فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۲۱ تا ۲٬۳۴۰ مورد از کل ۳٬۴۶۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
در ادبیات فارسی مولانا از برجسته ترین شاعرانی است که درسرودن مضامین عارفانه دستی توانا دارد و تمثیلاتش مشحون از معرفت و عشق است. از زمره این حکایات عرفانی داستان مرد و گنج از دفتر ششم مثنوی معنوی است که رد پای این شناخت را بوضوح در کتاب کیمیاگر پائولوکوئیلو می بینیم. این تأثیر انسان راوادار می سازدکه بر فراگیر بودن اندیشه عالی و جهانی مولانا آفرین گوید و او را بستاید. پژوهش حاضر در صدد است با تطبیق بین این دو داستان، وجوه تشابه و تفریق آن دو را بنماید و تأثیر ذهن و سخن مولانا را بر اندیشه نویسنده بزرگ آمریکای لاتین بوضوح نشان دهد.
بررسی تطبیقی جلوه های حدیث در دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۶
56 - 74
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ اسلام، احادیث و اخبار و استناد به آنه ا پس از ق رآن، موثق ترین سخن اعتقادی بوده است و علاوه بر آن که محدثان و عالمان در تداول و حفظ آن کوشیده اند شاعران عرب و عجم نیز به خاطر استواری و فصاحت کلام خویش از آنها بهره برده اند. استفاده از احادیث و آیات علاوه بر این که بر جزالت و فصاحت کلام می افزاید، آرایش لفظی و معنوی را نیز به دنبال دارد بنابراین شاعران بسیاری از احادیث و مضمونشان تأثیر پذیرفته اند که مولوی سرآمد آنه است. در می ان آث ار مول وی، غزلی ات شمس چ ون سایر آث ارش مجلای مناسب ی در اثر پذیری از احادیث به شمار می آید و این امر یکی از بسترهای جاودانگی مولوی است.
مقایسه داستان «رستم و سهراب» با نمایشنامه «کوهولین»
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم بهار ۱۳۸۹ شماره ۱۳
33 - 43
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به تحلیل و مقایسه داستان غم انگیز «رستم و سهراب» از حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاعر قرن چهارم هجری و نمایشنامه «کوهولین» از ویلیام باتلر ییتز، شاعر و نمایشنامه نویس شهیر ایرلندی در قرن نوزدهم میلادی دست زده ایم و هدف از مقایسه این دو اثر، تبیین بده بستان های ادبیات کشورها است که در دو برهه مختلف تاریخی به رشته تحریر درآمده است. فردوسی در داستان غم انگیز «رستم و سهراب»، ماجرای پهلوانی را که به دست خود، ندانسته، فرزند خویش را می کشد، بیان کرده است. فردوسی این گزاره را با توجه به مقدمه چینی و براساس تعداد اتفاقاتی که با هم رابطه علّی و معلولی دارند، شکلداده است و در اصل، طرح اصلی داستان غم انگیز او است. «نمایشنامه کوهلین» نیز نبرد تن به تن میان پدر و پسر است که هیچ یک از آن دو از خویشاوندی که با حریف خود دارد، آگاه نیست.
غزل در اشعار سعدی و متنبی
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
121 - 145
حوزه های تخصصی:
سعدی و متنبی هر دو از شاعران بزرگ و نامی ایران و عراق به شمار می آیند که در برخی از وجوه تفکر و نحوه بیان و نوع بینش و هنر تصویرگری و جوشندگی طبعی بسیار نزدیک به یکدیگر دارند. در این پژوهش، غزل و به تبع آن، عشق و عاشق و معشوق در اشعار این دو شاعر و در راستای آن، مضامین و دیدگاه های مشترک آنان درباره این سه مقوله بررسی شده است.
نظریه انسان کامل در مکتب ابن عربی و مولوی
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
159 - 185
حوزه های تخصصی:
انسان کامل مثل اعلای الهی و آیت کبرای او است که بر صورت حق آفریده شده و کلید معرفت است. از نظر ابن عربی، انسان ثمره وجود و کمال عالم کونی و غایت حرکت وجودیه و ایجادیه است. اول است به قصد، آخر است به ایجاد. قلب انسان کامل، آیینه تجلیات ذاتیه و اسمائیه است. از نظر مولانا، کاملان، نایب حق اند در روی زمین و سایه و ظل اویند. مرآه حق و آیه تمام نمای هستی که رابطه اش با حق بی واسطه است و از این جهت روح و دل عالم است. در این تحقیق، نظرهای این دو عارف بزرگ درباره انسان کامل بررسی و درطی آن، اشتراکات و افتراقات آنها روشن شده است.
جایگاه ادبیات ایران در آلمان با نگرش ویژه به گوته و روکرت
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱۵
39 - 56
حوزه های تخصصی:
نفوذ فرهنگ و ادب شرق در غرب که از زمان جنگ های صلیبی آغاز شد، تا آن جا پیش رفت که نویسندگان دوره ″رمانتیسم″ آلمان در شرق نیروی تازه ای برای الهام در خلق آثار ادبی دیدند. گوته بعد از مطالعه ی ابیاتی چند از ترجمه ی دیوان حافظ هامر-پورگشتال تحت تأثیر قرار گرفت و در آشنایی فرهنگ و ادب ایران در آلمان نقش بسزایی ایفا کرد. فردریش روکرت نیز در راستای افکار و اندیشه های گوته، با ترجمه ی فرهنگ و ادب شرق نه فقط به دنبال آشنایی بیش از پیش غرب با فرهنگ و ادب شرق بود، بلکه در جهت غنا سازی زبان آلمانی که از منظر او از تمامی ابزار لازم برای بیان تفکر ملت ها برخوردار بود، گام برداشت. مقاله ی ذیل با استناد با افکار گوته و روکرت در باب شرق و ایران، جایگاه فرهنگ و ادب ایران را در دوره ی رمانتیسم در آلمان به تصویر می کشد.
تأثیر صفات الهی در نهج البلاغه بر بوستان سعدی
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱۵
123 - 142
حوزه های تخصصی:
بعد از قرآن کریم نهج البلاغه حکیمانه ترین کتابی است که به صورت کلامی نافذ و پرمعنی برای ما مسلمانان به یادگار مانده است. این گنجینه ی معنوی بر بزرگان ادبی کشور ما نیز تأثیرات به سزایی داشته است. در این مقاله کتاب بوستان سعدی مورد بررسی قرار گرفت و مواردی که سعدی از سخنان گهر بار حضرت علی (ع) از نهج البلاغه و غررالحکم و درر الکلم استفاده کرده و از کلام ایشان بهره برده است، مشخص شد و مورد بررسی و توضیح قرار گرفت. اما دریافت کلام حکیمانه ی اهل حکمت، سرمایه ای کلان می خواهد که نگارنده در حد بضاعت خود به آن پرداخته است. ضمناً در ابتدای هر موضوعی در صورت امکان آیه ای از قرآن کریم آورده شده است.
ابوالفرج رونی و ادبیات عرب
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱۵
165 - 180
حوزه های تخصصی:
یکی از ادیبان و سرایندگان معروف نیمه دوم قرن پنجم هجری که با الهام از شاعران عرب، توانست مضامین بسیاری را اقتباس کرده و آن ها را در لا به لای اشعار و سروده های خود به کار برد، ابوالفرج رونی است. وی از استادان مسلّم شعر فارسی است که در میان معاصران و شاعران بعد از خود به استادی مشهور بود و دیوان وی بسیار مورد علاقه و توجه انوری، شاعر بزرگ قرن ششم بوده است. وی در تکامل شعر فارسی به خصوص در تصویرسازی های شاعرانه، نهضتی به وجود آورد که اسلوب قدما و پیروان خویش را به کلی نسخ کرد. این پژوهش بر آن است تا حد مقدور به میزان تضمین و اقتباس ابوالفرج از اشعار و سروده های ادب عرب و نیز میزان تأثیرپذیری از مفاهیم، تصاویر و ساختار شعری شاعران عرب بپردازد.
بررسی مقایسه ای مفهوم خیال از دیدگاه ابن عربی و مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیشتر عرفا بر این اعتقادند که عالم خیال، عالم تجسم مثالی است. عالم واسطه، بین عقول محض و محسوسات که در آن ارواح تجسم و اجسام تجرد می یابند. از جمله کسانی که به این مفهوم پرداخته، عالم بزرگ محیی الدین ابن عربی است. مفهوم خیال در تفکر ابن عربی با توجه به دیدگاه وحدت وجودی و تلقی خاص او از ماسوی الله، بسطی عمیق می یابد که از حد واسطه صرف بودن میان محسوسات و عقول محض، فراتر می رود. در نگاه ابن عربی ماسوی الله به مفهوم وسیع خود دارای معنای مثالی است که دلالت بر وجود مطلق می کند. وی معتقد است هر آنچه در بطن خود حقیقتی دارد خیال است. مولانا نیز در مثنوی به خیال و عوالم آن پرداخته است. هرچند مفهوم خیال در مثنوی مولوی کاملاً قابل تطبیق با نظریه خیال ابن عربی نیست، اما ما در این تحقیق برآنیم تا با ارائه شواهد کافی نشان دهیم میان این دو شباهتهایی در باب مبحث خیال وجود دارد، هرچند همان گونه که شیوه همیشگی مولاناست مفهوم خیال در صافی ذهن او تا حدی تغییر یافته است. لذا در این مجال، ضمن بررسی و تحلیل دیدگاه این دو عارف بزرگ، به ذکر شواهدی که نشان دهنده این هماهنگی و مشابهت است، می پردازیم.
مقایسه برخی از اصطلاحات عرفانی تمهیدات با چند متن عرفانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
آنچه در این مقاله مطرح می شود، نقد و بررسی نگرش عرفانی عین القضاه است. اگر با نگاهی دقیق و موشکافانه کتب عرفانی را مورد بررسی قرار دهیم، متوجه می شویم که عرفا در بعضی از مسایل عرفانی اختلاف نظر دارند و نظرات متفاوتی را ارایه داده اند. عین القضاه نیز از جمله این عرفاست که شیوه تقلید را کنار زده و عرفانی را که حاصل نظر و عمل اوست، در پیش روی خواننده قرار داده است و شاید علت جذابیت آثار وی، همین نگاه منحصر به فرد اوست. نگاه عین القضاه به بعضی از مسایل عرفانی از جمله ابلیس، عشق، روح، غیرت، کفر و ... در خور توجه است.هدف نگارنده از نوشتن این مقاله تکرار مکررات نیست، بلکه در این مقاله سعی شده که اصطلاحات عرفانی را که عین القضاه در معانی و تعابیر جدیدی به کاربرده - که تاکنون کسی در آن معنی به کار نبرده و اگر هم به کار رفته بسیار نادر بوده - بیان شود.
بررسی تطبیقی مفهوم مرگ در اندیشه ابوالعلاء معری و عمرخیام نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش پیش رو به بررسی تطبیقی مفهوم مرگ و زاویه دید و شیوه برخورد دو سراینده اندیشمند هم دوره، ابوالعلاء معری و خیام پرداخته شده است. دغدغه فکری عمده دو شاعر بیم از مرگ و نابودی و سرانجام آدمی در جهان بازپسین است. به اعتبار یگانگی آبشخورهای فکری و رنگ پذیری خیام از معری، همانندی های بسیار میان اندیشه های دو شاعر دیده می شود. اما فرجام کار و شیوه برخورد آنان به فراخور تفاوت بینش و زیستگاه با یکدیگر سخت متفاوت است. معری در وحشت شدید از مرگ، زندگی این جهانی خویش را نیز تباه کرده، اما خیام راهی بهتر از آن نمی یابد که در همین مجال اندک با اغتنامِ فرصت تکرار ناشدنی موجود، داد خویش از بهره های خوشگوار، اما ناپایدار این جهان بستاند. دستاورد این پژوهش بازگفت همین همانندی ها و تفاوت هاست.
بهار و شوقی در گذرگاه مفاهیم و معانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی آثار و احوال مرحوم ملک الشعرای بهار، شاعر پر آوازه و معاصر ایران و نگاهی به قالب ها و مضامین شعر او ، همچنین، تعیین جایگاه بهار در ادبیات معاصر ایران و نقش او در پیشبرد ادب فارسی ، به ویژه شعرفارسی و از سوی دیگر، بررسی زندگی و آثار احمد شوقی ، شاعر بلند آوازه معاصرمصری و مشخص کردن جایگاه او در ادبیات معاصر عرب و مصر، از جمله مواردی هستند که نگارنده در این مختصر به شیوه مرسوم در ادبیات تطبیقی به بررسی آن ها می پردازد و در پایان نتایج حاصل از این مقایسه را در عباراتی چند بیان می نماید. در این راستا توجه به وجوه تشابه و افتراق در آثار این دو شاعر جایگاه ویژه ای دارد .
مقایسه مفهوم عشق افلاطونى در استروفل و استلا اثر سرفیلیپ سیدنى و نظربازى در دیوان حافظ
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم بهار ۱۳۸۹ شماره ۱۳
85 - 100
حوزه های تخصصی:
درون مایه بسیارى از اشعار، به ویژه غزل، در ادبیات جهان « عشق » است؛ درواقع، غزل سروده عشق است و از دل عشق سخن مى گوید و گاه این عشق از چنان جهان بینى و فلسفه اى نشئت مى گیرد که به سادگى تأویل پذیر نیست. افلاطون که در دوران پرستش خدایان متعدد مى زیست، چنان درک عجیبى از عشق دارد که به کلى او را از دیگر فیلسوفان عصر خویش متمایز مى سازد؛ عشقى که او را به سرچشمه حیات متصل مى کند. تأثیر عشق افلاطونى را به وضوح مى توان در غزلیات رنسانس و در آثار شعرایى چون پترارک مشاهده کرد که خود الهام بخش شاعران انگلیسى مانند اسپنسر و سر فیلیپ سیدنى بوده است. شرق نیز متأثر از اندیشه هاى عرفانى، به خصوص عرفان اسلامى، مظاهر پیچیده اى از عشق را ارائه مى دهد که یکى از آنها نظربازى است که طریقى براى رسیدن به عشق معنوى است. در مقاله حاضر تلاش شده است عشق افلاطونى در « استروفل و استلا و نظربازى در دیوان حافظ » غزلیات سر فیلیپ سیدنى تحت عنوان مورد بررسى و مقایسه قرار گیرد.
رمان ماجراهای حاجی بابا اصفهانی و شرق شناسی پسا-استعماری
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم بهار ۱۳۸۹ شماره ۱۳
117 - 136
حوزه های تخصصی:
رمان ماجراهای حاجی بابا اصفهانی ( The Adventures of Hajji Baba of Ispahan ) اثر جیمز موریه (James Morier) تجلی آشکاری از شرق ساخته شده(Orientalism) ذهن اروپاییان است. نویسندگان سعی دارند تا ردپای مستشرقین را در این رمان شناسایی نمایند و نشان دهند که چگونه تمایلات و اهداف شرقشناسانه، خود را در لابلای سطور پنهان نموده است و به چه سان در یک رمان، بازنمایی شرق و فرهنگ شرقی، همگام با اهداف امپریالیستی پیش می رود. به خصوص درنویسنده ای نظیر موریه، که دو عنصر دیپلماسی و نویسندگی برای اهداف استعماری تلفیق یافته و منجر به شکل گیری گفتمانی سلطه گرایانه(Colonial Discourse) شده که شرقی ها را را دون مایه و حاشیه ای جلوه می دهد. در این مقاله به شیوه نگرش غرب به شرق و به تحلیل مبحث اسلام در شرق پرداخته می شود. همچنین به سؤالاتی نظیر این که شرق و شرقیان با چه تصاویر و گفتمانی نشان داده شده اند؟ آیا شرقیان و مسلمانان به عنوان دیگری شناخته می شوند؟ و چه رابطه ای می توان بین امپریالیسم و ماجراهای حاجی بابا اصفهانی تعریف نمود، پاسخ داده می شود. شرق همواره خویشتن دیگر (Otherness) غرب بوده است و غربی ها همواره شرق را به گونه خویشتن غریب خود پنداشته است. و متذکر می شود که چگونه غربی ها خود را از منظر مبحث دو ارزشی(Binary Opposition) شرق- غرب تعریف کرده اند. در پایان نتیجه گیری می شود که در حقیقت این رمان قرن نوزدهمی بستر تبعیضات و تحریم های قرن بیستم جهان سوم را فرآهم می آورد. و در نهایت به عوامل پیدایش این تضاد دو گانه و پیشنهاد راهکارهای فرهنگی- اجتماعی پرداخته می شود.
بدبینی فلسفی در اندیشه ابوالعلاء معرّی و آرتور شوپنهاور
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم بهار ۱۳۸۹ شماره ۱۳
137 - 157
حوزه های تخصصی:
ابوالعلاء معری از ادیبان و اندیشمندان قرن چهارم هجری است که ازطریق شعر و ادب توانست افکار خود را جاودانه سازد. آرتور شوپنهاور، فیلسوف نام آور قرن نوزدهم آلمان نیز از ادبیات بهره فراوان گرفت و خود یکی از بزرگ ترین استادان نثر زبان آلمانی است؛ ولی آنچه میان این دو تن قابل مقایسه و بررسی است، افکار فلسفی بدبینانه این دو است که هر دو با تفاوت هایی در نظریه و عمل به تبیین آن دست زده اند. این دو اندیشمند نقاط اشتراک و اختلاف فراوانی دارند و شاید نقاط اشتراک آن دو بیش از نقاط اختلافشان باشد.
بررسی و مقایسه دو سفر روحانی زرتشتی و یهودی به دنیای پس از مرگ (ارداویرفنامه و رؤیای خنوخ)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم بهار ۱۳۸۹ شماره ۱۳
159 - 172
حوزه های تخصصی:
آنچه در این مقاله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، کیفیت و چگونگی دو سفرنامه جهان آخریت یا معراج نامه زرتشتی و یهودی است. ضمن بررسیارداویرافنامه و نیز رؤیای خنوخ، این دو اثر با هم مقایسه شده و نکات مشترک و افتراقات آن دو بیان شده است. شخصیت های اصلی ویراف و خنوخ در هر دو اثر از بزرگان قوم زمان خود هستند که قدم به این سفر روحانی می گذارند و از بهشت و دوزخ دیدار می کنند؛ با خالق جهان همپرسه می شوند و سپس با کوله باری ازتجربه و نصیحت به نزد مردم بازمی گردند و آنان را نیز در جریان اتفاقاتی قرار می دهند که خود به عینه مشاهده کرده اند. البته در رؤیای خنوخ، علاوه بر توصیف بهشت و جهنم، چگونگی آفرینش و نظام هماهنگ کننده امور جهان نیز کاملاً توضیح داده شده است، ولی به دلیل اینکه منظور ما از این مقاله، بیشتر بررسی و مقایسه بهشت و جهنم این دو اثر است، ازبیان اضافات خودداری شده است.
نگاهی تطبیقی به داستان نویسی فئودور داستایوسکی وغلامحسین ساعدی
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
83 - 99
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر سعی شده است نشان داده شود ادبیات داستانی نوین ایران از ادبیات داستانی جهان تأثیر پذیرفته است. با مطالعه آثار داستانی معاصر روشن می شود که ایرانیان پس از آشنایی با آثار ادبی مدرن دنیا، تحت تأثیر شیوه ها و مکاتب ادبی جهان قرار گرفتند. بنابر برخی ملاحظات سیاسی و ایدئولوژیک، تأثیرپذیری داستان نویسان ایرانی از آثار ادبیات روسیه، بیش از سایر کشورها بوده است. مؤلفان با انتخاب داستایوسکی و ساعدی به عنوان دو داستان نویس و نماینده دو فرهنگ و از دو زمان متفاوت نتیجه می گیرند که نویسنده روس چگونه بر سبک نویسنده ایرانی اثر گذاشته است. در این مقاله تلاش شده است برخی شباهت ها و تفاوت های این دو نویسنده در سبک و شیوه کار و مضامین نشان داده شود.