درخت حوزه‌های تخصصی

ادبیات تطبیقی

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۳٬۴۶۳ مورد.
۹۸۱.

تمثّلات الهُجنه فی روایه "ساق البامبو" لسعود السنعوسی؛ قراءه علی ضوء المبدأ الحواری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الهُجنه المبدأ الحواری میخائیل باختین الهویه ثقافه الاختلاف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۹ تعداد دانلود : ۳۷۸
إنّ السرد باعتباره منتوجا ثقافیا تواصلیا، هو الظاهره الحواریه بامتیاز، والذی لا وجود له خارج نطاق الحوار والتواصل. جاءت روایه "ساق البامبو" لتتدفق فی فضاء ثقافی على درجه ملحوظه من الاتساع، لتحقق إبداعاً أدبیاً مقنعاً، بمقدوره التعبیر بجرأه عن التناقضات والتشظی لدى الشرائح المنبوذه فی المجتمعات. فهذه الروایه امتلکت القدره على طرح التعددیات من منطلق توسیع المحدودیات. فإنها تنبّئ عن الفضاء الثقافی المتنوع وما یتولّد عنه من وعی روائی جدید، حیث تحمل هاجس التخلّص من الصوت المسیطر الواحدی بخلق کیان نصی متعدد الأبعاد والأصوات، وهو وعی یمکن إدراکه فی النهایه المفتوحه للروایه، وفی اتساع النبرات والتطلعات المختلفه فی وعی بطل الروایه الذی یعبّر عمّا فی داخله عن "التیه" ویصف نفسه کشجره البامبو. فقد لفتت هذه الروایه انتباهنا حیث انفتحت فصولها فی المشهد الثقافی التعددی إیذانا بانفجار التناقضات التی تشکل العلامه الأهم فی مضمونها، فهی هازئه بالوحدویّه أی الشمولیّه. من هذا المنزع نهدف دراسه استطراق هذه الروایه للموضوعات المحرّمه بشکل ملحوظ، وقراءه سردها الذی وجّه سهامه نحو الأعراف والتقالید فی المجتمعات العربیه ونحو کل ما لا یجوز المساس به؛ ومن نفس المدخل نرمی إیضاح تمثلات الهُجنه فی الهویه باعتبارها منتوج ثقافی أی صُنعه ثقافیه. ذلک من خلال هذا النموذج الفنی الناجح، نؤکد علی قابلیه السرد الروائی فی إعاده قراءه القیم وقدرته علی تغییرها. فتمّت الدراسه بمنهج وصف – تحلیلی، واستناداً إلی نظریه "الحواریه"، کی تکشف عن تمثّلات الهُجنه فی الروایه. وما توصلنا إلیه عبر هذه القراءه، هو أنّ هذه الروایه جاء سردها على إیقاع محتج، غایته تدمیر التعالی الاستبدادی الذی یمارس طمس صوت الناس وتبدید أی فرصه للنمو بحریه. هذا ما لاحظناه فی هذه الروایه إذ قامت باختلاق فضاءً حواریاً، یقرّ بالتبادلیه، سواءً بدعوه القارئ فی التفاعل مع النص أو بتأسیس الهُجنه فی حبکه الروایه. فعلی العموم، وفق ما جاء به "باختین" من المعطیات النظریه، لاحظنا تحرّر هذه الروایه من جمود الأحادیه فی سبیل إعاده تفسیر وتقویم الهویه لدی الشخصیه المرکزیه للروایه. وهکذا وجدنا لها انتصاراً علی الصوت المرکزی المفرط، حیث یستخرج القارئ منها هُجنه المواقف والخیارات فی صفحاتها.
۹۸۲.

عیار صفت سهل ممتنع در شعر سعدی و متنبی (از ساختارگرایی تا هرمنوتیک فلسفی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: سعدی متنبی صفت سهل ممتنع ساختارگرایی هرمنوتیک فلسفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶۸ تعداد دانلود : ۶۰۰
اشعار سعدی از دیرباز به صفت سهلِ ممتنع شهرت دارد. چنین خصوصیتی در بسیاری از اشعار متنبی نیز دیده می شود. در این جستار برآنیم تا به واکاوی صفت سهلِ ممتنع در برخی از غزل های سعدی که جنبه حکمت یا عرفان دارند و همچنین در اشعار معناگرا و حکمت آمیز متنبی بپردازیم. در این باب از دو رویکرد ساختارگرایی و هرمنوتیک فلسفی که به نوعی نقطه مقابل یکدیگر می باشند بهره می گیریم. بنابراین با سؤال از چگونگی کارآمدی دو رویکرد مذکور به واکاوی عیار صفت سهلِ ممتنع در اشعار مورد نظر پرداخته شده است. با رویکرد ساختارگرایی، زیبایی از حالت جزئی و عینی خارج شده و تحلیل اشعار وارد فضای ذهنی پویا می گردد. اما با رویکرد هرمنوتیک فلسفی مواردی چون: تاریخمندی،اطلاق،انکشاف،پویایی،معناداری فرا زمانی و فرامکانی در اشعار مورد نظر حضور پویا دارند. عناصری چون: وزن و قافیه و صور بیانی معیار کارآمدی برای تحلیل صفت سهلِ ممتنع در شعر سعدی و متنبی نیستند. در پژوهش حاضر روشن شد که رویکرد هرمنوتیک فلسفی می تواند عیاری باشد برای سنجش صفت یاد شده در شعر سعدی و متنبی.
۹۸۳.

کاربرد دینی و ادبی و هنری حروف مقطعه قرآنی در ادب پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حروف مقطعه حروف الفبا دبیات پارسی تفاسیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۳ تعداد دانلود : ۳۵۱
به مجموعه حروف الفبایی که یک یا چند حرف از آن ها، به شکل و ترکیبِ (الر، الم، المر، المص، حم، حمعسق، ص، طس، طسم، طه، ق، کهیعص، ن، یس) در ابتدای 29 سوره از سوَر قرآن قرار دارند، حروف مقطعه می گویند. با وجودِ اسرارآمیز بودنِ این حروف، مفسران و قرآن پژوهان به تشریح و تفسیر این حروف پرداخته اند و در این زمینه، نظرها و اقوال متنوعی دارند. شعرا و نویسندگان در ادب پارسی، با عنایت به شکل، حالت و ویژگی حروف مقطعه قرآنی و با تکیه بر ارزش های دینی، اعتقادی، تعلیمی، بیانی و بلاغی این حروف، ضمن بیان فضایل، مفاهیم، محتوا، آموزه ها و حکایات سوَر مربوط به آن، با جلوه های هنری و ادبیِ اقتباس، دَرج، تلمیح و... دست به مضمون آفرینی های بکری زده اند و با خَلق ترکیبات، تعابیر و تصاویرِ نغز، از علایمِ ظاهری حروف، به نحو مطلوب، بهره برده اند و وقتی این تصاویر، مضامین، تعابیر و ترکیباتِ برساخته از حروفِ مقطعه قرآنی و حروف الفبای پارسی را، با چاشنی ایهام، جناس و دیگر آرایه های ظریفِ ادبی درآمیخته اند، ملاحتِ آن را بیشتر نموده اند. در این مقاله، سعی کرده ایم ضمنِ گذری کوتاه به دیدگاه های مفسران، قرآن پژوهان و محققان دینی نسبت به حروف مقطعه قرآنی، با ارائه شواهد شعری و نثری از ساختارها و کاربردهای مشترک و مختلط هنری، ادبی و دینیِ هر دو مقوله حروف در ادب پارسی، جایگاه این حروف را، در خَلق تعابیر و مضامین ادب پارسی، بیشتر بنمایانیم.
۹۸۴.

وحدت وجود در مثنوی مولانا و تائیه ابن فارض(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مولوی ابن فارض ابن عربی وحدت وحدت وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۶ تعداد دانلود : ۴۱۵
ابن فارض از بزرگترین سرایندگان شعر صوفیانه در ادبیات عرب است؛ از سوی دیگر مولانا، خداوندگار عشق و عرفان در ادبیات فارسی است که زیباترین و مهمترین مضامین عرفانی در اشعار آن دو یافت می شود. جهان بینی و نگرش آن دو عارفِ بزرگ، با یکدیگر شباهت های قابل توجهی دارد و در بسیاری از موضوعات عرفانی مشابهت و مطابقت تام دارد. زیر بنا و شالوده اعتقادشان بر "وحدت وجود" و ادراک آن است. نظریه "وحدت وجود" از مهمترین مباحثی است که در عرفان از دیر باز مطرح بوده است، تا زمانی که ابن عربی در قرن هفتم آن را، به صورت حکمی و فلسف ی بیان کرد. بنابراین اندیشه این دو عارف بزرگ از جهاتی شبیه به اندیشه های ابن عربی است، با این تفاوت که ابن عربی به صورت مستدل و معقول مسأله "وحدت وجود" را مطرح کرده و مولانا و ابن فارض به صورت عاشقانه و با زبان شعر آن را بیان کرده اند. این دو عارف بزرگ، اگرچه هرک دام شیوه خاص ی در سلوک داشته اند، ولی به یک نتیجه واح د رسیده اند و آن رسیدن به وحدت از طریق عشق و شهود و فنا و... است. این امر اقتضا داشت، تا مقوله "وحدت وجود" و چگونگی نایل شدن به آن، در اندیشه و آثار منظوم این دو عارف شاعر بررسی و مقایسه شود.
۹۸۵.

« بررسی تطبیقی رمان حاجی بابای اصفهانی جیمز موریه و یکی بود یکی نبودجمالزاده ، با تکیه برشرق شناسی ادوارد سعید»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی شرق شناسی یکی بود یکی نبود حاجی بابای اصفهانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۷ تعداد دانلود : ۶۹۷
مقاله حاضر به بررسی تطبیقی رمان «حاجی بابای اصفهانی» ومجموعه «یکی بود یکی نبود» با تکیه بر دیدگاه های ادوارد سعید که شامل گفتمان های مرکز مدارانه شرق شناسی وتقابل های استعاری آن است، می پردازد. رمان «حاجی بابای اصفهانی» و مجموعه «یکی بود یکی نبود» با تأسی از گفتمان های یک سویه و مرکز مدارانه شرق شناسی، توصیفی به ظاهر واقعی از پدیده های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی ارائه می دهند و با نادیده گرفتن نقاط مثبت زندگی ایرانیان و با بی توجهی به شأن وتمدن تاریخی ایرانیان، در توصیفات بدبینانه خود از شخصیت های ایرانی تصاویر باور پذیری ازخلق وخوی مردم ایرانی وشرقی ارائه می دهند. در واقع این دواثرازنظرشگردهای روایت، دیدگاه های خاصی از واقعیت را به نمایش می گذارندکه ازلحاظ محتوا، ذهنیت و بافت،گرایش شدیدی به گفتمان های منفی انگارانه و کل نگرانه شرق شناسی دارد. نقدسیاست، فرهنگ، اجتماع و به طور مشخص اخلاق ایرانی، مهمترین مضامینی است که در محتوای این دو کتاب جلوه گر شده است. سبک و تفکر محوری در هر دو کتاب به یک نحو است و روش ها و نمودهایی که برای تحقیر شرقی ها به طور عام و ایرانی ها به طور خاص استفاده شده با نظام بندی خاصی که متأثر از روایت های شرق شناسانه است، ارائه شده است.
۹۸۶.

بررسی تطبیقی مؤلفه های مفهومی مقاومت در همنشینی با عنصر تکرارشونده کودکی با تکیه بر اشعار فارسی، عربی و فرانسوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بررسی تطبیقی عنصر تکرارشونده کودک شعر مقاومت مؤلفه های مفهومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۸۹۷
متن ادبی همواره انعکاس دهنده اندیشه ادیبان و شاعران بوده است. در این میان ادبیات تطبیقی یکی از حوزه های مطالعات ادبی است که به بررسی موارد تلاقی ادبیات در آثار مختلف و یافتن پیوندهای مشترک و قرابت ها در ادبیات و سایر مظاهر معرفت انسانی می پردازد. در حوزه شعر، همنشینی موتیف ها یا عناصر تکرار شونده با مؤلفه های مفهومی ملل مختلف، بیانگر اندیشه و هدف شاعران از سرایش است. کودک و کودکی از موتیف هایی است که مکرراً به اشعار ستیز و مقاومت ملل گوناگون راه یافته است. در واقع شاعران با آوردن موتیف کودک و کودکی در کنار مؤلفه های مفهومی، رویکرد خود را به مقوله کودکی و نقش کودک در جامعه ای که دچار مسیله ستیز شده یا در حال مقاومت بوده،نشان داده اند. برای پی بردن به ظرایف این تلاقی در میان متون ادبی ملل مختلف ابتدا اشعار مقاومت در سه زبان فارسی، عربی و فرانسه انتخاب شده و پس از تعیین مؤلفه های مفهومی موجود در آن، ارتباط کاربرد موتیف کودک و کودکی با این مؤلفه ها بررسی و تحلیل شده است. یافته های همسان در اشعار سه زبان و فرهنگ منتخب، بیانگر این نکته است که توانش فکری شاعران در کاربرد موتیف کودکی در اشعار ستیز و مقاومت به دلیل همسانی موقعیت ها به یکدیگر شبیه و نزدیک است تا جایی که مولفه های همانند و مشابه این موتیف را همراهی کرده است. این همنشینی نشان می دهد در اشعار منتخب، از کودک و مفهوم کودکی غالبا استفاده ابزاری شده و مفهوم کودکی در خدمت بیان اهداف بزرگسالان قرار گرفته است.
۹۸۷.

تطبیق نقد جامعه شناختی داستان های أرض البرتقال الحزین اثر غسان کنفانی و مجموعه فقط عاشق زبان عاشق را می فهمد از قاسمعلی فراست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد جامعه شناختی غسان کنفانی قاسمعلی فراست داستان کوتاه معاصر ادبیات تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۱ تعداد دانلود : ۳۵۰
با توجه به نقد جامعه شناختی ادبیات که به بررسی محیط جامعه و اثر پرداخته و مهارت ادیب را در انعکاس حوادث جامعه و محیط نشان می دهد، پژوهش مذکور تلاش کرده تا با روش توصیفی- تحلیلی و براساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی داستان های کوتاه غسان کنفانی نویسنده ی برجسته ی فلسطینی و قاسمعلی فراست نویسنده ی شهیر ایرانی را از منظر نقد جامعه شناختی مورد بررسی قرار دهد تا تصویری از سال های(1948- 1967م.) از جامعه ی فلسطین و حوادث جنگ تحمیلی در ایران(1359- 1367 ه .ش) و سال های بعد از آن را در حوزه ی ادبیات جنگ و دفاع از لابه لای سطور به نمایش بگذارد. هدف آن است که روی کرد دوگانه یا همسوی دو مؤلف به مقولات آسیب زای اجتماعی واقتصادی از منظر نقد جامعه شناختی تبیین گردد. همچنین این پژوهش، نحوه ی کاربست عناصر فرهنگی ومؤلفه های معرفتی در نزد دو نویسنده، با تکیه بر نگاه نقادانه ی آن دو مورد واکاوی قرار میگیرد. نتایج میگوید هردو نویسنده باسبکی ریالیستی وانتقادی حوادث و اوضاع سیاسی، تاریخی و اجتماعی جامعه ی خود را به نمایش گذاشته و به نیروهای مسلح و نظامی، شخصیت زنان توجه داشته اند. غسان از اوضاع وخیم اقتصادی، دخالت عوامل بیگانه در جامعه و جهل و بی سوادی انتقاد می کند و فراست نیز از نتایج منفی دنیای مدرن، فاصله ی طبقاتی سخن گفته و در باب جنگ، حال و احوال رزمندگان و جانبازان را توصیف می کند. در زمینه ی فرهنگی هر دو نویسنده مقام شهادت را می ستایند و جلوه های عالم معنویت و آلام درونی انسان را گوش زد می کنند. درون مایه ی هر دو داستان ها استبدادستیزی و معضلات اجتماعی جامعه و رنج ها و ناکامی های انسان معاصر است.
۹۸۸.

الواقعیة السحریة فی خماسیة مدن الملح لعبدالرحمن منیف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الروایة العربیة المعاصرة عبدالرحمن منیف الواقعیة السحریة مدن الملح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۷ تعداد دانلود : ۴۰۷
إن الواقعیة السحریة تعنی فی أبسط تعاریفها الجمع والمزج بین الواقع والسحر والخیال أی اللاواقع والماوراء. فهی عملیة مزج وتداخل بین العالمین الواقعی واللاواقعی. وقد ظهر هذا الاتجاه فی روایات بعض الکتاب العرب منهم عبدالرحمن منیف حیث وظف هذا الاتجاه فی بعض روایاته منها خماسیة "مدن الملح" التی یتناولها هذا المقال بالدرس والتحلیل، وذلک باستخدام المنهج الوصفی – التحلیلی. فمن عناصر الواقعیة السحریة وملامحها فی خماسیة "مدن الملح" یمکن الإشارة إلی السحر، والوهم والخیال، والأسطورة والرمز، والازدواجیة، وصمت الکاتب، وعدم انحیازه تجاه الأحداث الخارقة للطبیعة والعادة. وهی القضایا ذاتها التی ستخضع للبحث فی هذه المقالة وکذلک کیفیة استخدام هذه العناصر فی الروایة ودور هذا التیار الروائی فی سرد أحداث الروایة "مدن الملح". ویمکن القول بأن الروائی عبدالرحمن منیف إلی جانب تصویر القضایا الواقعیة، استخدم العناصر السحریة والخیالیة فی خماسیة "مدن الملح" استخداماً ناجحاً بحیث أولاً لایفاجیء القاریء عندما یواجه الأحداث اللاواقعیة بل یقبلها ویصدقها لأن المؤلف یقف موقف الانحیاد تجاه الأحداث الخارقة للعادة، فلا یفاجیء ولا یتعجب، کما لا یبادر إلی تبریر أو شرح ما یقع من دقائق غیر طبیعیة. وهذا الموقف من قبل المؤلف یساعد القاریء فی قبول القصة وأحداثها الخارقة للطبیعة. وثانیاً ینجح الکاتب من خلال استخدام هذا التیار الروائی أن یعبر عن خلجات نفسه وینظر إلی القضایا السیاسیة والاجتماعیة والاقتصادیة للمجتمعات العربیة نظرة نقدیة عن طریق استخدام تقنیات مختلفة کمزج عناصر الواقع والسحر والخیال وخرق الحدود بین العالم الواقعی واللاواقعی، وکذلک وصف الأحداث والشخصیات وصفاً دقیقاً جزئیاً.
۹۸۹.

مطالعه تطبیقی گشتارحکایت بلال از سیره ابن هشام و تاریخ به روایت مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ادب تطبیقی اسلامی خبرساده تاریخی ودینی مثنوی معنوی گشتار افزایش خوانایی متن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۹ تعداد دانلود : ۳۰۱
مولوی درطریقت عرفان از جاده شریعت، به بیراهه نرفته است وازاینروی، آیاتقرآن و احادیث و روایات دینی، بازتاب گسترده و عمیقی در آثار او و بخصوص مثنوی دارند. این تحقیق، روایت دینی بلال را ازکتابهاینثرعربی سیره و تاریخکه ماخذ مولوی در مثنوی قرار گرفتهاند، میشناساند و سپس گشتارها و تغییراتی را که مولوی در اینانتقال، در آن روایت، روا داشته است تا بتواندآنرا از خبرسادهنویسا به متن خوانا، با ساحتها ولایههای معنایی متفاوت، تبدیل کند، با دیدی مقایسهکننده وسنجشگر، و بر اساس نظریههای تطبیقی، اما با گرایش اسلامی، سنجیدهوبه این نکته رسیدهاست که مولوی برای اعتلای متن و دمیدن فلسفه زندگی در آن، از سادگی و صنعتگریشعرموزون، تاویل وافزایش مفاهیمی چون عشق، خواب وخوابگزاری و استغراق اولیا در مصیبت و سختیها و... بهره گرفته است. تغییرات مولوی هم به ظاهر داستان و هم به بطن داستان مربوط میشود؛ کاربستقالب شعری مثنوی، تکهتکه و طولانیترکردن داستان، افزودندوپیرفت داستانی(موذنیو بهشتی بودن بلال)، وتاویلهای جداگانه هربخش داستان و... در بخش صوری و تبدیل ابوبکر به قهرمان اصلی داستان، بهرهگیری از گفتگو برای شخصیتپردازی، خوابگزاری ابوبکر که خبر راسخ بودن ویرا در علم میدهد، شرح و بیان عشق و...در بخش معنوی، قسمتی از گشتارهای افزایشی وبازنمای اندیشه وهنرشاعری مولوی هستند.
۹۹۰.

بررسی تطبیقی ظرفیت های بازی سازی از ارداویرافنامه در مقایسه با متن و بازی دوزخ از کمدی الهی دانته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوزخ کمدی الهی ارداویرافنامه بازی رایانه ای اقتباس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۵ تعداد دانلود : ۵۳۷
در مقاله ی پیش رو هدف این است که با بررسی توأمان بخش دوزخ از متن کمدی الهی دانته و بازی اقتباسی از آن، ظرفیت ها و روند تحولات متن ادبی در تبدیل به بازی رایانه ای بررسی شده و به روش توصیفی- تحلیلی به این سؤال اصلی پاسخ داده شود که ارداویرافنامه از ادبیات کلاسیک فارسی با توجه به شباهت های ساختاری و محتوایی با کمدی الهی، چه قابلیت هایی برای بازتولید در قالب یک بازی رایانه ای خواهد داشت. با این توصیف، از بررسی همزمان بازی و متن دوزخ و مقایسه ی ارداویرافنامه با آن، می توان نتیجه گرفت که چارچوب داستانی هر دو اثر ادبی مشابه است و روایت ارداویرافنامه نیز با تقویت کشمکش، تعلیق و خرده روایت های مکمل، ظرفیت تبدیل شدن به داستان مناسب بازی اقتباسی را دارد. قهرمانان هر دو متن، ویژگی های مشترکی دارند و همانند بازی دوزخ، می توان شخصیت ها را در ارداویرافنامه از وجه توصیفی و منفعل، خارج کرده و با ایجاد کارکرد و ارتباطات فعال، به شخصیت هایی مطلوب برای بازی اقتباسی تبدیل نمود. همچنین فضا و مکان که در متن دانته مفصل توصیف شده و در بازی اقتباسی به شکلی وفادارانه بازتولید شده است، در ارداویرافنامه نیز به لحاظ کیفی و کاربرد بیان نمادین، قابلیت تصویرسازی مشابهی داشته و این ظرفیت را دارد که با تقویت کمّی و گسترش توصیف و تصویر مکانی، به بستری مناسب برای خلق یک بازی رایانه ای اقتباسی چند مرحله ای تبدیل شود.
۹۹۱.

بررسی تطبیقی جلوه های آسمان و اجرام آسمانی در شعر بحتری و خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تصاویر ادبی عناصر طبیعت کارکرد معنایی کارکرد تصویری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۶۵
آسمان و اجرام وابسته به آن مانند ماه، خورشید و ستارگان از دیرباز جلوه های گوناگون و تعیین کننده معنایی و تصویری در شعر کهن و معاصر فارسی و عربی داشته اند. بررسی این جلوه ها نقش مهمی در ورود به دنیای ذهنی شاعران و شناختن اندیشه ها و عواطف آنان دارد؛ ضمن اینکه، خواننده را با شگردها و ظرایف بلاغی به کار گرفته شده توسط هر شاعر بیش تر آشنا می سازد. بر این اساس و با توجه به همین اهمیت، پژوهش حاضر بر آن است با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی، بارزترین کارکردهای معنایی و تصویری آسمان و اجرام مربوط به آن را در اشعار دو شاعر بزرگ کلاسیک بررسی کند و به پُر نمودترین شباهت ها و تفاوت های شعر آن ها از این منظر بپردازد. یکی از این دو شاعر، بحتری شاعر پرآوازه عرب در قرن سوم و دیگری خاقانی شروانی ، شاعر برجسته قرن ششم در ایران می باشد. این دو شاعر توجهی بارز وتعیین کننده به آسمان، خورشید، ماه و ستارگان داشته اند و تصاویری که از این عناصر مربوط به طبیعت ساخته اند، سزاوار بررسی است.
۹۹۲.

بررسی مقایسه ای آرایه حس آمیزی در شعر احمد بخیت و نادر نادرپور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بلاغت حس آمیزی تصاویر بدیع التذاذ ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱
حس آمیزی یک تکنیک بلاغی و هنری است که با بسط و غنی سازی تصویر شعری از راه انتقال حواس پنج گانه از حسی به حس دیگر دامنه خیال پردازی شاعر را گسترش می دهد و منجر به آفرینش تصاویری بدیع متفاوت و تأثیرگذار می شود. حس آمیزی به عنوان آرایه ای ادبی، تکینیکی است از چندین صنعت، که هم از شاخه های علم بیان و هم از تقسیم بندی های علم بدیع محسوب می گردد. تلفیق حواس در خلق تصاویر منحصربه فرد ادبی و انتقال بی نظیر جو شعر در هنگام خوانش نقش بسزایی دارد. این آرایه به سبب بالا بردن سطح لذت ادبی از راه جلب توجه مخاطب و انتقال دقیق حس درونی به او و درگیر کردنش با تجربه روحی شاعر، در ادبیات فارسی و عربی به ویژه نزد شاعران معاصر از اهمیت خاصی برخوردار است. این پژوهش با توجه به حجم بالای استخدام این آرایه در شعر معاصر عربی و فارسی با روش توصیفی- تحلیلی و با آوردن نمونه های شعری مقایسه، به بررسی و تحلیل این پدیده و میزان بکارگیری آن در شعر احمد بخیت شاعر مصری و نادر نادرپور می پردازد. ملاحظه می شود که هر دو شاعر برای گسترش خیال خواننده و افزایش التذاذ ادبی ایشان و بدیع نمودن تصاویر شعری و انتقال موفق حس درونی و روح شعر به خواننده از تکنیک حس آمیزی استفاده کرده اند. طبق تحلیل نمونه های شعری می توان گفت که بکارگیری این آرایه در شعر دو شاعر، تصویرآفرینی ناب، انتقال معنی و تأثیر بر مخاطب را نیرو بخشیده و زیبایی شعرشان را دوچندان نموده است.
۹۹۳.

ادبیات انگلیسی: از رسالت ایدئولوژیک تا وضعیت پسااستعماری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نظریه ادبی فراروایت نظری تنوع فرهنگی بینش فراروایتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۷۱
مباحث مربوط به ذات استعماری برخی از علوم، از جمله ادبیات انگلیسی، صرفاً به ایران ختم نمی شود. این مسأله دغدغه ای جهانی بوده و متفکران بسیاری در سراسر دنیا بدان پرداخته اند. در حالی که برخی از اظهار نظرات جنبه شعاری و غیر علمی دارند، برخی دیگر روشمند، مستدل و روشن گرند و می توانند در مقام مبانی نظری مورد توجه قرار گیرند. این مبانی به ترتیب می توانند به اثبات یا رد امکان استفاده ابزاری از علم، ادبیات، ادبیات انگلیسی و دپارتمان های ادبیات انگلیسی کمک کنند که ترکیب آن ها می تواند به مبنای نظری محکمی بدل شود. همچنین این مبانی قادرند راهکارهای برون رفت از سایه ایدئولوژی و استعمار را مورد بررسی قرار دهند. پژوهش پیش رو در تلاش است تا با استفاده از نظریات موجود، ابتدا رسالت ایدئولوژیک ادبیات انگلیسی را به اثبات رساند، سپس با استناد به دسته ای دیگر از نظریات، بر وضعیت ضد استعماری این روزهای این رشته و دپارتمان های آن در دانشگاه های پیشرو صحه بگذارد. علاوه بر رویکردهای ضد استعماری موجود، این پژوهش بینش فراروایتی را به عنوان یکی دیگر از رویکردهای لازم برمی شمرد که می تواند گامی رو به جلو در موج تغییرات امروز ادبیات انگلیسی باشد. در نهایت، این پژوهش اعلام می دارد که امروزه ادبیات انگلیسی، در شکل تکامل یافته خود، نه تنها اشاعه گر تفکرات استعماری نیست، بلکه به ابزاری ضد استعماری تبدیل گشته اند.
۹۹۴.

نقد و تحلیل پی رفت در منظومه غنائی مجنون و لیلی امیر خسرو دهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: مجنون و لیلی ساختارگرایی پی رفت زنجیره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۲۲۹
از مهم ترین نظریه های ادبی، نظریه ی ساختارگرایی (structuralism) است که به بررسی و تحلیل ساختارهای عام در نظام های معناداری همچون زبان، ادبیات، داستان، اسطوره و ... می پردازد. تحلیل ساختاری داستان و روایت از زیباترین تحلیل های ادبی در نقد ادبی معاصر به شمار می آید. مجنون و لیلی جزو متون کهنی محسوب می شود که در رده روایت های اسطوره ای به حساب می آید. بهترین تحلیل ساختاری مجنون و لیلی، با توجه به ساختار روایی آن که از داستان های حماسی و غنائی تشکیل شده است، روش ساختاری در تحلیل داستان های اسطوره ای است. در این مقاله که بخشی از یک پژوهش گسترده در پیوند با تحلیل ساختاری لیلی و مجنون است، تلاش شده چگونگی کاربرد پی رفت در این اثر ارزشمند بررسی شود. نخست لازم است هر داستان به یک پی رفت تقلیل یابد، به طوری که هر پی رفت چند کارکرد (حداکثر پنج) یا نقش ویژه را تشکیل دهد. کارکردهای درون هر پی رفت لازم است دربرگیرنده یک کنش روایی باشد و در پیشبرد توالی داستان (قصه) نقشی مهم ایفا کند. مهم ترین پی رفت های داستان لیلی و مجنون نیز عبارت است به مکتب رفتن لیلی و مجنون، عاشق شدن آن دو به هم، خواستگاری و مخالفت پدر لیلی، مرگ لیلی و مجنون، آرامش پس از مرگ لیلی و مجنون
۹۹۵.

مأخذیابی و مقایسه دو روایت منظوم طغرایی و مولوی از داستان شکار شیر و گرگ و روباه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی مثنوی معنوی دیوان طغرایی داستان شکار شیر و گرگ و روباه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۹ تعداد دانلود : ۵۲۴
پژوهش حاضر ضمن تحلیل و بررسی مآخذ داستان «رفتن گرگ و روباه در خدمت شیر به شکار» به بازگویی دو روایت منظوم عربی و فارسی طغرایی و مولوی از این داستان می پردازد؛. سپس با نگاهی ساختار شناسانه، عناصر داستانی چون شخصیّت، پیرنگ، زاویه دید، لحن و... در هر دو روایت تشریح و مشخّص می شود کدام یک از دو روایت به مآخذ اصلی داستان نزدیک تر است. مهم ترین نتیجه این بررسی که براساس شیوه قیاسی تطبیقی به انجام رسیده، آن است که مولوی با افزودن عناصر داستان و شگردهای داستان پردازی، به تقلید صِرف بسنده نکرده، بلکه به خلق حکایتی زیبا تر و جذاب تر از روایت مآخذ اصلی پرداخته است. طغرایی نیز در ضمن داستان خود که پند و اندرز است، با استفاده از وجه تمثیل و برای تأکید سخن پندآموز خود، به این حکایت اشاره می کند.
۹۹۶.

بررسی تطبیقی تأویلات آیه نور در دیدگاه ابن عربی و مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن آیه نور نور ابن عربی مولانا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۷ تعداد دانلود : ۱۰۳۸
چکیده آیه نور، از جمله آیاتی است که تمثیلی اعجاب انگیز درباره حقیقتی متعالی و ماورایی دارد. در این تمثیل زیبا، رموز و نهفتگی هایی موجود است که گاه لازم می آید با زبانی نمادپردازانه به بیان آن پرداخته شود. عرفان اسلامی در پرتو کتاب آسمانی قرآن، روایات و احادیث معصومان(علیهم السلام)، در مباحث هستی شناسی و توحید، سرشار از غنای فکری و ژرف اندیشی است که هر بار با دقت و تأمل در این معارف، افق های جدید و فضاهای گسترده تری، مکشوف و مفتوح می گردد. برخی از این مفاهیم، در نتیجه جذبه و الهام است و برخی جنبه استدلالی و توصیفی دارد که در ساحت آموزه های قرآنی و دینی حاصل می شود. چند واژه که در این آیه شریفه، محور اصلی موضوع است: نور، مشکات، مصباح، زجاجه، شجره، زیتونه، لاشرقیه و لاغربیه می باشد. دلالت های لفظی، استعاری و تمثیلی متعددی در واژگان مذکور، موجود است. این مقاله به منظور بحث و تحلیل تعابیر مطرح شده مربوط به آیه نور با تکیه بر آثار ابن عربی و مولانا، هم چنین تحلیل های صاحب نظران، نوشته شده است و سپس به توصیف و تحلیل پرداخته ایم.
۹۹۷.

فضاء المقهى فی الروایتین الفارسیه والعربیه؛ أحمد محمود وعبدالرحمن منیف نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: أحمد محمود عبدالرحمن منیف الفضاء المقهى الروایه الفارسیه الروایه العربیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۳۴۳
تحاول هذه الدراسه إلقاء الضوء على فضاء المقهى فی روایات أحمد محمود وعبدالرحمن منیف. وإذا کان الفضاء بشکل عام محایثاً للعالم تنتظم فیه الکائنات والأشیاء والأفعال، ومن ثمّ معیاراً لقیاس الوعی والعلائق الوجودیه والاجتماعیه والثقافیه، فیتمیّز المقهى فی النصوص المدروسه بکونه "مختزلاً" لهذا التحایث والمعیاریه، وهذا ما یبرّر اختیاره لدراسه مقارنه تهدف إلى فتح نافذه للحوار بین المجتمعین الإیرانی والعربی بغیه ترسیخ قیم الانفتاح والتعایش والتعددیه، کما یبرر اختیار الکاتبین بوصفهما مهتماً بهذا الفضاء النصی، وکذلک مهتماً بتلک القیم التی تؤمن بها الدراسه. ویهتمّ الروائیان بالمقهى اهتماماً بالغاً، خاصه فی روایات "الجیران" (همسایه ها) و"قصه مدینه" (داستان یک شهر) و"الأرض المحروقه" (زمین سوخته) لأحمد محمود، وخماسیه "مدن الملح" وروایه "أرض السواد" لعبدالرحمن منیف. وتعتمد الدراسه إنجازات المدرستین الأمیرکیه، والسلافیه للدراسات المقارنه اللتین ترکِّزان على نقاط التشابه والاختلاف بین الأعمال الأدبیّه من ناحیه، وعلى العلاقه بین الأدب ومیادین المعرفه الأخرى من ناحیه أخرى. وقسّمنا الدراسه إلى: 1) موقع المقهى ودوره النصّی. 2) المقهى  والتراث. 3) المقهى والتاریخ. وقد تراءى لنا من خلال الدراسه أنّ المقهى یضطلع بدور فنّی ومعرفیّ بامتیاز، إذ نستطیع القول بأنّه من أهمّ المکوّنات الروائیّه التی تساعد الکاتبین فی إیصال رسالتهما الجمالیّه والمعرفیّه إلى المتلّقی من خلال موقعه الطوبوغرافی أوّلاً و علاقته بالتراث والتاریخ.
۹۹۸.

پژوهشی در تطبیق گفتاشنود نمایشی «صندلی ها»ی اوژن یونسکو، «زاویه» غلامحسین ساعدی و «یا طالع الشجره» توفیق الحکیم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی گفتاشنود نمایشی تحلیل تطبیقی یونسکو ساعدی توفیق الحکیم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۸ تعداد دانلود : ۶۷۱
گفتاشنود نمایشی، از عناصر اساسی و تفکیک ناپذیر هنر تیاتر است که دیگر عناصر نمایشی در آن نمود می یابند. تیپ سازی شخصیت ها، کنش ها و کارکردهای نمایشی در سایه گفتگوهای نمایشی معنا و مفهوم می پذیرند؛ به عبارتی، نمایش، بیش از آنکه در گرو نشان دادن حالات افراد و بازنمایی شخصیت ها باشد، سعی در شناسایی آن ها به کمک زبان دارد. سه نمایشنامه «صندلی ها»، «زاویه» و « یا طالع الشجره » (ای درخت شانس) جزء آثار پرمایه و ماندگار تیاتر پوچی اند که به ترتیب، اوژن یونسکو، غلامحسین ساعدی و توفیق الحکیم در آن ها والاترین شگردهای نمایشی و به ویژه گفتاشنود را به کار برده اند. نگارندگان در این پژوهش، با روشی توصیفی - تحلیلی و با توجه به مفاهیم تیاتر پوچی، به تطبیق رویکردهای زبانی و گفتاشنود نمایشی پرداخته اند. در تحلیل نهایی آشکار شد که هر سه این نمایشنامه نویسان، در کاربرد دامنه های زبانی و معنایی گفتاشنود نمایشی، اشتراکاتی داشتند؛ هرچند شباهت های زبانی «زاویه » اثر ساعدی و «صندلی ها»ی یونسکو بیش از « یا طالع الشجره » توفیق الحکیم نمود یافته است؛ اما هرسه نمایشنامه، از لحاظ دامنه معنایی شباهت بسیاری به هم دارند.
۹۹۹.

بررسی تطبیقی نامه های نیما یوشیج و «امیلِ» ژان ژاک روسو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: روسو امیل نیما یوشیج طبیعت گرایی تعلیم و تربیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۸۰
نیما یوشیج (1276-1338ش) از مشهورترین و تأثیرگذارترین شاعران معاصر است که علاوه بر دیوان شعر و آثار ادبی، مجموعه نامه ها حاوی نظرات نیما در موضوعات مختلف نیز از او در دست است. یکی از موضوعات مهمی که در مجموعه نامه های نیما فراوان به چشم می خورد مسائل مربوط به تعلیم و تربیت است. نیما که خود چند سال سابقه تدریس داشته است از نزدیک با مسائل و مشکلات این حوزه آشنا بوده و انتقادهای بسیاری به سیستم آموزشی کشور داشته است. به نظر می رسد که نیما در بیان برخی آراء تربیتی خود تحت تأثیر ژان ژاک روسو (1712-1778م) نویسنده و فیلسوف فرانسوی و به ویژه کتاب «امیل» او بوده است. نیما و روسو طبیعت و روستا را بر شهر ترجیح می دهند و معتقدند که اطفال باید تا حد ممکن در طبیعت و دور از شهر پرورش یابند و مهم ترین تربیت در دوران کودکی، تربیت جسمانی و تحریک حس کنجکاوی است. هدف از نگارش این مقاله بررسی نظرات نیما یوشیج درباره تعلیم و تربیت در مجموعه نامه ها و تأثیرپذیری او از نظرات ژان ژاک روسو و به ویژه کتاب «امیل» او می باشد.
۱۰۰۰.

بررسی هنجارگریزی در اشعار معین بسیسو و محمدرضا شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شعر معاصر فارس و عرب آشنایی زدایی برجسته سازی ادبیات تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۹۳
هنجارگریزی از نظریه های ادبی جدید است که در آن شاعر با بکارگیری اسلوب های خاص، ساختار متداول زبان را بر هم زده، و زبانی ناآشنا می آفریند. هم زمان با نشر جریان نوگرایی در شعر، شاعران معاصر فارس و عرب به نوگرایی در مفاهیم و زبان شعری خود روی آوردند. بسیسو (1926-1984م)، و شفیعی کدکنی (1318ش) از شاعرانی هستند که با گریز از هنجارهای زبان معیار، بعد زیباشناختی و تأثیرگذاری اشعار خود را وسعت بخشیده اند. هدف این پژوهش بررسی مؤلفه های هنجارگریزی در شعر دو شاعر است تا نشان دهد که شاعران مذکور در القای مفاهیم مورد نظر خود، چگونه و با چه هدفی از این شگرد ادبی بهره جسته اند؟ دستاورد پژوهش نشان داد که بسیسو و کدکنی با گریز از هنجارهای رایج سبک نحوی، واژگانی و ...، نه تنها بر صلابت شعر خود افزوده اند بلکه با خلق صورت معنایی جدید، توان القای مفاهیم مورد نظر خود را وسعت بخشیده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان