فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۵٬۱۵۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
سازمان های غیردولتی آفریقایی با حمایت اتحادیه آفریقا و برخی سازمان های بین المللی تلاش خود را در دهه اخیر افزایش داده، درصددند در الگوی جدید توسعه، کارآیی و کارآمدی، پاسخگویی، شفافیت، نهادینه ساختن تنوع و تکثر و نظم را ارائه دهند و به تدریج مردم سالاری و شایسته پروری را در مردم نهادینه کنند. در دو دهه اخیر، جوامع آفریقایی با پذیرش شیوه تعدد احزاب و کاسته شدن از هیجان های قبیله گرایی اوایل دوران استقلال، غیرایدئولوژیک شدن جوامع و مسلط شدن گفتمان، ضرورت پیشرفت و توسعه، و جایگزینی تدریجی مردم سالاری، شاهد نوعی خردمحوری در امور دولتی، اقتصادی و سیاسی بوده است که راه را برای حضور نخبگان و افراد شایسته هموار می سازد. در دو دهه پس از نود، جوامع مدنی آفریقایی به رغم محدودیت ها و وجود کانون های مقاومت، از رشد، تنوع و پویایی نسبتاً چشمگیری برخوردار شده و راه پیشرفت را، به کندی اما پیوسته، طی کرده اند؛ اگرچه علی رغم شکل گرفتن و رشد سازمان های غیردولتی و جوامع مدنی در آفریقا، هنوز شهرنشینی و مردم سالاری نهادینه نشده و چه بسا آن آتش آگاهی به اندک باد مخالفی فرو کاسته، به سردی گراید. در این امر، علاوه بر بی مهری سیاستمداران، باید به بی توجهی و بی علاقگی روشنفکران آفریقایی به ارائه راه حل های موردی برای مشکلات و علاقه آن ها به مهاجرت از قاره، سستی در تولید ادبیات مناسب، نبود امکان دسترسی و مبادله آزاد اطلاعات در جوامع آفریقایی و ضعف تئوریک تلاشگران جوامع مدنی و برخی وابستگی ها به دنیای غرب اشاره کرد.
توسعه و دموکراسی در آفریقا
حوزه های تخصصی:
دولت های آفریقایی در دهه های پس از انقلاب و استقلال با بحران شدید روبه رو بوده اند. پژوهش های محققان نشان می دهد که ضعف ساختاری دولت های آفریقایی عامل اصلی درگیری های داخلی است. از دید این تحقیق مهم ترین مشکلات این قاره بی ثباتی شدید دولت ها، حکومت های نظامی، فساد و خودکامگی، درگیری های متعدد خشونت آمیز، افزایش بیماری های عفونی، سوء تغذیه و معضلات زیست محیطی، کمبود زیرساختارهای مهم (آموزشی، خدماتی و...) است. در کنار این وقایع نگران کننده، چهره دیگری از آفریقا نیز بر همگان آشناست حرکت جوامع آفریقایی به سوی مردم سالاری و توسعه است که دارای فراز و نشیب های فراوان است. در این مقاله سعی برآن است که ضمن بررسی موانع تحقق مردم سالاری و توسعه به تلاش های کارگزاران و رهبران این قاره اشاره گردد و همچنین در پایان راهکارهایی در این زمینه ارائه گردد.
تاثیر عوامل فیزیکی (باد و دما) بر ژئوپلیتیک منطقه خلیج فارس
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین شاخه های علوم سیاسی، ژئوپلیتیک یا جغرافیای سیاسی است. و یکی از عوامل مهم قابل بررسی در ژئوپلیتیک، رابطه بین آب و هوا و سیاست است. تاکنون اهمیت سیاسی منطقه خلیج فارس از دیدگاههای مختلف از جمله اهمیت سوق الجیشی، بازرگانی، اقتصادی، منابع سرشار انرژی نفت و گاز، منابع عظیم آبزیان دریایی و غیره مورد بررسی قرار گرفته، اما کمتر کسی اهمیت سیاسی منطقه خلیج فارس را با تاکید بر آب و هوای خاص این ناحیه مورد توجه قرار داده است. با توجه به اهمیت این موضوع، در این پژوهش سعی می شود علاوه بر شناخت و بررسی عوامل ژئوپلیتیکی منطقه خلیج فارس، به بررسی و شناخت آب و هوا (به خصوص وزش باد و دمای سطح آب) و تاثیر آن بر سیاست منطقه پرداخته شود.فرضیه مورد بررسی در این راستا عبارت است از: محدوده دمایی ثابت خلیج فارس (بین 5/22 تا 5/31)، منطقه امنی را برای تجارت در خلیج فارس ایجاد کرده و علاوه بر آن در حضور قدرتهای بزرگ تاثیرگذار است.روش تحقیق در این مقاله توصیفی ـ تحلیلی است، بدین معنا که ابتدا با روش توصیفی به اهمیت و شناخت عوامل ژئوپلیتیک منطقه خواهیم پرداخت و سپس به بررسی آب و هوا با استفاده از تجزیه و تحلیل داده های موجود با نرم افزارهای خاص از جمله مطلب و دلفی، در مورد باد و دمای سطح آب بین سالهای 2005ـ1999 (استخراج شده از داده های مربوط به دما و باد اطلس داده های لویتس و PODAAC و نیز با مقایسه با پایگاه داده های COADS و پایگاهNCEP به صورت تفکیک یک درجه در یک درجه طول و عرض جغرافیایی) پرداخته خواهد شد.از نتایج به دست آمده در این تحقیق این است که آب و هوای خاص خلیج فارس یکی از عوامل مهم تاثیرگذار بر ژئوپلیتیک منطقه، به خصوص در جذب ابرقدرتها و ایجاد مکان مناسب تجاری است.
بررسی علل رفتار خشونت آمیز نیروهای اسلامی در پاکستان با تاکید بر طالبانیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های بارز جهان اسلام از آغاز دهه 1350ش به بعد رویکرد مجدد برخی از گروه ها به اسلام و شکل گیری جنبش هایی بوده است که توسط پژوهشگران غربی به آن ها عنوان بنیادگرایی داده شده است. رفتار سیاسی گروه های اسلام گرا در منطقه خاورمیانه از رفتار خشونت آمیز تا مسالمت آمیز در نوسان بوده است. پاکستان نیز از جمله کشورهایی است که جایگاه مهمی در موضوع اسلام سیاسی دارد. اهمیت این کشور در این موضوع از یک طرف، به دلیل نقش اسلام و گروه های اسلام گرا در تحولات سیاسی پاکستان و از سوی دیگر، به دلیل فراهم ساختن بستر مناسب برای شکل گیری و رشد تفکرات بنیادگرایی از نوع طالبانیسم در این کشور و صدور آن به کشورهای همسایه است. به نظر می رسد محیط اجتماعی پاکستان، نقش اسلام در تحولات سیاسی این کشور، فعالیت طرفداران مکتب دیوبندی، وجود مدارس مذهبی و نقش قدرت های خارجی به ویژه عربستان از عمده ترین دلایل رشد اسلام سیاسی رادیکال در پاکستان است.لذا به نظر می رسد محور اصلی این پژوهش، تبیین دو نکته باشد: اول، علل رشد اسلام خواهی در پاکستان و دوم، دلایل رویکرد برخی از گروه های اسلام گرا به رفتار خشونت آمیز.
درآمدی بر زمینههای پیدایش و مبانی عقیدتی مسیحیت صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
مسیحیت صهیونیستی به مثابة یک جریان افراطی مسیحی با تکیه بر تفاسیر تحتاللفظی از متون کتاب مقدس، خواهان تحقق پیشگوییهای کتاب مقدس براساس عقاید تقدیرگرایانه خویش است تا از این طریق زمینه را برای ظهور مسیح(ع) در آخرالزمان فراهم آورد. به اعتقاد این گروه خداوند مقرر کرده است. بشر باید هفت مرحله یا مشیّت را از سر بگذراند تا به ظهور مسیح در آخرالزمان برسد. زمینههای پیدایش مسیحیت صهیونیستی به پروتستانتیسم و پیوریتانیسم بازمیگردد. چرا که تا پیش از آن و در دوران حاکمیت کلیسای کاتولیک، همواره یهودیان، قاتلان مسیح دانسته میشدند اما با وقوع پروتستانتیسم، نهضت اصلاح دینی به رهبری مارتین لوتر با بیان ریشههای عبرانی مسیحیت به ستایش از یهودیان پرداخت و این فرایند توسط فرق منشعب از آن به ویژه پیوریتانیسم ادامه یافت.
اروپا و جنگ پیش دستانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشورهای اروپایی، شدیدترین مواضع را در برابر جنگ پیش دستانه جورج بوش اتخاذ کردهاند. این امر تحت تاثیر مولفههای مختلف قرار گرفته است. اول آنکه، در کشورهای اروپایی سنت موازنه گرایی منطقه ای و بین المللی پیوند یافته اند. دوم آنکه، جنگ پیش دستانه به افزایش قدرت تحرک امریکا در حوزه امنیت کشورهای اروپایی منجر می شود و در نهایت اینکه، جنگ پیش دستانه زمینه انشعاب در کشورهای اروپایی را فراهم می سازد. زمانی که امریکایی ها جنگ در عراق را بدون توجه به ائتلاف جهانی و مشروعیتیابی بین لمللی آغاز کردند؛ زمینه برای جدال و ستیزش کشورهای دوسوی آتلانتیک به وجود آمد. این امر را می توان شکلی جدید از واکنش بین لمللی نسبت به اقدامات امنیتی امریکا از زمان جنگ دوم جهانی به بعد دانست. سوال اصلی مقاله آن است که اروپا چه واکنشی در قبال جنگ پیش دستانه بوش از خود نشان داده است؟
اتحاد آمریکا - اسراییل و مبارزه با سلاح های کشتار جمعی درخاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
قدرت های بزرگ نمایشنامه های بین المللی را می نویسند، به صحنه می آورند و به اجرا می گذارند و در صورتی که این اصول و هنجارها منافع آنها را تامین نکند آنها را نادیده می انگارند. هسته اصلی استدلال نئورئالیست ها به ویژه کنث والتز در بحث هسته ای این است که قدرت های بزرگ برای نظام بین الملل خطر آفرین تر و تهدیدآمیزتر از قدرت های کوچک اند. پژوهش حاضر در پی آن است که اتحاد آمریکا و اسراییل را که خود از دولت های هسته ای اند و مقررات «NPT» و «CTBT» را نادیده می گیرند، چگونه در مبارزه با دستیابی دولت های خاورمیانه به دانش هسته ای هماهنگ عمل می کنند.
جهانی شدن و ریشه های رنسانس آفریقایی
حوزه های تخصصی:
روابط بین الملل از دهة شصت میلادی دستخوش تحولاتی عمیق شد. در تمام آفریقا مبارزة استقلال خواهی وجه برجستة مردم این قاره در این عصر قلمداد می شود و اندیشمندان آفریقایی از آن به «رنسانس آفریقایی» تعبیر می کنند. همچنین پس از سپری شدن یک دهه، تحولی شگرف در کل نظام بین المللی رخ داد و مکانیسم های نظامی رفته رفته به عنوان ابزاری کارا نقش خود را به کارکردهای اقتصادی و رهیافتی مرکانتالیستی تغییر دادند؛ بنابراین، بلوک بندی «شرق و غرب» در نظام بین المللی جای خود را به قطب بندی «شمال ـ جنوب» داد. در نتیجة کارکردهای اقتصادی نوین، که توسط نهادها و مؤسسات مالی بین المللی به جای ابزارهای نظامی و میلیتاریستی در عرصه بین المللی نقش آفرینی می کردند، پدیدة جهانی شدن از دل نظام سرمایه داری مبتنی بر اقتصاد لیبرالیستی ظهور کرد. بروز این پدیده در عصر حاضر، سبب واکنش های متفاوت دولت های مختلف در سطح بین الملل شد؛ ازجمله ملل آفریقا که در سالیان طولانی طعم تلخ استعمار و استثمار را چشیده بودند، در بارة پدیدة جهانی شدن واکنش فوری نشان دادند که می توان تشکیل اتحادیه های مختلف را ازجملة این واکنش ها شمرد. نگارنده در این مقالة تحقیقی، برای حفظ هویت کشورهای آفریقایی در مقابل پدیدة جهانی شدن، رویکرد پراتیک منطقه گرایی را پیشنهاد می کند که از راه های مناسب کشورهای جنوب و جهان سوم جهت توسعة مناسبات سیاسی و اقتصادی، تجاری و فرهنگی است. این رویکرد ضمن تدوین و توسعة فرصت های مناسب و برابر برای دو طرف، زمینة ظهور همگرایی منطقه ای و حتی فرامنطقه ای را فراهم خواهد ساخت. در سایة این همگرایی، کشورهای جنوب می توانند از حالت «وابستگی مطلق» نسبت به کشورهای شمال به «وابستگی متقابل» تغییر جهت دهند.
انقلاب اسلامی ایران از دیدگاه جیمز بیل در کتاب عقاب و شیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب ظهور
تحولات ژئوپولیتیک و جایگاه جدید ژئوپولیتیکی منطقه پاسیفیک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، ابتدا تعاریفی از ژئوپولیتیک ارایه و به شکل گیری مقولات جدید ژئوپولیتیکی و تحولات حادث در ژئوپولیتیک اشاره می شود. سپس با عطف توجه به هارتلند در مقام ایده محوری ژئوپولیتیک و ذکر تعاریفی درباره آن، از جابه جایی و گرایش مکانی هارتلند به خاورمیانه با توجه به جایگاه و موقعیت این منطقه در محدوده زمانی نیمه دوم سده بیستم سخن به میان می آید. در این زمینه نمودهایی از توجهات سیاسی، اقتصادی و نظامی در قالب برخی سازمان ها، اتحادیه ها و پیمان های معطوف یا مختوم به خاورمیانه بیان می شود. گرایش هارتلند به سمت جنوب شرقی با کسب موقعیت جدید ژئوپولیتیکی شرق و جنوب شرقی آسیا و اشاره به زمینه ها و مولفه های نیل به این جایگاه که به لحاظ زمانی همزمان با چرخش قرن رخ می دهد، موضوع بحث بعدی است. سرانجام نقش اقیانوسیه در مقام دنباله طبیعی جنوب شرقی آسیا و قرار گرفتن اقیانوسیه و آسیای جنوب شرقی در منطقه واحدی که از آن با عنوان پاسیفیک می توان یاد کرد، بررسی و در نهایت از این منطقه در مقام هارتلند قرن بیست و یکم یاد می شود.