فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۹۷ مورد.
تبیین ارتباط بین رقابت در بازار محصول و راهبری شرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی ارتباط بین رقابت در بازار محصول (به عنوان یکی از سازوکارهای خارجی راهبری شرکتی) و راهبری شرکتی می پردازد. نمونة این تحقیق را 212 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دورة زمانی 1391-1386 تشکیل می دهد. متغیر حاکمیت شرکتی با استفاده از رویکردی چند بُعدی و ترکیبی اندازه گیری شده است؛ همچنین، برای سنجش رقابت در بازار محصول از دو شاخص (هرفیندال و لِرنِر) استفاده گردیده است. نتیجة پژوهش نشان می دهد که ساختارهای راهبری شرکتی در صنایع رقابتی (صنایع دارای قدرت اندک در بازار) ضعیف تر هستند. این یافته در حضور متغیرهای کنترلی و با استفاده از هر دو شاخص سنجش رقابت در بازار محصول صادق می باشد. شواهد حاکی از آن است که رقابت در بازار محصول تاثیر قابل ملاحظه ای بر راهبری شرکتی داشته و به عنوان یک جایگزین برای راهبری شرکتی محسوب می شود. علاوه بر این، نتایج بیانگر آن است که با تفکیک شاخص ترکیبی راهبری شرکتی به اجزای بیشتر، اکثر الگوها غیرمعنادار شده و توان توضیح دهندگی آن ها کاهش می یابد.
شناسایی مزیت های رقابتی مورد نیاز برای دستیابی به آرمان های علمی چشم انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای دستیابی به جایگاه اول علمی در سطح منطقة آسیای جنوب غربی، مزیت های رقابتی حیاتی است. تعیین جایگاه رقابتی ایران و بررسی وضعیت مزیت رقابتی پایدار در مقایسه با کشورهای دیگر منطقه، پیش نیاز دستیابی به چشم انداز و اتخاذ راهبردهای رقابتی مناسب است.
در این تحقیق، پس از تعیین جایگاه علمی کنونی کشور، عواملی که به ایجاد مزیت رقابتی مورد نیاز برای دستیابی به جایگاه نخست علمی کشور منجر می شود، اولویت بندی می شود. بدین منظور، این عوامل با مصاحبه با مسئولان آموزش و تحقیقات و صاحب نظرانِ این حوزه در کشور، شناسایی شد. سپس، با به کارگیری فنAHP این عوامل اولویت بندی می شود.
نتایج تحقیق نشان می دهد با شتاب علمی کنونی، ایران بسیار زودتر از آرمان چشم انداز به رتبة اول منطقة آسیای جنوب غربی دست خواهد یافت. لازمة حفظ این شتاب علمی، تمرکز بر عواملی است که سبب ایجاد مزیت رقابتی برای کشور می شود. عوامل یادشده به تعداد 20 عامل در سه دسته منابع انسانی- مالی، توسعة نرم افزاری و توسعة سخت افزاری طبقه بندی و اولویت بندی شد. ضرایب اهمیت عوامل نشان می دهد منابع مالی و انسانی، مهم ترین نقش را در این زمینه ایفا می کنند.
بررسی تأثیر مهارت های بازاریابی و ساختارهای حمل و نقل بر عملکرد تجاری شرکت های کوچک و بزرگ و تشخیص بهترین متغیرهای متمایزکننده آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکثر کسب و کارهای کوچک، شرکت های کوچک خانوادگی هستند که معمولاً از مهارت های بازاریابی بی بهره بوده و فاقد قابلیت های زیرساختی برای عملیاتی کردن فعالیت های به روز سیستم های توزیعی بازاریابی می باشند. آنها بیشتر درگیر فعالیت های روزانه، خرید و فروش اعتباری و وصول مطالبات هستند و زمان اندکی را صرف توسعه ی مهارت های بازاریابی و شبکه های حمل و نقل می کنند. از این رو، این پژوهش به دنبال شناسایی عوامل مهارت های بازاریابی و حمل و نقلی است که با عملکرد شرکت های کوچک و بزرگ مرتبط می باشد. بر این اساس، پرسشنامه ای در میان 173 شرکت که در شهرک های صنعتی شهر مشهد مشغول به فعالیت بودند، توزیع گردید. گفتنی است، روایی صوری و محتوایی پرسش نامه از طریق بررسی نظرات متخصصان مربوطه تأیید گردید و روایی سازه نیز از طریق تحلیل عاملی تأییدی بررسی گردید و همچنین، پایایی آن توسط آلفای کرونباخ محاسبه شد. تحلیل رگرسیون چندگانه در این مطالعه نشان داد که عوامل خدمات تأمین کننده و خدمات خریدار به شرکت، عملکرد شرکت های کوچک و عوامل خدمات تأمین کننده و خریدار و خدمات شرکت به خریدار، عملکرد شرکت های بزرگ را توضیح می دهند. تحلیل تشخیصی نیز نشان داد که خدمات شرکت به خریدار بیشترین نقش را تمییز عملکرد شرکت های کوچک و بزرگ ایفا می کند.
اقتصاد گردشگری (مروری بر پیشینه تحقیق در خارج و داخل)
حوزه های تخصصی:
گردشگری، در پنج دهه اخیر به عنوان یک فعّالیت بشری و از صنایع با رشد بالا وگسترده شناخته شده است. گردشگری، دارای طرف عرضه و تقاضا و محصولات مخصوص به خود با ویژگی های متمایز از سایر فعّالیت های اقتصادی بوده و با استفاده از منابع اقتصادی دارای آثار مثبت یا منفی اجتماعی اقتصادی در سطوح ملی یا بین المللی است.
می توان گفت تحقیقات جدی در زمینه اقتصاد گردشگری از اواسط دهه 1960 شروع شده است ودر طی 50 سال اخیر رشد خوبی را در مطالعات و تحقیقات گردشگری شاهد هستیم و عملاً با انتشار مجله های علمی، در زمینه اقتصاد گردشگری نیز تحقیقات وسیع تری صورت پذیرفته است. اگرچه رشته اقتصاد گردشگری چند سالی است که در ایران در سطح دکتری به عنوان یک رشته مستقل مطرح شده ، اما پژوهش های جامعی در زمینه ادبیات اقتصاد گردشگری انجام نگرفته است. پژوهش حاضر در صدد مروری بر ادبیات تحقیق اقتصاد گردشگری و بررسی روند توسعه مباحث نظری و روش های متدولوژی در آن می باشد. البته از آنجایی که ذکر مطالعات اساسی همه گروه های مطالعات اقتصاد گردشگری در یک مقاله ممکن نیست، سعی شده است تنها مطالعات طرف تقاضا و پیش بینی تقاضای گردشگری ذکر شود و با پرهیز از بیان موارد مشابه، مطالعات صورت پذیرفته در ایران نیز بیان گردد.
الگوی بهینه سبد سرمایه گذاری در چارچوب آمیخته بازاریابی خدمات با اعتماد به مشتری؛ مطالعه موردی: شرکت های بیمه فعال در بورس و فرابورس جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر، افراد برای رفع نیازهای خود به دنبال تنوع در کالاها و خدمات اند. با توجه به مفهوم CRM، شرکت های بزرگ در مواجهه با خواسته مشتریان باید تلاش خود را معطوف به سازماندهی دقیق «سبد سرمایه گذاری» نمایند. پژوهش های پیشین، مبین نیاز به چنین توجهاتی درباره صنایع خدماتی، خصوصاً از جنبه کیفی آن بوده است. برای پاسخ به این نیاز، «الگوی بهینه سبد سرمایه گذاری منسجم خدمات» از تلفیق «الگوی مدیریت منسجم خدمات» با «مدل ABX» نیوکامب، ارائه شد. به منظور ارتقای سطح کیفی این الگو در دستیابی به نتایج راهبردی، تمام گام های تحقیق با مد نظر قرار دادن منافع اجتماعی-اقتصادی «اعتماد» نسبت به نیاز مشتریان فعلی و جدید اعمال شده است. از آنجا که میان صنایع خدماتی، صنعت بیمه، یکی از سرمایه گذاران فعال در بورس، و رکنی مهم و مؤثر در رشد صنایع دیگر است در این تحقیق پیمایشی، با ابزار پرسش نامه برای اطمینان از عملیاتی بودن الگوی پیشنهادی، آن را در این صنعت آزمودیم. یافته ها نشان می دهد که ضمن گرایش بیشتر اعتماد بیمه گران نسبت به مشتریانجدید، سبد سرمایه گذاری حاضر حدود 30% از سطح مطلوب خود فاصله دارد. همچنین، این الگو توانسته استپیشگام بودن بیمه گران ایرانی فعال در بورس از فرابورس را در مقایسه با یکدیگر از نظر میزان توجه داشتن به جنبه کیفی سبد سرمایه گذاری، کمتر از 10% شناسایی کند و چرایی آن را با سطوح 8PS و 8CSتبیین نماید.
تعیین جایگاه ایران در زمینه اقتصاد دانش بنیان در میان کشورهای منتخب
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی و ارزیابی جایگاه ایران و چهل کشور انتخابی در زمینه اقتصاد دانش بنیان پرداخته می شود. روش کار محاسبه کارایی آنها با استفاده از تجزیه و تحلیل پوششی داده ها می باشد. تجزیه و تحلیل پوششی داده ها یکی از روشهای محاسبه کارایی واحد های تصمیم گیری با استفاده از برنامه ریزی خطی ریاضی و ورودی ها و خروجی های چند گانه است. بر این اساس کارایی کشورهای منتخب بر طبق مدل CCR ورودی محور و با استفاده از 13 مؤلفه اقتصاد دانش بنیان با تعداد نیروی کار، تولید ناخالص داخلی، تشکیل ناخالص سرمایه، کل مخارج صرف شده درفناوری اطلاعات و ارتباطات و ارزش افزوده خدمات در تولید ناخالص داخلی به عنوان ورودی ها و صادرات کالاهای با تکنولوژی بالا، تعداد محققین در تحقیق و توسعه، تعداد کاربران اینترنت ، خطوط تلفن ثابت و همراه، بهره وری نیروی کار و ارتباطات بین المللی به عنوان خروجی ها مورد ارزیابی قرار می گیرد. بر پایه نتایج این مقاله ایران در جایگاه 29 در میان کشورهای انتخابی می باشد و به نظر می رسد با پیروی از سیاستهای ایالات متحده آمریکا و چین بتوان جایگاه ایران را در این زمینه تقویت نمود.
نهادینه سازی الگوی مصرف بهینه در جهت رویارویی با تهدید نرم اقتصادی علیه نظام اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با روش و چارچوب تحلیلی سازگاری ـ تناقض، ویژگیهای ساز و کارهای موجود برای نهادینه سازی با ویژگیهای ابعاد اصلاح الگوی مصرف تطبیق داده شده است. در پایان، تحلیل ساز و کارها و ابزار مناسب برای اصلاح الگوی مصرف عرضه شده است. اصلیترین یافتههای مقاله چنین است: برای نهادینه کردن الگوی مصرف بهینه میتوان از هر سه ساز و کار کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت استفاده کرد. در کوتاه مدت با وضع قوانین و مقررات و تنبیه و تشویقهایی برای اجرای الگوی مصرف بهینه و در میان مدت با ایجاد هنجارهای منطبق با این الگو، رفتارهای افراد را با استفاده از نیروی انگیزه درونی و اجتماعی به سمت الگوی مطلوب هدایت، و در بلند مدت نیز با ایجاد شناخت و آگاهی بیشتر، افراد را به سمتی هدایت کرد که خود مایل به حرکت در جهت الگوی مطلوب و بهینه باشند. در این وضعیت موفقیت نهادینه کردن قطعیتر خواهد بود. برای نهادینه شدن الگوی مصرف بهینه در همهَ بخشها، لازم است ابزارهای مختلفی بهکار گرفته شود.
تحلیل تأثیر شاخص های اقتصاد دانش محور بر تولید ناخالص داخلی کشورها
حوزه های تخصصی:
اهمیت روز افزون نقش دانش در اقتصاد به تفکر «اقتصاد دانش محور» منجر شده است. اقتصاد دانش محور را می توان نوعی از اقتصاد تصور کرد که در آن تولید و بهره برداری از دانش نقش عمده ای در ایجاد ثروت ایفا می کند. بر همین اساس نیز هدف اصلی این مقاله بررسی تأثیر شاخص های اقتصاد دانش محور بر تولید ناخالص داخلی کشورها می باشد. در راستای هدف اصلی مقاله پنج فرضیه مطرح شده است. این تحقیق بر اساس هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و توسعه ای و بر اساس ماهیّت انجام کار از نوع توصیفی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کشورهایی می باشد که داده های مربوط به درجه اقتصاد دانش محور بودن آنها در پایگاه اطلاعاتی بانک جهانی موجود می باشد. تعداد این کشورها بر اساس داده های این پایگاه 148 کشور می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در این تحقیق از آزمون های آماری کلموگروف- اسمیرنوف و آزمون رگرسیون استفاده شده است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که توسعه انسانی، رژیم اقتصادی و مشوق های اقتصادی، سیستم نوآوری و ابداع، آموزش و منابع انسانی و زیر ساخت های اطلاعاتی بر تولید ناخالص داخلی کشورها تأثیر دارند.
طراحی الگوی مفهومی اندازهگیری دارایی دانشی - سرمایه فکری در سطح ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتقال جاری فعالیتهای اقتصادی به اقتصاد دانشمحور، مرحلهای در تکامل اقتصاد دانشی است. این انتقال نوعی جابجایی پارادایمی از اقتصاد انرژیمحور به اقتصاد اطلاعاتمحور مبتنی بر داراییهای دانشی و سرمایه فکری محسوب میشود. بر این اساس، این پژوهش درصدد توسعه نظریهها در رابطه با داراییهای دانشی و ارائه یک الگوی جامع به منظور اندازهگیری داراییهای دانشی ملی برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار است. در این مقاله به کمک تکنیک تحلیل عاملی و الگوسازی معادلات ساختاریافته، تأثیرگذاری دو سازه جدید یعنی قابلیتهای محیطی و سرمایه اجتماعی به همراه متغیرهای معمول در اندازهگیری سرمایه فکری یعنی سرمایه ساختاری و سرمایه انسانی، مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تجربی این مطالعه نشان میدهد که سه نوع سرمایه ساختاری، انسانی و اجتماعی به عنوان مؤلفههای اصلی سرمایه فکری، به طور مثبتی با یکدیگر همبستگی داشته و همافزایی دو متغیر سرمایه ساختاری و اجتماعی تحت تأثیر متغیر قابلیتهای محیطی، بر افزایش داراییهای دانشی- سرمایه فکری پایدار ملی جهت دستیابی به مزیت رقابتی پایدار تأثیرات مثبتی خواهد داشت.
بررسی تأثیر همترازی های عمودی و افقی راهبرد های صادرات بر عملکرد صادراتی در صد شرکت برتر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره چگونگی واکنش به دنیای در حال تغییر، رویکرد های زیادی مطرح شده است. رویکرد های مذکور در صورتی بامعنا هستند که متضمن همترازی در سازمان، به عنوان یک اصل زیربنایی و بسیار مهم باشند. پژوهش حاضر، به لحاظ هدف یک پژوهش تبیینی محسوب می شود، زیرا در آن یکی از دلایل بهبود عملکرد صادراتی مورد بررسی قرار گرفته است. در پژوهش حاضر، الگویی برای راهبرد صادرات تدوین شده است، از این رو، یک پژوهش توسعه ای محسوب می شود و روش پژوهش نیز از نوع پیمایش است. واحد تحلیل در پژوهش حاضر، سازمان است. ابزار جمع آوری داده ها برای عملکرد صادراتی، داده های ثانویه خارجی (گزارش های سازمان مدیریت صنعتی در ارتباط با صد شرکت برتر) بوده و برای تعیین درجه همترازی راهبردی نیز از نظریه نقاط مرجع راهبردی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دادند که اولاً، بین متغیر های همترازی و عملکرد صادراتی، همبستگی مثبت و قوی وجود دارد، متغیر همترازی عمودی، به طور مستقیم بر عملکرد صادراتی تأثیر می گذارد و متغیر های همترازی افقی و گروه محصولات نیز تأثیر تعدیل کننده دارند. دوم اینکه، میزان تأثیر متغیر همترازی عمودی بر عملکرد صادراتی بیشتر است.
چرا اصلاحات اقتصادی همیشه ثمربخش نیستند
حوزه های تخصصی:
طرح هدفمندی یارانه ها می تواند جایگزین مالیات بر ارزش افزوده باشد
حوزه های تخصصی:
جایگاه ایران از دید تحلیل گران اقتصادی بین الملل
حوزه های تخصصی:
ارزش افزوده اقتصادی در شرکت های تصاحب شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش عملکرد شرکت های تصاحب شده ی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را برای سال های 1378تا 1383 با استفاده از شاخص ارزش افزوده اقتصادی مورد بررسی قرار داده است. با استفاده از رویکرد صورت های مالی اساسی، اطلاعات شرکت های تصاحب شده در دوره ی پژوهشی جمع آوری و با استفاده از t استیودنت معنا دار بودن نتایج فرضیه ها را آزمون کرده است. به منظور شناخت اثرات کلان اقتصادی،عملکرد شرکت های تصاحب شده را با عملکرد شرکت های تصاحب نشده ی مشابه از نظر صنعت، مقایسه و آزمون کرده است. نتایج پژوهش بیانگر این است که ارزش افزوده اقتصادی پس از تصاحب در شرکت های تصاحب شده بهبود نیافته است واز نظر آماری نیز معنا دار بوده است. نتایج پژوهش درخصوص شرکت های تصاحب نشده نشان می دهد که ارزش افزوده اقتصادی پس از تصاحب در شرکت های مذکور نسبت به شرکت های تصاحب شده کمتر کاهش یافته است ولی از نظر آماری معنا دار نیست. بنابراین مدیران شرکت های خریدار با استفاده از راهبرد تصاحب؛ توانایی بهبود عملکرد و خلق ارزش افزوده اقتصادی در شرکت های تصاحب شده را نداشته اند و تصاحب شرکت ها در ایران از نظر شاخص مذکور با کاهش عملکرد مواجه شده است.
هدفمند کردن یارانه هاتحول یا خود زنی
حوزه های تخصصی:
رابطه ی ارزش افزوده اقتصادی و نسبت های سودآوری با ارزش افزوده بازار شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه گذاران همواره تمایل دارند تا ازمیزان موفقیت مدیران در به کارگیری از سرمایه ی آن-ها آگاهی یابند. ایجاد ارزش و افزایش ثروت سهامداران در بلندمدت از مهم ترین اهداف شرکت ها محسوب می شود و سیستم های ارزیابی عملکرد ابزارهایی مفید برای ارزیابی عملکرد مدیران به شمار می رود. در پژوهش حاضر ارتباط دو دسته معیارهای ارزیابی عملکرد سنتی (بازده حقوق صاحبان سهام، بازده دارایی وسود هر سهم) و معیار ارزیابی عملکرد مبتنی برارزش (ارزش افزوده اقتصادی) با ارزش افزوده بازار شرکت ها در فاصله ی زمانی 1385-1379 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ارتباط معناداری بین ارزش افزوده اقتصادی و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام و ارزش افزوده بازار شرکت ها وجود دارد، اما بین نرخ بازده دارایی ها و سود هر سهم و ارزش افزوده بازار رابطه ی معناداری وجود ندارد.