینه های زیرساختی و اتلاف انرژی شده است.
سنجش و ارزیابی شاخص های پایداری اجتماعی- فرهنگی در شهرهای استخراجی (مطالعه موردی: شهر استخراجی عسلویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان انواع شهرها، شهرهای استخراجی دارای ویژگی های خاصی از جمله تمرکز بالای فعالیت های صنعتی و معدنی، آلودگی های بالای زیست محیطی و مسائل اجتماعی ناشی از مهاجرت های شغلی و دوگانگی فرهنگی است که می تواند مسئله ناپایداری را در ابعاد زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی در محیط این نوع شهرها به وجود آورده یا تشدید نماید. بنابراین بکارگیری شاخص های ارزیابی، به منظور تعیین وضعیت ابعاد پایداری شهری برای شهرهای استخراجی ایران ضروری به نظر می رسد. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل و ارزیابی شاخص های بُعد اجتماعی - فرهنگی توسعه شهری پایدار، در شهر عسلویه در جنوب ایران و در کناره شمالی خلیج فارس بوده و به لحاظ روش، رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز از طریق بررسی های اسنادی، میدانی و تکمیل پرسشنامه جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و ارزش گذاری نماگرها با بهره گیری از طیف لیکرت، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحلیل پژوهش پس از انجام آزمون های آماری تی- استیودنت، ویلکاکسون و آزمون فریدمن، بیانگر آن است که مولفه های رضایت جامعه محلی، فرهنگ و سنن و امنیت و رفاه بیشتر از حد متوسط و مولفه های توسعه امکانات و خدمات، افزایش آگاهی جامعه محلی و مشارکت و همبستگی، کمتر از حد متوسط هستند. به طور کلی نتایج نشان دهنده وجود ناپایداری در بُعد اجتماعی- فرهنگی توسعه پایدار شهری در این شهر است.
برآورد و سطح بندی توسعه محله ای با تأکید بر مؤلفه های سرمایه اجتماعی (مطالعه موردی: محلات شهر ابرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کشورهای جهان سوم وجود انواع دوگانگی های نامطلوب نظیر؛ دوگانگی منطقه ای به دلایل متعددی همچون کم و کیف میزان سرمایه اجتماعی در مسیر توسعه یافتگی آن ها مشکلاتی ایجاد می کند. به همین خاطر نخستین قدم در برنامه ریزی، خصوصاً در برنامه ریزی توسعه شهری شناخت صحیح از وضعیت فعلی مناطق شهری است. لذا با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا محله های شهری ابرکوه را با تأکید بر شاخص های سرمایه اجتماعی سطح بندی نماید. روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که آمار و اطلاعات آن از طریق روش های میدانی به دست آمده است. جامعه آماری این پژوهش شامل خانوارهای ساکن در محله های 9 گانه شهری ابرکوه است که با استفاده از فرمول کوکران 263 نمونه به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز انتخاب گردید. همچنین آزمون پیش آهنگی برای بدست آوردن ضریب اعتبار پرسشنامه انجام گرفت که ضریب اطمینان آلفای کرونباخ 0.78، حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. در این پژوهش به منظور وزن دهی شاخص ها از تکنیک دلفی و به منظور تحلیل داده ها در راستای سطح بندی محله های شهری از تکنیک ELECTRE استفاده گردیده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که محلات نظامیه، طاووس و دروازه میدان با توجه به مؤلفه های سرمایه اجتماعی به ترتیب در رتبه های یک تا سه و محلات جهانستان، نبادان و گلکاران به ترتیب در رتبه های هفت تا نه از سطح بندی توسعه محله ای قرار گرفته اند.
نقش عوامل محیطی در امکان سنجی توسعه فیزیکی بهینه شهر ملکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و شناخت ویژگی های طبیعی هر منطقه می تواند نقش عمده ای را در امر برنامه ریزی و مکان یابی مناسب جهت توسعه و استقرار ساختمان ها و تاسیسات شهری ایفا کند و از طرفی می تواند مخاطرات محیطی را به حداقل برساند. در این تحقیق، مناسب ترین مناطق برای توسعه فیزیکی آتی شهر ملکان (واقع در جنوب استان آذربایجان شرقی) با توجه به ویژگی های طبیعی منطقه مورد بررسی قرار گرفت. مهمترین عوامل طبیعی شامل: واحدهای ژئومورفولوژیک، زمین شناسی، شیب، ارتفاع، قابلیت کشاورزی اراضی پیرامون شهر، نوع خاک، سطح ایستابی و کیفیت آب های زیرزمینی هستند. برای وزن دهی و همپوشانی لایه ها از مدل AHP- فازی استفاده شد. در این زمینه، برای تهیه لایه ها، وزن دهی، فازی سازی و همپوشانی فازی لایه ها از نرم افزارهای Expert Choice، Arc GIS، ENVI، و IDRISI selva بهره گرفته شد. مدل AHP برای بدست آوردن میزان اهمیت نسبی هر یک از متغیرها و منطق فازی برای تلفیق و همپوشانی لایه ها مورد استفاده قرار گرفت. بدین منظور، پس از محاسبه مقادیر عضویت فازی هر یک از کلاس های لایه های موضوعی، با استفاده از پنج عملگر مرسوم فازی یعنی «و» فازی، «یا» فازی، جمع جبری فازی، ضرب جبری فازی و گامای فازی نسبت به همپوشانی لایه ها اقدام گردید که در نهایت گامای 8/0 فازی به عنوان بهترین ترکیب انتخاب شد. مطابق این ترکیب، محدوده اطراف شهر بر اساس قابلیت توسعه فیزیکی به پنج پهنه با قابلیت بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و بسیار کم طبقه بندی شد. نتایج نشان می دهد که ویژگی های طبیعی منطقه، فرصت های زیادی را برای توسعه فیزیکی شهر فراهم نموده است اما در عین حال، توسعه فیزیکی شهر به سمت شمال و بویژه احداث برخی واحدهای مسکونی و خدماتی در محدوده تاریخی تالاب باعث ایجاد مسائلی مانند برخورد با واحد های ژئومورفولوژیکی نامناسب از نظر توسعه شهری، برخورد با شیب های تند و سازندهای با استحکام پایین، بالا بودن سطح ایستابی آب های زیرزمینی و همچنین در معرض قرارگیری برخی واحدها در مقابل سیلاب های محلی شده است. بهترین جهت برای توسعه فیزیکی شهر ملکان، قطاعی با روند شرقی- غربی یعنی شمال غرب هسته اصلی شهر و جنوب شهرک ولی عصر است.
تحلیلی بر مشارکت شهروندی و مدیریت شهری در شهرهای کوچک مطالعه موردی؛ شهر کوچک یونسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفکر نهادینه سازی مشارکت و حضور مردم در فرآیند اداره و مدیریت شهرها از برنامه ها و را هکارهای مؤثر در رسیدن به مدیریت شهری کارآمد است که در جوامع مختلف به اشکال گوناگون و روش های مختلف قابل مشاهده می باشد. بمنظور تحقق این مهم شناخت موانع، مشکلات و راهکارهای تقویت مشارکت مردم در امور محلی و شهری، در برنامه ریزی و مدیریت مشارکتی، یکی از ضروریات مدیریت مطلوب شهرهاست. در این پژو هش مدیریت شهری و چگونگی مشارکت مردم در شهرهای کوچک مورد بررسی قرار گرفته و بدین منظور شهر یونسی از شهرستان بجستان، استان خراسان رضوی که در سال 1383 به شهر تبدیل شده است به عنوان محدوده مطالعه انتخاب و 100 نفر از شهروندان(خانوار) و اعضای شورای شهر و پرسنل شهرداری، به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و برای جمع آوری داده ها از دو شیوه اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. بدین منظور چگونگی مشارکت شهروندان در امور مربوط به شهر به عنوان متغییر اصلی تحقیق بررسی شده است. برای این منظور از روش دلفی و از آزمون One-Sample T- test استفاده شده است. نتایج یافته ها نشان دهنده آن است که متغییر مشارکت از دید شهروندان با میانگبن جامعه 3510/1 که از 5/1 (میانگین برابری جواب ها) کمتر است و با توجه به سطح معناداری که از 05/0 کمتر بوده، با ضریب اطمینان در سطح 95% شهروندان در امور مربوط به شهر با شورای شهر و شهرداری مشارکت لازم را ندارند. از دید مدیران شهری نیز میانگین جامعه، بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت 3600/3 بوده و با توجه به سطح معناداری که از 05/0 کمتر است، بنابراین، با ضریب اطمینان در سطح 95% شهروندان در امور مربوط به شهر با شورای شهر و شهرداری از دید مدیران نیز همکاری لازم را ندارند. از این رو به منظور تقویت مشارکت های مردمی و توسعه کارکردهای شهری؛ فراهم نمودن زمینه های مشارکت مردم در تصمیم گیری ها باید به عنوان یک اصل اساسی مورد توجه جدی مدیران شهری قرار گیرد.
بررسی میزان کارایی شبکه های ارتباطی شهرها در مقابل زلزله (مطالعه موردی مناطق 1 و 5 طرح تفصیلی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره زلزله های بزرگ باعث خسارات بزرگی در زندگی انسان می شوند. یکی از این خسارت ها، آسیب پذیری شبکه های ارتباطی است که امکان نجات دادن آسیب دیدگان زلزله، به ویژه در 72 ساعت اولیه را با مشکل جدی مواجه می سازد. امروزه با گسترش کالبدی و افزایش تراکم شهرهای بزرگ، وضعیت خطرناکی در صورت بروز زلزله به وجود می آید. زیرا سلسله مراتب شبکه های ارتباطی معمولاً رعایت نشده، عرض راه ها کم بوده و مراکز درمانی دور از دسترس شهروندان قرار می گیرد. بروز زلزله ای با شدت بالا در این شهرها منجر به از بین رفتن کارایی شبکه های ارتباطی، حجم بالای تلفات انسانی و خسارت های مالی عمده خواهد بود. در شهر تبریز محدوده مناطق 1 و 5 در مجموع دارای وسعتی معادل 3327 هکتار است. مساحت منطقه یک بالغ بر 2844 هکتار و وسعت منطقه پنج نیز 483 هکتار می باشد. براساس برآوردهای موجود، جمعیت این دو منطقه مجموعاً بالغ بر 458939 نفر است. در تحقیق حاضر با استفاده از 12 شاخص «کاربری زمین، عرض راه ها، ارتفاع ساختمان ها، درجه محصوریت، تراکم جمعیتی، تراکم ساختمانی، سطح اشغال ساختمان ها، کیفیت ابنیه، مصالح ابنیه، قدمت ابنیه، دسترسی به مراکز درمانی، دوری و نزدیکی به گسل های اصلی» که از طریق مدل های مختلف تلفیق اطلاعات و نقشه ها در محیط GIS که براساس مدل تحلیل سلسله مراتبی معکوس ترکیب شده اند، آسیب پذیری شبکه های ارتباطی مناطق یک و پنج در مقابل زلزله مشخص شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد خیابان هایی که دارای تراکم های ساختمانی و جمعیتی بالا، کیفیت ابنیه پایین، فاصله زیاد تا مراکز امدادی، درمانی و درجه محصوریت بیش تری بوده اند، آسیب پذیرتر بوده و در نتیجه دارای امتیاز منفی بیش تری هستند. هم چنین بزرگراه ها و خیابان های با عرض بیش تر و تراکم ساختمانی و جمعیتی پایین تر، دارای آسیب پذیری کم تری بوده اند. با حرکت از سمت شرق به غرب به میزان آسیب پذیری خیابان ها افزوده می شود. این آسیب پذیری مسیرها در مرکز مناطق به اوج خود می رسد. به این ترتیب شبکه های ارتباطی موجود در مرکز، هنگام بروز زلزله از ایفای نقش خود عاجز خواهند بود.
سنجش فضایی گستردگی شهری با تأکید بر تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانه (مطالعه موردی: ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گستردگی شهری نوعی الگوی رشد شهر بدون توجه به عواقب و اثرات اقتصادی، اجتماعی و محیطی آن است. این رشد بیرونی در واقع به نوعی توسعه ی شهری برمی گردد که از نظر منتقدان باعث از بین رفتن زمین های کشاورزی، تخریب فضاهای باز و سبز، اتلاف انرژی و تغییرات کاربری اراضی می شود. روش های متعددی برای آشکارسازی تغییرات یک منطقه با استفاده از تصاویر ماهواره ای وجود دارد که هر کدام دارای مزایا و محدودیت هایی هستند. روش فازی مبتنی بر شدت انطباق یکی از این روش ها است. هدف اصلی از این مقاله توصیف آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی در شهر ارومیه در طی یک دوره 27 ساله است؛ و بدین منظور سنجنده TM ماهواره لندست در بازه زمانی 1390- 1363 انتخاب گردید. پس از زمین مرجع کردن تصاویر با روش فازی به طبقه بندی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از جداول متعامد پرداخته شده است؛ و با استفاده از روش ترکیبی زنجیره های مارکوف و سلول های خودکار گستردگی شهری برای سال 1400 پیش بینی شده است. نتایج نشان می دهد طی این دوره 17188.56 از اراضی شهر ارومیه تغییر کاربری داده است؛ که بیش ترین تغییر کاربری اراضی در اراضی کشاورزی آبی با کاهش 7672.41 هکتار صورت گرفته است. هم چنین بررسی ها نشان می دهد در سال 1400 در حدود 2408.55 هکتار به اراضی ساخته شده اضافه خواهد گردید؛ که این امر باعث تغییر کاربری اراضی در شهر ارومیه و ناپایداری شهری در توزیع بهینه خدمات و دسترسی به امکانات زندگی برای ساکنان شهر خواهد شد.
بررسی و ارزیابی مشارکت های مردمی در توسعه ی پایدار محله ای با استفاده از مدل TOPSIS مطالعه موردی: کلان شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره توجه به مقوله ی مشارکت های اجتماعی شهروندان یک جامعه در پیشبرد اهداف کلان مدیریتی از مهمترین سرفصل های مدیریت شهری به ویژه در مقیاس کلان شهرها به حساب می آید. توجه به نقش مشارکت های خودجوش مردمی در راستای مدیریت محلی را تنها نباید خاص کلان شهرهای عصر حاضر دانست بلکه شهر های باشکوه باستان نیز برای رونق خویش چاره ای جز تمسک به مردمان خویش نداشتند. هدف مقاله حاضر ارزیابی مشارکت های مردمی در توسعه ی پایدار محله ایبا استفاده از مدل TOPSISدر کلانشهر ارومیه می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و بررسی های میدانی می باشد. محدوده ی مورد مطالعه شامل سه محله (ایثار، میثم و آذربایجان) شهر ارومیه است.محلات مورد نظر با توجه به 6 معیار کمّی و کیفی مشارکت اجتماعی (میزان مشارکت در اداره ی امور محله، مشارکت در تصمیم گیری های محلی، مشارکت در پرداخت عوارض شهری، مشارکت در حفظ فضای سبز محله، اطلاع رسانی مشکلات محله به مدیران و سطح توسعه یافتگی محله) با مدل TOPSISمورد ارزیابی قرار گرفت.نتایج به دست آمده از مدلTOPSIS، سلسله مراتب و اولویّت بندی محلات را در سطح شهر ارومیه به این صورت A2>A1>A3نشان می دهد. بنابراین A2 (میثم) در رتبه 1، A1 (آذربایجان) در رتبه 2، A3 (ایثار) در رتبه 3 قرار می گیرد.
بررسی و تحلیل علل شکل گیری حاشیه نشینی در شهر کرمان نمونه مورد مطالعه: محلات سیدی وامام حسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش سریع شهرنشینی بدون همراهی رشد و توسعه شاخص های اقتصادی و اجتماعی لازمه شهرنشینی پایدار، شهرها را با مشکلات و معضلات متعددی مواجه کرده است. یکی از این معضلات ظهور محله حاشیه نشین در اطراف شهرها بزرگ می باشد.این مجموعه ها به دلیل استقرار تعداد زیادی از شهروندان درون خود و به دلیل عدم برخورداری مناسب از خدمات شهری، وضعیت نامطلوب و کیفیت پایین زندگی، یکی از چالش های اساسی شهرنشینی پایدار به حساب می آیند. این مناطق شهری قابلیت بالایی برای انواع آسیب ها و مسائل اجتماعی دارند و در صورت بی توجهی می توانند هستی و حیات یک شهر را نیز تهدید کنند.هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر علل شکل گیری و گسترش محلات حاشیه نشین (شهرک سیدی و امام حسن)در شهر کرمان می باشد.روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی است که داده های مورد نظر از طریق مطالعه میدانی وکتابخانه ای جمع آوری شده ،در روش پیمایشی از ابزار پرسشنامه استفاده شده و حجم نمونه371نفر با استفاده از فرمول کوکران تعیین شده شیوه نمونه گیری سهمیه ای و پرسشنامه به صورت تصادفی بین ساکنین محلات سیدی و امام حسن توزیع شده است. و به وسیله نرم افزار spss مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته،نتایج تحقیق حاکی از آن است مهم ترین عامل ایجاد و گسترش این محلات در شهر کرمان مهاجرت از محیط های کوچک روستایی– شهری می باشد که خود ناشی از جاذبه های اقتصادی شهر کرمان مانند( دسترسی به شغل بهتر و افزایش درآمد )و دافعه های اقتصادی شهرها و روستاهای اطراف(درآمد کم، دسترسی به امکانات )و دافعه های اجتماعی – فرهنگی در محل سکونت قبلی(پایین بودن ارزش کار و فراهم نبودن زمینه برای پیشرفت)، بوده است. و درنهایت باعث حاکم شدن فرهنگ فقر در این محلات و به تبع آن موجب بروز انواع ناهنجاری ها ی شهری(اشتغال افراد حاشیه نشین در مشاغل کاذب، وجود ساخت و سازهای غیر مجاز، افزایش جرم و جنایت، اثرات نامطلوب فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، آلودگی محیط زیست شهری و غیره) شده است.