فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱٬۷۷۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
اثرات احداث سدهای اصلاحی بر خصوصیات هیدرولوژیکی حوضه آبخیز محمد آباد ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی و آگاهی ازنحوه تأثیر سازه های احداثی روی پاسخ حوضه درمقابل بارش،به عنوان یکی ازمسائل مهم و اساسی درمدیریت حوضه های آبخیزومطالعات کنترل سیل می باشد. هدف از این تحقیق بررسی میزان تأثیر سدهای اصلاحی احداث شده در بالادست سد تجن بر دبی اوج سیلاب درحوضه آبخیز محمد آباد است. بدین منظور 67 سازه اصلاحی احداث شده در10 زیرحوضه ازحوضه آبخیز محمد آباد در فاصله تقریبی 75 کیلومتری ازشهرستان ساری مورد بررسی قرار گرفت. با ترسیم پروفیل طولی آبراهه های دارای سدهای اصلاحی در قبل و بعد از ساخت این سازه ها، زمان تمرکز آبراهه ها در قبل و بعد از ساخت سدها برآورد گردید. همچنین دبی اوج سیلاب در دو حالت قبل و بعد ازاحداث سازه ها به روش SCS برای هر یک از زیرحوضه ها برآورد شد. نتایج نشان از برآورد بیشترین تغییر در دبی اوج سیلاب در زیرحوضه D با 3/10% کاهش نسبت به قبل از احداث سازه ها دارد. استفاده از آزمون مقایسه میانگین ها به روش T-test نشان داد اختلاف معنی داری بین شیب آبراهه (Pvalue = 0.001) و دبی اوج سیلاب (Pvalue = 0.017) بعد از ساخت سدهای اصلاحی وجود دارد، در حالی که بعد از ساخت سازه ها، تفاوت معنی داری در مقدار زمان تمرکز (Pvalue = 0.107) مشاهده نگردید. همچنین نتایج نشان داد تغییر در دبی اوج سیلاب ارتباط معنی داری در سطح 99% با تغییر درشیب آبراهه و تعداد سازه ها داشته و این در حالیست که رابطه معنی داری در سطح 95% بین تغییر در دبی اوج سیلاب و تغییر در طول آبراهه وجود ندارد.
تحلیل های کمی لندفرمهای فرسایشی (1)
حوزه های تخصصی:
«ژئومورفولوژی ایران» منبعی کلاسیک برای آموزش های آکادمیک ژئومورفولوژی
حوزه های تخصصی:
گزارشی از شناسایی دشت لوت (ایران)
حوزه های تخصصی:
مروری بر تاریخچه و قابلیتهای وقوع زلزله در ری
حوزه های تخصصی:
آلومتری مؤلفه های مورفومتری برخان های جنوب شرق کویر حاج علی قلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت محیط یکی از شاخه های ژئومورفولوژی کاربردی است که فرایندهای کنترل کنندة مخاطرات محیط را در بر گرفته و بیان کنندة عملکرد ژئومورفولوژیست ها در تبیین تأثیر احتیاطی انسان روی چشم اندازی ژئومورفیک است. در این زمینه، انسان سعی می کند محیط خود را با روش هایی مدیریت کند که برایش سودمند است. یکی از مهم ترین مسائل مدیریتی مناطق خشک و نیمه خشک، شناخت و به کارگیری اصول محیطی حاکم بر رفتار تپه های برخانی است. هدف از این پژوهش، تعیین نوع رابطه، نسبت های طلایی و آلومتری بین مؤلفه های مورفومتری برخان های جنوب شرق کویر حاج علی قلی به منظور شناخت اصول مدیریتی حاکم بر رفتار آنهاست. برای رسیدن به این هدف، ابتدا مهم ترین مؤلفه های مورفومتری 52 برخان به روش نمونه برداری طولی اندازه گیری میدانی شد. سپس با ارزیابی آنها از طریق آزمون های آماری و ریاضی، به رابطه سنجی و تعیین آلومتری برخان های پژوهش مبادرت شد. نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون نشان می دهد که بیشینة ارتباط معنا دار خطی، بین طول و ارتفاع برخان با ضریب تبیین 945/0 و انحراف معیار خطای برآورد 889/0 وجود دارد. نتایج رابطه سنجی و آلومتری نیز به شرح رابطه های آماری و ریاضی گزارش شده در این پژوهش است که این معادله ها امکان محاسبة به نسبت دقیق و سریع مؤلفه های مورفومتری برخان های این پژوهش را فراهم ساخته، مبین آلومتری آنهاست.
بررسی رابطه سختی سنگ و تولید واریزه به روش سلبی اصلاح شده (مطالعه موردی: ماسه سنگ آغاجاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، با توجه به اهمیت لندفرم های واریزه ای، به وسیلة روش سلبی، به برآورد مقدار سختی سنگ ها در سازند آغاجاری و رابطة آن با تولید واریزه پرداخته شد. در روش سلبی شش پارامتر سختی چکش اشمیت، جهت درزه نسبت به شیب دامنه، درجة هوازدگی، عرض، فاصله، و پیوستگی درزه در مقاومت سنگ دخیل است و هر پارامتر به پنج دسته تقسیم می شود: بسیار نامقاوم، نامقاوم، مقاومت میانه، مقاوم، و بسیار مقاوم. در روش بومی سازی شده، فاکتور تخلخل نیز اضافه شد. نمونه ها از چهار خط نمونه برداری (هر خط شامل هشت نمونة A تا H است) شد؛ در مجموع، ۳۲ نمونه برداشت شد. در این پژوهش، از چکش اشمیت مدل N و استاندارد ISRM استفاده شد. برای ترسیم لندفرم های واریزه ای از نقشة ۲۵۰۰۰/۱ و نرم افزار Arc GIS و Surfer استفاده شد. نتایج این پژوهش حاکی است از رابطة قوی و مستقیم بین واریزه های سنگی با پارامترهای سختی چکش اشمیت، هوازدگی، و پیوستگی درزه و رابطة متوسط با پیوستگی درزه و تخلخل و رابطة ضعیف با فاصلة درزه ها و فقدان رابطه با پهنای درزه ها. لایة A (قدیمی ترین لایه) دارای کمترین مقاومت و سختی در سازند آغاجاری است.
مطالعه ی عوامل مؤثر در شکل گیری مخروط افکنه های گوزل دره و کرفس و بررسی فعالیّت های تکتونیکی در دامنه های جنوبی خرقان (همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه ی مخروط افکنه های منطقه به خاطر استقرار سکونتگاه ها، مراکز اقتصادی و انسانی، تأمین آب و عبور راه های ارتباطی نقش مهمی در زندگی انسان های ساکن در این مناطق دارد. مخروط افکنه های گوزل دره و کرفس در دامنه های جنوبی ارتفاعات خرقان در استان همدان قرار گرفته است. هدف این تحقیق بررسی عوامل مؤثر در شکل گیری مخروط افکنه های جنوبی ارتفاعات خرقان و بررسی میزان فعالیّت های تکتونیکی در منطقه ی مورد مطالعه می باشد. برای رسیدن به هدف فوق از روش های کتابخانه ای، آزمایشگاهی و میدانی استفاده شده است. مواد این تحقیق نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی، داده های اقلیمی و عکس های هوایی می باشد. از نرم افزارهای ArcGIS، Excel و Google Earth برای ترسیم نقشه ها و نمودارها و مشاهده ی عوارض استفاده شده است.
بررسی شاخص های کمّی ژئومورفولوژی، نشان دهنده ی فعال و نیمه فعال بودن تکتونیک در منطقه می باشد. به عنوان نمونه شاخص Vf با مقدار 11/0 و 72/0 و شاخص S با مقدار 14/1و7/1 به ترتیب برای حوضه ی گوزل دره و کرفس محاسبه شده است که حاکی از فعال بودن فعالیّت های تکتونیکی در منطقه می باشد. با توجه به داده ها و شواهد حاصل شده، در شکل گیری مخروط افکنه های منطقه عوامل مختلفی دخالت داشته اند، که بیشترین اهمیت مربوط به عامل تکتونیک است. نقش اقلیم منطقه در سال های اخیر در ارتباط با توسعه ی مخروط افکنه ها، کاهش پیدا کرده است. همچنین بین بسیاری از ویژگی های مخروط افکنه های منطقه و حوضه های شکل دهنده ی آنها مثل فیزیوگرافی و وسعت حوضه ی آبخیز، روابط منظم و منطقی برقرار است. در مجموع نتایج تحقیق نشان می دهد که در شکل گیری مخروط افکنه های منطقه عامل تکتونیک به عنوان عامل اصلی و سایر عوامل مثل اقلیم، لیتولوژی و غیره در رده ی بعدی قرار دارند.
پژوهش در تکامل شبکه های آبراهه ای مخروط افکنه های کواترنری دامنه ی شمالی میشوداغ
حوزه های تخصصی:
پیش بینی فرسایش کناری بخش های پیچانرودی رودخانه ی کشکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رودخانه ی کشکان یکی از زیر شاخه های مهم و پرآب رودخانه ی کرخه می باشد که آب های منطقه ی وسیعی از استان لرستان را جمع آوری می نماید. این رودخانه درجنوب غربی پلدختر در منطقه ی موسوم به کل سفید به رودخانه ی سیمره ملحق شده و رودخانه ی کرخه را به وجود می آورد. طول رودخانه ی کشکان حدود 270 کیلومتر و مساحت حوضه ی آبریز آن در بالادست ایستگاه کشکان- پلدختر 9400 کیلومتر مربع می باشد.این رودخانه در بازه هایی به علت خصوصیات مورفولوژیکی، مئاندری و حتی در بعضی نقاط سیلابدشتی، شریانی می باشد. در نواحی مئاندری مشکل فرسایش کناری و جابجایی پلان رودخانه وجود دارد. از آنجایی که یافتن راهکارهای فنی مناسب، مستلزم شناخت نحوه ی رفتار رودخانه و عوامل هندسی و هیدرولیکی مؤثر بر فرایند فرسایش و رسوبگذاری آن می باشد، در تحقیق حاضر به منظور بررسی تغییرات زمانی پلان رودخانه ی کشکان از نقشه های توپوگرافی و عکس های ماهواره ای استفاده گردید. با انجام بازدیدهای میدانی و مقایسه ی پلان جدید و قدیم رودخانه با استفاده از نرم افزار GIS، تغییرات رودخانه در طیّ دوره ی 52 ساله مورد بررسی و بازه های بحرانی رودخانه مشخص گردید. همچنین خصوصیات پیچانرودی رودخانه و میزان توسعه یافتگی مئاندرها در وضعیت فعلی در 49 قوس رودخانه در یک بازه ی 108 کیلومتری در حد فاصل مناطق ورپل و تیمورآباد، بررسی گردید. نتایج نشان می دهد 6 درصد از قوس ها توسعه نیافته، 51 درصد توسعه یافته و 43 درصد بیش از حد توسعه یافته می باشند در نهایت با توجه به مشخصات هندسی رودخانه و به کمک روابط تجربی، میزان فرسایش کناری در بازه های بحرانی در آینده پیش بینی گردید. نتایج
پیش بینی نشان می دهد رودخانه در منطقه کلهو سفلی و چرخستان 657 متر، در منطقه ی خاطره، دوآب و دول بزرگ 1035 متر و در منطقه ی بالا دست چم پلک 1297 متر پیشروی نماید تا بطور طبیعی تثبیت گردد.
استخراج و ارزیابی اثرات پدیده های ژئومورفولوژیک ناشی از فرونشست در دشت دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرونشست زمین به عنوان پدیده ای مورفولوژیک است و ظهور طیف وسیعی از عوارض مورفولوژیک پیامد از آن همانند ایجاد درز و ترک در سازه ها؛ تغییر در شکل و هندسه سطحی زمین ازجمله عمومی ترین رخنمون های قابل رؤیت ناشی از فرونشست است. پدیدهای مورفولوژیک ناشی از رخداد فرونشست به سبب فراگیری فضایی و همچنین حدوث کند و بطئی آن در عین خسارت بار بودن؛ وجوه خارجی چندان مشخصی نداشته و به سهولت قابلیت شناسایی و درک ندارد. از همین رو در این تحقیق به منظور یافتن الگوی فرونشینی زمین در دشت دامغان، ابتدا نرخ و دامنه فرونشست، طی دوره های زمانی ۶ ماهه و ۱ ساله با بهره گیری از داده های راداری دو سنجنده ASAR و PalSAR به کمک تکنیک تداخل سنجی تفاضلی راداری استخراج شد که نتایج حاکی از حدوث فرونشستی سالانه ۱۴ سانتیمتر بوده است. به منظور استخراج اثرات پدیده های ژئومورفولوژیک ناشی از فرونشست، هسته های در حال فرونشست با نرخ و دامنه فضایی آن از طریق تداخل نگارهای تولیدی استخراج شد. همچنین برای درک بهینه ظهور پدیده های ژئومورفولوژیک؛ عوارض سطحی به سه دسته سطح، خط و نقطه تقسیم و بسته به الگوی فضایی تأثیرگذاری فرونشینی، از هسته تا لبه ها؛ نقاط کنترل زمینی در هریک از این دسته ها بر روی تصاویر انتخاب و اقدام به پی جویی آن ها در سطح محدوده گردید. نتایج حاصل از این پیمایش، مؤید شناسایی و ثبت عوارضی چون گسیختگی های طولی (عمدتاً در لبه ها و مرز هسته های فرونشست)؛ فرونشینی شعاعی و ایجاد فروچاله بخصوص در مسیر قنوات؛ و دگرگون شدن چاه های بهره برداری می باشد. توأماً قرار گیری تأسیساتی چون راه ها، خط آهن و قنوات و همچنین مساکن در طول این گسیختگی ها رؤیت؛ و تغییرات ثبت شد؛ و عقیم شدن اراضی زراعی و کاهش ظرفیت آبخوان دشت به عنوان اثرات محیطی فرونشست معرفی گردید.
هیدرولوژی پالئوسیلاب، رویکرد ژئومورفولوژی مدرن در ارزیابی مخاطره سیلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دلیل تازه تأسیس بودن بسیاری از ایستگاه های آب سنجی و یا تخریب و انهدام کلّی آنها در اثنای وقوع سیلاب های بزرگ، گزارش دبی های ثبت شده اینگونه وقایع کاتاستروفیک کم بوده و داده های مربوط به آن ها یا حاصل تخمین های غیرمستقیم دبی بعد از وقوع سیلاب و یا تعمیم سیلاب های مشاهده شده 40- 30 سال گذشته است. به همین دلیل، روش های متداول هیدرولوژیک برای تخمین حداکثر سطح، حجم و دوره برگشت این سیلاب ها نتایج قابل اطمینانی بدست نمی دهد و فاقد دقت لازم برای برنامه ریزی های کنترل سیلاب است. لوگ پیرسون تیپ 3، روش برآورد گامبل، حداکثر بارش محتمل(PMP) و سایر فنون آماری زمانی قابل اعتمادند که دوره برگشت مورد محاسبه کوتاه تر و یا معادل دوره آماری پایه باشد. ضعف اساسی روش های آماری و نیاز به تخمین های دقیق تر باعث ترغیب ژئومورفولوژیست ها به استفاده از معیارهای ژئومورفولوژیک برای بازسازی سیلاب های قدیمی و بهره گیری از نتایج آن در پیش بینی سیلاب های احتمالی آتی گردید؛ بطوری که از دهه 1980 شاخه ای در ژئومورفولوژی رودخانه ای تحت عنوان هیدرولوژی پالئوسیلاب در آمریکا پایه ریزی گردید و به سایر مناطق جهان گسترش یافت. این مقاله از نوع مروری بوده و هدف کلی آن آشنایی با موضوع هیدرولوژی پالئوسیلاب و ترغیب محققین علوم زمین به استفاده از آن به عنوان یک راه حل عملی خوب برای تخمین دوره های برگشت سیلاب های بزرگ، ارزیابی و تهیه نقشه-های خطر، برنامه ریزی بهتر برای نواحی مستعد سیلاب (بر مبنای داده های واقعی) و حفظ محیط زیست است.
مروری بر ذخایر معدنی طلای کشور (قسمت دوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه گرانولومتری رسوبات تپه های ماسه ای با جهت باد غالب (مطالعه موردی: ارگ حسن آباد بافق)
بررسی فیزیوگرافی حوضه رودخانه شمرود در استعداد یابی استخرهای پرورش ماهیان سرد آبی توسط نرم افزار ARC Gis9,3(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رودخانه ها باید در پهنه ملی از نظر حفاظت ، بهره برداری و توسعه و همچنین از نظر مساعد بودن کمی و کیفی رودخانه ها و شرایط مناسب برای پرورش ماهیان مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرند . در این تحقیق نقش و شکل فیزیوگرافی رودخانه شمرود در مکان گزینی ایستگاه های پرورش ماهی (قزل آلا ) مورد بررسی قرار گرفته است . رودخانه شمرود با توجه به شاخص های بیولوژیک و فراوانی توان بالقوه تولید ماهی آن 348 کیلوگرم در هکتار می باشد ، این رودخانه در ماه خرداد بالاترین مقدار تولید ماهی را دارد . در این تحقیق میزان عناصر فیزیکو شیمیایی پرورش ماهی مانند PH آّب ، سرعت جریان آب ، کدورت آب ، مواد جامد معلق ، سختی آب ، هدایت الکتریکی آب(EC) ، مواد شیمیایی ، شوری آب مورد بررسی قرار گرفت . رودخانه در اردیبهشت و آخر مهر ماه براثر بارندگی شدید سیلابی بوده و با توجه به سرچشمه رودخانه شمرود از ارتفاعات دیلمان و اتصال رودهای فرعی به آن بر حجم آب این رودخانه افزوده می شود .
به جهت شناخت مکان های مستعد آبزی پروری و با تلفیق عوامل فوق الذکر و با روش مکان یابی توسط نرم افزار GIS نشان داده شد که شش محل مکان مساعدی برای پرورش ماهیان سرد آبی می باشند . در نهایت با بررسی و با شرایط کوهستانی و شیب دار بودن حوضه برای پرورش ماهیان سرد آبی و با روی هم قرار دادن نقشه های آبراهه ها ، نقاط سیاسی ، لیتولوژی ، شیب ، جهت شیب و عوامل مورد نیاز برای پرورش ماهی قزل آلا با روی هم قرار دادن آنها نقاط مستعد ومناسب احداث ایستگاه های پرورش ماهی و نیمه مساعد و نامساعد برای احداث کارگاه های پرورش ماهی مشخص گردید.
بررسی نو زمین ساختی منطقه ی کاکلی- راز واقع در خراسان شمالی با استفاده از شاخص های مورفومتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه ی مورد مطالعه در کپه داغ مرکزی، شمال بجنورد و شیروان، بین روستاهای کاکلی- راز قرار دارد. هدف از این پژوهش تفکیک مناطق فعال از مناطق با فعالیت کمتر می باشد. در این پژوهش برای ارزیابی میزان فعالیت تکتونیکی شاخص های طول- شیب رودخانه(SL) ، نسبت عرض کف دره به ارتفاع دره(Vf) ، فاکتور عدم تقارن توپوگرافی (T)و انتگرال هیپسومتریک (Hi) محاسبه گردید. گسل ها و شکستگی های منطقه با استفاده از باندVNIR تصویر ASTER استخراج گردید و شاخص-های مورفومتریک با استفاده از GIS و Global mapper محاسبه شد. بیشترین مقدار شاخص SL مربوط به پهنه های شمالی می باشد، افزایش شاخص SL در پهنه های شمالی مربوط به گسل ها و شکستگی هایی است که مسیر آبراهه ی اصلی را قطع می-کند، محاسبه ی شاخص Vf نشان می دهد که بیشترین نرخ بالاآمدگی مربوط به پهنه های شمالی می باشد، وجود دره های V شکل در آن منطقه نیز گویای این مطلب می باشد. محاسبه ی شاخص T در این پژوهش نشان می دهد که رودخانه های موازی با روند چین ها کج شدگی به سمت جنوب را نشان می دهند. بیشترین مقدار شاخص انتگرال هیپسومتریک مربوط به حوضه ی شمالی (شیرین رود) می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیشترین مقدار فعالیت تکتونیکی مربوط به قسمت شمالی منطقه ی مورد مطالعه می باشد، و قسمت شمالی کپه داغ مرکزی فعال تر از قسمت جنوبی آن می باشد.
ارزیابی مورفولوژی مجرای رودخانه لیقوان با روش طبقه بندی راسگن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به منظور تحلیل شرایط گذشته مورفولوژی مجرای رودخانه لیقوان (حدفاصل ایستگاه لیقوان و هروی)، داده های مقاطع عرضی رودخانه برای محاسبه پارامترهای مورفولوژیکی مانند نسبت عرض به عمق، شاخص گود افتادگی بستر، مساحت مقطع عرضی در بده لبریز، عرض بده لبریز، حداکثر عمق، عرض دشت سیلابی و شیب سطح آب به نرم افزار HEC-RAS معرفی شد و پارامترهای دیگری چون، ضریب انحنا و اندازه متوسط رسوبات بستر، برای طبقه بندی سطح II راسگن برای هر بازه به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که رودخانه از نوع سینوسی بوده و بر اساس طبقه بندی راسگن بازه های ۲، 6، 20، ۲۱ و ۲۶ از نوع B ، بازه های 1، 4، ۵، ۷، ۸، 9، 10، 11، 12،۱۳،۱4،۱۷، 18، 19، 23، ۲۴، 25، 27 و 28 از نوع C، بازه 3، 15 و ۱۶ از نوع E هستند. در بازه نوع B، بستر و ساحل نسبتاً پایدار بوده و سیستم محدودی از ذخیره رسوبی دارند. در نوع C نسبت عرض به عمق بیش از ۱۲ بوده و میزان گودافتادگی بستر متوسط بوده و در زمان رویدادهای بزرگ، سیلاب ، دشت سیلابی را فرامی گیرد. در نوع E نسبت عرض به عمق کم بوده و میزان ضریب انحنا بالاست و این رودخانه ها پایدار هستند. در نهایت تعدادی از مجراها به خوبی با این طبقه بندی سازگار بوده و تعدادی دیگر این قابلیت را نداشته اند. بنابراین این روش توانایی پیش بینی کمی ژئومورفیکی رودخانه لیقوان را دارد. درنتیجه این نوع طبقه بندی مورفولوژیکی از مجرای رودخانه، می تواند در توسعه طرح های مهندسی و بحث های مدیریتی و احیای رودخانه مورد استفاده قرار گیرد.