فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱٬۴۴۲ مورد.
۷۴۱.

شبیه سازی فرسایش و رسوب ناشی از زمین لغزش ها با استفاده از مدلGeoWEPP (مطالعه موردی: حوضه گرمچای میانه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین لغزش فرسایش رسوب حوضه گرمچای مدل WEPP

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۸۵۹ تعداد دانلود : ۴۸۹
فرسایش آبی و زمین لغزش ها، هر دو از منابع اصلی تولید رسوب در حوضه های آبخیز هستند، ولی تا کنون مدل جامعی برای تعیین سهم حرکات توده ای در بار رسوبی حوضه هایی که در آن زمین لغزش های زیادی اتفاق افتاده، ارائه نشده است. پژوهش پیش رو با این فرض انجام گرفته است که عوامل مؤثر در فرسایش پذیری و افزایش بار رسوبی حوضه ها، تأثیر مشابهی در ایجاد و تشدید حرکات توده ای زمین داشته و توان تولید رسوب در دامنه های ناپایدار همبستگی معناداری با سطوح گسیختگی دارد. با توجه به اینکه همیشه تمامی مواد جابه جا شده لغزشی، امکان انتقال به داخل شبکه زهکشی را نداشته و در اغلب موارد، بخشی از آن در سطح دامنه ها همچنان باقی خواهند ماند. در این پژوهش، از مدل فرایندی WEPPدر محیط نرم افزاری ArcGIS با عنوان GeoWEPP، برای شبیه سازی مقادیر رسوب و ته نشست متأثر از وقوع زمین لغزش ها در حوضه گرمچای میانه استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بار رسوبی سطوح ناپایدار دامنه ای در ارتباط با مورفولوژی دامنه و مدیریت حاکم برآن در قالب کاربری زمین و اقلیم منطقه متغیر بوده و مدل یاد شده به خوبی قادر به شبیه سازی مقادیر رسوب و ته نشست در ارتباط با عوامل تأثیرگذار برآن بوده است. قابلیت مدل یادشده در این زمینه، پیش از این در مطالعات مشابه دیگری ثابت شده است. از آنجاکه در حوضه آبخیز گرمچای اطلاعات رسوب اندازه گیری شده موجود نبود، لذا نتایج شبیه سازی مدل فقط از طریق انطباق مناطق بحرانی رسوب با سطوح لغزشی مشاهده ای، به صورت کیفی ارزیابی شده است. رابطه بین مناطق لغزشی با بار رسوبی، از طریق ارائه مدل رگرسیونی دو متغیره بررسی شد. نتایج آن وجود رابطه معناداری با ضریب تبیین 71/0 درصد را نشان داد که این رقم معیار مناسبی از موفقیت مدل یاد شده است و نشان می دهد که می توان از این مدل در برآورد بار رسوبی مناطق لغزشی حوضه های فاقد آمار رسوب استفاده کرد.
۷۴۲.

تعیین قلمروهای مورفوکلیماتیک هولوسن در بلندی های غرب استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کردستان یخچال هولوسن مدل پلتیر کواترنری مورفوکلیماتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷۷ تعداد دانلود : ۵۵۲
طی کواترنری، آب وهوای زمین بارها دچار تغییر اساسی شده و در این میان ایران نیز تحت تأثیر قرار گرفته است. گسترش یخچال های کوهستانی در البرز، غرب و شمال غرب ایران ازجمله این تغییرات است. در پژوهش پیش رو، مناطق غرب و شمال غرب کردستان مورد مطالعه قرار گرفته است. با توجه به میانگین بارش و دمای سالانه، موقعیت ایستگاه ها در شاخص پلتیر به دست آمد و به هر کدام از ایستگاه ها در محیط Arc GIS وزن داده شد. میان یابی ایستگاه ها به روش وزن دهی (IDW) انجام گرفت. در ادامه نتایج طبقه بندی شدند و پس از محاسبه برف مرز، بر اساس نتایج شیب دما و بارش حال حاضر و همچنین اعمال ارتفاع برف مرز گذشته، داده های بارش و دمای وورم برای ایستگاه ها محاسبه شد. در مرحله بعد، بر اساس روش ذکرشده مناطق مورفوکلیماتیک وورم بازسازی شدند. نتایج نشان داد که سیستم شکل زای فرسایش یخچالی در ارتفاع بالاتر از 2000 متر، مجاور یخچالی تا ارتفاع 1600 متر و فلوویال در ارتفاعات پایین تر از 1600 متر، به ویژه در حاشیه غربی استان کردستان، در دوره وورم حاکمیت داشته اند. نتایج حاصل از پهنه بندی هوازدگی با مناطق مورفوکلیماتیک انطباق دارد.
۷۴۳.

ارزیابی تکتونیک فعّال در دامنه جنوبی میشوداغ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میشوداغ مورفوتکتونیک شاخص های ژئومورفیک نیمرخ تعادل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۷ تعداد دانلود : ۳۶۸
در این پژوهش، دامنه جنوبی میشوداغ در استان آذربایجان شرقی از نظر فعالیت های نئوتکتونیکی مورد بررسی قرار گرفته است. در این زمینه، مجموعه ای از روش های توصیفی، میدانی و تحلیلی به کار گرفته شد. برای انجام محاسبات از نقشه های توپوگرافی مقیاس 1:50000، نقشه های زمین شناسی مقیاس 1:100000 و تصویر DEM (30متر) منطقه در قالب نرم افزارهای Arc GIS و اتوکد استفاده شد. در رابطه با هدف تحقیق، سه نوع پارامتر کمّی ژئومورفیک شامل پارامترهای پنجره ای، پیوسته و گسسته مورد استفاده قرار گرفت. نسبت پهنای چارک ها، نسبت جامی، نسبت مساحت چارک ها و شاخص عدم تقارن حوضه آبریز از مهمترین پارامترهای حوضه ای تحقیق می باشند. بخش مهمی از اطلاعات از روی نیمرخ طولی آبراهه های اصلی حاصل گردید. مهمترین این اطلاعات شامل محاسبات مربوط به نمایه گرادیان آبراهه های اصلی و نمایه انحراف از نیمرخ می باشند. شاخص های دیگری مانند پیچ و خم جبهه کوهستان و نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره محاسبه شد. همچنین جهت تحلیل سه بعدی از منطقه، منحنی های هیپسومتری واقعی و تئوریک برای هر یک از حوضه های مورد مطالعه ترسیم گردید. درنهایت، برای پی بردن به روند کلی تغییرات شاخص ها، خط مرجعی به طول تقریبی 55 کیلومتر از ابتدا تا انتهای منطقه مورد مطالعه کشیده شد و مقادیر هر یک از شاخص ها نسبت به آن به صورت نمودار ترسیم گردید. در منطقه مورد مطالعه، مهمترین شواهد جنبش های تکتونیک فعّال، وجود پرتگاه های گسلی با ارتفاع تقریبی 10 تا 20 متر در امتداد گسل های جوان می باشد. همچنین، وجود پشته های مسدود کننده، اسارت رودخانه، بریدگی و تغییر محل رسوب گذاری مخروط افکنه ها در جبهه کوهستان دلایل دیگری بر وجود فعالیت های نئوتکتونیکی در منطقه می باشد. شاخص های کمّی ژئومورفیک نتایج مطالعات میدانی را تایید می کند به طوریکه، مقادیر حداکثر نمایه گرادیان طولی و نمایه انحراف از نیمرخ، بیشتر در ارتفاعات پایین تر و تقریبا در نزدیکی خروجی حوضه ها قرار دارند که این امر را می توان به جنبش های گسل جوان صوفیان- شبستر مرتبط ساخت. نتایج این شاخص ها به همراه شاخص های کمّی حوضه-ای، پیچ و خم جبهه کوهستان، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره و همچنین تحلیل منحنی های هیپسومتری واقعی و بی بعد نشان دهنده فعّال بودن گسل های منطقه می باشد.
۷۴۴.

بررسی تاثیر تکتونیک در ویژگیهای مورفومتریک شبکه زهکشی و سطوح مثلثی شکل تاقدیس دنه خشک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کرمانشاه الگوی زهکشی تکتونیک سطوح مثلثی شکل زاگرس چین خورده تاقدیس دنه خشک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۴ تعداد دانلود : ۶۲۷
تاقدیس دنه خشک در استان کرمانشاه نمونه ای تیپیک از یک تاقدیس در حال رشد در زون ساختمانی زاگر س چین خورده است. هدف این تحقیق بررسی نقش تکتونیک در ویژگیهای سطوح مثلثی شکل، تراکم و الگوی زهکشی در تاقدیس مذکور است. ابعاد سطوح مثلثی شکل با استفاده از تصویر ماهواره ای کویک برد و مطالعات میدانی تعیین شد. شبکه های زهکشی به کمک نقشه های توپو گرافی 50000/1 و تصویر ماهواره ای کویک برد تعیین گردید و سپس وارد نرم افزار ILWIS گردید. درجه بندی آبراهه ها به روش استراهلر انجام و طول آبراهه ها با درجات مختلف تعیین گردید. شیب ساختمانی لایه ها در جبهه کوهستان با استفاده از دستگاه شیب سنج محاسبه شد. بر اساس شیبهای ساختمانی اندازه گیری شده و عرض پهلوی تاقدیس در بخشهای مختلف، تاقدیس مورد مطالعه به 8 زون تکتونیکی تقسیم شد. میانگین شیب ساختمانی، میانگین طول قاعده سطوح مثلثی، میانگین مساحت سطوح مثلثی و تراکم زهکشی آبراهه های درجه 1 در زونهای تکتونیکی محاسبه گردید. نتایج این تحقیق نشان می دهد رابطه مستقیم معنی داری بین میانگین شیب لایه ها و میانگین طول قاعده مثلثها با ضریب همبستگی مناسب(92%) وجود دارد به طوریکه با افزایش میانگین شیب لایه ها، میانگین طول قاعده مثلثها نیز افزایش می یابد. همچنین با افزایش میانگین شیب لایه ها، میانگین مساحت سطوح مثلثی شکل نیز افزایش می یابد. مطالعه حاضر نشان می دهد که سطوح مثلثی شکل در زونهای با شیب ساختمانی تند (زونهای 3، 4 و 5 ) تشکیل شده اند. نتیجه این تحقیق نشان می دهد با کاهش عرض پهلوی تاقدیس، تراکم زهکشی آبراهه های درجه 1 افزایش می یابد به طوری که بیشترین تراکم زهکشی آبراهه های درجه 1 (39/3 کیلومتر در کیلومتر مربع) مربوط به زون 8 است که کمترین عرض را دارد. بررسی ها نشان می دهد که سر شاخه آبراهه ها در دو انتهای شمال غربی و جنوب شرقی تاقدیس مورد مطالعه دارای انحراف به سمت مرکز تاقدیس است که این امر بیانگر رشد طولی تاقدیس به سمت شمال غرب و جنوب شرق است. به طور کلی نتیجه تحقیق حاضر بیانگر آن است که پارامتر هایی مانند سطوح مثلثی شکل، تراکم زهکشهای درجه 1 و الگوی زهکشی شاخصهای مناسبی برای تعیین تکتونیکهای فعال و تفاوتهای محلی آن در تاقدیس مورد مطالعه می باشند.
۷۴۵.

تعیین مناسب ترین اندازه پلات برای نمونه برداری از سنگ فرش بیابان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانه بندی نمونه برداری سنگ فرش بیابان ابعاد پلات خضرآباد یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۱ تعداد دانلود : ۵۴۹
سنگ فرش بیابانی یکی از عوامل محافظت کننده خاک سطحی در مقابل فرسایش بادی در مناطق بیابانی است. درصد تراکم سنگ فرش و قطر ذرات، یا به نوعی دانه بندی ذرات، از مهم ترین عوامل تعیین کننده میزان حفاظت خاک توسط این ذرات است. نمونه برداری های سنگ فرش بیابان، به طور معمول در عرصه و به صورت تخمینی یا با استفاده از خط کش و پلات انجام می گیرد؛ ولی در هیچ یک از منابع، ابعاد استانداردی برای پلات در نمونه برداری از سنگ فرش بیابان ارائه نشده و حتی روشی نیز برای تعیین آن معرفی نشده است. در این مطالعه با استفاده از یک روش نوآورانه، ابعاد بهینه پلات برای نمونه برداری از سنگ فرش بیابان در انواع مختلف دشت سر تعیین شده است. این روش برمبنای افزایش ابعاد پلات و ترسیم منحنی های دانه بندی متعدد در پلات های با ابعاد مختلف و مقایسه آنها با یکدیگر استوار است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، چنانچه هدف از نمونه برداری از سنگ فرش بیابان در دشت سر لخت باشد، ابعاد 40×40 سانتی متر، در دشت سر اپانداژ، ابعاد 30×30 سانتی متر و در دشت سر لخت، ابعاد 20×20سانتی متر، مناسب ترین ابعاد پلات در نمونه برداری از سنگ فرش بیابان در دشت سر پوشیده است. چنانچه نمونه برداری از سنگ فرش بیابان به صورت کلی مطرح باشد، ابعاد مناسب پلات، 40 ×40 سانتی متر است.
۷۴۶.

طبقه بندی مورفولوژیکی خط هوشمند ساحلی در راستای مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی (پژوهش موردی: از نوشهر تا بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت مناطق ساحلی دریای کاسپین ژئومورفولوژی ساحلی خط هوشمند ساحلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷۲ تعداد دانلود : ۵۰۸
هر دانشی موضوعات مورد پژوهش خود را به منظور شناخت بهتر و سهولت در امر پژوهش، طبقه بندی می کند. با توجه به اینکه تمام فعالیت های انسان اعم از اقتصادی اجتماعی، توسعه ای و غیره، روی سطح زمین انجام می شود و این سطح از لندفرم هایی تشکیل شده که موضوع مورد پژوهش ژئومورفولوژی است، بنابراین ضرورت مطالعه، شناخت و طبقه بندی این لندفرم ها، گام نخست برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه محیط و به ویژه مناطق ساحلی است. هدف این پژوهش بررسی و طبقه بندی لندفرم های سواحل نوشهر تا بابلسر به روش خط هوشمند ساحلی است. خط هوشمند، نقشه ای خطی است که خط ساحل را نمایش می دهد و با توجه به تغییر ویژگی لندفرم های ساحلی، به بخش هایی تقسیم می شود. هر بخشِ جداگانه خط ساحلی، شامل مجموعه ای از ویژگی های بخش مورد نظر است. این منطقه در راستای عرض جغرافیایی ""55 '18 °36 تا ""00'44 °36 شمالی و طول جغرافیایی ""00 '30 °51 تا ""00 '45 °52 خاوری با مساحتی در حدود 57/2068 کیلومتر مربع قرار گرفته است. در این راستا از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، کاربری زمین، تصاویر ماهواره ای Landsat & IRS در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی و نیز، بازدیدهای میدانی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشانگر این است که کرانه های منطقه مورد پژوهش را می توان در پنج کلاسِ کرانه های ماسه ای، کرانه های ماسه ای با کاربری مسکونی، کرانه های ریگی، دهانه رودخانه ها و تأسیسات انسانی (مانند بندر، موج شکن و غیره) طبقه بندی کرد. در این بین گسترده ترین لندفرم، کرانه های ماسه ای است که به طور چشمگیری در منطقه وجود دارد. با توجه به پست بودن و شیب کم این کرانه ها و نیز اینکه این مناطق از مراکز پرجمعیت کشور شمرده می شوند، در برابر تغییر اقلیم و بالا آمدن تراز دریا که برای دهه آینده پیش بینی شده، در معرض خطر قرار می گیرند. بنابراین بایستی در مدیریت این مناطق به این مسئله توجه ویژه کرد.
۷۴۷.

ارزیابی قابلیت گردشگری لندفرم های ژئومورفولوژی (مطالعه موردی: گنبد نمکی کرسیا - دشت داراب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئومورفولوژی زمین گردشگری روش پرالونگ گنبد نمکی کرسیا مدل های امری کاظمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۷ تعداد دانلود : ۵۵۰
ژئومورفوتوریسم یکی از نگرش های تازه در ارائه جاذبه های لندفرم های ژئومورفولوژیکی است که تلاش می کند، ضمن معرفی ظرفیت و توانمندی های گردشگری لندفرم ها، هویت و خصیصه های جغرافیایی لندفرم را حفظ کرده یا ارتقا دهد. گنبد نمکی کرسیا در جنوب شرقی استان فارس و شمال دشت داراب واقع شده و از دسته لندفرم های جالب ژئومورفولوژیکی است که از ارزش و توانمندی گردشگری مناسبی برخوردار است. در این نوشتار تلاش شده با استفاده از داده های حاصل از بازدیدهای میدانی و مدل های امری کاظمی و روش پرالونگ، قابلیت ژئومورفوتوریستی این لندفرم مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد. نتایج پژوهش نشان داد که براساس مدل های امری کاظمی، این گنبد نمکی دارای ارزشی در مقیاس منطقه ای، ملی (به دلیل اشکال ناشی از تحولات در این گنبد و کم نظیر بودن این اشکال در میان گنبدهای نمکی دیگر ایران) و بین المللی است و از دید ماگماتیسم، فرسایش، طبیعت گردی، باستان زمین شناسی، زیست محیطی، رسوب شناسی و زمین ساخت، اهمیت قابل توجهی دارد. بر اساس روش پرالونگ، چهار ارزش مورد بررسی قرار گرفت که ارزش اجتماعی اقتصادی (بهره برداری و استفاده از نمک آن) این گنبد نمکی بیشتر از ارزش های دیگر است.
۷۴۸.

تأثیر تکتونیک بر لندفرم های کواترنری دره طالقان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکتونیک دره طالقان شاخص های مورفولوژیکی لندفرم های کواترنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۵ تعداد دانلود : ۴۳۷
ژئومورفولوژی تکتونیک، نقش فرایندهای تکتونیکی (درونی) را در ایجاد و تحول لندفرم ها مورد بررسی قرار می دهد. بنابراین در ژئومورفولوژی تکتونیک، شکل ها، ریخت ها و فرم های مختلف سطح زمین که تحت تأثیر عوامل تکتونیکی شکل گرفته اند، مطالعه می شوند. این پژوهش با بررسی تکتونیک دره طالقان، به تأثیر آن روی لندفرم های کواترنری منطقه مورد مطالعه پرداخته است. در این راستا با محاسبه هفت شاخص مورفولوژیکی شامل، شاخص سینوسیته کانال رود، شاخص گرادیان رودخانه، شاخص عدم تقارن آبراهه، شاخص نسبت پهنا به عمق یا ارتفاع دره، شاخص شکل حوضه، شاخص وسعت مخروط افکنه و شاخص شیب مخروط افکنه، میزان فعالیت تکتونیکی منطقه مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج حاصل از این شاخص ها با استفاده از داده های ژئودینامیک تکمیل شدند. با بازدید از منطقه، لندفرم های موجود بررسی و شواهد تأثیر تکتونیک روی آنها شناسایی شدند. وجود دگرشیبی ها، توالی پادگانه ها در کناره های رودخانه طالقان، تنگ شدگی دره و وجود بی نظمی و بالاآمدگی در ناهمواری های اطراف دره، همه از نشانه های تأثیر تکتونیک بر سازندهای کواترنری موجود در دره هستند. در امتداد این پژوهش، همراه با بررسی منابع متعدد، بازدیدهایی از منطقه مورد نظر به عمل آمد و از نقشه های زمین شناسی، توپوگرافی و نرم افزارهای گوگل ارث، آرک جی.آی.اس.، فتوشاپ و فری هند، برای شناسایی لندفرم های کواترنری و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که تفاوت های ساختمانی موجود در دره طالقان، ازجمله تفاوت در نیمرخ عرضی دره، به سبب فعالیت های تکتونیکی ناشی از عملکرد گسل ها، به خصوص گسل طالقان است و از سویی دیگر نیمه جنوبی دره، به دلیل فعالیت های تکتونیکی دچار بالاآمدگی شده و درنتیجه موجب افزایش شیب نسبت به نیمه شمالی آن شده است که این امر در ژئومورفولوژی دره، به خصوص در قسمت پایین دست آن به خوبی نمایان است.
۷۴۹.

تحلیل فرم ریپل مارک ها و موانع نبکا در پلایای سیرجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نبکا طول موج مرفومتری کویر سیرجان ارتفاع موج ریپل مارک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۹ تعداد دانلود : ۴۸۲
این پژوهش تلاش دارد تأثیر خصوصیت های مورفومتری نبکاها را روی ویژگی های مورفومتری ریپل مارک ها در پلایای سیرجان بررسی کند. ابتدا خصوصیت های مرفومتری بیست نمونه از نبکاهای گونه درختچه گز، اشنان و گل گزی، شامل ارتفاع و قطر تاج پوشش گیاه، ارتفاع و قطر قاعده مخروط نبکا، ارتفاع مانع (مجموع ارتفاع نبکا و ارتفاع گیاه) و همچنین طول و عرض محدوده تحت تأثیر مانع اندازه گیری شد. سپس رابطه همبستگی تحلیل رگرسیون بین معیارهای ارتفاع مانع، قطر تاج پوشش گیاه و قطر قاعده نبکا و متغیرهای طول و عرض محدوده تحت تأثیر برقرار شد. همچنین با استفاده از این آزمون تأثیر فاصله از مانع روی طول موج و ارتفاع ریپل مارک ها سنجیده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در فواصل نزدیک به مانع که سرعت باد کاهش یافته است، ارتفاع و طول موج ریپل مارک ها افزایش می یابد؛ اما هرچه فاصله از مانع زیاد شود، اندازه طول موج و ارتفاع ریپل مارک ها کوچکتر می شود. همچنین دامنه تأثیرگذاری نبکاهای مختلف روی ریپل ها تا حد بسیار زیادی وابسته به قطرتاج پوشش گیاه و ارتفاع مانع است؛ به طوری که طول محدوده، کمابیش سه برابر ارتفاع مانع و عرض آن، وابسته به قطر تاج پوشش گیاه و بعد از آن قطر قاعده نبکا است.
۷۵۰.

سیر تحولات نظریه سوبسیدانس از داروین تا دورن کامپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئومورفولوژی سوبسیدانس دوال گرجوال (استدراج) یونیفورمی تاریانیسم (همبستگی)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۴ تعداد دانلود : ۵۲۰
عوامل پرشماری در سیر تحول نظریه پردازی مؤثر است و گاه به شیوه های گوناگونی تبیین و تشریح شده است، ازجمله این ایده ها، می توان به سوبسیدانس، یکی از رخدادهای ژئومورفولوژیکی اشاره کرد که دچار چنین دگرگونی مفهومی در بستر زمان شده است. قدر مسلم آن است که واژه سوبسیدانس در نشست های علمی، نه تنها به منزله یک پدیده، بلکه بار مفهومی یک نظریه را همواره همراه داشته است. این نظریه از آغاز طرحِ داروین در سال 1839 تا کنون، تحولات مفهومی و معنایی خاصی را پشت سر گذارده است. پژوهش حاضر که برگرفته از یک طرح پژوهشی در دانشگاه اصفهان است، با تأکید بر تحلیل مفهومی مکتوبات پانزده نفر از صاحب نظران و کاربران اصلی این واژه، تلاش دارد از تحلیل متن این مکتوبات، روند تحولات نظریه سوبسیدانس و تغییر دیدگاه های پیرامون آن را طبقه بندی و ارزیابی کند. از مجموعه این نوشتار می توان چنین نتیجه گرفت: یک) نخستین بار داروین در سال 1839 این مفهوم را در حوزه رسوب شناسی و ژئومورفولوژی به کار گرفت و مکتب استدراج و مفهوم همبستگی یونیفورمی تاریانیسم را از بُعد نظری پشتیبانی کرد؛ دو) واژه سوبسیدانس دارای بار مفهومی در حوزه نظری است و نباید آن را به منزله یک پدیده ژئومورفولوژیک صرف مطرح کرد.
۷۵۱.

نقش مورفودینامیک دیرینه رودخانه کرخه در تجلی ساختار فضایی دشت آزادگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رسوب ساختار فضایی کرخه دشت آزادگان مخاطرات محیطی و مورفودینامیک رودخانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸۸ تعداد دانلود : ۶۸۷
از ویژگی های بارز رودخانه کرخه در غرب استان خوزستان به ویژه در دشت آزادگان، دینامیک فعال آن است. بررسی این پویایی و تعیین نقش آن در ایجاد مخاطرات محیطی و ساختار فضایی منطقه، مستلزم شناخت مورفودینامیک رودخانه از گذشته تا حال بر اساس شواهد رسوبی و هیدرومورفولوژی است؛ زیرا مورفودینامیک رودخانه ها به خصوص در دشت های سیلابی معلول شرایط رسوب گذاری و وقایع محیط شناسی مانند تغییرات آب و هوایی و تغییرات سطح اساس آب هاست. بدین منظور، پس از جمع آوری داده ها، تغییرات مسیر رودخانه و شرایط محیط های رسوبی به عنوان متغیر مستقل و عناصر فضایی مانند تغییر در اندازه ذرات رسوبی، تپه های ماسه ای، کاربری های کشاورزی، مسکونی و غیره به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شدند. ابتدا با استفاده از روش های پردازش رقومی بر روی تصاویرماهواره ای لندست سال های 1990،1993،1998،2002 میلادی و سنجنده Liss از ماهواره IRS هند سال 2006 میلادی و ثبت نقاط شاخص در بازدیدهای میدانی، مسیرهای متروکه بازسازی و مسیرهای فعال بررسی شدند. در ادامه با تطبیق مسیرهای رودخانه با سایر لایه های اطلاعاتی، دو مغزه رسوبی در محل های رفیع و جفیرتا عمق 10 متری به منظور تعیین رابطه بین قطر ذرات رسوبی با شرایط سیلابی و محیط های رسوب گذاری گرفته شد. نتایج نشان داد، سه توالی رسوبی با شرایط اقلیمی مرطوب و کاهش قطر ذرات رسوبی در اعماق(10-6، 5-4، 3-0 متری) و دو دوره با شرایط اقلیمی خشک به همراه افزایش قطر ذرات رسوبی در اعماق( 6-5 و 4-3 متری) را می توان در مغزه ها تشخیص داد. شرایط اقلیمی خشک به همراه عقب نشینی خط ساحلی در هولوسن میانی سبب شد، دلتای کارون و کرخه توسعه پیداکرده و جابجایی و تغییر مسیرهایی نیز در بستر این رودخانه ها پدیدار شود. این تغییرات در مسیر روستای عبدالخان تا تالاب هویزه دارای حداقل دو تغییر شکل پلان خم رودخانه و چندین مسیر متروکه طبیعی می باشد. به دلیل سرعت و تنش برشی، خم ها با پدیده انتقال وگسترش همراه بوده و ضمن ایجاد خسارت به اراضی کشاورزی و مسکونی، موجب جابجایی آن ها نیز شده است.
۷۵۲.

هیدرولوژی پالئوسیلاب، رویکرد ژئومورفولوژی مدرن در ارزیابی مخاطره سیلاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هیدرولوژی پالئوسیلاب شاخص های دیرینه تراز رسوبات آب راکدی بازسازی سیلاب های قدیمی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای آبها
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
تعداد بازدید : ۹۶۲ تعداد دانلود : ۵۰۵
به دلیل تازه تأسیس بودن بسیاری از ایستگاه های آب سنجی و یا تخریب و انهدام کلّی آنها در اثنای وقوع سیلاب های بزرگ، گزارش دبی های ثبت شده اینگونه وقایع کاتاستروفیک کم بوده و داده های مربوط به آن ها یا حاصل تخمین های غیرمستقیم دبی بعد از وقوع سیلاب و یا تعمیم سیلاب های مشاهده شده 40- 30 سال گذشته است. به همین دلیل، روش های متداول هیدرولوژیک برای تخمین حداکثر سطح، حجم و دوره برگشت این سیلاب ها نتایج قابل اطمینانی بدست نمی دهد و فاقد دقت لازم برای برنامه ریزی های کنترل سیلاب است. لوگ پیرسون تیپ 3، روش برآورد گامبل، حداکثر بارش محتمل(PMP) و سایر فنون آماری زمانی قابل اعتمادند که دوره برگشت مورد محاسبه کوتاه تر و یا معادل دوره آماری پایه باشد. ضعف اساسی روش های آماری و نیاز به تخمین های دقیق تر باعث ترغیب ژئومورفولوژیست ها به استفاده از معیارهای ژئومورفولوژیک برای بازسازی سیلاب های قدیمی و بهره گیری از نتایج آن در پیش بینی سیلاب های احتمالی آتی گردید؛ بطوری که از دهه 1980 شاخه ای در ژئومورفولوژی رودخانه ای تحت عنوان هیدرولوژی پالئوسیلاب در آمریکا پایه ریزی گردید و به سایر مناطق جهان گسترش یافت. این مقاله از نوع مروری بوده و هدف کلی آن آشنایی با موضوع هیدرولوژی پالئوسیلاب و ترغیب محققین علوم زمین به استفاده از آن به عنوان یک راه حل عملی خوب برای تخمین دوره های برگشت سیلاب های بزرگ، ارزیابی و تهیه نقشه-های خطر، برنامه ریزی بهتر برای نواحی مستعد سیلاب (بر مبنای داده های واقعی) و حفظ محیط زیست است.
۷۵۳.

تحلیل فعالیت های نئوتکتونیکی دامنه شمالی رشته کوه بزقوش با استفاده از روش های ژئومورفولوژیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نئوتکتونیک مورفوتکتونیک شاخص های ژئومورفیک رشته کوه بزقوش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۸ تعداد دانلود : ۷۲۳
هدف این پژوهش تحلیل فعالیت های نئوتکتونیکی حوضه های زهکشی دامنه شمالی رشته کوه بزقوش (شمال غرب ایران) با استفاده از روش های ژئومورفولوژیکی (شواهد مورفوتکتونیکی و شاخص های ژئومورفیک) می باشد. برای دستیابی به این هدف، علاوه بر بازدیدهای میدانی و مطالعه عکس های هوایی، پنج شاخص ژئومورفیک در 20 حوضه دامنه شمالی رشته کوه بزقوش محاسبه شدند. محاسبه شاخص ها با استفاده از نقشه های توپوگرافی (50000: 1)، نقشه های زمین شناسی (100000: 1) و عکس های هوایی (20000: 1) منطقه انجام گرفت. نقشه ها با استفاده از نرم افزار ArcGIS ترسیم شدند. نتیجه تحلیل شاخص ها نشان می دهد که 40 درصد حوضه های زهکشی دامنه شمالی رشته کوه بزقوش بویژه در بخش های میانی آن، دارای فعالیت تکتونیکی زیاد می باشند. 35 درصد منطقه مورد مطالعه که حوضه های زهکشی بخش های شرقی و برخی حوضه های میانی را دربرمی گیرند دارای فعالیت تکتونیکی متوسط هستند و در 25 درصد بقیه حوضه ها که به نواحی غربی رشته کوه بزقوش مربوط می شوند فعالیت تکتونیکی کم می باشد. پدیده هایی مانند پرتگاه های گسلی، مخروط افکنه های چند نسلی، دره های خطی، آبشارها، چشمه های آب گرم و آب سرد از جمله شواهد مورفوتکتونیکی هستند که به وفور در حوضه های با فعالیت زیاد و متوسط تکتونیکی در دامنه شمالی رشته کوه بزقوش دیده می شوند.
۷۵۴.

بررسی تغییرات زمانی خط ساحلی شرق تنگه هرمز از طریق تحلیل آماری نیمرخ های متساوی البعد (ترانسکت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئومورفولوژی تنگه هرمز روش ترانسکت فرسایش ساحلی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۸۲۱ تعداد دانلود : ۳۹۱
سواحل تحت تأثیر دینامیک خشکی و حرکات آب دریا، همواره در معرض تغییر و تحول قرار دارند و درکل پایدار نیستند. این عوامل همراه پدیده های دیگری چون ویژگی های زمین شناسی، اقلیمی و زیستی، لندفرم های متنوعی را در امتداد خطوط ساحلی ایجاد می کنند. در این پژوهش تغییرات خط ساحلی و مورفولوژی پیکان های ماسه ای در ساحل شرقی تنگه هرمز در چهار دوره؛ یعنی سال های 1977، 1989، 2000 و 2005 اندازه گیری شده است. تصاویر ماهواره ای ETM، نقشه ها، نرم افزارها و مدل مفهومی ابزارهای اصلی پژوهش را تشکیل داده اند. هدف اصلی، مقایسه تغییرات خط ساحلی مورد بررسی در یک دوره بیست وهشت ساله از طریق تصاویر ماهواره ای، عکس های هوایی، مدل ریاضی و سپس کنترل میدانی و درنهایت پیش بینی تغییرات درازمدت بوده است. موقعیت ها روی تصاویر ماهواره ای در نرم افزار ArcGIS تطبیق داده و ترسیم شده اند. پهنه ساحلی مورد مطالعه به سه بازه کلی دسته بندی و این سه بازه به 65 ترانسکت در فواصل یکنواخت تقسیم شده اند. میزان تغییرات در امتداد خط ساحلی با استفاده از روش آماری Unvariate یک متغیره، ریشه میانگین مربع خطا RMSE (99/0) برای سال 2030 تخمین زده شد. نتایج نشان می دهد که بیشترین تغییرات در مورفولوژی پیکان های ماسه ای و در محدوده خورها و مصب رودخانه ها بوده است. همچنین مقایسه زمانی تغییرات نشان می دهد که سدهای ساحلی در بخش دلتاهای بیریزک، زنگلی، حیوی و گز، حجیم تر بوده و تغییرات وسعت و ابعاد آنها در درجه اول، تابع تغییر مسیر دوره ای رود خانه ها در سطح دلتا و سپس راستای امواج غالب است.
۷۵۵.

تحلیل تکتونیک فعال طاقدیس گلیان با استفاده از شاخص های مورفوتکتونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکتونیک سطوح مثلثی شکل گلیان دره های ساغری شکل نسبت فاصله بندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۰ تعداد دانلود : ۷۲۵
طاقدیس گلیان در جنوب شیروان در استان خراسان شمالی قرار دارد و از نظر زمین شناسی بخشی از زون ساختمانی آلاداغ- بینالود محسوب می شود. هدف این تحقیق ارزیابی تکتونیک های فعال طاقدیس گلیان با استفاده از شاخص های ژئومورفولوژیک است. برای دستیابی به هدف فوق، داده های مورد نیاز از نقشه های توپوگرافی 50000/1 و زمین شناسی 100000/1 و تصاویر ماهواره ای کویک برد استخراج شد. همچنین مطالعات میدانی از اشکال و فرآیندهای ژئومورفولوژیک انجام شد. داده های مورد نیاز برای محاسبه ی شاخص های k، سطوح مثلثی شکل، دره های ساغری شکل، سینوسیته جبهه ی کوهستان و نسبت فاصله بندی رودخانه (R)، بعد از ورود به نرم افزار ILWIS به دست آمد. طاقدیس مورد مطالعه، بر اساس شیب، ارتفاع و عرض طاقدیس، به 3 زون تکتونیکی تقسیم شد. نتیجه ی این تحقیق نشان می دهد که مقدار شاخص های K،W (نسبت حداکثر عرض دره ساغری به عرض خروجی دره)، R، شیب، طول قاعده و مساحت سطوح مثلثی در زون 3 بیشتر از دیگر زون ها می باشد. مقدار سینوسیته جبهه ی کوهستان در تمام زون ها، نزدیک به 1 است. به طور کلی بررسی شاخص های ژئومورفولوژیک در طاقدیس گلیان نشان می دهد که اولاً طاقدیس گلیان از نظر تکتونیکی فعال است و ثانیاً میزان فعالیّت های تکتونیکی از جنوب شرق طاقدیس به سمت شمال غرب آن افزایش می یابد.
۷۵۶.

مدل سازی روش های برآورد مؤلفه های مسطحاتی برخان (مطالعة موردی: برخان های جنوب کویر چاه جام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل سازی برخان آنالیز رگرسیون کویر چاه جام مؤلفه های مسطحاتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۹۷۱ تعداد دانلود : ۴۹۷
برخان ها، یکی از مشهورترین تپه های ماسه ای هستند که حاصل تراکم رسوبات بادی در مناطقی با وضعیت ضعیف تا متوسط از نظر میزان رسوب و بادهای غالب یک جهته می باشند. خصوصیات شکل-شناسی برخان، متأثر از عوامل مختلف زمانی و مکانی است. ارتباط بین مؤلفه های مورفومتری برخان پیوند نزدیکی با مورفولوژی سه بعدی آن دارد. شناسایی این روابط و ارائه مدل های آن ها در شناخت رفتار و نحوة عملکرد این چشم انداز در طبیعت مؤثر خواهد بود. هدف از این پژوهش مدل سازی روش های برآورد پارامترهای مسطحاتی برخان نظیر محیط و مساحت به کمک مؤلفه های مورفومتری آن در قالب مدل های آماری در منطقة جنوب کویر چاه جام است. در این زمینه، ابتدا مهم ترین پارامترهای مورفومتری 52 برخان به روش نمونه برداری طولی مورد اندازه گیری میدانی قرار گرفت. سپس با تحلیل و ارزیابی آن ها از طریق آزمون های آماری، رابطه سنجی و مدل سازی مؤلفه های محیط و مساحت برخان های مطالعاتی انجام شد. نتایج آنالیز رگرسیون غیرخطی چندگانه، حاکی از ارتباط معنی دار مساحت با حاصل ضرب طول و عرض با ضریب تبیین 936/0 و خطای برآورد 321/0 است. همچنین رابطة محیط با حاصل جمع طول و عرض با ضریب تبیین 904/0 و خطای برآورد 431/0 معنی دار می باشد. در مجموع نتایج تحقیق حاضر امکان محاسبة دقیق و سریع مؤلفه های مسطحاتی برخان را در قالب مدل های آماری فراهم می آورد.
۷۵۷.

تحلیل و ارزیابی ویژگی های مورفوتکتونیکی و نئوتکتونیکی دامنه جنوبی کوهستان سبلان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نئوتکتونیک مورفوتکتونیک شاخص های ژئومورفیک آثار ژئومورفیک گسل ها دامنه جنوبی سبلان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴۱ تعداد دانلود : ۵۴۳
کوهستان سبلان یکی از واحدهای مورفوتکتونیک شمال غرب کشور است که به دلیل وسعت قابل ملاحظه آن در پژوهش حاضر تنها به بررسی ویژگی­های مورفوتکتونیک و نئوتکتونیک دامنه جنوبی آن پرداخته شده است. منطقه انتخابی دارای مختصات جغرافیایی ¢36 °47 تا ¢00 °48 طول شرقی و 56¢ °37 تا ¢14 °38 عرض شمالی است. این منطقه از نظر هیدروگرافی متشکل از حوضه­های پیسلرچای، آغمیون چای، بیوک­چای (از زیرحوضه­های رودخانه آجی­چای) و آغلاغان­چای (از زیرحوضه­های بالخلوچای اردبیل) است. گسل­های اصلی و فرعی متعددی دردامنه جنوبی سبلان وجود دارد که آثار ژئومورفولوژی قابل توجهی به­جا گذاشته­اند. از پدیده­های مورفوتکتونیک عمده شناسایی شده می­توان به دره­های خطی، انحراف آبراهه­ها، پشته­های مسدودکننده، جابجایی مخروط افکنه­­ها و چشمه­های معدنی اشاره کرد. اگرچه کوهستان سبلان از دوره میوسن فعال بوده اما مخروط اصلی آن در طی کواترنر تشکیل شده است (زمردیان 1381)، لذا این منطقه می­تواند جزو مناطق فعال تکتونیکی باشد. جهت بررسی ویژگی­های تکتونیک جوان و ارزیابی میزان فعالیت آن در منطقه، سعی شده است از شاخص­های متعدد ژئومورفیک استفاده شود تا نتایج صحیحی در این مورد گرفته شود. شاخص­های استفاده شده شامل تضاریس جبهه کوهستان (Smf)، نسبت بین پهنای کف دره به ارتفاع آن (Vf) نسبت شکل حوضه زهکشی (Bs)، شاخص عدم تقارن توپوگرافی (Af)، عامل تقارن توپوگرافی (T) و شاخص ارزیابی نسبی فعالیت­های تکتونیکی (IAT) می­باشد. این شاخص­ها به تفکیک در 4 حوضه زهکشی منطقه مورد بررسی قرار گرفته­اند. نتایج شاخص­های (Smf) و (Vf) برای دو حوضه حالت فعال و برای دو حوضه دیگر شرایط نیمه­فعال نشان می­دهد. شاخص نسبت شکل برای تمامی حوضه­ها شرایط فعال تکتونیکی را مشخص می­سازد. نتایج شاخص­های تقارن و عدم تقارن توپوگرافی هم تأییدکننده نتایج شاخص­های فوق است. در نهایت سعی شده است از شاخص IAT نیز استفاده شود. گفتنی است شاخص IAT از متوسط کلاس­های مختلف شاخص­های ژئومورفیک به­دست می­آید و وضعیت کلی فعالیت­های نئوتکتونیکی مناطق را مشخص می­سازد. مطابق نتایج این شاخص، سه حوضه از چهار حوضه منطقه دارای نوع فعالیت زیاد و حوضه چهارم (بیوک­چای) دارای فعالیت متوسط است. بنابراین دامنه جنوبی کوهستان سبلان به عنوان بخشی از کل واحد مورفولوژی و کوهستان، از نظر تکتونیکی هنوز هم فعال است.
۷۵۸.

تحلیل ژئومورفولوژیکی مکان گزینی مراکز نظامی (نمونه موردی: دامنه های غربی کوهستان سهند)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: AHP مکان گزینی GIS & RS مراکز نظامی دامنه های غربی سهند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲۸ تعداد دانلود : ۴۸۸
در پژوهش حاضر به تحلیل ژئومورفولوژیکی مکان گزینی مراکز نظامی موجود در دامنه ها ی غربی کوهستان سهند، ازجمله، پادگان پیاده مکانیزه لشگر 21 حمزه ی سیدالشّ هدا، واقع در شهر تبریز، مرکز آموزش 03 عجب شیر و گروه 11 توپخانه ی مراغه و سایر مراکز نظامی موجود در محدوده ی مورد مطالعه پرداخته شده است. هدف از این پژوهش تولید نقشه ای است که با شناسایی و الوی تبندی مکا نها، مناطق مناسب برای احداث مراکز نظامی را مشخّص کند. روش کار بدین صورت انجام گرفت که ابتدا با تنظیم پرسش نامه به روش پیمایشی ، نظرات متخصصان نظامی و ژئومورفولوژی درباره ی عوامل مؤثّر در مکان گزینی مراکز نظامی جمع آوری شد. سپس با برداشت نقاط زمینی و رقومی کردن لایه های مورد نیاز از روی نقشه های موجود، AHP تهیه و همچنین وزن دهی داده ها با استفاده از روش Arc GIS پایگاه داده در نرم افزار و پردازش دادها ی مکانی و غیر مکانی در AHP انجام گرفت. درنهایت با استفاده از روش نقشه ی مکان های مناسب، متوسط و نامناسب برای احداث پادگان ،Arc GIS محیط نرم افزار ترسیم شد. نتایج نشان می دهد که شرایط مناسب مکان گزینی در نیمه ی شمالی منطقه ی مورد مطالعه، مساحت بیشتری را نسبت به نیمه ی جنوبی منطقه شامل می شود که دربرگیرنده ی قسمت هایی زیادی از تبریز، اسکو و شبستر است. همچنین قسم تهای کمتری از بناب، ملکان، آذرشهر و عج بشیر از شرایط مناسب برخوردارند. منطقه ی مراغه و قسم ت ها ی کمی از آذرشهر، اسکو و بناب، شرایط متوسطی برای مکان گزینی دارند.
۷۶۰.

استخراج گسل های البرز مرکزی با استفاده از تصاویر سنجنده ASTER به روش بصری و رقومی خودکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: البرز مرکزی ASTER استخراج خطواره تفسیر رقومی خودکار تفسیر بصری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
تعداد بازدید : ۱۵۸۱ تعداد دانلود : ۷۰۱
یکی از کاربردهای دورسنجی در زمین شناسی تهیه نقشه خطواره هاست که به عنوان یکی از مهم ترین موضوعات در مطالعات زمین شناسی مناطق مختلف در نظر گرفته می شود. هدف از این تحقیق، استخراج خطواره های (گسل) البرز مرکزی با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنجنده ASTER به روش بصری و رقومی خودکار است. بعد از انجام تصحیحات هندسی تصاویر تکنیک های بارزسازی مکانی شامل فیلترگذاری، تجزیه مؤلفه های اصلی و نسبت گیری باندی بر روی تصاویر سنجنده ASTER اعمال شد. استخراج خطواره ها بر روی این تصاویر پردازش شده به دو روش تفسیر بصری و رقومی خودکار انجام شد. سپس خطواره های استخراج شده به دو روش بصری و رقومی خودکار با یکدیگر و با خطواره های (گسل) استخراج شده از نقشه زمین شناسی منطقه مقایسه گردید. نتایج نشان داد که میزان گسل های استخراج شده با روش تفسیر رقومی خودکار با میزان گسل های نقشه زمین شناسی همخوانی ندارد و روش تفسیر رقومی خودکار نتوانسته سبب استخراج و شناسایی خطواره های گسلی منطقه (گسل خزر و شمال البرز) شود. ولی میزان خطواره های استخراج شده به روش بصری با میزان گسل ها در البرز همخوانی بیشتری نشان می دهد. بنابراین روش رقومی خودکار به علت دقت پایینی که دارد، برای مطالعات زمین شناسی که بر مبنای مطالعات صحرایی دقت بالایی دارد، پیشنهاد نمی شود. در نتیجه، بهترین روش برای انجام مطالعات زمین شناسی و بررسی های ساختاری در مناطق وسیع و یا مناطقی که دسترسی به آنها مشکل است، استفاده از روش تفسیر بصری و رقومی سازی دستی برای استخراج خطواره هاست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان