در نگاه های استراتژیک ایران شرق بعنوان یک فاکتور تعیین کننده در نظر گرفته می شود. بویژه که جمهوری اسلامی ایران سالهای اخیر تلاش نموده از بستر همکاری با کشورهای همسایه در جهت تامین منابع ملی و گسترش صلح و امنیت در سطح منطقه سود برد. یکی از کانال های مورد توجه، کشورهای شرق آسیا و شبه قاره می باشد که با ایران دارای اشتراکات فرهنگی بسیاری بوده، از این روی در استراتژی نگاه به شرق می توان در مسیر همگرایی با این حوزه به موفقیت های زیادی نائل آمد بنابر اهمیت این موضوع، ایران تلاش کرده است تا از طرق مختلف روابط دوستانه اش را با این کشورها توسعه دهد. یکی از حوزه هایی که منافع مشترک دو طرف را بیشتر جلوه گر می سازد بحث همکاری در زمینه انرژی است. کشورهایی مانند هندوستان در جهت پیشبرد توسعه صنعتی خود بشدت نیازمند واردات انرژی می باشند. خط لوله صلح که از پاکستان به هندوستان و کشورهای دیگر شرق آسیا امتداد خواهد یافت، می تواند امنیت این کشورها را بیش از پیش به یکدیگر وابسته نماید و در حل و فصل منازعاتی مانند کشمکش های تاریخی پاکستان و هندوستان تاثیرگذار باشد و نقش مثبتی ایفا کند.
ایجاد اتحادیه افریقا در سال 2002یک سری مناظراتی را بین اندیشمندان و کارشناسان بر انگیخت به طوری که بعضی از اندیشمندان آن را الگوبرداری و کپی اتحادیه اروپا دانستند و براین نکته تاکید داشتند که تاسیس این اتحادیه با توجه به حرکت تقلیدی از اروپا با مشکلاتی روبرو خواهد بود. نویسنده بر این اعتقاد است که این نهاد، ساختار و تاریخی ویژه خود را دارا می باشد و هم در خاستگاه و هم در سازمان ها و اجزای مختلف هر دو اتحادیه، تفاوت هایی محسوس به چشم می خورد که آن ها را با یکدیگر متمایز می سازد. در این راستا در این مقاله به بررسی نحوه ایجاد و سابقه تاریخی دو اتحادیه اشاره شده است و ضمن اشاره به نقاط اشتراک و افتراق به بررسی ساختارهای هر دو اتحادیه، اهداف و اصول و مکانیزم های اجرایی آنان پرداخته شده است. ایران و قاره آفریقا علاوه بر سابقه طولانی روابط، دارای سرنوشت مشترک می باشند. این اشتراک به همراه تلاش ایران و آفریقا برای ارائه الگوئی غیر از الگوی توسعه غرب آنان را در معرض تهاجم رسانه ای غرب قرار داده است که این امر موجب می گردد طرفین برای خنثی کردن آن به تقویت روابط دو و چند جانبه همت گمارند.
اصولاً کنترل تسلیحات و طراحی رژیم های امنیتی جهانی و منطقه ای، به عنوان یکی از مهم ترین موضوعات حوزه مطالعات استراتژیک مطرح است. در این راستا در سیاست بین الملل و مطالعات خاورمیانه، پرسش های متعددی ازجمله موانع شکل گیری چنین رژیم هایی مطرح است. این پژوهش، ثبات استراتژیک و تعادل سیستمی را به عنوان متغیرهای علی شکل گیری رژیم های امنیتی فرض می کند و بر این باور است که تعادل سیستمی و ثبات استراتژیک، ازجمله شرایط ضروری شکل گیری رژیم های کنترل تسلیحات بوده و بر این نکته تأکید دارد که عدم تعادل ساختاری، ناموزون بودن قدرت، مداخله قدرت های مداخله گر، چرخة جهانی قدرت و پیوند آن با منطقه و درنتیجه بی ثباتی استراتژیک ناشی از آنها، ازجمله موانع شکل گیری و پایداری رژیم کنترل تسلیحات منطقه ای خاورمیانه است.
در دهههای نخست سدة بیستم ایران و حجاز دارای تشابهاتی در روند توسعة سیاسی بودند، اما در نیمة دوم دهة 1300 شمسی هر چند که هر دو زمینة روند تحکیم قدرت تجربه مشابهی را طی میکردند اما روابط دو جانبة آنها را در دورة پس از تثبیت باید در دو بعد دوستی و رقابت بررسی کرد.