فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۵٬۱۵۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
در سالهای آغازین قرن 21، مراکز دولتی و عمومی آمریکا موج گستردهای را در مورد خطر وابستگی این کشور به نفت کشورهای منطقه خلیج فارس به راه انداختند و خواستار اتخاذ سیاستهای دقیق و بلندمدت برای جلوگیری از خطرات ناشی از این وابستگی شدند. با توجه به اینکه واردات نفت آمریکا از منطقه خلیج فارس تنها 2/11% کل واردات نفت این کشور از جهان را تشکیل میدهد و ایالات متحده با اکثر کشورهای منطقه روابط استراتژیک دارد و پیوندهای عمیق و گسستناپذیری بین آنها به وجود آمده، این پرسش مطرح میشود که دلیل اصلی این نگرانیها و سیاستگذاری در جهت کنترل بیشتر بر منطقه نفتخیز خلیج فارس چیست؟در این مقاله، به دلایل و اهداف بینالمللی آمریکا از اتخاذ چنین سیاستی در قبال منطقه خلیجفارس اشاره میشود و پیامدهای آن برای این کشور و دیگر بازیگران جهانی و منطقهای مورد ارزیابی قرار میگیرد .کلیدواژگان: نفت خلیج فارس ، سیاست انرژی آمریکا ، هژمونی ، اقتصاد سیاسی
استراتژی امریکا در خلیج فارس پس از جنگ سرد
حوزه های تخصصی:
همگرایی اتحادیه اروپا و روسیه
حوزه های تخصصی:
اقتصاد کشورهای حوزه خلیج فارس : یک فرآورده و دو دیدگاه
حوزه های تخصصی:
واکاوی نقش طبقه متوسط جدید در جنبش اجتماعی مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گسترش مشکلات اقتصادی و فشار سازمان های بین المللی، سادات و مبارک رو به سیاست های نئولیبرال اقتصادی آوردند. انجام این سیاست نیاز به گسترش متخصصانی داشت که دانشگاه آنها را پرورش می داد. با گسترش دانشگاه ها نیاز به گسترش ابزارهای نوین ارتباطی بیش از پیش احساس شد. سادات و مبارک، خواستها ناخواسته، طبقه متوسط جدیدی را گسترش دادند که روز به روز بر قدرت آنها افزوده می شد. نوشتار حاضر درصدد پاسخگویی به این سئوال است که طبقه متوسط جدید چه نقشی در جنبش اجتماعی مصر ایفا کرد؟ فرضیه مقاله مطرح می سازد که مهم ترین بازیگر در شکل گیری و تداوم جنبش اجتماعی مصر، طبقه متوسط رو به افول بود که در نتیجه سیاست های انفتاح رشد یافت. این سیاست ها به گسترش طبقه متوسط (در مفهوم غربی آن) ختم نشد بلکه به گسترش طبقه متوسط رو به افول ختم شد. این طبقه برخلاف طبقه متوسط در جهان غرب که از شأن و جایگاه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی برخوردار است، تنها از شأن فرهنگی برخوردار بود. در نتیجه، این جنبش اعتراضی در جهت برطرف ساختن نیازهای اقتصادی و سیاسی طبقه متوسط رو به افول و رسیدن به آزادی و عدالت بود.
هویت و سیاست خارجی در خاورمیانه
حوزه های تخصصی:
بررسی زمینه های محیطی و پیامدهای ساختاری بین المللی گرایی محافظ کار و هژمونیک گرایی آمریکا
امریکاییها اعتقاد دارند که در دهه 1990 و در آستانه قرن بیست و یکم به آن دسته از توانمندیهایی نائل گردیده اند که تاکنون هیچ یک از کشورهای هژمونیک در نظام بین الملل از آن برخوردار نبوده است. بر اساس چنین ادراکی دو رویکرد کاملا متفاوت برای اداره امور جهانی ارایه شده است. گروه اول را ”بین المللی گرایان“ لیبرال تشکیل می دهند. نماد عینی آنان را در سیاست داخلی و روابط خارجی باید در رفتارهای سیاسی و تصمیمات اعضای کابینه کلینتون در دوره دوم ریاست جمهوری وی مورد توجه قرار داد. گروه دوم از اواسط دهه 1990 ظهور یافتند. آنان توانستند کنترل کنگره آمریکا را در دست بگیرند. این افراد درصددند تا ”هژمونیک گرایی امریکا“ را بر اساس رویکردهای مبتنی بر نظامی گری و چالشگری هویتی با سایر گروههای فرهنگی و مذهبی پیگری کنند.
جایگاه اتحادیه اروپا در نظام بین الملل در حال تکوین: موانع و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنگ نامتقارن لبنان و امنیت ملی اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ، ارزش های معنوی و آینده روسیه
حوزه های تخصصی:
منطق ژئوپلیتیک در سیاست خارجی عراق: علل و پی آمدها
حوزه های تخصصی:
دولت بدون ملت (دولت سازی، مدرنیزاسیون و اسلام سیاسی)
حوزه های تخصصی:
ورود اسلام به آفریقا؛ بازخوانی سیاسی- اجتماعی
حوزه های تخصصی:
تا سال ها در بین محققان و پژوهشگران عرصه ی دین و مطالعات اسلامی در مورد نحوه گسترش اسلام و عوامل تاثیر گذار بر سرعت و عمق گسترش آن اختلاف بوده است؛ دیدگاه ها از زور شمشیر جهادگران اولیه اسلام تا قدرت، کشش و جاذبه درونی دین اسلام متغییر بوده است. باید دانست که پرسش از چگونگی ورود اسلام به یک منطقه و نحوه گسترش آن، صرفا یک مطالعه تاریخی و مرور گذشته نیست، بلکه این مطالعه می تواند نقاط قوت و عوامل گسترش دهنده اسلام در یک منطقه را نشان دهد، عواملی که موجب گسترش و عمیق تر شدن آموزه های اسلامی شده اند و جامعه و تمدن اسلامی را شکل داده اند. در این سپهر، با توجه به این سوال که «چه شاخصه های اجتماعی و سیاسی بر گسترش و عدم گسترش اسلام در قاره آفریقا موثر بوده است؟» و از سر اهمیت این مطالعه در فعالیت های فرهنگی و دینی، در نوشتار حاضر سعی شده است ضمن مطالعه کوتاه تاریخی از نحوه ورود و گسترش اسلام در آفریقا، به عوامل اجتماعی و سیاسی تاثیرگذار آن نیز اشاره شود.
امنیت انرژی خاورمیانه و توسعه اقتصادی آسیا و اقیانوسیه (2008 - 1973)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهشهای سریع اقتصادی در آسیا و اقیانوسیه نیاز کشورهای این منطقه را به انرژی به شدت افزایش داده است، چین که تا قبل از 1993 در شمار صادرکنندگان نفت خام بود اینک به سومین وارد کنندة نفت در جهان بدل گردیده، ژاپن رتبه دوم جهان را در واردات نفت به خود اختصاص داده و واردات روزانه کره جنوبی به عنوان نهمین کشور وارد کنندة نفت در جهان هم تقریباً با کل تولید نفت هر یک از کشورهای کویت، امارات متحده عربی و ونزوئلا برابر میباشد. تحت این شرایط تامین ثبات خاورمیانه به عنوان منطقهای که تداوم توسعه اقتصادی کشورهای آسیا و اقیانوسیه به استمرار جریان با ثبات نفت از آن بستگی تام یافته به موضوعی بدل گردیده که کشورهای آسیا و اقیانوسیه دیگر نمی توانند صرفاً با اتکا به سیاستهای ایجاد تنوع در منابع تامین انرژی آن را دغدغه قدرتهای صنعتی غرب و نتیجتاً مشکلی متعلق به "دیگران" بپندارند
تروریسم، رسانه و افکار عمومی در آمریکا
امروزه یکی از مهیج ترین اخبار و تحلیل هی رسانه ها و مطبوعات، مربوط به اقدامات گروه هی تروریستی است و ین موارد، سطح قابل توجهی از پوشش هی خبری را به خود اختصاص داده اند. در واقع، تروریسم و رسانه رابطه ی متقابل دارند. هدف تروریسم گسترش فضی وحشت و ترس و بی اعتمادی به نهادهی دولتی در جامعه است و نیل به ین هدف، بدون پوشش رسانه ی و تأثیر گسترده آن بر افکار عمومی ممکن نیست. بر ین اساس، مقاله حاضر سعی دارد با کاربست روش تجربی به بررسی آمارهی ارائه شده توسط مؤسسات افکارسنجی عمومی و همچنین تحلیل تأثیر اقدامات تروریستی بر جامعه آمریکا از دو بعد رسانه و افکار عمومی بپردازد. در واقع رسانه ها در یجاد نظم گفتمانی به ویژه در دوره هی بحران، نقشی فزینده دارند.
راهبرد سیاسی و امنیتی ایالات متحدة آمریکا در قبال چین ( ٢٠١٢ ٢٠٠٨) بر اساس تئوری موازنه نرم
حوزه های تخصصی:
در آغاز قرن بیست ویکم، آمریکا با خیزش اقتصادی و نظامی چین رو به رو شد؛ کشوری که هم اکنون رقیب آمریکاست و در آینده ای نزدیک تهدیدی برای او در نظام جهانی تلقی خواهد شد. هم اکنون عواملی نظیر نفوذ اقتصادی این کشور نوظهور در مناطق مختلف جهان و عضویت دائمی و دارا بودن حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل از یک سو و حجم وافر بدهی های مالی و کاهش مستمر نفوذ اقتصادی و سیاسی آمریکا در جهان، از سوی دیگر، که مواجهه و مقابله مستقیم آمریکا با این کشور را دشوار کرده است ، ذهن راهبردشناسان آمریکایی را برای مقابله با چین به خود مشغول کرده است. بنابراین در این مقاله تلاش شده است راهبرد های سیاسی و امنیتی آمریکا از سال 2008 تا 2012 در قبال خیزش اقتصادی، نظامی و سیاسی چین بررسی شود. در پژوهش حاضر اعتقاد بر این است که آمریکا با بهره گیری از نظریه موازنه نرم، درصدد است از سلطه نظامی چین و فرامنطقه ای شدن قدرت چین جلو گیری کند. در این راستا آمریکا از طریق برقراری روابط گسترده نظامی و متعهد کردن کشورهای پیرامونی چین به خود، استفاده از مناطق چالش زا به عنوان ابزاری برای فشار بر این کشور، بهره گیری از سازمان ها و نهادهای بین المللی و منطقه ای برای افزایش هزینه های سیاسی و اقتصادی چین و رقابت با چین در مناطق مختلف جهان برای کاهش نفوذ این کشور، به دنبال مهار و انزوای دولت پکن است.