فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۳٬۵۱۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
سنایی غزنوی، از شاعران سده ششم هجری و نخستین سراینده بزرگ شعر عرفانی در سبک عراقی است. او مثنوی حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه را که بیانیه شعر نمادین عرفانی به شمار می رود، سروده است. تمثیل شهر کوران را نیز در شعر فارسی، نخستین بار سنایی در حدیقه و پیش از سنایی، ابوحیان توحیدی در سده چهارم هجری در مقابسات خویش، به منظور شرح سخنی از افلاطون، به نثر عربی نقل کرده است.کوری نام رمانی از ژوزه ساراماگو، نویسنده پرتغالی وبرنده جایزه نوبل ادبی در سال 1998 میلادی است. نگارنده در این مقاله، با تاکید بر دو اصلاح اقتباس و توارد، به بررسی و نقد تطبیقی این آثار پرداخته است.
تحلیل تطبیقی کاربست رئالیسم جادویی در دو رمان «حارس المدینة الضائعة» و «کولی کنار آتش»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرایش به سبک رئالیسم جادویی در ادبیات، یکی از شیوه های جدید و کارآمد در حوزه داستان نویسی است که امروزه با به کار گیری این سبک به تحلیل انواع تضادها، مشکلات اجتماعی، سیاسی و ادبیّات فولکور به صورت ضمنی می پردازد؛ از جمله این رمان های رئالیسم جادویی می توان به کولی کنار آتش نوشته منیرو روانی پور داستان نویس معاصر ایران، و حارس المدینة الضائعة اثر ابراهیم نصرالله نویسنده و منتقد فلسطینی اشاره کرد. در این مقاله مفاهیم و مبانی رئالیسم جادویی با توجه به دیدگاه منتقدان و صاحب نظران ادبی تعریف و تبیین شده و سپس رمان های ذکر شده با توجه به ویژگی ها و مؤلّفه های رئالیسم جادویی تحلیل شده اند. پژوهش حاضر به بررسی کاربست رئالیسم جادویی با تکیه بر عناصر شخصیت و فضا در این رمان ها می پردازد و کاربست جلوه های رئالیسم جادویی در رویکردهایی همچون: شخصیّت ها، وهم و خیال، ترس از تنهایی، استحاله روحی و فضای وهم آلود، تعفّن بار و اغراقی، نمود یافته اند.
گوته در آیینه ی سعدی
ملمعات یونانی - فارسی مولانا
حوزه های تخصصی:
تجربه ی عاطفی ویلیام وردزورث و منوچهری دامغانی در توصیف طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات انگلیسی و فارسی وصف طبیعت از جایگاه والایی برخوردار است. در این مقاله، تلاش بر این است تا نشان داده شود که نگاه وردزورث به طبیعت، انفسی است در حالی که نگاه منوچهری به طبیعت، آفاقی است. ویلیام وردزورث طبیعت را مأمنی قرار می دهد برای مفاهیم اخلاقی، عرفانی، شخصی و معنوی. وی عناصر ساده زیست طبیعت از جمله کشاورزان ساده زیست، مردم عامه و روستایی را به صحنه ی ادبیات می آورد که تا زمان او از قلمرو ادبیات حذف شده بودند. حال آنکه منوچهری شاعر دم است و به دنبال تجربه ی حسی است. وی همانند عکاسی است که به ضبط وقایع می پردازد و در عکسبرداری از طبیعت، هیچ تصرفی نمی نماید. منوچهری در پس عناصر و تصاویر طبیعت، چیزی را جز تجربه حسیشاعرانه جستجو نمـی کند. برای وی قطرات باران، گل های بهـاری، شبنـم، باد نوروزی، زیبایند مادامی که شاعر سرخوش و سرمست است. این تحقیق با تکیه و استناد به روش توصیفی - تحلیلی مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی انجام می شود، که قایل به بررسی های موازنه ای و مقایسه ای است و تمرکز در این مقاله بر مقایسه نگاه این دو شاعر به عناصر طبیعت است تا از این منظر به عمق نگاه آنان پی برده و تفاوت و تشابهات آنان را بدست دهیم.
بررسی تطبیقی مدایح نبوی در دیوان بوصیری و خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشتراک ادیبان اسلامی در ستایش پیامبر (ص) میراثی از تفکّر و عاطفه دینی مشترک است که بستری مناسب جهت مقایسه این نوع ادبی به ویژه میان تمدّن ایران و عرب را فراهم می آورد. در این راستا، بررسی مدایح نبوی بوصیری، شاعر مصری و خاقانی شروانی که هر یک به دلیل فراوانی ابیاتشان در مدح پیامبر به نوعی افتخار شاعر پیامبر بودن خویش را به همراه دارند، جلوه محسوسی به پیوند ادبیّات این دو ملّت می دهد.
این دو شاعر، که به فاصله کمتر از یک قرن با یکدیگر می زیسته اند، اشعار آن ها از وجوه مشترک قابل ملاحظه ای برخوردار است؛ وصف معجزات پیامبر (ص)، مقام و منزلت ایشان، ذکر مناقب و فضایل، ستایش اهل بیت (ع) و نیز توسّل و شفاعت از پیامبر (ص) از جمله محورهای یکسان آن ها در مدح حضرت رسول است، با این تفاوت که بوصیری، شاعری موضوع گرا بوده و در غالب موارد به شکلی جامع، مفصّل و با ذکر جزئیّات به بیان مطالب می پردازد در حالی که خاقانی شاعری اسلوب گرا بوده و اغلب توصیف هایش صریح، کوتاه و موجز است.
پژوهش حاضر با رویکردی تطبیقی تحلیلی به مقایسه مدایح نبوی موجود در دیوان بوصیری و خاقانی
می پردازد تا در خلال آن وجوه اشتراک و افتراق این دو شاعر نامدار در شیوه سخن پردازی نمایان گردد.
بررسی تطبیقی بارقه های مبارزه با استعمار در رمان «سووشون» سیمین دانشور و «تپه بزرگ» از سهیر قلماوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو کتاب «سووشون» سیمین دانشور و «تپه بزرگ» سهیر قلماوی از جمله نخستین بارقه های بیداری اسلامی و بازتاب مبارزه با استعمار در کشورهای ایران و مصر است که هر دو داستان در بحبوحه جنگ جهانی دوّم و اشغال ایران و مصر به وسیله انگلیسی ها اتّفاق افتاده است. در این مقاله که به روش تحلیلی – توصیفی می باشد، با تطبیق داستان «تپه بزرگ» از سهیر قلماوی و «سووشون» از سیمین دانشور به بیان اوضاع استعمار در کشورهای فقیر و شیوه و نحوه اشغال استعمارگران در این کشورها پرداخته شده است. هر دو نویسنده، افکار و اندیشه های ضدّ استعماری و بیگانه ستیزی داشته اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در هر دو داستان نیروهای استعمار انگلیس با سیاست همیشگی، یعنی تفرقه افکنی در کشورهای ایران و مصر دودستگی ایجاد می کنند و سرانجام موفّق می شوند با استفاده از تطمیع افراد ساده اندیش، هر دو کشور را به اشغال خود درآورند و گروه اندکی را که در برابر آنها مقاومت می کردند از پای درآورند.
هزار و یک شب و دنیای غرب
مسئله افسوس خوردن
داستان کوتاه در دو سوی جهان (تحلیل و بررسی آثار مصطفی مستور و ریموند کاروِر با رویکرد تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه ادبیات، به ویژه داستان کوتاه، را نوعی صنعت می دانند که قواعدی دارد و می توان با خواندن و کوشش زیاد آن را فرا گرفت. داستان کوتاه را می توان از نظر شخصیت ها، نوع بیان داستان، و کوتاهی و بلندی آن بررسی کرد یا با استفاده از ادبیاتِ نسبتاً نوپای تطبیقیِ «روابط و تأثیرات ادبی» عناصر مشترک داستان ها را در زبان های گوناگون کاوید. ریموند کارور و مصطفی مستور دو نویسنده بزرگی اند که در میان مخاطبان ادبیات داستانی به مقبولیت هایی دست یافته اند و با نگاه پدیدارشناسانه و برون گرایانه تصویرگر مفاهیم مشترک زندگی انسان ها همچون رنج، عشق، ترس، خیانت، و غیره اند. هدف از ارائه این مقاله، که به روش تحلیل تطبیقی انجام گرفته است، بررسی آثار دو نویسنده ای است که به علت تفاوت فرهنگی و اجتماعی و نیز وسعت نظر و عمق دید و زبان، اشتراکات و افتراقاتی دارند. این دو نویسنده با وجود خاستگاه های جغرافیایی، تاریخی، و فرهنگی اجتماعی متفاوت به یاری زبان مشترک داستان و بازنمایی هنرمندانه تحول شخصیت ها، بازگشت به خویشتن و رجعت به ریشه های معنا آفرین و روح نواز آدمی در روزگار غلبه ناباوری ها، انکار تردید، و تنهایی و بی پناهی توفیق یافتند که خالق داستان های کوتاه ماندگار باشند.
القصیدة البِشریّة وترجمتها الفارسیّة المنظومة من منظور موسیقیّ (قصیده بشریه و ترجمه منظوم آن از منظر موسیقایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدیع الزمان همدانی در آخرین مقامه خود از شاعری به نام ""بشر بن عوانه"" یاد و قصیده ای منسوب به او را با عنوان ""قصیده بشریه"" در همانجا نقل می کند؛ این قصیده را محمد حسین شهریار شاعر معاصر ایرانی با شیوه ای زیبا به شعر فارسی کلاسیک ترجمه کرده و توانسته است جوانب مختلف و مهم شعریت متن - و از همه مهمتر ""موسیقی"" شعر - را به متن مقصد انتقال دهد.
مهم ترین یافته های این تحقیق نشان می دهد که عنصر موسیقی در هر دو متن اصلی و مقصد به خوبی به شاعر کمک کرده است تا مفاهیم و معانی مورد نظر خود را به مخاطب القاء کند، لذا گاهی فضای موسیقی با فخر و حماسه مناسبت دارد و گاهی هم با فضای غزلی و عاطفی. در همین راستا موسیقی وزن و بحر با حماسه و موسیقی قافیه با غزل تناسبی تام دارد؛ این مهم در مورد موسیقی معنوی داخل ابیات هم صادق است.