فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۳٬۵۱۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
قاسمی گنابادی از شاعران قرن دهم هجری و معاصر شاه اسماعیل و شاه تهماسب صفوی است. وی یکی از نظیره گویان موفّق است که به شیوة نظامی منظومه هایی دارد و در آن ها به پیروی از آثار نظامی گنجوی پرداخته است. در سخن او، تأثیر مستقیم نظامی و پیروان او، به ویژه ج امی و هاتفی آشکار است. از آثار او می توان ش اهنامة نوّاب عالی، لیلی و مجنون، خسرو و شیرین و زبدةالأشعار را نام برد. در مقالة حاضر، به معرّفی قاسمی و آثار او، به ویژه منظومة خسرو و شیرین که یکی از برترین آثار اوست، می پردازیم، سپس به صورت تطبیقی منظومه های خسرو و شیرین وی و خسرو و شیرین نظامی مقایسه می کنیم و برجسته ترین شاخص های شعر قاسمی بر اساس مقایسة محتوایی و ساختاری زبانی، دیدگاه شیعی شاعر، دیدگاه وی نسبت به عشق، سخن و... ویژگی های داستانی و هنری اشعار او، تصویرسازی ها، دایرة واژگانی و... را بررسی می نماییم.
فیلم هزار و یک شب در آیینة بازآفرینی ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترة مقالة حاضر، بررسیِ تفسیر خاصّ استیو بارون از کتاب هزار و یک شب در شکل بازآفرینی آن در فیلم هزار و یک شب است. مسئلة تحقیق این است که فیلم هزار و یک شب، چقدر به متن هزار و یک شب نزدیک و چقدر از آن فاصله گرفته و آیا امکان افزودن تفاسیر جدید به متن هزار و یک شب را دارد؟ هدف از این مقاله، اثبات این نکته است که بازآفرینی، اخذ است ولی گرته برداری نیست، بلکه یک اثر فرهمند فرهنگی تازه است که دارای شأن و شوکت هنری خاصّ خود است. در این مقاله، فیلم هزار و یک شب، ساخت سال 2000 م، به کارگردانی بارون با متن عربی و فارسی هزار و یک شب انطباق داده شده است. نتیجة انطباق فیلم با متن این بود که بارون، هزار و یک شب را مِلک کِلک خویش ساخته و تغییراتی را در آن ایجاد کرده است و به طبع خویش، جهان بینی خود را بر فیلم هزار و یک شب سوار کرده و از متن فاصله گرفته و به بازنمایی شرق پرداخته است. روش تحقیق این مقاله، با استناد به نظریّة اقتباس ادبی لیندا هاچن می باشد که قائل به اصالت اقتباس است.
بازتاب فرهنگ و ادب ایران در شعر عبدالوهاب البیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبدالوهّاب البیاتی (متوفّای 1999 م) یکی از شاعران بزرگ و نامدار جهان معاصر عرب به شمار می آید او در بخشی از آثار و سروده های خود تحت تأثیر بزرگان شعر و شخصیّت های تاریخی ایران بوده است. از میان شاعران معاصر عرب، وی بیشترین توجّه را به ایران داشته و اندکی قبل از مرگش به ایران سفر کرده است. این سفر کوتاه مدّت، نتایج و بازتاب گسترده ای در شعر او داشته است. او از شهرها و شخصیّت های ایرانی به عنوان نمادی برای بیان دردها و استبدادی که بر جامعه اش سایه افکنده است بهره می برد و آنچه را در دل دار د به کمک این نقاب ها به تصویر می کشد. البیاتی از شخصیّت هایی چون خیّام، سهرودی، حافظ و از حلاّج به عنوان شخصیّت هایی آرمانی برای بیان رنج انسان امروز یاد می کند و از میان شهر های ایران نیز از نیشابور ، تهران، شیراز و اصفهان مکرّر یاد می کند؛ چراکه میان آن ها و وطن ستمدیدة خود شباهتی بی نظیر می یابد. در این مقاله، تلاش شده است تا چگونگی این تأثیرپذیری ها توسّط عبدالوهّاب البیاتی از نام ها و شهرهای ایرانی به نمایش گذاشته شود.
مقایسه محتوایی مرصاد العباد نجم الدین رازی و حدیقة الحقیقه سنایی غزنوی بر مبنای نظریة ترامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه گسترش تحقیقات و تعمق های علمی در میراث گرانبهای ادبیات فارسی زمینة مناسبی را برای پی گیری مطالعات تطبیقی و مقایسه آثار ادبی از جنبه های مختلف فراهم کرده است. این مقاله تلاشی است برای مقایسه محتوایی دو اثر ارزش مند در زمینه ادبیات عرفانی، یعنی حدیقة الحقیقه سنایی غزنوی و مرصاد العباد نجم الدین رازی که عمدتاً بر مبنای دیدگاه «بینامتنیت» و نیز «ترامتنیت» صورت گرفته است. ترامتنیت، که نخستین بار کریستوا (دهه 1960) آن را مطرح کرد و بعدها ژرار ژنت این مفهوم را گسترش داد، دربرگیرنده کلیه روابط یک متن با متن های دیگر است و در واقع به بررسی روابط تأثیرپذیری و تأثیرگذاری دو یا چند متن متمایز می پردازد. در این مقاله، به نتایج مستندی از مقایسة معیارهایی مانند «نحوه آغاز»، «شیوه فصل بندی»، «استفاده از نقل قول های صریح و غیرصریح»، «مقدمه»، «پردازش مضمون»، «نوع برخورد با تصوف»، «نقد و تفسیر آثار از سوی یک دیگر»، و «الهام گرفتن آن ها از هم» بر مبنای «نظریة ترامتنیت ژنت» دست یافته ایم.
برخی از عوامل ظهور ادب عربی در ادب فارسی، بعد از ورود اعراب به ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی ازوقایع مهم ّتاریخ ایران، حملةاعراب مسلمان است که تأثیرات سیاسی ،فرهنگی و ... فراوانی بهمراه داشت . یکی از این تأثیرات ، ظهور و نمود ادب عربی درفارسی است . دراین نوشته ، سعی شده است ضمن ذکر مهمترین عوامل ظهور و تأثیر ادب و فرهنگ عربی بر فارسی، موارد مثبت و منفی آن نیز بحث و بررسی گردد. شواهد نشان می دهد که علی رغم تأثیر پذیری فرهنگ و ادب فارسی از عربی ،بدلیل صبغةاسلامی آن، هویّت ایرانی و ادبیّات فارسی باقی ماند و هیچگاه فرهنگ و تمدّن ایرانی مقهور فرهنگ قومی عرب نگردید ، بلکه قوم ایرانی، بدلیل اصالت تمدّن غنی خود ، ضمن استفادة بهینه از فرهنگ و زبان اعراب ، به پاسداری از تمدّن و فرهنگ و زبان خود ، برخاستند ؛ بطوریکه امروزه، زیباترین و استادانه ترین و شیوا ترین آثار ادبی در حوزة نظم و نثر به زبان فارسی، زینت بخش محافل ادبی جهان است .
بازتاب مفاهیم دینی و عاشورایی در شعر پایداری احمد دحبور و نصرالله مردانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احمد دحبور (1946 م) شاعر مبارز فلسطینی و نصرالله مردانی (1948 م) شاعر متعهْد ایرانی از جمله شاعرانی هستند که ادبیّات پایداری در آثار آن ها نمود بارزی داشته است. دفاع مقدّس در ایران و مبارزة ملّت فلسطین در برابر اشغالگران صهیونیست، زمینة مناسبی برای پرداختن به مفاهیم مقاومت در برابر این دو شاعر ایجاد کرده است؛ همچنین پایداری هر دو شاعر به عقاید دینی و اسلامی، سبب شده مضامین دینی به ویژه مفاهیم قرآنی، در شعر آن ها از جایگاه ویژه ای برخوردار باشد. الگو پذیری از فرهنگ عاشورا و شخصیّت حضرت مهدی (عج)، در مسیر پایداری و مقاومت نیز مورد توجّه هر دو شاعر بوده است. پژوهش حاضر بر آن است تا با واکاوی مضامین شعری در آثار این دو شاعر، تجلّی دین را در حوزة معنا و واژگان به کار رفته نشان دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد مفاهیم قرآنی در اشعار پایداری دحبور بیشتر به جهت توصیف فشار حاکم بر جامعه و نوید به پیروزی و در شعر مردانی به قصد بالا بردن روحیة مقاومت و تشویق رزمندگان به کار گرفته شده است؛ همچنین دحبور در مورد واقعة عاشورا بیشتر به تصویر خفقان موجود در جامعه و نفاقی که در دل مردم وجود داشته توجّه کرده ولی مردانی به رشادت ها و حماسه های امام حسین (ع) و یاران ایشان پرداخته است. حضرت مهدی (عج) در شعر هر دو شاعر، رمز نجات و پیروزی به شمار می رود. مفاهیم دینی چون شهید و شهادت و ایثار نیز مورد توجّه هر دو بوده است.
تبارشناسی «وای»
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به توصیف و ریشه شناسی یکی از کهن ترین ایزدان ایران باستان و دوران هند و ایرانی به نام «وای» (وایو) می پردازد و ضمن بدست دادن شواهدی از تصویر این ایزد در متون مختلف هندی و ایرانی چون وداها و گاثاها، پیوند او را با برخی از ایزدان مورد کاوش قرار می دهد. بزرگداشت ایزد وای در اساطیر اقوام سومری، اکدی، کلدانی و آرامی موضوع بخشی دیگر از این مقاله است. در پایان نیز نویسنده نقش ایزد باد را در متون و تفاسیر دورة اسلامی پی می گیرد و به سیر تطور این ایزد کهن در دوران پس از اسلام می پردازد.