گرچه نسبت بین دین و سیاست، سؤالی دامنه دار ارزیابی می گردد که تاکنون پاسخهای متعدد و متنوعی را دریافت داشته است، پرسش از مبادی معرفتی و امکان منطقی پیدایش، سیاست اسلامی، موضوعی به روز به شمار می آید که توجه بسیاری از تحلیل گران را در عصر حاضر به خود جلب کرده است.در این ارتباط دو رویکرد اصلی را در حوزه گفتمان سیاسی اسلام که قائل به تلفیق دین و سیاست هستند، می توان از یکدیگر تمییز داد: نخست آنان که با رویکردی سلبی به نقد دیدگاههای عرفی اندیش (سکولار) پرداخته و در نهایت، امکان «سیاست اسلامی» را نتیجه می گیرند؛ دسته دوم با اتخاذ رویکرد ایجابی، از نقد مکاتب عرفی گرا فراتر رفته و از ضرورت تأسیس «سیاست اسلامی» سخن می گویند.مقاله حاضر متعلق به رویکرد دوم بوده و نویسنده به تبیین مبادی معرفت شناسانه سیاست اسلامی پرداخته و در نهایت ایده «شرعی سازی سیاست» را به عنوان طرحی معرفتی برای تحقق آرمان «سیاست اسلامی» معرفی می نماید. بر این اساس درک و کاربرد سیاست در جامعه دینی بدون ارجاع آن به مبادی اولیه اش، اصولاً ممکن و میسر نیست.
کـلام سـیـاسـى یـکـى از حـوزه هاى مهم اندیشه سیاسى اسلامى است . اندیشمندان سیاسى مـسـلمـان غالبا در عرصه مباحث کلام سیاسى نیز دیدگاههاى خاص خود را دارند. این مقاله در صدد است به بررسى مهم ترین دیدگاههاى مقام معظم رهبرى در عرصه کلام سیاسى بـپـردازد. بـدیـن مـنـظور با معرفى اجمالى کلام سیاسى و تمایز آن از سایر حوزه هاى مـعـرفت سیاسى اسلامى ، در شش محور به بررسى دیدگاههاى معظم له در این زمینه مى پـردازد. ایـن مـحـورهـا عـبـارتند از: مبانى کلام سیاسى معظم له ، نبوت و رسالت ، امامت ، مهدویت ، عدالت ، و ولایت فقیه .