فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۵٬۱۵۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
با بهره گیری از رهیافت اقتصاد سیاسی بین الملل، این پژوهش به بررسی راهبرد سیاست انرژی روسیه در منطقه اوراسیا با تأکید بر نقش انرژی (نفت وگاز) به عنوان وَجه غالب در اقتصاد سیاسی و نیز روابط این کشور با اتحادیه اروپا می پردازد. روندهای موجود، بیانگر آن است که هیئت حاکمه روسیه با تدوین راهبرد بلندمدت این کشور، همواره به دنبال آن بوده اند که روسیه را به عنوان یک امپراتور نفتی و بازیگری که با ارتقای جایگاه خود، قادر به ایفای نقشی ژئوپلیتیک و کلیدی در عرصه انرژی است، مطرح کنند و از منابع انرژی روسیه و نیز انحصار خطوط لوله انتقال انرژی به عنوان ابزاری سیاسی و اقتصادی جهت تأمین منافع ژئوپلیتیکی این کشور در منطقه اوراسیا و به ویژه در روابط با اتحادیه اروپا بهره برداری کنند. امّا به نظر می رسد، این کشور برای رسیدن به چنین هدفی با موانعی اساسی و از جمله حضور قدرت های نافذ فرامنطقه ای همچون چین، امریکا و اتحادیه اروپا مواجه باشد؛ امری که در این پژوهش، قصد تبیین آن را داریم.
پارادوکس امریکا در افغانستان: هویت چندگانه و حاکمیت تقسیم پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افغانستان در طول تاریخ مدرن خود دو ویژگی متمایز را به معرض نمایش گذاشته است. حکومت های مستقر در کابل موفق به رخنه فراگیر که تمامی ابعاد جامعه را متأثر کند، نشده اند. این بدان معناست که حکومت های نافذ و برخوردار از کنترل کامل بر جامعه حیات نیافته اند. ویژگی دوم این است که قدرت های بزرگ تهاجم گر اروپایی و غربی در طول سه قرن اخیر قادر نبودند که افغانستان و مردم آن را به زیر کنترل چالش ناپذیر خود درآورند. محققاً دلایل متعدد داخلی و بین المللی را می توان برشمرد که چرایی این دو واقعیت را به نمایش بگذارند. اما با توجه به ماهیت حیات در تمامی ابعاد آن در افغانستان دو توجیه پررنگ تر و معتبرتر جلوه می کنند. پرسش اصلی مقاله این است که چرا رهبران مستقر در کابل و کشورهای متجاوز غربی و اروپایی از سال 1747 تاکنون نتوانسته اند نظم مطلوب مورد نظر خود را به طور همه جانبه در سرتاسر کشور پیاده سازند. از سوی دیگر چرا آنها قادر به سامان دهی موفق مناسبات اجتماعی براساس سیستم ارزشی مورد نظر خود نبوده اند. فرضیه این مقاله با توجه به دو ویژگی حاکم بر افغانستان مبتنی بر این نظریه است که وجود هویت های چندگانه (فقدان هویت ملی) و حضور حاکمیت تقسیم پذیر (مراکز متعدد قدرت) نقش تعیین کننده ای در ناکامی رهبران افغانستان و کشورهای متجاوز برای ایجاد نظم مورد نظر و سامان دهی به مناسبات اجتماعی مطلوب داشته اند.
رهیافتی نظری بر دیپلماسی منطقه ای: واحدهای تجدیدنظرطلب در گذار چرخه سیستمی قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی به عنوان یکی از ابزارهای مهم در تحقق اهداف و منافع ملی کشورها در سیستم بین الملل، از همان ابتدا به عنوان یکی از موضوعات مهم و دغدغه های اصلی در روابط بین الملل مطرح بوده است. اما با توجه به ویژگی های سیستم بین الملل، از جمله چرخه قدرت در آن، پیوند بین دیپلماسی و چنین چرخه ای از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است. البته این موضوع ارتباط زیادی به دیپلماسی منطقه ای کشورهای تجدیدنظرطلب دارد. در همین راستا مقاله حاضر بر محور این پرسش اساسی شکل می گیرد که چرخه سیستمی قدرت همراه با الگوهای نظم و نقاط عطف موجود در آن، چه فرصت ها و محدودیت هایی را برای کشورهای تجدیدنظرطلب و مخالف نظم حاکم در پی داشته و پیامدهای آن برای دیپلماسی چنین کشورهایی چگونه است؟ بر این اساس، ما بر این باوریم که به دلیل ماهیت واقع گرایانه سیستم جهانی، پیوند نزدیکی میان چرخه قدرت و دیپلماسی برقرار است. در این میان الگوهای متعددی از نظم از جمله نظم هژمونیک، مهارکننده، کنسرت، موازنه قوا و بی ساختار شکل می گیرد که کشورهای تجدید نظر طلب سعی در گذار از آن برای دستیابی به موقعیت برتر دارند؛ لذا با چالش های متعددی روبه رو می شوند که می توان آن را در قالب جنگ سرد مفهوم سازی نمود و دیپلماسی بایستی پاسخ گوی آن باشد. در این میان دیپلماسی شبکه ای از جمله مدل های دیپلماسی کارآمد در این عرصه می باشد. در این مقاله با توجه به این موضوع، مدل دیپلماسی شبکه ای دولت های تجدید نظر طلب را در مراحل گذار چرخه قدرت ترسیم می نماییم.
هویت یابی شیعیان و ژئوپلیتیک نوین خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبش های اجتماعی در زمرة اصلی ترین عوامل تأثیرگذار بر ژئوپلیتیک منطقه¬ای خاورمیانه محسوب می شوند. چنین تحولاتی را می توان در فرآیند دگرگونی های سیاسی بهار 2011 مورد توجه قرار داد. در تحولات خاورمیانه، شاهد تغییرات بنیادین در ساختار قدرت، فرآیند سیاسی و همچنین شکل بندی های ژئوپلیتیکی می باشیم. در این فرآیند، زمینه برای تغییرات ساختاری، جابجایی قدرت و گسترش بی ثباتی سیاسی به وجود آمده است.
از جمله این تغییرات می توان به تغییر رهبران سیاسی در کشورهای مصر، تونس، لیبی و یمن، سرکوب انقلاب شیعیان عربستان و بحرین اشاره کرد. سوریه نیز در معرض دگرگونی های سیاسی قرار گرفته است. آمریکا به عنوان قدرت جهانی تلاش دارد تا در قالب تحولات سیاسی خاورمیانه، ژئوپلیتیک جدیدی را در منطقه به وجود آورد. این مقاله با روش تحلیل محتوا و تکیه بر منابع کتابخانه¬ای در صدد تبیین تحولات اخیر خاورمیانه می باشد. یافته های مقاله بیانگر هویت یابی شیعیان بر پایه سه محور «رشد فزاینده جمعیتی»، «مشارکت در قدرت» و «جغرافیای سیاسی» می باشد.
اهداف و ابعاد دیپلماسی انرژی چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وابستگی روزافزون کشورها به منابع انرژی، باعث تقویت جایگاه امنیت انرژی در عرصه سیاسی و دیپلماتیک شده و رقابت های بین المللی بر سر دسترسی به این منابع را تشدید کرده است. همین مسئله تأثیرات فراوانی بر اولویت بندی اهداف سیاست خارجی کشورها برجای گذاشته است. امروزه کشورها با بهره مندی از دیپلماسی انرژی تلاش می کنند، تا حد امکان بدون استفاده از زور، منافع و امنیت انرژی خود را در این عرصه تأمین کنند. چین نیز با توجه به رشد بالای اقتصاد و مصرف روزافزون انرژی، تلاش های عمده ای در این زمینه انجام داده است و اکنون متغیر انرژی به عنوان یکی از عوامل اصلی جهت دهنده سیاست خارجی این کشور محسوب می شود. در این مقاله، به نگرانی های عمده چین در حوزه انرژی و جایگاه آن در دستگاه سیاست خارجی چین پرداخته شده است. چین به عنوان یکی از مصرف کنندگان عمده انرژی در جهان، با استفاده از ابزار دیپلماسی انرژی در خاورمیانه، آسیای مرکزی، افریقا و امریکای لاتین، نگرانی عمده خود را در خصوص امنیت انرژی تا حدودی مرتفع ساخته است. این کشور تلاش کرده، جهت گیری سیاست خارجی خویش را بر مبنای منافع اقتصادی تنظیم کند و در این میان به دلیل جایگاه ویژه انرژی در رشد اقتصادی، تامین امنیت انرژی نقش بسیار مهمی در سیاست خارجی آن پیدا کرده است.
غزه، فلسطین و روز قدس
حوزه های تخصصی:
فرهنگ مردم الجزایر
فرهنگ مردم برزیل
گزاره ایران در روابط امریکا و چین 1991-2009(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله می کوشد تا موضوع ایران را در روابط ایالات متحده و چین، پس از پایان جنگ سرد، مورد ارزیابی قرار دهد و به این پرسش پاسخ دهد که موضوع ایران در روابط امریکا و چین پس از پایان جنگ سرد تا کنون چه جایگاهی داشته است و چگونه مدیریت می شود. برای نیل به این منظور، ابتدا ذهنیت استراتژیک امریکا نسبت به امنیت بین المللی از دوران بعد از جنگ سرد بررسی می شود و سپس نگرش امنیتی آمریکا به ایران تجزیه و تحلیل شده است. این مقاله همچنین ضمن بررسی نگرش امنیت بین المللی رهبران چین کوشیده است تا عناصر این نگرش و از جمله نگاه چین را به جایگاه آمریکا در نظام بین الملل به همراه رفتار چین در نهادهای مربوط به امنیت بین المللی شناسایی کند. و سرانجام با در نظر گرفتن این دو مجموعه نگرش، مثلث روابط ایران، آمریکا و چین را در کانون تحلیل قرار دهد. برآیند تحلیل داده ها، با بهره گیری از نظریه روابط بین المللی ثبات هژمونیک ان است که چین با وجود مخالفت با سامانه و نظام قدرت در جهان، در سیاست اعلامی، در حوزه سیاست های اعمالی، در مسایل کلیدی امنیت بین المللی با ایالات متحده محتاطانه همراهی کرده است. چین با ده قطعنامه کلیدی در بحران عراق در دهه 90 و تمامی قطعنامه های شورای امنیت در پرونده هسته ای، علیه ایران را همراهی کرده است. همراهی چین با آمریکا متاثر از مناسبات گسترده اقتصادی و گفتگوهای استراتژیک واشنگتن و پکن است. برآیند چنین وضعیتی محدود شدن روابط چین با ایران به حوزه های اقتصادی و انرژی و همکاری چین با آمریکا در حوزه های مربوط به امنیت بین المللی از جمله پرونده هسته ای ایران است و به نظر می رسد در روابط پکن - تهران عنصر روابط پکن - واشنگتن برجسته باشد.
روابط هسته ای پاکستان و آمریکا از 1947 تا 2010(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پاکستان در رقابت با هند و با هدف ایجاد نیرویی بازدارنده در برابر این کشور سرانجام در 28 نوامبر سال 1998 دست به آزمایش هسته ای زد و عملا به جرگه کشورهای هسته ای جهان پیوست. ایالات متحده آمریکا علی رغم نگرانی از این موضوع، تا پیش از حادثه 11 سپتامبر 2001 از اتمی شدن پاکستان احساس تهدید چندانی نمی کرد. ولی واقعه مذکور که بانیان آن در افغانستان ماوا داشتند، آمریکا را به شدت هراسناک کرد. از سویی دیگر تشدید قدرت اسلام گرایان در داخل پاکستان مسئله امنیت انرژی هسته ای پاکستان را رفته رفته به یکی از مسائل اصلی پیش روی غرب قرار داد.
در طول تمامی سال های پس از استقلال، پاکستان و آمریکا از روابطی نزدیک و دوستانه برخوردار بوده اند. این روابط در بحران های منطقه ای، نقش تعیین کننده ای ایفا کرده است. به رغم فراز و نشیب های روابط میان دو کشور، پاکستان همیشه آمریکا را حامی خود در مقابل اتحاد جماهیر شوروی سابق و هند دانسته و در مقابل ایالات متحده نیز به پاکستان همچون مانعی در برابر نفوذ کمونیسم و شوروی در دوران جنگ سرد می نگریسته است و پس آن با وقوع حوادث 11 سپتامبر آمریکا پاکستان را نزدیکترین متحد خود در منطقه دانسته و بنابراین از سخت گیری در مورد برنامه های هسته ای پاکستان اجتناب نموده است. بر اساس این مبحث اجمالی هدف مقاله حاضر بررسی روابط هسته ای پاکستان و آمریکا در چارچوب نظریه نوواقع گرایی است. و در صدد است تا به این سوال پاسخ دهد که روابط هسته ای پاکستان و آمریکا چه فراز و نشیب هایی را طی کرده است. و چه عواملی بر روابط هسته ای پاکستان و آمریکا تاثیر گذاشته است.
تعاملهای اقتصادی با غرب در منطقه خارج نزدیک و جایگاه روسیه
حوزه های تخصصی:
با فروپاشی شوروی آنچه برای بازماندگان ابرقدرت شرق مشخص شد، ساختارهای فرسوده اقتصادی و لزوم ترمیم این ساختارها با بهره گیری از امکانات غرب در فضای رهایی از موانع ایدئولوژیک بود. آنکه مسکو تحت تأثیر موقعیتی که در دوران جنگ سرد داشت، به صورت متناوب با تلاش های اروپا و آمریکا در جهت نفوذ در نزدیکی روسیه مخالفت میکرد، ولی به مرور و با درک نیازی که کاخ کرملین نیز با هدف بهبود اقتصادی به غرب دارد، زمینه برای پذیرش حضور و نفوذ غرب از طرف مسکو فراهم شد. در این روند با وجود نوسان رفتاری روسیه، راهبرد پیشبرد منافع ملی با توسل به تاکتیکهای گوناگون از طرف مسکو دنبال شده است که از جمله میتوان به استفاده از ابزار انرژی در چانه زنی با غرب اشاره کرد.
مناسبات راهبردی امارات متحده عربی با جمهوری اسلامی ایران (2011-2000)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین سازه انگارانه مؤلفه های مؤثر در مناسبات راهبردی امارات متحده عربی با ایران ، موضوع اصلی این مقاله است. برای این منظور، علاوه بر ارائه چارچوب نظری مناسب و تبیین مبانی سیاست خارجی امارات متحده عربی، مسائلی همچون رقابت منطقه ای ایرانی- عربی در عراق جدید، اختلافات سرزمینی دو کشور در خلیج فارس، فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران، جنبش های انقلابی در جهان عرب، به ویژه در بحرین و مناسبات اقتصادی ابوظبی- تهران، بررسی می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد، به رغم برخی اختلافات اساسی میان دو کشور، پیوندهای راهبردی مهمی میان آنها برقرار است که میدان مانور اقدامات یکجانبه و به ضرر دیگری را برای هر دو کشور محدود کرده است.
ایدآلیسم واقع گرا: مبنای عمل دولت اوباما در خیزش های خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات عمیق منطقه از نظر زمان و سرعت، واشنگتن را شگفت زده کرده است. سرعت و شدت تغییر در هریک از کشورهای منطقه نیز حکایت از نوع ساختار داخلی و میزان مداخله خارجی در این کشورها دارد. گفته می شود: لیبی محل تجلی دکترین اوباما خواهد بود. سؤال اساسی در این مقاله این است که این تحولات چگونه سیاست خارجی دولت اوباما را در قبال منطقه شکل می دهد. پاسخ به این سؤال در قالب این فرضیه مطرح می شود که سیاست دولت اوباما در قبال این تحولات بر پایه ایدئولوژی آرمانگرایی واقعگرا و الگوبرداری از دکترین بیل کلینتون در بوسنی است.
تصوف در شمال آفریقا
تأثیر شبکه های اجتماعی و کانال های ماهواره ای در وقوع و تکوین انقلاب های عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این نوشتار، بررسی نقش شبکه های اجتماعی و کانال های ماهواره ای در وقوع و تکوین انقلاب های عربی میباشد. در واقع، تاریخ جدید عربی در سایه جهانیشدن و شبکه های اجتماعی رقم خورده است. به تبع، انقلاب های جوانان عرب، ادبیات جدیدی را در روابط بین الملل و مطالعه انقلاب های مجازی و پست مدرن به وجود میآورد که خود گویای این نکته خواهد بود که خاورمیانه را دیگر نمیتوان از دیدگاه های جامعه شناسی سیاسی صرف غربی مطالعه کرد. از همین زاویه است که این نوشتار سعی میکند از منظر نظریه های انتقادی و مطرح شده از سوی نویسندگان عرب، به بررسی و کندوکاو انقلاب های عربی بپردازد.